تعیین اثر بخشی درمان شناختی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCGT) بر کاهش افسردگی در افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

 

۱-۵- سوالات پژوهش

آیا درمان شناختی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCGT) بر افزایش خودکارآمدی افراد مبتلا به اعتیاد تاثیر دارد؟
آیا درمان شناختی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCGT) بر کاهش نشانه های افسردگی افراد مبتلا به اعتیاد تاثیر گذار است؟

 

۱-۶- فرضیه ­های پژوهش

با در نظر گرفتن اهمیت و اهداف پژوهش حاضر به دو متغیر پرداخته شده در این پژوهش دو فرضیه را مد نظر قرار می دهیم که به شرح زیر است.
درمان شناختی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCGT) باعث افزایش خودکارآمدی در افراد مبتلا به اعتیاد می­ شود.
درمان شناختی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCGT)باعث کاهش نشانه های افسردگی در افراد مبتلا به اعتیاد می­ شود.

 

۱-۷- تعاریف متغیر­ها

با مدنظر قرار دادن موضوع پژوهش تحت عنوان بررسی اثر درمان شناختی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCGT) بر افزایش خودکارآمدی و کاهش افسردگی بر روی افراد تحت درمان وابسته به مواد مخدر سنین بین ۲۵ تا ۴۵ سال و نوع درمان در نظر گرفته شده، متغیر­های وابسته و سن مراجعین، ۵ مفهوم را در نظر گرفته و به تعاریف آنها می­پردازیم.

 

۱-۷-۱- اعتیاد

اعتیاد[۲۴]، به استفاده اجباری از دارو، بدون توجه به عواقب ناخوشایند آن، اطلاق می شود. بسیاری از حالات اعتیاد، بر اثر استفاده مکرر از دارو، به صورت تدریجی و مرحله به مرحله ایجاد می شود و می تواند تا مدت­ها بعد از محرومیت از دارو به طول انجامد(کوب، ۱۹۹۷؛ به نقل از زرین دست و رضایف،۱۳۸۱).

 

۱-۷-۲- افسردگی

افسردگی یکی از بیماری­های شایع روانپزشکی است. این بیماری دارای علایم مختلف است، از جمله خلق افسرده یا از دست دادن علایق و لذت­ها، اشتغال ذهنی با مرگ و افکار خودکشی، اختلال خواب، بی­اشتهایی، کاهش تمرکز و توجه، اختلال حافظه، ناتوانی در تصمیم گیری، احساس گناه، کاهش عزت نفس، خستگی پذیری، کندی روانی- حرکتی یا بی قراری علایم حداقل باید دو هفته وجود داشته باشدو ناشی از بیماری­های جسمانی، مصرف مواد یا اختلال روانپزشکی دیگری نباشد(انجمن روانپزشکی آمریکا ۱۹۹۴).
از آزمون افسردگی بک[۲۵] به منظور ارزیابی شدت علایم افسردگی استفاده خواهد شد.

 

۱-۷-۳- خودکارآمدی

خودکارآمدی را عموما باور فرد به توانایی­هایش برای رسیدن به اهداف یا نتایج معنا کرده اند. مفهوم خودکارآمدی از سال ۱۹۷۷ توسط بندورا مطرح شده. بندورا که نظریه یادگیری را مطرح کرده معتقد است که نتیجه کنترل خود بسیار قوی تر از نتایجی است که محیط خارج میتواند در فرد ایجاد کند. این مفهوم از نظریه شناخت اجتماعی او مشتق شده است که به باورها و قضاوتهای فردبه توانایی های خود در انجام وظایف و مسئولیتها اشاره دارد. باورهای خودکارآمدی با زیر مجموعه های انگیزش و عاطفه و تفکر و عمل هر فرد به عنوان مهم ترین تعیین کننده ها می باشند. که در پژوهش با توجه به پرسشنامه خودکارآمدی شرر اندازه گیری می­ شود.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
به عبارتی دیگر خود کارآمدی قضاوتهای فرد در مورد توانایی ها، ظرفیت ها و قابلیت هایش برای انجام تکالیف ویژه می باشد. خودکارآمدی یا خود اثر بخشی جزیی از خود پنداره فرد می باشد که به باورهای فرد در رابطه با توانایی هایش جهت انجام تکالیفی که در آینده با آنها روبرو می شود، مربوط است(بندورا، ۱۹۸۰).
منظور از خودکارآمدی در این پژوهش نمره ای است که شخص در آزمون خودکارآمدی شرر[۲۶] کسب می­نماید.

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

۱-۷-۴- درمان شناختی گروهی

درمان شناختی تعدادی از روشها را برای تغییر افکار فرد و تعبیر او از وقایع مربوط به شروع و ادامه آشفتگی های شناختی و عاطفی همراه با افسردگی در یک جا جمع آوری و متحد میسازد. درمان شناختی با یادگیری بر منابع تعارض و حل نزاع های بین فردی و تغییر نقش ها اثر می گذارد.
مشاوره گروهی تجربه کردن روابط همبستگی انسانی و گروهی است که فرد در برابر ارزش ها و نظام ارزش های گوناگون قرار می گیرد. در این زمینه در عین حال که به دیگران کمک می گنند، خود فرد نیز از کمک بهره­مند می­ شود(شفیع آبادی، ۱۳۷۰).

 

۱-۷-۵- ذهن آگاهی

در تعریف جان کابات زین مبتکر این شیوه ذهن آگاهی یا به عبارت دیگر حضور ذهن یعنی توجه به طریقی خاص و معطوف به هدف در زمان حال و بدون داوری. نوعی آگاهی متمرکز و هدفمند است که برای توجه به لحظه حال بدون داشتن هیچ گونه قضاوت گویند که دارای چهار قسمت است: ۱-توقف در شیوه های معمول و عادت شده در انجام فعالیتها ۲-دیدن خود و دیگران و دریافت اطلاعات با وضوح بیشتر ۳-درک موقعیتها با تمامیت بیشتر ۴-انتخاب راه حل های موثر و مرتبط با موقعیت(کبات زین، ۱۹۹۰).

 

۱-۷-۶- درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT)

درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT)یک برنامه آموزشی مهارت می­باشد که به سراسر جهان شناسایی و جدا شدن از حالت­های ذهنی که مشخصه آنها الگوهای خود تداوم بخش افکار نشخواری و منفی است را می­آموزد و به مراجعان کمک می کند تا دیدگاه خود را نسبت به تجربه اعم از تجربه افسردگی از حالت اجتناب تجربه­ای به صورت باز بودن، کنجکاوی و پذیرش تغییر دهند. تمرین­های مراقبه­ای برگرفته از MBSR و شیوه ­های آموزش روانی برگرفته از درمان شناختی کلاسیک به همراه بحث­هایی که در بافت گروه انجام می­ شود به تسهیل این اهداف کمک می­ کند(دیدودونا[۲۷]، ۲۰۰۹).

 

۱-۸- تعاریف عملیاتی

 

اعتیاد:

افراد وابسته به مواد : کلیه مراجعانی که در مراکز مشاوره بیماریهای اجتماعی سابقه حداقل یکسال مصرف مواد مخدر را دارند، در گروه افراد وابسته به مواد قرار دارند.

 

افسردگی:

نمره ای که مراجعین از پرسشنامه افسردگی بک ۲ (BDI-II) کسب می­ کنند که با توجه به خط برش آن از افسردگی خفیف تا شدید دسته بندی می­شوند.
خودکارآمدی:
نمره­ای که مراجعین از پرسشنامه خود کار آمدی شرر کسب می­ کنند.
درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی(MBCT):
هسته مرکزیMBCT را تمرینات مراقبه ذهن آگاهی تشکیل می­دهد، بعلاوه برخی از جنبه­ های CBT برای افسردگی را نیز در بر می­گیرد. این برنامه در قالب ۸ هفته کلاس تا سقف ۱۲ شرکت کننده آموزش داده می­ شود(کرین[۲۸]، ۲۰۰۹). پژوهشگر در کارگاه آموزشی جهت یادگیری نحوه­ درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کرده است. برای تهیه برنامه و بسته درمانی از راهنمای شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن نوشته­ی سگال و همکاران، ترجمه محمد خانی و خانی پور(۱۳۹۱) استفاده شده است.

 

فصل دوم

 

مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق

بخش اول: اعتیاد

 

۲-۱- مقدمه

کلمۀ تریاک در اصل از کلمۀ یونانی گرفته شده است که به مخلوطی از ۶۰ تا ۷۰ ماده مختلف محلول در عسل اطلاق می شده است. این مخلوط علیه سموم بعضی از حیوانات اثر پادزهری داشته و به همین منظور(یعنی به منظور پادزهر) استفاده می شده است. واژه(تریاکا) خود از کلمه تریمن گرفته شده که در یونانی نام حیوانی با سم خطرناکی بوده است. تریاکا اولین بار توسط پاراسلوس طبیب و شیمیدان بزرگ سوییسی و توماس سیرنهام پزشک معروف انگلیسی به صمغ شیری رنگ مترشحه از میوه کپسولی گیاه خشخاش اطلاق شد. همین دو دانشمند استفاده از شیره این صمغ را در اروپا رایج نمودند.
هنگامی که در ادبیات فارسی به دیده تاریخی به کلمه تریاک نگاه می کنیم، می بینیم پیش از عصر صفوی به معنی پادزهر به کار رفته است اما واژۀ افیون که در نوشته های طبی و ادبی و تاریخی گاهی به صورت اپیون، هیپون و پیون نیز به کار برده شده در اصل از واژۀ یونانی(اپیون) گرفته شده است و فرهنگ دهخدا نیز آن را از(افینا) که سانسکریت است می داند در زبان های اروپایی این کلمه اپیوم تلفظ شده و نام عصاره شیری رنگ مترشحه از تخمدان نارس گیاه خشخاش که در مجاورت هوای خشک شده می باشد. واژه وافور در اصل از لغت لاتین«واپور» گرفته شده، این واژه از نظر لغوی به معنی دود است. واژه وافور هم برای کشیدن تریاک یا دود کردن تریاک است. به همین دلیل، کلمه وافوری هم به کسی که تریاک می کشد اطلاق می گردد.
در اروپا مجارستانی ها اولین ملتی هستند که با گیاه خشخاش آشنا شده اند. ایرانیان نیز از قرن ها پیش با گیاه خشخاش آشنا بوده اند و در دوران صفویه در اطراف شهر یزد و کرمان خشخاش کشت می شده است، اگرچه خوردن تریاک در زمان صفویه مرسوم بوده اما کشیدن آن از زمان ناصرالدین شاه بوده است. آشنایی با تاثیرات تریاک و تجویز آن به منظور مقاصد طبی به قرن ها قبل از میلاد مسیح می رسد. «بقراط» در چهارصد سال قبل از میلاد مسیح و«تئوفراست» در همان تاریخ برای درمان اسهال و رفع درد استفاده می­کرده ­اند(اسلام دوست، ۱۳۸۹).

 

۲-۲- پیام دبیر کل سازمان ملل متحد(۲۶ ژوئن ۲۰۰۵)

جامعه بین المللی در یک دهه اخیر گام های مهمی در جلوگیری از عرضه مواد مخدر برداشته است. اما میزان عرضه مواد بستگی به میزان تقاضا دارد. در این رابطه با پیشگیری از سوء مصرف مواد و جلب توجه افکار عمومی می­توان گام های بیشتری برداشت. جوانان نیازمند حمایت و راهنمایی از جانب والدین و جامعه خود هستند. آنها به الگوهایی برای یافتن راه درست نیازمندند. در روز جهانی مواد مخدر اعلام می کنیم که مبارزه ای که در آن گام نهاده ایم مبارزه بر سر مرگ و زندگی است. سوء استفاده از مواد مخدر و قاچاق آن وضعیت تلخی است که ما نمی توانیم شرم خود را از آن پنهان سازیم. انکار این واقعیت تنها موجب غرق شدن هرچه بیشتر ما در گرداب نابود کننده فساد و خشونت خواهد شد. محو کامل مواد مخدر اگرچه هدفی جسورانه است اما من معتقدم که با بکارگیری تمام سازمان های جهانی در سطوح مختلف و با تلاشی همه جانبه میسر خواهد شد…..(پور جعفر ، ۱۳۸۵).

 

۲-۳- تعاریف و مفاهیم اعتیاد

سازمان بهداشت جهانی ماده مخدر را این گونه تعریف می کند؛ هر ماده ای که پس از وارد شدن به درون بدن بتواند بر یک یا چند عملکرد مغز تاثیر بگذارد، مادۀ مخدر است. این تعریف مخدرهایی نظیر توتون و مشروبات الکلی و مواد غیر قانونی مانند هرویین و LSD را در بر می گیرد. در این تعریف مصرف کنندگان مواد مخدر نیز بیمار تلقی می­شوند.

 

۲-۳-۱- ماده[۲۹]

هر چیزی است که وقتی مصرف می شود، بر فرایندهای روانی مثل شناخت یا حالت های عاطفی اثر می-گذارد. این اصطلاح هم ارز ماده روان گردان[۳۰] یا روانگرا[۳۱] است( WHO؛گروه مولفین، ۱۳۹۰).
اعتیاد[۳۲]، به استفاده اجباری از دارو، بدون توجه به عواقب ناخوشایند آن، اطلاق می شود. بسیاری از حالات اعتیاد، بر اثر استفاده مکرر از دارو، به صورت تدریجی و مرحله به مرحله ایجاد می شود و می تواند تا مدت ها بعد از محرومیت از دارو به طول انجامد(کوب، ۱۳۸۱).
در روان شناسی، اعتیاد عادت کردن به چیزی است. آثار آن به شرح زیر است:
اعتیاد به مواد مخدر نیاز به مصرف یک ماده مخدر است که در صورت عدم مصرف آن حالات خاصی به وجود می آید که گاهی برای معتاد غیر قابل تحمل است.
اعتیاد به مواد مخدر
افزایش مصرف ماده مخدر برای ایجاد همان حالت و کیفیتی که برای اولین بار استعمال مواد مخدر میسر شده است. اتکا جسمی و روانی به مواد مخدر که منجر به تلاش برای تهیه آن می شود(اختر محققی، ۱۳۸۵).
عادت، خو گرفتن و خود را وقف عادتی نکوهیده کردن، اعتیاد تلقی می شود. به عبارت دیگر، ابتلای اسارت آمیز به ماده­ی مخدر که از نظر جسمی یا اجتماعی زیان آور شمرده شود، اعتیاد نام دارد. اصطلاح اعتیاد به سهولت قابل تعریف نیست و عواقب آن به صور مختلف نظیر تحمل و وابستگی بدنی هویدا می شود.
در طب جدید به جای کلمه­ی اعتیاد، وابستگی به مواد به کار می رود که همان مفهوم را دارد ولی دقیق تر و صحیح تر است. مفهوم این کلمه آن است که انسان با استعمال نوعی ماده شیمیایی از نظر جسمی و روانی به آن وابستگی پیدا می کند به طوری که بر اثر دستیابی و مصرف دارو احساس آرامش و لذت به او دست می­دهد، اما با نرسیدن دارو، خماری، دردهای جسمانی و احساس ناراحتی را تجربه می کند. ماهیت پیچیده تر بیماری، نه تنها خود معتادین و خانواده های آنها را در تردید گذاشته، بلکه بسیاری از متخصصین نیز به دلیل عدم آموزش و تجربۀ کافی در تشخیص اختلال با مشکل روبه رو هستند.
در سال ۱۹۵۰، سازمان ملل متحد در مورد اعتیاد به مواد مخدر تعریف زیر را ارائه کرد؛ اعتیاد به مواد مخدر عبارت است از مسمومیت تدریجی یا حادی که به علت مصرف مداوم یک دارو(طبیعی یا ترکیبی)، ایجاد می شود و به حال شخص و اجتماع زیان آور می باشد. به عبارت ساده تر، اعتیاد عبارت است از وابستگی به موادی که مصرف مکرر آن با کمیت مشخص و در زمان های معین، از نظر مصرف کننده، ضروری بوده و دارای ویژگی های زیر است:

 

 

وابستگی جسمی ایجاد می کند.

وابستگی روانی ایجاد می کند.

پدیدۀ تحمل در بدن نسبت به مواد مصرفی ایجاد می شود.

مادۀ مورد نیاز به هر شکلی و از هر طریق باید به دست بیاید.

ماده مصرفی بر مصرف کننده ، خانواده و جامعه تاثیر مخرب دارد.

۲-۳-۲- وابستگی[۳۳]

امروزه در محافل دانشگاهی به جای اعتیاد از وابستگی نام برده می شود هرچند که در میان مردم این بیماری به اعتیاد و خود بیمار به عنوان معتاد شناخته شده است. بر اسا س آخرین جمع بندی های علمی که در دهه هشتاد انجام گرفت، وابستگی یک نشان بالینی است که در پی مصرف مواد علایمی در حالات رفتاری شناختی و فیزیولوژیکی فرد مصرف کننده ظاهر می­گردد. میزان وابستگی کمی است و به درجات مختلفی می ­تواند وجود داشته باشد. شدت وابستگی با رفتارها متعاقب مصرف مواد ما سنجیده می شود. بیمار وابسته به مواد علی رغم تجربه مشکلات متعدد ناشی از مصرف مواد قادر به قطع مصرف آن نیست و به طور اجباری و وسواس گونه به مصرف آن ادامه می دهد. مصرف مواد یک الگوی رفتاری غیر انطباقی و بیمارگونه است. بروز علایم رفتاری فیزیولوژیایی و شناختی به اختلالهای بالینی در فرد مصرف کننده منجر می­ شود. این اختلال­ها عبارتند از:
ایجاد تحمل: بیمار در دفعات بعدی مصرف برای رسیدن به سطح قبل روانی و جسمانی ناشی از اثر مواد باید مقادیر بیشتری از آن را مصرف کند.
بروز علایم ترک: علائم مصرف مواد علائم جسمانی و روانی ترک مانند بیقراری، اضطراب، بیخوابی، درد عضلات، اسهال و استفراغ ظاهر می شود.
تمایل بعدی در بیشتر بیماران برای قطع مصرف مواد وجود دارد ولی بیمار قادر به این کار نمی ­باشد.
بیمار برای تهیه مواد هزینه، وقت و سرمایه های دیگران و خانواده را مصرف می­ کند.
در پی تداوم مصرف مواد و تغییر روانی و رفتاری در بیمار، مشارکت وی در فعالیت های خانوادگی، اجتماعی و تفریحی و شغلی کاسته می­ شود.
علی رغم آگاهی بیمار عوارض جسمانی و روانی مصرف مواد، بیمار قادر به عدم استفاده از آن نمی ­باشد(اسلام دوست، ۱۳۸۹).
وابستگی روانی حالتی است که شخص پس از مصرف ماده مخدر، احساس آرامش، رضایت و لذت می­­کند، وابستگی روانی مهمترین عامل مصرف مواد اعتیاد آور است.
وابستگی جسمی عبارت از حالت انطباقی در بدن فرد است که پس از استعمال مکرر مواد مخدر پدید می ­آید و در واقع بدن فرد نسبت به آن عادت می کند و در صورت عدم استعمال به خماری و دردهای جسمی دچار می­ شود(اختر محققی، ۱۳۸۵).

 

۲-۳-۳- معتاد

معتاد فردی است که در اثر استعمال مکرر و مداوم متکی به مواد مخدر و یا دارو و یا سایر مواد است و دارای مشخصات چهارگانه زیر می باشد:
اول: در اثر مصرف مکرر مواد و یا دارو عادت روانی ایجاد می شود و این عادت فرد به علت نیاز و تمایل روانی به سوی مصرف مواد مخدر و یا دارو به حد وسواس تشویق و ترغیب نماید.
دوم: برای نگهداری اثری که منظور و مطلوب معتاد است مقدار مواد مصرفی رو به افزایش رود.

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:29:00 ق.ظ ]