خشوع می پرستید.
او اثر بزرگ شاعر فرانسوی « شارل بود لیر » تحت عنوان « أزهار الشّـر » را نیز مطالعـه کرد و
قدرت وی را در رسوخ به عالم غیب و از بین بردن تبعیض نژادی و رنگی ستود. و این چنین در سال 1948 اولین تجربه شعری خود را درباره افریقا نوشت. ( همان ، ص 448 )
3 – 2 – 4 – تجربه شعری فیتوری
فیتوری در مقدمه دیوان خود دربـاره تجربـه شعری خود می گوید : « همواره تـمایل داشتم تا
تجربیات خود را درباره زندگی بنویسم. از همان کودکی در قلب خود و در چشمان خویش احساس خاصی داشتم احساس تنهایی و رنج و عذاب و غربت. همه چیز در اطراف من به این امور کمک می کرد : محیط و جامعه و بیشتر از آن خودم.
شاید چهره سیاه و اندام لاغرم باعث این احساس خواری در من شده بود.
فیتوری در نظر دیگران فردی متکبـر و مغـرور جـلوه می کند. او زیـارت قبـور و نـماز صـبح را
دوست دارد اما از جشن های عروسی و اعیاد بیزار است.
وی همه قرآن کریم را حفظ کرد و آمـاده ورود بـه دانشـگاه الأزهـر گـشت. او در حفـظ دروس
سختی های بسیاری متحمل گشت و حتی بارها او را به فلک بستند و او با پاهای باد کرده راهی خانه می گشت و با یأس و ناامیدی به آینده خود چشم می دوخت. ( الاعمال الشعریه ، ص 9 )
روزی فیتوری با جستجو در کتابخانه پدرش کتاب « سیره عنتره بن شداد » شاعر نامی جاهلی
را یافت و با علاقه همه کتاب را خواند. او پی برد که عنتره هم مثل او عرب سیاه پوست بوده و عاشق زیباترین دختر قبیله ! فیتوری بار دیگر کتاب را خواند تا پی ببرد چگونه عنتره توانست وجود خود را به دیگران نشان دهد و بر آن صحّه گذارد او که نسبتش معلوم نبود و در جامعه جاهلی متعصب آن زمان که سروری و بزرگی تنها به قدرتمندان و بزرگان و اغنیا اختصاص داشت پرورش یافته بود.
او این جمله عنتره را بارها با خود خواند :

کرّ یا عَنتَرهَ
و انَّ العَبدَ لا یُحسُِنُ الکَرَّ
کرّ و أنتَ حٌّر …
( الاعمال الشعریه ، ص 10 )
یعنی حمله کن عنتره و عنتره می گوید برده که نمی تواند خوب حمله برد و به او گفته می شود حمله کن درحالی که تو آزادی.
فیتوری ناگهان شعر و قدرت عنتره را در خود مجسم دید و احساس کرد به قدرتی عظیم دست
یافته است.
او در پی عنتره دیگری در کتاب جدیدی بود که « رحلة بنی هلال » ، « أبوزید الهلالی سلاقه»
، « الزناتی خلیفة » ، « دیاب » ، « الأمیرة الناعشه » را یافت و از خواندن آنها بسیار لذت برد و در خیال خود در جنگهای آنان شرکت می کرد و این چنین نیازهای روحی و عاطفی او اشباع گردید.
( الاعمال الشعریه ، ص 11 )
3 – 2 – 5 – ویژگی های شعری فیتوری
بیداری مشرق زمین و نهضت علمی در جهان عربی در اواخر قرن نوزدهـم در اثر عوامـلی چون
افزایش اندیشمندان ، رهبران ملی و انقلاب های مختلف برضد استعمار و طغیان سیاسی شروع شد. در مصر با تجدید میراث فرهنگی و ادبی قدیم و نشر روزنامه ها و افزایش چاپ شکل گرفت. پس از مدتی ادبا و شاعران آشنایی با ادبیات اروپا براثر ارتباط فرهنگی از طریق مراکز علمی و فرستادن دانشجویان به اروپا برای تحصیل علوم و افزایش تأسیس مدارس اروپایی که در جهان عرب ایجاد شد به سمت نوآوری در موضوعات شعری ، و روی آوردن به سبک شعر نو و رها کردن قیود گذشته منجر شد تا آنجا که در اثر اختلاف بین عرب و اروپائیان ، در صور و خیال شعری ادبا و شعرا تغییر حاصل شد تا آنجا که ادبیات قدیم آنان را به سمت آسانی در سبک و متانت تعبیر و حفظ وزن و قافیه ی واحد کشاند. ( خفاجی ، بی تا ، ص 16 )
فیتوری از جمله شاعرانی است که قدیم و جدید را در خود جمع کرده اسـت . با وجود عـلاقه و
عشق زیادش به جامعه و با توجه به قصاید فراوان در توصیف مسائل جامعه ی انسانی که در دیوان خود به یادگار گذاشت و علی رغم نوآور بودن و داشتن اشعار ابداعی و متنوع از موضوعات شعر قدیم و یا فنون کلاسیک غافل نماند ، بلکه به سرودن اشعاری در همان موضوعات مبادرت ورزید.
( الاعمال الشعریه ، ص 28 )
محمد فیتوری شاعر سودانی یکی از چند تن بزرگان شعر معـاصر عرب بـه شمار می رود. شـعر
فیتوری که زاده سرزمین آفریقایی سودانی می باشد پرورده دو فرهنگ آفریقایی و فرهنگ عربی است. کمتر شاعری در جهان عرب وجود دارد که همچون او این دو موهبت را یکجا در خود جمع کرده باشد. هم آفریقاییان و هم اعراب در آینه شعرا و آمال و آرزوها ، دردها و رازهای خود را می بیند و شعر او نزد آنها گرامی است. ( بنی طرف ، 1356 ش ، ص 7 )
با بررسی اشعار فیتوری می توان ویژگی های زیر را در اشعار او مشاهده نمود :

نشان عاطفی که در عاطفه لطیف و احساس او در اشتیاق به وطن با نغمه هایی غمگین متجلی می گردد.
نشان صوفی که در عشق به طبیعت و توصیف زیبایی های آن متجلی می گردد. شاعر در رویکردهای سیاسی نیز از طبیعت بهره می جوید.
نشان قومی که در توصیف کشورها و ملیت های مختلف تجلی می یابد.
نشان انسانی که همواره به عنوان شاعری متعهد صفات برجسته انسانی و نجات نوع انسان را در نظر دارد.
اغراض شعری مختلف همچون آزادی ، اشتیاق به وطن ، قومی گرایی ، ظلم ستیزی ، فقر ستیزی.
وجود یک نوع تشاؤم و بدبینی در شعر او ، دیدگاه فیتوری نسبت به وطن خود همراه با بدبینی است او سراسر وطن خود را ظلم و ستم می بیند که مردم به دست خود آن را ایجاد کرده اند. او در یکی از اشعارش تحت عنوان « البحار العجوز » چنین می گوید :
زَما نُنا ضاعٌ … وَ ضاعَت البِحار
وَضاعَت ال

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
أصدافِ فِی المَحار
وَ لَو کُرَهناه ، فهذا زَمَنُ الذَّینَ بَعدُنا
أتی کَما أتوا عَلی تُرابِ مَجدُنا
وَ قَد زَرَعناه جَفاء …
فَلیَکُن حِصادُنا جَفا
لَو أَنَّنا کُنّا زَرَعناه صَفاء ، لِصَفا
( اغانی افریقیا ، ص 284 )
او زمان خود را تباه شده می بیند که در آینده هم چنین خواهد بود و چون کِشته آنـها از روی
جفا بوده است دِروی آنها هم چنین خواهد بود و اگر از روی صفا و خلوص می کاشتند محصول آنها هم همانطور می شد.
3 – 2 – 6 – رویکرد صوفی در اشعار فیتوری
فیتوری در مقدمه دیوان « أغانی افریقیا » درباره رویکرد صوفی در اشعـار خود می گـوید : این
دیدگاه جزئی از وجود من است قبل از اینکه متولد شوم و قبل از سرودن شعر با آن می زیستم. پدرم یکی از بزرگان صوفیه بود. اصلاً شعر را از طریق شناخت تصوف شناختم. بنابراین پناه بردن من به این امر ناگهانی یا جدید نبود بلکه آگاهانه و با بینشی فلسفی و یا فنی بود تا افق جدیدی بیابم . ( الکاتب ، بی تا ، ص 317 )
پدیده صوفیه که در مجموعه شعری خود « معـزوفة الدرویش متجول » آن را بیـان نمـوده ام
در حقیقت توجهی عمیق به درون است و صوفی بودن شاعر یا شاعر بودن صوفی در اشعار هم جایگاهی انسانی مثبت با درکی عمیق و احساساتی بیدار دارد. صوفی در اشعار من انقلابی است و آن صوفی تقلیدی شکست خورده نیست.
در واقع یکی از گرایش های بارز اشعار فیتوری همین گرایش صوفـیانه در اشعار اوست. در واقع
درویشی که فیتوری از آن سخن می گوید خود اوست. فیتوری قسمت عمده قصاید این دیوان را در لبنان سروده است و اولین قصیده که دیوان به اسم آن نامیده شده است در بیروت در سال ( 1967 م ) به نظم درآمده است وی در مقطع اول آن می گوید : همانطور که گفته شد علت این رویکرد در اشعار فیتوری به دلیل پرورش او در فضایی صوفی بود که تفکر صوفیانه از همان کودکی در وجود او رسوخ یافت و با رموز و جشنها و حلقه های ذکر و تواشیح و اشعار و سرودهای صوفیانه آشنا گشت. ( الاعمال الشعریه ، ص 35 )
همانطور که فیتوری در اشعار افریقایی خود موفق بوده در این نوع از شعر خود گرایش صوفیانه
نیز موفق بوده است به گونه ای که احسان عباس درباره او می گوید :
فیتوری دو جنبه تابان در اشعار خود دارد :
تصویر لحظات رعب و وحشت روحی بین فرد یا جماعت و تصویر لحظات وجد صوفی در مراحل تأمل در واقعیت عربی و انسانی.
در قصیده ای که نجیب صالح آن را ذکر کرده است شاعر ابراز می داد که تنها آن عاشـق نیست
بلکه سلطان عاشقان است :
فی حضرةِ مَن أهوَی
عبثت بی الأ شواقُ
حدّ قُتُ بلاوجهٍ
وَرَفضتُ بلاساق ٍ
عشقی یُغَنّی عشقی
و فنائی استغراق
مملوکک لکنّی
سلطان العشاق !
( خلیل حی ، 2003 م ، ص 345 )
3 – 2 – 7 – دیدگاه فیتوری پیرامون شعر
فیتوری از میان شاعران اجتماع گرای دوره معاصر ، بیش از همه ، به ناظم حکمت ارادت دارد و

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:44:00 ب.ظ ]