وجود اعتماد متقابل بین مردم، سبب احترام به عقاید و منافع دیگران می شود. بسیاری از فیلسوفان اجتماعی نظیر هابس و توکویل معتقدند که اعتماد، پایه اساسی نظم اجتماعی می باشد، اعتماد تنش ها را کاهش و انسجام را افزایش می دهد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
پیوندها
پیوندهای بین افراد می تواند از دو نوع باشد:
الف- افراد می توانند به شیوه ی غیر رسمی از طریق دوستی ها و دیگر انواع پیوندهای شبکه ای با یکدیگر در ارتباط باشند. به عبارت دیگر هر فردی دارای یک «شبکه اجتماعی» است که این شبکه می تواند حاوی انواع روابط باشد نظیر دوستی یا پیوندهای عاطفی، نزدیکی در فضا مانند همسایگی یا مجاورت مکانی در اداره، روابط خویشاوندی و نظایر آن.
دوستی های غیر رسمی فرد با هم کلاسی های قدیمی، همکاران یا دوست یک دوست می تواند به واسطه ی تامین ارتباطات، تراوش اطلاعات و «حمایت اجتماعی» تقویت کننده سرمایه اجتماعی آن فرد باشد.
ب- جدا از پیوندهای غیر رسمی با دیگران، فرد می تواند از طریق عضویت رسمی در انجمن ها و گروه های داوطلبانه، با دیگران در ارتباط باشد. در مورد فرق پیوندهای رسمی و شبکه های غیر رسمی می توان گفت که شبکه دوستی غیر رسمی بر حسب پیوند بین افراد تعریف می شود ولی در ادامه حیات پیوندهای رسمی فراتر از شبکه اجتماعی درونی است. (شارع پور، ۱۳۸۵: ۵۵ و۵۶).
سرمایه اجتماعی به سلامتی فرد منجر می شود، مطالعات زیادی در کشورهای مختلف، رابطه قوی و مثبتی بین سرمایه اجتماعی (پیوندهای نزدیک فرد با خانواده و دوستان) و سلامتی را ثابت کرده است، حتی با کنترل کردن اثر فقر. (شارع پور، ۱۳۸۵: ۱۰۰).
وجود روابط اجتماعی گسترده بر سلامت فرد اثر دارد زیرا بر نحوه ادراک فرد از موقعیت اجتماعی خویش اثر دارد. سرمایه اجتماعی به ویژه از نوع پیوند دهنده[۲۴](یعنی ارتباط نزدیک با خانواده و دوستان) کمک ملموسی به فرد کرده و به او احساس تعلق می بخشد. فقدان این نوع سرمایه باعث احساس انزوا و افسردگی فرد می شود. مطالعات انجام شده در روانشناسی و پزشکی نشان می دهد که ارتباط مستقیمی بین سرمایه اجتماعی و احساس شادکامی و سلامت جسمی وجود دارد. (شارع پور، ۱۳۸۵: ۱۰۲).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
منابع تشکیل دهنده سرمایه ی اجتماعی
فوکویاما پس از ریشه یابی مفهوم سرمایه اجتماعی در آثار جین جاکوبس، گلن لوری، جیمز کلمن و رابرت پاتنام، در تعریف سرمایه اجتماعی می نویسد: «سرمایه اجتماعی را به سادگی می توان به عنوان وجود مجموعه معینی از هنجارها یا ارزش های غیر رسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن سهیم هستند» (فوکویاما، ۱۳۷۹: ۱۱)
از دید فوکویاما، یکی از منابع اصلی برای تولید سرمایه اجتماعی در سطح جهانی، خانواده است ولی او به نقش ساختار و کارکردهای خانواده در تولید این نوع سرمایه توجه چندانی نکرده است. فوکویاما به ذکر دو ویژگی مهم سرمایه اجتماعی می پردازد:
اول اینکه سرمایه اجتماعی متعلق به گروه هاست نه افراد. دوم اینکه سرمایه اجتماعی لزوما امر مطلوبی نیست. هرچند این عدم مطلوبیت که با توجه به علم سیاست و علم اقتصاد مطرح شده، چندان مورد تحلیل قرار نگرفته است. (شارع پور، ۱۳۸۵: ۳۹).
عکس مرتبط با اقتصاد
فوکویاما منابع سرمایه اجتماعی را چنین تقسیم بندی نموده است:
۱٫ هنجارهای نهادی: که توسط دولت و قوانین به وجود آمده اند و به عقلانی و غیر عقلانی تقسیم می شوند. (فوکویاما، ۱۳۷۹: ۱۰۳).
۲٫ ساختمندی عقلانی: نهایی ترین شکل ساختمندی عقلانی را دولت های کمونیسم به وجود آوردند که هدف ایجاد انسان شورایی طراز اول بود که منافع شخصی به منافع جمعی تبدیل شود. در جوامع دموکراتیک منبع اصلی هنجارهای اجتماعی را قانون تشکیل می دهد (همان)
۳٫ ساختمندی نهادی غیر عقلانی: مارکس بر این باور است که هنجارها در نظام سرمایه داری برای خدمت به منافع طبقه بورژوازیست و لذا هنجارها برای ایجاد سلطه ی یک گروه بر گروه به وجود می آید (همان).
۴٫ ساختمندی خودجوش: در این ساخت مندی هنجارها از طریق کنش و واکنش افراد یک جامعه به وجود می آیند و ناشی از انتخاب عمدی نیست که به دو طبقه فرعی عقلانی و غیر عقلانی تقسیم می شود (همان).
۵٫ ساختمندی برون زا: در این حالت هنجارها به غیر از اجتماع که در آن به کار رفته است، به وجود می آید. این منافع عبارتند از : دین که ایجاد کننده ی اعتماد است که برای روابط تجاری و مبادله ی اقتصادی به کار می رود (همان).
۶٫ فرهنگ و تجربه ی مشترک تاریخی: بخش اعظم فرهنگ را دین تشکیل می دهد و بقیه ی آن را حوادث و زمینه های تاریخی گوناگون. فرهنگ ایجاد کننده نوعی همبستگی است طبقات اجتماعی هم در پیدایش و هم در ظهور تجربیات مشترک نقش دارند. (قنبری، ۱۳۸۹: ۲۵).
رونالد اینگلهارت
اینگلهارت نیز از متفکرینی است که از ابعاد سرمایه ی اجتماعی به اعتماد توجه داشته است وی با استناد به دیدگاه پرولیت (۱۹۶۵) اعتماد را چنین تعریف می کند: اعتماد این انتظار است که رفتار دیگری به طرز قابل پیش بینی دوستانه خواهد بود. عدم اعتماد این انتظار است که رفتار دیگری موذیانه است. (اینگلهارت، ۱۳۸۲: ۴۴۷).
در واقع زمانی که افراد به طور شفاف رفتار همدیگر را پیش بینی می کنند بین آنها اعتماد وجود دارد. از نظر اینگلهارت سرمایه اجتماعی «فرهنگ اعتماد و مدارا است که در آن شبکه های گسترده نظام های داوطلبانه می رویند. شبکه ها نتیجه اعتماد مردم به یکدیگرند. اعتماد نقش اساسی در حیات سیاسی و اقتصادی آنها بازی می کند.» (قنبری، ۱۳۸۹: ۴۲).
جین جاکوبس[۲۵]
جاکوبس منتقد معماری آمریکا بود که در سال ۱۹۶۱ بحث سرمایه اجتماعی را مطرح کرده است اما در آثار اندیشمندانی مثل کلمن به او اشاره نشده است. “یکی از پیشگامان بحث سرمایه اجتماعی جاکوبس می باشد. علیرغم اهمیت دیدگاه او، نام وی در گفتمان معاصر سرمایه اجتماعی نادیده گرفته شده است” (کاتل، ۲۰۰۴: ۹۹۸). جاکوبس سرمایه اجتماعی را «مجموعه کنش های متقابل و پیوندهای همسایگی می داند که اساس آن را شبکه های اجتماعی سطحی تشکیل می دهد.» (قنبری، ۱۳۸۹: ۴۳) وی نقش زیادی برای زندگی متنوع قائل بود، جاکوبس به نقد زندگی کسل کننده و افسرده ساز حوزه های شهری بزرگ می پردازد و انفعالی و یکنواختی را در حیات شهرهای کوچک به باد حمله می گیرد. (فکوهی، ۱۳۸۳: ۲۰۷). در واقع جاکوبس وجود انواع پیوندهای متقابل همسایگی را در روند زندگی روزمره، سرمایه اجتماعی تلقی می کند. با استنباط از دیدگاه جاکوبس، سرمایه اجتماعی را می توان با بررسی میزان برخوردهای رو در رو، میزان روابط همسایگی، میزان همکاری مردم و حفظ نظم، امنیت و پیشگیری از جرم مطالعه کرد (قنبری، ۱۳۸۹: ۴۳).
عکس مرتبط با شبکه های اجتماعی
سرمایه اجتماعی خانواده
کلمن معتقد است لحاظ نقش سرمایه اجتماعی در فرایند جامعه پذیری، راهنمایی تئوری برای تحلیل فراهم می کند. او اشاره می کند که زمینه خانوادگی شامل: ۱٫سرمایه مالی مانند منابع مالی استفاده شده برای خانواده و فرزند. ۲٫ سرمایه انسانی مانند مهارت های شناختی و آموزشی والدین و ۳٫ سرمایه اجتماعی، تعریف شده به عنوان روابط بین کنشگران که در روابط خانواده. سازمان های انجمنی ماندگار شده، برای رشد شناختی یا اجتماعی کودک یا جوان مفید است. (پارسل و مناگان: ۱۹۹۳ به نقل از رستمی: ۴۷).
پارسل و مناگان در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که سرمایه انسانی و ویژگی های زمینه ای[۲۶] مرتبط با هنجارها یا سرمایه اجتماعی، جامعه پذیری فرزندان را سهولت می بخشند. (رستمی، ۱۳۹۰: ۴۷).
نظام تمایلات و گرایش های فرد از طریق مواجهه او با آژانس های جامعه پذیری و نیز تجربه های منحصر به فرد او در محیط های گوناگون شکل می یابد، به طور مثال اینکه بیشتر تاثیر گروه های باز را تجربه کرده باشد یا تجربه بودن با گروه های بسته را؛ و اینکه تجربه های عاطفی او در خانواده بیشتر خصلت خاص گرایانه داشته است یا عام گرایانه و شرایط متفاوتی نظیر اینها، می توانند به طور بالقوه از او شخصیتی پایبند به اصول اخلاقی بسازند یا بالعکس فردی بی تفاوت به وقایع پیرامون خود و بدون نظارت بر خود و خواستهای فردی پرورش دهند. (آلموند و ربا ۱۹۶۳؛ رستمی: ۴۷).
باین و هیکس در سال ۱۹۹۸ سرمایه اجتماعی را به دو جزء رفتاری/کنشی و شناختی/ ادراکی تقسیم نمودند. جزء رفتاری/کنشی مربوط به آن چیزی است که افراد «انجام» می دهند (به عنوان مثال مشارکت در گروه ها) و جزء شناختی/ ادراکی مربوط به آن چیزی است که افراد فکر یا احساس می کنند (به عنوان مثال آیا آنها به سایر افراد اعتماد می کنند؟) این دو جزء به ترتیب به سرمایه اجتماعی ساختاری و سرمایه اجتماعی شناختی اشاره می کنند. مضمون سرمایه اجتماعی در بعد عینی و ساختاری در سطح کلان مورد توجه دورکیم، بعد ذهنی یا شناختی آن در سطح خرد مورد توجه وبر و بعد ارتباطی و تعاملی آن در سطح شبکه روابط مورد عنایت قرار گرفته است (رستمی، ۱۳۹۰: ۴۸).
سزرتر و وولکاک در ادامه این مفهوم پردازی، سه مفهوم سرمایه اجتماعی درون گروهی، سرمایه اجتماعی بین گروهی و سرمایه اجتماعی پیوند دهنده را ارائه کردند. در حالی که سرمایه اجتماعی ساختاری و شناختی ماهیت شبکه ها (به عبارتی کمیت و کیفیت شبکه ها) را تبیین می کند، سرمایه اجتماعی درون گروهی، بین گروهی و پیوند دهنده، جایی را که این روابط روی می دهد، تبیین می کند (علیوردی نیا و همکاران، ۱۳۸۷: ۱۱۵)
کلمن دو نوع سرمایه اجتماعی را از هم تفکیک می کند: سرمایه اجتماعی در داخل خانه و سرمایه اجتماعی خارج از خانواده. به عبارتی کلمن و بسیاری از پژوهشگران برای سنجش سرمایه اجتماعی ارتباط های درون خانوادگی و بین خانوادگی را به عنوان شاخص های اساسی مورد نظر قرار داده اند. سرمایه اجتماعی داخل[۲۷] خانواده زمانی را در برمی گیرد که والدین با یکدیگر و بچه هایشان می گذرانند (ارتباط های درون خانواده)؛ به عبارت دیگر، تعاملات والدین- کودکان در دل خانواده سرمایه اجتماعی درون خانواده به شمار می آید. سرمایه اجتماعی بیرون خانواده به روابط خارج خانه، در درون اجتماع کلی تر می پردازد که هنجارهای قوی تری برای کمک به اعضای خانواده نسبت به اعضای غیر خانواده به وجود می آورد. سرمایه اجتماعی بیرون خانواده شامل ارتباط با گروه ها و نهادها از جمله خویشاوندان و همسایگان است. بنابراین سرمایه اجتماعی در دو بعد سرمایه اجتماعی درون خانوادگی و بیرون خانوادگی تقسیم می شود (نازک تبار و ویسی، ۱۳۸۷:‌۱۳۱)
سرمایه اجتماعی درون خانواده
سرمایه اجتماعی درون خانواده شامل هنجارها، شبکه های اجتماعی و روابط بین والدین و فرزندانشان است که برای فرزندان به ویژه در دوران جامعه پذیری بسیار گران بهاست. این سرمایه اجتماعی از طریق سرمایه گذاری در کنش متقابل بین افراد خانواده با ایجاد فرصت برای کنش های بین شخصی و همچنین فراوانی و مدت زمان کنش ظاهر می شود. (نازک تبار و ویسی، ۱۳۸۷ :‌۱۳۱).
در بررسی کلمن نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد سرمایه انسانی است. او بر روابط والدین- فرزندان تاکید می کند و از حضور فیزیکی والدین در خانواده و رسیدگی به فرزندان به عنوان شاخص اندازه گیری استفاده می کند. او سرمایه اجتماعی را با چند عامل زیر در ارتباط می دانست:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

حضور والدین در خانه (یک یا هر دو نفر)

تعداد فرزندان

ترکیب متفاوت والدین

انتظار مادران از آموزش فرزندان

تحرک خانواده

حضور در کلیسا

به نظر کلمن سرمایه اجتماعی ذاتا در روابط والدین و فرزند وجود دارد. (نازک تبار و ویسی، ۱۳۸۷ :‌۱۳۱)
سرمایه اجتماعی بیرون خانواده
کلمن بر اهمیت سرمایه اجتماعی بیرون خانواده نیز تاکید نموده است. این نوع از سرمایه اجتماعی به شبکه اجتماعی خانواده در اجتماع و رابطه آن با سایر نهادهای اجتماعی از قبیل مدارس، سازمان های اجتماعی و غیره اشاره دارد. (کلمن، ۱۹۸۸: ۱۹۲)
این نوع سرمایه شامل گروه های زیر است:
دوستان و همسایگان
پاتنام، شبکه های همسایگی را در تقویت سرمایه اجتماعی مفید و موثر می داند. مطالعه وی در زمینه زندگی آمریکایی نشان می دهد که این نوع زندگی، انواع مختلف شبکه های اجتماعی سرمایه اجتماعی را حمایت می کند (نازک تبار و ویسی، ۱۳۸۷ :‌۱۳۵). باوم و دیگران دامنه وسیعی از شبکه ها را ذکر می کنند که شخص می تواند در آن ها عضویت داشته باشد
خویشاوندان
خویشاوندان به عنوان گروه هایی که می توانند حمایت اجتماعی را فراهم سازند، کمتر در مطالعات مربوط به سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار گرفته اند. (نازک تبار و ویسی، ۱۳۸۷ :‌۱۳۵)
استون معتقد است برای اندازه گیری دقیق تر شبکه دوستان و همسایگان ابتدا باید وجود چنین شبکه هایی شناسایی شود و سپس این اطلاعات را به ویژگی ها و فرهنگ شبکه ها پیوند زد. مثلا از همسایگان سوال شود که فکر می کنید در این منطقه چه تعداد از مردم می توانند بگویند که شخصا شما را می شناسند؟ (استون، ۲۰۰۱: ۱۳)
هانر بیان می کند یکی از چندین سرمایه گذاری هایی که خصوصا روی سرمایه اجتماعی خانواده های خویشاوند متمرکز می شود، سرمایه گذاری زمان و پول است. وی به روش های زیر ذخیره پول و زمان را سنجیده است:
– ذخیره زمان: فرض کنید مساله ای جدی در خانواده شما ایجاد می شود، آیا دوست یا خویشاوندی در نزدیکی شما زندگی می کند که بتوانید به او تلفن کنید تا از او کمک بخواهید و زمانی را برای رفع مشکل شما اختصاص دهد؟ اگر پاسخ بله است، آیا آن شخص خویشاوند است؟
– ذخیره پول: فرض کنید شما شدیدا به مقداری پول نیاز دارید، آیا می توانید به دوست یا فامیل مراجعه کنید، اگر پاسخ بله است، آیا خویشاوند است؟
– سرمایه گذاری زمان: در طی ۵ سال اخیر آیا شما (یا هر کسی که با شما زندگی می کند) وقت خود را برای مشکلات دوستان یا خویشاوندان صرف کرده اید؟ اگر بله، آیا این شخص خویشاوند بوده؟
این آیتم ها مشخص می کند که چطور روابط خانوادگی وابسته به یک خانواده صمیمی، پیگیری می شود. مطالعات بیشتر درباره خویشاوندان شامل همکاری می باشد. سوالات بالا بیانگر این موضوع هستند که آیا فردی که دارای خانواده است و وابسته به یک خانواده صمیمی است، لطف و مهربانی خود را با دیگران که دارای این خصیصه نیستند تعویض می کند یا خیر. (استون، ۲۰۰۱: ۱۲)
نظریه مرتبط با صداقت
در خانواده هایی که والدین درجه بالایی از کنترل را با تنظیم قوانین سخت اعمال می کنند و اجازه برای انحراف کمی از این قوانین وجود دارد، نوجوانان و افرادی که در آستانه بزرگسالی قرار دارند، بیشتر در موقعیتی قرار می گیرند که برای حفظ آنچه که دامنه به حق و مشروع استقلال خود می دانند. دروغ می گویند. در مقابل در خانواده هایی با درجه بالایی از انسجام، نوجوانان و افراد در آستانه بزرگسالی کمتر دروغ می گویند، چرا که احساس می کنند والدین شان نسبت به افکار و فعالیت های آنها حالات حمایتگرانه ای خواهند داشت. به علاوه نوجوانان و افراد در آستانه بزرگسالی در خانواده های منسجم،‌کمتر در آستانه خطر از دست دادن اعتماد والدین حمایت گر و یاری رسان خود قرار دارند. (رستمی، ۱۳۹۰: ۵۰)
نظریه مرتبط با اعتماد
فوکویاما با بهره گیری از مفهوم سرمایه اجتماعی یک نظریه اعتماد اجتماعی تدوین می کند. قدرت و کارایی سرمایه اجتماعی در جامعه، به میزان پای بندی اعضای آن جامعه به هنجارها و ارزشهای مشترک، توانایی آنها برای چشم پوشی از منافع شخصی در راستای خیر و سعادت همگانی، بستگی دارد. به اعتقاد او از طریق پای بندی به این ارزشها و هنجارهای مشترک، اعتماد پدید می آید. نکته مهم تر اینکه سرمایه اجتماعی پدید آمده از طریق مبادلات منطقی، با بهره گیری از ایجاد انتظارات و ایجاد و تقویت هنجارها، به پدیدآمدن اعتماد کمک می کند. (رستمی، ۱۳۹۰: ۵۵)
طبق نظر زتومکا، زندگی خانوادگی به طرق مختلفی با اعتماد در ارتباط است. خانواده مرکز ثقل ظهور انگیزه اعتماد کردن و یا اعتماد پذیری بنیادی است و بدیهی است که خانواده زمینه آزمون روزمره اعتماد به ویژه اعتماد عمیق و صحیح است. (زتومکا، ۱۹۹۹: ۱۳۰).
ملکی در تحقیق خود به این نتیجه رسید که اعتماد اجتماعی عامل مهمی در گرایش به اخلاق است. زمانی که افراد بتوانند به طریقی از قبیل استاندارد شده (یعنی به صورت نمادی شده) به نیات (یعنی دلیل اعمال) هم در روابط فی ما بین خودشان پی ببرند، آنگاه می توانند به یکدیگر اعتماد کنند. اعتماد اجتماعی از طریق جامعه پذیری نهادی می شود بنابراین در شرایط عدم اعتماد، نسل قبلی به نسل بعدی می آموزند که اعتماد به دیگران (افراد یا گروه ها) باعث گرفتاری می شود. نهادی نشدن سمبل های اعتماد اجتماعی و متزلزل بودن آن سبب کاهش گرایش به اخلاق می شود. (رستمی، ۱۳۹۰: ۵۶)
فوکویاما معتقد است هرگاه دایره اعتمادی که در روابط نزدیک و صمیمی افراد ایجاد می شود محدود به دوستان و خانواده باشد، بنیانهای فرهنگی فساد ایجاد می شود. چون نظام اخلاقی دوگانه ای به وجود می آید. یعنی رفتار خوب با دوستان و خانواده، و رفتارهای نه چندان مطلوب با عموم صورت می گیرد. (فوکویاما، ۱۳۷۹: ۱۴)
کلمن معتقد است هر چه اطلاعات و میزان شناخت افراد نسبت به موقعیت شخص امین بیشتر باشد، احتمال بیشتری دارد که افراد دست به اعتماد بزنند. کلمن به نقش عنصر اطلاعات اشاره می کند و می گوید اطلاعات، این اثر را خواهد داشت که برآورد ما را از احتمال منفعت تغییر دهد. (کلمن، ۱۳۷۷: ۱۶۳)
یعنی اطلاعات بیشتر و شناخت بیشتر از موقعیت اجتماعی و شخص امین ما را به اعتماد کردن یا نکردن می رساند. در واقع می توان گفت خانواده هایی که سرمایه اجتماعی بالاتری دارند، شناخت بیشتری نسبت به موقعیت اطرافیان دارند. او همچنین به متغیرهای مدت رابطه (طولانی بودن رابطه)، گستردگی روابط، متقابل بودن رابطه، تعهدات و انتظارات و وجود نهادهای اجتماعی پشتیبان در بحث اعتماد اشاره می کند و در مورد اثر هریک بر اعتماد سخن می گوید. او معتقد است اگر در رابطه امین با اعتماد کننده رابطه ای مستمر باشد، بنابراین هرچه رابطه با اعتماد کننده طولانی تر و سودی که امین از آن رابطه توقع دارد، بیشتر باشد، امین بیشتر قابل اعتماد خواهد بود، در واقع مشارکت نزدیک میان اعتماد کنندگان بالقوه به قابلیت اعتماد بیشتر منجر می شود. (رستمی،‌۱۳۹۰: ۵۷)
کلمن معتقد است پیوندها و روابط مستحکم در داخل یک گروه در بعضی موارد باعث کاهش میزان اعتماد اعضای آن گروه به افراد خارج از گروه و در نتیجه کاهش مسئولیت اجتماعی می شود. هنری ماسن نیز معتقد است والدینی که به دیگران کمک می کنند و به حال دیگران مفیدند معمولا فرزندانی با همین خصوصیات دارند تاثیر سرمایه اجتماعی خانواده با تکیه بر گرایش ارزشی فرزندان (با تاکید بر ارزش های بردباری اجتماعی، مسئولیت پذیری،‌ صداقت، کمک به دیگران و اعتماد). (رستمی،‌۱۳۹۰: ۵۹) برای ایجاد تعهد در شهروندان نسبت به رعایت هنجارها، که مبنای ارزشها و فرهنگ یک جامعه می باشند از همان دوران اولیه حیات اجتماعی (بدو تولدش) تا دوران رشد و بلوغ اجتماعی اش، یعنی از دوران زندگی در دوران خانواده اولیه، دوران مدرسه، دوران دوستی با گروه همالان و تا دوران دانشگاه و دوران اشتغال نسبت به جامعه پذیری و انطباق آنان با ارزشها و هنجارهای اجتماعی دقت و مراقبت شود تا طی این فرایند، عناصر فرهنگی مذکور ضمن انطباق با شخصیت شهروندان، در درون آنان نهادینه شود. (رفیعی، ۱۳۷۸: ۳۵۰)
گذری تاریخی بر مفهوم شهروندی
شهروندی در حیات اجتماعی انسان ها هرگز پدیده ای واحد و یکپارچه نبوده و معانی متعددی را به خود اختصاص داده است. در تحول تاریخی، می توان نخستین مظاهر شهروندی را در بین النهرین و در تمدن سومر یافت این پدیده پس از مدتی افول، دیگر بار در تمدن آتن ظهور کرد و با تجلی دموکراسی در دولت شهرهای یونان تحقق یافت. در این زمان، شهروندی با تأکید بر تعهدات و مسئولیت ها به معنای مشارکت در دولت شهرها بود. دو شهر آتن و اسپارت دو نمونه آرمانی با اصول سیاسی متضاد، مظاهر دموکراسی و استبداد، شاهد ظهور شهروندی بودند. اهم وظایف شهروندان آتنی، مشارکت در امور حکومتی و قضایی و در اسپارت ایثار و از خودگذشتگی در قالب شهروند- سرباز بود (هیتر، ۱۹۹۹: ۴۴-۴۵).

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:32:00 ب.ظ ]