۱-۵-۲) سئوالات فرعی
۱٫ کدهای اخلاقی مدیریت بیمارستانی با اخلاق فردی مدیران دارای چه تمایزی است؟
۲٫کدام کدها مختص مدیران بیمارستانی می باشند؟
۳٫وزن نقش مدیریت در اخلاقی ساختن سازمان مورد نظر با توجه به رشته ها و سطوح مختلف مدیریت چقدر است؟
۴٫چه نمونه ای را می توان برای کمک به تهیه کدهای اخلاقی تخصصی مدیریت بیمارستانی ارائه داد؟
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
۱-۶) تعریف عملیاتی واژگان کلیدی تحقیق
۱-۶-۱) اخلاق
اخلاق، به طور ساده و خلاصه، شامل شناخت صحیح از ناصحیح و آنگاه انجام صحیح و ترک ناصحیح است. تشخیص درست از غلط همیشه ساده نیست. بسیاری از دانشمندان علم اخلاق ادعا می کنند که باتوجه به اصول اخلاقی در مقام عمل همیشه یک راهکار درست وجود دارد و برخی دیگر معتقدند که راهکار درست بستگی به موقعیت و شرایط دارد و تشخیص اینکه کدام راهکار درست است درنهایت به عهده خود فرد است.(ساکنی،۱۹۹۹: ۱۹۰)[۲]
در این پژوهش منظور از اخلاق، اخلاق در بعد اداری در حیطه مدیران بیمارستانی می باشد.
۱-۶-۲) اخلاق حرفه ای
اخلاق حرفه ای بنا به تعریف انجمن پیشرفت علم آمریکا عبارتست از: اصول و قواعدی که به صورت حقوق و مسئولیت های محققین در ارتباطشان با هر یک از بخشها از جمله کارمندان،موضوعات تحقیق،مشتریان،دانشجویان و…میباشد. مباحث اخلاق حرفه ای کمک می کنند تا زمانی که فرد در محیط کاری با مشکلی که به اخلاقیات مربوط می شود مواجه گردد، یک راه حل حرفه ای را انتخاب کند.(گوتربارن،۱۹۹۹: ۸۲)[۳]
۱-۶-۳) اخلاق سازمانی
سازمان ها حداقل در شش جهت به اخلاق نیاز دارند:ترویج تلقی درست و محیط آن در فرهنگ سازمانی،ممیزی اخلاقی اهداف،ممیزی اخلاقی تصمیم ها و مقررات و شرح وظایف،اخلاقی سازی تعامل سازمان با محیط درونی و بیرونی،اخلاقی سازی تعامل بین شخصی در سازمان و حل معضلات و تعارضات اخلاقی در سازمان.(کاتون و تامپسون،۲۰۰۰: ۱۶۸)[۴]
در رهیافت استراتژیک به اخلاق حرفه ای،موفقیت یک سازمان در گروی اعتماد محیط به سازمان و آن هم در گروی پیش بینی پذیری سازمان برای محیط وآن هم به نوبه خود،در گروی مسئولیت پذیری سازمان است.بنابراین اخلاق حرفه ای در رهیافت استراتژیک ،مسئولیت پذیری سازمان در قبال حقوق همه عناصر محیط(داخلی و خارجی)سازمان تعریف می شود و نقشی راهبردی در موفقیت سازمان ایفا می کند.(قراملکی ،۱۳۸۶ :۳۲).
۱-۶-۴) اخلاق فردی
کسی که دارای رفتار ارتباطی بین شخصی است، فردی رفتار انجام می دهد که دیگر انسان ها هدف این رفتار قرار می گیرند.رفتار ارتباطی بین شخصی زمانی اخلاقی است که حقوق افراد رعایت شود. امانت داری، ریا، صداقت با افراد،رازداری،احترام به افراد،امداد به دیگران،پایبندی به تعهدات،حمایت معنوی از افراد و وفاداری نمونه هایی از رفتار ارتباطی بین شخصی است.ورود به حریم خصوصی افراد،مردم آزاری، ضرر رسانی،تهمت،دروغ گویی نیز نمونه هایی از رفتارهای غیر اخلاقی در تعامل با دیگران اند.(قراملکی،۱۳۸۸: ۶۰)
اخلاق درون شخصی(فردی) یعنی مسئولیت پذیری در تعامل با خویش.(قراملکی،۱۳۸۸: ۶۴).
۱-۶-۵) کد اخلاقی
کدهای اخلاقی شامل مجموعه ارزشهایی است که نسبت به دیگر ارزشها برای سازمان در اولویت تشخیص داده شده است و باید توسط کارکنان و مدیران پیروی شوند. ارزشهایی چون صداقت، درستی، عمل به وعده، وفاداری، احترام، استقلال، حفظ اسرار، متانت، ادب، مدارا، ایمان و اعتقاد، پاسخگویی، کمال جویی، دلسوزی، ملاحظه دیگران را کردن، کمک، تقسیم منافع، مهربانی، عدالت و انصاف، بی طرفی، ثبات رأی، پایبندی به قانون، خدمت به اجتماع و… را شامل میگردد.(ریچارد کوغلان،۲۰۰۱: ۱۵۰)[۵]
کد های اخلاقی به کارکنان کمک می کند که حرفه ای بودن خود را حفظ کنند ودر ارائه خدمات به مشتریان، و در تعامل با همکاران خود و نیز عموم همواره کدهای اخلاقی را دربالاترین سطح رعایت نمایند. در هر قضاوتی که اعضاء میکنند، لازم است این اصول بکار گرفته شود.(موسسه مشاوران مدیریت آمریکا،۲۰۰۵).
۱-۶-۶) کد بومی اخلاقی
هر شخصی در جامعه دارای مجموعه ای از هنجارها،عقاید و ارزش هاست که استانداردهای اخلاقی او را تشکیل می دهد.هنجارها البته معیارهای رفتار یک فرد می باشند و مطابق آنها از دیگران انتظار دارد به هنگام رویارویی با موقعیتی،خاص عمل کنند. به عنوان نمونه،دانشجویان خارجی از کشورهای آسیای جنوب شرقی ،به هنگام خطاب قرار دادن یک استاد دانشگاهی کمی خم می شوند، هنجار یا موضع رفتاری ویژه آنها برای این موقعیت خاص است. اعضای هیئت علمی در ایالات متحده عموماً از این رفتار آنها ناراحت می شوند؛هنجار یا توقع رفتاری آن موقعیت تا حد زیادی غیر رسمی و مساوی گراست.( هاز مر و لارتون،۱۳۸۲: ۹۲)
یادآوری اینکه تنوع فرهنگی به عنوان منبع تبادل خلاقیت بشر ضروری است و به مفهومی، میراث مشترک بشر محسوب می شود،باید تاکید گردد که این تنوع نباید حقوق بشر و آزادی های او را خدشه دار سازد. با یادآوری این نکته که هویت فرد دارای ابعاد زیست شناختی ،اجتماعی،فرهنگی و معنوی است و با توجه به اینکه رفتارهای علمی و فناوری مغایر با اخلاق تاثیر ویژه بر جوامع بومی و محلی داشته اند، پس اعتقاد راسخ به این است که حساسیت های روحی و تفکرات اخلاقی بایستی جزء لاینفک پیشرفت های علمی و فناوری گردد.(عباسی:۱۳۸۹: ۱۹)
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
با توجه به گوناگونی هنجارها(توقع رفتاری) در جوامع مختلف،نیاز به کدهای اخلاقی متناسب با نیازهای هر جامعه به گونه ای که در برگیرنده هنجارهای اخلاقی بومی آن جامعه باشد،یک ضرورت انکار ناپذیر است،زیرا نیازها و هنجارهای هر جامعه صرفاً مختص آن جامعه است و کدهای اخلاقی طراحی شده در آن جامعه در دیگر جوامع کاربرد چندانی ندارد. بنابراین کد اخلاق بومی هر جامعه عبارت است ازکد اخلاقی شناسایی و طراحی شده، متناسب با جامعه هدف می باشد.
۱-۶-۷) اخلاق مدیریت
اخلاق در مدیریت بر این اساس که روابط ما با اعضای جامعهای که در آن فعالیت داریم چگونه است و چگونه باید متمرکز گردد،استوار است.بدون تردید مهمترین و حساسترین مساله در مدیریت ایجاد تعادل و توازن بین عملکرد اقتصادی و عملکرد اجتماعی است.(هازمر و لارتون ،۱۳۸۲: ۱۳)
عکس مرتبط با اقتصاد
مدیریت اخلاق (ETHICS MANAGEMENT) عبارتست از شناسایی و اولویت بندی ارزشها برای هدایت رفتارها در سازمان.(استیون و فلکنستاین،۱۹۹۹: ۶۹).
۱-۶-۸) مدیران بیمارستانی
در این پژوهش مراد از مدیران بیمارستانی، تمامی مدیران اداری بیمارستانی در سه سطح(عملیاتی، میانی و عالی) در بخش های اداری،آموزش و پژوهش،در بیمارستان های تهران بزرگ می باشد.
فصل دوم:
مروری بر ادبیات تحقیق
۲-۱)چیستی اخلاق
به لحاظ فلسفی هیچ تفاوت مهمی بین اصطلاحات اخلاقی و رفتار اخلاقی وجود ندارد. اگر قرار است تمایزی بین این دو اصطلاح قائل شویم. باید با ریشه شناسی واژه اخلاق آغاز کنیم. اخلاق[۶] از واژهی یونانی ethikos که در اصل به معنای نیست یا عادت است و کلمه رفتار اخلاقی[۷] از واژه لاتین moralitas که آن هم در اصل به معنای نسبت یا عادت است، گرفته شده است. این به معنای آن است که اصطلاحات فوق را میتوان به جای هم به کار برد. به نظر میرسد تصمیمگیری در این خصوص که کدام اصطلاحات باید در گفتمان اخلاقی به کار برده شوند؛ یعنی آیا از اصطلاح اخلاق باید استفاده شود یا رفتار اخلاقی، موضوعی شخصی است تا یک بحث فلسفی، اما باید توجه داشت که اصطلاحات اخلاق و رفتار اخلاقی اکنون به چیزی بسیار پیچیدهتر از نسبت یا عادت اطلاق میگردند(عباسی ودیگران،۱۳۸۹: ۱۴۱).
اخلاق جمع خُلق است. خُلق در لغت به معنی:عادت ،رویه،سجیه و… ترجمه شده است.(سازمان امور اداری و استخدامی کشوری،اخلاق کارگزاران،۱۳۷۷).
اخلاق عبارت است از رفتار ارتباطی پایدار مبتنی بر رعایت حقوق و منافع طرف ارتباط است.(قراملکی،۱۳۸۰: ۲۳) .
اخلاق مجموعه ای از صفات روحی و باطنی انسان تعریف می شود که به صورت اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی می شود،بروز ظاهری پیدا می کند و بدین سبب اخلاق را از طریق آثارش می توان تعریف کرد.(استوارت،۲۰۰۰: ۱۷۷)[۸]
عموماً دامنه اخلاق را در حد رفتار های فردی تلقی می کنند،اما رفتارهای فردی وقتی که در سطح جامعه یا نهاد های اجتماعی تسری پیدا می کنند و شیوع می یابند به نوعی اخلاق جمعی یا اجتماعی بدل می شود که ریشه در فرهنگ آن جامعه می دواند که خود نوعی وجه غالب می یابد که جامعه را با آن می توان شناخت. (قراملکی،۱۳۸۸: ۶۲) .
اخلاق، به طور ساده و خلاصه، شامل شناخت صحیح از ناصحیح و آنگاه انجام صحیح و ترک ناصحیح است. تشخیص درست از غلط همیشه ساده نیست. بسیاری از دانشمندان علم اخلاق ادعا می کنند که باتوجه به اصول اخلاقی در مقام عمل همیشه یک راهکار درست وجود دارد و برخی دیگر معتقدند که راهکار درست بستگی به موقعیت و شرایط دارد و تشخیص اینکه کدام راهکار درست است درنهایت به عهده خود فرد است.(ساکنی،۱۹۹۹: ۱۹۰)[۹]
اخلاق یک اصطلاحی کلی است که برای اشاره به راههای گوناگون درک و بررسی چگونگی بهتر زیستن و یا به عبارتی اخلاقی بودن زندگی به کار میرود. اخلاق در مفهوم خاص خود، متضمن یک فعالیت فکری انتقادی است که به بررسی نظاممند زندگی و رفتار اخلاقی میپردازد. با بررسی و بازبینی اعمال خود میتوانیم در مورد آنچه باید انجام دهیم، قضاوت کنیم[۱۰].
برای مثال، ممکن است یک پرستار چنین قضاوت کند که سقط جنین عملی نادرست است و نباید برای آن اقدام کرد. اما اینکه آیا باید به مخالفت وجدانی وی احترام گذاشته شود یا خیر، مستلزم بررسی انتقادی مبانی و اصولی است که پرستار براساس آن قضاوت نموده است. همچنین لزم است توجیهات وی در حمایت از موضعی که اتخاذ نموده، مورد بررسی قرار گیرد. ریشه اخلاق را میتوان در آثار متنفذ فیلسوفان یونان باستان، از جمله سقراط، افلاطون و ارسطو دنبال کرد. آثار این فیلسوفان به ویژه در ملاحظه ثبات اخلاقی به عنوان شاخهای از پژوهش فلسفی بسیار مؤثر بودند. آنان در تلاش برای توضیح و توجیه عاقلانه و بیطرفانه عقاید، فرضیهها و رفتارهایی بودند که مردم آن ها را از لحاظ اخلاقی درست یا نادرست میدانستند. در نتیجه اخلاق به عنوان یک شیوه پژوهش فلسفی (مشهور به فلسفه اخلاقی) تکامل یافت که از مردم میخواست تا بپرسند چرا آن ها فعل خاصی را درست یا نادرست میدانند؟ دلایل (توجیهات ) قضاوت آنها چیست؟ آیا قضاوتهای آن ها صحیح است؟ این دیدگاه، دیدگاهی متنفذ باقی ماند و اگر چه موضوع جنجال برانگیزی طی دو دهه گذشته بوده، اما جریان قابل توجهی را در جنبش اصلی ادبیات اخلاقی حفظ نموده است (عباسی ودیگران،۱۳۸۹: ۱۲۷).
اخلاق، سه حوزه فرعی متمایز دارد؛ اخلاق توصیفی، اخلاق استدلالی و اخلاق هنجاری، اخلاق توصیفی به بررسی تجربی و توصیف ارزشها و عقاید اخلاقی مردم میپردازد. اخلاق استدلالی مربوط به اخلاق است. برای مثال، به معانی اصطلاحات اخلاق همچون حقوق، تکالیف و غیره توجه دارد. اخلاق هنجاری به ایجاد موازین و معیارهای اخلاقی به وسیله تشخیص و تجویز برخی اصول و قواعد رفتاری و توسعه نظریههایی برای توجیه هنجارها مرتبط است. اخلاق هنجاری شباهتی به اخلاق توصیفی و اخلاق استدلالی نداشته و ماهیتاً سنجشی و تکلیفی است. در اخلاق هنجاری، بحث بر سر این مسئله نیست که جهان چگونه است، بلکه به این نکته میپردازد که چگونه باید باشد. در این جا هر سه حوزه فرعی اخلاق را برای شناخت و درک مسائل اخلاقی در پرستاری و مراقبتهای بهداشتی مورد بررسی قرار میدهیم. (عباسی ودیگران،۱۳۸۹: ۱۴۳).
دروغ گفتن غلط است. روابط ما با یکدیگر، تنها در صورتی خوب است که این فرض وجود داشته باشد که آنچه ما به یکدیگر میگوییم، حقیقت دارد. اعتماد، در روابط انسانی و در زندگی عمومی ضروری است. یکی از فرزندانشان به آن ها دروغ گفته است. به طور مشابه، اگر والدین به فرزندان خود دروغ بگویند، اطمینان و اعتماد فرزندان به آنها خدشه دار میشود. معمولاً هنگامی که سیاستمداران اعتماد رأی دهندگان را از دست میدهند، در واقع انتخابات را از دست دادهاند. اما آیا دروغ گفتن، همیشه غلط است؟ فرض کنید که یک آلمانی در جنگ جهانی دوم یک خانواده یهودی را در زیرزمین خانهاش پنهان کرده باشد. پلیس از او میپرسد: آیا هیچ یهودی این اطراف هست؟ و او پاسخ میدهد خیر. در این جا مشاهده میکنیم که این فرد برای حمایت از دیگران مجبور به دروغ گویی شده است. حال با این که ما میدانیم دروغ گفتن درست نیست، ولی میپذیریم که فرد مزبور تحت شرایط خاصی دروغ گفته است.
اخلاق درباره بایدها، نبایدها و اولویتهای رفتاری است و همیشه درباره چیزی نیست که مطلقاً درست یا غلط، پذیرفته یا مردود، مطلوب یا نامطلوب است. اخلاق همچنین بهترین تصمیم در شرایط خاصی است، یعنی تعادل بین انجام کار خوب و ایجاد آسیب. بنابراین، اخلاق درباره تنظیم اصولی است که براساس آن ها تصمیم میگیریم . ما این اصول اخلاقی را در مورد تحولات پیچیده و مهیجی که به سرعت در علم زیستشناسی و زیست پزشکی در حال رخ دادن است، به کار میبریم.
درک رابطه بین حقوق و اخلاق مهم است. اخلاق، بینائی را تشکیل میدهد که حقوق بر مبنای آن ساخته میشود، اما تمام اخلاق در حقوق گنجانده نشده است. قتل، خطا و خلاف قانون است و شخصی که مرتکب قتل شود، مجازات میشود. در اینجا، اصل اخلاقی ارزشمندی که همان حق بر حیات است، در حقوق گنجانده شده است. اما، حقوق میپذیرد که اگر تحت شرایط خاصی فرد مجبور به قتل دیگری شود، مجازات او تعدیل گردد. جادهای را که بر روی آن رانندگی میکنیم در نظر بگیرید. اگر ما شخصاً یک طرف جاده را برای رانندگی انتخاب کنیم، خطر جدی آسیب و یا حتی مرگ ممکن است خود ما و دیگران را تهدید کند. لذا قانون تصمیم میگیرد که ما در طرف راست یا چپ رانندگی کنیم. قانون همچنین در جایی که بین اشخاص درباره منافع دیگران، اختلاف نظر وجود داشته باشد، دخالت میکند.
دادگاهها اغلب ناچارند هنگام جدایی یک زوج، تصمیم بگیرند که حق حضانت اطفال، با کدامیک از والدین باشد. ممکن است والدین و پزشکان درباره نوع درمان پزشکی کودک اختلاف نظر داشته باشند. برای جلوگیری از وقوع چنین مواردی از دادگاهها خواسته میشود که اصول اخلاقی را در هر مورد بررسی نموده، آنچه را قانون میگوید. مشخص کرده و آنچه را بیش از همه به نفع کودک حکم نمایند.
اما در موارد بیشماری ما خودمان تصمیم میگیریم. جانی ویکینسون[۱۱]، بازیکن راگبی انگلستان، از اینکه عکس وی بدون پیراهن گرفته شود، امتناع میورزد. وی نه تنها نگران این است که از حریم خصوصی خود حمایت کند، بلکه معتقد است که اگر پیراهن شخصی بر تنش باشد، جاذبه بیشتری دارد. اما دیوید بکام[۱۲] کاپیتان تیم فوتبال انگلستان، نظر دیگری دارد و از اینکه عکس وی بدون پیراهن برداشته شود، خیلی خوشحال است. در این جا میبینم که دیدگاههای مختلفی درباره حریم خصوصی و جاذبه جنسی وجود دارد.
درخصوص چیستی اخلاق و شاخههای آن سخن بسیار گفته شده و دیدگاههای مختلف مطرح شده که از اهمیت زیادی برخوردار است.
جانستون[۱۳] در تشریح یکی از متفرعات اخلاق، تحقیق اخلاقی را تحقیقی میداند که در آن به این موضوع پرداخته نمیشود که جهان چگونه است، بلکه بیشتر به این مسئله اهمیت میدهد که جهان چگونه باید باشد. روندی که به گفته وی چندان در قید توصیف نیست، بلکه در قید تعیین تکلیف درباره چیزی است که ما باید انجام دهیم. واژههایی همانند «باید» و «لازم» است غالباً در بحث اخلاقی مورد استفاده قرار میگیرند، اما اگر چه آن ها به عنوان یک نقطه شروع مفید هستند، بعضاً محدود کننده نیز میباشند. چون چنین عباراتی در مورد مقررات مدرسه و آداب سفره نیز قابل استعمال هستند. کریج[۱۴] با بر شمردن پنج جمله کلی که در مورد نظامهای اخلاقی قابل اعمال است؛ توضیح مفیدی برای این تعریف ارائه می کند. این جملات عبارتند از:
اخلاق عموماً به سلامت انسان و حفظ جامعهای آرام مربوط است، به نحوی که همه بتوانند در آن منتفع شده و شکوفا شوند.
اخلاق، تکلیف است به آن چه باید انجام دهیم.
اخلاق رویکردی نظاممند است که از عقل به عنوان توجیه اخلاقی برای تعریف آنچه باید یا نباید انجام شود، استفاده می کند.
اخلاق اصولی را مجسم میسازد که قابل تعمیم جهانی هستند، بنابراین اخلاق به همه افراد و مفاهیم اخلاقی مربوط است و دستورالعملها باید به طور یکسان در مورد همه اشخاص اعمال گردد.
اخلاق مهمترین چیز است، یعنی اخلاق بیشتر از قانون، سیاست یا خودخواهی اهمیت دارد.
این رویکرد نظاممند به حل مشکلات، احتمالاً مهمترین جنبه اخلاق برای پرستاران میباشد. والاس[۱۵] توصیفی برای این رویکرد نظاممند ارائه نموده و خاطر نشان میسازد که مطالعه فرایند عقلانی انتخاب یک راهکار از میان تعداد زیاد گزینه های پیش رو، متضمن شناسایی، ارزیابی و گزینش ارزشهاست. شاید گفتن این امر منصفانه باشد که تصمیمگیری اخلاقی به همان اندازه که به یافتن پاسخها مربوط است به پرسیدن پرسشها نیز مربوط میشود. روشن است که فرایند اتخاذ تصمیمات دقیق اخلاقی زمانم میبرد. اما پرستاران در جریان کار روزانه خود غالبا با معضلات اخلاقی مواجه میشوند و ممکن است فرصت اندکی برای بررسی پاسخ فوری خود داشته باشند. به همین دلیل است که مطالعه اخلاق فایده ای بسیاری برای پرستاران دارد، چون آن ها را قادر میسازد که از پیش مسائلی را که ممکن است مرتباً مطرح شوند مورد بررسی قرار داده و حداقل برخی مهارتهای ساده تصمیمگیری را کسب نمایند. اما همواره به پرستاران کم تجربه توصیه میشود که معضلات اخلاقی را با پرستاران مجرب ارشد یا متخصصان بالینی که تجربه بیشتری در این زمین دارند، مورد بحث قرار دهند. (عباسی ودیگران،۱۳۸۹: ۱۴۷).
لانگستاف[۱۶] خاطر نشان میسازد که اخلاق، اساساً یک علاقه علمی است و بیشتر به اتخاذ تصمیمات مربوط است. برنامههای کارشناسی و برخی برنامههای تخصصی کارشناسی ارشد، اکنون مطالعه اخلاق را در رأس برنامههای آموزشی خود قرار دادهاند تا بدین وسیله فرصتهایی را برای تمرین و ممارست در این مهارتها به دور از فوریتهای بالینی در اختیار پرستاران قرار دهند.
ماکس چارلزورت[۱۷] خاطر نشان میسازد که مشکل عمده این است که بحثهای اخلاقی غالباً بین اشخاصی صورت میگیرد که تعابیر بسیار مختلفی از معنای شرایط بحث چگونگی تفسیر یا توصیف وقایع دارند و نیز دارای مواضع اخلاقی متفاوتی هستند. به این دلیل متمایز ساختن اخلاق از یک رشته مسائل دیگری که غالباً با آن ها اشتباه میشود مفید است. این امر پرستاران را قادر میسازد تا به دیگر نظامهای ارزشی و ایده هایی که میتوانند در فرایند تصمیمگیری اخلاقی نقش مفیدی داشته باشند توجه کنند. برای مثال، قبلاً مشخص شده است که رفتار اخلاقی همان اخلاقی نیست. در متمایز ساختن اخلاق، همچنین باید تصدیق نمود که همه این عوامل احتمالاً در تصمیمگیری اخلاقی نقش دارند. اگر چه پیتر سینگر[۱۸]، عالم مشهور اخلاق زیستی، احتمالاً از اولین اشخاصی بود که این رویکرد تمایز سازی را پذیرفت . اما شماری زیادی از مؤلفان حقوقی، بهداشتی و اخلاق در زمانهای اخیر آن را پذیرفتهاند. مسائل دیگری که برای بررسی اخلاقی مسائل پیش آمده باید مدنظر قرار گیرند، عبارتند از:
اخلاق، مجموعه قوانین حرفهای یا دستورالعملهایی نیست که در صورت تبعیت، به رفتار صحیح منجر خواهد شد.
اخلاق، نزاتکت حرفهای نیست.
اخلاق، سیاست بیمارستانی یا مقام پزشکی نیست.
اخلاق، مذهب یا رفتار اخلاقی نیست.
اخلاق، قانون نیست.
اخلاق، حس ششم نیست.
اخلاق، نظر عمومی یا اجماع نیست.
۲-۲) اخلاق حرفه ای
اخلاق حرفه ای بنا به تعریف انجمن پیشرفت علم آمریکا عبارتست از:اصول و قواعدی که به صورت حقوق و مسئولیت های محققین در ارتباطشان با هر یک از بخشها از جمله کارمندان،موضوعات تحقیق،مشتریان،دانشجویان و…مباحث اخلاق حرفه ای کمک می کنند تا زمانی که فرد در محیط کاری با مشکلی که به اخلاقیات مربوط می شود مواجه شد یک راه حل حرفه ای را انتخاب کند.(گوتربارن،۱۹۹۹: ۸۲)
اخلاق کار و اخلاق مشاغل بخشی از اخلاق حرفه ای هستند و بخش وسیعتر آن فراتر از زندگی فردی و شغلی بوده و با عملکرد سازمانها در ارتباط است با توجه به اینکه توجه به مسائل عینی در زمینه های حرفه ای مهمترین جهت گیری تعاملات اخلاقی است و مورد توجه دانشمندانی همچون گودپاستر در سال ۱۹۸۳،بلانچارد وپیل در سال۱۹۸۸،برنز و لانسا در سال ۱۹۹۰ قرار گرفته است.(سبکرو و دیگران ،۱۳۸۹)
اخلاق کار به عنوان یکی از زمینه های دانش مدیریت به شمار می رود؛ مخصوصاً از زمان تولد نهضت مسئولیت اجتماعی در دهه ۱۹۶۰. در این دهه نهضتها و جنبشهای آگاهی بخش اجتماعی توقعات مردم را از شرکتها بالا برد. مردم به این عقیده رسیده بودند که شرکتها باید از امکانات وسیع مالی و نفوذ اجتماعی خود برای رفع مشکلات اجتماعی نظیر فقر، خشونت، حفاظت از محیط زیست، تساوی حقوق، بهداشت و سلامت همگانی و بهبود وضع آموزش استفاده کنند. بسیاری از مردم ادعا می کردند که چون شرکتها با بهره گرفتن از منابع کشور به سود دست می یابند لذا به کشور مدیون بوده و برای بهبود وضع اجتماع باید کوشش کنند. (یزدانی پرائی، حسن،۱۳۸۲: ۳)
عکس مرتبط با محیط زیست
۲-۳) اخلاق سازمانی
سازمان ها حداقل در شش جهت به اخلاق نیاز دارند:ترویج تلقی درست و محیط آن در فرهنگ سازمانی،ممیزی اخلاقی اهداف،ممیزی اخلاقی تصمیم ها و مقررات و شرح وظایف،اخلاقی سازی تعامل سازمان با محیط درونی و بیرونی،اخلاقی سازی تعامل بین شخصی در سازمان و حل معضلات و تعارضات اخلاقی در سازمان.(کاتون و تامپسون،۲۰۰۰: ۱۶۸)
سازمان ها صرفا به دلیل بصیرت و گرایش انسانی به اخلاق پایبندند.اقبال مردم به سازمان اخلاقی، سودآوری اخلاق،ایجاد برتری رقابتی و مزیت راهبردی فواید اخلاقند نه اهداف آن.(قراملکی ،۱۳۸۸: ۴۷).
در رهیافت استراتژیک به اخلاق حرفه ای،موفقیت یک سازمان در گروی اعتماد محیط به سازمان و آن هم در گروی پیش بینی پذیری سازمان برای محیط وآن هم به نوبه خود،در گروی مسئولیت پذیری سازمان است.بنابراین اخلاق حرفه ای در رهیافت استراتژیک ،مسئولیت پذیری سازمان در قبال حقوق همه عناصر محیط(داخلی و خارجی)سازمان تعریف می شود و نقشی راهبردی در موفقیت سازمان ایفا می کند.(قراملکی ،۱۳۸۸ :۳۲).
۲-۳-۱) مدیریت اخلاق سازمانی