دوستان صادق از ارزشهای اجتماعی محسوب میشوند که جامعه را پایدار میکنند. پس محبت و برادری در میان مسلمانان یک هدف و سرانجام دینی است زیرا خداوند متعال میفرماید:﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ…﴾ (حجرات/۱۰)و ضرب المثلی میگوید: چه بسا برادرت راکه مادرت نزاییده است. (میدانی؛ ۱۹۵۵: ۱/۳۲۰) اگر برادر دارای ارتباط جسمی باشد، دوست دارای ارتباط روحی است. دوستان جایگاهی رفیع در نزد بشری دارند، انسان بدون دوستان هیچ چارهای جز گوشه نشینی و در خود فرو رفتن ندارد. دوستی دارای جایگاه مهمی در رشد و نمو اجتماعی سالم هر فرد است. (الخزیمی؛ ۲۰۰۵: ۱/۶۸)
شاعران دارای دوستانی بودند که آن ها را دوست میداشتند و اسرار خود را نسبت به آنان فاش و آشکار میکردند و احساساتشان را از شادی و ناراحتی بیان میکردند، شاعران در قصایدخود برای دوستانشان دعا میکردند و برای آن ها آرزوی سلامت و تندرستی در دنیا، و عفو و بخشش در آخرت مینمودند از آن جمله دعای ابونواس( وفات ۱۹۸ هـ) برای یک دوست مریض است که آرزوی شفا و سلامتی او را از خداوند طلب میکند.
۱-یا مَریضاً زادَ قَلْبی مَرَضاً ۲- صَرفَ الرَّحمنُ لِی عَنْکَ الْأذی |
|
وَ بَرْغَمی کانَ ذا لا بِالرِضّا وَ بِنَفْسی قَیَّدُ أسْوءَ الْقَضا(ابونواس؛ ۱۴۰۷: ۴۳۴) |
ترجمه
۱- ای مریضی که بر درد قلبم افزودی و این درد قلبم بر خلاف میل من بود نه از رضایت و خشنودی ام.
۲- خداوند برای من درد و آزارت را بر طرف کند و بدترین قضا و قدر با جان من از تو برطرف نماید.
شاعر برای دوست مریضش با یکی از نامهای خداوند (رحمن) طلب شفا میکند زیرا خود خداوند در قرآن کریم چنین راهنمایی فرموده است که:﴿وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها…﴾(الرحمن/۱۸۰)
از نظر ادبی چنین برداشت میشود که: از تعلق جار و مجرور (لی) به فعل (صرف) اندازه عشق و علاقه شاعر و ارتباط آن با دوست مریضش ظاهر میشود، زیرا دور گشتن آزار و اذیت از دوستش را به منزله دور گشتن آن از خودش قلمداد کرده است و این امر بیانگر مدت زمان تحت تأثیر قرار گرفتن و غم او برای دوستش میباشد، سطر دوم نیز برای تأکید بر این معنا آمده است، شاید این گونه هم نباشد، بلکه این مبالغهای باشد از طرف ابونواس که از محبت خانوادگی و محبت پدری محروم بوده است و زیر سایه یک گسستگی شدید خانوادگی بزرگ شده است. (زغلول سلام؛ بی تا: ۶۴) او تلاش میکند که این محبت را در دوستانش جایگزین کند و به تمایل فطری نفس خود به این که میان جامعه برگردد تا احساس رشد و بالندگی نماید پاسخ مثبت میدهد. گاهی دعا به سرزنش نزدیک میشود از آن جمله قول ابو العتاهیه(وفات ۲۱۱ هـ ) در دعا برای دوستش ابن یقطین است که میگوید:
۱-أمَّا عَلمْتَ، جَزاکَ اللهُ صالِحهُ، ۲-أخی ارُیدُکَ لِلدُّنیا، وَ عاجِلُها، |
|
وَزادَکَ اللهُ فَضلاً، یا ابْنَ یَقطینِ وَ لا اُریُدکَ یَوْمَ الدِّینِ لِلدَّینِ(ابو العتاهیه؛ ۱۴۲۷: ۴۰۵) |
ترجمه
۱-ای ابن یقطین، خداوند جزایت را به خیر بدهد و بر فضیلت تو بیفزاید.
۲- آیا ندانستی که برادرت تو را برای دنیا و موارد فوری و ضروری آن میخواهد نه برای روز قیامت و برای دین.
شاعر دو جمله دعایی در اینجا آورده است: (جَزاکَ اللهُ صالِحَۀَ) و (زادَکَ اللهُ فَضْلاً) که برای دعا مناسب است.(صالِحاً) و (فَضْلاً) که هر دو نکره هستند که مفید عموم و شمول دهند و هر دوی آن ها دلالت بر بخشش میکنند، و این بدان جهت است که ذهن گیرنده را آماده کند و در پی آن از او طلب بخشش و هدیه کند زیرا ابن یقطین هر سال بدون این که شاعر چیزی درخواست کند به او هدایایی میبخشید، زمانی که بخشش این هدایا کند شد و یا متوقف شد شاعر این ابیات را برایش سرود. (فیصل؛ ۱۹۶۴: ۶۵۴)
و عماره ابن عقیل (وفات ۲۳۹ هـ) هم که به حال دوستش خالد، دلش میسوخت درباره وی چنین گفت:
۱-رَحِمَ اللهُ خالداً، فَلَقَدْ ما ۲- لَمْ یَمْتُ مُوسِراً مِنَ الْمالِ لکنْ |
|
تَ حَمیداً، وَ عاشَ ذا أفضالِ مُوسِراً مِنْ مَحامدٍ وَ فَعالِ(عماره بن عقیل؛ ۱۹۷۳: ۷۱) |
ترجمه
۱- خداوند خالدرا رحمت کند؛ به راستی که او به نحوی شایسته و نیکو فوت کرد و با فضیلتهای زیادی زندگی کرد.
۲- در حالت ثروتمندی و جمع آوری مال نمرد بلکه در حالتی مرد که به دنبال ویژگیها و امتیازات نیکو و پسندیده بود.
شاعر دلش به حال دوستش میسوزد و برای او طلب بخشش میکند. زیرا که او شایستهی آن بود. چرا که او در میان مردم فردی پسندیده بود به جهت خیر و کارهای نیک فراوان. بیت دوم برای تأکید این معنا از طریق تأکید مدح شبیه به ذم آمده است زیرا ثروت و بی نیازی را از او نفی میکند و چه بسا که این یک صفت مذموم باشد اما منظور شاعر از آوردن آن این است که بر چیزی مهمتر از بینیازی مادی تأکید کند و برای او صفات معنوی را ثابت کند که عربها به آن افتخار میکنند، او دارای ویژگیها و رفتارهای برگزیده و نیکوست ، همچنین شاعر برای دوستش کعب بن ربیعه دعا میکند و میگوید:
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 04:40:00 ق.ظ ]