شدت تمرین
شدت تمرین به نیروی عمل عضله و فشاری که بر دستگاه قلبی، عروقی وارد می شود مربوط می شود. در رابطه با عمل عضله، زمانی که عضله بیشترین تنش را اعمال می کند، شدت تمرین بالاترین است. تکرار چنین تلاش بیشینه ای برای روزها و هفته های پیاپی باعث بهبود قدرت عضله می شود، ولی بر استقامت قلبی- عروقی تاثیر بسیار کم و یا هیچ تأثیری ندارد. در چنین شرایطی عضله قوی تر می شود، ولی ظرفیت هوازی بدون تغییر باقی می ماند. ازسوی دیگر زمانی که شدت نیروی عضله کم شود و تعداد اعمال عضله زیاد شود، مانند دویدن وشنای استقامتی، دستگاه های انرژی عضلات وانتقال اکسیژن توسعه می یابند. در حالی که تمرینات قدرتی با تکرار اعمال عضلانی بیشینه، هیچ پیشرفتی را در ظرفیت هوازی بوجود نمی آورد، تمرینات سرعتی تکراری به مدت۳۰ ثانیه باعث افزایشی به میزان۸ درصد در VO2max می شود. با کاهش شدت تمرین، حجم کاری که می توان تحمل کرد افزایش می یابد. در حالی که عضله فقط می تواند چند تکرار بیشینه در یک جلسه تمرینی داشته باشد، زمانی که نیروی عضله زیر بیشینه باشد، می تواند تکرارهای بسیاری را در یک جلسه تمرینی انجام دهد.
از نقطه نظر عملی، معمولا شدت تمرین را با ظرفیت تولید انرژی و یا با درصد حداکثر اکسیژن مصرفی(VO2max) فرد مربوط می دانیم. وقتی نیروی عضلانی کم باشد، انرژی مورد نیاز کم است (حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از VO2max) و هیچ بهبودی در قدرت و استقامت بوجود نمی آید. با افزایش شدت تمرین، نیاز به دستگاه هوازی افزایش می یابد و این موضوع پیشرفت در انتقال اکسیژن و متابولیسم را فراهم می سازد. تحقیقات نشان داده است که برای بیشتر مردم شدت تمرین بین ۵۰ تا ۹۰ درصد VO2max پیشرفت قابل توجهی را در ظرفیت هوازی بوجود می آورد. همچنان که شدت افزایش می یابد و میزان مصرف انرژی به سطحی برابر یا بیش از حداکثر اکسیژن مصرفی می رسد، قدرت بدن افزایش می یابد، ولی پیشرفت کمتری در ظرفیت هوازی حاصل می شود. همچنین باید تعامل قوی بین شدت و حجم تمرین را در نظر داشته باشیم، به گونه ای که با کاهش شدت تمرین باید حجم تمرین افزایش یابد تا سازگاری ایجاد شود. در تمریناتی با شدت های بسیار بالا، حجم تمرینات کم می شود، ولی سازگاری هایی که در این نوع تمرینات به وجود می آید به طور قابل توجهی با تمرینات کم می شود و بر حجم متفاوت است. کوشش در اجرای تمرینات زیاد با شدت بالا می تواند اثرات منفی بر سازگاری بدن داشته باشد. انرژی مورد نیاز در تمریناتی با شدت بالا بر سیستم گلیکولیتیک فشار بیشتری وارد می کند و باعث می شود گلیکوژن عضله به سرعت تخلیه شود. اگر از چنین تمریناتی زیاد انجام شود، به طور مثال هر روز، عضلات می توانند دچار تخلیه ی مزمن ذخایر انرژی خود شوند و شخص ممکن است علائم خستگی مزمن و یا بیش تمرینی را از خود نشان دهد. اگر چه تمرین شدید و سخت می تواند فواید روانی را به دنبال داشته باشد، ولی عوامل منفی را نیز باید در نظر گرفت. ۳ تا ۴ ساعت تمرین در روز ممکن است بیش از تحمل روانی و جسمانی بعضی از ورزشکارانی باشد که دارای توان رسیدن به سطح نخبگی هستند. در نتیجه آن ها ممکن است پیش از این که به سطح بهترین عملکرد خود برسند، از گردونه ورزش خارج شوند، بنابراین، با این سوال روبرو می شویم که چه تعدادی از ورزشکاران پیش از این که توانایی کامل خود را تشخیص دهند، به علت تمرینات بیش از حد از ادامه ی راه بازمانده اند؟
بیش تمرینی[۴۹]
بسیاری از ورزشکاران با تمرین کردن باعث آزار خود می شوند. برخی ورزشکاران سعی می کنند بیشتر از تحمل جسمانی خود کار کنند. این پدیده«بیش تمرینی» نامیده می شود. زمانی که این امر اتفاق می افتد، فشار ناشی از تمرین بیش از حد می تواند از توانایی بدن برای برگشت به حالت اولیه و یا سازگاری فراتر رود و در نتیجه بیشتر باعث کاتابولیسم و از بین رفتن عضلات شود تا آنابولیسم و ساختن آن ها. ورزشکاران، سطوح مختلفی از خستگی را به هنگام تمرینات روزانه وهفتگی خود تجربه می کنند، بنابراین تمام این شرایط را نمی توان تحت عنوان بیش تمرینی مطرح کرد. خستگی که اغلب بدنبال یک یا چند جلسه تمرینی تا سر حد واماندگی بوجود می آید، معمولا از طریق استراحت و رژیم غذایی پرکربوهیدرات از بین می رود. معمولا چنین خستگیهای حاد وجبران پذیری به علت تمرینات بیش از حد که قبلا در مورد آن بحث شد بوجود می آید. ازطرف دیگر بیش تمرینی باعث سیر نزولی در عملکرد ورزشی می شود که با چند روز استراحت و رژیم غذایی نمی توان آن را درمان نمود.
اثرات بیش تمرینی
بیشتر علائمی را که در نتیجه بیش تمرینی ایجاد می شود مجموعاً «سندرم بیش تمرینی» می نامند و فقط بعد از اختلال در عملکرد فرد مشخص می شود. متاسفانه این علائم می توانند به میزان زیادی از فردی به فرد دیگر متفاوت باشند، به گونه ای که برای ورزشکاران و مربیان، تشخیص این راه که کاهش در سطح عملکرد به علت بیش تمرینی است، مشکل می کند. اولین نشانه سندرم بیش تمرینی کاهش در عملکرد جسمانی است و ورزشکار احساس کاهش در قدرت عضله، هماهنگی و ظرفیت کار بیشینه ی خود می کند. سایر علائم بیش تمرینی شامل موارد زیر است:

 

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

 

کاهش اشتها و از دست دادن وزن

باریک شدن عضلات

سر درد، پاسخ های آلرژیکی یا هردو

حالت تهوع

اختلال در خواب

افزایش ضربان قلب در هنگام استراحت

افزایش در فشار خون

علل به وجود آمدن سندرم بیش تمرینی اغلب ترکیبی از عوامل روان شناختی و فیزیولوژیکی است. هانس سلیه بیان کرده است که تحمل فشار از سوی فرد ممکن است بر اثر افزایش نگرانی ها و اضطراب(مانند فشارهای جسمانی) از بین برود. مسائل هیجانی مسابقه، تمایل به برنده شدن، ترس از شکست، اهداف بزرگ غیر واقعی و سایر انتظارات می تواند منابعی از فشارهای روانی غیرقابل تحمل باشد. به همین دلیل بیش تمرینی معمولا با از بین رفتن علاقه به تمرین و مسابقه همراه است.
عوامل فیزیولوژیکی که باعث ایجاد اثرات مخرب بیش تمرینی می شود، به طور کامل شناخته نشده است. ولی به هر حال، بسیاری از پاسخ های غیر طبیعی گزارش شده، این موضوع را مطرح می کند که بیش تمرینی با تغییرات در دستگاه های عصبی، هورمونی و ایمنی همراه است. اگر چه یک ربطه علت و معلولی بین این تغییرات و علائم بیش تمرینی مشاهده نشده است ولی این علائم می تواند در تشخیص بیش تمرینی موثر باشند.
دستگاه عصبی خودکار و بیش تمرینی
برخی پژوهش های علمی به این موضوع اشاره می کنند که بیش تمرینی با پاسخ های غیر طبیعی دستگاه عصبی خودکار همراه است. پاسخ های فیزیولوژیکی که همراه با کاهش عملکرد دیده می شود، اغلب نشان دهنده ی تغییراتی در دستگاه عصبی یا هورمونی می باشد که هر دو با دستگاه های عصبی سمپاتیک یا پاراسمپاتیک کنترل می شود. بیش تمرینی سمپاتیک می تواند منجر به موارد زیر شود:

 

 

افزیش ضربان قلب در هنگام استراحت

افزایش فشار خون

کاهش اشتها

کاهش توده ی بدنی

اختلال در خواب

ناپایداری هیجانی

افزایش متابولیسم پایه

برخی تحقیقات دیگر نیز اشاره می کنند که در بعضی موارد ممکن است دستگاه پاراسمپاتیک در بیش تمرینی غالب باشد. در چنین شرایطی ورزشکاران اختلالات مشابهی در عملکرد را نشان می دهند، ولی پاسخ های متفاوتی نسبت به بیش تمرینی سمپاتیک دارند. علائم بیش تمرینی پاراسمپاتیک شامل موارد زیر می باشند:

 

 

شروع زودرس خستگی

کاهش ضربان قلب در هنگام استراحت

سریع شدن ضربان قلب در هنگام برگشت به حالت اولیه

کاهش فشار خون در هنگام استراحت

برخی علائم بیش تمرینی دستگاه عصبی خودکار در افرادی نیز که دچار بیش تمرینی نشده اند دیده می شود. به همین دلیل نمی توان این گونه تصور کنیم که حضور این علائم همیشه بیش تمرینی را تأیید می کند. نیلسون و همکاران پیشنهاد کرده اند که ورزشکاران جوان بیشتر دچار علائم بیش تمرینی سمپاتیک می شوند. ولی ورزشکاران مسن بیشتر دچار علائم بیش تمرینی پاراسمپاتیک می شوند.
پاسخ های هورمونی نسبت به بیش تمرینی
اندازه گیری هایی که به هنگام تمرینات شدید از میزان هورمون های مختلف در خون به عمل آمده است، این موضوع را مطرح می کند که فشار بیش از حد تمرینی باعث ایجاد اختلالاتی در عملکرد غدد مترشحه ی داخلی می شود. زمانی که ورزشکار تمرین خود را به ۵/۱ تا ۲ برابر افزایش می دهد، میزان هورمون های تیروکسین و تستوسترون خون معمولاً کاهش و میزان هورمون کورتیزول افزایش می یابد. تصور می شود نسبت تستوسترون و کورتیزول فرایند آنابولیکی را در هنگام برگشت به حالت اولیه تنظیم می کند، بنابراین تغییر در این نسبت نشانه ی مهمی است و شاید علتی برای سندرم بیش تمرینی باشد. کاهش تستوسترون به همراه افزایش کورتیزول ممکن است به کاتابولیسم بیشتر پروتئین در سلول تا آنابولیسم منجر شود. ورزشکارانی که دچار بیش تمرینی هستند اغلب میزان اوره در خون آنان بالاتر است و چون اوره از تجزیه ی پروتئین تولید می شود، این موضوع نشان می دهد که کاتابولیسم پروتئین افزایش یافته است. تصور می شود که این مکانیزم مسئول کاهش توده ی عضلانی بدن ورزشکارانی است که دچار بیش تمرینی شده اند. میزان اپی نفرین و نوراپی نفرین خون حالت استراحت در دوره های تمرینی شدید افزایش می یابد. این دو هورمون می توانند ضربان قلب و فشار خون را افزایش دهند. برخی پژوهشگران پیشنهاد می کنند که برای تأیید بیش تمرینی باید میزان این هورمون ها را در خون اندازه گیری کرد. متأسفانه اندازه گیری این هورمون ها گران، پیچیده و مستلزم صرف وقت زیادی است، بنابراین این ورزش نمی تواند به طور گسترده وسیع مورد استفاده قرار گیرد. تمرینات سخت نیز اغلب تغییرات مشابهی را در هورمون ها به وجود می آورد که بیش تمرینی نیز مشاهده می شود. به همین دلیل اندازه گیری هورمون ها ممکن است تأیید معتبری در مورد بیش تمرینی نباشد. ورزشکارانی که دارای سطوح غیر طبیعی هورمونی در خون خود هستند، ممکن است تحت اثرات طبیعی تمرینات سخت دچار چنین شرایطی شده باشند و این تغییرات هورمونی به سادگی ممکن است نشان دهنده ی فشار تمرین باشد تا اختلال در فرایند سازگاری(معینی و همکاران، ۱۳۸۹).
سیستم ایمنی و بیش تمرینی
سیستم ایمنی بدن یک خط دفاعی در مقابل هجوم باکتری ها، ویروس ها و سلول های سرطانی فراهم می سازد. این سیستم به اعمال سلول های تخصص یافته(مثل لنفوسیت ها، گرانولوسیت ها و ماکروفاژها) و پادتنها بستگی دارد. وظیفه این سلولها و پادتنها به طور عمده کاهش یا خنثی کردن عمل مهاجمین بیگانه است که ممکن است باعث بیماری شوند. متأسفانه یکی از پیامدهای جدی بیش تمرینی تأثیر منفی آن بر سیستم ایمنی بدن است. گزارش های علمی اخیر تایید می کنند که تمرین بیش از حد عمل طبیعی سیستم ایمنی را تحت تاثیر قرار می دهد و بدن ورزشکار را که دچار بیش تمرینی شده است مستعد می سازد. تحقیقات بیشماری نشان داده اند که وهله های کوتاه و شدید تمرین می تواند به طور زودگذر به پاسخ های ایمنی بدن آسیب برساند. ادامه تمرینات سنگین می تواند این سرکوب ایمنی را تقویت کند.
چندین پژوهشگر گزارش کرده اند که وقوع بیماری پس از یک وهله تمرین بیش از حد افزایش می یابد. زمانی که سیستم ایمنی سرکوب می شود، میزان لنفوسیت ها و پادتنها به طور غیر طبیعی کاهش می یابد. در چنین شرایطی احتمال ابتلاء به بیماری افزایش می یابد. همچنین تمرین شدید در هنگام بیماری ممکن است توانایی فرد را برای مقابله با عفونت کاهش دهد و مشکلات پیچیده تری را به وجود آورد.

ورزش و رشته های مختلف ورزشی
ورزش عبارت است از یک فعالیت نهادینه شده که مستلزم کاربرد نیروی جسمانی شدید با بهره گرفتن از مهارت های جسمانی پیچیده به وسیله شرکت کنندگانی است که توسط عوامل درونی و بیرونی تحریک می شوند. این تعریف با فعالیت های ورزشی سازمان یافته ارتباط پیدا می کند »(کوشافر،۱۳۸۱). از نظر سازمان بهداشت جهانی، «تندرستی صرفاً نداشتن بیماری و ضعف نیست؛ بلکه منظور از آن سلامتی کامل جسمی، ذهنی، اجتماعی و روحی است. در حقیقت دو هدف عمده تندرستی، به تأخیر انداختن مرگ و پیشگیری از بیماری است»(گائینی، ۱۳۸۶). رشته های ورزشی بسیار متنوع هستند که می توان به رشته هایی مانند والیبال، بسکتبال، دو میدانی، تنیس روی میز و بسیار موارد دیگر را نام برد که هر کدام دارای ویژگیها و قوانین منحصر به خود هستند که در این مقوله نمی گنجد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
کاهش تدریجی تمرین[۵۰] برای رسیدن به اوج عملکرد
بهترین عملکرد ورزشی نیازمند حداکثر تحمل جسمانی و روانی در برابر فشار فعالیت است. ولی یک دوره تمرین شدید، قدرت عضله و در نتیجه ظرفیت عملکردی ورزشکار را کاهش می دهد. به همین دلیل برای این که ورزشکاران در اوج عملکرد خود مسابقه دهند، بسیاری از آنان شدت تمرین را پیش از مسابقه کاهش می دهند تا بدن و فکر آنان استراحت داشته باشد. این فرایند «کاهش تدریجی تمرین» نامیده می شود. دوره ی کاهش تدریجی تمرین که در آن شدت تمرین کاهش می یابد، باید زمان کافی برای ترمیم بافت های آسیب دیده که در اثر تمرینات شدید آسیب دیده اند و نیز زمان مناسب برای جایگزینی ذخایر انرژی بد فراهم سازد. پژوهش های علمی پیشنهاد می کنند که برای مثال، کاهش تدریجی تمرین برای شناگر باید حداقل ۲ هفته باشد تا بهترین عملکرد را به دنبال داشته باشد. یکی از مهم ترین تغییرات در هنگام دوره ی کاهش تدریجی تمرین، افزایش قدرت عضلانی است که با بهبود عملکرد همراه است. تعیین این موضوع که آیا افزایش قدرت بر اثر تغییرات در مکانیزم های انقباضی عضله است یا بر اثر بکارگیری بیشتر تارهای عضلانی دشوار است. به هر حال، در بررسی هایی که روی تارهای عضلانی بازوی شناگران پیش و پس از ۱۰ روز تمرین شدید به عمل آمده است، کاهش قابل ملاحظه ای در حداکثر سرعت کوتاه شدن تارهای تند انقباض ملاحظه شده است. این تحقیق به تغییر در مولکول های میوزین تارهای عضلانی نسبت داده می شود. در چنین شرایطی میوزین تارهای FT (تند انقباض) شبیه تارهای ST (کند انقباض) می شود. تصور بر این است که چنین تغییراتی در تارهای عضلانی باعث کاهش توان شناگران و دوندگان به هنگام بهبود قدرت و توان که در دوره ی کاهش تدریجی تمرین به وجود می آید ممکن است مربوط به تغییراتی باشد که در مکانیزم های انقباضی عضلات به وجود می آید. علی رغم این که کاهش تدریجی تمرین به طور گسترده در انواع مختلف ورزش ها دیده می شود، ولی بسیاری از مربیان از کاهش تمرینات برای مدت طولانی پیش از یک مسابقه بزرگ می ترسند، زیرا تصور می کنند که این موضوع ممکن است به آمادگی جسمانی ورزشکاران لطمه وارد کند و افت عملکرد را سبب شود. ولی تحقیقات بیشماری به طور آشکار نشان داده اند که این ترس بدون دلیل است. توسعه و بهبود حداکثر اکسیژن مصرفی بهینه در ابتدا به مقدار قابل توجهی تمرین نیاز دارد، ولی زمانی که این پیشرفت حاصل شد برای حفظ آن در بالاترین سطح، نیاز به تمرین کمتری است. در واقع، حداکثر اکسیژن مصرفی با کاهش تمرینات استقامتی کاهش نمی یابد. پژوهشی در مورد شناگران نشان داده است که میزان لاکتات خون پس از یک شنای معین در پی یک دوره ی کاهش تدریجی تمرین پایین تر از قبل بوده است. مهم تر این که، شناگران ۱/۳ درصد پیشرفت در عملکرد و هم چنین ۷/۱۷ تا ۶/۲۴ درصد افزایش در قدرت و توان دست ها را در نتیجه تمرینات نشان دادند. کاهش تدریجی تمرین پیشرفت کمتری در دوندگان نسبت به شناگران به وجود می آورد. دونده هایی که تمرین خود را از ۸۱ کیلومتر در هفته به ۲۴ کیلومتر در هفته کاهش دادند، میزان حداکثر اکسیژن مصرفی و ضربان قلب آنان در هنگام دویدن زیر بیشینه تغییری نکرد. آن ها پیشرفتی حدود ۵ درصد در توان پا که از آزمون پرش عمودی بدست آمده بود کسب کردند. متاسفانه اطلاعات کمی در مورد تاثیر کاهش تدریجی تمرین بر عملکرد ورزشی در ورزش های تیمی و رشته های استقامتی بلند مدت مثل دوچرخه سواری و دو ماراتن وجود دارد. پیش از اینکه خطوط راهنما برای ورزشکاران چنین ورزش هایی پیشنهاد شود، تحقیقات بیشتری لازم است تا نشان دهد که مزایای مشابهی می تواند به وسیله چنین دوره هایی از کاهش تمرین به وجود آید.
بی تمرینی[۵۱]
زمانی که فصل مسابقه و تمرینات روزانه ی ورزشکاران آماده ای که از نظر عملکرد در اوج هستند به طور ناگهانی به پایان می رسد چه اتفاقی رخ می دهد؟ بسیاری از ورزشکارانی که ۲ تا ۵ ساعت در روز تمرین می کردند، از چنین فرصتی برای استراحت کامل استقبال می کنند. ولی چگونه این فعالیت جسمانی بر روی ورزشکاران تمرین کرده اثر می گذارد؟ بیشتر دانش ما در مورد بی تمرینی از تحقیقات بالینی ای به دست آمده که بر روی بیمارانی انجام شده است که بر اثر آسیب دیدگی یا جراحی مجبور به عدم حرکت و فعالیت شده اند. ورزشکاران عموماً اعتقاد دارند هر چند تحمل درد یک آسیب دیدگی سخت است، ولی زمانی که آنان مجبور به قطع تمرینات خود می شوند در موقعیتی بدتر قرار می گیرند. بیشتر ورزشکاران از این می ترسند که تمام قابلیت هایی را که در اثر تمرینات سخت به دست آورده اند به هنگام بی تمرینی از دست بدهند. ولی تحقیقات نشان داده است که چند روز استراحت یا کاهش تمرینات به عملکرد لطمه ای نمی زند و ممکن است آن را افزایش نیز بدهد. با این وجود، از بعضی جهات کاهش تمرینات یا عدم تحرک کامل باعث کاهش عملکرد فیزیولوژیکی و ورزشی می شود. در ادامه بحث، پاسخ های فیزیولوژیکی نسبت به بی تمرینی را مورد بررسی قرار می دهیم و به زمینه های ویژه ای که به ورزشکار مربوط می شود توجه بیشتری خواهیم داشت. این زمینه ها عبارت اند از:

 

 

قدرت و توان عضلانی

استقامت عضلانی

سرعت، چابکی و انعطاف پذیری

استقامت قلبی- تنفسی

انواع فعالیت های ورزشی
به طور کلی انواع فعالیتهای ورزشی رایج بر اساس مدت زمان، تعداد ضربان قلب و منبع تامین انرژی
مورد نیاز به ورزشهای هوازی (ایروبیک) و ورزشهای بی هوازی تقسیم می شوند.
تمرینات هوازی
به ورزشهایی که در ضمن آنها جهت تولید انرژی، اکسیژن بعنوان یکی از عوامل ایجاد کننده واکنشهای شیمیایی درون بدن نقش اصلی را ایفا کرده، تولید انرژی می کند ورزشهای هوازی می گویند. از آن جهت که در این مسیر میزان انرژی تولید شده، از یک واحد قند یا چربی که بعنوان ماده اولیه بکار می رود حداکثر می باشد و دارای بازدهی بالا است، لذا در فعالیتهای طولانی مدت، این تمرینات نقش اساسی را در استمرار، دقت و کیفیت فعالیتهای بدنی دارند. به انواع ورز شهایی که به طور مستمر و طولانی مدت (بیش از ۲ دقیقه) طول می کشند و ضربان قلب در هنگام تمرین، کمتر از ۷۰ درصد حداکثر ضربان قلب است، تمرینات هوازی و یا زیر بیشینه گفته می شود. دویدن و پیاده روی، دوچرخه سواری و شنا در مسافتهای طولانی مدت از انواع تمرینات هوازی هستند. تمرینات هوازی به دو روش صورت می گیرد: ۱ روش تداومی و ۲ روش تناوبی(فرساد و همکاران، ۱۳۹۲).
در روش تداومی، فرد بدون استراحت به تمرین می پردازد مثلاً ۲۰ دقیقه دویدن پیوسته و بدون استراحت، ولی در روش تناوبی فرد میان تمرین کردن استراحت می کند. معمولاً زمان استراحت با زمان فعالیت در تمرینات تناوبی هوازی برابر است. به عنوان مثال یک دقیقه دویدن و یک دقیقه استراحت کردن، یک تمرین تناوبی هوازی محسوب می شود. انرژی مورد نیاز برای انجام تمرینات هوازی از گلوکز و چربی تامین می شود بنابراین برای کاهش چربی خون و یا کاهش وزن چربی بدن، تمرین هوازی بهترین نوع تمرین است.
ورزش های بی هوازی
تمرینات بی هوازی یا بیشینه به ورز شهایی گفته می شود که برای مدت زمان کوتاه (کمتر از ۲ دقیقه) و با شدت بیش از ۷۰ درصد حداکثر ضربان قلب صورت می گیرد. ورز شهای مثل دوی سرعت ۱۰۰ مترکه ورزشکار سعی می کند از تمام قدرت خود برای طی مسافت ۱۰۰ متر در کمترین فرصت استفاده نماید از نوع تمرینات بی هوازی محسوب می شوند. در دوی ۸۰۰ متر همچنین ورز شهای گروهی مثل فوتبال، بسکتبال، والیبال ورزش هایی هستند که هردو سیستم هوازی و بی هوازی در حال فعالیت می باشد و مرحله درست گرم کردن نقش مهمی در ایجاد و مسیر تولید انرژی در چرخه هوازی دارد، هر چند زمان ورز شهای گروهی مذکور بیش از ۲ دقیقه طول می کشد ولی باید توجه داشت یک فوتبالیست هنگام ۹۰ دقیقه بازی فوتبال تمام مدت و به طور پیوسته در حال دویدن نیست بلکه در بین فعالیت به استراحت و یا تماشای بازی نیز می پردازد. بنابراین این گونه ورز شها در هر دو طبقه تمرینات بی هوازی و هوازی، جا می گیرند. از نشانه های تمرین بی هوازی، افزایش بیش از حد ضربان قلب هنگام تمرین و تجمع اسیدلاکتیک در عضلات فعال و درد عضلانی و خستگی مفرط است،به طوری که اگر شدت تمرین بالا باشد خصوصاً در مسابقات ۸۰۰ مترحرفه ای، فرد پس از مسابقه به زمان زیادی برای بازسازی انرژی از دست رفته و استراحت نیاز دارد. یک آزمون ساده شما را متوجه می کند که فعالیت شما از کدام نوع تمرین است. اگر هنگام تمرین بتوانید صحبت کنید، تمرین شما از نوع هوازی است و اگر نتوانید صحبت کنید و اصطلاحاً نفس نفس، بزنید نوع تمرین شما بی هوازی خواهد بود. انرژی مورد نیاز برای انجام تمرینات بی هوازی از گلوکز(قند خون) تأمین می شود (فرساد و همکاران، ۱۳۹۲).
طبقه بندی مهارت های ورزشی
مهارت های ورزشی مورد استفاده در رشته های ورزشی را می توان به سه گروه تقسیم بندی کرد:
۱- مهارت های ورزشی دوره ای
۲- مهارت های ورزشی غیر دوره ای
۳- مهارت های ورزشی غیر دوره ای ترکیبی
مهارت های دوره ای رشته های ورزشی مختلفی مانند پیاده روی، دویدن، اسکی، صحرانوردی، اسکیت سرعت، شنا، پاروزنی و قایقرانی از نوع کایاک را شامل می شوند(پاکروان، ۱۳۸۸).

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 10:04:00 ب.ظ ]