در همین راستا موریسن، انجلس[۲۹۳] و مریس[۲۹۴](۱۹۹۴)بر اساس یافته های خود گزارش دادند که ۳۱ درصد از زنانی که بعلت ناسازگاری های شدید عاطفی در بیمارستانی بستری بوده اند،.در کودکی مورد تنبیه بدنی و بسیاری از آنها در بزرگسالی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بودند.(داریل [۲۹۵]ام سی کاب-۱۹۹۸).
بدنبال این بررسی‌ها لارد[۲۹۶]،اکنردودریس[۲۹۷] (۱۹۹۵)گزارش دادند که طبق یافته های ایشان، تقریباً نیمی از کودکانی که در سالهای آغازین مدرسه هستند و بر اساس پرسشنامه های ایشان ناسازگار اجتماعی تلقی شده اند. انواع گوناگونی از سوءرفتار از نوع غفلت از سوی والدین، مشترک بوده است. این پروژه نشان داد که اثرات سوء رفتار را در سالهای نخست زندگی تجربه کرده اند که در این میان، بین تمام آنها سوءرفتار را از نوع فیزیکی آن، نه در سالهای نخست مدرسه، بلکه در سنین بالاتر در کودکان آشکار خواهد شد (داریل ، ام سی کاب.۱۹۹۸).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در ۱۹۹۷نیز ولف[۲۹۸] ، ام سی کی[۲۹۹] و ویلسن [۳۰۰]تابت کردند که ۹۴ درصد از نوجوانانی که دچار مشکلات سازگاری بودند.بیش از یک نوع سوءرفتار را درکودکی تجربه کرده بودند.بیشترین همپوشی بین انواع سوء رفتارها، بین بهره کشی جسمی و بهره کشی روانی وجود داشت و از میان انواع سوءرفتار بهره کشی روانی بیشترین ارتباط را با ناسازگاری های نوجوانان نشان داد.(داریل ،ام سی کاب .۱۹۹۸)
اردلی [۳۰۱]و ناگلی[۳۰۲] (۲۰۰۱)،به بررسی نقش دوستی ها در سازگاری روانی پرداخته اند. آنها از هیجده سال قبل به مطالعه نقش پذیرش و روابط دوستانه داشتن در کودکی و اثر این عوامل بر سازگاری و سلامت روانی افراد در نوجوانی پرداخته اند. نتایج پژوهش دراز مدت آنها نشان داد که نوجوانان ضد اجتماع[۳۰۳] (ناسازگار اجتماعی) در سنین آغازین از توجه مثبت، و پذیرش و نیز روابط دوستانه محروم بوده اند (اردلی و ناگلی،۲۰۰۱).
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
یکی از پژوهش های جالبی که در زمینه ی ناسازگاری روانی و اجتماعی کودکان انجام گرفته ،در رابطه با کودکانی بوده است که در پرورشگاه ها[۳۰۴] بزرگ شده اند .پژوهش فوق در صدد بود تا به دو سئوال پاسخ دهد .نخست آنکه آیا بر اساس تحقیقات دقیق انتقاداتی که به پرورشگاه ها می شود وارد است و دوم آنکه آیا بزرگ شدن در این مراکز یا به هر نوعی محروم بودن از والدین در ناسازگاری روانی اجتماعی کودکان تاثیر گذار است یا خیر.شایان ذکر است که در این پژوهش منظور از بچه های پرورشگاهی، تنها کودکان یتیم نیستند بلکه تمام کودکانی که به دلایل مختلف مانند سر راهی بودن یا در سفر بودن دائم والدین از تماس با ایشان محروم بوده اند را در بر گرفته است. گودوین[۳۰۵] در ۱۹۹۴ دو گروه کودکان و نوجوانان پرورشگاه را با کودکان ونوجوانان عادی مقایسه کرد و نتایج او نشان دادند که هر میزانی از تجربه‌ی پرورشگاه مضر و آسیب رسان است.به عبارت دیگر حتی اگر کودکی تنها چند ماه در این مکانها گذرانده باشد.باز هم به همان نسبت دچار مشکل خواهد بود این پژوهشگر ،همچنین ثابت کرد که این آسیب و در طول نخستین سالهای کودکی با بیشترین شدت به فرد ضربه وارد می کند و به طرز غم انگیزی با طول مدتی که فرد در این موسسات مانده باشد افزایش می یابد. او هم چنین فرضیه اصلی خود را که وجود ارتباط بین حضور در شیر خوارگاه و ناسازگاری های اجتماعی و روانی بود ثابت کرد. لاکاردیا[۳۰۶] در این زمینه ادعا کرده است که بدترین مادر بهتر از بهترین پرورشگاه است.(گودوین،۱۹۹۴)
دررابطه با نقش حیاتی که والدین در ایجاد سازگاری یا ناسازگاری روانی کودکانشان ایفا می کنند.گاردنر[۳۰۷] و سوینر[۳۰۸] در ۱۹۵۸ به بررسی ارتباط سوءرفتار در کودکان عادی و کودکانی که بجز مادر خودشان شخص یا اشخاص دیگری هم بطور دائم از ایشان نگهداری کرده اند و به اصطلاح دچار حالت چند مادری بوده اند پرداخت. یافته های این پژوهشگر نشان داد که بین این دو گروه از نظر رشد جسمانی تفاوتی وجود ندارد اما از لحاظ رشد عاطفی، کودکانی که بطور مستمر تحت مراقبت مادر خود به تنهایی بوده اند سالمترند.(هجز[۳۰۹] و تیزارد [۳۱۰]،۱۹۹۸،نقل از حسینی۱۳۸۳)
تجاوز جنسی نیز یکی از فجایعی است که چون فشار روانی زیادی برفرد قربانی وارد می کتد. اگر او نتواند به همان میزان از مکانیزم های دفاعی قوی اسنفاده کند دچار اختلالات روانی می گردد و سازگاری روانی اش را از دست می دهد. لیسلی هویت[۳۱۱] که کلینیک مشاوره در رابطه با مسائل جنسی دارد پژوهشی در این راستا انجام داده است.آزمودنی های او را زنانی تشکیل می دادند که به شکل های گوناگونی از حمله تجاور جنسی به ضرب زور (۲۰۴نفر).تجاوزهای شرم آور را از طریق دوستان (۳۲نفر)، زنا با محارم(۱۸نفر) و ۲۵ نفر به شکلهای دیگر، مورد تجاوز قرار گرفته بودند و نتایج تحقیق او نشان داد که ۴۷ درصد از این زنان پس از آسیب، دچار ناسازگاری روانی شده ا ند و درمان جدی نیاز داشته اند. او هم چنین به عواملی که در ابتلا، این زنان به ناسازگاری روانی دخیل است اشاره کرده است که از آن جمله می توان به نوع مکانیز های دفاعی که فرد بکار می برد و میزان حمایتی که فرد پس از حادثه از طرف خانواده می شود. مرحله ای از زندگی فرد که در آن به سر می برد و نیز روشی که از طریق آن تحت تجاوز قرار گرفته است .اشاره کرد (هویت،۱۹۸۰).
والستون[۳۱۲] و تی .وی[۳۱۳] (۱۹۹۵) نیز در رابطه با سازگاری اجتماعی دست به پژوهش جالبی زدند فرضیه‌ی اصلی در پژوهش ایشان ادعا می کرد افرادی که در مقابل دردها عضلانی مقاومت کمتری از خود نشان می دهند و کم طاقت ترند. ناسازگاری اجتماعی بیشتری را تجربه می کنند. آنها از دو گروه افرادی که هر دو مبتلا به بیماری های سخت بودند. اما فقط افراد یکی از گروه ها، نسبت به درد واکنش شدیدی از خود نشان می دادند به بررسی پرداختتند و میزان سازگاری اجتماعی آنان را از طریق پرسشنامه بدست آورند نتایج پژوهش، فرضیه ی ایشان را ثابت کرد(والکر اسمیت[۳۱۴]، کاربر[۳۱۵]، ۱۹۹۷؛نقل از حسینی،۱۳۸۳).
ام اس اسمیت (۱۹۹۵)در پژوهشی، نشان داد که کارایی شخصی با سازگاری عاطفی و اجتماعی همبستگی معناداری را نشان می دهد.(والکر اسمیت وکاربر-۱۹۹۷).
زارباتانج[۳۱۶] (۲۰۰۴)به تازگی پژوهش طولی کوتاه مدت نموده تا مدت خود را در مورد ۷۰۰ کودک ۹ تا ۱۴ ساله در طول یک سال تحصیلی به پایان برده است. او آزمودنی ها را سه بار با وقفه ای سه ماهه ملاقات می کرده است. پژوهشگر آنها را از متغیر هایی که سازگاری بالا را نشان می دهد (مانند رضایت از در مدرسه بودن عزت نفس و نمرات بالا) و نیز متغیرهایی که دال بر ناسازگاری هستند (مانند مشکلات درونی و عاطفی و نیز فردی در مدرسه) بررسی کرد. نتایج این |پژوهش نشان داد افرادی که در مدرسه دوستی های با ثبانی را تجربه می کنند از درجه ی سازگاری بالاتری نسبت به افرادی که تنها در گروه ارتباط برقرار می کنند.(زارباتانج،لین ،۲۰۰۴،نقل از حسینی؛۱۳۸۳).
سمیر کوتا [۳۱۷](۲۰۰۳) در کتاب خود تحت عنوان اضطراب، استرس و مقابله آن به بیان پژوهشی که در رابطه با سازگاری بعد از حادثه مردان فلسطینی و ارتباط آن با خود پنداره ایشان انجام داده است. اشاره نمود یافته های او نشان داده اند که میزان سازگاری پس از وقوع حادثه در مردان فلسطینی با نوع خود پنداره ایشان ارتباط معنا داری دارد. به بیان دیگر افرادی که خود پنداره مثبت از خود داشتند. در مقابله با استرس سازگاری بیشتری از خود نشان دادند.
پژوهشگران زیادی به بررسی رابطه بین فرهنگ و سازگاری اجتماعی افراد پرداخته اند. در این میان چن[۳۱۸] (۲۰۰۳) در میان دانشجویان خود به آزمون این فرضیه پرداخته است. او می گوید این پژوهش طولی تحقیق بین فرهنگی[۳۱۹] است که بر روی دانشجویان من که از تمام دنیا در دانشگاه هایی که تدریس می کنم حضور دارند انجام شده است. آنها چینی، کانادایی و …..هستند. و مطلب فوق، این امکان را می دهد که بتوان نشان داد چطور عوامل فرهنگی در عملکرد های عاطفی، اجتماعی افراد تاثیر می گذارد نتایج پژوهشی او نشان داد که فرضیه اش صحت دارد. علاوه بر این، پژوهش بین فرهنگی چن نشان داد که عوامل فرهنگی با خلاقیت و خود کنترلی افراد نیز رابطه دارد.(چن،اکسیین[۳۲۰]،۲۰۰۳)
پژوهش جالبی نیز توسط نل، فرسیت وکلی در) ۱۹۸۷) در رابطه با سبک اسنادی افراد انجام شد .آنان نخست نشان دادند که نوع اسناد«منبع کنترل درونی و بیرونی، ارتباط معنا داری با سازگاری عاطفی و آموزشی دانش آموزان دبیرستانی دارد» (فرسیت[۳۲۱] و ولش[۳۲۲]).
ارتباط بین پرخاشگری های آشکار مانند پرخاشگری بدنی و کلامی با سازگاری روانی – اجتماعی نیز در پژوهش کریک معنا دار بدست آمده است. نتایج پژوهش او همچنین نشان داد که پسران نوجوان بیشتر از دختران (در همان گروه سنی) به پرخاشگری و ناسازگاری های اجتماعی دچار هستند. به علاوه او دریافت، نوجوانانی که در کودکی مورد پرخاشگری های شدید والدین خود قرار گرفته اند در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به مشکلات جدی در باب سازگاری هستند.(کریک[۳۲۳] ۲۰۰۱)

کهن[۳۲۴] (۱۹۹۰) رابطه ی کیفیت دلبستگی مادرانه با کفایت اجتماعی (توانایی کودکان کلاس اول را بررسی کرده و دریافت که پسران دلبسته ی ناایمن از کفایت اجتماعی کمتری برخوردارند و همسالان و معلمان نیز آن ها را کمتر دوست داشتنی ارزیابی کرده اند، به طور کلی کهن نتیجه گرفت که دلبستگی مادر –کودک در سنین ۶ سالگی با کفایت اجتماعی او در موقعیت تحصیلی مثبتی دارد.

رابین[۳۲۵] و رزکراسنر[۳۲۶] ( ۱۹۹۶)و همکاران برای سنجش کفایت اجتماعی کودکان ۴ ساله،آن ها را مورد مشاهده قرار داده و مهارت‌های حل مسئله‌ی اجتماعی و کیفیت تعهد اجتماعی رابطه‌ی مثبت دارد و به این نتیجه رسیدند که روابط دلبستگی ایمن در ایجاد اعتماد جهت کشف موقعیت های ناآشنا یی اجتماعی کمک می‌کرد. سایر ابعاد کفایت اجتماعی را بررسی نموده و به نتایج مشابهی بر وجود رابطه‌ی مثبت بین دلبستگی مادر – کودک و کفایت اجتماعی دست یافتند.
علاوه بر این نوم [۳۲۷]، دکویک[۳۲۸]، مییوس [۳۲۹] ( ۱۹۹۹)دلبستگی و رفتار ضد اجتماعی را در یک نمونه ۴۰۰ نفری از نوجوانان کشور هلند بررسی کرد. همین طورتحقیقات نوم و همکاران آلن و همکاران رابین نشانگر این است که دلبستگی ایمن ، با مشکلات درونی نوجوانان رابطه‌ی کمتری دارند
به گفته کریتندن[۳۳۰](۱۹۹۷)، مدل های فعال درونی ، توانایی کودک برای جذب دو نوع اطلاعات است. اطلاعات شناختی و اطلاعات هیجانی. یکی از پیامد های دلبستگی نا ایمن ، محدود شد ن ظرفیت ذهنی فرد برای ذخیره ی اطلاعات شناختی و هیجانی در مورد خود ودیگران است.در اطلاعات شناختی کودک یاد می‌گیرد که برخی رویدادها به رویدادهای خاص منجر می‌شود و در اطلاعات هیجانی، کودک می‌آموزد که هیجاناتش –مانند ترس، اضطراب یا آشفتگی –از طریق تجربه‌ی چه رویدادهایی تحریک می‌شوند-تنهایی، تاریکی-وچه پیامدی دارند (آسودگی یا تهدید) در واقع دلبسته های ناایمن به خوبی نمی‌توانند از عهده‌ی یکپارچه سازی اطلاعات ناهمگون بر آیند و همین امر در آینده به روابط آن ها آسیب زیادی خواهد زد.
.
فراتحلیلی که توسط اشنایدر[۳۳۱] ( ۲۰۰۱)و همکاران انجام گرفته است نشان می دهد که بین کیفیت دلبستگی مادر –کودک و سازگاری اجتماعی رابطه وجود دارد.این فراتحلیل ۶۳۰ نوع مطالعه را در بر گرفت که رابطه ی بین دلبستگی مادر- کودک و ارتباط با همسالان را بررسی نمود و گزارش کردند که بین دلبستگی ایمن و روابط مثبت با همسالان رابطه ی معنی دار وجود دارد. میزان پرخاشگری [۳۳۲]و رفتار ضد اجتماعی در مطالعه ی مذکور ، شاخص خوبی از ناسازگاری اجتماعی بودند. به طوری که تحقیقات نشان داده اند سطوح پرخاشگری در مراحل گوناگون کودکی بین جمعیت های طبیعی تابت است .رفتار اجتماعی یک متغیر پیش بین قوی در مورد ناسازگاری دوران بزرگسالی است. بنابر این رفتار پرخاشگرانه کودکان و نوجوانان با دلبستگی ایمن مادر –کودک رابطه وجود دارد. به همین نحو، لبیل [۳۳۳]و همکاران دلبستگی و سطح پرخاشگری را میان دبیرستانی ها بررسی کرده و نتیجه گرفتند که سطوح بالاتر دلبستگی والدین با سطوح پایین تر پرخاشگری رابطه دارد.

اسروف(۱۹۹۶)تحت عنوان اشکال درگیری رفتاری عنوان کرد سبک های دلبستگی بر رضایت زنا‌شویی اثر گذار ند . شواهدی در دست است که میزان بالای رضامندی زناشویی هایی که هر دو سبک دلبستگی ایمن دارند به ثبوت می رساند باور چنین امری مارا به گمانه زنی در این راستا که زوج های هر دو ناایمن رضامندی کمتری از زوج های دوگانه (یکی با سبک ایمن و دیگری با سبک نا ایمن ) دارند دعوت می نماید.(نقل از حسینی۱۳۹۰)
د.لی کیم پارک[۳۳۴]( ۲۰۱۲) در پژوهشی رابطه بین روابط موضوعی و رفتار والدینی مادران کودکان ADHD نشان داد که علاوه بر دارو نیاز به مداخله های روانی – اجتماعی نیز می باشد.

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

پژوهش‌های داخلی:

.
– خسروی (۱۳۸۲) پژوهش در زمینه بررسی نقش رابطه ولی – فرزندی بر فرایند فردیت یافتن دختران، نمونه مورد پژوهش شامل ۲۴۰ نفراز دختران شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای با بهره گرفتن از پرسشنامه ی مقیاس رابطه ای ولی- فرزندی و مقیاس فرایند فردیت یافتن مورد آزمون قرار گرفت و داده های بدست آمده نیز از طریق شیوه های توصیف آماری و روش های همبستگی پیرسون، آزمون t و تحلیل واریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ونتیجه بدست آمده، نشان دادکه با اطمینان ۹۹/۰بین رابطه مادر – فرزندی بر فرایند فردیت یافتن دختران رابطه معنا داروجود دارد.
– واحدی، ( ۱۳۸۸مجله ی علمی پژوهشی اصول بهداشت روانی ) در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، تعداد ۱۸۳ دانشجو و مقیاس های دلبستگی بزرگسالان و پرسشنامه های سازگاری اجتماعی هیجانی و کفایت اجتماعی را تکمیل کردند و نحلیل داده ها با روش تحلیل رگرسیون چند گانه انجام شد و بر اساس نتایج پژوهش بین سبک های دلبستگی مثبت پدر و مادر(مولفه های اعتماد و ارتباط) و سازگاری اجتماعی هیجانی دانشجویان رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد .دلبستگی والدین نفش بارزی در ابعاد مختلف سازگاری (اجتماعی، رفتاری وهیجانی ) و کفایت اجتماعی دانشجویان ایفا می کند.
– در پژوهشی قادری(۱۳۸۶) به اثر بخشی زوج درمانی روابط موضوعی کوتاه مدت بر افزایش سازگاری و بهبود الگوهای ارتباطی زوجین نا سازگار پرداخت. پژوهش او از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی زوجین مراجعه به مرکز مشاوره ی روزبه شهر تهران بودند . نمونه ی تحقیق ۴۰ زوج بودند که بطور تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. زوجین ۸ جلسه تحت این رویکرد قرار گرفتند و نتایج حاصل از داده ها از طریق آزمون تحلیل کواریانس و t ی وابسته برای پیگیری نتایج گروه آزمایش در موقعیت پس آزمون و پیگیری نشان داد که این رویکرد بر افزایش سازگاری زوجین نا سازگار ۰۱/۰ >p موثر بوده است.
قمری (۱۳۷۰)، تاثیرتکنیک خود آموزی کلامی را در کودکان مبتلا به ناسازگاری رفتاری بعلت کمبود توجه که همراه با بیش فعالی مشاهده می شد را، بررسی کرد. فرض اساسی او این بود که با بهره گرفتن از این شیوه می توان تکانش و نقص توجه کودکان مبتلا را کاهش داد نتایج این فرض را تائید کرد.
مسعودی نژاد در (۱۳۷۲) نیز به بررسی ارتباط بین هوش وسازگاری فردی در نوجوانان تیز هوش و عادی پرداخته است. نتایج پژوهشی او آشکار کرد که در نوجوانان تیز هوش و سازگار ی فردی رابطه ی معنا داری با یکدیگر دارند اما فرضیه ی وجود این ارتباط بین نوجوانان عادی (غیر تیز هوش)، ثابت نشد.
نتیجه تصویری برای موضوع هوش
نوری نیز در (۱۳۸۰) در بررسی ارتباط بین خودگویی های درونی و سازگاری اجتماعی آموزشی و عاطقی دختران پیش دانشگاهی، فرضیه ی خود را ثابت کرد. او سپس با تعلیم خود گویی های کار آمد به آنان میزان سازگاری در ایشان را دوباره سنجید و نشان داد که خود گویی های درونی واسطه ی شناخت نیرومندی در ایجاد سازگاری عاطفی و آموزشی (و نه اجتماعی) می باشد.
حسینی، (۱۳۸۳) در پژوهش خود به بررسی ارتباط بین خلاقیت با سازگاری اجتماعی، آموزشی و عاطفی دختران پیش دانشگاهی منطقه ۲ تهران پرداخت. در این مطالعه توصیفی ۱۵۰ نفر دانش آموز به طریق نمونه گیری طبقه ای گزینش شدند. ابزار های سنجش آزمون خلاقیت عابدی و .پرسشنامه (AISS) در سه حوزه سازگاری اجتماعی، عاطفی و آموزشی مورد بررسی قرار گرفتند. فرضیه از طریق ضریب همبستگی فی تحلیل واریانس یک راهه و سپس آزمون توکی استفاده کرده .داده های بدست آمده نشان دادند درسطح معنا دار ۰۱/۰رابطه ی چشمگیری بین سازگاری عاطفی و خلاقیت وجود دارد.و.بین خلاقیت باسازگاری اجتماعی در سطح ۰۱/۰رابطه معنا داری وجود ندارد. بین خلاقیت با سازگاری آموزشی در سطح ۰۱/۰ زابطه معنا داری وجود ندارد.
خدایاری فرد، (۱۳۸۵) با مقایسه بررسی عوامل موثر بر سازگاری اجتماعی دانشحویان شاهد و غیر شاهد.این پژوهش با مقایسه رابطه دینداری، نگرش سیاسی- اجتماعی و عملکرد تحصیلی با سازگاری اجتماعی دانشجویان شاهد و غیر شاهد دانشگاه تهران، نمونه مطالعه ۶۲۵ دانشجو که با روش نمونه گیری مناسب از میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه های شهر تهران انتخاب شدند پرداخته است. جهت اندازگیری متغیرهای پژوهش از مقیاس دینداری دانشجویان پرسشنامه نگرش سیاسی- اجتماعی، پرسشنامه شخصتی کالیفرنیا (بخش سازگاری اجتماعی) و پرسشنامه محقق یافته، استفاده شده است. داده ها با بهره گرفتن از روش تحلیل همبستگی چند متغیر (پیرسون)، رگرسیون همزمان و آزمونT مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین باورهای دینی، نگرش سیاسی – اجتماعی با سازگاری اجتماعی دانشجویان شاهد و غیر شاهد همبستگی های مثبت معنا داری وجود دارد.
صفوی، موسوی لطفی، ،لطفی ، (۱۳۸۸) درپژوهشی بررسی همبستگی بین هوش هیجانی و سازگاری عاطفی و اجتماعی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر تهران. در این مطاله توصیفی – همبستگی ۳۰ ۰نفر دانش آموز دختر پیش دانشگاهی شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و ابزارگرد آوری داده ها، پزسشنامه مشخصات فردی پزسشنامه هوشبهر هیجانی بار -آن (EQ-Iٍ) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستان(AISS) بود.داده ها با بهره گرفتن از آزمون آماری آمای کای دو و ضریب هبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شدند وهمبستگی بین هوش هیجانی وسازگاری عاطفی و اجتماعی مستقیم و معنا دار بود و همچنین اکثریت دانش آموزان دارای سازگاری عاطفی در سطح خوب (۵۶/۰ )وسازگاری اجتماعی در سطح متوسط (۷/۳۹/۰) بودند.نتیجه گرفتند با نوجه به همبستگی معنا دار بین هوش هیچانی و متغیر های فوق الذکر نیاز به آموزش مولفه ها ی هوش هیجانی برای ارتقا توانایی مقابله با مشکلات سازگاری موثر در دانش آموزان احساس می شود
نتیجه تصویری برای موضوع هوش
از آنچه گفته شد در می یابیم که سازگاری در حیطه های عاطفی، آموزشی و اجتماعی با سازه هایی از جمله خود بیمار انگاری، دیدگاه ها و باورهای شناختی افراد، رضایت زناشویی ، نوع تربیت والدین، مشاجرات والدین، خلق پرخاشگرانه ی والدین، چند مادره بودن، تنبیه بدنی،تجاوز جنسی، هوش، هوش هیجانی سبک اسنادی افراد با نوع منبع کنترلی آنها ، بزرگ شدن.در پرورشگاه ها مقاومت در برابر درد، پرخاشگری بدنی و کلامی ، خود گویی های درونی ، مهارت های مقابله ای افراد در مقابل استرس ،خلاقیت، خود کنترلی ، نگرش سیاسی –اجتماعی ،دینداری ،عملکرد تحصیلی و ……..همپوشی دارد.لازم است تا با انجام پژوهشهای بیشتر در این زمینه ،درک کاملتری از این مفهوم به عمل آید.
فصل سوم:
روش شناسی پژوهش

مقدمه فصل سوم:
یکی از شاخه های جذاب در دانش پژوهی، انسان پژوهی نام دارد و روشن است که مراد از انسان پژوهی، همانا پژوهش درباره انسان و دستیابی به دانش درباره همانندی‌ها و ناهمانندی‌ها‌ی آدمی است. بدین‌سان، انسان پژوهی، بخشی از دانش پژوهی است که از کوششی در راستای دستیابی به دانش درباره هستی به شمار می آید. از آنجا که پژوهش حاضر نیز کاری است در حیطه انسان پژوهی، ذکر نکته ای ضروری می نماید و آن تفاوتی است که بین دانش پژوهی و انسان پژوهی وجود دارد. در میان فرضیه های بنیادین دانش پژوهی ،انگاره‌ای وجود دارد که تنها درآنچه درجهان هستی نگرش‌پذیر ،اندازه پذیر و آزمایش پذیر است. پژوهش پذیر نامند. اما قبول این فرضیه در پژوهش‌هایی که در مورد خصوصیات انسانی انجام می‌گیرد، دشواری زا است چرا که بسیاری از ویژگی‌های انسانی اندازه پذیر نیستند و از این رو در این نوع پژوهش نمی توان بر ویژگی‌های‌ مهارداری ، اندازه‌پذیر و آزمایشگاهی ، به اندازه روش های دانش پژوهی پافشاری کرد. شاید هم ارزش و اهمیت انسان پژوهی ریشه در همین دشواری کار داشته باشد(کرینچر؛ شریفی و نجفی زند۱۳۸۰).
طرح کلی :
به منظور پاسخدهی به پرسشهای مطرح شده در فصل نخست و آزمودن فرضیات تحقیق، پژوهشی انجام پذیرفت‌ که به منظور آزمودن فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون و با توجه به متغیر مستقل و مولفه های آن از تحلیل رگرسیون همزمان استفاده می شود. به منظور سنجش روابط موضوعی از پرسشنامه روابط موضوعی بل (۱۹۸۶) و به منظور سنجش میزان سازگاری از پرسشنامه سینها وسینک (۱۹۹۳) ترجمه کرمی اسنفاده گردیده است.
نظر به اینکه پژوهش حاضر، قصد بررسی رابطه بین روابط موضوعی و میزان سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی را دارد و از آنجا که هر دو متغیر بدون دستکاری محقق مورد بررسی قرار گرفته اند .لذا طرح این پژوهش نیز یک طرح همبستگی در نظر گرفته شده است .متغیر سازگاری ، در سه حیطه عاطفی ،اجتماعی و آموزشی، متغیر وابسته است که بدلیل عدم توانایی پژوهشگر در دستکاری آن به عنوان متغیر وابسته‌ی غیر فعال یا خصیصه ای در نظر گرفته شد و روابط موضوعی بعنوان متغیر مستقل، .سن و جنسیت دانش آموزان بعنوان متغیر تعدیل کننده تعیین گردید و متغیر مداخله گر (مزاحم) نیز میزان هوش، و نیز تسهیلات موجود در خانواده در نظر گرفته شد.
جامعه آماری
– جامعه آماری، شامل دانش آموزان دختر سال سوم مقطع دبیرستان مدارس روزانه منطقه ۳ آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد ۲۳۵ نفر است که در سال تحصیلی ۹۲-۱۳۹۱ در سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی در دامنه سنی۱۷-۱۶، سال تحصیل می کنند.
مشخصات نمونه و روش نمونه گیری:
آزمودنی های این پژوهش شامل ۲۳۵ نفر از دانش آموزان دختر سال سوم مقطع دبیرستان در سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی منطقه ۳ آموزش و پرورش شهر تهران هستند که به طریق نمونه گیری تصادفی مرحله ای به شرح زیر گزینش شده اند.
-در مرحله اول از تعداد کل ده دبیرستان روزانه دولتی منطقه ۳ آموزش و پرورش و با آمار کل دانش آموزی ۶۰۵ نفر از سه رشته تحصیلی ریاضی ، تجربی و انسانی مشغول به تحصیل و با توجه به جدول مورگان و درون یابی تعداد ۲۳۵ نفر تعداد نمونه تعیین گردید.از تقسیم ۲۳۵ نفر داده بین ده دبیرستان از هر دبیرستان ۵/۲۳ نفر باید انتخاب می شد .باتوجه به عدم معناداری ۵/۰ نفر، تعداد ۲۴ نفر از۵ دبیرستان پر جمعیت تر و۲۳ نفر از پنج دبیرستان باقی مانده گزینش شد.
۲– مرحله دوم از بین کلاسهای رشته ریاضی، تجربی وانسانی با توجه به جمعیت آماری آنها در دبیرستان، تعداد مورد نیاز درصد ی از کل تعداد دانش آموز مشغول به تحصیل در هر رشته به طور نصادفی ساده انتخاب گردید.
۳ – مرحله سوم نمونه ۲۴ نفری گزینش شده را به دو گروه ۱۲ نفری تقسیم کرده و نمونه ۲۳ نفری را به دو گروه ۱۲ نفری و۱۱ نفری تقسیم وسپس به گروه اول ابتدا پرسشنامه روابط موضوعی بل کد گذاری شده بعداٌ پرسشنامه سازگاری و به گروه دوم ابندا پرسشنامه سازگاری کد گذاری شده و بعداٌ پرسشنامه روابط موضوعی بل جهت تکمیل شدن به د انش آموزان داده شد، هر دو پرسشنا مه به هم پیوست گردید.

 

ابزارهای سنجش:

 

الف – آزمون روابط موضوعی بل

«پرسشنامه روابط موضوعی بل[۳۳۵] » BORI))،بیلینگتون[۳۳۶] .و بکر[۳۳۷]، ۱۹۸۶) ۴۵ ماده دارد و قسمتی از پرسشنامه ۹۰ ماده‌ای روابط موضوعی و واقعیت سنجی بل[۳۳۸] است که نوعی ابزار خودگزارش دهی برای ارزیابی روابط موضوعی به شمار می رود. این پرسشنامه برای جمعیت بالینی و نیز جمعیت غیر بالینی ا‌‌ستاندارد شده است و در حوزه های روابط بین فردی و در تشخیص و پیش بینی آسیب شناسی روانی به کار رفته است.(هنس[۳۳۹]،۲۰۰۲).پرسشنامه روابط موضوعی بل چهار خرده مقیاس برای سنجش ابعاد مختلف روابط موضوعی ارائه می کند که عبارتند از بیگانگی (ALN) که فقدان اعتماد بنیادین، احساس بیگانگی و مشکل در برقراری صمیمیت را می سنجد. دلبستگی نا ایمن (IA) که حساسیت نسبت به طرد شدن ، ترس از جدایی و رها شدگی، و آسیب پذیری در برابر صدمه دیدن توسط دیگران را ارزیابی می کند؛ خود میان بینی (EGC) شاخصی از همدلی پایین و تمایل به حفاظت از خود در روابط، کنترل دیگران و سود جویی از آنان است؛ و بی کفایتی اجتماعی (SI) که منعکس کننده عدم راحتی در جمع، خجالتی بودن و دشواری در دوست یابی است (بل،۲۰۰۳)، نمره بالا در هریک از خرده مقیاس ها حاکی از این است.که آزمودنی در آن بعد از روابط موضوعی دچار نقصان هایی است .کسانی که در( ALN) نمره بالا می گیرند غالباٌ از فقدان اساسی نوعی احساس اعتماد در روابط خود رنج می برند. آنها در ارتباطات خود بی ثبات و سطحی بوده و مشکلات جدی در برقراری صمیمیت دارند.این افراد برای محافظت از خود در برابر خشم و خصومتی که به دیگران فرافکنی می کنند.به تنهایی پناه برده و منزوی می شوند.(بل، ۱۹۹۵، نقل از هنس،۲۰۰۲).
نمره بالا در(IA) حساسیت فرد به طرد و آسیب دیدن توسط دیگران را منعکس می سازد. فقدان، جدایی و رها‌‌شدگی – چه به صورت واقعی و یا خیالی – برای این افراد سخت و تحمل ناپذیر جلوه می کند، با وحود این که برقراری روابط برای آنها بسیار مهم است اما به دلیل این که روابط آنها معمولاٌ با احساس گناه، حسادت و اضطراب همراه است غالباٌ به الگوهای ناسازگارانه و تمایل خود آزار گرانه و دیگر آزارگرانه منجر می شود(بل ۱۹۹۵؛نقل از هنس ؛۲۰۰۲).
نمره بالا در(EGC) سه نگرش نسبت به روابط را مشخص می سازد که عبارت از بد گمانی و بی اعتمادی نسبت به انگیزه های دیگران، بهره جویی فردی از روابط، و دستکاری و سوء استفاده از دیگران برای دستیابی به خواسته های شخصی خود، این افراد از روابط بین فردی ، هیچ نوع همدلی ابراز نمی کنند و نسبت به احساسات و برداشت دیگران آگاهی یا نگرانی ندارند. نمره بالا در (SI) نشان دهنده خجالتی بودن، عصبی بودن و تردید نسبت به اطرافیان – مخصوصاٌ جنس مخالف – می باشند. روابط برای چنین افرادی بی نهایت دشوار و غیر قابل پیش بینی به نظر می آید و غالباٌاز هر گونه رابطه‌ای اجتناب می ورزند.(بل،۲۰۰۳)

 

پایایی و روایی آزمون روابط موضوعی :

بل و همکاران (۱۹۹۵، نقل از قلی زاده،۱۳۸۸) درباره روایی و پایایی این پرسشنامه گزارش دادند که این ابزار از این جهت که قادر به تفکیک جمعیت بالینی می باشد . از اعتبار تفکیکی برخوردار است و همچنین از لحاظ همبستگی بالای آن با دیگر ابزازهای سنجش آسیب پذیری روانی اعتبار همزمان قابل قبولی را برای آن بر آورد نموده اند. بر آورد همسانی درونی از طریق آلفاو ضریب دو نیمه سازی اسپیرمن – براون برای چهار خرده مقیاس روابط موضوعی بین ۷۸/۰ تا ۹۰/۰ گزارش شده است.(سلبای،۲۰۰۰،هایریچ و گرین برگ ،۲۰۰۳؛نقل از قلی زاده،۱۳۸۸).
براساس مطالعه بل (۲۰۰۳) سازه های این ابزار از سن ۱۱ سالگی تا بزرگسالی معتبر هستند و پیوستگی سنی دارند. بنابر این برای نوجوانان نیز قابل کاربرد است علاوه بر این حداقل یک مطالعه منتشر شده (هاویلند و همکاران،۱۹۹۵) وجود دارد که از این ابزار برای نوجوانان استفاده کرده و به این نتیجه رسیده است که پرسشنامه مذکور دید خوبی از تاثیر کودک آزاری جنسی و جسمی بر روابط موضوعی نوجوانان به دست می دهد. رضا قلی زاده (۱۳۸۸) این پرسشنامه را به فارسی برگردانده و روایی صوری و محتوایی آن را به واسطه چندین متخصص تائید نموده و اعتبار باز آزمایی آن را برای خرده مقیاس های مختلف بین ۶۰/۰ تا ۸۰/۰ به دست آورده است.

 

شیوه نمره گذاری آزمون روابط موضوعی:

این آزمون ۴۵ سوال وپاسخ سوالات به صورت صحیح و غلط است. نمرات خام با توجه به دستورالعمل مندرج در راهنمای پرسشنامه محاسبه می شود؛ به این ترتیب که با توجه به پاسخ سوال، نمرات ۱،۲،ویا ۳ برای سوالات مربوط به هر خرده مقیاس تعلق گرفته و از جمع آنها نمره کل هر مقیاس به دست می آید. سپس با مراجعه به جدول مربوطه ، نمرات استاندارد و رتبه درصدی محاسبه می گردد. (هنس،۲۰۰۲

 

ب-پرسشنامه سازگاری برای دانش آموزان دبیرستانی[۳۴۰]:

این پرسشنامه در سال ۱۹۹۳ توسط سینها و سینگ تهیه شده است که سطوح سازگاری دانش آموزان دبیرستانی ۱۳-۱۸ساله هندی را در سه حوزه سازگاری عاطفی ،اجتماعی و آموزشی می سنجد و شامل ۶۰ سوال (در هر حوزه سازگاری ۲۰سوال )می باشد.(کرمی،۱۳۷۷).

 

پایایی و روایی پرسشنامه :

ضریب پایایی پرسشنامه به سه طریق به شرح جدول زیر تعیین شده است.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:07:00 ق.ظ ]