۲-۳-۹ انواع مسئولیت پذیری سازمانها
۱- مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها در محیط کار: این ویژگی عمدتاً فعالیت هایی نظیر بهبود عملکرد در محیط کار، راهبردهای مربوط به سلامت جسمی و فکری کارکنان، ایجاد حفظ تعادل در سطح کار و زندگی کارکنان، تامین امنیت شغلی کارکنان و همچنین راهبردهای مرتبط با یادگیری و توسعه نیروی انسانی در محیط کار را در بر می گیرد.۲-مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها در سطح جامعه: در این بحث مباحثی از قبیل سازمان های غیردولتی و عام المنفعه، رعایت حقوق انسانی تک تک افراد جامعه، مشتریان، کارکنان و گروه های ذینفع و همچنین گروه های غیرمنتفع از فعالیت سازمان مطرح می گردد. ۳– مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان ها در قبال محیط زیست و جهان: آلودگیهای زیست محیطی و توجه به مسائل اخلاقی و غیرمادی در این دسته مسئولیتهای سازمان می گنجد. (حاجی کریمی، ۱۳۸۳؛ ۹۷-۱۱۵)
عکس مرتبط با محیط زیست
۲-۴ پیشینه تحقیق
تحقیقات بسیاری در زمینه ترکیب مالکیت و مسئولیت پذیری اجتماعی چه در داخل و چه در خارج از کشور انجام گرفته است که در زیر به بعضی از آنها اشاره ایی مختصر می نماییم:
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۲-۴-۱ مروری بر پژوهش های انجام شده در ایران
بهار مقدم و همکاران (۱۳۹۲) رابطه برخی از مکانیزم های حاکمیت شرکتی بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه با انتخاب ۹۳ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی ۱۳۸۵-۱۳۸۹، مشخص شد که متغیرهای انتخاب شده مکانیزم های حاکمیت شرکتی به جزء مسئولیت دوگانه مدیر عامل در هیأت مدیره رابطه مثبت و معناداری با افشاء مسئولیت اجتماعی شرکت ها دارند و سطح افشاء در شرکت های انتخاب شده در سطح پایین است.
عرب صالحی و همکاران (۱۳۹۲) اقدام به بررسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. از اطلاعات ۵۹ شرکت در طول سال های ۱۳۸۹-۱۳۸۵ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که عملکرد مالی با مسئولیت اجتماعی شرکت نسبت به مشتریان و نهادهای موجود در جامعه ارتباط دارد. ولی عملکرد مالی با مسئولیت اجتماعی شرکت نسبت به کارکنان و محیط زیست رابطه معناداری ندارد. این پژوهش به مدیران کمک خواهد کرد تا سیاست های مؤثر مربوط به مسئولیت اجتماعی شرکت ها که برای دستیابی به عملکرد مالی بهتر آن ها در بلندمدت لازم است را توسعه دهند. همچنین بینشی را برای شرکت ها در زمینه نقش مسئولیت اجتماعی در کسب منافع آتی فراهم می نمایند.
قربانی و همکاران (۱۳۹۲) در پژوهشی که با عنوان بررسی رابطه بین مدیریت سرمایه فکری و نوآوری سازمانی در میان ۱۵۵ نفر از کارکنان بانک ملی ایران انجام دادند به این نتیجه دست یافتند که بین سرمایه
فکری با نوآوری سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحقیق آنها نشان داد که سرمایه فکری به طور غیر مستقیم بر عوامل شخصی و شغلی تأثیر می گذارد.
ذبیح منش (۱۳۹۱)، به بررسی رابطه بین سرمایه فکری و اجزای آن که شامل کارایی سرمایه مورد استفاده (کارایی سرمایه انسانی و کارایی سرمایه ساختاری) و افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی پرداخته است. نتایج نشان می دهد که سرمایه فکری، ارتباط معنی داری با افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی ندارد. با این حال، یکی از اجزای آن یعنی کارایی سرمایه به کار برده شده تأثیر قابل توجهی بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی داشت. در حالی که دو جزء دیگر سرمایه فکری یعنی، کارایی سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی هیچ تأثیر قابل ملاحظه ای نداشتند. نتایج پژوهش همچنین توانست ثابت کند که استنباط از مسئولیت های اجتماعی شرکتی هنوز در مرحله های قرار ندارد که در آن شرکت ها بتوانند مسئولیت اجتماعی شرکتی را به صورت داوطلبانه اجرا نمایند.
شربت اوغلی و همکاران (۱۳۸۹)، مسئولیت اجتماعی نزد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دادند. چارچوب کارول انتخاب و بر اساس آن پرسشنامه ای تهیه شد و برای همه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماری ارسال شد. تحلیل داده ها مبین این موضوع است که تعریفی که شرکت های ایرانی از مسئولیت اجتماعی دارند بیشتر به بعد حقوقی هرم کارول نزدیک است و اولویت بندی آن ها نیز با هرم کارول مطابقت دارد. همچنین شرکت ها در وهله ی اول به بعد اقتصادی و سپس اخلاقی و حقوقی و در انتها به بعد نوع دوستانه اهمیت می دهند. در این پژوهش، تفاوتهای بین بنگاه های تولید خدمات و کالا و بنگاه های بزرگ و کوچک در رابطه با یافته ها مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل های آماری حکایت از آن دارد که شرکت های تولیدی بیش از شرکت های خدماتی برای فعالیت های حقوقی و فعالیت های اخلاقی اهمیت قائل هستند.
عکس مرتبط با اقتصاد
مرتضوی و همکاران (۱۳۸۹)، به بررسی نقش تعدیل گری متغیر اهمیت مسئولیت اجتماعی بر رابطه بین ابعاد چهارگانه مسئولیت اجتماعی (کارکنان، مشتریان، دولت و ذینفعان اجتماعی و غیراجتماعی) شرکت های صنایع غذایی شهر مشهد پرداخته اند. در این راستا، صنعت مواد غذایی به عنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب گردید که با مشارکت ۱۰۵ عضو در قالب نمونه آماری و استفاده از پرسش نامه جهت جمع آوری داده ها انجام پذیرفت. پردازش حاصل از داده- ها با بهره گرفتن از مدل رگرسیون سلسله مرتبی حاکی از آن است که نقش تعدیلگری متغیر مورد مطالعه بر رابطه بین ابعاد چهارگانه مسئولیت اجتماعی(کارکنان، مشتریان، دولت و ذینفعان اجتماعی و غیراجتماعی) مورد تایید است، این یافته بدان معناست که تاکید بر اهمیت مسئولیت اجتماعی و رعایت آن از سوی سازمانها میتواند از کارکردی مثبت بر عملکرد سازمانها برخوردار باشد به نحوی که به طور معناداری تعهد سازمانی کارکنان را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
حسین رحمانسرشت، محمود رفیعی، مرتضی کوشا (۱۳۸۹)، در مقاله خود «مسئولیت اجتماعی؛ اخلاقیات فراسازمانی» نتیجه می گیرند که؛ هرچند هدف اصلی سازمانها، افزایش کارآیی و کسب سود است، ولی در عصر اطلاعات و جهانی‌سازی برای دستیابی به موفقیت، باید به انتظارات اجتماعی و احکام اخلاقی، واکنش مناسب نشان دهند و به بهترین شکل این‌گونه انتظارات را با اهداف اقتصادی سازمان تلفیق کنند، تا دستیابی به اهداف بالاتر و والاتری را امکان‌پذیر سازند. رعایت اخلاق کسب‌و‌کار و مسئولیت اجتماعی از راه افزایش مشروعیت اقدامات سازمان، استفاده از مزایای ناشی از افزایش چندگانگی و افزایش درآمد، سودآوری و بهبود مزیت رقابتی موفقیت سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد. پایبندی رهبران و مدیران سازمانها به اصول اخلاقی، توجه به میزان مشروعیت اقدامات سازمان از نظر کارکنان، توجه و تأکید بر اصول اخلاقی جهان‌‌شمول، تدوین منشور اخلاقی سازمان، اقدامات متناسب و سازگار با خواست و حساسیتهای جامعه، برنامه های آموزش اخلاقیات برای مدیران و کارکنان، از جمله اقداماتی است که مدیران می‌توانند در این زمینه انجام دهند.
۲-۴-۲ سابقه تحقیقات و مطالعات انجام گرفته در خارج
سکولتنز و چاینگ کانگ[۱۰۹] (۲۰۱۲) در مقاله ای تحت عنوان «مسئولیت اجتماعی شرکتی و مدیریت سود شواهدی از اقتصادهای آسیا» رابطه مدیریت سود با مسئولیت اجتماعی شرکتی و حمایت سرمایه گذاران را در ۱۳۹ شرکت در ۱۰ کشور آسیایی مورد بررسی قرار داده اند. فرضیه پژوهش به این صورت بود که بین مسئولیت اجتماعی شرکتی و حمایت سرمایه گذاران و مدیریت سود رابطه معکوسی وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد که شرکتهایی با نسبت مسئولیت اجتماعی خوب بطور چشمگیری علاقمند به کاهش مدیریت سود هستند و حمایت سرمایه گذاران با مدیریت سود رابطه منفی دارد و مسئولیت اجتماعی شرکتی، باعث می شود شرکتهای آسیایی مدیریت سود را کم بکار ببرند و این بستگی به سیستم قانونی دارد.
احمد الدوجایلی[۱۱۰] (۲۰۱۲) در پژوهشی که با عنوان تأثیر سرمایه فکری بر نوآوری سازمانی در بین ۳۲ نفر از کارمندان صنعت خودروسازی و نساجی عراق انجام داد به این نتیجه دست یافت که سرمایه انسانی و ساختاری تأثیر مثبت و معنا داری بر نوآوری سازمانی دارند، در حالی که سرمایه مشتری تأثیر معناداری بر نوآوری سازمانی نمی گذارد.
محمد عاصی[۱۱۱] (۲۰۱۲) در مقاله خود با عنوان « تاثیر سرمایه فکری بر نوآوری سازمانی» به بررسی تاثیر ابعاد سرمایه ساختاری ( انسانی، ساختاری و مشتری) بر روی نوآوری سازمانی در شرکتهای مورد مطالعه پرداخته است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که سرمایه ساختاری و انسانی بر نوآوری سازمانی تاثیر گذار است، و سرمایه مشتری در این امر تاثیری ندارد و دلیل آن را ضعف شرکتها در ارتباطات عمومی با تامین کنندگان، مشتریان و شرکای سازمان می داند.
رحمان خان و بدرالمتکین[۱۱۲] (۲۰۱۲) مطالعه ای تحت عنوان «حاکمیت شرکتی و افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها، شواهدی مبتنی بر اقتصاد نوظهور» در کشور بنگلادش انجام داده اند. در این پژوهش رابطه برخی از مکانیزم های حاکمیت شرکتی شامل: مالکیت مدیریتی، مالکیت عمومی، مالکیت خارجی، نسبت مدیران غیر موظف در هیأت مدیره، دوگانگی مدیر عامل و حضور کمیته حسابرسی با افشای مسئولیت اجتماعی شرکت ها مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی با مالکیت مدیریتی رابطه ی منفی دارد. و مالکیت عمومی و خارجی و مدیران غیر موظف در هیأت مدیره و حضور کمیته حسابرسی اثر مثبت و معناداری با افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی دارد. همچنین نتایج نشان داد که اثر دوگانگی مدیر عامل بر افشای مسئولیت اجتماعی هیچگونه رابطه قابل توجهی ندارد.
آرشاد و رازاک[۱۱۳] (۲۰۱۱) در پژوهشی با عنوان «افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی و اثر متقابل ساختار مالکیت بر عملکرد شرکت» به بررسی افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی و عملکرد شرکت های مالزی پرداختند. در این پژوهش اطلاعات ۲۴۲ شرکت مالزی در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۸ جمع آوری شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که افشای فعالیت های مسئولیت اجتماعی شرکت ها اثر قابل توجهی بر روی موفقیت شرکتها دارد و بطور بالقوه ای منجر به عملکرد مالی قوی و ایجاد ارزش برای شرکت ها می شود. همچنین ساختار مالکیت غالب باعث بهبود فعالیت های افشای مسئولیت اجتماعی می گردد.
اُه و همکاران[۱۱۴] (۲۰۱۱) در مطالعه ای تحت عنوان «اثر ساختار مالکیت بر افشای مسئولیت اجتماعی شرکتی شواهدی تجربی از کشور کره» سهامداران را با توجه به داشتن انگیزه های متفاوت به گروه هایی از جمله سهامداران با مالکیت نهادی، مالکیت مدیریتی و مالکیت خارجی تقسیم بندی کردند. داده های آن ها شامل یک نمونه ۱۱۸ تایی از شرکت های بزرگ کره بود. نتایج نشان داد که مسئولیت اجتماعی شرکتی با مالکیت نهادی و مالکیت خارجی رابطه مثبت و معناداری دارد. اما رابطه مسئولیت اجتماعی شرکتی با مالکیت مدیریتی مثبت و معنادار نیست. پژوهش آن ها نشان داد که گروهای مختلف سهامداران اثر متفاوتی بر افشای مسئولیت اجتماعی دارند.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
اویونو و همکاران[۱۱۵] (۲۰۱۱) در مطالعه ای با عنوان «بررسی مسئولیت اجتماعی شرکت ها و و عملکرد مالی» به بررسی مسئولیت اجتماعی شرکتها و عملکرد مالی ۵۰ شرکت مالزیایی پرداختند. در این پژوهش سود قبل از بهره و مالیات و استهلاک و سود هرسهم به عنوان متغیرهای عملکرد مالی در نظر گرفته شد. پژوهش آن ها طی سال های ۲۰۰۳-۲۰۰۷ است. تجزیه و تحلیل آن ها نشان داد که که رابطه مثبت و تقریباً ضعیفی بین مسئولیت اجتماعی شرکت ها و عملکرد مالی وجود دارد. بنابراین آن ها ادعا کردند که گزارش فعالیت های اجتماعی شرکت ها باعث بهبود عملکرد مالی می گردد.
سیسمسون و کوهر[۱۱۶] (۲۰۱۱) در پژوهشی تحت عنوان «ارتباط بین عملکرد مالی و عملکرد اجتماعی شرکت» به بررسی رابطه بین عملکرد مالی و عملکرد اجتماعی شرکت در صنعت بانک داری کشور هلند پرداختند که نتایج پژوهش آنها حاکی از وجود رابطه مثبت بین این عملکرد مالی و عملکرد اجتماعی شرکت بود.
ون یونگ اوه ویونگ کیون چانک( ۲۰۱۱) :در مطالعه ای که روی ۱۱۸ شرکت بزرگ کره ای انجام دادند به دنبال بررسی تاثیر ساختار مالکیت بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها این طور فرض کردند که سهامداران متفاوت انگیزه های متفاوتی نسبت به مشارکت در مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها خواهند داشت .آنها مالکیت را به گروه های مختلف سهامداران (سازمانی ومدیریتی ومالکیت خارجی )تقسیم کردند .نتایج حاصل از این تحقیق یک رابطه مثبت ومعنی داری بین نسبت مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ومالکیت موسسات وسرمایه گزاران خارجی را نشان داد.در مقایسه سهامداری توسط مدیران ارشد دریافتند که رابطه منفی بامسئولیت پذیری اجتماعی شرکت دارد در حالیکه مالکیت هیئت مدیره خارجی چندان معنی دار وقابل ملاحظه نیست وبه این نتیجه رسیدند که مالکان مختلف تاثیرات متفاوتی بر مشارکت مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت دارند .
آریفر خان ،محمد بدرل متکین ،جاوید صدیقی ۲۰۱۲در پژوهشی به بررسی رابطه بین حاکمیت شرکتی ومیزان افشاءگری CSRدر گزارشات سالیانه شرکتهای کشور بنگلادش پرداختند ودر این پژوهش یک چار چوب نظری قانونمندبرای شناخت میزان تاثیر ویژگی های حاکمیت شرکتی مانند مالکیت مدیریتی ،مالکیت دولتی ،مالکیت خارجی ،استقلال هیات مدیره ،۲گانگی CEOوحضور کمیته حسابرسی بر پاسخ سازمانی به انواع گروه های مختلف سهامداران انتخاب کردند.نتایج ثابت کرد که اگر چه افشاءگری های CSRمعمولا رابطه منفی با مالکیت مدیریتی دارند ،اما این رابطه برای صنایع صادرات مثبت ومعنی دار تلقی می شود وهمچنین دریافتند که مالکیت دولتی ،مالکیت خارجی ،استقلال هیات مدیره وحضور کمیته حسابرسی تاثیرات معنی دار ومثبتی بر افشاءگری های CSRدارد ،همچنین نتوانستند تاثیر معنی داری بر ۲گانگی CEOپیداکنند بنابراین نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که ویژگی های حاکمیت شرکتی نقش مهمی در تضمین قانونمندی سازمانن افشاءگری های CSR دارد.یافته های حاصل از این تحقیق می تواند برای ناظران وسیاستگزاران در کشورهایی که ا ز ساختارهای تنظیم کننده مالکیت شرکتی مشابه برخوردارند سودمند باشند
کیم وکیم۲۰۱۰در پژوهشی در خصوص مقایسه تاثیر نگرش های سنتی وارزش های فرهنگی بر درک مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتهای کره ای به این نتیجه رسیدند که تاثیر نگرش ها وباورهای بنیادی وسنتی بر درک مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها نسبت به تاثیر ارزش های فرهنگی هوفستد با اهمیت تر است

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

Hoje jo.maretno A. har jo tjo 2011 در پژوهشی با عنوان اثر علتی حاکمیت شرکتی بر مسئولیت پزیری اجتماعی شرکتها پرداختند در این تحقیق رابطه تجربی بین CGومشارکت در CSRرا از طریق بررسی تاثیرات علتی آنها مورد مطالعه قرار دادند .ابتدا با بهره گرفتن از یک نمونه بزرگ ووسیع در کشور ایالات متحده وپس از کنترل ویژگی های مختلف شرکتها متوجه شدند که فاصله CSRتاثیری بر متغیرهای CGندارد اما فاصله متغیرهای CGتاثیر مثبتی بر مشارکت CSRشرکتها دارد .علاوه بر این برای بررسی اهیت نسبی تئوری سهامدار وتئوری نمایندگی با توجه به روابط بین CSRوCGوعملکردهای مالی شرکت CFGرابطه بین CFGوCSRرا نیز مورد بررسی قرار داده ،وپس از اصلاح تعصبات درونی نتایج ثابت کرد که مشارکت در CSR تاثیر مثبتی برCFPدارد که در واقع فرضیه حل تضاد بر اساس تئوری سهامدار را ثابت می کند نه استدلال سرمایه گزاری افراطی بر اساس تئوری نمایندگی .علاوه بر این مشارکت CSRشرکت با جامعه ،محیط ،گستردگی وکارمندان نقش مثبت ومعناداری رادر ارتقاء CFPدارد.

فیلیپ کرجر ۲۰۱۰در پژوهشی با عنوان( مسئولیت اجتماعی شرکت و هیات مدیره) به بررسی نمونه ای ۲۴۱۷شرکت ایالات متحده در فاصله سالهای ۱۹۹۹تا۲۰۰۷پرداخت تا وقوع رویدادهای مسئولیت اجتماعی و ویژگی های مدیر را مشاهده نماید و دریافت که اگر هیات ها کسر بزرگتری از مدیران با تجربه وداخلی را شامل شود ،رویدادهای منفی کمتر رخ می دهد .در راستای مدارک تجربی مبنی بر اینکه زنان نسبت به نوع دوستی واز خود گذشتگی توجه بیشتری دارند ،به این نتیجه رسید که شرکتها با تعداد بیشتر زنان در کادر هیات مدیره ،رفتارهای اجتماعی بیشتری را از خود نشان می دهند و در نهایت وقتی تعداد مدیران فاقد مالکیت مالکانه بیشتر باشند ،رویدادهای مثبت کمتر رخ می دهند .

فصل سوم:
روش شناسی
و
روش انجام تحقیق
۳-۱)مقدمه
در فصل قبل ساختار مفهومی ومبانی نظری تحقیق شرح داده شد .، با توجه به اهمیتی که روش شناسی تحقیق دارد در این فصل به بیان روش تحقیق خواهیم پرداخت .بدین منظور در ابتدا به بیان پرسش ها ، فرضیه ها و متغیرهای تحقیق می پردازیم وپس از آن روش تحقیق ،جامعه آماری ،چگونگی نمونه گیری ،قلمرو تحقیق وطرح آزمون آماری تشریح خواهند شد .
۳-۲)طرح تحقیق
این تحقیق بر مبنای هدف از نوع کاربردی واز لحاظ طبقه بندی بر حسب روش،از نوع توصیفی است .از میان انواع پژوهش های توصیفی ،از نوع همبستگی بوده ودر ان به صورت مقطعی رفتار ۱۰۹شرکت را مورد بررسی قرار می دهد ،بنابراین از روش رگرسیون ساده ،وچند متغیره برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است .
۳-۳)سوالات تحقیق

 

 

آیا بین رتبه تمرکز مالکیت شرکتها با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها رابطه معناداری وجود دارد؟

آیا بین نوع مالکیت شرکتها با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها رابطه معناداری وجود دارد؟

آیا بین نسبت هیات مدیره موظف شرکتها با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها رابطه معناداری وجود دارد؟

آیا بین نقش دوگانه رئیس هیات مدیره با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها رابطه معناداری وجود دارد؟

۵-آیا بین نسبت تغییرات هیات مدیره شرکتها با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها رابطه معناداری وجود دارد؟
۳-۴)فرضیه های تحقیق
فرضیه ۱٫ بین رتبه تمرکز مالکیت شرکتها با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها رابطه معناداری وجود دارد
فرضیه ۲٫ بین نوع مالکیت شرکتها با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها رابطه معناداری وجود دارد
فرضیه ۳٫ بین نسبت هیات مدیره موظف شرکتها با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها رابطه معناداری وجود دارد
فرضیه ۴٫ بین نقش دوگانه رئیس هیات مدیره با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها رابطه معناداری وجود دارد
فرضیه ۵٫ بین نسبت تغییرات هیات مدیره شرکتها با میزان مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتها رابطه معناداری وجود دارد
۳-۵)متغیرها
۳-۵-۱)متغیرهای مستقل
۳-۵-۱-۱) تمرکز مالکیت :
رتبه تمرکز مالکیت شرکتها: به کمک مدل هرفیندال – هیرشمن اندازه گیری خواهد شد که در زیر توضیح داده شده است:
برای مشخص نمودن وجود سهامدار عمده یا نهادی در شرکت کافی است رتبه تمرکز مالکیت شرکت را محاسبه نمائیم هرچه این شاخص بزرگتر باشد تمرکز سهامداران بیشتر است
تمرکز مالکیت عبارت است از چگونگی توزیع سهام بین سهامداران شرکتهای مختلف .هر چه تعداد سهامداران کمتر باشد، مالکیت متمرکزتر خواهد بود .(محمدی و همکاران، ۱۳۸۸: ۷۵)
در این تحقیق به منظور محاسبه نسبت تمرکز مالکیت از شاخص “هرفیندال– هیرشمن” استفاده شده است شاخص مزبور از مجموع مجذور درصد سهام متعلق به سهامداران شرکت ها بدست می آیدشاخص به موازات افزایش میزان تمرکز مالکیت افزایش پیدا کرده و در شرایطی که کل سهام متعلق به یک نفر باشد، بیشترین ارزش را به خود اختصاص داده و معادل ۱۰۰۰۰ واحد محاسبه می شود در صورتی که ساختار مالکیت پراکنده بوده و کلیه سهامداران دارای نسبتهای مساوی باشند شاخص HHI کمترین ارزش را پیدا کرده و معادل ۱۰۰۰۰/ N محاسبه می شود.
HHI = ∑ (pi /p *100 )2
۳-۵-۱-۲)نوع مالکیت
بر اساس قانون ،اگر بالای ۵۰درصد از سهام شرکتی به طور مستقیم وغیر مستقیم در اختیار دولت باشد شرکت دولتی تلقی می شود ودر غیر این صورت خصوصی است به شرکتهای دولتی عدد۱وخصوصی عدد۰داده می شود
(قانون محاسبات عمومی کشور،ماده ۴)
۳-۵-۱-۳) نسبت موظف هیات مدیره غیر موظف :
تعداداعضای غیرموظف هیات مدیره تقسیم بر تعداد کل هیات مدیره شرکتها. شرکت بامسئولیت محدود بوسیله یک یاچندنفرمدیرموظف یاغیرموظف که ازبین شرکاءیاازخارج برای مدت محدود یا نامحدودی معین می شوند اداره می گردد.(قانون محاسبات عمومی کشور، ماده ۱۰۴)
۳-۵-۱-۴)نسبت تغییرات هیات مدیره :
تعداد هیات مدیره جابجا شده شرکتها در بین سالهای ۸۸ الی ۹۲
شرکت سهامی به وسیله هیأت مدیره‌ای که از بین صاحبان سهام انتخاب شده و کلاً یا بعضاً قابل عزل می‌باشند اداره خواهد شد. عده‌ی اعضای هیأت مدیره در شرکت‌های سهامی عمومی نباید از پنج نفر کمتر باشد.(قانون تجارت ،ماده ۱۰۸)
۳-۵-۱-۵)نقش دو گانه هیات مدیره :
اگر رئیس هیات مدیره همان مدیر عامل باشد عدد ۱ و در غیر اینصورت عدد ۰ داده خواهد شد

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:41:00 ب.ظ ]