انجام معاملات در بورس اوراق بهادار تهران از طریق کارگزاران انجام میشود. این کارگزاران که در انجام معاملات نقش نماینده خریدار و یا فروشنده را ایفا میکنند، دارای مجوز کارگزاری از سازمان و عضو بورس هستند
۲-۲-۳-۱-۳- افتتاح حساب یا دریافت کد معاملاتی:
از آنجا که دادوستد اوراق بهادار با بهره گرفتن از سیستم رایانهای و براساس کد خریدار و فروشنده انجام میشود، لازم است همه خریداران و فروشندگان دارای کد منحصر به خود باشند تا کارگزار بتواند براساس آن به خرید و فروش اوراق بهادار بپردازد. کد معاملاتی، شناسهای ۸ کاراکتری است که براساس مشخصات و اطلاعات فردی سرمایهگذار – از جمله کد ملی وی – و به صورت ترکیبی از حرف و عدد تعیین میشود. این کد در واقع از سه حرف اول نام خانوادگی و یک عدد تصادفی، تشکیل شده است.
۲-۲-۳-۱-۴-تکمیل فرم سفارش خرید یا فروش:
در این فرم اطلاعات مورد نیاز اعم از مشخصات شرکت کارگزاری، مشخصات سرمایهگذار، نام، تعداد و قیمت اوراق بهادار، چگونگی پرداخت یا دریافت وجه قید میشود. تعیین قیمت اوراق بهادار با مشتری است و مشتری میتواند تقاضای خرید یا فروش اوراق بهادار را در قیمت مشخصی تقاضا کند یا اینکه تعین قیمت را به کارگزار و شرایط بازار واگذار کند.
۲-۲-۳-۱-۵-ورود سفارش به سامانه معاملاتی:
پس از دریافت سفارش خرید یا فروش، کارگزار سفارشهای دریافتی را با حفظ نوبت وارد سامانه معاملات میکند. اولویتبندی درخواستها در صف تقاضای خرید(فروش) سهام ابتدا براساس قیمتهای پیشنهادی خرید(فروش) صورت میگیرد و از بالاترین(پایینترین) تا پایینترین(بالاترین) قیمت اولویتبندی میشوند.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
۲-۲-۳-۱-۶- انجام معامله:
در سامانه معاملات صف تقاضا و سفارشهای خرید در مقابل صف عرضه یا سفارشهای فروش قرار میگیرد و در صورتی که قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش برابر شوند، معامله بهطور خودکار توسط سیستم رایانهای انجام میشود و سفارشها از صف عرضه و تقاضا حذف میشوند.
۲-۲-۳-۱-۷-تسویه و پایاپای:
شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه، مسئول تسویه و پایاپای معاملات اوراق بهادار و همچنین ثبت و سپردهگذاری اوراق بهادار است. پس از انجام معامله در بورس و بهطور معمول در پایان نشست معاملاتی، اطلاعات برای پایاپای اوراق و همچنین تطبیق با اطلاعات سهامداری ثبتشده در سیستم و برای اطیمنان از وجود سهامدار، صحت اطلاعات سهامداری ثبتشده (نام، مقدار سهام….)، کفایت موجودی اوراق سهامدار برای تسویه معامله و همچنین مسدود نبودن موجودی سهامدار (وثیقه، رهن و…)، به سپردهگذاری مرکزی ارسال میشود. سپرده گذاری با تعیین خالص تعهدات اعضای خود(کارگزاران) در روز دوم پس از انجام معامله یعنی T+ 2، گزارش تسویه را تهیه میکند. به عبارت دیگر در این مرحله، خالص تعهدات کارگزاران در مورد وجوه و اوراق بهادار تعیین و به آنان ابلاغ میشود.
انتقال مالکیت اوراق بهادار از فروشنده به خریدار(در مقابل انتقال وجوه از خریدار به فروشنده)، آخرین مرحله از فرایندهای پس از انجام معامله به شمار میرود. پس از تطبیق اطلاعات و تعیین خالص تعهدات اعضاء در مرحله پایاپای اوراق(T+ 2)، اوراق بهادار در روز تسویه(T +3)، به صورت غیرفیزیکی(Book Entry) از حساب فروشنده اوراق بهادار به حساب خریدار منتقل میشود. شرکت سپردهگذاری در کنار انتقال غیر فیزیکی اوراق بهادار، اقدام به چاپ گواهی سپردهگذاری و نقل انتقال سهام، معادل سهام خریداری شده برای خریدار و مانده سهام(در صورت وجود) برای مشتری فروشنده میکند.
شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار یک شرکت سهامی عام است که بر پایه قانون بازار اوراق بهادار تشکیل شده است و بانکها، شرکتهای کارگزاری و سازمان بورس و اوراق بهادار سهامداران اصلی آن هستند.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
دامنه نوسان روزانه
دامنه نوسان روزانه قیمت سهام در بورس تهران ۲ درصد تعیین شده است و از اینرو قیمت سهام یک شرکت در یک روز حداکثر ۲ درصد نسبت به قیمت پایانی روز قبل افزایش یا کاهش مییابد. دامنه نوسان قیمت مانع از نوسانات شدید قیمتها و تلاطم بازار میشود.
کارمزد معاملات
مشتریان برای انجام معاملات، کارمزدهای زیر را پرداخت خواهند کرد:
کارمزد کارگزاران، کارمزد بورس، کارمزد سازمان، کارمزد شرکت سپردهگذاری( کارمزد تسویه)، مالیات نقل و انتقال.
مجموع ملبغ کارمزد و مالیات ۱۵/۱ % مبلغ معامله خواهد شد.
۲-۲-۳-۲-نحوه انجام معاملات در تابلوی غیررسمی:
کارگزاران باید مجوز مورد نیاز برای فعالیت در تابلوی غیررسمی را برای سهام شرکت یا شرکت های معین، از هیأت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار اخذ نمایند.
کلیه سفارش های خرید و فروش در تابلوی غیررسمی فقط با قیمت محدود (Limit Order) اخذ میگردد.
انجام معاملات در تابلوی غیررسمی مشمول محدودیت نوسان قیمت نخواهد بود. سهام هر شرکت در تابلوی غیررسمی یک روز در هفته قابل معامله خواهد بود. روز و ساعت انجام معامله توسط هیأت مدیره بورس تعیین میشود. نحوه انجام معاملات در تابلوی غیررسمی به صورت توافقی بوده و کارگزاران صرفاً سفارشهای دریافتی را جهت انجام در سامانه معاملات وارد مینمایند.
در صورتیکه برای معاملات سهام یک شرکت خاص، یک کارگزار تعیین شده باشد صرفاً سفارشهایی که منجر به معامله گردند، در سامانه معاملات وارد میشوند. در صورتی که برای معاملات سهام یک شرکت خاص بیش از یک کارگزار مشخص شده باشد، کلیه کارگزاران سفارشهای خود را بین ساعات ۸:۳۰ تا ۹:۰۰، وارد سامانه معاملات نموده و در پایان این زمان، کلیه معاملات به قیمت محاسبه شده توسط سامانه معاملات انجام شده و به ثبت میرسند و جلسه معاملاتی خاتمه مییابد. سفارشاتی که منجر به معامله نمیگردد از سیستم معاملات حذف میگردد و کارگزار مربوط موظف است در اولین جلسه معاملاتی بعدی این سفارشات را وارد سیستم نماید.
میزان کارمزد دریافتى کارگزاران از هر طرف معامله به شرح زیر محاسبه میگردد:
در معاملات سهام هر یک از طرفین معامله کارمزدى از قرار ۴ در هزار مبلغ معامله به کارگزارى که معامله را از طرف آنها انجام داده پرداخت خواهد کرد. در معاملات اوراق مشارکت هر یک از طرفین کارمزدى از قرار ۲ در هزار مبلغ معامله به کارگزار مربوط پرداخت خواهد کرد.
۲-۲-۴-شرکت های فعال در بورس
۵۰شرکت فعال در بورس از لحاظ میزان نقدشوندگی به شرح زیر می باشند:
شرکت سیمان شرق، پارس خودرو، لیزینگ صنعتومعدن، لعابیران، ایران خودرو دیزل، بانک پارسیان، سامان گستر اصفهان و آبگینه از این گروه خارج شده و در عوض شرکت های ایران خودرو، بانک اقتصاد نوین، گل گهر، سرمایهگذاری توسعه ملی، تکین کو، خدمات انفورماتیک، سیماندورود و نیرومحرکه به جمع ۵۰ شرکت فعال تر اضافه شدهاند. با این اوصاف و با احتساب این ۸ شرکت جدید، جدول شرکتهای فعال تر از لحاظ میزان نقدشوندگی به ترتیب شامل شرکتهای سایپا، سرمایهگذاری بوعلی، سرمایهگذاری غدیر، سیمان فارس و خوزستان، لیزینگ رایان سایپا، بانک صادرات، چادرملو، بانک تجارت، ملی مس، توسعه معادن فلزات، سرمایهگذاری صنعتو معدن، پتروشیمی اصفهان،سرمایهگذاری رنا، توسعه صنایع بهشهر، کنتورسازِی، گروه صنایع بهشهر ایران، فارسیت دورود، داروسازی جابربنحیان، بانک کار آفرین، بانک ملت، سایپا آذین، گروه دارویی سبحان، ایران ترانسفو، بانک اقتصاد نوین، لیزینگ ایران، سرمایهگذاری توکافولاد، آذرآب، گل گهر، سرمایهگذاری توسعه ملی، سیمان تهران، سرمایهگذاری امید، فولاد امیرکبیرکاشان، تکین کو، خدمات انفورماتیک، تولی پرس، مهرکام پارس، بانک سینا، رینگسازی مشهد، الکتریک خودرو شرق، سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی، پتروشیمی شازند (اراک)، سرمایهگذاری بانک ملی ایران، سرمایهگذاری شاهد، قطعات اتومبیل ایران، فولاد مبارکه، جوشکاب یزد، سیمان دورود، نیرومحرکه و معدنی باما هستند.
عکس مرتبط با اقتصاد
بخش سوم:
فاکتورهای مالی
۲-۳-۱-گزارشگری مالی
جذب پس اندازهای راکد و سوق دادن آنها بسوی واحدهای تولیدی و ایجاد امکانات برای مشارکت عموم مردم در توسعه صنایع و سهیم شدن در سود کارخانجات از اهداف اصلی بورس اوراق بهادار هر کشور بشمار می رود به طوری که سازمان مذکور می تواند به عنوان یک اهرم در کنترل نرخ تورم و افزایش نرخ سرمایه گذاری، نقش حساسی را در جامعه ایفا نماید. بنابراین جهت نیل به این هدف سازمان مذکور باید بتواند اعتماد سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری در بازار سرمایه جلب کند. این امر نیز تابع وجود یک بازار سرمایه شفاف و روشن است. شفافیت بازار سرمایه خود درگرو گزارشگری مالی درست و به موقع شرکتهای پذیرفته شده در بورس است و بدون وجود چنین اطلاعاتی، استفاده کنندگان نمی توانند فرصتها و خطرات سرمایه گذاری را به موقع تشخیص دهند (اعتمادی، ۱۳۸۲: ۸۸).
گزارشات مالی محصول نهایی سیستم حسابداری بوده و به علت اهمیتی که برای استفاده کنندگان به خصوص صاحبان سهام دارد روندی رو به رشد داشته و همواره مورد توجه انجمن های مختلف حسابداری بوده است. قبل از تشکیل کمیسیون بورس و اوراق بهادار (sec) اغلب مؤسسات و واحدهای تجاری بصورت داوطلبانه گزارشات مالی خود را تهیه و منتشر می کردند. علت این افشاهای ارادی را می توان جلب اعتماد عمومی، معرفی مؤسسه به عموم و سرمایه گذاران و در نهایت جلب سرمایه و سرمایه گذاران دانست اما پس از بحران ۱۹۲۹ و پس از تأسیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار در سال ۱۹۳۳ گزارشگری مالی بصورت یک الزام قانونی برای مؤسسات درآمد. در رابطه با الزامات گزارشگری مالی این نکته نیز حائز اهمیت است که علاوه بر الزامات کمیسیون بورس و اوراق بهادار الزامات دیگری نیز جهت گزارشگری مالی وجود دارد که به الزامات بازار معروفند و عبارتند از الزامات بازار سرمایه[۱۱] و الزامات بازارکار[۱۲] (فاستر، ۱۹۸۶: ۳۰).
حسابداری
پس از انقلاب صنعتی در اروپا، رفته رفته اندیشه جدایی مالکیت از مدیریت (تئوری نمایندگی) مطرح شد و در نتیجه مالکان همواره نگران اندوخته های خود و مدیران نیز در اندیشه رفع نگرانی صاحبان بنگاه های اقتصادی بودند و برای اینکه مالکان را به طور پیوسته در جریان امور این بنگاه ها قرار دهند به ارائه گزارشات مالی می پرداختند (ایلخانی، ۱۳۸۰: ۲۰). به این ترتیب ساختار جدید مالکیت و مدیریت، دامنه مسئولیت حسابداری را افزایش داد و ارائه گزارشهای مالی را بر اساس نیاز استفاده کنندگان ضروری ساخت (حساس یگانه، ۱۳۸۲: ۴۲). بنابراین گزارشگری مالی فراتر از آنکه گزارش مالی صرف باشند، وسیله ای برای برقراری ارتباط بین شرکتها و صاحبان آنها تلقی می شود (صیدی، ۱۳۸۴: ۲۷).
از دیرباز موضع شرکتها در مورد گزارشگری مالی این بوده که اطلاعات را در کمترین حد ممکن منتشر کنند تا از اعطای فرصت بهربرداری بیشتر به رقبا جلوگیری شود. بنابراین در رابطه با گزارشگری مالی همواره دو چالش بزرگ پیش روی مدیران واحدهای تجاری وجود داشته که یکی از آنها چگونگی برقراری تعادل بین شفافیت گزارشات مالی و عدم ارائه بیش از حد اطلاعاتی بوده و دیگری اینکه اطلاعات به چه میزان، برای چه کسانی و در چه مواقعی باید منتشر شود (صیدی، ۱۳۸۴: ۲۶).
۲-۳-۲-اهداف گزارشگری مالی
طبق نظر هیأت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) یکی از اهداف گزارشگری مالی فراهم ساختن اطلاعاتی پیرامون وضعیت مالی، عملکرد و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری است و هدف دیگر پاسخگویی مدیران به سرمایه گذاران و مالکان است تا معلوم شود که آیا مدیران بابت منابعی که بصورت امانت به آنان سپرده شده کوتاهی کرده اند یا خیر. همچنین طبق نظر هیأت استانداردهای حسابداری مالی، گزارشگری مالی منحصر به تهیه و ارائه صورتهای مالی نیست بلکه سایر طرق ارائه و تفسیر اطلاعات را که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با اطلاعات مالی ارتباط دارد را نیز دربر می گیرد و صورتهای مالی تنها بخشی از گزارشگری مالی است (مکرمی، ۱۳۷۴: ۹ و کاظمی یزدی، ۱۳۷۶: ۵۱).
صورتهای مالی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت گردش وجوه نقد و همچنین یادداشتها و جداول تکمیلی است که هر یک از این صورتها به تنهایی نمی تواند کلیه اطلاعات لازم جهت تصمیم گیری را فراهم سازد بلکه بصورت سیستمی اطلاعات لازم را در اختیار استفاده کنندگان قرار می دهد چون هر یک جوانب متفاوتی از معاملات را منعکس می کند. اگرچه هر کدام اطلاعاتی را فراهم می کنند که با بقیه متفاوت است اما هیچکدام از آنها به تنهایی در خدمت تنها یک مقصود قرار ندارند. در سده ۱۹ میلادی در انگلستان الزامات قانونی جهت تهیه و تنظیم اطلاعات مالی بیشتر بر ترازنامه ناظر بود چون آن را فراهم کننده اطلاعات پیرامون داراییها به عنوان پشتوانه واحد تجاری و به عنوان شاخص فعالیتهای واحد تجاری می دانستند اما هر چه به پایان سده ۱۹ و اوایل سده ۲۰ میلادی نزدیک می شویم تأکید بر صورت سود و زیان را نیز شاهدیم یعنی تجربه نشان داده که تنها ترازنامه جهت تصمیم گیری مفید نیست بلکه صورتهای مالی بصورت یک مجموعه می توانند مفید واقع شوند (مکرمی، ۱۳۷۴: ۱۰).
۲-۳-۳-استانداردهای گزارشگری
استانداردهای گزارشگری را باید بعد از تدوین استانداردهای حسابداری مورد بحث قرار داد. زیرا تا زمانی که استانداردهای حسابداری تدوین نشده باشد و مؤسسات هر یک روش خاص حسابداری خود را اعمال کنند نمی توان از استانداردهای گزارشگری سخنی به میان آورد. پس ابتدا باید استانداردهای حسابداری وجود داشته باشند تا عملیات حسابداری مؤسسات براساس این استانداردها انجام شده و یک نوع یکنواختی بین اطلاعات حسابداری وجود داشته باشد تا بتوان استانداردهای گزارشگری را نیز تهیه کرد. به عنوان مثال در سده ۱۹ و ۲۰ میلادی قانون تجارت انگلیس تلاش خود را بیشتر در جهت مشخص کردن انواع صورتهای مالی معطوف کرده بود و در انتخاب روشها و استانداردهای حسابداری مؤسسات را آزاد گذاشته بود که این قابلیت انعطاف فوق العاده برای انتخاب روش های حسابداری باعث بروز مشکلاتی در گزارشگری مالی بوده است. (پورزندی و منصوری،۱۳۷۹،ص۳۱)
یکی از ویژگیهای کیفی صورتهای مالی قابلیت مقایسه این صورتها است که اولین مرحله برای تهیه صورتهای مالی قابل مقایسه، تدوین استانداردهای حسابداری یکنواخت و مرحله بعد تدوین استانداردهای گزارشگری یکنواخت است تا اطلاعات حسابداری که ویژگی یکنواختی دارند بصورت یکنواخت نیز گزارش شوند. بنابراین جهت رسیدن به صورتهای مالی با قابلیت مقایسه، باید هم استانداردهای حسابداری یکنواختی تدوین کرد و هم استانداردهای گزارشگری یکنواختی را تدوین نمود بطوری که وجود استانداردها جهت سازماندهی اطلاعات، استفاده کنندگان را در دستیابی مؤثر به اطلاعات و تصمیم گیری سریع یاری می رساند و اگر شرکتها بخواهند عملکرد گذشته و چشم انداز آینده را بطور فریبنده نشان دهند وجود استانداردها تا حدی از این کار جلوگیری می کند.
علاوه بر این بسیاری از شرکتها و مؤسسات با علم به اهمیت گزارشگری مالی مؤثر، نیاز به مطالعه در زمینه گزارشگری مالی و ارائه پیشنهادات برای بهبود آنرا، تردید برانگیز کرده و می پرسند چرا اجازه ندهیم که بازار سرمایه کیفیت و ماهیت گزارشگری را خود تعیین کند. آنان اینطور استدلال می کنند که بازار خود انگیزه نیرومندی برای گزارشگری با کیفیت بالا را ایجاد می کند و به گزارشها با کیفیت بالا پاداش داده و به گزارشهای با کیفیت پایین توجه نمی کند. آنان معتقدند که افزودن استانداردهای گزارشگری، تنها ساز و کار بازار را تحریف می کند. ساز و کاری که قبلا سالم بوده و خوب کار می کرده. بنابراین با انجام تحقیق و پیشنهاد برای بهبود گزارشگری تنها هزینه های گزارشگری را افزایش داده ایم. این افراد بهبود استانداردهای گزارشگری را امری هزینه بر، بی نتیجه و کاغذبازی غیرضروری می دانند. با این حال استانداردهای گزارشگری نقش با اهمیتی را در یاری رساندن به سازو کار بازار به این منظور که گزارشگری به طور مؤثر و به نفع شرکتها و استفاده کنندگان جریان یابد، ایفا می کند. بنابراین بهبود استانداردهای گزارشگری به دلایل زیر امری ضروری به نظر می رسد. (پورزندی و منصوری،۱۳۷۹،ص۳۲)
توافق و هماهنگی بین شرکتها و اعتبار دهندگان: امروزه بسیاری از توافقنامه های مربوط به گرفتن وام و اعتبار مشخص می کند که شرکت وام گیرنده باید صورتهای مالی خود را که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری تهیه کرده است را به وام دهنده ارائه نماید. شرکتها می دانند که برای تهیه صورتهای مالی باید چه کاری انجام دهند و وام دهنده نیز مطمئن است صورتهای مالی که طبق استانداردهای گزارشگری تهیه شده نیازهای اطلاعاتی او را فراهم می کند. بنابراین بدون این استانداردها از سودمندی صورتهای مالی، برای مؤسسات وام دهنده کاسته می شود.
جلوگیری از تقلب: شرکتها ممکن است بخواهند عملکرد گذشته و چشم انداز آینده خود را به طور غیرواقعی و فریبنده ارائه نمایند. اما استانداردهای گزارشگری یک گزارش بی طرفانه و منصفانه را که موجب اطمینان و اعتماد در بازار سرمایه و هم به نفع استفاده کنندگان و هم شرکتها است را تضمین می کند. (پورزندی و منصوری،۱۳۷۹،ص۳۲)
قابلیت مقایسه: بدون وجود استانداردها مبنایی محدودبرای مقایسه وجود خواهد داشت. بنابراین استاندارد هایی باید وجود داشته باشند تا استفاده کنندگان بتوانند به هنگام تخصیص سرمایه، شرکتها را با یکدیگر مقایسه کنند.
امکان دستیابی سریع به اطلاعات: وجود یک روش ثابت برای سازماندهی ارائه اطلاعات، استفاده کنندگان را در دستیابی مؤثر به اطلاعات و تصمیم گیری سریع یاری می رساند.
توجه به استفاده کنندگان: در تمام دنیا توجه شرکتها به سمت نیازهای مشتریان تغییر جهت یافته است. همانطوری که شرکتهای موفق ترکیب تولیدات و خدمات خود را با نیازهای مشتریان خود هماهنگ می سازند، تهیه کنندگان گزارش های مالی نیز باید به همین نحو عمل نمایند. بنابراین بد نیست که اطلاعات مالی از نظر ارزشی که برای استفاده کنندگان دارد طبقه بندی شوند.
توازن بین هزینه و فایده: همانطوری که هزینه و فایده در شکل عملیات تولید کالاها مهم است، این معیار در تهیه گزارشهای مالی نیز عامل مهم و تأثیرگذاری است. از آنجایی که ارزیابی هزینه و فایده تهیه اطلاعات مالی در سیستم گزارشگری مالی مشکل و پیچیده است استانداردهای گزارشگری روش هوشیارانهای را برگزیده است و از این رو ایده هایی را که توسط استفاده کنندگان حمایت و منجر به تهیه اطلاعات واقعا سودمند می شود را پیشنهاد کرده و در عین حال محدودیت هایی را در افشا برای کاستن از هزینه های غیرضروری پیشنهاد کرده است. (پورزندی و منصوری،۱۳۷۹،ص۳۳)
۲-۳-۴-ضرورت وجودی چارچوب مفهومی گزارشگری مالی
چارچوب مفهومی گزارشگری مالی در حسابداری به سه دلیل ضروری است: اول، چارچوب مفهومی همچون یک اساسنامه راهنمای استانداردگذاران قرار می گیرد. هیأت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) چارچوب مفهومی گزارشگری مالی را به شرح زیر تعریف می کند. «مجموعه ای منسجم از مبانی و اهداف مرتبط که می تواند به استانداردهای سازگار منتهی شده و ماهیت، عمل و حدود صورتهای مالی را مقرر نماید». استانداردگذاران به هنگام تدوین استانداردها به اهداف، مبانی و مفاهیم مذکور در چارچوب مفهومی توجه نموده و بر اساس آن استانداردها را تهیه می کنند. اگر چارچوبی را که استانداردگذاران سرلوحه کار خود قرار می دهند دارای انسجام و سازگاری درونی باشد، آنگاه می توان امیدوار بود که نتیجه کار (استانداردهای گزارشگری) نیز از همان ویژگیها برخوردار است. دوم، چارچوب مفهومی می تواند راهنمای کارورزان نیز باشد. نحوه عمل حسابداری همواره با تغییرات محیطی تغییر می کند بنابراین حسابداری همواره متأثر از رویدادهای جدیدی است که در لحظه ایجاد، استاندارد خاصی برای آنها وجود ندارد و کارورزان به هنگام رویارویی با آنها ناگزیرند راه حل عملی این موارد را بیابند که در این مواقع چارچوب مفهومی می تواند راهنمای عمل باشد. کارورزان با در نظر گرفتن اهداف و مفاهیم مذکور در چارچوب مفهومی، با اعمال قضاوت حرفه ای و اتکای به منطق از میان راهکارهای مختلف، بهترین راهکار را برمی گزینند. سوم، نقش و تأثیر چارچوب مفهومی بر پذیرش عمومی استانداردها است زیرا استانداردی را که مورد پذیرش عموم نباشد محکوم به فنا است. بنابراین اگر کارورزان بدانند که استانداردها متکی بر یک چارچوب مفهومی است احساس آرامش می کنند و در برابر آنها مقاومت کمتری از خود نشان می دهند. در ایران نیز هیأت تدوین استانداردهای حسابداری با آگاهی از ضرورت وجودی چارچوب مفهومی گزارشگری مالی اولین محصول خود را در سال ۱۳۷۶ با عنوان «مبانی نظری حسابداری و گزارشگری مالی در ایران» به صورت متن پیشنهادی به نظرخواهی گذاشته شده است (تالانه، ۱۳۸۰: ۴).
۲-۳-۵-مکانیزم های مؤثر بر کاهش تقلب در گزارشات مالی
سازمانها اغلب در تلاشند به اطلاعاتی دسترسی پیدا کنند که برای دیگران قابل دسترسی نباشد. در شرایط کنونی، جامعه درکل این امکان را می دهد که افراد یا سازمانها با دستیابی به اطلاعات محرمانه از مسیرهای کوتاه و میان بر به ارزش افزوده دست پیدا کنند. بدون شک چنین اطلاعاتی بیشتر از اطلاعات حاصل از یک سیستم اطلاعاتی مشتری پیدا می کند. البته از سیستمهای اطلاعاتی نیز استفاده گسترده ای می شود ولی طبیعی است که اگر جامعه عادت به مسیرهای میان بر کرد در آن صورت فرایندهای رسمی و معقول تهیه و تأمین اطلاعات ضربه خواهد خورد.
کلیه استفاده کنندگان از صورتهای مالی از اطلاعات مندرج در این صورتها جهت تصمیم گیری استفاده می کنند و این اطلاعات تنها مبنایی است که استفاده کنندگان ذینفع می توانند در تصمیم گیریهای خود در اختیار داشته باشند و اگر قرار باشد این اطلاعات نادرست و متقلبانه باشد هیچ استفاده کننده ای از این اطلاعات به عنوان مبنای تصمیم گیری استفاده نمی کند بنابراین مکانیزم هایی وجود دارد که ارائه گزارشات متقلبانه را به حداقل می رسانند. این مکانیزمها عبارتند از :
اعتبار مدیریت: مدیران به حفظ شهرت و اعتبار خود بسیار اهمیت قائلند و هیچگاه منافع کوتاه مدت خود را فدای منافع بلندمدت و حسن شهرت خود نمی کنند و از طرفی بازار برای مدیرانی که در انجام وظایف خود کوتاه می کنند جریمه های سنگینی درنظر می گیرد. بنابراین مدیران سعی می کنند گزارشات مالی مؤسسه تحت مدیریت خود را بدون هرگونه تقلب بیان کنند.
اعتبار شرکت: یک ارائه نادرست و متقلبانه گزارشات مالی یک مؤسسه می تواند برای اعتبار و حتی تداوم فعالیت آن مؤسسه گران تمام شود. بنابراین مدیران جهت حفظ موقعیت و تدوام فعالیت مؤسسات سعی در ارائه گزارشات مالی عاری از تقلب می باشند.
حسابرسان: انسان ذاتاً به دنبال حداکثر ساختن مطلوبیت خود می باشد وگاهی این امر ممکن است به کاهش
مطلوبیت دیگران بیانجامد. بنابراین در مؤسسات نیز مدیران، حاکمان، سرمایه گذاران و … همواره بدنبال منافع خود می باشند. این مسأله نیز تضاد منافع بین گروه های مختلف یک سازمان را به ارمغان آورده و بر نحوه گزارشگری مالی تأثیر می گذارد. در چنین حالتی گزارش های مالی هیچ ارزشی نخواهند داشت زیرا مدیران جهت نشان دادن وضعیت عملکرد خود و مؤسسه تحت مدیریت، از گزارش های مالی استفاده کرده و ذهن افراد جامعه را منحرف می کنند. بنابراین یک مرجعی باید وجود داشته باشد تا گزارش های مالی و انطباق آنها را با استانداردهای حسابداری وگزارشگری مالی تأیید نماید و از طرفی این مرجع باید مورد قبول عموم افراد جامعه نیز باشد. این مرجع کسی جز حسابرسان وگزارشات حسابرسی نیست که وظیفه آنها تأیید اطلاعات گزارش شده و انطباق آنها با استانداردهای حسابداری است. بنابراین تعیین اینکه صورت های مالی واقعاً نشان دهنده وضعیت مالی و عملکرد شرکت به نحو مطلوب است یا خیر برعهده حسابرسان است.
جرایم قانونی: مکانیزم دیگر جهت جلوگیری از گزارشات متقلبانه جرایم قانونی است. بسیاری از قوانین جزائی جریمه های سنگینی را برای کلاهبرداران تدارک دیده اند تا کمتر کسی به فکر ارائه گزارشات متقلبانه بیافتد.
۲-۳-۶-ویژگی های کیفی گزارشگری مالی
ویژگی های کیفی خصوصیاتی هستند که اطلاعات فراهم شده در صورت های مالی را برای استفاده کنندگان قابل استفاده می سازند. این ویژگیها در زیر تشریح شده اند.
مربوط بودن: اطلاعات مالی برای اینکه قابل استفاده باشد باید به نیازهای تصمیم گیری استفاده کنندگان مربوط باشد. اطلاعات زمانی دارای ویژگی مربوط بودن است که بتواند از طریق کمک به استفاده کنندگان در ارزیابی رویدادهای گذشته، حال یا آینده تصمیمات اقتصادی آنان را تحت تأثیر قرار دهد.
ارائه صحیح: در مورد اکثر اطلاعات مالی همیشه این خطر وجود دارد که اطلاعات، به طور کامل ارائه دهنده صحیح آن مفهومی را که در خود دارد نباشد. این موضوع بیشتر مرتبط با مشکلات ذاتی مربوط به مشخص کردن معاملات و سایر رویدادهایی است که باید اندازه گیری شوند یا مربوط به تعبیه و بکارگیری تکنیک های ارائه و اندازه گیری که بتواند پیغام های هم مفهوم با آن معاملات و رویدادها را منتقل کند، می باشد.
بی طرفی: اطلاعات درج شده در صورتهای مالی برای اینکه قابل اعتماد باشد باید بی طرفانه، یعنی عاری از هرگونه جانبداری باشد. بنابراین اگر صورتهای مالی تصمیم گیری یا قضاوت را برای دستیابی به یک نتیجه از پیش تعیین شده تحت تأثیر قرار دهد بی طرفانه نخواهد بود. ( مکرمی،۱۳۷۴،ص۱۱)
احتیاط: احتیاط عبارت است از بکار بستن کمی دوراندیشی در اعمال قضاوت مورد نیاز مدیریت در انجام برآوردهای لازم در شرایط مبهم تا اینکه داراییها یا درآمدها زیادتر از حد و بدهیها و هزینه ها کمتر از واقع نشان داده نشوند.
موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 10:08:00 ب.ظ ]