۲-۳-۱۰ ایمان، عقل و شهادت زنان از نظر علی(ع) ۹۳
۲-۳-۱۱ایمان زنان ۹۳
۲-۳-۱۲عقل زنان ۹۶
۲-۳-۱۳حضور عایشه در جمل سبب اصلی سخنان حضرت علی(ع) ۹۷
۲-۳-۱۴اطاعت از زنان ۹۷
۲-۳-۱۵نقش زن در خانواده از نگاه امام علی(ع) ۹۹
۱۰۰
۱۰۲
۲-۳-۱۸ شرطه الخمیس و احیاء حقوق زنان در دوران خلافت علی(ع) ۱۰۲
۲-۳-۱۹حضرت علی (ع) و دفاع از حقوق زنان ۱۰۳
۲-۴ نتیجه گیری ۱۰۵
جمع بندی و نتیجه گیری ۱۰۷
۱۱۰
مقدمه
« الحمد لله الّذی لا یبلغ مدحته القائلون، …
نهجالبلاغه، که برخی از آن به عنوان «أخ القرآن» نیز یاد می کنند میراثی گرانسنگ، از زبان مهمترین کاتب وحی و بابالعلم است که در جامعه اسلامی به یادگار مانده است. شاید بتوان گفت، شماری از عبارات نهجالبلاغه، ترجمه و توضیح آیات قرآن است، که با تعابیر ولغاتی متفاوت ولی مفهومی یکسان با کلام وحی است.
فرهنگی که بر جامعه اعراب جاهلی حاکم بود، فرهنگی به غایت منحط بود. به ویژه زن چنان خوار و زبون شمرده میشد که در زندگی اجتماعی، جایگاهی برای وی، جز آنکه بازیچه مرد باشد، متصور نمیشد. زنان هیچ بهرهای از میراث و حق رأی نداشتند و اعراب جاهلی برای آنان جایگاه و منزلتی قائل نبودند. تا آنگاه که اسلام آمد، دستانش را گرفت و او را تا سرحد جایگاه انسانی والا و همپایه مرد در عرصه بلند انسانیت بالا برد. برای او در همه عرصه های زندگی ارزش و منزلتی والا قائل شد. اسلام با این کار سخت با آداب عرب جاهلی به ستیزه برخاست. با این همه دور از انصاف است که گفته شود، اسلام در خوار شمردن شأن زنان، از عادات و رسوم جاهلی تأثیر پذیرفته است.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
برخی به ظاهر سخنان حضرت علی(ع) در مورد زنان استناد نموده وکلام آن حضرت را نسبت به زنان در تمام اعصار تعمیم دادهاند. اما چگونه ممکن است که ایشان خطای زنی را به تمامی بانوان در طول تاریخ نسبت دهد، و به سبب آن همه بانوان جهان را مورد سرزنش و مذمّت قرار دهد؟ در خطبه ۲۷ نهج البلاغه از امام علی (ع)نقل شده است که ایشان در دوران خلافتش، آنگاه که خلخالی از پای یک زن یهودی تحت ذمّه حکومت اسلامی، توسط دشمنان بیرون کشیده شد، مرگ را بهتر از شنیدن چنین خبری دانست.[۱] همچنین حضرت علی(ع) هنگامیکه شنید یک والی بر پیرزنی ظلم نموده است، اقدام به عزل والی ظالم نمود. آیا میتوان پذیرفت فردی که خبر درد و رنج زنی یهودی مسلک، به شدت در وجودش اثرگذار است، خطای زنی در واقعه جمل را به تمامی زنان نسبت دهد؟
مسلما پاسخ این سؤال منفی است. به دلیل اینکه تعالیم قرآنی در سراسر وجود حضرت امیر (ع) رخنه کرده و با گوشت و پوستش در هم آمیخته است. چنانکه گویی قرآن ناطق است. قرآن هم که از عزت بخشی به بانوان و احیاء حقوق از دست رفته آنان در طول اعصار جاهلیت سرشار است.
برخی به سخنان امام (ع) درباره زنان، اشکالاتی وارد نموده اند. از جمله اینکه جایگاه عایشه بدتر از جایگاه طلحهالخیر و زبیر نبود، که در ابتدا با امام بیعت نمودند و سپس بیعت خود را شکستند. همچنین جایگاه عایشه از جایگاه معاویه و ابن عاص بدتر نبود، که جنگ صفین را راه انداختند و موجب قتل و عام مسلمین شدند. همین طور از جایگاه خوارج زشت تر نبود که سبب ایجاد تفرقه در میان سپاه اسلام گشته و کشته شدن افراد ناآگاه زیادی را فراهم نمودند. اگر سخنان علی(ع) در نهج البلاغه ناشی از کراهت عمل عایشه باشد، پس بایستی امام درباره مردان سخنانی بدتر از سخنانی که درباره زنان بیان نموده است، می فرمود. زیرا اعمالی که معاویه، ابن عاص، سران خوارج، طلحه الخیر و زبیر مرتکب شدند، بسی بدتر از اعمال عایشه بود. امام علی(ع) از پشت حوادث جمل به زنان نگاه می کند[۲].
یکی از مواردی که سبب مظلومیت هرچه بیشتر امام علی(ع) در طول تاریخ بشریت گشته، طرح غیرمحقّقانه و غیرمتخصّصانه کلام ایشان در خصوص مسئله بانوان است. از آنجا که بانوان نیمی از جمعیت هر جامعهای را تشکیل می دهند و به وجود آورنده نیمی دیگر هستند، لازم است با دقتی هر چه بیشتر، به بررسی مسائل مربوط به قشر بانوان، پرداخته شود.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
طرح تحقیق
۱-تعریف موضوع
از دوران جاهلی به دوران جهل و نادانی و سرکشی اعراب تعبیر می شود، دورانی که صفات مردم آن پیروی از آداب و رسوم خرافی و دور از منطق بودن است. در چنین جامعه ای زنان که جزء شهروندان درجه دوم و حتی در ردیف حیوانات محسوب می شدند، از جایگاهی در شان و منزلت خود برخوردار نبودند. درباره جایگاه زن در عصر جاهلی دو دیدگاه وجود دارد:
الف)دیدگاهی که زنان را ناقص العقل دانسته و از حقوق متعددی چون ارث ، مالکیت و تصرف در مهریه و کسب علم و دانش محروم می داند. علاوه بر این زنده به گور شدن دختران در بدو تولد و عدم پوشش را از خصائص زن در عصر جاهلی می داند .
ب ) دیدگاهی که زن را دارای حقوق مالی و اجتماعی دانسته و قائل به وجود پوشش در زنان جاهلی است.
با ورود اسلام به جزیره العرب وضعیت زنان بهبود یافت و دارای مقام و منزلتی بسیار ارزشمند در مقایسه با دوره جاهلیت شدند. زنده به گور کردن دختران تبدیل شد به بوسیدن دست آنان ، بانوان از حقوق مالی، اجتماعی و سیاسی برخوردار گشتند، عمل و کردار نیک هیچ انسانی نزد خداوند بدون اجر و پاداش نمی ماند خواه زن بود و یا مرد. این دو موجود نزد خداوند مساوی بودند، هیچ مردی بر زنی برتری نداشت مگر اینکه تقوایش بیشتر بود.
امیرالمومنین در ده مورد درباره زنان سخن گفته است در اکثر موارد منظور ایشان زنان عصر خویش است که جنگ جمل را راه انداختند. چنانکه مطلع هستیم ایشان بعد از جنگ جمل عایشه را با احترام تمام به مدینه فرستادند که حاکی از ارج و قرب بانوان در نزد ایشان است. در بررسی سیره عملی حضرت علی (ع) نسبت به زنان کوچترین اثری از تحقیر و تضعیف به چشم نمی خورد و رفتار ایشان با بانوان رفتاری است در اوج انسانیت.
به طور مثال اگر حضرت علی (ع)در نامه (۳۱) از مشورت با زنان نهی نموده است، علت آنرا
سستی رأی بانوان بیان فرموده است. البته در جایی دیگر این مطلب تخصیص خورده و زنانی
که کمال عقلشان به اثبات رسیده است را شایسته طرف مشورت قرار گرفتن دانسته است.
چنانکه خداوند در قران کریم به مشورت حضرت شعیب(ع) با دخترشان در خصوص حضرت موسی (ع) اشاره نموده است. پیامبر اکرم (ص) هم که الگوی حضرت علی (ع) بودند نیز در موارد زیادی با بانوان مشورت می نمودند, از جمله در جریان انجام اعمال حج بعد از صلح حدیبیه با همسرش ام سلمه مشورت نمودند و طبق نظر وی عمل کردند. این در صورتی است که اعراب جاهلی زنان را شایسته طرف مشورت قرار گرفتن نمی دانستند و اگر هم در مواردی با آنان مشورت می نمودند با آنها مخالفت می کردند ، که جمله “شاوروهن و خالفوهن” ناظر بر این عقیده اعراب جاهلی است.
۲- فرضیات (یا سئوالات پژوهشی)
الف )اعراب جاهلی برای زنان چه جایگاهی قائل بودند؟
ب) آیا حضرت عل(ع) برای زنان، حقوقی همچون حقوق مردان قائل بودند؟
ج) کدام یک از حقوق زنان در دوره جاهلیت مورد پذیرش دین اسلام واقع گردید؟
ز)آیا با ورود اسلام به جزیره العرب دیدگاه اعراب نسبت به زن تغییر یافت؟
۳- هدف
هدف از اجرای این تحقیق شناخت باورها و افکار اعراب جاهلی در باره زنان است تا زمینه ای برای درک و فهم هر چه بهتر احکام و قوانین مربوط به زنان در اسلام فراهم آید. زیرا هر فرهنگ و آئین نو ظهوری ریشه در ارزشهای فرهنگ قبل از خود در دارد هیچ آئینی نوظهوری کاملا آئین پیشین را تخطئه نمی نماید. همچنین آشنایی با شخصیت واقعی زن در نهج البلاغه است که برای این منظور باید در ابتدا به قرآن مراجعه نمود. زیرا قرآن روح نهج البلاغه است و سپس توجه به مسائل و مناسبت های تاریخی را نباید نادیده انگاشت.
فصل اول
جایگاه زنان در دوران پیش از اسلام
۱-۱جایگاه زنان جاهلی در خانواده
زن در دوران جاهلیت از جایگاه خاصی برخوردار نبود. جز انجام دهنده کارهای منزل و پدید آورنده نسل بعدی ارزش دیگری برایش قائل نبودند. در میان برخی از قبایل عرب جاهلی با زنان همانند خدمتکاران خود رفتار می کردند، برخی دیگر چون کالایی آنها را به خرید و فروش میگذاشتند. به زنان در اکثر طوایف عرب جاهلی، ارثی تعلق نمیگرفت، گاهی به طور استثناء، تمامی اموال میّتی که دارای هیچ فرزند ذکوری نبود به دخترش تعلق می گرفت.[۳]
۱-۱-۱زن جاهلی در نقش مادر
زنان در محیط بدوی بسیار بیشتر از مردان کار می کردند، از جمله وظایف زنان در دوران جاهلی بدین قرار بود: تهیه غذا، دوشیدن شیر حیوانات، شستن لباسها، ریسیدن پشم حیوانات، مراقبت از کودکان و یکسری کارهای دیگری که مردان عصر جاهلی انجام آنرا شایسته مردان نمیدانستند، زیرا معتقد بودند که انجام این کارها سبب کسر شأن مردان است.[۴]
۱-۱-۲ زن جاهلی در نقش دختر
تولد دختران سبب شادی وشعف اعضای خانواده نبود، زیرا استحکام یک قبیله بستگی به تعداد مردانشان داشت. ( وجود تعداد زیاد دختران در یک قبیله بسیار دست و پا گیر بود. زیرا سبب ربوده شدن و یا فرار کردن با مرد مورد علاقهشان به قبایل دیگرو باعث ایجاد بیعفتی و ننگ برای قبیله خود میشدند.) تعلیم و تربیت دختران بر عهده مادرانشان بود، مادر وظیفه داشت، دخترش را با تجربیات گوناگونی که به صورت نسل به نسل به وی منتقل شده بود، آشنا سازد. اکثر دختران عصر جاهلی در سن کودکی، مجبور به انجام کارهای شاقّ و سخت منزل بودند. در موارد اندکی برخی از خانوادههای جاهلی دخترانشان را در سنین کودکی وادار به انجام کارهای منزل نمینمودند و به آنان مهلتی برای بزرگ شدن میدادند، یعنی هنگامیکه دختران این قبیل از خانوادههای نسبتاً شریف اعراب جاهلی، به سن قبل از ازدواج که حدود ۹یا ۱۰سالگی بود، میرسیدند؛ مادران شروع به آموزش دادن نحوه انجام کارهای منزل به دخترانشان، مینمودند.[۵] در عصر جاهلی حتی نوههای پسری نیز بر نوههای دختری برتری داشتند.[۶]
۱-۱-۳ زن جاهلی، مطیع بی چون و چرا
مردان، در عصر جاهلی، رئیس و سالار منزل و زنان فرمانبردار و مطیع آنان بودند. محدوده تسلط مردان بر زنان، تا جایى که مىتوانست زنان را به رهن گـذاشته و یا به فروش برساند. در عربستان قبل از اسلام، قانون «سانا» رواج داشت. «سانا» قانونی بود که بر طبق آن، زن همیشه باید مطیع یک مرد باشد. اعراب عصر جاهلی، زن را موجودی ضعیف درنظر میگرفتند که حتماً بایستی یک مرد از وی حمایت نماید. در دوران خردسالی، پدر و برادر از وی حمایت مینمود و سپس در مراحل بعدی زندگی وی، شوهرش و در زمان فوت شوهر، دائی و اگر وی نبود، پسر عمو و پسرعمه وی مسئولیت حمایت از وی را برعهده داشتند. و اگر پسر زنی بالغ بود، این وظیفه را برعهده میگرفت.[۷]
مردان قیّم طبیعی زن، مسئول تأمین نفقه و مخارج منزل بودند. زن میبایست از شوهرش اطاعت میکرد، مادامیکه اوامر مرد مخالف شئون اخلاقی نبود.. اگر مردی دخترانش را زنده به گور میکرد و یا اینکه پسرانش را میکشت کسی وی را مورد مؤاخذه قرار نمیداد. حتی همسرش نیز با آن همه عواطف مادرى که خداوند در وجودش به ودیعه قرار داده است، حق نداشت مانع وی گردد، زیرا مرد یگانه صاحب اهل خانه بود. فرزندان حقّ هیچگونه اعتراض و مخالفتی نسبت با اوامر پدرشان را نداشتند؛ مگر اینکه فرزندی قویتر از پدرش بود، که آنگاه حق با فرد قویتر بود.[۸]
۱-۱-۴ ارزش شیر مادر در افکار جاهلی
اعراب برای شیر مادر ارزش وتأثیر فراوانی قائل بودند و سعی فراوانی داشتند که طفل شیر مادرش را بنوشد. هرگاه مادری بنا به دلایلی قادر به شیردادن نوزادش نبود، طفل را به دایهای از اقوام نزدیک و یا زنی سالم میسپردند. زمانیکه اعراب قصد تعریف و تمجید از کسی را داشتند از دایه فرد به نیکی یاد میکردند. و چنین میگفتند: «نعمت المرضعه» و «نعمت المُرضعَه مُرضِعته» یعنی؛ احسنت بر کسیکه به تو شیر داده و یا چه زن خوبی بوده کسیکه به تو شیر داده است.[۹] هرگاه نیز قصد داشتند از کسی به بدی یاد کنند، چنین میگفتند: «بئست المرضعه مرضعته» چه فرد بدی بوده کسیکه به او شیر داده است. [۱۰]
این سخن کنایهای جهت نشان دادن تأثیر شیر مادر بر فرزندان بود. اعراب جاهلی هرگاه قصد سخن گفتن از امارت و حکمرانی را داشتند چنین میگفتند: «نعمت المُرضعَه وبئسَت الفاطمه» چه مادر خوبی و چه فرزند بدی، یعنی امارت و حکومت همه اختیارات به حاکم داده است ولی حاکم به شکل بدی از آن بهره برده است. اعراب جاهلی بر اساس اعتقادشان به تأثیر شیر مادر بر نوزاد، به مسئله دایگی بسیار اهمیت میدادند، به خصوص اگر یکی از کودکان رضاعی جزء خانوادههای برتر و شریف در میان اعراب بود به همشیرگی با وی افتخار می کردند.[۱۱]
با وجودیکه خود زن در عصر جاهلی، موجودی بسیار کم ارزشتر از مرد و تقریباً در سطح حیوانات، به حساب میآمد، ولی برای شیر وی ارزشی هنگفت قائل بودند. بنابراین شاید بتوان گفت که مردان در عصر جاهلی نیز به ارزش و اهمیت زنان در زندگی پی برده بودند و فقط جهت ادامه مردسالاری و تسلّط بیچون و چرایشان بر زنان، آنان را محترم نمیشمردند، تا مبادا از پی احترام به آنان، موقعیتشان در خانواده و اجتماع، متزلزل گردد.
۱-۱-۵ زن جاهلی مقهور قدرت جسمانی مرد
همانگونه که ذکر گردید، مردان در عصر جاهلی به اقتضای قوت جسمانی بیشتر و مقاومت زیادشان دربرابر موانع طبیعی وخطرات موجود در اجتماع، سرور و رئیس خانواده به شمار میرفتند، که این برتری جسمانی مردان، سبب نادیده گرفتن حقوق زنان شده بود.[۱۲] از جمله کارهایی که مردان عرب خویشتن را مجاز به انجام آن میدانستند منع زنان از ارث بردن و لذت بردن از لذایذی همچون استمتاع از خمر و غیره در زندگی بود.[۱۳]
همچنین مفاهیمی چون عدل و حق بر اساس قوت و نیروی بدنی برتر تعبیر میشد، یعنی همیشه حق و عدالت با کسی بود که از لحاظ بدنی برتر بود و از قبَل همین نکته، حقوق زنان، دختران، کودکان و مردان عاجز و ناتوان نادیده گرفته می شد.[۱۴] حتی اگر مردان قوی علاقمند به زنی متأهل می شدند، با زور وی را بدست می آوردند، زیرا طبق قانون جاهلی همیشه حق با فرد قوی بود.[۱۵]
۱-۱-۶ سرکوب میل جنسی زنان جاهلی
برخی از اعراب، اقدام به ختنه دختران خویش مینموده تا از این طریق، میل جنسی آنان را کنترل نمایند. در اصل، ختنه دختران کاری نکوهیده و نادرست به حساب میآمد و تا نسلهای متمادی فرد ختنه کننده دختران، مورد نکوهش بود.[۱۶]
در سیره ائمه اطهار(ع) نیز به عدم وجوب ختنه در موارى دختران اشاره شده است:
محمد بن یعقوب، عن عده من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن الحسین بن سعید، عن بعض أصحابه، عن عبدالله بن سنان ، عن أبی عبدالله ( علیه السلام ) قال : الختان سنه فی الرجال ، ومَکرُمه فی النساء.
ازمحمد بن یعقوب، از عدهای امامیه، از أحمد بن محمد، از حسین بن سعید، از بعض أصحابه، از عبدالله بن سنان، عن أبی عبدالله ( علیه السلام ) نقل شده است که ایشان فرمودند: ختنه سنتی است که درمورد مردان صورت میگیرد و بر زنان واجب نیست.
۱-۲حق حضانت کودکان
اعراب جاهلی معتقد بودند حق که سرپرستی و حضانت کودکان در ابتدا متعلق به پدرش است، و پس از فوت پدر، عمو و خانواده پدری کودکان بر دیگران مقدم هستند. این حکم و اعتقاد اعراب جاهلی، برگرفته از این عقیده بود که فقط پدر در پیدایش فرزندان موثر است. قابل ذکر است که دادن حق حضانت کودکان یتیم به عموها گاهی ممکن بود سبب ایجاد منازعه و مخاصمهای بین عموزادهها بر سر تقسیم ارث گردد.[۱۷]
۱-۳ افتخار به پسران
اعراب از تولّد نوزاد پسر، بسیار خوشحال شده و از تولد نوزاد دختر غمگین و ملول میگشتند. هنگام تولّد پسران ولیمه میدادند و کثرت پسران را مایه فخر و مباهات خویش میدانستند. به همین دلیل اگر داماد از اقوام و نزدیکان عروس بود، عروس را با دعای زایمان راحت، دارا بودن پسران فراوان و پیدایش نسل متعدد و جاویدان از وی، به سوی منزل داماد بدرقه میکردند و اگر داماد از قبیلهای دیگر بود چنین دعایی در حق عروس انجام نمیکردند.[۱۸]
۱-۴زن در افکار عمومی جاهلیت
برخی از علمای لغت، از کنایاتی که اعراب جاهلی درباره زنانشان به کار میبردند، چنین یاد می کنند: «السُعلاه: العَجائِز والخِیل، وقیل السعالی: النِساءُ الصاخِباتَ البَذیئاتَ»: «سعالی» به زنان عاجز و مسن، اطلاق میشد و همچنین به زنان زشت چهره، بدخلق و دشنام دهنده، «سعالی» گفته میشد. همچنین اعراب با کنایاتی از جمله؛ کفش، خانه، بز، گوسفند، گل خوشبو و غیره از زنان نام میبردند.[۱۹]