۲-۱) مبانی نظری تحقیق
۲-۱-۱)مرور بر ادبیات سود
۲-۱-۱-۱)تئوری سود [۱]
تئوری و نحوه محاسبه سود یکی از مهمترین مفاهیم مورد توجه و مهم در کانون ادبیات حسابداری و مدیریت است. اقتصاددانان برای بهبود مفاهیم سود و انطباق آن با مشاهدات دنیای واقعی کوشش زیادی کرده اند اما در حل مسائل مربوط به اندازه گیری سود موفقیت چندانی نداشته اند لیکن حسابداران برای اندازه گیری سود قواعد دقیقی را به کار گرفته و به موضوع نزدیکی آن به مفاهیم اقتصادی نیز توجه چندانی نکرده اند. در نتیجه مفهوم سود هنوز هم دستخوش تفسیرهای گوناگونی قرار می گیرد .
عکس مرتبط با اقتصاد
۲-۱-۱-۲)مکاتب سود
اصولاً در مورد محاسبه بهتر یا دقیق تر سود شرکت ، سه مکتب فکری وجود دارد :

 

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

 

مکتب کلاسیک ها که ویژگی آن رعایت فرض واحداندازه گیری به عنوان یک امر بدیهی و رعایت اصل بهای تاریخی است . معمولاً این روش را حسابداری مبتنی بر بهای تاریخی یا حسابداری سنتی می نامند و مکتب کلاسیک ها سود حسابداری را سود شرکت می داند .
حسابداری

 

مکتب نئوکلاسیک ها که ویژیکی آن رعایت نکردن فرض واحد اندازه گیری به عنوان یک امر بدیهی است و در روش مزبور به تغییر در سطح عمومی قیمت توجه و اصل بهای تاریخی رعایت می شود. معمولاً روش مزبور را حسابداری مبتنی بر بهای تاریخی تعدیل شده بر مبنای سطح عمومی قیمت می نامند و پنداشت مکتب نئوکلاسیک ها از سود شرکت­، سود حسابداری تعدیل شده بر مبنای سطح عمومی قیمت است­.

مکتب افراطی ، از ویژگی آن این است که ارزش جاری را مبنای محاسبه و تعیین ارزش قرار می دهد . این مکتب به دوشکل است. در یک شکل، صورت های مالی مبتنی بر ارزش جاری را با توجه به تغییر در سطح عمومی قیمت تعدیل نمی کنند. روش مزبور را معمولاً حسابداری بر مبنای ارزش جاری می نامند . از دیدگاه این مکتب سود شرکت همان سود بر مبنای ارزش جاری است. در شکل دوم از مکتب افراطی صورت های مالی مبتنی بر ارزش جاری را با توجه به تغییر در سطح عمومی قیمت تعدیل می نمایند. معمولاً روش مزبور را حسابداری ارزش جاری تعدیل شده بر مبنای سطح عمومی قیمت می نامند، از دیدگاه این مکتب سود شرکت برابر با سود جاری تعدیل شده است.

۲-۳ کاربردهای مختلف سود
۱ ) سود به عنوان مبنایی برای محاسبه مالیات و توزیع مجدد ثروت بین افراد است. یک نوع سود را سود مشمول مالیات می نامند و با توجه به مقرراتی که قوانین پولی دولت تعیین می کنند، محاسبه می شود.
۲ ) سود به عنوان راهنمایی که بر اساس آن سیاست های مربوط به سود تقسیمی و نگهداری سود تدوین می شود. مورد نظر است. سود را به عنوان شاخصی از بیشترین مبلغی می دانند که می تواند به صورت سود تقسیمی، توزیع یا در شرکت دوباره سرمایه ­گذاری و یا برای گسترش دادن شرکت در سازمان نگهداری شود . به سبب تفاوت بین حسابداری تعهدی و حسابداری نقدی، یک سازمان می تواند مبلغی را به عنوان سود شناسایی (ثبت) کند و از سوی دیگر وجوهی در دست ندارد که به عنوان سود تقسیمی پرداخت نماید. از این رو، شناسایی (ثبت) سود به خودی خود ، پرداخت سود تقسیمی را تضمین نمی نماید. قدرت نقدینگی و چشم انداز سرمایه گذاری دو متغیر دیگر هستند که برای تعیین سیاست های تقسیم سود لازم می باشند.
۳) سود به عنوان راهنمایی برای سرمایه گذاری و تصمیم گیری می باشد. معمولاً چنین فرض می شود که سرمایه­داران می کوشند با توجه به درجه قابل قبولی از ریسک ، بازده مبلغی را که سرمایه گذاری می کنند، به حداکثر برسانند.
کمیته گزارشگری برون سازمانی وابسته به انجمن حسابداری آمریکا براین باور بود که
توانایی سازمان در پرداخت سود تقسیمی تابعی از متغیرهای زیر است:
– خالص جریان های نقدی حاصل از عملیات
– جریان های نقدی غیرعملیاتی
– جریان نقدی حاصل از تغییر در سطح یا میزان سرمایه گذاری به وسیله سهامداران و اعتبار دهندگان
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
– جریان های نقدی حاصل از سرمایه گذاری در دارایی ها
– جریان های نقدی حاصل از رویدادهای تصادفی
– نگرش مدیریت نسبت به موجودی اقتصادی
– سیاست سود تقسیمی که به صورت نقد پرداخت می شود
ولی تردیدی نیست که نمی توان با بهره گرفتن از سود حسابداری بسیاری از این متغیرها را پیش بینی کرد. گذشته از این، به تدریج برمفهوم جریان نقدی­(و نه برسود ) تاکید می شود.
۴ ) سود به عنوان یک ابزار یا وسیله پیش بینی کننده که افراد را در امر پیش بینی سودها و رویدادهای اقتصادی یاری می دهد، مورد تصور است. در واقع ثابت شده است که برای پیش بینی مقادیر سود می توان از دو مبنا­(­برمبنای بهای تاریخی و ارزش جاری­)­استفاده کرد. سود شامل نتیجه های­«­عملیاتی یا سود عادی » و نتیجه های « غیرعملیاتی یا سود و زیان غیرعملیاتی ناشی از رویدادهای غیرمتقربه » می شود، که مجموع آنها با سود خالص برابر است . فرض بر این است که سود عادی امری جاری و مستمر است ولی سود و زیان غیرعملیاتی ناشی از رویدادهای غیرمترقبه چنین نیست. تحقیقات نشان می دهد که برای پیش بینی سود آینده، سود عادی یا جاری نسبت به سود خالص برتری دارد زیرا گاهی مدیریت برای موجه نمودن روند سود و حفظ قیمت سهام و سهامداران­، اقدام به هموار سازی سود می نماید . هموار سازی سود چنین تعریف شده است­:­« کاستن آگاهانه از نوسان های سود و رساندن آن به سطحی که برای یک شرکت عادی باشد ­»­. تعریف مزبور به این معنی است که بین تعداد زیادی رویه حسابداری و معیارهای اندازه گیری ، یکی را انتخاب کرد تا رفتار نوسانی سود حسابداری به حداقل ممکن برسد .
۵ ) سود به عنوان معیاری از کارایی منظور می گردد. سود معیاری از مباشرت مدیریت بر منابع شرکت و کارایی مدیریت در به انجام رساندن امور شرکت است. در گزارش هیات استانداردهای حسابداری مالی این موضوع به بهترین شکل ممکن ارائه شده است و چنین بیان شده که­« یکی از هدف های صورت های مالی این است که در مورد قضاوت درباره توانایی مدیریت­، از نظر استفاده بهینه یا اثربخش از منابع شرکت و جهت دادن به عملکرد در راستای دستیابی به هدف اولیه شرکت­، که با گذشت زمان بالاترین مقدار نقد به مالکان بازگرداند­، اطلاعاتی مفید ارائه نماید­». فرض بر این است که نخستین هدف مدیریت این است که سود هرسهم را به حداکثر ممکن برساند­. در واقع الگوی به حداکثر رساندن رفاه سهامداران به وسیله الگوی به حداکثر رساندن رفاه مدیریت به چالش طلبیده می شود­.
الگوی به حداکثر رساندن رفاه مدیریت بدین معنی است که امکان دارد مدیریت بکوشد از طریق به حداکثر رساندن فروش­، دارایی ها­، نرخ رشد شرکت یا فایده ای که نصیب وی می شود­، حقوق و مزایای خود را به حداکثر برساند­.
۲-۴) مفاهیم سود
مفهوم سود اساساً یک مفهوم حسابداری است که بخش اعظم تلاش حسابداران در جهت اندازه گیری آن معطوف می گردد. سود از جمله برترین شاخص های اندازه گیری فعالیت های یک واحد اقتصادی و تصمیم گیرندگان اقتصادی بالقوه و بالفعل می باشد. در این خصوص تعاریف مختلفی از سود وجود دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:
سود یا زیان خالص حسابداری عبارت است از تغییر در حقوق صاحبان سهام، یعنی تغییر در خالص دارایی های یک واحد تجاری طی یک دوره مالی که از فعالیت های انتفاعی و مستمر واحد تجاری و عملیات فرعی، رویدادهای تصادفی و سایر عملیات، رویدادها و شرایط موثر برواحد تجاری غیر از منابع صاحبان سهام ناشی از سرمایه گذاری توسط صاحبان سهام و توزیع منابع بین آنان است.
تعریف دیگر سود (زیان) خالص عبارت است از مازاد (یا کمبود) درآمدها نسبت به هزینه ها برای یک دوره حسابداری معین که معرف افزایش (کاهش) خالص در حقوق صاحبان سهام و ناشی از فعالیت های انتفاعی مستمر واحد تجاری و عملیات فرعی، رویدادهای تصادفی و سایرعملیاتف رویدادها و شرایط موثر بر واحد تجاری است که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری شناسایی و اندازه گیری می شود.
گودفری[۲] (۱۹۹۲) و همکارانش در کتاب ­« تئوری حسابداری » سود را اینگونه تعریف می کند:
« هنگامی که حقوق صاحبان سرمایه بر حسب ارزش و در یک مقیاس معین بیان گردد سود عبارت از تغییر در سرمایه (حقوق صاحبان سهام) یک واحد انتفاعی بین دو دوره زمانی باستثنای تغییرات ناشی از سرمایه گذاری و توزیع سود به صاحبان سهام است ».
۲-۱-۱-۴) مفهوم سود حسابداری
از دیدگاه عملی سود حسابداری را بدین گونه تعریف کرده اند:
تفاوت بین درآمد تحقق یافته ناشی از معامله های دوره و بهای تمام شده منقضی شده مربوطه.. تعریف مزبور بیانگر این است که سود حسابداری دارای پنج ویژگی است :
۱) سود حسابداری مبتنی بر معامله های واقعی است که شرکت آنها را انجام داده است. برحسب سنت، حرفه حسابداری برای محاسبه سود از روش معاملاتی استفاده کرده است. این معامله می تواند درون سازمانی یا برون سازمان باشد.
۲) سود حسابداری بر مبنای فرض دوره زمانی، به عنوان یک امر بدیهی ، قرارد دارد و به عملکرد مالی شرکت در طی یک دوره زمانی مفروض یا مشخص اشاره دارد.
۳) سود حسابداری که بر مبنای اصل تحقق درآمد قرارداد، ایجاب می کند تا درآمد تعریف شود، آن را اندازه گیری و ثبت نمود
۴) سود حسابداری ایجاب می کندکه بهای جاری را بر حسب بهای تاریخی اندازه گیری کرد، یعنی باید اصل بهای تاریخی را به صورت دقیق رعایت نمود. یک دارایی بر مبنای بهای تمام شده ( بهای خرید ) ثبت می شود تا زمانی که فروش تحقق یابد، و در آن زمان هرنوع تغییری در ارزش ثبت می شود.
۵) سود حسابداری ایجاب می کند که درآمدهای تحقق یافته دوره در رابطه با هزینه های مربوط، مناسب یا ذیربط مورد توجه قرار گیرند. از این رو، سود حسابداری بر مبنای اصل تطابق قرار دارد. اصولاً برخی از هزینه ها، هزینه دوره هستند که به درآمد تخصیص می یابند و برخی دیگر به صورت دارایی به دوره بعد منتقل می شوند.
برخی از انتقادهایی که برسود حسابداری در قالب سنتی آن وارد آمده به شرح زیر می باشند:
۱) هنوز فرمول روشنی برای محاسبه سود حسابداری ارائه نشده است.
۲) سود حسابداری یک معیار کوتاه مدت است و منافع بلند مدت را مد نظر قرار نمی دهد، به گونه ای که ممکن است سود فعلی به قیمت از دست دادن سودهای آتی تحصیل شده باشد.
۳) سود حسابداری ، ارزش زمانی پول و تغییرات در سطح قیمت ها را در نظر نمی گیرد.
۴) سود حسابداری به دلیل اینکه مبتنی بر روش های اختیاری حسابداری تعهدی و برآوردها می باشد، می تواند تحت تاثیر فنون و روش های مختلف مدیریت سود قرار گیرد.
۵) تغییر سطح قیمت ها ، معنای سود محاسبه شده بر مبنای پول تاریخی را تغییر داده است
۶) سود حسابداری، هزینه فرصت سرمایه گذاری در سهام شرکت را در نظر نمی گیرد ، به
گونه ای که در صورت لحاظ نمودن آن ممکن است سهامداران نه تنها سود نبرند، بلکه متحمل زیان نیز بشوند.
۷) سود حسابداری، ریسک یا مخاطره سود را در نظر نمی گیرد.
۸) شاید سایر اطلاعات در مقایسه با سود حسابداری، برای تصمیم ­گیری های سرمایه ­گذاران و سهامداران مفیدتر باشد.
مفهوم سود اقتصادی
آدام اسمیت[۳] نخستین اقتصاددانی بود که سود را به عنوان افزایش ثروت تعریف کرد. بیشتر کلاسیک ها ، به ویژه مارشال[۴] به پیروی از اسمیت به مفوم سرد توجه کردند و آن را به مفهوم یا تصوی که از شیوه عملیات تجاری یا کسب و کار داشتند، مربوط نمودند.
سود اقتصادی از تفاوت مجموع درآمدها و مجموع هزینه های فرصت بدست می آید. هزینه های فرصت همواریه بیش از هزینه های دفترداری و حسابداری هستند. سود اقتصادی از صنعت به صنعت متفاوت می باشد . پنج نظریه بسیار معروف در حوزه کسب و کار از سود اقتصادی پشتیبانی می کنند که عبارتند از : ( گلد[۵] ، ۲۰۰۸ )
* نظریه خطرپذیری[۶] : هنگامی که مالکان شرکت اقدام به سرمایه گذاری در شرکت می کنند آنها مسئولیت مقدار معینی از ریسک را می پذیرند . برای جبران این مقدار ریسک در سرمایه گذاری شان ، شرکت به یک متوسط بازده سود اقتصاد بالایی نیاز دارد . برای مثلا شرکت دارای سرمایه گذارانی مانند سرمایه گذاران مشترک ( ریسک پذیر)[۷] یا سرمایه گذاران مالک[۸] می باشد .
* نظریه تعادل پویا[۹] : هرشرکتی باید برای به دست آوردن نرخ سود عادی خود تلاش کند . به هر حال ، هر شرکتی فرصتی برای به دست آوردن نرخ های سطوح بالا یا پایین سود در هرزمانی دارد .
* نظریه امتیاز انحصاری[۱۰] : ممکن است شرکتی در یک مقطع زمانی فرصت یابد بر صنعت مربوطه چیره شود و نرخ بازده بالایی را به مدت زمان طولانی به دست آورد . این گونه شرکت ها تمایل دارند که با بهره گرفتن از صرفه جویی به مقیاس[۱۱] ، کنترل منابع طبیعی ضروری ، کنترل حق انحصاری معنوی[۱۲] و یا محدودیت های دولتی مدت زمانی بر بازار تسلط یابند . مانند شرکتهای فعال در صنایع همگانی از قبیل آب و برق و تلفن .
* نظریه نوآوری[۱۳] : هرشرکتی ممکن است سودهای عادی بسیار بالایی را به دلیل ارائه نوآوریهای موفق خود مانند حق الاختراع به دست آورد . مانند شرکت آسترازنکا[۱۴] در صنعت داروسازی
* نظریه کارایی مدیریت [۱۵] : یک شرکت ممکن است قادر باشد متوسط سود بالایی را بدلیل داشتن تیم رهبری قدرتمند کسب کند . چنین سازمانی سود خود را از طریق اثربخشی و کارایی عملکرد تیم مدیریت به دست می آورد مانند شرکت جنرال الکتریک تحت رهبری جک ولش[۱۶] .
فیشر ، لیندال[۱۷] ، و هیکس[۱۸] درباره ی ماهیت مفهوم اقتصادی سود یک دیدگاه جدید و عمده ارائه کردند .فیشرسود اقتصادی را بدین گونه تعریف کرد:« یک سلسه ازرویدادها که به حالت های مختلف مربوط می شوند :لذت بردن از سود روانی ، سود واقعی وسود پولی ». سود روانی عبارت است از مصرف واقعی شخص از کالا وخدماتی که موجب لذت روانی تامین خواسته ها می شوند .سود روانی یک مفهوم روان شناختی است که نمی توان آن رابه صورت مستقیم اندازه گیری کرد ،ولی از طریق سود واقعی می توان به آن نزدیک شد وآن را به صورت تقریبی بیان کرد.سود واقعی عبارت است ازبیان رویدادهایی که موجب بروز یا افزایش لذت های روانی می شود. سود واقعی می توان به بهترین شکل ممکن ازطریق هزینه زندگی اندازه گیری کرد.به بیان دیگر پرداخت پول برای خرید کالاها وخدمات ،قبل یا پس ازمصرف،می توان رضایت حاصل شده از طریق لذت روانی ناشی از سود رامحاسبه کرد .از این رو ،سود روانی ،سود واقعی وبهای زندگی سه مرحله متفاوت از سود هستند. سرانجام، سود پولی نمایانگر همه ی پول های است که دریافت می شوند ،با قصد این که برای مصرف، جهت تامین بهای زندگی به مصرف برسند. با وجود این، سود روانی اساسی ترین پایه ی سطح سود را تشکیل می دهد وسود پولی مرحله ای از سود است که اغلب آن را « سود » می نامند. ” فیشر” چنین تصور کرد که برای حسابداران سود واقعی (نسبت به بقیه) عملی وکاربردی بیشتری دارد.
” لیندال” مفهوم سود را در قالب « سود تضمین شده (بهره )» بیان کرد ومقصود، افزایش مستمر کالاهای سرمایه ای در طول زمان (باگذشت زمان) است. پس انداز را به صورت تفاوت بین بهره و مصرف مورد انتظار در یک دوره زمانی مشخص می پندارند .این دیدگاه باعث شد که مفهوم پذیرفته شده ی سود اقتصادی در قالب مصرف به اضافه ی پس اندازی که انتظار می رود در طی یک دوره ی زمانی مشخص به وجود آید ، مطرح شود.
“هیکس” با بهره گرفتن از مفاهیم ارائه شده به وسیله ی “فیشر” و “لیندال” تئوری عمومی « سود اقتصادی » را ارائه نمود، که بدین صورت تعریف می شود ؛ سود شخصی یک نفر به گونه ای که او « طی یک هفته بیشترین مبلغ را به مصرف برساند وانتظار داشته باشد که در پایان هفته میزان رفاه یا خوشبختی وی به اندازه آغاز هفته باشد » . این مفهوم از سود همواره مورد بحث صاحب نظران بوده است . ولی مسئله ای که در مورد این تعریف به وجود آمده ، نبود توافق نظر یا اجماع در مورد تفسیر عبارت « خوشبختی» یا « رفاه » می باشد . قابل قبول ترین تفسیر در مورد حفظ یا نگهداشت سرمایه ارائه شده است که در چنین حالتی سود مورد نظر طرفداران “هیکس” عبارت است از بالاترین مبلغی که می توان در یک دوره زمانی مشخص به مصرف رسانید و سرمایه کماکان دست نخورده باقی بماند .
با توجه به مطالب بالا سود حسابداری به صورت خلاصه عبارت است از:
استهلاک حسابداری – هزینه ها – درآمدها = سود حسابداری
مفاهیم سود از دیدگاه هندریکسن
هندریکسن مفهوم سود را در سه سطح ساختاری، معنایی و رفتاری مورد بررسی قرار داد:

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 09:21:00 ب.ظ ]