قانون اعتبار خود را از کجا می گیرد؟ چرا ملزم به پیروی از قانون هستیم ؟ منشأ اعتبار قانون چیست؟ پوزیتویسم حقوقی، اعتبار قانون را در وضع آن توسط مقام صالح می داند و تا زمانیکه آن قانون نسخ نشده، اعتبار داشته و از ضمانت اجرا برخوردار است. دورکیم برای قانون نیز منشأ اجتماعی قایل می باشد، او ریشه ی قانون را در وجدان جمعی می داند. معتقد است قانون تا زمانی معتبر است که از استقبال و پذیرش جامعه برخوردار باشد. او با تغییر جامعه و قواعد اخلاقی، به تغییر حقوق رأی داده و میزان دوری یا نزدیکی یک قاعده ی حقوقی به وجدان اجتماعی را دلیل بر اعتبار و الزام آن می داند. دورکیم معتقد است تا زمانیکه یک قانون مورد پذیرش جامعه باشد و وجدان اجتماعی آن را قبول داشته باشد آن قانون معتبر است، حتی اگر نسخ شده باشد و اگر مقام صالح نیز قانونی را وضع کرده باشد که از اقبال جامعه برخوردار نبوده و خلاف قواعد اخلاقی باشد آن قانون اعتباری ندارد. بنابراین دورکیم منشأ اعتبار قانون را در جامعه و به تبع آن در وجدان جمعی و قواعد اخلاقی می داند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
آنچه که از میان آثار دورکیم در خصوص رابطه ی بین حقوق و اخلاق می توان استخراج کرد این است که؛ رابطه ی حقوق و اخلاق از منظر دورکیم حالتی دوپهلو دارد. از یک طرف حقوق را مستقل از اخلاق عرفی و رایج جامعه دانسته و تنها مورد حمایت وجدان جمعی می داند و از سویی دیگر، برای قانون الزامی اخلاقی بر می شمرد. این دوگانگی را باز باید در همان نوع نگاه و اندیشه ی دورکیم دانست که نسبت به اخلاق دارد، یعنی همان اخلاق سکولار. بنابر این رابطه ی حقوق و اخلاق را دورکیم تا آنجا که هماهنگ و همسوی با وجدان جمعی است رابطه ای دو سویه و همبسته می داند چراکه از یک منشأ و مبنا برخواسته اند. و می توان قاطعانه مدعی شد که دورکیم علی رغم آنکه نگاهی پوزیتویستی داشته و سعی در طرح ریزی اخلاقی سکولار، اما رابطه ی حقوق و اخلاق از منظر او رابطه ای واحد و هماهنگ است. بعبارتی دیگر حقوق و اخلاق از منظر دورکیم منفک و بیگانه نیستند.
قانون، اجرا کننده ی اخلاق حداقلی است، بیشتر درباره ی محدودیت هاست تا اوامر مثبت و هدف اصلی آن برقراری حدود است. با توجه به اصل بقا، به عنوان هدف اساسى بشر و حقایقى مسلّم مانند آسیب پذیرى افراد از یکدیگر، تساوى تقریبى قدرت انسان ها و محدودیت منابع طبیعى، ناگزیر هنجارهایى ناظر بر منع اضرار میان فردى و نحوه توزیع و تملک منابع طبیعى در هر نظام دستورى براى تنظیم رفتار انسان ها وجود دارد. حقوق و اخلاق انسانى باید به طریق اولى شامل چنین هنجارهایى، باشد. حقوق به مراتب نمی تواند نسبت به اخلاق بی تفاوت بوده و خلاف هنجارها و ارزش های اخلاقی حرکت کند. چه بسا که اخلاق رایج در جامعه خود بخشی از افکار عمومی را تشکیل می دهد و می دانیم که حقوق نسبت به آن نمی تواند بی تفاوت باشد. گذشته از این به عقیده ی ما ، نیاز به قانون بیشتر از نیاز به اخلاق است . مثلاً در تشریفات اداری یا تخلفات اقتصادی، قانون شکنی بدون تخلف اخلاقی است. قانون از درک مردم درباره ی مسئولیت اخلاقی در این زمینه پیشی گرفته است. بنابر این، نمی توان رابطه ی ضروری و دستوری بین حقوق و اخلاق برقرار نمود و حکم به پیروی قواعد حقوقی از قواعد اخلاقی داد. چه که لزومی بر تبعیت دستورات حقوقی از قواعد اخلاقی نبوده و باید جامعه را آزاد گذاشت تا خود به برقراری این هماهنگی همت گمارد. اما این بدان معنا نیست که وجود همانندی ها و هم پوشانی هایی که بعضاً بدلیل وحدت منشأ یا از روی حکمت مشترک میان قواعد حقوقی و دستورات اخلاقی ایجاد می شود را انکار کنیم.
عکس مرتبط با اقتصاد
از مشکلات پیش رو در خلال این رساله یکی این بود که دورکیم مستقیماً به طرح مسأله ی رابطه ی حقوق و اخلاق نپرداخته، بنابراین، ناگزیر بودیم از بررسی و تدقیق در آثاری که منتقدین او در مورد دورکیم نوشته بودند و استخراج و استفهام از میان آثاری که در مورد دورکیم نوشته شده بود که بیشتر آنها هم، از نظر جامعه شناسان گذشته بود تا با نگاهی حقوقی .از طرفی دیگر آنچه در خصوص این رساله دقت و تمرکز بیشتری می طلبید بازگشت به بحث اصلی بود، یعنی کدام اخلاق، کدام حقوق؟ وقتی در جریان یافتن پاسخ برای رابطه ی آنها با اندیشه ها، نظرات و دیدگاه های مختلف مواجه می شویم، سعی در حفظ استقلال مبنا و پایه ی فکری خود داریم ، اما بعد از آن پاسخ این سؤال که کدام اخلاق مورد بررسی است ما را با انبوهی از نظرات مختلفی مواجه می سازد که دچار سردرگمی و انحراف می شویم و این نیز مستلزم دقت و تمرکز بیشتری است. از جمله سؤال هایی که در نتیجه ی این مباحث مطرح شده و مستلزم بررسی جداگانه می باشد عبارتست از اینکه: آیا حقوق، ملزم به پیروی از اخلاق است؟یا اخلاق تنها یکی از منشأ های حقوق بوده و صرفاً مستلزم توجه بدان می باشد؟ دیگر اینکه پیامد ها و آثار رویارویی و تقابل حقوق و اخلاق چیست؟
کتاب شناسی
1- منابع فارسی:
الف) کتب:
• ابراهام، جی. اچ، خاستگاه های جامعه شناسی، احمد كریمی، تهران، پاپیروس، 1368.
• اتکینسون، آر. اف، درآمدى به فلسفه اخلاق، ترجمه سهراب علوى نیا، تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب، 1370.
• احمدی، حبیب، جامعه شناسی انحرافات، تهران، سمت،1384.
• ارجمند سیاه پوش، اسحاق، جامعه شناسی حقوقی، نشر جامعه شناسان، 1389.
• آرون، ریمون، مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعهشناسی، ترجمه باقر پرهام، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی،چاپ ششم، 1382.
• آزاد ارمكی، تقی، نظریه
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
های جامعهشناسی، تهران، سروش، 1386.
• استونز، راب، متفكران بزرگ جامعهشناسی، ترجمة مهرداد میردامادی، تهران، مركز، 1379.
• اسد علیزاده، اكبر، اسلام و چالشهای فكری معاصر سكولاریسم، قم، مركز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، 1383.
• اسكیدمور، ویلیام، تفكر نظری در جامعهشناسی، ترجمه جمعی از مترجمین، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1385.
• اشلی، دیوید و دیگران، نظریة جامعه شناسی، اصول و مبانی كلاسیك، ترجمه سیدعلیاكبر میرمهدیحسینی، كرمان، دانشگاه باهنر كرمان، 1383.
• امزیان، محمد، روش تحقیق علوم اجتماعی، ترجمه عبدالقادر سواری، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1380.
• آنتونی، آر بلاستر، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، عباس مخبر، تهران، مركز،1376
• آیر، الف. ج.، زبان، حقیقت و منطق، ترجمه منوچهر بزرگمهر، تهران، پنگوئن، 1362.
• باتامور، تام، جامعه شناسی سیاسی، ترجمه منوچهر صبوری کاشانی ، تهران، انتشارات کیهان، 1366.
• باربور، ایان، علم و دین، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، مركز نشر دانشگاهی، 1362.
• بُدن، ریمون، مطالعاتی در آثار جامعه شناسان کلاسیک، ترجمه ی باقر پرهام، تهران، نشر مرکز،1383.
• بنتون.ت و كرایب، یان، فلسفه علوم اجتماعی؛ بنیادهای فلسفی تفكر اجتماعی، ترجمه شهناز مسمی پرست و محمود متحد، تهران، نشر آگه، 1384.
• بوریل، گیبسون و گارت مورگان، نظریههای كلان جامعهشناسی و تجزیه و تحلیل سازمان، ترجمه محمدتقی نوروزی، تهران، سمت، 1383.
• بیات، عبدالرسول و دیگران، فرهنگ واژه ها ، قم، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی،1381.
• پارسانیا، حمید، روششناسی انتقادی حكمت صدرایی، قم، كتاب فردا، 1389.
• پترسون، مایكل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران، طرح نو، 1379.
• پولانتزاس، نیکوس، فلسفه حقوق، ترجمه نجاد علی الماسی، میزان، 1386.
• پولانزاس، نیکوس، واقعیت و حقوق، نجاد علی الماسی، دانشگاه شهید بهشتی، 1354.
• تایپتون، فرانک و آلدریچ، رآبرت، تاریخ اقتصادی واجتماعی اروپا، ترجمه كریم پیرحیاتی، تهران، شركت انتشارات علمی وفرهنگی، 1375.
• تبیت، مارک، فلسفه حقوق، ترجمه حسن رضایی خاوری، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1384.
• تنهایی، ابوالحسن، نظریههای جامعه شناسی، مشهد، مرندیز، 1387.
• توسلی، غلامعباس، نظریههای جامعهشناسی، تهران، سمت، 1386.
• جلائیپور، حمیدرضا، نظریههای متاخر جامعهشناسی، تهران، نی، 1387.
• حسینزاده، محمد، معرفت شناسی، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی،1381.
• حمید، صنعتجو، امیل دوركیم متفكری همچنان تاثیرگذار، عمیدی ، 1392.
• خسروپناه، عبدالحسین، كلام جدید، قم، مركز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه قم، 1379.
• دانش پژوه ، مصطفی، شناسه حقوق: دانش حقوق، قاعده حقوقی و رابطه حقوق با عدالت، اخلاق و دین، نشرجنگل، 1391.
• دانش، تاج زمان، مجرم كیست جرم شناسی چیست؟، تهران، مؤسسه كیهان،1364.
• داور، شیخاوندی، جامعه شناسی انحرافات ومسائل اجتماعی، مشهد، نشرمرندیز، 1379.
• دل وکیو، ژرژ، فلسفه حقوق، ترجمه جواد واحدی، نشر میزان، 1380.
• دوركیم، امیل، خودكشی، ترجمه نادر سالارزاده امیری، تهران، دانشگاه علامه طباطبایی، 1373.
• دورکیم ، امیل، صور بنیانی حیات دینی، باقر پرهام، مرکز، 1383.
• دورکیم، امیل، فلسفه و جامعهشناسی، ترجمه فرحناز خمسهای، تهران، مركز ایرانی مطالعه فرهنگها، 1360.
• دورکیم، امیل، تعلیم و تربیت، علی محمد کاردان، فرخی، 1368.
• دورکیم، امیل، درباره تقسیم كار اجتماعی، ترجمه باقر پرهام، مركز، تهران، 1384.
• دورکیم، امیل، درس های جامعه شناسی(فیزیک اخلاقیات و حقوق)، جمال الدین موسوی، نشر نی، 1391.
• دورکیم، امیل، قواعد روش جامعه شناسی، علی محمد کاردان، تهران،دانشگاه تهران، 1343.
• دیلینی، تیم، نظریه های كلاسیک جامعه شناسی، ترجمه بهرنگ صدیقی، تهران، نی، 1387.
• رایحیان اصل، مهرداد، بزه دیده شناسی حمایتی، تهران، نشر دادگستر،1384.
• ربانی گلپایگانی، علی، تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1378.
• رحمانی فرد، شهرداد، جامعه شناسی حقوق،بهینه، تهران، 1386 .
• رحیمی ، مصطفی، حقوق و جامعه شناسی، تهران ، سروش ،1371.
• رشاد، علی امیر، دموكراسی قدسی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1379.
• ریتزر، جرج، بنیانهای جامعهشناختی، ترجمه تقی آزاد ارمکی، تهران، نشر سیمرغ، 1374.
• ریتزر، جرج، نظریههای جامعهشناسی، ترجمه احمدرضا غرویزاد، تهران، نشر ماجد، 1373.
• ریچلز، جیمز، فلسفه اخلاق، آرش اخگری، نشر حکمت، 1387.
• ساعی، ایرج و دیگران، زندگی جامعه شناسان بزرگ، تهران، زرباف، 1385.
• سبحانی، جعفر، پلولاریسم دینی یا كثرت گرایی، قم، موسسه امام صادق، 1381.
• ستوده، هدایت الله، آسیب شناسی اجتماعی، تهران، انتشارات آوای نور، 1382.
• سیدمن، استیون، كشاكش آرا در جامعه شناسی، ترجمه جلیلی هادی، تهران، نی، 1386.
• سیموس، بریث ناچ، جرم و مجازات از دیدگاه امیل دوركیم، محمدجعفر ساعد، خرسندی ، 1387.
• شجاعی زند، علی رضا، عرفی شدن در تجربه مسیحی و اسلامی، تهران، باز، 1381.
• شجاعی زند، علی رضا، عرفی شدن در تجربه مسیحی و اسلامی، تهران، نشر باز، 1381.
• صانعى دره بیدى، منوچهر، فلسفه اخلاق در تفکرغرب، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتى،
1368.
• صانعی، پرویز، حقوق و اجتماع و عوامل اجتماعی و روانی، نشر و پخش کتاب، 1347.
• فراستخواه،مقصود، تهران، دین وجامعه، شرکت سهامی انتشار، 1377.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
• فراستخواه،مقصود،اخلاق غیر دینی ودین غیر اخلاقی، تفکر،1389.
• فرانكنا، ویلیام كی.، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، قم، مؤسسة فرهنگی طه، 1376.
• فنایی، ابوالقاسم، دین در ترازوی اخلاق، مؤسسه فرهنگی صراط، 1384.
• قدردان قراملكی، محمدحسن، سكولاریسم در مسیحیّت و اسلام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،1379.
• كاپلستون، فردریک ، تاریخ فلسفه، ترجمه امیر جلالالدین اعلم، تهران، علمی و فرهنگی و سروش، ج5، 1370.
• كاپلستون، فردریك، تاریخ فلسفه، ترجمه اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر، تهران، علمی و فرهنگی و سروش، 1373، ج 6.
• كرایب، یان، نظریه اجتماعی كلاسیك، ترجمهی شهناز مسمی پرست، تهران، نشر آگه، 1382.
• كرایب، یان، نظریه اجتماعی مدرن؛ از پارسونز تا هابرماس، ترجمه عباس مخبر، تهران، نشر آگه، 1383.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:26:00 ب.ظ ]