کوباسا، مدی و زولا (۱۹۸۳) سرسختی را ترکیبی از باورها درباره خویشتن و جهان تعریف می کنند که از سه مولفه تعهد[۷۶] ، کنترل[۷۷]و مبارزه جویی[۷۸] تشکیل شده است. باور به تغییر، دگرگونی و پویایی زندگی و این نگرش که هر رویدادی لزوماً به معنای تهدیدی برای امنیت و سلامت انسان نیست، انعطاف پذیری شناختی و بردباری در برابر رویدادهای سخت استرس زا و موقعیت های مبهم را به دنبال دارد (مدی، وادها و هایر[۷۹]، ۱۹۹۶ص۷۶).
کوباسا و پوکتی (۱۹۸۳) باور دارند که ویژگی های روانشناختی سرسختی از جمله حس کنجکاوی قابل توجه، گرایش به داشتن تجارب جالب و معنی دار، ابراز وجود، پرانرژی بودن و این که تغییر در زندگی، امری طبیعی است، می تواند در سازش فرد با رویدادهای تنیدگی زای زندگی سودمند باشند. بررسی ها گویای آن هستند که سرسختی با سلامت بدنی و روانی از بروز بیماری جسمی و روحی پیشگیری می کند برخی از پژوهش ها نیز، بین تاب آوری وسرسختی با اضطراب وافسردگی رابطه دارند چرا که افراد تاب آور می توانند بر انواع اثرات ناگوار چیره شوند( گود و مک کی[۸۰]، ۲۰۰۶ص۶۶).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
در بنیادی ترین سطح، تاب آوری، رشد درونی انسان را مورد تأکید قرار می دهد. مفهوم تاب آوری بر رشد زیست شناختی(فطری) برای پرورش و ارتقاء که در انسان به عنوان یک ارگانیسم وجود دارد و بخشی از ترکیب ژنتیکی فرد را شکل می دهد و قادر است بطور طبیعی در شرایط معین محیطی بارز و هویدا گردد، تأکید می ورزد. به عبارت دیگر، در این مفهوم بر این نکته تکیه می شود که انسان هایی که تاب آوری ذاتی و یا ظرفیت هایی برای بهبود زندگی دارند بطور عمده دارای نیمرخ تاب آور هستند که ویزگیهای آنها عبارتند از:
۱- توانش اجتماعی(مانند تفاهم، انعطاف پذیری فرهنگی، همدلی، مهربانی، مهارت های ارتباطی و شوخ طبعی).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۲- حل مسأله(مانند برنامه ریزی، یاری جوئی، تفکر انتقادی و خلاق).
۳- خود گردانی(مانند احساس هویت، خودکارآمدی، خودآگاهی، تسلط بر وظایف و کناره گیری سازگارانه از مفاهیم و شرایط منفی یا ناسازگار).
۴- احساس هدفمندی و باور به آینده ای روشن(هدف گیری، آرمان های تحصیلی، خوش بینی، اعتقاد دینی و روابط معنوی).
بر خلاف تصورهای قبلی که تاب آوری را جزو خصیصه های افراد فوق العاده محسوب می کرد، پژوهش های اخیر نشان دادند که تاب آوری در انحصار افراد فوق العاده نیست و در افراد و سطوح مختلف تحولی(کودکی تا بزرگسالی) مشاهده می شود(کسلر و همکاران، ۱۹۹۵ص۹۴).
روانشناسان بالینی اخیراً مدل هایی از تاب آوری را تحت شرایط فقدان مصیبت افسردگی و درد، بررسی کرده اند. نتایج هماهنگ این تحقیقات موید تاثیرات مثبت سازنده و محافظ کننده تاب آوری در مقاومت و مقابله موفق و انطباق رشد یافته با شرایط خطیر و استرس زای فوق الذکر است و سطوح پایین وضعیت تاب آوری با آسیب پذیری و اختلال های روانشناختی مرتبط است(کمپل،سیلس [۸۱]و همکاران، ۲۰۰۶ص۷۴).
نظریات نخستین در مورد تاب آوری بر ویژگی های مرتبط با پیامد مثبت در مواجهه با مصائب و ناملایمات زندگی تاکید داشتند. این دسته از پژوهش ها بعدها عوامل حفاظتی بیرونی مثل محیط آرام خانه و مدرسه، خانواده حمایتگرو… را نیز در بروز تاب آوری موثر دانستند (لوتار و همکاران،۲۰۰۰ص۸۱).
نظریه های فعلی، تاب آوری را سازه ای چند بعدی متشکل از متغیرهای سرشتی[۸۲]، مانند مزاج و شخصیت، همراه بامهارت های مخصوص مثل مهارت حل مساله می دانند (بشارت و همکاران،۱۳۸۶ص۸۴).
تاب آوری پدیده ی ژنتیکی صرف نیست که فقط انسانهای خاص دارای آن باشند. در واقع، پدیده تاب آوری ظرفیتی ذاتی در هر فرد است که می تواند به خود اصلاح گری و تغییر منجر گردد(ماستن و همکاران،۱۹۹۰).تاب آوری که مقاومت در برابر استرس یا رشد پس ضربه ای نیز نامیده می شود. در امتداد یک پیوستار با درجات متفاوت از مقاومت در برابر آسیب های روانشاختی قرار می گیرد (اینگرام و پرایس[۸۳]، ۲۰۰۱ص ۱۹). براساس این تعریف، تاب آوری فراتر از جان سالم به در بردن از استرس ها و ناملایمات زندگی است و با رشد مثبت، انطابق پذیری و رسیدن به سطحی از تعادل بعد از به وجود آمدن اختلال در وضعیت تعادلی پیشین مطابقت می کند (ریچاردسون[۸۴]، ۲۰۰۲ص۱۸).
نان هاندرسن تاب آوری را ترکیبی از ۶ عامل زیر معرفی می کند:
-فراهم سازی حمایت مهربانانه
-طراحی و ارتباط سازی برای افزایش امیدواری
-فرصت سازی برای مشارکت معنادار
-پیشاهنگی در پیوند های اجتماعی
-مرزبندی شفاف و سازگار
-آموزش مهارت های زندگی
ماستن و کوتسورات[۸۵](۱۹۹۸) خصوصیات تاب آوری را به این شرح توصیف نموده اند:
۱- برخورداری از تیزهوشی و مهارت عقلانی، توانائی در صمیمیت و گسستگی
۲- توانایی در مفهوم پردازی موضوعات متعدد، دستیابی فرد به این اعتقاد که حق زندگی کردن دارد.
۳- برخوردار بودن از توانایی یادآوری و فراخوانی اشخاص و موضوعات خوب و نگهداری آنها(نمادهای خوب) در ذهن
۴- برخورداری از توانایی در لمس عواطف، بجای این که وی هر زمان که عواطف مهم وی برانگیخته شدند، آنها را انکار یا سرکوب کند.
۵- داشتن هدف در زندگی
۶- -برخورداری از توانائی جذب و استفاده از حمایت اجتماعی
۷- برخورداری از توان در نظر گرفتن احتمالات در زندگی و استفاده مطلوب از دستورات اخلاقی جامعه مدنی
۸-نیاز و توانایی در کمک به دیگران
۹- برخورداری از خزانه عاطفی
۱۰- کاردان و مبتکر بودن
۱۲- برخورداری از دیدگاهی نوع دوستانه نسبت به دیگران
۱۳- برخورداری از ظرفیت تبدیل درماندگی آسیب رسان به درماندگی آموخته شده.
در مجموع می توان گفت که تاب آوری فرایندی پویا است که در آن تأثیرات محیطی و شخصیتی در تعاملی متقابل بر یکدیگر اثر می گذارند. پژوهش های تاب آوری الگوهای نظری رشد انسان را که پیش از این توسط اریکسون، برونفن، پیاژه، کلبرگ، گیلیان، استینر، مازلو و پیرس مطرح شده بود(ماستن، ۲۰۰۱)، مورد تأیید قرار می دهند. در تمامی این الگوهای نظری، در حالی که بر ابعاد مختلف رشد انسانی(روانی- اجتماعی- شناختی- اخلاقی- معنوی) تأکید می شود، هسته مرکزی این رویکردها را این پیش فرض تشکیل می دهد که فطرتی بیولوژیک برای رشد و کمال در هر انسان وجود دارد-طبیعت خود اصلاح گری ارگانیسم انسانی- که به طور طبیعی و تحت شرایط معین محیطی می تواند آشکار شود. همانگونه که ماستن(۲۰۰۱) می گوید: هنگامی که فاجعه از سر بگذرد و نیازهای اولیه انسانی تأمین گردد، آن گاه تاب آوری احتمال ظهور می یابد. مهم ترین نتیجه کاربردی برآمده از دل پژوهش های تاب آوری، این است که می توانیم توانمندی افراد را ارتقاء دهیم بگونه ای که آنها به احساس هویت و کارآمدی، توانایی تصمیم گیری، هدف گذاری و باور به آینده دست یابند و از این راه بتوانند نیازهای اولیه انسانی خود برای مهربانی، رابطه با دیگران، چالش، قدرت و معنا داری را در شرایط طاقت فرسا بعنوان کانون توجه هر گونه مداخلات پیشگیرانه، آموزشی و رشد فردی قرار دهند(توگاد و فردریکسون، ۲۰۰۴ص۳۳).
۲-۳-انواع تابآوری:
بنا به نظر هارت [۸۶]و همکاران (۲۰۰۷) توصیف تابآوری سه روش را شامل میشود: تابآوری حقیقی، تابآوری عمومی، تابآوری تلقیحی (به نقل از مرتضوی، ۱۳۸۹ص۷۹).
– تابآوری عمومی: در زبان عامه همان غلبه بر موقعیتهای دشواری است که هر کسی با آن مواجه میشود. تابآوری همان چیزی است که تقریباً همه ما از آن برخورداریم و به نظر میرسد که برای نژاد بشر برنامهریزی شده است. آن دسته افرادی که دوران کودکی خوبی را پشت سر میگذارند با بسیاری از چالشها و مشکلاتی که پیش آمده درگیر میشوند حتی اگر برخی از این مشکلات بدون هیچگونه اغراقی بزرگ و شگفتانگیز به نظرآیند. البته همیشه استثناء وجود دارد و کسانی هستند که به راهنمایی، مدیریت و حمایت صریح نیاز دارند، اما بیشتر افراد داری یک ذهنیت تابآوری مساعد میباشند. همه ما عاشق میشویم، زندگی میکنیم، کار میکنیم، عمق درد و اندوه را میآزماییم و پس از آن بر آن چیره میشویم (مرتضوی، ۱۳۸۹ص۷۹).
– تابآوری حقیقی: یک مفهوم مقایسهای است و روانشناسان را در درک اینکه چه چیزی در پس تفاوتهای افراد و حرکت در مسیر زندگی شخصیشان قرار دارد یاری میکند و این همان چیزی است که ما را برای ایجاد آیندهای بهتر برای افرادی که میشناسیم، شگفتزده، مصمم و امیدوار میسازد. تابآوری حقیقی در جایی آشکار میشود که افرادی با دارایی و منابع بسیار کم و یا افرادی با آسیبپذیری بالا، آیندهای بهتر از آنچه با توجه به شرایطشان و در مقایسه با سایر افراد برایشان پیشبینی کردهایم، نشان میدهد.
– تابآوری تلقیحی: این قسمت کمی پیچیدهتر است. تابآوری تلقیحی ما را به عنوان متخصص گیج و دستپاچه میکند و انتظارات مارا آشفته و فرد را مغشوشتر میکند. این مقوله حتی آسیبپذیری ما و مکانیزمهای حفاظتی و بدبختی را به موفقیت و یا حداقل توان پیشگیری وضعیت بدتر، مصیبت و بلا فراهم میکند. در اینجا تقریباً به طور ناخودآگاه بلا و مصیبت به نتایج و پیامدهایی در تابآوری تبدیل میشود به هر حال چنین تلقیحی، به ندرت در زندگی افراد مورد نظر به چشم میخورد. اثر تلقیحی میتواند با توجه به تجربیات فرد ادامه یابد و البته مادامی که این تجربیات سخت و طاقتفرسا نباشد (مرتضوی، ۱۳۸۹ص۷۹).
مدلهای تابآوری:
مدلهای متعددی برای تابآوری ارائه شده است که در تمامی آنها چگونگی تأثیرگذاری عوامل فردی و محیطی بر کاهش یا خنثی کردن اثرات آسیبرسان عوامل خطرزا مورد تأکید بوده است.
– مدلهای گارمزی و همکاران:
گارمزی، ماستن و تلی در سال (۱۹۸۴) سه مدل تابآوری تحت تابآوری جبرانی[۸۷]، محافظتی[۸۸]و چالشی[۸۹]بیان کردند.
مدل جبرانی: عامل جبرانی متغیری است که در جهت مقابل یک عامل خطرزا مقابلها عمل میکند و تأثیر مواجهه را خنثی میسازد. این عامل در تعامل با عامل خطرزا قرار ندارد، بلکه تأثیری مستقیم و مستقل بر پیامد مورد نظر دارد: هر دو عامل خطرزا و جبرانی در پیشبینی پیامد نقش دارند.
مدل محافظتی: مدل دیگر تابآوری مدل محافظتی است که در این مدل یک عامل محافظتی، به منظور کاهش احتمال یک پیامد منفی با یک عامل خطرزا در تعامل قرار میگیرد. این عامل با تعدیل اثر رویارویی با خطر و به وسیلهی اصلاح و تغییر واکنش به یک عامل خطرزا، به عنوان یک تسریعکننده عمل میکند. یک عامل محافظتی میتواند تأثیر مستقیم بر پیامد داشته باشد اما در حضور یک عامل فشارزا اثر آن قویتر میشود. به نظر میرسد این مدل بیشترین سهم را در مطالعهی مدلهای تابآوری به خود اختصاص دادهاند که در شکل ۱مشاهده میکنید.
عامل محافظتی
پیامد
عامل خطر
شکل۱مدل محافظتی تابآوریگارمزی، ماستن و تلی (نقل از مرتضوی،۱۳۸۹).
مدل چالشی: وجود عامل خطرزا که موجب استرس و فشار میگردد، مثبت تلقی میشود و باعث رشد مهارتهای فرد میشود که میتواند تأثیر مطلوب در انطباق با محیط داشته باشد.
تریس[۹۰] (۲۰۰۲) در این مدل این گونه نظر میدهد که استرس خیلی کم، چالش کافی ایجاد نمیکند و سطوح بالای استرس نیز میتواند به رفتار ناسازگارانه منجر شود، ولی سطوح متوسط استرس فرد را با چالش روبرو میکند که در صورت غلبه بر آن موجب تقویت کفایت میشود. اگر چالش به صورتی موفقیتآمیز صورت پذیرد، به فرد کمک میکند تا برای مشکل بعدی آماده باشد.
راتر (۱۹۸۷) این فرایند را مقاومسازی و مصونسازی نامگذاری کرده است.اگر چالش موفقیتآمیز باشد فرد نسبت به خطر آسیبپذیر میشود، بدین ترتیب سطح بهینه استرس زمانی است که طی آن مواجهه باچالش موجب تقویت سازگاری میگرددکه در شکل ۲ مشاهده میکنید.
خطر ۱
خطر ۳
خطر ۲
پیامد ۳
پیامد ۲
پیامد ۱
شکل ۲مدل چالشی (مقاومسازی، مصونسازی) ترایس (۲۰۰).(نقل از مرتضوی،۱۳۸۹).
– مدل مفهومی تابآوری:
ماستن و رید[۹۱] (۲۰۰۴) در خصوص تابآوری به توصیف مدلهای مفهومی پرداخته که شامل مدلهای متمرکز بر متغیر و مدلهای متمرکز بر شخص میباشد. مدلهای متمرکز به مدلهای جمعپذیری[۹۲]، تعاملی[۹۳]و غیرمستقیم[۹۴] تقسیم میشود.
در مدلهای جمعپذیری که سادهترین مدل نیز هست، تأثیرات تراکمی عوامل خطرزا، داراییها و عوامل دو قطبی خطرزاو داراییها در رابطه با یک پیامد مثبت مورد آزمون قرار میگیرند. طبق این مدل، نسبت به این که یک فرد در زندگی چقدر درست عمل میکند یا معیار مورد نظر را دارا میگردد، داراییها و خطرزاها نقشهای مستقلی را برعهده میگیرند. این مدل دو نوع اثرات تعاملی را توضیح میدهد. یکی اینکه در فرد یا محیط یک ویژگی پایدار وجود دارد که آمادگی فرد را برای رویارویی با موقعیت تهدیدکننده، افزایش یا کاهش میدهد. برای نمونه، نوع خلق و خوی افراد آنها را آماده میکند تا به یک موقعیت تهدید کننده، با استرس و هیجان منفی کمتر یا بیشتری واکنش نشان دهند. تعدیل کنندهی نوع دوم، سیستم محافظتی است که به وسیلهی تهویه فعال شده است مانند کیسهی هوایی که در اتومبیل بهکار گرفته میشود.
مدل غیرمستقیم تابآوری، پدیدهای میانجی را نشان میدهد که طی آن تأثیر نیرومند بر پیامد به وسیله خطرات متأثر میشود. نوع دیگر مدل مستقیم شامل اثرات نامشهود پیشگیری کامل است. وقتی یک عامل پیشگیرانه نیرومند از رخداد خطرزا پیشگیری میکند. برای نمونه تولد زودرس به وسیله مراقبت والدین پیشگیری میشود،پس خطرات همراه آن به طور کلی برطرف میشود. مدل متمرکز بر شخصی که اصلشان بر شخصیت تابآور است شامل مطالعات موردی گروه های تابآور و مدل تمام شخصی[۹۵] میباشد.در رویکرد موردی همان گونه که از نامش پیداست تابآوری ویژه افرادی خاص دیده میشود که به تعداد زیادی در ادبیات تابآوری دیده میشود.
– مدل زیستی-روانی-معنوی[۹۶]:
این مدل تابآوری، ابزاری است که به وسیله آن افراد از طریق تخریبهای [۹۷]برنامهریزی شده یا واکنش به رخدادهای زندگی، فرصتی برای انتخاب هوشیارانه یا ناهوشیارانه پیامدهای تخریب داشته باشد. انسجام مجدد[۹۸] تابآورانه اشاره به فرایند انسجام مجدد یا کنار آمدن دارد، که منجر به رشد دانش خودفهمی و توانمندی افزایش یافته کیفیتهای تابآوری میشود. تابآوری درهر نقطهیی از زمان شروع میشود که فردی با شرایط خودش در زندگی تطابق یافته باشد. واژهی تعادل زیستی-روانی- معنوی برای توصیف این حالت تطابق یافتهی ذهن، بدن و روح مورد استفاده میشود (ریچارسون[۹۹]، ۲۰۰۲ ص۳۲).
تعادل زیستی-روانی-معنوی به طور معمول به وسیلهی فوریتها، استرس زاها، شرایط ناگوار، فرصتها و سایر اشکال تغییر بیرونی ودرونی زندگی مورد بمباران قرار میگیرد. این منابع میتوانند به لحاظ بیرونی ناشی از ادراک شدت یا به لحاظ درونی ناشی از افکار و احساسات باشند. شدت فوریتهای درک شده بستگی به کیفیتهای تابآوری و انسجام مجدد تابآورانه قبلی دارد. برای کنار آمدن با فوریتهای زندگی، افراد به واسطه تخریبهای قبلی، کیفیتهای تابآوری را گسترش میدهند و به گونهای که بیشتر رخدادها، جاری میشوند زندگی را می سازند. استرسورهای مزمن، هنگامی برای افراد پیش میآیند که آنها کیفیتهای تابآورانه را رشد نداده باشند و یا از میان این تخریبها در زندگیشان رشد نکرده باشد. فوریتهای جدید زندگی نیز میتواند علت تخریب باشند (کیانی دولتآبادی، ۱۳۸۹ص۳۴).
– مدل تابآوری فلچ[۱۰۰]:
این مدل فرایند تخریب و انسجام مجدد را در واژهی سیستمیک تعادل توضیح میدهد. اصطلاحی که از فیزیک جدید قرض گرفته شده است. این مدل مکملی برای مدل زیستی-روانی-معنوی در تبیین مفهوم تغییر میباشد. اصل موضوعی فلچ که نقاط انشعاب است، زمان تغییر وسیع را بازنمایی میکند. تغییری که در زندگی ما رخ میدهد، سبب از دست رفتن تثبیت در ساختار بهنجار زندگی و حتی ایجاد آشفتگی میشود. در نقطهی آشفتگی به شدت آسیبپذیر میشویم و ممکن است در این نقطه، شکل جدیدی از تعادل مبتنی بر ناتوانی غم و اندوه و رفتار کنار آمدن ناکافی ایجاد شود یا ممکن است از آشفتگی خارج شویم و انسجام مجددی برای سطح مؤثرتری از کارکرد نسبت به قبل بدست آوریم. این انسجام، تابآوری است. انسجام مجدد میتواند به عنوان فرایند تجدیدنظر نسبت به نگاه جهانی باشد (ریچارسونو همکاران، ۱۹۹۰ به نقل از پوریا، ۱۳۸۹ص۱۳۰).
انسجام مجدد
تابآوری
آشفتگی
تخریب
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:48:00 ب.ظ ]