۵- مشارکت و وفاق: مشارکت وسیع در تصمیمگیری یکی از پیشنیازهای توسعه پایدار است و موجب مشروع بودن تصمیمها، برنامه و پشتیبانی در اجرای آنها میشود. مشارکت به نوبهی خود یک هدف است و اصل اساسی برابری را برآورده میسازد و میتواند سبب وفاق در مورد آرمان بلندمدت و حرکت به سوی پایداری شود.
۶- مردممحور: محور بودن انسان یک اصل اساسی است که با پارادایم پایداری و فلسفه آن و نیز با اصل مشارکت و وفاق همخوان است.
۷- برنامه جامع حرفهای و تلفیق: فعالیتها و برنامههای توسعه پایدار با گسترش مداوم همه ابعاد را دربرگرفته و یک نظام تلفیقی مناسب از همه فعالیتهای مرتبط ضروری و نیز فعالیتهای کوتاهمدت تا بلندمدت را به وجود میآورد. یک مبحث مهم دیگر در برنامهریزی توسعه پایدار قبول مفهوم چرخهای در برنامهریزی است. این به آن معنا است که کار برنامهریزی یکباره به اتمام نمیرسد و لذا هیچ ضرورتی برای لحاظ همه موارد ضروری از همان اول نیست و میتوان از ساده و کم شروع کرد تا در چرخههای بعدی تکمیل شود.
۸- دید سیستمی و کلگرایانه: توسعه پایدار با نگرشهای تکبعدی یا تکعاملی همخوان نیست و به لحاظ تلفیق اهداف مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و سیاسی توجهی کلگرایانه دارد و در بررسی پایداری درونی و بیرونی سیستم از دید سیستمی استفاده میکند.
۹- ساخت بر روی آنچه وجود دارد: دلیلی وجود ندارد که همه چیز از ابتدا شروع شود. خاصیت چرخهای برنامهریزی توسعه پایدار این است که میتوان از پایه موجود(مثل یک برنامهریزی در حال اجرا) شروع کرد و در طی چرخهها آنها را کامل کرد.
۱۰- انعطافپذیری: انعطافپذیری، قدرت و ظرفیت یک نظام در حفظ موجودیت خود در مقابل اختلافات و تغییرات بیرونی است. این تغییرات که ممکن است اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی یا سیاسی باشد، دو نوع اثر متفاوت دارند: فشار و ضربه یا شوک. سیستم در صورتی پایدار است که علیرغم وارد آمدن فشار و ضربه یا شوک، توانایی حفظ وضعیت خود را داشته باشد.
۱۱- استفاده عاقلانه از منابع: به معنای استفاده از منابع تجدیدپذیر در حد تجدیدپذیری و رعایت کارایی در مصرف منابع تجدیدناپذیر میباشد. کارایی مصرف منابع نیز به معنای افزایش میزان تولید به ازای واحد مصرف منابع، کاهش هزینه، کاهش مصرف و استفاده بهینه و بهرهوری بالا است.
۱۲- تفکر جهانی و عمل محلی: جهانی اندیشه کن و محلی عمل کن، شعار اصلی توسعه پایدار است و توسعه پایدار جز با توجه واقعی و کافی به مشکلات محلی و حل آن از طریق مشارکت ذینفعان از یک طرف و همکاریهای بینالمللی از طرف دیگر حاصل نمیشود(زاهدی و نجفی، ۱۳۸۵؛ یونسکو؛ کریکپاتریک[۲۲]، ۲۰۰۱؛سازمان همکاری و اقتصادی توسعه، ۲۰۰۱).
در حوزه توسعه پایدار به دلیل همپوشی ابعاد متفاوت حیات طبیعی، انسانی و اقتصادی اتخاذ روش تحلیل سیستمی و همه جانبه بر مبنای راهبردهای توسعه پایدار، در شناخت بهتر عناصر، رفتار و عملکرد اجزاء سیستم و همچنین نحوه تعامل آن با محیط پیرامون گریز ناپذیر است(رکن الدین افتخاری و همکاران، ۱۳۸۹). به علاوه برای پیریزی اصول توسعه پایدار مبنا قرار دادن دیدگاه راهبردی به عنوان قلب تپنده در قالب فرایند برنامهریزی برای نیل به جامعه آرمانی انسانی، که توان بالایی از سازگاری و انطباق با محیط به جهت درک و آگاهی از اهمیت استراتژیک آن در فرایند توسعه دارند، ضروری میباشد(نصیرپور، ۱۳۸۵: ۱۱).
نظام سلامت از منابع حیاتی توسعه است که به منظور توانمندسازی هر جامعه باید شرایطی فراهم نمودکه دردسترس عموم باشد باشدتاباایجادجامعه ای سالم زمینه رابرای طی نمودن سایرمراحل پیشرفت نیزفراهم نمود. در توسعه پایدار دقیقاً با توجه به جایگاه ویژه برنامه ریزی استراتژی در تحلیلها و پژوهشهای سالهای اخیر بسیاری از برنامهها ی توسعه به خصوص برای قرن بیستویکم به گونهای بابرنامه ریزی استراتژیک درسازمانها پیوند خورده است ووزارت بهداشت ودرمان هم ازاین قاعده مستثنی نیست. پیشرفت به گونهای روزافزون به خدمات ارائه شده بستگی خواهد داشت و مرورزمان وتغییرات پیش رومردم را در جوامع مختلف هشیارتر، باسوادتر، آمادهتر، مسئولتر، نقادتر و اخلاقیتر میکند و از اینرو این عوامل برترین آرمانهای بشری است و در نتیجه حیاتیترین ابزار در مسیر نیل به توسعه پایدار تلقی میشود. بر این اساس با توجه به تغییرات، چالشها و ضرورتها بیمارستان امام رضا(ع) نیز با توجه به این شرایط موجود، نیازمند برنامهریزیهای جامع، همه جانبه و آینده نگر است که بتواند با توجه به تغیرات به وجود آمده بهترین راهکارها و حرکت فراکنشی داشته باشند.
۲-۲ نظام بهداشت ودرمان وبیمارستان امام رضا(ع)
سیاست بخش بهداشت بطور کلی فراهم کردن بستر مناسب برای افزایش مشارکت جامعه در تصمیم گیری، اجرا و ارزشیابی خدمات بهداشتی درمانی بوده است. در راستای مهمترین هدف استراتژیک وزارت متبوع که ارتقاء سلامت و ایجاد شرایط لازم برای دسترسی عادلانه و فراگیر آحاد ملت به خدمات بهداشتی، درمانی مناسب می باشد، گامهای موثری در کنترل، ریشه کنی و حذف بیماریهای واگیر و غیرواگیر با ارتقاء سطح کیفی خدمات بهداشتی – درمانی و به منظور جلب رضایت خدمت گیرندگان صورت گرفته است. بهداشت ودرمان در قرن اخیر با ویژگیهای خاصی در محیط اجتماعی، اقتصادی، تکنولوژیکی مانند، پیچیدگی و آیندهای نامطمئن و غیر قابل پیشبینی روبهرو شده است ودر بیشتر کشورها با انبوهی از مسائل و چالشها مواجه است که سالیان متمادی افزوده و حل نشده است و لذا در یافتن مسأله اولویتدار از میان انبوه و گسترهای از مسائل و شرایط، منابع و مبانی به یک استراتژی کلان که محصول پیش بینی است نیاز دارد و نفوذ روز افزون علم و فناوری در زندگی فرد و جامعه چنین ایجاب میکند که انسان، جهان را از دیدگاه علوم درک کند و فنونی را به کار برد که دائما در حال تکامل هستند.
بحث تغییر و نوآوری به خصوص در دهه ۱۹۸۰ بحث روز دنیای علم و جهان بوده و دنیای امروزه، دنیای تغییرات است.بنابراین برای برنامه ریزی خیلی مهم است که سازمانها اهدافشان را مشخص کنند و با چالشهایی که در برنامه ریزی با آن مواجه میشوند، توجه کنند. وآنچه که سالها کمبود آن در حوزه برنامهریزی و مدیریت احساس میشود فقدان برنامه ریزیهای شفاف، دقیق، قابل اندازه گیری، راهبردی، و ارزیابی برای آینده است. واضح است که اقتصاد اطلاعاتی جدید با توسعه سریع در جوامع و فناوری چالشهای زیادی برای برنامهریزان در دنیا ایجاد میکنند، چنین چالشهایی به اطلاعات گسترده که مستلزم برنامه ریزی دقیق و کامل است نیازمند میباشد.(رضایی، ۱۳۸۴).
وزارت بهداشت ودرمان نیز با توجه به وظیفهی خطیری که بر عهده دارد نیازمند داشتن برنامهریزیهای منسجم، هماهنگ و دورنگری است که تمام شرایط اجتماعی، سازمانی، فردی و تغییرات درونی و بیرونی محیطی را شناسایی کند و بر اساس آینده مطلوب که همان استفاده بهینه، کارآمد و بهرهور از تمام منابع و امکانات در اختیاراست حرکت کند که این نوع برنامهریزی را برنامهریزی استراتژیک گویند.
بیمارستان ۵۱۵ تخت خوابی امام رضا (ع)کرمانشاه نیزکه تابع سیاستهای وزارت بهداشت درمان وآموزش پزشکی می باشد بزرگترین, مجهزترین و مدرن ترین مرکز آموزشی درمانی و تحقیقاتی در منطقه غرب و شمال غرب کشور می باشد.این مرکز همواره جدیدترین و علمی ترین روش های آموزشی, درمانی, توانبخشی, تشخیصی و پژوهشی را متناسب با نیازها و انتظارات مشتریان و در راستای ارتقاء سلامت جامعه ارائه می دهد که با تکیه بر تجربه و دانش نیروی کارآمد مجرب و متعهد و مدیریت بر منابع در تشخیص و پیش بینی نیازها متناسب با شرایط ایجاد شده پیش گام بوده و مفتخر به تکریم ارزش انسان و کرامت والای اوست.
این بیمارستان دارای ۱۰ طبقه می باشد که در طبقه اول آن اورژانس ،ارولوژی سرپایی، پیوندکلیه، رختشویخانه، واحد استریل مرکزی، انبارهای بیمارستان ،بخش فیزیوپاتولوژی و کالبد شکافی, در طبقه دوم مهدکودک، پاویونهای دستیاران، آزمایشگاه، رادیولوژی، MRI ،بانک خون، داروخانه ،مددکاری، روابط عمومی، تکثیر، کارشناسان بیمه، ترخیص ,در طبقه سوم درمانگاهها ی تخصصی، مرکزمهارتهای بالینی، پذیرش، معاونت آموزشی، دفتر مدیریت پرستاری ،حراست، واحدرسیدگی به شکایات ،تغذیه ، واحد رستوران و تریا ،کتابخانه سایت اینترنت, در طبقه چهارم اتاقهای عمل جراحی، و بخش مراقبتهای ویژه جراحی قلب و توراکس و امور اداری ،دفتر ریاست و مدیریت, در طبقه پنجم جراحی زنان NICU زایشگاه, در طبقه ششم بخشهای اطفال ۱و۲ وبخش PICU و واحد مرکزی رایانه وHIS, در طبقه هفتم بخشهای مراقبتهای ویژه بزرگسالان ICU، واحد تنفس، بخشهای جراحی عمومی،نرولوژی وارتوپدی,در طبقه هشتم بخشهای سی سی یو ،اکوکاردیوگرافی ، Post CCU ، رادیوتراپی وشیمی درمانی وگوش وحلق و بینی وچشم,در طبقه نهم بخشهای داخلی ۱و۲ و در طبقه دهم بخشهای عفونی، ارولوژی بستری قرار دارند.
این بیمارستان شامل تجهیزات وبخش های پیشرفته می باشد که عبارتند از بخش فوق تخصصی رادیولوژی و پرتونگاری مجهز به Camera , MRI Gama ، سونوگرافی و CT scan, بخش فوق تخصصی سنگ شکن, بخش فوق تخصصی Temperory Pacemaker, بخش آزمایشگاه وکلینیکال پاتولوژی مجهز به مدرنترین تجهیزات تشخیصی, بخش فوق تخصصی آندوسکوپی, بخش فوق تخصصی اندیورولوژی مجهز به دستگاه لیزرهلیوم, بخش فوق تخصصی اعمال جراحی چشم phacoe و لیزر, بخش فوق تخصصی اعمال جراحی،آرتروسکوپی، مدیاستینوسکوپی, بخش فوق تخصصی دیالیز با مدرنترین دستگاه دیالیز, بخش فوق تخصصی پیوند کلیه, بخش فوق تخصصی مراقبتهای ویژه جراحی توراکس و قلب, بخش فوق تخصصی تنفس مجهز به مدرنترین دستگاه های ونتیلاتور, انتقال آزمایشات با روش Air Transport tube, بخش مهارتهای بالینی مجهز به انواع مانکنهای مختلف آموزشی, سایت اینترنت مجزا و مستقل و کتابخانه مجهزو سیستم HIS فعال درتمامی واحدها.سیستم های جراحی چشم Posterior Bitrectomy ,Cold phaco و سطستم آنژیوگرافی تجهیزات پیش بینی شده در این مرکز می باشند.
بنابراین باتوجه به جایگاه بیمارستان امام رضا(ع)اینمرکزنیزبانشات گرفتن ازسیاستهای وزارت بهداشت ودرمان بعنوان بزرگترین مرکزآموزشی درمانی غرب کشوربابهره گیری ازسرمایه های ارزشمندمنابع انسانی،روش های نوین علمی ،تجهیزات پیشرفته ومدیریت دانایی محورمنطبق باآخرین استانداردهای موجودروزخدمات ایمن وقابل اعتمادرادرعرصه تشخیص،درمان،آموزش وپژوهش بمنظورارتقاءسطح سلامت جامعه وجلب مشارکت ذینفعان ارائه مینمایدکه لازمه اینکارداشتن برنامه ریزی استراتژیک متناسب باتغییرات وسطح نیازهای جامعه میباشد۰
۲-۳ برنامه ریزی استراتژیک
۲-۳-۱ استراتژی[۲۳]
کلمه استراتژی که قدمتی از یونان و روم قدیم دارد، به هنر جنگ اطلاق میشود و عبارت است از اعمال تدابیری سرنوشتساز به منظور کسب برتری و شکست دشمن. واژه استراتژی از ریشه یونانی(strategema) به معنای فرمانده ارتش، مرکب از stratus به معنی ارتش و ago به معنی رهبری گرفته شده است. در ارتش اغلب به معنای به نظم درآوردن گروهها و دسته ها قبل از درگیری عملی به کار میرفته است و برای بدست آوردن اهداف جنگی که مخفی شده بود از دشمن به کار گرفته میشد(مگزلی[۲۴]، ۲۰۰۳: ۴۵).
مفهوم راهبرد در قرن بیستم میلادی در حیطه اقتصاد نیز وارد گردید و در نیمه دوم این قرن وارد مباحث مدیریت و سازمانهای دیگر گردید(مراد حسینی، ۱۳۸۴: ۳-۲). یک استراتژی عبارت است از برنامههای جامع و همهجانبه که نشان میدهد سازمان یا موسسه چگونه به مأموریت و هدفهای خود دست مییابد(هانگر[۲۵]، ۲۰۰۷: ۷). دفت میگوید استراتژی عبارت است از یک برنامه برای ایجاد رابطه متقابل با عوامل محیطی که معمولاً ضدونقیض هستند، جهت تأمین هدفهای سازمان. برخی از مدیران، هدف را مترادف استراتژی میدانند، ولی از دید وی هدف مشخص میکند که سازمان به کجا میخواهد برود و استراتژی شیوه رسیدن به آنجاست(رضوانی، ۱۳۸۹: ۱۹).
شکل(۲-۲): نظریه حرکت از «وضعیت موجود به وضعیت مناسب و در جهت نزدیک شدن به وضعیت مطلوب» مفهوم استراتژی، اعرابی،(۱۳۷۰: ۲۶؛ به نقل از رضوانی، ۱۳۸۹: ۱۹)
نگرش استراتژیک، مسائل و موضوعات را در سطح ذهنی، مفهومی یا نظری در نظر میگیرد. بنابراین استراتژی نیز به صورت ذهنی و مفهومی بیان میشود و هیچگاه نمیتواند به صورت عینی و عملیاتی مطرح شود. بر این اساس استراتژی جهتگیری کلی حرکت به طرف وضعیت مطلوب در سطح ذهنی و مفهومی با نگاه به آینده میباشد(رضوانی، ۱۳۸۹: ۲۰).
مینزبرگ[۲۶](۱۹۸۲) تعریف کوتاهی راجع به استراتژی ارائه داده است. از نظر وی استراتژی عبارت است از الگوی به جریان انداختن تصمیمات و همچنین در سال ۱۹۹۶ استراتژی را به پنج مفهوم که به ۵ P معروف است، بکار برده که عبارتند از: طرح[۲۷]، تمهید[۲۸]، الگو[۲۹]، موقعیت و جایگاه[۳۰] و دیدگاه و چشمانداز[۳۱](محمدزاده، ۱۳۸۹). همچنین آنسف و مکدانل۷(۱۳۸۵) بیان میکند که استراتژی دارای چندین مشخصه متمایز به صورت زیر است:
۱- فرایند طراحی استراتژی به هیچگونه اقدام فوری نمیانجامد. برعکس مجموعهای از جهتگیریهای عمومی را تعیین میکند که بر اساس آن موقعیت سازمان رشد و ارتقا مییابد.
۲- استراتژی از طریق فرایند تحقیق محیط، مجموعهای ازطرحهای استراتژیک را به وجود خواهد آورد. نقش این تحقیق ابتدا، یافتن دقیق زمینههایی است که معیارهای آن را استراتژی تعیین کرده است و دوم کشف و غربال کردن امکاناتی است که با استراتژی طراحی شد، ناهمخوانی دارد.
۳- بر این اساس هرگاه پویاییهای تاریخی یک موسسه، آن را جهت تحقق هدفهایش سوق دهد. یعنی زمانی که فرایند تحقیق بر زمینههای مرجع متمرکز شود، داشتن استراتژی غیرضروری است.
۴- در زمان طراحی و شکلگیری استراتژی تعیین تمام طرحهای امکانپذیر، میسر نیست. بنابراین طراحی استراتژی باید مبتنی بر اطلاعات کاملاً غیرکافی و غیرمطمئن درباره مجموعهای از بدیلها باشد.
۵- هنگامی که در تحقیق، بدیلهای مشخصتری کشف شده، اطلاعات دقیقتری فراهم میشود که ممکن است در حکمت انتخابهای اولیه استراتژی تردید ایجاد کند، لذا استفاده موفق از استراتژی ضرورتاً نیاز به بازیافت(بازخورد) استراتژی دارد.
۶- نظر به اینکه استراتژی و هدفهای اساسی توأماً برای غربال کردن طرحهای پیشنهادی مورد استفاده قرار میگیرد، گاهی مشابه به یکدیگر به نظر میرسند، ولی آن دو کاملاً از یکدیگر متمایزند. هدفهای اساسی، مقاصدی را که موسسه در مورد نیل به آن است نشان میدهد، در حالی که استراتژی وسیلهای است برای نیل به آن، هدفهای اساسی، قواعد تصمیمگیری سطح بالاتری است، ولی استراتژی که به دلیل ارتباط با مجموعهای از هدفهای اساسی اعتبار است، ممکن است با تغییر آن مجموعه از هدفهای اعتبار خود را از دست بدهد.
۷- استراتژی و هدفهای اساسی نسبت به یکدیگر قابلیت جانشینی دارند، هم در مقطع زمانی مختلف و هم در سطوح سازمانی متفاوت. به این ترتیب، بعضی از اجزای عملکرد میتواند هدف اساسی موسسه در مقطعی از زمان و استراتژی آن در موقع دیگر باشد. افزون بر آن با تبیین و تشریح بیشتر استراتژی و هدف اساسی، یک رابطه سلسله مراتبی بین آنها به وجود میآید. به این ترتیب که اجزای استراتژی در مراتب بالاتر مدیریتی هدف اساسی مراتب پایینتر سازمان میشود(صص ۹۸-۹۷). مککینزی[۳۲]«استراتژی را عبارت از درک ابعاد مختلف ساختار سازمان و مبانی رقابت در آن بیان میکند»(غفاریان و عمادزاده۱۳۸۳: ۴۰-۳۹). همچنین غفاریان و عمادزاده، انواع استراتژیها را معرفی میکنند که عبارتند از:
الف- استراتژی فرصتساز: هدف نهایی این استراتژی دست یافتن به منابع نهفته در فرصتهاست و اولین قدم در این راستا درک فرصتهای استراتژیک است. فرصتها را میبایست در محدودهی مأموریت و دیدگاه سازمان جستجو کرد و بدون درک آن هدفگذاری و تدوین استراتژی، امری بیثمر خواهد بود.
ب- استراتژی آگاهانه: در این رویکرد، سازمان اهداف تطابق هرچه بیشتر محیطی، از میان دهها و بلکه صدها استراتژی شناخته شده، مناسبترین را برمیگزیند.
ج- استراتژی آیندهنگر: هنگامی که پارادایم تغییر میکند، قابلیتهای متکی بر قواعد پارادایم قدیم از بین میرود و این مرحله، فرصتی استثنایی برای پیش گرفتن از رقبا بهشمار میآید. برخی سازمانها که به پشتیبانی میاندیشند، بخشی یا تمامی استراتژی خود را بر پارادایم قریبالوقوع استوار میسازند.
د- استراتژی آیندهساز: گاهی انسان به فرصتهایی پی میبرد که تحقق آنها سبب تغییر پارادایم میشود. به بیان دیگر در این رویکرد این استراتژی است که پارادایم و قواعد جدید را حاکم میسازد. استراتژیهای آیندهساز با شکستن قواعد موجود و حاکم کردن قواعد جدید، یک راه میانبر و اختصاصی را در عرصه رقابت میگشاید و سازمان را در برتری مطلقی نسبت به رقبا قرار میدهد.
در یک جمعبندی میتوان بیان نمود که «استراتژی مجموعهای از اهداف اصلی، سیاستها و برنامههای کلی به منظور نیل به این اهداف است، به گونهای که قادر به تبیین این موضوعات باشد که در چه کسب و کاری و چه نوع سازمانی فعالیت میکنیم و یا میخواهیم فعالیت نماییم».
به بیان دیگر، استراتژی مجموعه تصمیمهایی است که یک سازمان اتخاذ می کند. از جمله تعیین اهداف و آرمانها، سیاستها و راهکارهای اجرایی حصول اهداف، تعیین حوزه و گستره فعالیتهای سازمان، تعریف ساختار اقتصادی و نیروی انسانی سازمان. اما تئوری که اینجا مطرح میشود این است که چه زمانی طراحی استراتژی لازم است؟ یکی از شرایط طراحی استراتژی، زمانی است که تغییرات گسسته و سریعتر در محیط فعالیت موسسه رخ دهد که علت آن ممکن است کشف تکنولوژیهای جدید در درون یا برون سازمان یا ظهور ناگهانی رقبای جدید باشد. در چنین شرایطی معیارها وتجربیات شناخته شده، در سازمان برای مواجهه با فرصتها و خطرها کافی نیست. در نبود یک استراتژی هماهنگکننده بسیار محتمل است که با توجه به نقش بسیار حساس بهداشت ودرمان در رشد و توسعه جامعه به موضعگیریهای متفاوت و غیرموثر دست بزنند که مثالهای عینی آن هم اکنون به صورت ملموس دیده میشود.
۲-۳-۲ برنامهریزی استراتژیک
آنچه که سالها کمبود آن در حوزههای مختلف مدیریت و برنامهریزی احساس میشود، فقدان برنامهریزی شفاف، دقیق، قابل اندازهگیری و ارزیابی برای آینده است. به نظر میرسد از گذشتههای دور تاکنون همیشه آینده برای همه اقشار جامعه حتی مدیران و برنامهریزان پرابهام و شدیداً ناشناخته بوده است. در صورتی که به گفته کنکاس میتوان برای آینده برنامهریزی کرد و خود خالق آینده بود. اگر مقصدی را که در آینده باید به آن سو حرکت کنیم با تمامی ابعاد و ویژگیهایش باز شناسیم و مقتضیات نقطه شروع خود را به درستی باز یابیم، میتوان با رهتوشه امروز و شناسایی همه موانع و ضعفهای مسیر، راهیابی به مقصد را با گامهای اصولی و منطقی تدوین کرد، ولی اگر ندانیم مقصد آمال ما کجاست و خرد جمعی به تفاهم و اجماع در این زمینه راه نیافته باشد باید مطمئن باشیم که جامعهای تنیده با روزمرگی خواهیم داشت و در انبوهی از چه باید کردنها گرفتار و اسیر خواهیم شد(سبحانی، ۱۳۸۵).
برنامهریزی استراتژیک دارای تاریخ طولانی میباشد و ریشههای آن به تمدنهای اولیه و پیشرفتهای انقلاب صنعتی، مدیریت علمی، تئوری اداری، تئوری سازمان، تئوری رهبری و تئوریهای روابط انسانی برمیگردد. انگیزه برای برنامهریزی استراتژی بعد از جنگ جهانی دوم شروع شده و اغلب آنهایی که در نیروهای نظامی آمریکا خدمت میکردند پس از جنگ مفاهیم استراتژی و برنامهریزی را برای تجارب و صنعت به کار بردند(خوبیاری، ۱۳۸۹). بنابراین یکی از چالشهای دائمی سازمانها در دنیای امروز محیط است و آنچه در محیط از همه مهمتر است، تغییرات و شتاب آن است. سازمانها همواره با موجی از تغییرات روبهرو هستند که مسائل مختلفی اعم از فرصتها و تهدیدها را برای آن ایجاد میکند. تا قبل از فرا رسیدن موج انقلاب صنعتی در جهان، شتاب و ماهیت تغییرات و تحولات آنگونه بود که سازمانها توان همگونسازی و برابری با امواج تغییرات را داشتند، ولی با گذر زمان، توان سازمانها در شناخت امواج تغییرات و مدیریت آنها کاهش یافت و این بعد جدید از مسئله، سازمانها را وا داشت تا به جای استقبال از تغییرات و امواج پسین آن، حداقل بهانهای از آن را از قبل برای خود ترسیم نموده و خود را آماده سازند و یا حتی یک گام جلوتر، تحولآفرین شوند و این آمادهسازی از لحاظ نظری آکادمیک در چارچوب مباحثی از قبیل برنامهریزی، برنامهریزی استراتژیک و سایر مولفهها نشان داد(باقری و دلپسند، ۱۳۸۷).
برنامهریزی استراتژیک به معنای تعریف آینده بهتر و کوشش در به وجود آوردن آن از موضوعهای مهم در سالهای پایانی قرن بیستم و آغاز قرن بیست و یکم بهشمار میرود(کافمن و هرمن، ۱۳۸۳: ۲۳). بیشک تحولات به وجود آمده علمی و فناوری در سطح جهان، محصول برنامهریزی و سرمایهگذاری مادی و تلاش در ایجاد دانش و فناوریهای نوین بر کسی پوشیده نیست. در جهان پیوسته و در حال تغییر و تحول کنونی، کشوری پیشرفته خواهد بود که دارای نظام کارآمد، مترقی، منعطف و پویا باشد. چالشها و فرصتهایی که سازمان با آن مواجه است هر ساله رو به افزایش هستند. یک نیاز ثابت برای بدست آوردن زیادی از منابع در دسترس وجود دارد. همچنین تصمیمات و انتخابهای موسسات همیشه در ارتباط با کارکنان، کارفرمایان و تغییرات جامعه پیچیدهتر میشوند و همه این مراحل در برنامهریزی استراتژیک مفید و سودمند اهمیت دارند(میچیل، ۲۰۰۳).
در ادبیات کلاسیک مدیریت، درباره برنامهریزی استراتژیک مباحث زیادی مطرح گردیده است و از جمله مباحث مطروحه، ویژگیها و خصوصیاتی است که درباره آن مطرح است که از جمله این ویژگیها:
۱- برنامهریزی استراتژیک، انعکاسی از ارزشهای حاکم بر جامعه است. جهانبینیها، اعتقادات و سنتهای جامعه در برنامهریزی استراتژیک منعکس میشود.
۲- برنامهریزی استراتژیک، تأکید بر سوالات اصلی و مسائل اساسی سازمان است.
۳- برنامهریزی جامع(استراتژیک) با مطرح ساختن اهداف بلندمدت و تعیین رسالتهای سازمان مدیران را در انجام فعالیتهایشان همجهت و هماهنگ میسازد.
۴- دارای دید بلندمدت است و افقهای دورتری را در سازمان مطرح میسازد.
۵- عملیات و اقدامات سازمان را در دورههای بالنسبه طولانی هماهنگ نموده و به آنها پیوستگی و انسجام میبخشد.
۶- در سطوح عالی سازمان شکل میگیرد.
۷- برنامهریزی استراتژیک فراگیر بوده و برنامههای عملیاتی سازمان را دربرمیگیرد و به آنها جهت میدهد.
۸- برنامهریزی استراتژیک، امکانات و محدودیتهای درونی و بیرونی سازمانی را در نظر میگیرد(الوانی؛ به نقل از بختیاری، ۱۳۸۱).
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 07:20:00 ق.ظ ]