۱٫ به نظر می‌رسد که سازمان بهزیستی در سال های اخیر با توجه به پیگیری لایحه جدید مربوط به حمایت از کودکان و نوجوانان و راه اندازی دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی (اورژانس اجتماعی۱۲۳) می تواند در جهت پیشگیری از کودک آزاری نقش بسزایی داشته باشد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
فرضیات فرعی
۳٫ تقسیم بندی سه گانه پیشگیری، شامل پیشگیری ابتدایی که شامل سیاستها و طرحهایی برای پیشگیری از شرایط جرمزا است، پیشگیری ثانویه که افراد و گروه های در معرض خطر را خطاب قرار می‌دهد و در نهایت پیشگیری ثالث که معطوف به پیشگیری از تکرار جرم در خلال اقدامات فردی برای سازگاری مجدد اجتماعی یا خنثی نمودن بزهکاران پیشین است.
۴٫ در این تقسیم بندی پیشگیری ابتدایی و ثانویه درخصوص پیشگیری قبل از وقوع جرم و شناخت علل و عوامل آن مربوط است، این دو نوع پیشگیری در جرم شناسی پیشگیرانه، کاربرد دارد و پیشگیری ثالث نیز پیشگیری کیفری و مربوط به مرحله ی بعد از وقوع جرم است.

پایان نامه حقوق

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

۵-اهداف تحقیق

پس از بررسی مسئله تحقیق و بیان فرضیه این پژوهش می‌توان گفت که هدف اصلی این محقق در پژوهش پیش رو «بررسی نقش سازمان بهزیستی در راستای پیشگیری از بزه کودک آزاری» می‌باشد. که به صورت موردی برخی از شقوق آن را بیان خواهیم کرد:
۱٫ بررسی نقش سازمان بهزیستی در پیشگیری از بزه کودک آزاری
۲٫ تحلیل و واکاوی انواع کودک آزاری در ایران و جهان
۳٫ بیان انواع پیشگیری از کودک آزاری توسط سازمان بهزیستی
۴٫ بررسی و تعیین انواع پیشگیری‌های قبل از وقوع جرایم و بزه علیه اطفال.

 

۶- روش تحقیق

روش تحقیق این پژوهش، روش تحلیلی-توصیفی با بهره گرفتن از منابع کتابخانه ای می باشد و مشتمل بر مراحل زیر است:
مرحله نخست: گرد آوری مطالب و اطلاعات پایه؛ در یک مطالعه کتابخانه‌ای و اسنادی، پژوهش ها و منابع موجود داخلی و مرتبط با موضوع جمع آوری و طبقه بندی خواهد شد. در ابتدا اطلاعات خام و متغیرهای مورد نیاز شناسایی و اطلاعات پایه و مستندات موجود از طریق مطالعات کتابخانه‌ای و مستندات قبلی و مراجعات سازمانی جمع آوری می گردد.
مرحله دوم: بررسی، تجزیه و تحلیل، تعیین کیفیت و طبقه بندی اطلاعات کسب شده؛ در این مرحله به بررسی کیفیت اطلاعات، بررسی صحت اطلاعات و تفکیک و دسته بندی اطلاعات پرداخته می‌شود.
مرحله سوم: تحلیل؛ اطلاعات مورد نیاز در رابطه به وسیله مراجعه به کتابها، پایان نامه ها و مقالات ذیربط با روش تحلیلی و توصیفی.
مرحله چهارم: نتیجه گیری و ارائه نتایج برتر؛ در انتهای پژوهش پس از فیش برداری از منابع موجود و جمع آوری به تجزیه و تحلیل مواد قانونی مرتبط پرداخته می‌شود. که نتایج حاصل از آن در قالب پیشنهاداتی مطرح، تا مورد استفاده سازمان بهزیستی، نیروی انتظامی، محاکم قضایی و سایر دستگاه های مرتبط قرار گیرد.
مرحله پنجم: تهیه و تدوین گزارش نهایی پایان نامه.

 

۷-ساختار پژوهش

در نظر داریم که این پژوهش را در قالب دو بخش به ترتیب ذیل تهیه و تنظیم نماییم.
در ابتدا کلیاتی را پیرامون موضوع پژوهش بیان می داریم تا با ذهن خواننده با آمادگی بیشتری وارد بحث اصلی نماییم. این کلیات شامل بیان مسئله، سوالات، فرضیه های تحقیق و پیشینه و …..است.
فصل بخش اول: نقش سازمان بهزیستی در پیشگیری کیفری از کودک آزاری
در این بخش قصد داریم به بررسی پیشگیری کیفری از بزه کودک آزاری توسط سازمان بهزیستی بپردازیم. در فصل اول به بررسی پیشگیری کیفری از کودک آزاری پرداخته سپس در فصل دوم به بررسی نقش سازمان بهزیستی در پیشگیری کیفری در مرحله اجرای کیفر پرداخته می‌شود.
فصل بخش دوم: نقش سازمان بهزیستی در پیشگیری غیرکیفری از کودک آزاری
در این بخش قصد آن داریم که به بررسی نقش سازمان در پیشگیری وضعی و اجتماعی از بزه کودک آزاری بپردازیم. که در قالب دو فصل جداگانه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
در آخر کلام، از بیان مطالب نتیجه ای را که قصد آن داشتیم را ارائه خواهیم نمود و سعی در ارائه پیشنهاداتی در این خصوص خواهیم داشت.

 

۸-مفاهیم

 

الف. جرم

واژه لغوی جرم در فرهنگ فارسی عمید به معنای گناه، بزه، به کار رفته است(عمید، ۱۳۷۵، ۳۵۹).
و در ترمینولوژی حقوق جرم اینگونه تعریف شده است. عملی است که قانون آن را از طریق تعیین منع کرده باشد(جعفری لنگرودی،۱۳۹۰، ۸۹).
در فقه بی‌آنکه لفظ جرم به کار رفته باشد، به تعریف اعمالی پرداخته شده که مستوجب تعزیر و مجازات است. مثلاً در برخی عبارات آمده که ارتکاب گناهان کبیره و اصرار بر صغیره موجب تعزیر است(خمینی(ره): ۱۳۶۸، ۴۷۷).
در عبارتی دیگر چنین آمده است: ارتکاب فعل حرام و ترک واجب که در شرع برای آن حد تعیین نشده، مستلزم تعزیر است( فیض: ۱۳۶۹، ۳۳۷).
بر این اساس جرائم در فقه یا مربوط به تمامیت جسمانی است که غالباً تحت عنوان «جنایات» مطرح شده و مستلزم قصاص یا دیه است و یا جرائمی است که مجازات آنها در شرع مشخص شده است که تحت عنوان «حدود» مطرح می‌شوند و در غیر این موارد، عنوان «تعزیر» خواهند داشت(ابوزهره: بی تا، ۵۴۱).
طبق ماده ۲ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد، جرم محسوب می شود. بنابر ظاهر ماده فوق اگر شخصی فعلی انجام دهد که از نظر قانون جرم شناخته شود، مجرم محسوب شده و مستحق مجازات خواهد بود. این تعریف به خوبی مبین ماهیت جرم نیست چه قصد مرتکب در آن نقشی ایفاء نمی کند بنابراین اگر کسی عملی انجام دهد که طبق قانون جرم بوده مجرم تلقی می گردد حتی اگر سهواً چنین فعلی از او سر زده باشد. فرضاً تخریب اموال دیگران قانوناً جرم است، پس اگر کسی حتی بطور اتفاقی اموال دیگری را تخریب کند مجرم محسوب می گردد. این طرز تلقی از جرم موجب می شود که تعداد بی شماری از مردم مجرم باشند و با توجه به تصوری که مردم از این عناوین دارند پیامدهای ناخوشایندی در جامعه خواهد داشت(گلدوزیان: ۱۳۹۳، ۲۸).

 

ب. پیشگیری

پیشگیری به معنای به کاربردن روش‌های احتیاطی برای جلوگیری از بیماری‌های جسمی و روانی یا به عبارت دیگر، انجام اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از اتفاقات ناخواسته می‌باشد(اشراقی: ۱۳۸۳، ۸).
در لغت پیشگیری به معنای رفع، جلوگیری، مانع‌شدن و از پیش مانع چیزی شدن، تعریف شده است. این واژه همچنین در فرهنگ لغوی لاتین نیز به معنای مانع شدن از اینکه چیزی رخ دهد، تعریف شده است(رجبی‌پور: ۱۳۸۲، ۱۵).
واژه پیشگیری در منابع دیگر نیز چنین معنا شده است:
ـ «جلوگیری، دفع، صیانت، مانع شدن، جلوبستن»(معین:۱۳۷۷، ج۱، ۵۸۷).
ـ «اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از اتفاقات ناگوار و ناخواسته».
ـ پیشگیری یا جلوگیری کردن هم به معنای پیش‌دستی کردن، پیشی گرفتن و به جلو چیزی رفتن و هم به معنی آگاه‌کردن، خبر چیزی دادن و هشدار کردن است(بیات و همکاران: ۱۳۸۷، ۹).
به لحاظ اینکه انسان دارای ابعاد گوناگون زیستی، روانی واجتماعی است و احتمال ابتلاء او به اختلال و ناهنجاری ‌در هر یک از زمینه‌های مذکور وجود دارد؛ لذا بکاربردن روش‌های احتیاطی و کنترلی و انجام اقدامات پیشگیرانه در جلوگیری از ابتلاء انسان به اختلال و ناهنجاری‌ها در هر یک از ابعاد فوق در حکم نوعی پیشگیری می‌باشد (فلاح‌بابایی: ۱۳۸۲، ۱).
از طرفی تعریف مفهومی پیشگیری از جرم «به مجموعه اقداماتی اطلاق می‌گردد که برای جلوگیری از فعل و انفعال زیان‌آور محتمل برای فرد یا گروه و یا هر دو به عمل می‌آید. مثل پیشگیری از حوادث کار، جرایم جوانان و حوادث در جاده‌‌ها و …»(رجبی‌پور: ۱۳۸۲، ۱۵).
به عقیده برخی صاحبنظران در امر پیشگیری از جرم: پیشگیری از جرم نوعی اقدام یا سیاست است که عوارض حاصل از جرم را کاهش می‌دهد و یا از بین می‌برد. این پیشگیری در برگیرنده اقدامات دولتی و غیردولتی است تا پیامدهای منفی جرایم را، کاهش دهد. مرکز بین‌المللی پیشگیری از جرایم نیز، پیشگیری را چنین تعریف می‌کند: «هر عملی که باعث کاهش بزهکاری، خشونت، ناامنی از طریق مشخص کردن و حل کردن عوامل ایجادکننده این مشکلات به روش علمی شود، پیشگیری از جرایم است». در این تعریف، مشخص کردن(شناسایی و کشف کردن) و همچنین حل کردن یعنی مسئله‌یابی، آن هم با تأکید به روش علمی بسیار حائز اهمیت است(رجبی پور: ۱۳۸۲، ۱۵).
برخی پیشگیری از بزهکاری را شامل ابزاری می‌دانند که دولت به منظور مهار بزهکاری به جهت محدود کردن یا حذف عوامل جرم‌زا به کار می‌گیرد. برخی دیگر نیز معتقدند که پیشگیری در برگیرنده اقداماتی است که نرخ بزهکاری را کاهش دهد. بدین صورت که از یک سو علل اثرگذار بر بروز جرم را شناسایی کرده و از سویی دیگر ابتکارات مناسبی را برای مبارزه با این علل اعمال نماید. گروهی دیگر نیز بر این باورند که پیشگیری مجموعه‌ای از اقدامات قهرآمیزی است که برای تحقق هدفی ویژه(مهار بزهکاری)، کاهش احتمال وقوع جرم وکاهش شدت بزه در مورد علل جرایم، اتخاذ می‌گردد. با کمک گرفتن از نظرجان بولوم به نقل از مرکز پیشگیری از جرم استافورد انگلستان، پیشگیری از جرم را می توانیم این گونه تعریف کنیم:«پیش‌بینی، شناخت و برآورد خطرات جرایم و اقدام به فعالیت‌هایی برای حذف یا کاهش این خطرات(رجبی پور: ۱۳۸۲، ۱۷).
پیشگیری از وقوع جرم را تدابیری می‌داند که با کمک آن وسعت و شدت وقوع جرم، چه با کاهش فرصت‌ها و موقعیت‌های بروز و چه با تحت تأثیر قرار دادن قربانیان بالقوه و کل جامعه به حداقل می‌رسد(زینالی:۱۳۸۱، ۹۹).
پیشگیری از جرم را می‌توان از چند زاویه تقسیم‌ بندی نمود. در همین ارتباط، نقطه ‌نظرات گوناگونی وجود دارد. یکی از مشهورترین این تقسیم‌ بندی‌ها، تقسیم‌بندی «کاپلان» تحت عنوان پیشگیری سه‌گانه است. در این تقسیم‌ بندی سه نوع روش اصلی پیشگیری مورد بررسی قرار می‌گیرد که از «تئوری ایپدمیولوژی» پزشکی اقتباس شده است. برنامه‌های پیشگیری مجموعه‌ای از استراتژی‌ها را در طی چند مرحله مورد استفاده قرار می‌دهد. کاپلان معتقد است که پیشگیری شامل سه سطح(مراحل اولیه، ثانویه و ثالث)می‌باشد(نجفی ابرندآبادی:۱۳۸۸، ۷۴۸).
پیشگیری اولیه، شامل مجموعه اقدامات، سیاست‌ها و برنامه‌هایی است که سعی در تغییر و کنترل شرایط آسیب زای محیط فیزیکی، اجتماعی دارد تا با بهبود بخشیدن به شرایط اجتماعی از بروز هر نوع جرمی در دیگر بخش‌های جامعه پیشگیری نماید. دراین مرحله از پیشگیری، تلاش بر این است که افراد جامعه به سوی جرم گرایش پیدا نکنند. هدف در این سطح از پیشگیری، بهبود شرایط زندگی به منظور عدم آسیب پذیری افراد(زینالی: ۱۳۸۱، ۲۰).
پیشگیری ثانویه، تلاش‌های پیشگیرانه، در جهت کنترل افراد خاصی که در معرض بزهکاری قرار دارند، متمرکز است. بطور مثال در پیشگیری از اعتیاد، تمرکز تلاش‌ها بر افرادی است که بصورت تفریحی مبادرت به مصرف موادمخدر می‌کنند، ولی هنوز به درجه اعتیاد کامل نرسیده‌اند و هدف جلوگیری از سوء‌مصرف موادمخدر است، یا در کنترل بزهکاری اطفال و نوجوانان اقدامات پیشگیرانه متمرکز بر اطفال و نوجوانانی است که بنا به دلایلی در معرض بزهکاری هستند و بیم ارتکاب جرم و بروز از جانب آنها بیشتر است.در این نوع پیشگیری، هدف آن است که با بکارگیری تدابیر مناسب و با مواقعه‌های زودهنگام، از وقوع جرم افرادی که در شرایط بحرانی به سر می‌بر ند و احتمال بزهکاری از سوی آنها وجود دارد، پیشگیری کند(رجبی‌پور: ۱۳۸۲، ۱۷).
در مجموع پیشگیری ثانویه شامل برنامه‌‌هایی است که برای افراد در معرض خطر در نظر گرفته شده است. مثل جوانانی که خشونت را در خانه‌‌هایشان تجربه‌کرده‌اند.
در پیشگیری ثالث، اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از تکرار جرم و بازسازی مجرمان می‌باشد. این نوع پیشگیری شامل برنامه‌هایی از قبیل مشاوره برای زنان و بچه‌ها، مداخلات کیفری وگروه های گوناگون می‌باشد. تلاش‌های پیشگیرانه در این مرحله، برای جلوگیری از رفتارهای مجرمانه است تا مجرمان اصلاح و با محیط اجتماعی خود سازگار شوند و به ارتکاب مجدد جرم گرایش پیدا نکنند. این نوع از پیشگیری با توجه به اینکه ناظر بر اقدامات بعد از وقوع جرم است، در چارچوب جرم‌شناسی پیشگیرانه قرار نمی‌گیرد. در مجموع در این مرحله از پیشگیری، تلاش می‌شود تا مجرمان قدیمی با جامعه سازگاری بیشتری پیدا کنند و با مداخله در بازسازی و اصلاح مجرمان، از تکرار جرم آنان جلوگیری به عمل آید(کلدی:۱۳۸۱، ۶۸ ـ ۶۵ ).
در پیشگیری وضعی، وجود فرصت‌ها و مناسبت‌های ارتکاب جرم، همواره یکی از عوامل مهم در بروز بزهکاری بوده و بزهکار را به ارتکاب عمل ترغیب می نماید. تردیدی نیست هرچه افراد، ضعف نفس بیشتری داشته باشند، در مقابل فرصت های ارتکاب بزه، آنگاه که منافع حاصله از جرم را سهل الوصول می‌بینند، دچار وسوسه بیشتری شده و زودتر به آستانه تحریک می‌رسند. برخی از جرم شناسان اثر فرصت ها در بروز بزهکاری را یک عامل قطعی و تعیین کننده دانسته و معتقدند شخص مجرم به عنوان یک عامل ثابت، با ارزش صفر قلمداد می‌شود و فرصت های جرم به عنوان متغیرهایی که اگر ارزش مثبت داشته باشند، غنیمت شمرده می شوند و جرم ارتکاب می‌یابد. با توجه به وجود این گونه متغیرها و به منظور کاهش اثرات آن در بروز جرم، یکی از انواع پیشگیری از جرایم که همان پیشگیری وضعی از جرم است، مطرح می شود که هدف آن عبارت است از اتخاذ تدابیر لازم به منظور افزایش بهای عمل مجرمانه نسبت به سود حاصل از آن(میرخلیلی: ۱۳۷۸، ۱۵۶).
این نوع پیشگیری مبتنی بر تغییر وضعیتهای قبل از جرم است که به تجربه با تحدید فرصت‌های ارتکاب جرم و یا مشکلتر کردن تحقق این فرصتها برای مجرمین بالقوه سعی دارد، شرایط را به گونه‌ای ایجاد نماید که پاسخ شخص به آن موقعیت، ارتکاب رفتار مجرمانه نباشد یا دست کم چنین پاسخ هایی تقلیل یابند(شاکری: ۱۳۸۲، ۶۳).
این نوع پیشگیری به عنوان یک نظریه علمی، اصالتاً تأسیسی انگلیسی دارد که توسط سه نفر به نامهای کلارک، می هیو، کرینش مطرح شده و توسعه یافته است. کلارک و می هیو در کتاب خود در سال ۱۹۸۰ و کلارک به همراه کرینش نیز در کتاب دیگری در سال ۱۹۸۶ به طرح و تحلیل آن پرداخته اند(صفاری: ۱۳۸۴، ۲۹۱ )
پیشگیری وضعی درصدد است که با کاستن از موقعیت و امکان ارتکاب جرم، کاری کند که قربانیان بالقوه کمتر در معرض رفتار مجرمانه یا ضداجتماعی قرار گیرند(میرمحمدصادقی: ۱۳۸۲، ۲۱).
در این روش، کنترل و ابتکار برای پیشگیری، جانشین برخورد کیفری و مجازات و یا انفعال می‌شود. در واقع هدف جرم مورد حمایت قرار گرفته و از پیشرفت مراحل ارتکاب جرم جلوگیری می‌گردد. در این شیوه از پیشگیری، مدیریت پیشگیری از جرم باتغییر و اصلاح روش زندگی افراد، محیط سکونت آنان، هدف خنثی سازی عملیات مجرمانه را دارد(نجفی‌توانا:۱۳۹۴، ۵۶).
در پیشگیری اجتماعی، بیتردید مهمترین و نزدیکترین عاملی که در بروز جرم نقش اساسی و مستقیمی را ایفا می‌کند، اراده مجرم است که گذار از مرحله انگیزه و تصمیم به ارتکاب بزه را تا تحقق کامل آن، هموار می‌کند. واقعیت آن است که دو دسته از عوامل، موجب بروز افکار و اراده مجرمانه می‌شود. دسته اول عواملی هستند که مثل مشکلات حاد روانی از درون بر افکار و اراده فرد اثر می‌گذارد و او را به سمت بزه سوق می‌دهد، دسته دوم نیز شامل علل و عوامل بیرونی از قبیل محیط‌های ناسالم و جرم زا و وضعیت فرهنگی، اجتماعی و تربیتی است که زمینه ارتکاب جرم در فرد را فراهم می‌آورد. بنابراین کنترل جرم بدون درنظر گرفتن عواملی که بر اراده و انگیزه مجرمانه تأثیر داشته باشد، عملاً امکان‌پذیر نمی‌باشد. سالهاست که در جهان، اهتمام زیادی جهت کاهش نرخ جرم صورت می‌گیرد، لکن متاسفانه تأثیر عملی آن کمتر ملموس بوده است. شاید علت عمده عدم موفقیت، به کار نگرفتن درست عوامل پیشگیرانه، عدم توجه به منافع واقعی موجود در جوامع و و یژگی های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی جامعه است.پیشگیری اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که انسان تحت تأثیر علل و عوامل اجتماعی، زیستی و … به سمت جرایم کشیده می شود.از جمله عواملی که در این راستا اراده مجرم را تحت تأثیر قرار می دهد، عبارت است از محیط خانواده که پایه اساسی در پیشگیری اجتماعی از جرایم است. ناهنجاری‌های خانوادگی، بزهکاری اعضاء خانواده، اعتیاد، طلاق و … از جمله عواملی هستند که تأثیر بسزایی در افزایش جرایم ارتکابی افراد دارد(میرخلیلی: ۱۳۷۸، ۱۱۳).
عکس مرتبط با اقتصاد
در تعریف پیشگیری اجتماعی می‌توان بیان نمود:«پیشگیری اجتماعی شامل مجموعه اقدامات پیشگیرانه از جرایم است که به دنبال حذف یا خنثی کردن آن دسته از عواملی می‌باشد که در تکوین جرم موثر است. این نوع پیشگیری بر مبنای علت شناسی جرم استوار است و با دخالت در محیط‌های اجتماعی مانع از شکل گیری جرم و خنثی سازی عوامل جرمزا میگردد»(شاکری: ۱۳۸۲، ۱۱).
در واقع در تدابیر پیشگیری اجتماعی، نقش خانواده، آموزش، وسایل ارتباط جمعی و سیاست‌های کلی اجتماعی بسیار اهمیت دارد. به طور کلی می‌توان گفت که در این نوع پیشگیری با رویکرد کلان به عوامل بروز جرایم از قبیل فقر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی توجه می شود و با توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… در جامعه از بروز جرایم جلوگیری می‌گردد(زینالی: ۱۳۸۱، ۱۰۳).
در پیشگیری اجتماعی بر ایجاد تغییرات و اصلاحات فردی و محیطی که منجر به اصلاح جامعه و فرد و همچنین منجر به جلوگیری از جرایم به صورت پایدار و همیشگی می‌گردد، تأکید شده است. در این نوع پیشگیری، هدف هماهنگ سازی اعضا جامعه با قواعد اجتماعی بوده و محور اقدامات در پیشگیری، فرد است. به عبارت دیگر، پیشگیری اجتماعی همانند پیشگیری کیفری، مجرم مدار و فردمدار است. در حالی که پیشگیری وضعی بزه دیده مدار و آماج مدار می باشد. نکته مهمتر آن است که پیشگیری اجتماعی از طریق آموزش، تربیت، ترغیب و تنبیه درصدد آن است تا معیار شناخت اعمال خوب و بد را به فرد القاء کند و قدرت ارزشیابی عملکرد خویش را به او بدهد. این نوع پیشگیری از اقداماتی تشکیل می‌شود که بر انواع محیط های پیرامون فرد تأثیر می‌گذارند. کلیه این محیط‌ها در فرایند جامعه پذیری یک فرد نقش داشته و دارای کارکردهای اجتماعی هستند. هریک از محیط‌های خانه، مدرسه، دانشگاه، دوستان، همسالان و … دریک مقطع خاص زمانی بر فرد اثرات مستقیم و بیشتر داشته و فرایند جامعه پذیری را تسهیل می‌کند(رجبی‌پور: ۱۳۸۲، ۲۲).
در پیشگیری اجتماعی تلاش می‌شود که با انجام برنامه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، رفاهی و نظایر آنها و درمان نارسایی‌های اجتماعی و بالابردن ارزشهای اجتماعی و اخلاقی شرایط یک منطقه و نیز وضعیت مجرمان بالقوه، اعتلاء یافته و این روند به کاهش میزان جرایم بیانجامد. نکته اساسی در این مدل از پیشگیری، تخصص و اندیشه و تلاش مضاعف است، زیرا به جهت گستردگی و پیچیدگی موضوع، ممکن است علی‌رغم سرمایه گذاری‌های هنگفت و کلان، نتیجه مورد نظر در کاهش جرایم حاصل نیاید(میرمحمدصادقی: ۱۳۸۲، ۲۱).
پیروان مدل پیشگیری اجتماعی(اصلاحی)براین عقیده‌اند که از طریق شناخت علل جرایم(اعم از فردی و اجتماعی) و برطرف کردن آنها با انجام اصلاحات فردی واجتماعی مثل درمان بیماریها و نارسایی‌های جسمی و روحی و تبیین و بالابردن ارزشهای اجتماعی و ثبات و وابستگی به آنها، تقویت نهادهای اجتماعی مثل خانواده، مدرسه، توسعه و تعالی فرصتهای اقتصادی، تحصیلی، تفریحی، مسکن و امثال اینها می‌توان از بروز جرایم جلوگیری کرد و نهایتاً افراد را از غرق شدن یا کشیده شدن به سوی جرایم نجات داد. افتخار این طرز تفکر با تمامی گرایشات آن در این است که مدعی مبارزه با علت و خشکاندن ریشه جرایم است. در این رویکرد، به رغم وجود زاویه دید کاملاً متفاوت به جرم و مجرم، همه جرایم معلول یک سری عوامل شناخته شده فرض شده‌اند و بنابراین مثل رویکرد پیشگیری کیفری، همه انواع جرایم را با یک روش قابل پیشگیری فرض می‌کند، هرچند شیوه‌ها و ابزار آن تا اندازه‌ای متفاوت است(رجبی پور: ۱۳۸۲، ۲۲).

 

ج. بزه کودک آزاری

سلامت کودکان یک موضوع استراتژیک در کودکان می باشد و حضور کودک در خانواده رابطه آموزش و سلامتی و رشد تحصیلی را با تشکیلات اجتماعی نشان می‌دهد. اساس خانواده مانند سایر تشکیلات اجتماعی بر قدرت استوار است گاهی قدرت به طور نامساوی بین والدین و کودکان تقسیم می‌شود و فرد غالب صاحب اختیار فرزندانش می‌باشد و به خود حق می دهد تا برای تربیت کودک خود به هر شیوه ای که صلاح میداند عمل نماید. بر اثر ارتباط و تعامل زیاد اعضای خانواده با یکدیگر، احتمال بروز ناسازگاری‌ها، تحریکات و هیجانات، پرخاشگری و خشونت بالا می‌رود. بنابراین میزان تنشی و رنجی که افراد درون خانواده تجربه می کنند بیش از تنشی است که در موارد مشابه خارج از خانواده تجربه می شود و تامل بر این اثرگذاری یکی از وظایف آموزش و پرورش است. خلوت و خصوصی بودن خانواده نیز احتمال خشونت را افزایش می دهد اصل خصوصی بودن خانواده سه عارضه منفی دارد. اول اینکه به دلیل محدود و محصور بودن خانواده، اجتماع برای حفاظت کودکان در مقابل آزار توان کافی ندارد دوم اینکه افراد در درون خانواده خود را فارغ از کنترل جامعه می‌دانند و این اثر، افزایش بر آزار کودکان دارد سوم اینکه اصل خصوصی بودن خانواده مانع کمک خواهی قربانیان آزار از خارج از خانواده می شود. در حال حاضر مشکل جدی تفکر حاکم بر جامعه این است که کمتر به مسایل عاطفی و روانی آزار بر کودکان توجه می شود و شناخت تاثیر بد رفتاری نسبت به دانش آموزان یک ضرورت است و عدم توجه به این امر مهم منشا بروز بسیاری از انحرافات کودکان نظیر اعتیاد – بزهکاری و تبهکاری در سنین بالا می‌باشد. برنامه ریزی برای حمایت و پشتیبانی این کودکان از مواردی است که اهمیت زیادی دارد که تاکنون توجه کافی به آنها به عمل نیامده است(ذوالفقاری:۱۳۸۱، ۳۷).
کودک آزاری و غفلت از کودکان از جمله شایع ترین و پیچیده ترین مسایل روانی اجتماعی جامعه است. گزارشهای تکان دهنده ای که اخیرا در باره موارد کودک آزاری و غفلت از کودکان در رسانه های گروهی ایران منعکس شده است سازمان های متولی بهداشت روان و آموزش و پرورش را به تحرک جدی واداشته است آنچه که مسلم است کودک آزاری نتیجه عوامل متعدد روانشناختی و جامعه شناختی است و از اینرو پیشگیری از آن مستلزم تلاشهای همه جانبه و جامعه نگر است و گروه تحقیق به عنوان عضوی از جامعه تربیتی کشور خود را به عنوان جزیی از مجموعه مداخله گر دانسته و حمایت از این گروه دانش آموزان را یک ارزش الهی و انسانی می‌داند و با توجه به فعالیت خود در هسته‌های مشاوره از این جایگاه ممتاز برای اقدام گروهی برای مقابله با کودک آزاری استفاده می کند. اعضاء گروه تحقیق با توجه به اینکه در حرفه مشاوره، مربی امور تربیتی و مسئول هسته مشاوره مسئول فعالیت هستند وظیفه خود می‌داند در قبال مراقبت از دانش آموزان احساس مسئولیت شدید نموده و نگران سلامت امنیت و خوشبختی دانش آموزان باشند. چرا که اینها تنها منبع حمایت و توجه قابل دسترس برای بسیاری از کودکان معصوم می باشند و بنیانهای اخلاقی برخاسته از حرفه گروه محققان دلایل محکمی را برای اجرای این تحقیق به وجود می آورد، تا در پیشگیری اصلاح کودک آزاری در گیر شوند. توجه به اهداف انجمن اولیا و مربیان نشان می دهد که پیشگیری از این نوع مسایل بخش مهمی از خط مشی اختصاصی مدارس و موسسات تربیتی کشور می باشد. هدف اصلی معلمان در مدارس بهبود یادگیری دانش آموزان و رفع موانع و مشکلات یادگیری در آنان است هر سال نزدیک ۱۵درصد از بودجه کشور صرف این هدف مهم می‌شود و این عامل از تعهد ما نسبت به رفع موانع یادگیری همه دانش آموزان خبر می‌دهد و با وجود این اثرات پایدار کودک آزاری و غفلت از کودکان به اندازه سایر انواع مشکلات ادراکی در یادگیری کودکان مانع ایجاد می کند. تعهدات برخاسته از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و توجه به اهداف پرورشی نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران و توجه به اهداف پرورشی نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی نقش بی همتای مدارس را در برخورد با کودک آزاری نشان می‌دهد(کلبی:۱۳۸۹، ۴۵).
جمهوری اسلامی ایران یکی از امضا کنندگان پیمان نامه حقوق کودک است و ماده های ۴۲-۳۹-۳۸-۳۴-۲۸-۱۹-۲ پیمان نامه مذکور تمام کشورها را ملزم نموده است اقدامات مقتضی را برای تضمین حمایت از کودکان در مقابل شکلهای مختلف تبعیض و بهره کشی و آزار جسمی و عاطفی به عمل آورند. ماده ۲ نوزدهمین پیمان نامه کودک تاکید می کند که برنامه های اجتماعی از جمله آموزش و پرورش با روش های پیشگیری، شناسایی و گزارش دهی و ارجاع به موقع با موارد سوء رفتار با کودکان برخورد جدی بنمایند(کلبی:۱۳۸۹، ۴۵-۴۶).
در خصوص تعریفی از کودک آزاری می‌توان این طور عنوان نمود که، کودکی که مورد بد رفتاری واقع شده و فراموش گردیده است و رفاه و سلامتی روانی و جسمی او در اثر رفتار یا بی توجهی والدین یا سایر افرادی که مسئول مراقبت از او هستند آسیب دیده یا در معرض تهدید قرار گرفته است (محمدخانی: ۱۳۸۰، ۱۷).

 

د. سازمان بهزیستی

سازمان بهزیستی کشور از مهمترین نهادهای حمایتی دولتی است که از طریق بودجه عمومی به افراد معلول و محروم جامعه کمک می نماید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان بهزیستی کشور از ادغام سازمان های خیریه و حمایتی که در این بخش فعالیت می کردند آغاز به کار کرد. پس از بررسی و مطالعات شهید گرانقدر دکتر محمد علی فیاض بخش، سازمان بهزیستی کشور به موجب لایحه قانونی مورخه ۲۴/۴/۱۳۵۹ و در جهت تحقق مفاد اصول سوم، بیست و یکم و بیست ونهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از ادغام ۱۶سازمان، نهاد، موسسه و انجمن تشکیل شد تا با اتخاذ تدابیر و ارائه خدمات و حمایتهای غیر بیمه‌ای با حفظ ارزشها و کرامت والای انسانی و تکیه بر مشارکتهای مردم و همکاری نزدیک سازمان های زیربط، در جهت گسترش خدمات توانبخشی، حمایتی بازپروری و پیشگیری از معلولیت‌های و آسیب های اجتماعی و کمک به تأمین حداقل نیاز های اساسی گروه کم درآمد، اقدام نماید(پایگاه اینترنتی سازمان بهزیستی کشور www.behzisti.ir).
در جهت تحقق مفاد ۲۱و۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به منظور تأمین موجبات برنامه ریزی، هماهنگی، نظارت و ارزشیابی، تهیه هنجارها و استانداردهای خدماتی و توسعه دامنه و اجرای برنامه های بهزیستی در زمینه حمایت از خانواده های بی سرپرست و نیازمند و ارائه خدمات مختلف به کودکان و تدارک امکانات پیشگیری و درمانی و توانبخشی حرفه‌ای و اجتماعی معلولین جسمی و روانی و تجدید تربیت منحرفین اجتماعی و حمایت نگهداری از کودکان و اطفال بی سرپرست و معلولین غیر قابل توانبخشی و سالمندان نیازمند و کودکان آزار دیده و آموزش نیروی انسانی خدمات بهزیستی و توابخشی و تامین اجتماعی موجبات تشویق جلب مشارکت و فعالیت گروه های داوطلب و موسسات غیردولتی سازمان بهزیستی کشور تشکیل می شود(پایگاه اینترنتی سازمان بهزیستی کشور www.behzisti.ir).

 

بخش اول: نقش سازمان بهزیستی در پیشگیری کیفری از کودک آزاری

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:50:00 ق.ظ ]