ماندلای دهم، سرود ۸۰، بند ۴: اگنی به درستی قربانی را به آسمان میفرستد.
ماندلای چهارم، سرود ۸، بند ۴: هوتر او است. او کار قاصد و پیک را میداند.
ماندلای اول، سرود ۵۹، بند ۲: او میانجی و مباشر دو دنیا شده است. (گریسولد، ۱۹۷۱، صص۱۶۰-۱۶۱)
سرودهایی که در توصیف او در نقش قاصد و میانجی در مراسم قربانی آمده، به طور غیر معمولی زیاد هستند، این حقیقت ما را بر آن میدارد که نتیجه بگیریم، باور به میانجی بودن اگنی، مرکز باورهای وابسته به آتش قربانی است.
در او و از طریق او، انسانها قربانی را به خدایان پیشکش میکنند (ماندلای اول، سرود ۲۶، بند ۶) در او یا از طریق او خدایان قربانی را میخورند و خرسند میشوند. از این رو اگنی دهان خدایان است.
او به سمت آسمان بالا میرود و با شعله و دود، پیشکشها را برای خدایان میبرد، مسیر دوگانهی اگنی به سوی آسمان و به سوی زمین، میتواند این طور معنی شود: حرکات رو به بالای آتش محراب و حرکات رو به پایین آذرخش وقتی که به سمت پایین سقوط میکند. اگنی به شکل شعلههای آتش از محراب به سمت آسمان بر میخیزد پیشکشها را میرساند و به شکل آذرخش از آسمان به سوی زمین فرود میآید و خدایان را همراه خود به مراسم میآورد و این همان پیامآوری و میانجیگری اوست بین دو دنیا. همانطور که در محراب، مرکز و ناف زمین است، در آسمان نیز او همان خورشید و آذرخش است. (همان، صص۱۶۲- ۱۶۳)
اگنی به عنوان نمایندهی قربانی خدایان، به هر دو جهان تعلق دارد و پیغامآوری است که آزادانه میان این دو جهان، رفت و آمد میکند. ارتباط او با دو جهان بسیار مهم است. (همانجا)
مکدانل اما او را بیشتر قاصد انسانها میداند: «درست است که او پیامآور خدایان و ویوسوت[۷۲] است، اما با دانستن درونیترین فترت آسمان، با انتقال قربانی، و آوردن خدایان، در اصل باید او را پیامآور انسانها تصور کرد.» (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۶) شاید از اینرو که انسانها از روی نیاز به خدایان، مراتب اطاعت خویش را از راه مراسم پیشکش و نذورات به آنها میرسانند و در کل همهی این تشریفات و مراسم، پیام بندگی و فرمانبرداری و نیاز همیشگی آنها به نیروهای حاکم بر طبیعت یا همان خدایان است.
یک متن جدیدتر، میگوید اگنی پیامآور خدایان است، متن دیگری، اگنی را نه به عنوان پیامآور خدایان، بلکه به عنوان مسیر رسیدن به خدایان، توسط آنچه که رسیدن به قله آسمان را ممکن میسازد، توصیف میکند. اینها همان تعبیرات بهروز شده از قاصد انتقالدهنده هستند که در متنهای جدیدتر به چشم میخورند. (همانجا)
روحانی: موازی با کار اصلی او در وداها، یعنی مسئول اداره مراسم قربانی، اگنی، به عنوان همکار الهیِ روحانی زمینی، در مراسم قربانی بزرگداشت میشود. او را روحانی آسمانی میدانند که در کنار مرد روحانی در زمین قرار میگیرد و او را در اجرای درست مراسم و رعایت همهی آداب و آیینها یاری و همکاری میکند. از این رو او اغلب، با نام عمومی «روحانی[۷۳]»، و به طور خاص، با نام «روحانی خانگی[۷۴]»، یا پوروهیتا، خوانده میشود. او همچنین به دفعات و بیش از هر نام دیگری، با نام «پیشکش کننده» یا هوتر[۷۵]، خوانده شده است، نامی که برای روحانی بزرگ مراسم قربانی به کار میرود. کسی که هم سرایندهی سرودها و هم سخنور، در اوست.
«او یک هوتر است به انتخاب انسانها (ماندلای هشتم، سرود ۴۹ و ماندلای دهم، سرود ۷)، و نیز به انتخاب خدایان (ماندلای ششم، سرود ۱۶، بند ۱). او دوستداشتنیترین، والامقامترین هوتر است. (ماندلای دهم، سرود ۲ و سرود ۹۱) »
او با واژهی [۷۶]adhvaryu نامیده شده است، (مانند برهسپتی، سومه و ایندرا) و نیز با عنوان، برهمن[۷۷]، خوانده شده است. درمفهومی کلیتر، میتوان گفت، او فعالیتهای یک سری از خدایان دیگر و روحانیون زمینی را درون خود آمیخته است. (مکدانل، ۱۹۷۴، صص ۹۶-۹۷)
میان روحانیهای ودایی، تقسیم کار وجود دارد، وظایف آنها بین هفت یا هشت فرد متفاوت پخش میشود که نام آنها پوروهیتا (=روحانی خانگی) نیست. اگنی خویشکاریهای هر روحانی را میشناسد و اجرا میکند. بنابراین مقام روحانیت اگنی، یک اصل ذاتی است و کهن الگوی مختص اوست. درمقابل همهی مقامهای روحانی در میان انسانها، فقط یک مقام الهی برای روحانی آتش وجود دارد، چرا که اگنی مردی تنهاست که خدایان را ستایش میکند. پس اگنی به عنوان عنصر آتش قربانی، روحانی بسیار بلندمرتبهای نیز در دوران ودایی بوده است. (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۱۶۴)
در ماندلای چهارم، سرود ۸، بند ۴، ریگودا مستقیم او را روحانی یا هوتر خوانده است:
هوتر او است. او کار قاصد و پیک را میداند.
در جای دیگر آمده:
شعلههای اگنی می غرند و ترق ترق صدا میکنند، تا خدایان بشنوند و به سوی قربانی بیایند. اگنی با صدای غرش شعلههایش خدایان را بیدار میکند و آنها را میخواند.
شاید از همین منظر او را هوتر یا روحانی نامیدهاند. کار اصلی هوتر و روحانی نیز خواندن و صدا زدن خدایان برای یاری و جلب نظر آنهاست. اگنی نه تنها قربانی را به خدایان میرساند، بلکه سرودهای ستایش را نیز به آنها اعلام میکند که باز هم وظیفهی یک روحانی است که به عنوان نمایندهی خدایان در میان انسانها، زندگی میکند، کسی که زبان خدایان را میداند و راه های رسیدن به آنها را برای انسان هموار میسازد. (همان، ص ۱۶۳)
اگنی به عنوان یک روحانی هوشیار و خردمند، میتواند خطاهایی که نیایشکنندگان در اجرای آیین انجام می دهند، اصلاح کند. در ماندلای دهم، سرود ۲، بند ۴ و ۵:
اگر هر زمان ما از قوانین تخطی کنیم،
ای خدایان، ما که کم دانش هستیم،
ای اگنی خردمند، پس تو همهی مراسم را تصحیح فرما،
تا که سهم مناسب هر خدای را بدهی.
اگنی تجسم خرد و حکمت روحانیان است. او همه وظایف روحانیت را میداند. او به اندازهی یک کَوی، خردمند است. (همان، ص ۱۶۶)
در ماندلای دهم، سرود ۵، بند ۱ از ریگودا، دربارهی اگنی آمده است که از خدمت خسته شده و تکمیل مسئولیتهای قربانی را رد میکند، اما در ازای دریافت پاداش از سوی خدایان، دوباره به کارش ادامه میدهد، پاداشی که به او وعده شد، اعطای مقام روحانی بزرگ انسانها بود. منصب روحانیت اگنی، بارزترین ویژگی شخصیت اوست. چنانکه ایندرا جنگجوی بزرگ است، او نیز روحانی بزرگ است. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۷) گاهی نیز سرودهایی که دربارهی جایگاه اگنی به عنوان روحانی هستند، جایگاه برجستهتری نسبت به آن سرودهایی دارند که به ایندرای جنگجو منتسب است. (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۱۶۴)
با این که این بخش از شخصیت اگنی، از ابتدا تا انتهای ریگودا، بسیار بارز است، اما قطعاً از نظر مقایسهی تاریخی جدیدتر است، این نتیجه را میتوان با در نظر گرفتن مسیر تحول باورها و اعتقادات رازآلود روحانیت که در متون مذهبی جدیدتر، به صورت سمبلهای بی پایان قربانی، نمود پیدا کردهاند، دریافت. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۷)
میتوان نمونههایی برای این تحول تاریخی آورد، به عنوان مثال در سرودهای ریگودا، اگنی که به عنوان ایزد، مسئول قربانی است و هدایا را انتقال میدهد، با نام havya-vah یا havya-vāhana یاد شده است، ولی اگنی در شکل اولیهی آتش، با نام جسدخور (kravyād) خوانده شده و به معنی نابود کنندهی جسم و ماده است، و این دو متمایز از هم هستند.
گاهی سه فرم اگنی را به این شکل از هم متمایز میکنند:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
آن اگنی که گوشت خام[۷۸] میبلعد،
آن اگنی که جسدخور است و با مراسم خاکسپاری مرتبط است، و اشاره به مراسم سوزاندن مردگان در میان مردمان هند دارد.
آن اگنی که مسئول قربانی است.
گاهی هم به ترتیب زیر، سه فرم را متمایز میدانند:
اگنیای که پیشکشها را حمل میکند (havyavāhana)، و متعلق به دنیای خدایان است.
اگنیای که خیرات مراسم خاکسپاری را حمل میکند (kavyavāhana)، و متعلق به پدران (نیاکان) است و احتمالاً اشاره به مراسم پرستش و قربانی برای اجداد و نیاکان و توتم پرستی دارد.
اگنیای که با جنها (saharakṣas) قرار گرفته و متعلق به دنیای (دیوان) اسوراها است. (همانجا)
پیامبر یا میانجی: سومین نقش او با در نظر گرفتن انگارهی سوم، نقشی پیامبرگونه در میان انسانهاست که او را برآن میدارد میان آنها و خدایان وساطت و شفاعت کند. در بسیاری سرودها، صفاتی از این دست به او نسبت داده شده، بیشتر این صفات مستقیماً به واژهی پیامبر یا میانجی، به صورتی که در فرهنگ سامی میشناسیم، اشاره نمیکنند اما مفهومی را که میرسانند، همان نقش را درمیان شرقیان هندوایرانی تداعی میکند. دکتر بهار در کتاب «پژوهشی در اساطیر»، دقیقا همین سه انگاره را برای خویشکاریهای اگنی در این زمینه، صادق میداند: «او در آیینهای قربانی رابط انسان و خدایان، رابط زمین و آسمان است. او پیامبر است. او روحانی آسمانی خدایان است.» (بهار، ۱۳۷۶، ص ۴۷۸)
به نظر مکدانل نیز، اگنی همانطور که یک روحانی است، یک ریشی[۷۹] (=پیشگو مقدس یا پیغمبر) است، او به عنوان یک پیغمبرِ برجسته افروخته میشود، او بخشندهترین پیغمبر است، او اولین پیغمبر انگیراس[۸۰] (aṇgiras) است. او الوهیت[۸۱] است در میان عقلانیت، او قربانی را دقیقاً بلد است، و همه مراسم را میداند. با دانستن فصلهای مناسب، اشتباهاتی که مردم با چشمپوشی از فرمانهای خدایان، هنگام قربانی مرتکب میشوند، تصحیح میکند. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۷)
اگنی در ارتباط با گناهان انسان نیز نقش دوم را پس از ورونا و آدیتیاها بازی میکند.
اگنی خدایی است که همه چیز را میبیند. او هزار چشم دارد، که مراقب کردار انسانها باشد. او مانند ورونا، جاسوسان و دیدهبانانی دارد که به سوی انسان میفرستد تا همه چیز را ببینند. (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۱۶۶) البته این مجموعه صفات در ریگودا، با کیفیت و کمیت مختلف، برای خدایان دیگری چون میترا، ورونا، ایندرا و شمار دیگری از خدایان با اهمیت نیز به کار رفته است، و به نظر میآید این صفات برای خدایان بزرگ مشترک و معمول است چرا که مسئولیت اصلی خدایان، نظارت بر رفتار و کردار انسانهاست، تا هر جا که لازم است، در روند طبیعت دخالت کنند و به پادافره رفتار انسان به او برکت یا رنج رسانند. ولی این صفت برای هر یک مطابق با خویشکاری مخصوص او، کاربرد دارد، میترا هزار چشم دارد که مراقب رفتار انسانها باشد تا گناه نکنند و از تعادل خارج نشوند، ایندرا هزار چشم دارد تا دشمنان را در دورترین مکانها بیابد و از بین برد، و اگنی برای این که گناهان سهوی را از عمدی تشخیص دهد و برای بخشش آنها نزد ورونا و آدیتیاها شفاعت کند و اشتباهات آنان را مانند آموزگار و پدری مهربان برطرف کند.
او که بخشهای نهان انسان را میشناسد (ماندلای هشتم، سرود ۳۹، بند ۶) بسیار شایستهی این خویشکاری است.
او میتواند بین آگاهی و نادانی انسانها تمایز قایل شود. مانند تمایز میان اسبی که صاف است و اسبی که خم شده است. این مثال نشان میدهد که درک این تمایز، برای او بسیار ساده و بدیهی است، از آنجا که او خود مظهر خرد و دانش است. بنابراین چشم و نگاهبان رتا است.
او حساب گناهان را دارد و پادافره میدهد. قبل از این که ورونا و آدیتیاها و دیگر خدایان، انسان گناهکار را متهم کنند و رای به گناهکاری او دهند، او گناه او را تأیید میکند:
اگنی تیز دندان، می سوزاند انسانهایی را که
قوانینی را که وارونا بنیان گزارده، شکستهاند.
قوانین استوار میترای همیشه بیدار.
اگنی برای گناهکاران نزد وارونا وساطت و پادرمیانی میکند و خشم او را ناشایست میداند. (همان، ص ۱۶۷)
گناهانی را که از روی نادانی، مرتکب شدهاند، نیز میبخشد، قبل از آدیتی بیگناه میسازد و خشم ورونا را دور میکند. او حتی انسان را از گناهانی که پدر و مادرش مرتکب شدهاند، رها میسازد.
در چندین سرود از ماندلای چهارم، به روشنی به خشم وارونا اشاره شده است و این خشم را ناشایست میداند. در این سرودها، اگنی کسی است که میتواند بخشش وارونا را برانگیزد و خشمش را فرو نشاند، چراکه وارونا دوست و برادر اوست. اگنی، خدای قربانی، به نمایندگی از گناهکاران از وارونا درخواست تجدید نظر میکند، و بخشش و مهربانی او را برای گناهکاران نشان میدهد. (همانجا)
شاید این شخصیت اگنی، استعارهای از همان مراسم قربانی است که شخصیت انسانوار و داستانوار به آن دادهشدهاست. انسانها با قربانی کردن، خدایان را راضی میکنند و از آنها درخواست میکنند که درباره آنها تجدید نظر کرده و از گناهشان بگذرند، با پیشکشِ قربانی، یعنی با وساطت قربانی، یا همان ایزد قربانی که کسی نیست جز اگنی. پس همهی این مراسم را در فرایند شخصیتبخشی این طور تفسیر کردهاند که: با قربانی کردن، در واقع اگنی را واسطهی بخشش خود قرار میدهند.
اگنی برای بخشش هر گناهی که روی داده است نیایش میشود. در ماندلای چهارم، سرود ۱۲، بند ۴، برای بخشش گناهانی که از روی بی فکری و ناآگاهی مرتکب شدند از او یاری میجویند. و در این سرود تأکید میشود: «آنها که تنها انسان هستند و کم دانش و جایز الخطا»، پس شایسته است که گناهانشان را ببخشند. در ادامهی سرود، او را برای رهایی از گناهان کبیره و پادفره آنها، که «زندان خدایان و انسانها» است و برای دور داشتن آدیتیاها و پاک کردن گناهان پیش از آدیتیاها و برای فرونشاندن خشم و زیان خدایان و وارونا، به یاری میخوانند.
اگنی در میان انسانها اقامت دارد اما همکار وارونای آسمانی هم هست. پس بهتر از هر کسی میتواند گزارش رفتار انسانها را که از نزدیک دیده، به دوست و برادر خود برساند و عدالت را برای گناهکاران و بیگناهان برقرار کند.
۱-۲-۵-۶- فرمانروا و پیروز جنگها
با این که خویشکاریهای اگنی، به طور مستقیم کوچکترین ارتباطی با جنگ، یا پیروزی در جنگ ندارد، سرودهای زیادی می توان یافت که برتریها و توانمندیهای خاص او را در نبردها بیان می کند. ممکن است بیاندیشیم که شاید منظور نویسندگان همان جنگهای نمادین با دیوان، جادوان و تاریکی باشد، ولی تنها چنین مواردی نیست، لااقل متون ودا، مواردی را نیز معرفی میکند که نشان از جنگ حقیقی دارند:
او همچنین در جنگ خوانده میشود (ماندلای هشتم، سرود ۴۳، بند ۲۱)، در حالی که پیش قراولان را هدایت میکند (ماندلای هشتم، سرود ۷۳، بند ۸). مردانی را که او حمایت کند و در جنگ الهام بخش آنان باشد، خوراک بسیاری بدست میآورند، و هرگز شکست نمیخورند. (ماندلای اول، سرود ۲۷، بند ۷). در جنگ او فضا را برای خدایان فراهم میکند (ماندلای اول، سرود ۵۹، بند ۵)، و آنها را از نفرین و بلا رهایی میبخشد (ماندلای هفتم، سرود ۱۳، بند ۲). (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۸)
متونی دیگر او را با ایندرا مقایسه کرده و او را فرمانروا نیز خوانده است، بر کسی پوشیده نیست که بارزترین ایزد جنگجوی ودا ایندرا است، پس این مقایسه، نشان از جنگی واقعی و برتری او در حاکمیت و فرمانروایی او دارد و نمی توان آنها را صرفاً متونی استعاری دانست:
اگنی یک فرمانروای[۸۲] اسورایی است، به نیرومندی ایندرا. (ماندلای هفتم، سرود ۶، بند ۱). بزرگی او شاید از همهی آسمانیان پیشی گرفته باشد (ماندلای اول، سرود ۵۹، بند ۵). او از آسمان و زمین بزرگتر است (ماندلای سوم، سرود ۶، بند ۲ و ماندلای دهم، سرود ۸۸، بند ۱۴). او از تمام جهانهایی که هنگام تولدش پر کرد، بزرگتر است (ماندلای سوم، سرود ۳، بند ۱۰). او در بزرگی، از همهی دیگر خدایان برتر است (ماندلای اول، سرود ۶۸، بند ۲). آن هنگام که، او در تاریکی میایستد، همهی خدایان از او میترسند و او را تجلیل میکنند (ماندلای ششم، سرود ۹، بند ۷). او توسط ورونا، میترا، ماروتها، و همه خدایان، بزرگداشت و نیایش میشود (ماندلای سوم، سرود ۹، بند ۸، و سرود ۱۴، بند ۴، و سرود ۱۰، و سرود ۶۹، بند ۹). او دشمنان نیایشکنندگانش را مانند بوتهی (شاخ و برگ) خشک، مصرف میکند (=میسوزاند)، و بدخواهان را مانند درختی که با سوزاندن نابود شده، قطع میکند و بر زمین میاندازد. (مکدانل، ۱۹۷۴، ص ۹۸) پادشاه قبیله، شگفتانگیز، رهبر مراسم، من این اگنی را میستایم، شاید اینجا باشد یا خوانده شود. (ماندلای هشتم، سرود ۴۳، بند ۲۴).
اینها نشان میدهد اگنی علاوه بر تمامی خویشکاریهای گستردهای که تاکنون بیان کردیم، ایزدی است که در جنگها نیز از او یاری میجویند. شاید در نگاه اول بیتناسب با توانایی و خویشکاریهای بنیادین او به نظر آید، ولی با نگاهی عمیقتر، درمییابیم که برای انسان باستانی، زیاد هم دور از ذهن نیست که او را ایزد پیروز بر دشمنان هم بداند. چرا که اگنی اعمال قدیمی بزرگی را اجرا کرده است (ماندلای هفتم، سرود ۶، بند ۲). از کارهایی که او ممکن است انجام دهد، لرزه بر اندام انسانها میافتد (ماندلای هشتم، سرود ۹۲، بند ۳). او صفاتی دارد که در جنگها چارهساز خواهند بود و سوابقی دارد که نشان میدهد پیروزیهایی در جنگها بدست آورده همچون بیرون راندن دسیوس[۸۳] و پانیس[۸۴].
او پیروز از هزاران است[۸۵]. او دسیوس[۸۶] را از خانه دور میدارد، و به این ترتیب یک روشنایی پهناور برای آریا به ارمغان میآورد. (ماندلای هفتم، سرود ۵، بند ۶). او پیشبرندهی آریاست. (ماندلای هشتم، سرود ۹۲، بند ۱)، و پیروزمند بر پانیسِ[۸۷] بیدین (ماندلای هفتم، سرود ۶، بند ۳).
او با شمار بالایی، صفت «کشندهی ورتره» را پذیرفته است، و دو یا سه بار هم صفت «شکنندهی دژ[۸۸]»، صفتهایی که در آغاز متعلق به ایندرا بودهاند و در ایران به بهرام یکی از همکاران ایزد آتش، رسیدهاند. این کیفیتهای جنگجویانه، با این که برای اگنی در فرم روشناییبخش مناسب است، اما بیشک از ایندرا گرفته شده است، کسی که معمولاً با اگنی در کنار هم هستند زیرا سلاح ویژهی ایندرا، آذرخش است که خود فرمی از اگنی میباشد. انتقال این خویشکاریها به ایزد بهرام در دورههای بعدی نیز به نوعی شاهدی بر این مدعاست.
۱-۲-۶- القاب و صفتهای اگنی
القاب و عناوین زیادی در ریگودا وجود دارند که موضوع بحث و بررسی دانشمندان بسیار هستند. ایزدکدهی ودایی مملو از ایزدانی است که به صورت ناقص شخصیت مردموار گرفتهاند و به همین صورت بر یکدیگر هم سایه افکندهاند، (گریسولد، ۱۹۷۱، ص ۳۵۲) و بسیاری از این القاب و اسامی، به روشنی حتی مشخص نیست که آیا نام یک ایزد مستقل هستند یا فقط صفت یا یک لقب برای یک ایزد یا حتی صورتی از یک ایزد مستقل. حال حتی اگر به این نتیجه برسیم که واژهای، یک لقب یا یک ویژگی برای ایزدی مستقل است، پرسش جدید این است که کدام ایزد؟ با توجه به پیچیدگی و تعدد ایزدان ودایی و تحولات پیوستهی آنها، و شخصیتبخشی و انسانواری قدرتمند ودا، گزینههای زیادی برای مرتبط دانستن این صفت به خدایان مختلف وجود خواهد داشت و با اطمینان نمیتوان گفت که این ویژگی منحصراً و اصالتاً متعلق به یک ایزد باشد.
مسلماً هرچه تعداد خویشکاریهای ایزدی بیشتر باشد و جایگاه او برجستهتر، ویژگیهایی که به او نسبت داده میشود نیز، بیشتر خواهد بود، سرودهای بیشتری به او اختصاص مییابد و نیایشهای بیشتری برای او خوانده میشود. لازمهی نیایش، توصیف نیکیها و به کارگیری تشبیهات زیبا و لطیف است تا بتوان با این سخنان، ایزد را به خوبی توصیف کرد یا در واقع از ایزد تعریف و تمجید کرد تا نظر وی را جلب نمود چراکه با جلب نظر ایزدان درهای نعمت و برکت آسمانی به روی انسانهای زمینی گشوده خواهد شد. پس هر چه صفات برتر و نیکوتر به او نسبت دهند، شور و زیبایی سرودهای نیایش نیز بیشتر خواهد شد. ناگزیر در این فرایند تعداد بسیار زیادی لقب و عنوان جدید برای هر ایزد به وجود خواهد آمد.
اگنی یکی از همین ایزدان برجسته و پرکار در دنیای وداهاست. خویشکاریهای مهم مذهبی و انسانی او درکنار شمار بالای سرودهای ریگودا که برای او سروده شده، فرایند تولید این القاب و استعارهها را سرعت میبخشد. پس ما با تعداد زیادی لقب، نام، همکار، ویژگیهای مختلف و صورتهای ظاهری روبهرو هستیم که بسیاری از آنها قابل تفکیک و جداسازی نیستند و به درستی نمیتوان مشخص کرد کدام یک، نام اوست و کدام یک نام ایزدی مستقل که همکار اوست.
تحلیل و بررسی همهی این القاب و اثبات این که کدام یک چه جایگاهی دارند در محدودهی اهداف این پژوهش نیست، بسا که بسیاری از آنها هنوز موضوع بررسی دانشمندان مختلف هستند و بر سر آنها اجماعی هم وجود ندارد. ما در این بخش تنها آن بخش از اسامی را که در گذار از دورهی ودایی به دورهی ایرانی، اهمیت داشتهاند و نیز اسامی پرکاربرد را بر شمرده و تشابهات آنها را ذکر میکنیم.
۱-۲-۶-۱- وئشوانرا
در کنار لقب آتش آسمانی که مانند اپام نپات، نامهای جداگانهای گرفته، برخی دیگر از صفتهای اگنی نیز، کاراکتری نیمه مستقل ارائه میدهند. لقب vaiśvānara حدود ۶۰ بار در ریگودا آمده و با دو استثنا محدود به اگنی شده، این صفت هرگز بدون همراهی نام اگنی، در ریگودا نیامده است. این واژه یعنی، «متعلق به همهی انسانها»، و به نظر میآید «اگنیِ جهانی (عالمگیر)» را طراحی میکند، عبارت «متعلق به همهی جهانها»، یعنی آتش در همه فرمهایش، هم آسمانی، هم جوی، هم زمینی.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:44:00 ق.ظ ]