" دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲ -۴-۱۴- چالش های درس پژوهی – 7 " | ... | |
“
استیگلر و هیبرت در کتاب شکاف آموزشی تأکید میکنند که این پایگاه های اطلاعاتی فقط شامل مجموعه درسهایی نیستند که معلمان می توانند به دست بیاورند و از آنها استفاده کنند. آنان (۱۹۹۹:۱۷۴)اظهار میکنند:
هدف از مطالعه این درسها تقلید از آنها نیست، بلکه استفاده از آنها به عنوان نمونه هایی است که میتوان از آن، تئوریهای آموزشی جدیدی برداشت کرد؛ زیرا به نظر ما معلم حرفهای کسی نیست که تنها از آن چه دیگران انجام داده اند، تقلید کند بلکه کسی است که درباره آنچه دیگران انجام دادهاند فکر می کند، آن را بهبود میبخشد و برای درک ریشه های مؤثر این بهبودها می کوشد.
منابع اینترنتی مثل گفتگوی روی خط[۶۰]، فیلم های ویدیو، نامهی الکترونیکی[۶۱] و گفتگوی دوستانه[۶۲]، فرصتی ایجاد می کند تا معلمان، خارج از زمان مدرسه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. همچنین شاید فناوری فرصتی ایجاد کند تا کسانی که وقت کافی برای شرکت در کلاسهای درس و بحث را ندارند، به تبادل نظر و تولید دانش حرفهای بپردازند. محیطهای یادگیری رایانهای، بحث کمبود زمان و مشکلات ناشی از حضور در کلاسهای درس معلمان دیگر و نیز بحث مسافت برای شرکت در جلسات عمومی مدارس دیگر را منتفی می کند و حتی خود می تواند باعث توسعه حرفهای بین فرهنگی[۶۳] شود. پس تکنولوژی نوین، عامل مؤثری برای استفاده از پتانسیلها و مقابله با مشکلات محسوب می شود. البته برای تعمیم تکنولوژی نیازی به تندروی در ایجاد تغییرات نداریم؛ معلمان می توانند با تلفیق فناوری با کار خود شروع کنند.
۲ -۴-۱۴- چالش های درس پژوهی
برای انجام هر نوآوری عموماً با سه دسته از چالشها روبرو هستیم. درسپژوهی نیز یک نوآوری است که از این قاعده مستثنی نیست. این چالشها عبارتند از: چالشهای اجرای درسپژوهی، بدفهمیهای درسپژوهی و چالشهایی در پیگیری درسپژوهی.
الف)چالشهای اجرایی:
ظاهر سادهی درس پژوهی ممکن است پیچیدگیهای ضمنی آن را پنهان سازد. ریچاردسون(۲۰۰۴:۱) در این باره ابراز میدارد:
درس پژوهی جزو آن دسته از راهبردهای توسعه حرفهای به شمار میرود که ظاهر گولزنندهای دارد اما درحقیقت زمانی که فرد شروع به بررسی و درگیری با این ظاهرساده می کند، در عمل، هر گام از آن بسیار پیچیده می شود.
تحقیقات بسیاری در مورد بررسی چالشهای اجرایی درسپژوهی صورت گرفته است که نتایج آنها عموماً چالشهای اجرایی یکسانی را نشان میدهد که برخی از آنها عبارتند از:
ب) بدفهمیهای درباره درسپژوهی:
رونالد گالیمور[۶۶](نقل از استیگلر و هیبرت،۱۹۹۹:۱۲۹) میگوید:
فعالیتهای فرهنگی به طور تاریخی راه حلهایی را که با چالشها سازگاری پیدا کنند، میپذیرند. این راه حلها معمولاً از طریق تلاش های مشترک انسان، برای دستیابی به یک فرایند ثابت روزانه در طی زمان شکل میگیرد. تغییرات فعالیتهای فرهنگی، آهسته و به تدریج ایجاد میشوند و روند شکل گیری آنها بر مبنای فرآیندهای موجود است.
پس باید توجه داشت که پژوهش مشارکتی در کلاس درس فعالیتی زمانبَر است و بهبود تدریجی را ناشی می شود، لذا نباید انتظار نتایج فوری از آن را داشت.
یکی از چالشهای پیش رو، بدفهمیهای ناشی از اجرای درسپژوهی است. همان طور که گفته شد درسپژوهی بر مبنای یک مدل بهسازی مستمر و بلندمدت است، در حالی که خیلی از افراد، به خصوص مدیران، انتظار دارند که پس از مدت کوتاه نتایج در بهبود نمرات دانش آموزان حاصل شود، اما باید در دراز مدت انتظار نتیجه داشته باشند. همچنین برخی از معلمان در آمریکا این امر را کاری بیهوده میدانند که چند ماه صرف یک درس پژوهشی شود. آنها استدلال میکنند که با این رویکرد نمی توان کلیه درسهای برنامه درسی را پوشش داد(لوئیس، پری و موراتا[۶۷]، ۲۰۰۶). در مقابل این نظر، شیمیزو[۶۸](۱۹۹۹)استدلال کرد:” بررسی یک درس به طور عمیق و موشکافانه از بررسی یک برنامه ی درسی به طور سطحی پربارتر است.”
همینطور باید اذعان داشت که درس پژوهشی فقط یک محصول درسپژوهی است و هدف درسپژوهی از تولید یک درس پژوهشی والاتر است. برای اجرای این رویکرد، باید توجه کرد که درس پژوهی از تهیه طرح درس، انجام پژوهش سطحی فقط برای بیان نتایج، مشاوره و آموزش یک روش و درسهای نمایشی متفاوت است.
برخی نیز معتقدند که درسپژوهی یک کار تخصصی است و از عهده هر کسی بر نمیآید، اما در مقابل این عده نیز باید اظهار کرد، هدف درس پژوهی تولید دانش حرفهای توسط متخصصان این امر، یعنی معلمان است .در این رویکرد، معلم مانند یک محقق و متخصص عمل میکند(ائتلاف منطقهای شمال غربی آیزنهاور در ریاضی و علوم، ۲۰۰۱).
در بعضی موارد هم تصور می شود که درسپژوهی برمعلم و انتقاد از کار او متمرکز است، در حالیکه تمرکز اصلی بر یادگیری دانش آموزان است و انتقاد هم از کار مشترک صورت میگیرد(سرکارآرانی و ماتوبا، ۲۰۰۶). افرادی هم بعضی اوقات تصور میکنند که درس پژوهی امکانات زیادی میخواهد و باعث بینظمی و اختلال در کار معلم می شود. بدفهمی دیگر راجع به ذات پژوهش است، که تصور میگردد جایگاه پژوهش در دانشگاه است و معلم در مدرسه نمیتواند پژوهشی انجام دهد(سرکارآرانی، ۲۰۰۶). “
[دوشنبه 1401-09-21] [ 08:04:00 ب.ظ ]
لینک ثابت |
در راستای اجرای اصلاحات قضایی و در جهت رفع معضلات یادشده و با هدف کاهش تراکم پرونده ها در دادگاهها، شوراهای حل اختلاف به عنوان نهاد متولی اجرا و گسترش آیین حل اختلاف جایگزین با صلاحیتهای اجباری و اختیاری ایجاد شدند. برخی روشهای جایگزین حل و فصل اختلاف به اختصار به شرح زیر میباشد:
بند اول: مذاکره Negotiation
روشی است که در آن شرکت کنندگان تلاش میکنند که در خصوص موضوعات مورد اختلاف یا در خصوص اختلافات احتمالی به یک تصمیم مشترک برسند. سادهترین روش حل و فصل اختلاف مذاکره طرفین اختلاف یا مشاوران آن ها است. چرا که طرفین نقاط قوت و ضعف اختلاف را بهتر از هر کسی دیگر میدانند. اگر در جریان مذاکره لازم باشد می توانند بسته به موضوع از راهنمایی و مشاوره کارشناسان مختلف مانند وکلا، حسابداران، مهندسین و سایر متخصصان استفاده کنند. نکته این است که شیوه مذاکره تنها در صورتی می تواند به موفقیت بیانجامد که طرفین اختلاف از تواناییهای علمی و فنی لازم برای حل و فصل اختلاف برخوردار باشند. در اغلب موارد چنین توانایی در طرفین یافت نمی شود. ممکن است طرفین وقت و هزینه زیادی صرف مذاکره کنند اما در نهایت به نتیجه نرسند و چاره را در توسل به روشهای دیگر حل و فصل اختلاف ببینند. عکس این قاعده نیز صادق است. یعنی طرفین می توانند در ابتدا یکی از شیوه های حل و فصل اختلاف مانند داوری را برگزینند و قبل از صدور رأی با مذاکره به توافق مرضیالطرفین برسند.
در قراردادهای طولانی مدت معمولا طرفین شرطی در قرارداد مقرر میکنند که در صورت اختلاف از طریق مذاکره به حسن نیت به حل آن خواهند پرداخت. چنین شرطی دارای ابهاماتی است. معلوم نیست چه کسی باید مذاکره را آغاز کند؟ چه مدت باید طول بکشد؟ چگونه باید حسن نیت طرفین احراز شود؟ به دلیل همین ابهامات یکی از قضات انگلیس در سال ۱۹۹۲ در پروندهای اظهار داشت:
«توافق به مذاکره، مانند توافق برای توافق کردن در آینده [قول]، غیر لازمالاجرا است… به دلیل این که از تعیین لازم برخوردار نیست…».
با این حال در حال حاضر دادگاه های انگلیس با دید مثبت به شرط مذاکره نگاه میکنند و مانند سیستمهای حقوقی استرالیا و آمریکا مذاکره را به عنوان یکی از طرق حل و فصل اختلاف به رسمیت میشناسند، به ویژه وقتی مذاکره با تشریفات مناسب به عنوان یکی از طرق جایگزین حل و فصل اختلاف انجام می شود. [۶۶]
بند دوم: میانجیگری Medcation
میانجیگری در لغت به معنای وساطت و واسطه شدن میان دو نفر برای رفع اختلاف آن ها و در اصطلاح به عنوان یکی از شیوه های ADR میباشد.
میانجیگری روشی است که در آن یک شخص ثالث بیطرف، به نام میانجی، مذاکرات طرفین را تسهیل میبخشد تا آن ها را در رسیدن به توافق یاری دهد. شیوه میانجیگری باید سریع، ارزان و محرمانه باشد. در این شیوه طرفین تنها در جستجوی استحقاقات حقوقی خودشان نیستند، یعنی تمام همت طرفین فقط این نیست که ببینند از نظر قوانین حقشان چیست و بایست به آن برسند، بلکه تشویق میشوند فراتر از اختلاف فیمابین فکر کنند. به عنوان مثال، در جایی که ممکن است طرفین در پروژه های آتی با هم کار کنند، یکی از طرفین می تواند در خصوص اختلاف فعلی امتیازاتی به طرف مقابل بدهد تا اختلاف حل شود و در مقابل توافق کند تا در طرحهای آتی از تخفیفها و امتیازاتی بهرهمند شود. این در جایی سودمند است که رابطه طرفین به طور غیرقابل برگشت نگسسته باشد.
مثالی که برای ترسیم میانجیگری مناسب است این است که فرض کنید اختلاف طرفین بر سر مالکیت یک محموله از پرتقال است. بهترین میانجیگری این است که میانجی جریان میانجیگری را به نحوی اداره کند که هر دو طرف به خواسته خود برسند. در این مثال یک حالت مطلوب این است که یکی از طرفین پرتقالها را به خاطر آبش بخواهد و طرف دیگر به خاطر پوستش! در این صورت هر دو طرف از روند میانجیگری رضایت خواهند داشت. این عمل به روش برد ـ برد مشهور است.
میانجیگری کلمهای شایع و تازهای در تجارت منطقه اروپای غربی است و استفاده از آن از سوی جامعه صنعتی مورد استقبال واقع شده و مورد تأیید قرار گرفته است. این شیوه به طرفین این امکان را میدهد که حتی پس از این که روند میانجیگری به پایان رسیده است، کار با یکدیگر را همچنان ادامه دهند. هدف از میانجیگری رهیدن از ذهنیت «برد/باخت» است. هیچ یک از طرفین با دید برنده یا بازنده به دیگری نگاه نمیکند. آنچه لازم است تسهیل امکان گفتگو با همه طرفین دیگر درگیر در اختلاف است تا اطمینان حاصل شود که اختلاف بالا نمیگیرد.
در پاسخ به رشد قابل توجه استفاده از شیوه میانجیگری به عنوان یکی از شیوه های جایگزین حل و فصل اختلاف، کمیسیون اروپا در اکتبر ۱۹۹۹ برگ سبز مربوطه به توسعه میانجیگری تجاری در قلمرو اتحادیه اروپا منتشر کرد. این برگ سبز به دلیل کارهای انجام شده توسط مرکز حل و فصل کارآمد اختلاف و چهار نهاد میانجیگری از فرانسه، هلند، ایتالیا و بروکسل معرفی شد. آنسیترال نیز به تازگی پیشنویس قانون نمونه راجع به میانجیگری/سازش را تهیه کردهاست. [۶۷]