ج– سطح عملکرد ۵ : آستانه فرو ریزش
د– سطح عملکرد ۶: لحاظ نشده
سطوح عملکرد میانی عبارتند از:
ه– سطح عملکرد ۲: خرابی محدود
و– سطح عملکرد ۴: ایمنی جانی محدود
۳-۱-۲-۲- سطوح عملکرد اجزای غیر سازهای
سطوح عملکرد اجزای غیر سازهای شامل پنج سطح عملکرد به شرح زیر میباشند[۱۶]:
الف– سطح عملکرد A: خدمت رسانی بی وقفه
ب– سطح عملکرد B: قابلیت استفاده بی وقفه
ج– سطح عملکرد C: ایمنی جانی
د– سطح عملکرد D: ایمنی جانی محدود
ه– سطح عملکرد E: لحاظ نشده
۳-۱-۲-۳- سطوح عملکرد کل ساختمان
با ترکیب سطوح عملکرد سازهای و غیر سازهای سطح عملکرد ساختمان به منظور تشریح میزان خرابی مورد انتظار در ساختمان تعیین می شود. این سطوح به شرح زیر میباشند[۱۶]:
سطح عملکرد خدمت رسانی بی وقفه (A-1):
ساختمانی دارای سطح عملکرد خدمت رسانی بیوقفه است که اجزای سازهای آن دارای سطح عملکرد ۱ (قابلیت استفاده بی وقفه) و اجزای غیر سازهای آن دارای سطح عملکرد A (خدمت رسانی بی وقفه) باشند.
سطح عملکرد قابلیت استفاده بی وقفه (B-1): ساختمانی دارای سطح عملکرد قابلیت استفاده بیوقفه است که اجزای سازهای آن دارای سطح عملکرد ۱ (قابلیت استفاده بی وقفه) و اجزای غیر سازهای آن دارای سطح عملکرد B (قابلیت استفاده بی وقفه) باشند.
سطح عملکرد ایمنی جانی (C-3): ساختمانی دارای سطح عملکرد ایمنی جانی است که اجزای سازهای آن دارای سطح عملکرد ۳ (ایمنی جانی) و اجزای غیر سازهای آن دارای سطح عملکرد C (ایمنی جانی) باشند.
سطح عملکرد آستانه فرو ریزش (E-5): ساختمانی دارای سطح عملکرد آستانه فرو ریزش است که اجزای سازهای آن دارای سطح عملکرد ۵ (آستانه فرو ریزش) باشند. در این حالت محدودیتی برای سطح عملکرد اجزای غیر سازهای وجود ندارد (سطح عملکرد لحاظ نشده E).
۳-۲- روش تحلیل دینامیکی فزاینده (IDA)
با توجه به شباهت بین روش تحلیل استاتیکی خطی و تحلیل استاتیکی غیرخطی (Pushover)، ایده استفاده از روش تحلیل دینامیکی فزاینده IDA (Incremential Dynamic Analysis) بوجود آمد، بهصورتی که بار لرزهای در ضریب مقیاس ضرب شده و افزایش مییابد. مفاهیم این روش درسال ۱۹۷۷ توسط Bertero ادامه پیدا کرد و بعداز آن بسیاری از محققین روی این نظریه فعالیت نمودند که میتوان به نامهایی چون لوکو و کرنل[۲]، بازورو و کرنل[۳]، یان و فوچ[۴]، مهانی و دیرلین[۵]، ناسار و کراینکلر[۶] و سیچاریس و همکارانش را اشاره کرد]۱۷[.
امروزه این روش در دستورالعملهایی نظیر؛ ( ۱۹۹۶- (ATC 40-ATC و ۲۰۰۰-FEMA نیز وارد شده است، که از طریق این روش ظرفیت فروریزش کلی سازه تخمین زده میشود.
با وقوع هر زلزله جدیدی، علم مهندسی زلزله به یافتههای جدیدی دست مییابد. به عنوان نمونه در زلزله ۱۹۸۹ لوما پریتا و ۱۹۹۴ نورتریج مشخص شد که ساختمانهای طراحی شده برای سطح ایمنی جانی نمیتوانند مورد اعتماد کامل باشند. در تحقیقات و آییننامههای اجرایی سعی بر این است که طراحی به نحوی ایمن باشد تا خسارات را به حداقل برسانند. با افزایش سطح ایمنی از سطح استانداردهای آییننامهای، مالک سازه مجبور به پرداخت اضافه هزینههایی میشود که این موضوع انتخاب سطح عملکرد را پیچیده می کند. در اغلب موارد یک سازه خاص بایستی چندین سطح عملکردی را ارضا نماید. بدین منظور روشی مورد نیاز است که تقاضای ورودی به سازه را تحت زلزلههای احتمالی وارده بر سازه مشخص نماید و چون اغلب یک سازه باید در سطوح مختلف زلزله عملکردهای متفاوتی داشته باشد، این تقاضا بهتر است براساس سطوح مختلف زلزله بدست آید. و درنهایت سطحی از زلزله که باعث افزایش تقاضا از حد قابل قبول آن میگردد، مشخص شود. روشهای زیادی برای بدست آوردن این تقاضا وجود دارد که جدیدترین آن روش تحلیل دینامیکی فزاینده میباشد که بعنوان یکی از کاندیداهای خوب جهت تخمین صحیح نیاز لرزهای و ظرفیت سازه در مهندسی زلزله عملکردی قرار دارد. در این روش یک رویه کامپیوتری که در کدهای لرزهای مدرن درنظر گرفته شده مورد استفاده قرار میگیرد. و با بهره گرفتن از یکسری تحلیلهای دینامیکی غیرخطی تحت رکوردهای با مقیاس چند برابرحرکت زمین، قابلیت پیشبینی کاملی از نیاز و ظرفیت در محدودههای الاستیک تا ناپایداری دینامیکی کلی ارائه میدهد. از مزیتهای این روش میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
مشخص شدن پاسخ سازه براساس مقدار سطح پتانسیل لرزهای شتابنگاشت؛
درک بهتر شرایط سازه در سطوح مختلف تحریک یک زلزله؛
درک بهتر تغییرات پاسخ طبیعی سازه وقتی که شدت زلزله افزایش یابد (تغییرات در تغییر مکان حداکثر با ارتفاع سازه و ارتباط آن با سختی و مقاومت و بزرگای زلزله)؛
محاسبه ظرفیت دینامیکی کلی سیستم سازهای؛
بدست آوردن یک منحنی چندگانه IDA که تمام پارامترهای مذکور را برای هر زلزله مشخص میکند.
۳-۲-۱- معرفی روش تحلیل دینامیکی فزاینده
تحلیل دینامیکی فزاینده روشی است که با بهره گرفتن از یکسری تحلیل دینامیکی غیرخطی تحت اثر تعدادی سوابق مختلف مقیاس شده، قابلیت پیشبینی ظرفیت و نیاز لرزهای را دارد. تحقق این روش نیاز به مقادیری دارد از قبیل انتخاب مناسب مقادیر شدت حرکت زمین (IM) و شاخص خسارتها (DM). بعلاوه، تکنیکهای درونیابی و خلاصهسازی نیز برای سوابق چندگانه جهت برآورد ظرفیت احتمال لرزهای نیاز است. شرایط حدی، مانند ناپایداری دینامیکی کلی سیستم بصورت طبیعی در روش IDA تعریف میشود، که اجازه میدهد تا نرخهای سالانه محاسبه گردند. و سرانجام، اطلاعاتی که از IDA بدست میآیند میتواند معیاری برای رفتار سازهها باشد]۱۸[.
۳-۲-۲- مبانی روش IDA
همانطور که بیان شد روش تحلیل دینامیکی فزاینده یک روش تحلیل است که امروزه در انواع مختلف برای محاسبه عملکرد سازه تحت بارهای لرزهای توسعه داده شده است. این روش شامل رفتار یک مدل سازهای تحت یک یا چند حرکت زلزله میباشد، که هرکدام از زلزلهها تحت چند سطح از شدت زلزله، مقیاس شدهاند.
یک مسئله مهم در مهندسی زلزله تخمین عملکرد سازه تحت بارهای لرزهای و بخصوص برآورد نرخ سالانه متوسط یک سطح خاص نیاز سازهای (مانند؛ نسبت انحراف بین طبقهای ماکزیمم ) و یا ظرفیت حدی خاص (مانند ناپایداری دینامیکی کلی) میباشد. یک روش خوب که نیازهای بالا را برآورده میکند تحلیل دینامیکی فزاینده IDA است، که شامل انجام تحلیلهای دینامیکی غیرخطی مدل سازهای تحت یک سری رکوردهای حرکت زمین میباشد که هر یک طوری در سطوح مختلف شدت مقیاسبندی شدهاند تا سازه از ناحیه الاستیک تا ناپایداری دینامیکی کلی پیش برود. بنابراین، میتوان منحنیهای IDA پاسخ سازه که با بهره گرفتن از DM[7]، مثلاً انحراف بیشینه سقف یا انحراف بین طبقهای ماکزیمم ()محاسبه شده را در برابر سطح شدت حرکت زمین که با بهره گرفتن از [۸]IM، مثلاً شتاب ماکزیمم زمین یا شتاب طیفی اولین مد با میرایی ۵%، [Sa(.5%)] محاسبه شده را تولید کرد. در ادامه، دادههای بدست آمده پردازش و خلاصه میشوند تا در برابر شدت IM داده شده خرابی DM را بدست آورد.
بعلاوه، میتوان روی هر منحنی IDA حالات حدی )مثلاً IO[9] یا (CP[10]را تعریف کرده تا به ازای سطح IM داده شده، احتمال تجاوز از یک وضعیت حدی خاص بدست آید. نتایج نهایی در شکل مناسبی رسم میگردند تا بطور مناسب نرخهای سالانه تجاوز از یک ظرفیت وضعیت حدی خاص، در یک نیاز خاص محاسبه گردد.
انجام یک IDA اگرچه یک مفهوم ساده میباشد، اما درگیر مسائل مهمی میباشد که نیاز به ابتکارات متعدد برای راحتکردن پیچیدگی محاسبات دارد. براساس پیشزمینه و تئوری IDA که توسط Vamvatsikos و Cornell ]6[پایهگذاری شده، مبانی روش توضیح داده شده و در قسمت بعد در طی یک مثال عملی جزئیات روش برای درک بهتر آن شرح داده شده است. در مرحله اول بطور کامل مفاهیم مورد نیاز بررسی میشود و توسعه این روش مرحله به مرحله ارزیابی شده و مفاهیم مربوط به مقیاس نمودن یک شتابنگاشت ارزیابی میشود.
۳-۲-۳- پارامتر مقیاس[۱۱]
در ابتدا یک شتابنگاشت زلزله در نظر گرفته میشود، که این شتابنگاشت میتواند توسط زلزله شناسان یا مهندسین زلزله، مورد اعمال تصحیحاتی از قبیل تصحیح خط مبنا و عبور دادن از فیلترها قرار گرفته شده باشد. این پارامتر مربوط به یک شتابنگاشت مقیاس شده میباشد که یک عدد مثبت مانند λ که در مقادیر شتابنگاشت اولیه ضرب شده و شتابنگاشت مقیاس شده را بدست میدهد. در این صورت شتابنگاشت جدید دارای مقادیر شتابهایی خواهد بود که هر کدام به صورت قابل تعریف میباشند. وقتی که است، شتابنگاشت مقیاس شده همان شتابنگاشت اصلی میباشد. وقتی که است، شتابنگاشت مقیاس شده مقادیری کمتر از شتابنگاشت اصلی به خود میگیرد و وقتی که است، شتابنگاشت مقیاس شده مقادیری بیشتر از مقادیر شتابنگاشت اصلی به خود میگیرد.
این نوع مقیاس کردن سادهترین روش مقیاس میباشد که هیچگونه مفهوم مهمی از انرژی شتابنگاشت و تأثیر آن بر روی سازه مورد تحلیل را در بر نخواهد داشت، اما در حالت ایدهآلتر باید شتابنگاشت طوری مقیاس شود که رابطهای نسبی با مقدار خسارات وارده بر سازه را بیان نماید]۶[.
۳-۲-۴- شاخص شدت مقیاس حرکت زمین
IM یک مقدار مثبت میباشد، که تابعی از شتابنگاشت اصلاح شده و پارامترهای اصلاح (مقیاس) شتابنگاشت میباشد.
: شتاب اصلاح شده
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 05:34:00 ق.ظ ]