کرم های پرتار (polychaete) از جمله موجودات آبزی میباشند که در مناطق مختلف آب و هوایی کره زمین گسترش و گونه های بسیار متعددی دارند. پلیکت ها فراوانترین گروه از جانوران کفزی مناطق جزرو مدی و عمیق دریاها میباشند که حدود ۱۰۰۰۰ گونه از آنها در دریاها شناسایی شده است (Wu et al., 1985). یکی از خانواده های مهم کرمهای دریایی خانواده Nereidae است که جنسهایی مانند Nereis و Perinereis در این خانواده قرار دارند. بهطور عموم به آنها کرم دریایی (Marine worm)، کرم ماسه (Sand worm)،Ragworm ، worm Nereid و غیره اطلاق میشود. جنس پرینرئیس () متعلق به شاخه Annelidae زیر شاخه Cheliceriformes،کلاس Polychaeta، راسته Phyllodocia، خانواده Nereidae و زیر خانواده Nereidinae میباشد (Hardege, 1992). از سال ۱۹۹۳ بعضی از محققین نام خانواده را در این تقسیم بندی از Nereidae به Nereididae تغییر دادهاند (Bakken and Wilson, 2005 ؛and Glasby, 1993 Wilson).
پلیکت ها یا بهصورت متحرک (مهاجر- با توانایی حرکت در ستون آب و خزیدن بر روی بستر) یا بهصورت ساکن (غیر مهاجر - با توانایی حرکت در درون بستر و در لانههای لوله مانند) زیست میکنند (Okuda, 1993). کرمهای پرینرئیس از دسته دوم بوده (سالار زاده، ۱۳۸۷) و بهجز زمان کوتاهی قبل از تخمریزی، دائما در طول زندگی در زیر بستر بسر میبرند. بدن آنها به سه قسمت سر، تنه و دم تقسیم میشود. از مشخصات بارز آنها وجود تارها یا شبه پاهای متعدد در قسمت تنه است، وجود آنتنها و تارهای حسی در روی سر و همچنین حلق قابل واژگون از دیگر مشخصات آنها است. طول عمر آنها بین یک تا ۳ سال برآورد شده (Chen, 1990; Rouabah and Scapes, 2003)، فقط یکبار در زندگی تخمریزی کرده و سپس میمیرند. بهصورت بسیار گسترده در مناطق جزرو مدی دریاها و بهطور معمول درزیر بسترو جایی که وفور مواد آلی باشد زندگی میکنند (Muus, 1967).
پلیکتها از دیرباز برای بشر حائز اهمیت بودهاند و جزء فراوانترین گروه از جانوران کفزی مناطق جزرومدی و عمیق دریاها میباشند که تاثیر بهسزایی در تغذیه آبزیان این مناطق دارند (Rhodes et al., 1992). بهعنوان منبع غذایی دوره زندگی آنها کوتاه بوده، ولی تولیدات ثانویه بالایی را در محیط داشته و نقش اساسی در زنجیره غذایی ایفا میکنند به قسمی که لاروها و بالغین آنها بهعنوان غذای مناسبی جهت تغذیه بسیاری از گونههای ماهیان افتصادی محسوب میشود. از دیگر کاربردهای پلیکتها، استفاده از آنها در صید با قلاب، بهدلیل خوشخوراک بودن برای اکثر ماهیان دریایی میباشد و از دیرباز طعمهای مناسب برای قلاب به حساب میآمدهاند (Fidelgo e Costa, 1999).
امروزه مهمترین کاربرد و اهمیت پلیکتها را باید در تغذیه آبزیان پرورشی دانست. رسیدگی جنسی میگوهای خانواده پناییده ارتباط تنگاتنگی به نوع جیره غذایی میگو در زمان پرورش مولد (broodstock) دارد (Lytle et al., 1990; Fidelgo e Costa, 1999). تجربیات فراوان داخلی و خارجی نشان از اهمیت استفاده از کرمهای نرییس و پرینرئیس در مولدسازی میگوی سفید هندی و پاسفید غربی دو گونه عمده میگوی پرورشی کشور ما دارد، بهطوری که عدم دستیابی به این کرم محدودیت زیادی را در تولید مولد و بچه میگو بهوجود میآورد. مطالعه انجام شده بر روی تاثیر کرم پرتار بر روی رسیدگی جنسی میگوهای سفید هندی پرورشی نشان داده، بهترین میزان رشد، هم آوری، و درصد تفریخ به میگوهایی که با کرم پرتار تغذیه شده بودند تعلق داشته است (سالار زاده، ۱۳۸۷). همچنین مطالعات نشان داده که کرم های پرتار اسیدهای چرب غیراشباع بلند زنجیره (HUFA) نظیر آراشیدونیکاسید دارد (Meunpol et al., 2005) که ارزش غذایی بالایی نسبت به غذاهای تازه دیگر و غذاهای پلت شده دارد (Wouters et al., 2001) که میگو توانایی بسیار محدودی در سنتز آن و بعضی فاکتورهای برانگیزاننده رسیدگی جنسی دارد (Teshima at al., 1992). اسیدهای چرب نقش مهمیرا بهعنوان منبع انرژی برای تخمریزی، رشد جنین، تفریخ تخم و توسعه سریع لاروهای آبزیان است (Fandale et al., 1999). چربیها در میگوها با رسیدگی تخمدان از هپاتوپانکراس به تخمدان منتقل میشوند و در آنجا بهعنوان مواد زرده ذخیره میشوند (Teshima and Kanazawa, 1980). علاوه بر آن کرمهای پرتار دارای چندین نوع هورمون از جمله پروستاگلاندین میباشند که بر اساس بررسیهای انجام شده بر گونه Perinereis nuntia، توسطPoltana و همکاران (۲۰۰۵)، بیشترین میزان این پروستاگلاندینها PGF2 آلفا است. این هورمون باعث تحریک رسیدگی تخمدان میگو میگردد (سالار زاده، ۱۳۸۷). پروستاگلاندینها (PGS) یک نقش نظارتی در تولید مثل سختپوستان علاوه بر هورمون های پپتیدی شناخته شده مانند هورمون بازدارنده گناد و تحریک کننده گناد هورمون دارد (Poltana et al., 2005).
در پرورش سختپوستان، کرم پرتار بهعنوان بهترین رژیم غذایی پذیرفته شده مولدین میگو باتوجه به تواناییهایش در بهبود عملکرد تولیدمثلی میگو تبدیل شده است. گذشته از ارزش تغذیهای بالا، این امکان وجود دارد که کرم پرتار حاوی برخی از هورمونهای تولیدمثلی است که مشابه آن در میگو، آنلیدها و بندپایان وجود دارد (Middleditch et al., 1979). برخی از هورمونهای کرم پرتار نظیر پروژسترون و ۱۷α-hydroxyprogesterone قادر به القای رشد تخمک میگو میباشند (Meunpol et al., 2007). از آنجا که در اکثر سیستم های منوکالچر آبزیان، بر اثر غذای مصرف نشده و فضولات ماهی، لجن نامطلوبی در کف بهوجود میآید و بر اثر حرکات ماهی این توده لجن شکسته شده و به داخل ستون آب پخش میگردد، وجود ارگانیسمهای زنده در مراحل مختلف زنجیرهغذایی در سیستمهای پلی کالچر میتواند سبب کاهش تاثیرات محیطی فضولات بهوجود آمده در پرورش شود (پژند، ۱۳۷۶). کرمهای پلیکتی که زندگی مهاجر یا متحرک دارند، کاندیدهای مناسبی برای این مهم میباشند.
فصل دوم
مروری بر مطالعات پیشین
Duy Hoa و همکاران در سال ۲۰۰۹ مطالعهای بر روی میگوی Penaeus monodon انجام دادند که در آن دو نوع جیرهغذایی تازه برای رسیدن به بلوغ روی مولدین میگوی Penaeus monodon در طی یک دوره یک ماهه در قرنطینه اولیه و سه ماه در قرنطینه ثانویه آزمایش شد. رژیم غذاییA 3/70% ماهی مرکب ، ۶۶/۷% کرم دریایی، ۹۴/۷% صدف و ۱۰/۴% گوشت کبد خوک، رژیم غذایی B از ۳۹/۳۷% ماهی مرکب، ۵۰/۱۶% کرم دریایی ، ۱۴/۲۷% صدف و۹۸/۱۸% گوشت کبد خوک همگی براساس وزن خشک تشکیل شده بود. فرمولهسازی رژیم غذایی B مشابه نسبتهای ARA / EPA ، DHA / EPA و اسیدهای چرب n-3/n-6 تخمدانهای بالغ میگوی وحشی P.monodon بود. در آغاز قرنطینه اولیه متوسط وزن میگوها به دو رژیم غذایی اختصاص داده شد که تفاوت زیادی با هم نداشتند (۷۱/۱۲۹ ±۹۶/۲گرم برای ماده هاو ۸۸/۸۷±۴۹/۲ گرم برای نرها در جیره غذایی A و ۷۴/۱۳۱ ± ۷۴/۱گرم برای ماده ها و ۹۵/۸۸ ±۰۵/۲ گرم برای نرها در جیره غذایی B). پس از قرنطینه دوم، نرخ رشد میگو های ماده در جیره غذایی B به طور قابل توجهی بیشتر از (۰۵/۰P<) نسبت به میگوهای ماده تغذیه شده با رژیم غذایی A بود(b44/24 ± ۹۸/۴% در مقایسه با a89/12± ۲۴/۳%). میگوی تغذیه شده با رژیم غذایی B در تعداد دفعات تخمریزی بهتر از میگو تغذیه شده با رژیمغذایی A(85% در مقابل ۵۷%) و هماوری (بهترتیبa ۴۵۸۷۹۶ ± ۳۵۶۵۸ و b245718 ± ۳۴۷۳۶نسبت تخم ها به تخمریزی)، اما تعداد تخمریزیها، درصد تفریخ تخم، نرخ باروری و نرخ دگردیسی از ناپلی به زوآ تفاوتی بین تیمارها مشاهده نشد (۰۵/۰P>). موفقیت رژیم غذایی B در تعداد دفعات تخمریزی، باروری، درصد لقاح و درصد تفریخ تخم نشاندهنده اهمیت نسبت ARA / EPA و DHA / EPA در تغذیه مولدین میگو ببر سیاه و سفید است.
Wiriyapattanasub و همکاران در سال ۲۰۱۱ تاثیر جیرههای غذایی غذای تازه بارورسازی را در تولیدمثل مولدین میگوی ببری سیاه (penaeus monodon) مورد بررسی و مقایسه قرار دادند. مولدین میگوی ماده با طول نهایی ۱۰-۱۲ اینچ و با حداقل وزن ۲۰۰ گرم و مولدین میگوی نر با طول هشت اینچ یا بیشتر و با حداقل وزن ۹۶گرم برای آزمایش استفاده شدند. میگوها بهصورت تصادفی در دو تانک به حجم چهار متر مکعب با ۱۹ ماده و ۱۵ نر در هر تانک برای بارورسازی ذخیره شدند. تیمار یک، جیره A از ۲۰% از خرچنگ شناگر (Portunus plagicus) ، ۱۰% پلی کت (Perinereis sp.) و۲۰% اسکوئید تشکیل شده و تیمار دو، جیره B از ۲۰% از خرچنگ شناگر (Portunus plagicus) ، ۱۰% صدف خونی غنی شده با اسپیرولینا (Anadara granosa) و ۲۰% اسکوئید تشکیل شده است. فرموله سازی جیره A بیشتر مشابه جیره تازهای است که برای بارورسازی مولدین در هچریها در تایلند استفاده میشود. هرتیمار مولدین با غذاهای تازه متفاوتی با درصدهای مختلفی از وزن بدن میگو سه بار در روز (ساعت های ۵، ۱۳ و۲۲) در طی ۳۰ روز تغذیه شدند. در پایان هر دوره تولید مثل هر تیمار مقایسه شد. تعداد کل و میانگین تخمریزی تیمار یک (۱۹ماده) به ترتیب ۶۴ یا ۳۷/۳± ۱۲/۱بهازای هر ماده بود، با تیمار دو (۱۹ماده) به ترتیب ۶۲ یا ۲۶/۳± ۳۲/۱ به ازای هرماده بود مقایسه شد. تعداد تخمها و ناپلیهای تولید شده از تیمار یک به ترتیب ۵۵/۶۸×۱۰۶ و ۷٫۳۸× ۱۰۶ و در تیمار دو به ترتیب ۲۰/۶۱× ۱۰۶ و ۲/۳۵ ×۱۰۶ بود که با هم مقایسه شدند. تفاوت قابل توجهای بین تیمار یک و دو مشاهده نشد (۰۵/۰P>). اگرچه مقدارکل کارتنوئیدها در تخمهای تیمار یک برابر با ۲۲/۳±۱۰/۰ میکروگرم بر گرم بود که بهطور قابل توجهای کمتر از مقدار ۸۲/۷±۱۴/۰میکروگرم بر گرم تیمار دو بود (۰۵/۰P<). این مطالعه نشان میدهد که صدف خونی غنی شده با اسپیرولینا میتواند جایگزینی برای پلیکت در جیرهغذایی تازه بارورسازی مولدین میگویP. Monodon زمانی که اندازه طول کل مولدین ماده۱۰-۱۲ اینچ باشد قرار بگیرد.
در سال ۲۰۱۱، Meunpol و همکاران پروستاگلاندین را در کرم پرتار جنس Perinereis sp. استخراج و تاثیر آن را بر توسعه تخمکهای Penaeus monodon مورد بررسی قرار دادند. طی این تحقیق از کرم پرتار عصاره گرفته شد و سپس اثر آن و همچنین عصاره پروستاگلاندین سنتز شده را در مولدین میگوی Penaeus monodon مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که سطوح PGE2 در تخمدان و همولنف میگو ماده با مرحله رشد و نمو تخمدان در نوسان است. بالاترین غلظت PGE2موجود در همولنف در مرحله سه از توسعه تخمدان بود، در حالی که بالاترین غلظت از PGE2 در تخمدان میگو در مرحله چهار بود. انکوباسیون آزمایشگاهی گونه P. monodon با عصاره پرتاران و PGE2 نشان داد که در هر دو تیمار، تکامل اووسیت افزایش یافته است. حضور PGE2 در پرتار ممکن است در رژیم غذایی میگو جزء مورد نیاز برای تکامل اووسیت باشد.
سیرپور در سال ۱۳۹۱، اثر رنگدانه آستازانتین روی رشد (افزایش وزن، ضریب رشد ویژه، وزن پایانی)، بازماندگی، زیتوده (بیوماس) و ارزیابی رنگدانه آستازانتین موجود در بدن پیش مولدمیگوی سفید غربی (Litopenaeus vannamei) با میانگین وزن اولیه (۵۰/۰±۳۰ گرم) بررسی شد. آزمایش بر اساس یک طرح کاملا تصادفی با ۴ تیمار غذایی (۰ ، ۱۰۰ ، ۲۰۰ ، ۴۰۰ میلیگرم آستازانتین در کیلوگرم جیره) در ۳ تکرار اجرا گردید. میگوها چهار بار در روز و به مدت ۶۰ روز در دمای ۳۰درجه سانتیگراد، اکسیژن محلول ۲/۵ میلیگرم در لیتر، شوری ۳۰ گرم در لیتر و pH 2/8 و شرایط طبیعی نور تغذیه شدند. نتایج حاصل نشاندهنده تفاوت معنیداری در افزایش وزن، ضریب رشد ویژه، وزن پایانی و میزان رنگدانه آستازانتین در تیمارهای مختلف نسبت به گروه شاهد بود (۰۵/۰< p). از نظر زیتوده (بیوماس) در بین تیمارهای مختلف، تفاوت معنیداری مشاهده نگردید ( ۰۵/۰ > p). در خصوص نرخ بازماندگی بین تیمارهای مختلف، تیمار ۴ نسبت به گروه شاهد، تفاوت معنیداری را نشان داد (۰۵/۰< p). در بین چهار جیره نیز ، جیره حاوی ۲۰۰ میلیگرم آستازانتین، بیشترین افزایش وزن (۹۷۸/۱۵)، ضریب رشد ویژه (۲۴/۰ ) را ایجاد نمود اما در مجموع جیره حاوی ۱۰۰میلیگرم آستازانتین به دلیل صرفه اقتصادی، جیره مناسب در پرورش پیش مولدین می باشد .
مکرمیو همکاران در سال ۱۳۹۱ به منظور بررسی قابلیتهای تکثیروپرورش میگوی سفید (Metapenaeus affinis) در استان سیستان و بلوچستان ( مجتمع پرورش میگوی گواتر)، مولدین مورد نیاز به تعداد ۴ قطعه از خلیج پزم صید و در مرکز تکثیر میگو واقع در منطقه کنارک تکثیر شدند. در کل ۹۵۲۷۵۰ قطعه بچه میگو با راندمان ۲۳۸۱۸۸ قطعه به ازای هر مولد در برداشت تولید و با میزان تخم های استحصال شده (۱۳۴۱۹۰۱ عدد)، میزان بازماندگی از مرحله تخم تا پستلارو ۱۵ روزه ۷۱% بوده است. با انتقال بچه میگو های تولیدی به ۳ استخر پرورشی با مساحت ۱/۱ هکتار و ذخیره سازی بچه میگو در این استخرها به ترتیب با ۳۱۹۰۰۰، ۲۲۷۰۰۰ و ۳۱۹۰۰۰ قطعه، برای نخستین بار قابلیت رورش این گونه در استان سیستان و بلوچستان به مورد اجرا گذاشته شد. در پایان دوره بهترتیب پس از ۱۲۹، ۱۳۰ و ۱۳۱ روز، میزان ۲۱۲۶، ۲۲۰۴ و ۲۲۱۲ کیلوگرم میگوی گونه سفید (۱۹۳۲، ۲۰۰۳ و ۲۰۱۰ کیلوگرم در هکتار) تولید شد که این میزان تولید برای این گونه در کشور، رکورد محسوب میشود و بیانگر قابلیتهای این گونه برای ادامه کار و اجرای پروژههای بیشتر تحقیقاتی میباشد.
پورخسرو و همکاران در سال ۱۳۹۱ مطالعه ای به منظور ارزیابی اثرات اسیدهای چرب غیراشباع بلند زنجیر (DHA , EPA) بر رشد و بازماندگی پستلاروهای میگوی سفید غربی PL1تا PL15انجام دادند. آزمایش با پنج تیمار و سه تکرار صورت گرفت. ناپلی های آرتمیا با بهره گرفتن از صفر تا ۴% روغن کبد ماهی کاد (تیمارA تا( E غنی سازی شد. پستلاروهای تیمار D که از ناپلی آرتمیای غنی شده با سطح ۳% تغذیه شده بودند بیشترین میزان رشد را داشتند و تفاوت معنیداری با سایر تیمارها نشان دادند. بالاترین درصد بازماندگی مربوط به پستلاروهای تیمار E بود که از ناپلی آرتمیای غنی شده با سطح ۴% تغذیه شده ولی با تیمارهای C و D یعنی سطح ۳% و ۲% تفاوت معنیدار نشان ندادند. پستلاروهای تیمار A که با ناپلی آرتمیای غنی نشده تغذیه شده بودند کمترین میزان رشد و بازماندگی را داشتند. این آزمایش نشان داد که اسیدهای چرب غیر اشباع بلند زنجیره بر روی افزایش عملکرد رشد و درصد بازماندگی لاروهای میگو سفید غربی اثر مثبت دارد.
عسکری ساری و همکاران در سال ۱۳۸۷ در مطالعه ای اثر سطوح مختلف درجه شوری آب و میزان پروتئین غذا را بر رشد و بازماندگی میگوی جوان سفید غربی بررسی کردند. میگوها با پنج جیره غذایی با سطوح پروتئین ۲۰، ۲۵، ۳۰، ۳۵، ۴۰ و ۴۵% و در سه محدوده شوری ۱۵ تا ۱۷، ۲۷ تا ۳۰، ۴۰ تا ۴۵ گرم در لیتر پرورش داده شدند. رشد میگوها در شوری ۱۵تا ۱۷ بالاتر از دو شوری دیگر بود. میزان بقا در شوری ۱۵ تا ۱۷ کمتر از دو شوری دیگر و برابر با ۳/۹۷% بود. میزان بقا در شوری های ۲۷ تا ۳۰ و ۴۰ تا ۴۵ برابر با ۳۳/۹۹% بود. بالاترین رشد میگوها به جیره ۴۰% پروتئین اختصاص یافت که اختلاف معنیداری با سایر جیره ها داشت. میزان بقا نیز در جیره های مختلف پروتئینی اختلاف معنیداری نداشت.
متین فر و همکاران در سال ۱۳۸۶ به منظور تعیین دما و شوری بهینه برای پرورش میگو، درتیمارهای درجه حرارت ۱۵، ۱۸، ۲۰، ۲۵ و ۳۰ درجه سانتیگراد و شوری ۳۰، ۳۵، ۴۰، ۴۵ و ۵۰ قسمت در هزار با سه تکرار مورد بررسی قرار دادند. لاروها به مدت ۴۵ روز تانک های پلی اتیلن پرورش داده شدند. بر اساس نتایج، بهترین شاخصهای رشد در تیمار حرارتی ۳۰ درجه به دست آمد که کلیه شاخصهای رشد در این دما با سایر تیمارها اختلاف معنیدار داشت. بیشترین رشد وزنی، طولی و حداکثرافزایش وزن در تیمارهای شوری، متعلق به شوری ۳۵ تا ۴۰ قسمت در هزار بود که با سایر شوری ها اختلاف معنیداری داشت، اما درجه شوری تاثیر معنیداری بر ضریب رشد ویژه میگوها نداشت. میزان تلفات در کلیه تیمارهای دما و شوری به استثنای تیمار حرارتی ۱۵ و ۱۸ درجه سانتیگراد بسیار ناچیز و قابل چشم پوشی بود. به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که این میگو به دلیل تحمل طیف گسترده شوری تا ۵۰ قسمت در هزار و رشد بسیار خوب در دمای ۳۰ درجه و شوری ۴۰ قسمت در هزار میتواند بهعنوان یک انتخاب مناسب برای پرورش در آبهای جنوبی ایران مطرح باشد.
فصل سوم
مواد و روشها
۳-۱ محل اجرای آزمایش
آزمایشات تحقیق حاضر در مرکز آموزش و بازسازی ذخایر آبزیان کلاهی واقع در بندر کلاهی شهرستان میناب وابسته به اداره کل شیلات استان هرمزگان انجام شد. این مرکز در ۱۴۰ کیلومتری شهرستان بندرعباس و۳۰ کیلومتری شهرستان میناب واقع شده است. از ویژگی های این محل دارا بودن امکانات زیربنایی لازم جهت تکثیر و تولید بچه میگو و همچنین وجود تجهیزات آزمایشگاهی مناسب جهت انجام بررسی های زیستی میباشد.
۳-۲ طرح آزمایش
تحقیق حاضر بر روی مولدین میگوی سفید غربی (Litopenaeus vannamei) در مرحله تکثیر صورت پذیرفت. مولدین در سه تیمار غذایی، غذادهی شده و براساس آن کلیه بررسی ها صورت پذیرفت. تیمارهای غذایی مورد استفاده در طول دوره تغذیه مولدین میگوی Litopenaeus vannamei برای حصول به رسیدگی جنسی در جدول ۳-۱ ارائه شده است.
جدول ۳-۱ تیمارهای غذایی مورد استفاده در طول دوره تغذیه مولدین میگوی Litopenaeus vannamei برای حصول به رسیدگی جنسی
تیمارها |
تیمار یک |
تیمار دو |
تیمار سه |
خوراکها |
اسکوئید+ ملالیس (Pen shell)+ جگر گاو |
اسکوئید+ ملالیس (Pen shell)+ جگر گاو+ ۸% کرم پرتار (Perinereis nuntia) |
اسکوئید+ ملالیس (Pen shell)+ جگر گاو+۱۲% کرم پرتار (Perinereis nuntia) |
مولدین ماده با میانگین وزنی ۳۰-۳۵ گرم و مولدین نر با میانگین وزنی ۲۵-۳۰ گرم جهت تغذیه با سه تیمار غذایی فوق و بررسی تاثیر این سه تیمار غذایی بر حصول به رسیدگی جنسی، تخمریزی و همچنین لاروهای حاصله در مخازن ۱۰ تنی نیز ذخیرهسازی شدند.
۳-۳ وسایل، تجهیزات و مواد مورد استفاده
۳-۳-۱ وسایل آزمایشگاهی و اندازهگیری
وسایل آزمایشگاهی مورد استفاده در این تحقیق شامل شوری سنج چشمی(رفراکتومتر)، ساخت شرکت ATAGO ژاپن، اکسیژنمتر دیجیتال و pHمتر دیجیتال و دماسنج دیجیتال ساخت شرکت WTW آلمان، بخاری (heater)، کولیس با دقت اندازهگیری ۰۲/۰ میلیمتر، ترازوی دیجیتال Satorius با حساسیت ۰۰۰۱/۰ گرم و ترازوی دیجیتال AND با حساسیت ۰۱/۰ گرم بود (شکل ۳-۱).
شکل ۳-۱ دستگاههای اندازهگیری فاکتورهای فیزیکوشیمیایی آب و زیستسنجی
۳-۳-۲ مواد شیمیایی
مواد مورد استفاده در طول دوره شامل محلول اتولیدین (شماره ۸۳۰۹) مرک آلمان، محلول فرمالین ۳۷% (شماره ۴۰۰۲) مرک آلمان، Na2 EDTA (شماره ۸۴۲۱) مرک آلمان، تیوسولفات سدیم (شماره ۶۵۱۳) مرک آلمان و هیپوکلریت کلسیم ۷۰% ساخت شرکت نیپون سودا ژاپن، اکسی تتراسایکلین، ترفلان (Treflan)، ضد قارچ بیوتونیک و همچنین پوویدون آیداین را ۱۰% بود.
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:47:00 ب.ظ ]