شادکامی: شادکامی ارزشیابی هایی است که افراد از خود و زندگیشان به عمل می آورند. این ارزشیابی می تواند جبنه ی شناختی داشته باشد مانند قضاوت هایی که درمورد رضایت درزندگی صورت می گیرد و یا جنبه ی عاطفی که شامل خود وهیجان هایی است که درواکنش به رویدادهای زندگی ظاهر می شود .بنابراین شادکامی ٬از چها رجزء تشکیل یافته که عبارت است از:رضایت از زندگی ، خلق و هیجان های مثبت و خوشایند، نبود خلق و هیجانهای منفی و عوامل دیگر مانند خوش بینی ،عزت نفس و احساس شکوفایی( آرگایل،۲۰۰۳).
امید درمانی
امید درمانی عبارت است از ایجاد یک حالت انگیزشی مثبت وموفقیت آمیز ناشی از تعامل بین احساس ارادی، راه یابی(برنامه ریزی برای رسیدن به هدف) است. به عبارت دیگر ایجاد یک حس مشترک از پایداری و راه یابی برای رسیدن به اهداف است(اسنایدر، ۲۰۰۰؛ ص۷۴).
دلزدگی زناشویی
دلزدگی زناشویی حالتی از خستگی عاطفی،جسمی و روانی که در شرایط در گیریهاو تعارضات طولانی مدت ایجاد می شود پانیز(۱۹۹۶).
تعریف عملیاتی
شادکامی:به منظور سنجش شادکامی فرد از پرسشنامه شادی اکسفورد استفاده شده و نمره آزمودنی در این نشان دهنده میزان شادمانی فرد می باشد.
امید درمانی
امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشان میدهد متوسط طول عمر در یک جامعه چقدر است و یا به عبارت دیگر هر عضو آن جامعه چند سال میتواند توقع داشته باشد.
دلزدگی زناشویی
منظور ازدلزدگی زناشویی دراین پژوهش نمره ای است که آزمودنی ازپرسشنامه دلزدگی زناشویی (CBM)بدست می آورد. خستگی عاطفی که همراه با (احساس درماندگی ،ناامیدی و فریب خوردن،شادنبودن )در وجود شخص شکل می گیرد. خستگی جسمی با (کاهش انرژی،خستگیهای مزمن و طولانی وتنوع وسیعی ازشکایات جسمانی و روان تنی )همرا است.خستگی ذهنی و روانی به (رشد نگرش منفی نسبت به خود و طرف مقابل،زندگی وکار،ناامیدی،احساس بی ارزش بودن)برمی گردد.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱ مقدمه
‹‹از خودتان برای شما همسرانی آفریدیم تا با آنها انس بگیرید وآرامش خاطر پیدا کنید و در میان شما دوستی ومهربانی افکنده ودراین موضوع برای اندیشمندان آیات ونشانه هایی است›› سوره روم آیه ۲۹
ازدواج به عنوان مهمترین واساسی ترین کنش متقابل بین زن وشوهر توصیف شده است وارتباط بین زن وشوهر به عنوان طولانی ترین ارتباط توصیف شده است.زندگی زناشویی بخش مهمی از زندگی هرانسانی را تشکیل می دهد.بسیاری از افرادبخش زیادی از سالیان عمر خود را دراین مرحله سپری می کنند ودر طی آن ممکن است با فرازونشیبهایی ماننددلزدگی زناشویی مواجه شوند.
دراین فصل به پیشینه نظری وپیشینه پژوهشی مرتبط با تحقیق حاضر می پردازیم.درقسمت پیشینه ی نظری این مباحث مطرح میشوند: امیدومباحث نظری آن،شادکامی ،نظریه های مربوط به آن وعلل و عوامل ودلزدگی زناشویی وعوامل آن پرداخته می شود. ودرآخرهم به مرور تحقیقات صورت گرفته در داخل وخارج ازکشورپرداخته می شود.
بخش اول: امید وامید درمانی
۲-۲ مبانی نظری امید و امید درمانی
یکی از مهم ترین نیازهای روانی انسان، امید است. از نظر جهان بینی توحیدی، امید تحفه الهی است که چرخ زندگی را به گردش در می آورد و موتور تلاش و انگیزه را پرشتاب می کند. علیرغم اهمیت امید در سلامت جسمی و روانی، در گذشته توجه چندانی به آن نشده است، اما در جنبش جدید روان شناسی مثبت، توجه ویژه ای به موضوع امید شده است. از نظر سلیگمن[۱]، استاد روان شناسی دانشگاه پنسیلوانیا (۲۰۰۴)، علم روانشناسی در طول قرن بیستم، عمدتا به اختلالات روانی از جمله اضطراب، افسردگی، یأس و نا امیدی توجه نموده و از توجه به عواطف مثبت انسان مانند امید، غافل بوده است. به نظر او، انسان دارای نیمه مثبت و نیمه منفی است و اکنون هنگام آن است که علاوه بر آسیب پذیری ها، به توانمندی ها و جنبه های مثبت وجود انسان توجه شود. در محور این نیمه مثبت ، توجه به امید قرار دارد (سلیگمن، ۲۰۰۴) امید دروانی از نظریه امیر اسنایدر و اندیشه های برگرفته شده از درمان شناختی ـ رفتاری، درمان راه حل مدار و درمان داستانی یا روایتی مشتق می شود. امید درمانی بر این هدف استوار است که به درمانجویان کمک ند تا هدفهای روشنی را فرمول بندی کنند. گذرگاه های متعددی را برای رسیدن به آنها بسازند، خود را برای دنبال کردن اهداف برانگیزند و موانع را به صورت چالشه ایی برای غلبه بر آنها از نو چهار چوب بندی کنند (کار ترجمه حسن پاشا شریفی، جعفر نجفی زند و باقر ثنایی، ۱۳۸۵). این درمان به منظور افزایش تفکر امیدوارانه و غنی سازی فعالیت های مربوط به تعقیب هدف طراحی شده است. در این درمان، شرکت کنندگان ابتدا با اصول نظریه امید آشنا شده و سپس به آنها آموزش داده می شود که چگونه این اصول را در زندگی خود به کار گیرند. شرکت کنندگان یاد می گیرند که چگونه (۱) اهداف مهم، قابل دستیابی و قابل اندازه گیری تعیین کنند، (۲) گذرگاه های متعددی برای حرکت به سمت این اهداف تعیین کنند، (۳) منابع انگیزش و تأثیر متقابل هر مانع بر انگیزش را شناسایی کنند، (۴) پیشرفت به سمت هدف را تعیین کنند و (۵) اهداف و گذرگاه ها را در صورت لزوم اصلاح کنند (اسنایدر و همکاران ، ۱۹۹۷).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
روابط درمانی امیدوارانه، این مولفه های امید را تسهیل می کند. لازم به ذکر است که تغییر در امید صرفا رفتار نیست بلکه طی درمان، ادراک فرد از خود به عنوان فردی که راهکارها و پشتکار لازم برای رسیدن به اهداف را دارد، تغییر می یابد. در این درمان، درمانگر به منظور افزایش امید به مداخله آموزشی می پردازد (اسنایدر و الیوت، ۲۰۰۵).
در طی ۲۰ سال گذشته، متخصصین بهداشت و درمان، برنامه آموزشی خاصی را برای کنترل و درمان فشار خون دوین نموده اند، که این تلاشها باعث افزایش حساسیت و آگاهی بیماران فشار خونی از شرایط خود شده است. به این معنی که بسیاری از بیماران امروزه از بیماری خود آگاهی دارند و آن را به طور موثر به وسیله تغییر در شیوه زندگی، مواد دارویی و یا راه های دیگر درمان می نمایند. درمان اساسی فشار خون بالا، نیازمند تغییرات بیشتری در زندگی بیماران دارد و دارو درمانی قادر به تأمین این تغییرات نیست. لذا استفاده از سایر درمان های مکمل از جمله درمان های شناختی ـ رفتاری و امید درمانی از جایگاه ویژهای برخوردار می باشند. در ادامه این فصل، به میانی نظری روان شناسی مثبت و امید و جایگاه آن در افزایش سلامت عمومی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشار خون اساسی اشاره می شود.
۲-۲-۲ پیشینه روان شناسی مثبت و امید
واژه امید، در روان شناسی و روان پزشکی برای اولین بار توسط منینجر[۲] (۱۹۵۹) مطرح شد. او بیان نمود، که برخی از بیماری های جسمی و روانی، در واکنش به از دست دادن امید رخ می دهند. بعدها، این مفهوم کارکرد درمانی یافت و در زمینه های وسیعی مانند شادکامی، افسردگی، بیماری های مزمن جسمی و سلامت روانی مورد توجه قرار گرفت و متخصصان دیگری مانند استودلند[۳]، می باشد که می گفت : نا امیدی سیستمی از شناخت های منفی را در انسان بر می انگیزد (پاشا شریفی وهمکاران۱۳۸۵).
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
روان شناسی بالینی در قرن بیستم، به طور سنتی بر کمبودها و ناتوانی روانی تأکید داشته است و انعطاف پذیری، تدبیر و توان مراجعان را برای ارزیابی تغییر، به ندرت مدنظر قرار داده است، اما در چند دهه اخیر، روان شناسی مثبت گرا و روان شناسی سلامت نگر، به افزایش شادمانی و سلامت و مطالعه علمی در مورد نقش توانمندی های شخصی و سامانه های اجتماعی مثبت در ارتقای سلامت بهینه تأکید کرده اند. یکی از شاخه های، روان شناسی مثبت گر آف شادمانی، امید، خلاقیت و خرد می باشد (اسنایدر، ۲۰۰۰).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
به همین دلیل، سلیگمن، پدر روانشناسی مثبت می گوید : روان شناسی قرن بیست و یکم روان شناسی مثبت است، علمی که به جای توجه به ناتوانی ها و ضعف های بشری، روی توانایی های انسان، از قبیل امید، شاد زیستن، لذت بردن، قدرت حل مسئله و خوش بینی متمرکز شده است. از نظر سلیگمن (سلیگمن، ۲۰۰۴)، محور روان شناسی مثبت، توجه به انسان سالم به جای انسان بیمار و توجهبه توانایی های انسان به جای ناتوانی های او می باشد. سلیگمن، عدم توجه به عنصر امید را به عنوان حلقه مفقوده روان شناسی معاصر می داند. او به منظور تبیین عنصر امید، به مذر روآورد و برای نخستین بار، باب فضائل را در علم روانشناسی گشود. او به جدال روان شناسی و دین در طول قرن بیستم خاتمه داد و این دو را در کنار هم و به عنوان یار و یاور هم در خدمت به انسان قرار می دهد. او راز شاد زیستن را در رضایت از گذشته و امید به آینده می داند. سلیگمن مفاهیم روان شناسی مثبت را از تلفیق نظریه درماندگی آموخته شده و نظریه اسنادها به دست آورد. از نظر او، همان گونه که درماندگی آموختنی است، خوش بینی و امید را هم می توان به وسیله تغییر در سبک های اسنادی آموخت. از دید سلیگمن، سبک های اسنادی تعیین کننده اصلی، در مقابل رویدادهای بد یا خوش زندگی می باشند. سبک های اسنادی سه دستهاند : ۱- سبک اسنادی درونی (خودمان را مقصر بدانیم، نه محیط را)، ۲- سبک اسنادی کلی (در موقعیت های مشابه هم آن اتفاق بد می افتد)، و ۳- سبک اسنادی دایمی (همیشه این اتفاق بد تکرار خواهد شد). این سبک های اسنادی، باعث ایجاد بدبینی و انفعال در افراد می شوند. البته در مقابل رویدادهای خوشایند زندگی هم می شود، بدبین بود. مثلا، اگر یک رویداد خوب زندگی را به عوامل گذرا ربط دهید، دچار بدبینی می شوید. سلیگمن، مفهوم امید را از سبک های اسنادی گرفت، به این معنی که، در مقابل رویدادهای بد، آدم امیدواری هستید، اگر آن رویداد را گذرا وخاص بدانید و در مقابل رویدادهای خوب، آدم امیدواری هستید، اگر آنها را کلی و همیشگی بدانید. دیدگاه روان شناسی سلیگمن، نوعی واکنش به نظریات رفتارگرایی و روان تحلیل گری است، زیرا در این نظریات به جنبه های انفعالی و بدبینانه زندگی انسان تأکید می شود. سلیگمن (۲۰۰۰)، طی مقالهای در زمینه روان شناسی مثبت، با انتقاد از دیدگاه روان تحلیل گری، اعلام نمودند که روان تحلیل گری، بر آسیب شناسی روانی و جنبه های منفی انسان تأکید دارد و نقش جنبه های مثبت و قابلیت های انسان برای شادکامی و امید را در نظر نگرفته است و به همین دلیل، قادر نیست تصویر روشنی از انسان ارائه دهد. پس از سلیگمن، به صورت جدی تر، بعد از انتشار مقاله روان شناسی مثبت[۴] در انجمن روان شناسی آمریکا (۲۰۰۱)، خط سیر پژوهشی تازهای در دروان شناسی پدید آمد و تمرکز روان شناسی مثبت، رویکردی نوین در حوزه روان شناسی است که به منظور جبران کمبودهای علم روان شناسی و کاهش تأکیدات عمده روان شناسی بر مشکلات روانی، در سال های اخیر گسترش یافته است. مؤلفه های روان شناسی مثبت شامل : خوشبینی، هوش عاطفی، اشتیاق، فضائل، توانمندی های شخصی، شادمانی و امید می باشد.
۲-۲-۳ تعریف و مؤلفه های امید
بر اساس کتابچه آکسفورد (۲۰۰۳)، واژه امید به دو معنی امنیت[۵] و توکل[۶] و ۲ ـ آرزو و اعتقادی که امکان دست یابی به آن وجود دارد، تعریف شده است. از نظر لغوی، امید برابر رَجاء در ادبیات عرب می باشد. رجاء احتمال رسیدن به چیزی است که باعث مسرت باشد و خوف احتمال رسیدن به چیزی است که مایه اندوه است. بنابراین، کلمه رجاء در مقابل خوف قرار دارد. اسنایدر در کتاب تئوری امید، رنگین کمان ذهنی آدمی[۷] (به نقل از بهادری،۱۳۸۸) می گوید: امید ، انتظار انسان برای دست یابی به اهداف خود می باشد که با فعال نمودن دو عنصر ۱) افکار مثبت در جهت نیل به اهداف و ۲) احساس کارآمدی در دست یابی به مقصود، راه یابی فرد به امید را تسهیل می کند. بر این اساس، امید، اعتقاد بر این امر است که هدفتان هر چه باشد، قدرت اراده، میل به راهیابی و قدرت تشخیص موانع برای دست یابی به آن را دارید، و راه آن، مقابل شما گشوده است. اسنایدر (۲۰۰۵)مضمون فعالی از امید را ارائه می کند که شامل داشتن هدف و رفع آنهاست. از نظر او امید عبارت از انتظار مثبت برای دست یابی به اهداف می باشد. او در سال ۲۰۰۵، جمله طلایی خود را درباره امید عنوان کردو بیان داشد : که امید، موجد امید می شود، یعنی احساس امیدواری، موجب امید بیشتر می شودو بدین سان، چرخه مثبت امید و امید بیشتر و ناامیدی بیشتر را بیان داشت.
اسنایدر،(۱۹۹۶)اعتقاد دارد،امید یک سازه چند بعدی و مرکب است. امید مجموعه ای شناختی است که مبتنی بر احساس موفقیت ناشی از منابع گوناگون (تصمیم های هدف مدار) و مسیرها (شیوه های انتخاب شده برای نیل به اهداف) است.
از نظر اسنایدر، امید یا تفکر هدف مدار از دو مؤلفه مرتبط به هم یعنی مسیرهای تفکر و منابع تفکر، تشکیل شده است. مسیرهای تفکر، انعکاس دهنده ظرفیت فرد برای تولید کانال های شناختی برای رسیدن به اهدافاش است و منابع تفکر، شامل افکاری است که افراد درباره توانایی ها و قابلیت های خود برای عبور از مسیرهای برگزیده تعریف کرده اند تا به اهداف اشان برسند. اگر هر کدام از این دو عنصر وجود نداشته باشند، رسیدن به اهداف غیرممکن است. شواهد تحقیقاتی زیادی وجود دارند که نشان می دهنأ، بین بالا بودن میزان امید افراد و موفقیت آن ها در فعالیت های ورزشی، بالا بودن میزان پیشرفت تحصیلی، سلامت جسمی و روانی بهتر و بیشتر و مؤثر بودن روش های روان درمانی مورد استفاده در درمان اختلالات، ارتباط وجود دارد (اسنایدر، شوری، پالور[۸]، آدام[۹] و ویکلاند[۱۰]، ۲۰۰۰). در اهمیت هدفمندی در امید باید گفت، از نظر اسنایدر (۲۰۰۰)، امید شامل هدف، قدرت برنامه ریزی و قدرت اراده برای دست یابی به هدف با در نظر گرفتن موانع رسیدن به هدف و رفع آنهاست. بنابراین از نظر اشنایدر، امید، یک هیجان انفعالی نیست. بلکه، یک فرایند شناختی است که افراد به وسیله آن، فعالانه اهداف خود را دنبال، و موانع رسیدن به هدف را رفع می کنند.
از نظر اسنایدر، امید مرکب از سه مؤلفه ۱- قدرت اراده[۱۱] ۲- قدرت راهیابی[۱۲] و ۳- داشتن هدف[۱۳] و تشخیص موانع[۱۴] می باشد. از نظر او، امید فرایندی است که طی آن افراد ۱- اهداف خود را تعیین می کنند، ۲- راهکارهایی برای رسیدن به آن اهداف می سازند و ۳- انگیزه لازم برای به اجرا در آوردن این راهکارها را ایجاد کرده و در طول مسیر حفظ می کنند (اسنایدر، ۲۰۰۲). از نظر اسنایدر، اهداف مؤلفه کلیدی و جزء شناختی نظریه امید است. او در سال ۲۰۰۰ در کتابچه امید، عنوان نمود : امید بدون هدف نمی تواند زنده بماند زیرا، اساس نظریه امید بر مبنای اهمیت و ضرورت اهداف بنا شده است. از نظر اسنایدر، تقریبا همه آنچه که یک فرد انجام می دهد، به سمت دست یابی به یک هدف است. اهداف، نیروی محرکمه همه رفتارها هستند و می توانند شمال هر چیزی که فرد مایل است به آن دست یابد، شود (در دامنهای از ایک حرکت ساده تا دست یابی به امری پیچیده). در نظریه امید، اهداف، منبع اصلی هیجان هستند. هیجان مثبت، ناشی از دست یابی به هدف یا تصور نزدیک شدن به آن است، در حالیکه هیجان منفی نشای از شکست در دستیابی به هدف یا تصور دورن شدن از آن است. با توجه به پیوند بین دست یابی به هدف و عاطفه مثبت، ممکن است به نظر برسد که بهترین راهکار، تعیین اهداف آسان و قابل دستیابی است. اما افراد دارای امید بالا معمولا به دنبال اهدافی هستند که دارای میزانی از عدم قطعیت و سطح دشواری متوسط باشند، یعنی اهدافی که اندکی دشوارتر از اهداف دست یافته قبلی باشد. اهداف امیدوارانه دارای مقداری عدم قطعیت هستند. یعنی، بهترین اهداف، اهدافی هستند که ۱- انگیزه فرد را افزایش دهند، ۲- پایدار باشند، ۳- به صورت دقیق و عینی مشخص شوند، ۴- میزان دشواری متوسط داشته باشند و ۵- در آیندهای نزدیک قابل حصول باشند. این بدان معنی است که نه اهداف ۱۰۰ درصدی قابل پیگیری هستند نه اهداف صفر درصدی قابل دفاع می باشند. ضمنا، اهداف باید ارزش کافی داشته باشند تا تفکر هوشیار فرد را اشغال کنند (اسنایدر،۲۰۰۴).
یکی دیگر از اجزای امید، تفکر عامل یا قدرت برنامه ریزی برای به حرکت درآوردن فرد در یافتن راه یابی به سوی هدف مورد نظر است. اسنایدر، تفکر عامل را به عنوان احساس مصمم بودن فرد از تواناییاش برای دست یابی به هدف تعریف کرده است. این تفکر، به صورت « من می توانم این کار را انجام دهم»، « من به آن خواهم رسید» متجلی می شود (اسنایدر وهمکاران، ۲۰۰۰).
سومین مؤلفه امید، قدرت اراده است. در این نظریه، قدرت اراده، در آدمی ذاتی است و چیزی نیست که آموخته شود یا از چیز دیگری به وجود آید. در واقع قدرت اراده همان نیرویی است که شخص را به سوی هدف میکشاند و تصور داشتن اراده برای رسیدن به هدف است و به صورت باخودگویی مثبت درونی مثل “من می توانم این کار را بکنم، من آمادهام و من اوضاع را در اختیار دارم” تجلی مییابد (اسنایدر، مک کلاف و اشنایدر، ۲۰۰۰).
۲-۲-۴ تحول امید
گونه انسان توان بالقوه زیادی برای تفکر در مورد آنچه که می خواهد دارد ما باید تفکر امیدوارانه را به فرزندان خود بیاموزیم، به این دلیل که تنها بخشی از گونه انسان می تواند زنده بماند و پیشرفت کند. با یادگیری امید، نسل امروز برای ردگیری در ماجراجویی های فردا مجهز می شود (مک درموت و اسنایدر، ۲۰۰۳). انسان در طول دوران کودکی و دوران رشد خود مؤلفه های امید (عامل و گذرگاه) را به گونه ای منحصر به فرد کسب می کند. تفکرگذرگاه با سه فرایند در ارتباط است : احساس و ادراک : محرک خارجی، یادگیری ارتباط زمانی بین رویدادها و شکل گیری اهداف تفکر عامل نیز طی سه فرایند شکل میگیرد : ادراک خود به عنوان شروع کننده اعمال، بازشناسی خود و شکل گیری اهداف.
شکل گیری اهداف در تفکر گذرگاه و عامل مشترک است و این دو مولفه پایه های امید را تشکیل می دهند (اسنایدر، رند و ریستچل، ۲۰۰۵). اولین فرایند اساسی در تحول تفکر گذرگاه، ادراک است. ادراک زمانی رخ می دهد که احساس، سازماندهی و تفسیر شود. نوزاد، دنیا را به واسطه احساساتش تجربه میکند. گرایش ذاتی انسان برای سازماندهی دروندار حسی منجر به مرحله دوم تحول گذرگاه می شود. سازماندهی، توانایی پیش بینی وقایع را به وجود می آورد و به کودک اجازه می دهد دنیا را بازشناسی و درک کند. وقتی کودک بتواند بازشناسی کند که برخی رویدادها و وقایع همزمان رخ می دهند، آنگاه درک و فهم و در او شکل می گیرد، و این اساس تفکر عملی است.
از فرایندهای ادراک و پیوند هدف شکل می گیرد که سومین مرحله تفکر گذرگاه است. این مرحله ای است که کودک می تواند به اشیا اشاره کند. با گذشت زمان در کودک ۲ ساله حسی از عامل حسی ایجاد می شود. بین ۱۸-۱۲ ماهگی کودک به طور فزایندهای از خود و دیگران آگاه می شود. این بازشناسی خود در عباراتی همچون « برای من»، « مال من»، و بعداً « من» مشاهده می شود. در این مرحله کودک می تواند یک هدف را تنظیم کند و خود را به عنوان یک عامل برای رسیدن به آن بازشناسی کند. افزایش سطح امید نیازمند چالش هایی برای تقویت، تشویق و ترغیب است (مک درموت و اسنایدر، ۲۰۰۳).
به عبارت دیگر در پایان نخستین سال زندگی، پایداری شیء و طرحواره های علت و معلولی به نوزادان امکان می دهد که در مورد گذرگاه های معطوف به هدف تفکرات پیش بینانه داشته باشند. مهارت اشاره کردن که در پایان سال اول رشد می کند به نوزادان امکان میدهد که هدف های خود را نشان دهند (کار، ترجمه حسن پاشا شریفی، جعفر نجفی زند و باقر ثنایی، ۱۳۸۵). در سال دوم کودکان یاد می گیرند که فعالیت های هدفمندی را برای پی گیری گذرگاه ها به سوی هدف های مطلوب به اجرا بگذارند. اندیشه خود به عنوان یک عامل در این دوره تکامل می یابد. یکی از مهم ترین مهارت های مرتبط با امید کهدر سال دوم آموخته می شود این اندیشه است که می توان گذرگاه های اطراف موانع را نیز در نظر گرفت و فعالانه آنها را دنبال کرد. این فرایند رویارویی با موانع، در نظر گرفتن راه های اطراف آنها و سپس به اجرا گذاشتن فعالانه این نقشه ها، هسته تکوین امید را تشکیل می دهند (کار، ترجمه حسن پاشاشریفی، جعفر نجفی زند و باقر ثنایی، ۱۳۸۵). امید اساساً یک هدیه بین فردی است که در تعامل با دیگران شکل می گیرد. زمانی که کودک در دو سال اول زندگی با مراقب خود پیوندی برقرار می کند، امید به تدریج بر اساس میزان امنیت ادراک شده پایه ریزی می شود. دلبستگی ایمن با احساس توانایی و تفکر هدف مدار در ارتباط است. اگر یک مراقبت حساس به نیازهای کودک پاسخ دهد، او خود را به عنوان فردی که در این دنیای بزرگ و گیج کننده دارای کنترل است ادراک خواهد کرد (اسنایدر و همکاران،۲۰۰۵).
از نظر اریکسون نیز اولین توانمندی من که در اولین مرحله تحول روانی ـ اجتماعی (اعتماد عدم اعتماد) شکل می گیرد، امید است. از نظر او این توانمندی برای زندهماندن و زندگی کردن اساسی است و برای فرد یک احساس غریزی از اطمینان در بافت اجتماعی فراهم می آورد. این توانمندی که در اثر یک رابطه قابل اعتماد با اولین موضوع عشق ایجاد شده با تداوم روابط قابل اعتماد با دیگران تأیید و تحکیم می شود. امید برای خیالبافی در مورد آیندهای ارزشمند و مثبت لازم است و اگر ایجاد شود در مقابل آن گوشه گیری به وجود می آید. بنابراین بزرگسالانه امیدوار با مراقب اصلی خود پیوندی نزدیک داشته و با دیدگاه بسیار مقبتی در مورد روابط رشد یافتهاند، آنها فعالانه به دنبال برقراری رابطه با دیگران هستند و از آن لذت می برند (اسنایدر، شیوتر و سیمپسون، ۱۹۹۷). کودکانی که سرشت امیدوارانه را پرورش می دهند معمولا والدینی دارند که به عنوان سرمشقهای امیدوار عمل میک نند. آنها کودکان خود را در تدوین و اجرای طرح های برای از میان برداشتن موانع و دستیابی به اهداف ارزشمند راهنمایی می کنند. این کودکان به والدین خود وابستگی ایمن دارند چرا که والدین آنها یک محیط خانوادگی گرم و ساختارمند برای آنها فراهم نموده اند، محیطی که در آن مقررات به گونه ای ثابت و قابل پیش بینی به اجرا در می آید و تعارضها به گونه ای قابل پیش بینی و مناسب حل می شود (کار، ترجمه حسن پاشاشریفی، جعفر نجفی زند و باقر ثنایی، ۱۳۸۵). پس از آن در سنین پیش دبستانی (۶-۳ سالگی) افزایش دامنه لغات و کسب مهارتهای زبان، ظرفیت کودک برای انتقال افکار هدف مدار به همسالان و بزرگسالان دیگر را افزایش می دهد. زبان، نظامی برای شناسایی اهداف، گذرگاه ها و عامل فراهم می کند (مک درموت و اسنایدر، ۲۰۰۳). از آن گذشته در این دوران تفکر شهودی پیش عملیاتی، و علاقه به داستان ها امکان رشد بیشتر طراحی گذرگاه ها امیدوارانه در رویارویی با موانع و مشکلات را فراهم می آورد (کار، ترجمه حسن پاشاشریفی،جعفر نجفی زند و باقر ثنائی، ۱۳۸۵). داستان های کودکان، می تواند به آنها در شکل گیری تفکر امیدوارانه کمک کند. در داستانهای کودکان معمولاً قهرمان داستان نمادی از تفکر امیدوارانه است. او با موانع و مشکلات مقابله کرده و بر آنها فائق می آید. این داستانها سرشار از بینش های بالقوه برای دستیابی به اهداف بوده و برای کودکان بسیار آموزندهاند. همچنین بیان داستان ها به کودک کمک می کند تا بتواند مسائل را از دیدگاه دیگران ببیند. آنها به طور شهودی در می یابند که در تعقیب اهداف خودشان باید دیگران را نیز در نظر داشته باشند، آنها می فهمند که باید اهداف خود را در یک محیط اجتماعی دنبال کنند، جایی که دیگران هم می خواهند به اهداف خود دست یابند (اسنایدر، ۲۰۰۰). وقتی توانایی ایجاد همدلی با دیگران در اواخر سالهای پیش دبستانی شروع به رشد می کند کودکان آگاه می شوند که برنامه ریزی برای دنبال کردن گذرگاه ها به سوی هدف های باارزش گاهی ممکن است به دیگران کمک کندتا هدفهای ارزشمندی را دنبال کنند و یا اینکه آنها را از این کار باز دارد. توانایی درک دیدگاه دیگران، به کودکان پیش دبستانی امکان می دهد که خواسته های دیگران را در نقشه های خود منظور کنند. در این دوران رشد جسمانی کودک نیز به وی امکان می دهد تا مهارتهای پیچیدهای را با اجرای نقشه های خود پرورش دهد (کار، ترجمه حسن پاشاشریفی، جعفر نجفی زند و باقر ثنائی، ۱۳۸۵). در دوره کودکی میانی و نوجوانی تحول تفکر منطقی، امکان برنامه ریزی امیدوارانه و پیچیده و دنبال کردن گذرگاه ها به سوی هدفهای ارزشمند را فراهم می سازد. در نوجوانی مهارتهای تفکر انتزاعی این امکان را برای نوجوان فراهم میک ند تا بتواند با مسائل پیچیدهای همچون استقلال از والدین، ایجاد روابط صمیمی و پرداختن به نقشه های شغلی روبرو شود (کار، ترجمه حسن پاشا شریفی، جعفر نجفی زند و باقر ثنائی، ۱۳۸۵).
۲-۲-۵ اصول اساسی امید درمانی
اصول اساسی امید درمانی عبارتند از :
اصل اول : امید درمانی بر مبنای ایده های نظریه امدی اسنایدر است.
اصل دوم : امید دروانی یک درمان مختصر ونیمه ساختار یافته است که در آن بر روشن کردن اهداف و دستیابی به آنها تمرکز می شود در این درمان، درمانگر به الگوی گذشته تفکر امیدوارانه و تغییرات رفتاری، هیجانی و شناختی مطلوب توجه می کند.
اصل سوم: باورهای خود اسنادی مراجع با تمرکز بر اهداف، احتمالات و موفقیت های گذشته افزایش مییابد.
اصل چهارم : اتحاد درمانی مثبت، صحیح و مبتنی بر اعتماد به منظور تسهیل مشارکت فعال مراجع شکل می گیرد.
اصل پنجم : امید درمانگر در کمک به مراجع برای ایجاد چهارچوبی جدید، فعال و هدفمند است ضمن این که باور دارد هر مراجع در جایگاه خود بهترین کارشناس برای تغییر دادن خود است.
اصل ششم : امید درمانی یک فرایند آموزشی است که در آن مراجع می آموزد برای دنبال کردن اهدافش چگونه با مشکلات دست و پنجه نرم کند.
اصل هفتم : امید درمانی فرایند تحول امید را منعکس میکند. درمانگر به کمک مراجع اهداف دست یافتنی او را مشخص کردن و به او کمک می کند تا انرژی روانی لازم برای شروع و تداوم حرکت در مسیر این اهداف را فرا بخواند. به علاوه مراجع به دنبال ایجاد چندین گذرگاه و حذف موانع احتمالی است.
اصل هشتم : امید درمانی اساساً تغییر در سطح شناخت است. یعنی به دنبال افزایش تفکر گذرگاه و عامل در جهت دستیابی به هدف می باشد.
اصل نهم : امید درمانی با ترکیب عوامل درمانی مشترک در همه درمانها، تکنیک های شناختی ـ رفتاری و راه حل مدغار یک نظام درمانی جدید ارائه می دهد (اسنایدر، ۲۰۰۰). فرایند امید درمانی از دو مرحله تشکیل شده است که هر کدام شامل دوگام می باشند. مرحله اول القای امید است که مشتمل بر دو گام یافتن امید و پیوند امید است. مرحله دوم افزایش امید است که مشتمل بر دو گام غنی سازی امید و حفظ آن می باشد (اسنایدر، ۲۰۰۰).
۲-۲-۶ تمایز امیدواری با آرزو و خیال پردازی و خوش بینی
در فرهنگ فارسی، معمولا، امید و آرزو در کنار هم به کار می روند اما در ادبیات عرب، این دو واژه به صورت جداگانه با عنوان های رجا و اَمَل استفاده شده است. در هر امیدواری، آرزو وجوددارد، ولی هر آرزویی امیدواری نیست. در اسلام، واژه رجاء به معنای امیدی دست یافتنی (امید واقعی) و امل یا آرزو، به معنای امید دست نیافتنی (امید واهی) می باشد. لذا باید مرز بین امیدواری و خوش خیالی را به خوبی دانست تا یکی از آنها در جای دیگری قرار نگیرد. امیدواری برخلاف آرزو و خوش بینی ، مقولهای است که با فعالیت، تلاش، برنامه ریزی و پیگیری اهداف همراه است و از سه جزء « شناختی» و « عاطفی» و« حرکتی» تشکیل می شود (اسنایدر وهمکاران، ۲۰۰۰).
چند دهه بعد روان شناسانی مانند لوپز[۱۵] و اسنایدر (۲۰۰۳)، سلیگمن (۲۰۰۴) با بیان این جمله مهم که : همه انسانها دارای قدرتی برابرند(امید) اما برخی قدرتمندتر (امید بیشتر) می باشند[۱۶]، روان شناسی مثبت[۱۷]، و امید را به نوعی دیگر مطرح نمودند (اسنایدر، ۲۰۰۰).
از نظر اسنایدر (۲۰۰۲) نقش امید فراتر از یک نیوری تسلی بخش است. امید، نقش مقتدرانه و شگفت آوری در زندگی ایفا می کند و در حیطه های گوناگون، حائز اهمیت است. این دو، تمایز روشنی بین امید و آرزو قائلاند. از نظر آنان، افراد امیدوار دارای اهداف روشن، قدرت اراده، قدرت راه یابی و تلاش برای رسیدن به اهداف خود می باشند. برخلاف این گروه، افراد خوش بین و آرزومند، فاقد برنامهای روشن و هدفمند برای دست یابی به اهداف خود می باشند و در صورت دست نیافتن به اهداف خود، دچار ناکامی می شوند.در هر امیدواری آرزو نیز وجود دارد، اما در هر آرزو، ضرورت امید وجود ندارد. دست یافتنی بودن اهداف و میل شدید برای دست یابی به هدف عنصراساسی امید می باشند (اسنایدر، ۲۰۰۶).
از نظر سلیگمن (۲۰۰۰)، امید و خوش بینی رابطه تنگاتنگی با هم دارند، انسان ابتدا باید امید را در خود ایجاد کند و در مراحل بعدی، هر یک از این دو، موجب تقویت دیگری می شود. در خوش بینی مثبت، فرد با تفکر مثبت به دنبال ایجاد تغییری می باشد و در این تغییر، وضعیت روانی خود رادر نظر می گیرد. به این معنی که اگر احسا کند، خوش بینی او موجب پدیدایی افسردگی کمتر و موفقیت بیشتر و افزایش سلامت می شود، از آن استفاده می کند، اما اگر ببیند، این خوش بینی منجر به درد و رنج می شود، از آن چشم پوشی می کند. از نظراسنایدر، (۲۰۰۶)، افراد خوش بین اعتقاد دارند، در آینده پیامدهای مطلوبی در انتظار آنان می باشد، بدون اینکه توانایی فرد برای کنترل این پیامدها در نظر گرفته شود. به عبارتی، خوش بینی، نوع امید بدون در نظر گرفتن تواناییها و انجام فعالیت های اثربخش است. از نظر اسنایدر (۲۰۰۵)، خوش بینی نگرشی است که در آن فرد آنچه مطلوب اجتماع است را نسبت به آن چه برای خود سودمند می داند، ترجیح می دهد. به عبارتی ، خوش بینی نوعی تفکر آرزومندانه و بدون پشتوانهای است که افراد را از داشتن یک برنامه منسجم برای رسیدن به هدف بازدارد. بر اساس نظریه سلیگمن (۱۹۹۱)، خوش بینی و امید، از مهم ترین عناصر موجود در روانشناسی مثبت می باشند. از نظر آنان، افراد خوش بین، تجارب منفی را به عوامل بیرونی، موقت و مشخص نسبت می دهند، ولی افراد بدبین، وقایع و تجارب منفی را به عوامل درونی، با ثبات و کلی نسبت می دهند. بر این اساس، افراد خوش بین برخلاف افراد بدبین، رویدادهای نامطلوب را ناشی از عوامل بیرونی، ناپایدار و خاص می دانند. لذ از نظر رنک و اشنایدر، خوش بینی متفاوت از امید است. افارد خوش بین گرچه معتقدند چیزهای مثبتی برای آنها اتفاق خواهند افتاد، اما لزوما برنامه ریزی روشنی برای رسیدن به چیزی که می خواهند، ندارند و چنان چه با موانعی برخورد کنند که زندگی بالاجبار سر راه آدمی قرار می دهد، ممکن است احساس کنند که گیر افتادهاند یا ناکام می شوند. اما افراد امیدوار دارای هدف، قدرت اراده و قدرت راه یابی برای رسیدن به هدف هستند و معمولا موانع را تشخیص می دهند. لذا در یک جمع بندی نهایی از این قسمت قبحث باید گفت، ارزش امید به قدرتی است که در آینده نهفته است. در امید نگاه به آینده موج می زند. علیرغم اهمیت خوش بینی در زندگی انسان، خوی بینی بدون برنامه ریزی ممکن است وعدهای پوچ و توخالی به خود باشد (رنک و اسنایدر، ۲۰۰۴).
۲-۲-۷ بیولوژی امید[۱۸]
امروزه مفهوم امید، از نگاه زیستی نیز مورد توجه قرار گرفته است. یکی از شاخههای، روان شناسی مثبت گرا، ایمنی شناسی روانی عصبی[۱۹] است که به بررسی تأثیر عوامل روان شناختی بر دستگاه ایمنی بدن و افزایش خطر بیماری می پردازد. یافته اساسی در این حوزه این است که شخصیت، رفتار، هیجان و شناخت همگی می تو انند پاسخ ایمنی بدن را تغییر داده و از این رو، خطر ابتلا به بیماری را تغییر دهند. این حوزه امیدوار است که روان درمانی بتواند برای پیشگیری و درمان بیماری های جسمانی مفید واقع شود. کشف بیولوژی امید با دانسته های مربوط به تأثیر دارونماها شروع شد. از نظر برخی فیزیولوژیست ها، امید مانند دارونما دارای اثرات بیولوژیک است و می تواند روی درد و ناتوانی جسمی تأثیر بگذارد. امید و انتظار باعث فعال شدن مدارهای مغزی و آزاد شدن اندورفین و انکفالین در بدن می شود. این وضعیت موجب کاهش درد در بدن می شود. در وضعیت ضعف جسمی و درد، درماندگی و نا امیدی تشدید می شود و در نتیجه، آندورفین و انکفالین کمتر و کوله سیتوکینین[۲۰] بیشتری در بدن آزاد می شود. این فرایند باعث ایجاد سیکل معیوب افزایش درد می شود.
امید با ایجاد تغییر در حالات بیولوژی بدن، باعث شکستن این دور باطل می شود و واکنشه ای زنجیرهای درد را تعدیل و در نتیجه مجب بروز احساس خوشایند می شود. این احساس به نوبه خود موجب آزاد شدن اندورفین و انکفالین و کاهش بیشتر درد می شود (اسنایدر، ۲۰۰۵).
۲-۲-۸ جایگاه امید در فرهنگ دینی
امید در فرهنگ اسلامی، از اهمیت بالایی برخوردار است. در اصطلاح علم اخلاق، به راحتی و لذتی که از انتظار تحقق امری محبوب، در قلب حاصل می شود، امید می گویند (منصوری،۱۳۸۷). امید به معنای انتظار وقوع خبری مسرت بخش می باشد. نا امیدی از واژه قنوط، به معنای یأس گرفته شده است. خداوند در آیه ۴۹ سوره مبارکه فصلت می فرماید : “برخی افراد، همین که دچار شر می شوند، زود نا امید و مأیوس می شوند.” خداوند در قرآن (زمر : ۵۳)، درباره نهی از نا امیدی می فرماید : بگو ای بندگان من، که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند غافل نشوید. خداوند در سوره حجر، آیه ۵۶، یأس از رحمت خداوند را به شدت مورد نکوهش قرار داده، این کار را مساوی کفر و گمراهی معرفی کرده است. در تعابیر اسلامی و قرآنی، ناامیدی مطرود واقع شده است. خداوند در قرآن می فرماید (یوسف ، ۸۷) : از رحمت خدا مأیوس نشوند، جز گروه کافران . نتیجه این که، در دین اسلام، منشأ نا امیدی، غفلت از خدا و آیات اوست و معرفت به خدا مقدمه و شرط لازم در پیدایش حالت « رجاء» یا امید می باشد. ملا احمد نراقی در کتاب معراج السعاده می گوید : از منظر اسلام، امید در سلامت روانی انسان نقش مهمی برعهده دارد. امید، به زندگی انسان معنا می بخشد و مانع استیلای یأس و دلسردی بر انسان می گردد. بدون امید، زندگی، بی معنا و مبهم می شود. در این کتاب، ضد یأس از رحمت خدا، امیدواری به اوست که آن را صفت رجا گویند و « رجا» عبارت است از : انبساط سرور در دل به جهت انتظار امر محبوب، و این سرور و انبساط را وقتی امیدواری می گویند که آدمی بسیاری از اسباب رسیدن به محبوب را تحصیلکرده باشد. جنبه انگیزشی امید در اسلام مورد تاکید قرار گرفته است. از منظر اسلام، امید به منزله نیروی اجرایی برای حرکت است که عامل مستقیم تلاشها و رفتار انسان می باشد. به طور کلی، همه رفتارهای انسان آثار و جلوه های این نیروی عظیم روانی است (منصوری،۱۳۸۷). تجلی امید در فرهنگ تشیع، در وجود امام زمان (عج)، نهفته است. انتظار به ظهور منجی، در تشیع امید افزا است. بشارت به ظهور حضرت حجت و پیروزی نهایی حق بر باطل، از جلوههای ممتاز امید است.
در زمینه اهمیت امید در سایر ادیان آسمانی مانند آئین مسیحیت، نیز ، مطالب زیادی بیان شده است. در آئین مسیحیت، امید آرزو و انتظار از برای چیزهای نیک و مقاصد پسندیده می باشد. در اهمیت امید در تحرک و پویایی انسان در داستانی از زندگی، حضرت مسیح (ع) ، می خوانیم که در جایی نشسته بود و پیرمردی را مشاهده کرد و که با کمک بیل و کلنگ به شکافتن زمین مشغول است. حضرت مسیح (ع) به پیشگاه خود گفت : خدایا، امید و آرزو را از او بگیر. ناگهان پیرمرد بیل را به کناری انداخت و روی زمین دراز کشید و خوابید. کمی بعد، حضرت مسیح (ع) گفت : بارالها، امید و آرزو را به او برگردان … . و مشاهده کرده که پیرمرد برخاست و دوباره مشغول فعالیت و کار شد. حضرت مسیح (ع) از او سوال کرد که من دو حال مختلف از تو دیدم : یک بار بیل را به کنار افکندی و روی زمین خوابیدی، و در مرحله دوم برخاستی و مشغول به کار شدی! پیرمرد در جواب گفت : بار اول، فکر کردم که پیر و ناتوان شدهام، چرا این همه به خود زحمت دهم و تلاش کنم؟ بیل را به کناری انداختم و بر زمین خوابیدم، ولی چیزی نگذشت که این فکر به خاطرم خطور کرد که از کجا معلوم سال های زیادی زنده نمانم؟ انسان تا زنده است، باید برای خود و خانوادهاش تلاش کند، از این رو، برخاستم و بیل را گرفتم و مشغول کار شدم (اسنایدر،۲۰۰۱).
۲-۲-۹ مفروضه ها و اهداف اساسی امید درمانی
امید درمانی اسنایدر تنها درمانی است که امید را به عنوان هدف اصلی درمان مدنظر قرار داده است. اسنایدر (۲۰۰۱)، بنیان گذار نظریهی امید و درمان مبتنی بر آن، امید را به عنوان سازهای شامل دو مفهوم این گونه تعریف می کند : ۱- توانایی طراحی گذرگاه هایی به سوی اهداف مطلوب به رغم موانع موجود و ۲- کارگزار و یا عامل انگیزش لازم برای استفاده از این گذرگاه ها. امید درمانی اسنایدر، بر اساس درمان راه حل مدار و درمان داستانی با روایت است و بر این هدف استوار است که به درمان جویان کمک کند تا اهداف را فرمول بندی کرده و گذرگاه های متعددی برای رسیدن به آنها بسازند، خود را برای دنبال کردن اهداف برانگیزانند و موانع را به صورت چالش هایی برای غلبه از نو چارچوب بندی کنند (اسنایدر، ۲۰۰۰).
طبق نظر اسنایدر، نا امیدی حالت تکان دهندهای است که ، با احساس از ناممکن بودن امور، احساس ناتوانی و بی علاقگی به زندگی آشکار می شود. فرد در اثر نا امیدی به شدت غیرفعال شده و نمی تواند موقعیت های مختلف را بسنجد و تصمیم بگیرد. هدفمندی و عاطفه مثبت، مفروضه کلیدی امید درمانی و بهترین راهکار جهت دست یابی به امید می باشند. اسنایدر و همکاران، امید را ناشی از اتخاذ تصمیم های هدف دار و مسیرهای دست یابی به اهداف می دانند. از نظر این محققان، امید از دو مولفه مسیرهای تفکر و منابع تفکر تشکیل شده است. ۱- مسیرهای تفکر بیان کننده ظرفیت فرد برای تولید راه هایی برای رسیدن به اهداف و ۲- منابع تفکر بیان گر افکاری است که افراد درباره تواناییها و قابلیت های خود برای عبور از مسیرهای برگزیده شده در نظر می گیرند. لذا ترکیب منابع و مسیرها برای دست یابی به اهداف ضرورت دارد. بنابراین، اهداف، منبع اصلی هیجان و نیروی محرک همه رفتارها می باشند و شامل هر چیزی است کهف رد مایل است به آن دست یابد و آن را تجربه کند. اهداف در امید درمانی باید به گونه ای تنظیم شوند که ارزش کافی برای تلاش داشته باشند و تفکر هوشیار فرد را برانگیزانند. اهداف در نظر گرفته شده در امید درمانی، دارای درصدی از عدم قطعیت هستند و میزان دشواری متوسط دارند و احتمال دست نیافتن به این اهداف نیز قابل تصور می باشد (اسنایدر ۲۰۰۲ ). ایجاد امید در مراجعان، یکی از جنبه های مهم در مشاوره و درمان گری است. مشاوران آگاه می تو انند تا حد زیادی بر انتظارات مراجعان تأثیرگذار باشند و این امر بدان دلیل است که معمولا مراجعان با توجه به شرایطی که با آن مواجهند، تجربه اندکی دارند. آنها از آمار کسانی که از مشکلات نجات یافتهاند، بی اطلاعند و بیشتر به جنبه منفی مشکلات توجه می کنند و این باعث یأس و نا امیدی در آنها می شود. ساز و کار اثرگذاری امید به این صورت است که انتظارات مثبت ناشی از امید، باعث ایجاد انگیزه در مراجعان و بیماران برای تلاش در جهت بهبودی می گردد. امید می تواند اثر مثبتی بر حل مشکلات فردی داشته باشد. مشاوران میتوانند، امکانات بالقوه علی و عاطفی ـ روانی مراجعان را به فعلیت برسانند و به منظور درمان آنان ایجاد امید به زندگی ، بهره ببرند. شاید بتوان گفت : معروف ترین شیوه ایجاد امید به بهبودی که در علم پزشکی ، برای درمان بیماران جسمی ـ روانی به کار گرفته شده، استفاده از « دارونماها» در دانش پزشکی بوده است.
دارونما، ماده بی اثری است که هم تأثیر روانی دارد و هم تأثیر فیزیولوژیکف نقش این دارونماها، ایجاد امید به بهبودی است. حال اگر مشاور بتواند به جای دارونمای شیمیایی، در برخورد با مراجعان، آنان را به یک تکیه گاه عظیم و پایدار متوجه و معتقد سازد و نسبت به پروردگار هستی امیدوار کند، بهترین و آسان ترین و ساده ترین راه را در حل مشکلات مراجعان برداشته است (اسنایدر، ۲۰۰۰).
۲-۲-۱۰ فرایند و مراحل امید درمانی
فرایند امید درمانی از دو مرحله تشکیل شده است که هر کدام شامل دو گام می باشند. مرحله اول القای امید که مشتمل بر دو گام یافتن امید و پیوند امید است. مرحله دوم افزایش امید است که مشتمل بر دو گام غنی سازی امید و حفظ آن می باشد (اسنایدر، ۲۰۰۰).
۲-۲-۱۰-۱ مرحله اول : القای امید
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:54:00 ب.ظ ]