نشانگان افت روحیه یکی از مظاهر آزردگی وجودی ست و درعینحال بیانگر فقدان انسجام و کلیات در فرد است (کیسان و همکاران،۲۰۰۱).
برای نخستین بار جروم فرانک[۱۱۷](١٩٧۴) مفهوم نشانگان افت روحیه را در زمینه درمان روانشناختی بیماران سایکوتیک به کار برد و تعابیر منزوی، مأیوس، بیگانه، طردشده باعزت نفس پایین را در تعریف آن مطرح کرد. در سالهای بعد این مفهوم را به معنی اضطراب، غم و ناراحتی، درماندگی و ناامیدی و فقدان عزت نفس، (دآرکی[۱۱۸]،١٩٨٢)، آزردگی به همراه بیکفایتی ذهنی (دی فیگردو[۱۱۹]،١٩٩٣)، ناامیدی، فقدان معنا و آزردگی وجودی (کیسان،٢٠٠١)، اضطراب، ناتوانی در مقابله، ناامیدی و فقدان اطمینان و احساس تسلط، (کلارک،٢٠٠٣)، یأس، درماندگی، احساس انزوا (گریفیت[۱۲۰]، ٢٠٠۵) و ناتوانی در مقابله با یک رویداد پرفشار، درماندگی، ناامیدی و احساس کم ارزشی فردی (کلارک،٢٠٠۶) تلقی کردند (نقل از سنسون و سنسون[۱۲۱]،٢٠١٠).
کیسان (٢٠٠٠) از اصطلاح آزردگی وجودی برای توصیف تجربه پریشانی روانی افرادی که با مرگ قریبالوقوع مواجه میشوند، استفاده میکند و پیشنهاد میکند که چنین وضعیتی از آزردگی اغلب با احساسهای پشیمانی[۱۲۲]، ناتوانی و ضعف[۱۲۳]، پوچی و بیهودگی[۱۲۴] و احساس بیمعنایی[۱۲۵] زندگی، همراه است. وی مضامین وجودی نظیر نگرانی درباره مرگ، از دست دادن معنا، غم و اندوه، تنهایی، آزادی و ارزشمندی را به عنوان چالشهای کلیدی وجودی افرادی میداند که با بیماریهای تهدیدکننده زندگی مواجه هستند و همچنین پیشنهاد میکند که بیماران ممکن است همچنان که عواطف مرتبط با این مضامین وجودی را تجربه میکنند، دچار نشانگان افت روحیه شوند (کیسان و کلارک، ٢٠٠٢).
کیسان و همکاران (٢٠٠١) «نشانگان افت روحیه» را به عنوان تشخیص روانپزشکی آزردگی و رنج وجودی توصیف میکند و ملاکهای زیر را برای تشخیص آن پیشنهاد میکند: ١) ناامیدی[۱۲۶]، فقدان معنا و هدف در زندگی؛ ٢) نگرش و افکار مرتبط با بدبینی[۱۲۷]، درماندگی[۱۲۸]، احساس در تله افتادن[۱۲۹](گیر کردن)، شکست و ناکامی شخصی و یا فقدان آینده درخشان؛ ٣) فقدان انگیزه یا محرک برای مقابله متفاوت؛ ۴) ویژگیهای مرتبط با انزوای اجتماعی[۱۳۰] و از دست دادن حمایت؛ ۵) استمرار آن برای بیش از ٢ هفته؛ ۶) و عدم وجود افسردگی مزمن یا سایر اختلالات روانپزشکی (کیسان و همکاران، ۲۰۰۱؛ نقل از نقیائی و همکاران، ۱۳۹۲).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
به زعم وهلینگ و همکاران (۲۰۱۲) نشانگان افت روحیه بیانگر احساس فقدان معنا و هدف در زندگی، احساس ناامیدی و درماندگی، نشانهها و احساس تسلیمشدگی، ناتوانی مداوم در مقابله، بیکفایتی ذهنی و عزت نفس پایین است و به عنوان تغییر در روحیه با طیفی از حالات روانی از دلسردی (فقدان اطمینان)، اندوهگینی (به عنوان آغاز فرایند تسلیم روانی شدن) و یأس (از دست دادن امید) گرفته تا نشانگان افت روحیه (تکمیل فرایند تسلیم روانی شدن) ادامه مییابد (کیسان و همکاران، ۲۰۰۱)؛ و مفهومی مفید برای درک مشکلات مرتبط با بیکفایتی ادراکشده و فقدان شأن و ارزش در زمینه بیماریهایی مثل HIV است.
به نظر میرسد موقعیتی که فرد به طور مداوم با مشکلات جسمی نافذ روبرو میشود میتواند نقطه آغازین فرایند نشانگان افت روحیه باشد (وهلینگ و همکاران،۲۰۱۲). لذا اینگونه میتوان در نظر گرفت که هسته مرکزی نشانگان افت روحیه، شناختهایی از درماندگی و احساس شکست فردی ناشی از حس گیر افتادن در یک موقعیت بوده و با وضعیت هیجانی ناامیدی و «فقدان معنا و هدف» همراه است. علاوه بر این، فقدان آینده ارزشمند ناشی از فقدان احساس ارزش و خود کارآمدی برای به دست آوردن آن، فرد دچار نشانگان افت روحیه را از انگیزه مقابله جدید و متفاوت، محروم میکند (وهلینگ و همکاران،۲۰۱۲).
نکته قابلتوجه در ارتباط با فقدان معنا در نشانگان افت روحیه این است که این مؤلفه به طور خاص به شکل غیرقابلانکاری با دلالتهای شناختی، انگیزشی و هیجانی آن مرتبط است (وهلینگ و همکاران ۲۰۱۲) و نتایج نشان داده که نشانگان افت روحیه به شکل معکوسی بامعنای کلی و احساس انسجام همبسته است (بوسگالیا و کلارک[۱۳۱]، ۲۰۰۷؛ لتبورگ[۱۳۲] و همکاران، ۲۰۰۷)؛ یعنی هر چه نشانگان افت روحیه بیشتر، معنای کلی و احساس انسجام کمتر و هر چه نشانگان افت روحیه کمتر، احساس معنا و انسجام بیشتر است.
بنابراین همان طور که قبلاً عنوان شد، ابقا و نگاه جدیدی از احساس معنا و هدف در زندگی در طی دوران بیماری (که شامل توانایی ترکیب و منسجم ساختن تجارب و رسیدن به درکی از خود و جهان است) عاملی حفاظتی در برابر ناامیدی، خلق افسرده و نشانگان افت روحیه به شمار میرود (برنان ۲۰۰۱، هالند و رزنیک، ۲۰۰۵؛ نقل از وهلینگ و همکاران، ۲۰۱۱).
بهمنی، نقیائی، علیمحمدی و دهخدا (۱۳۹۲) در مطالعهای باهدف بررسی نشانگان افت روحیه در زنان مبتلا به سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) و مقایسه آن با جمعیت عادی به این نتیجه رسیدند که تفاوت معناداری بین میانگین نشانگان افت روحیه زنان مبتلا به سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) و زنان سالم وجود دارد و میانگین نشانگان افت روحیه زنان مبتلا به سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) (۲۲/۳۷) با توجه به نمره برش (۳۰<) میزان بالایی را به خود اختصاص داد.
گروهی از پژوهشگران ایتالیایی باهدف بررسی نشانگان افت روحیه در بیماران پزشکی در حال درمانهای سرپایی (از جمله گوارش، غدد، قلب و سرطان) به این نتیجه رسیدند که از بین ۸۰۷ بیمار، بیش از ۳۰ درصد بیماران دچار نشانگان افت روحیه بودند و همپوشی قابلملاحظهای بین تشخیص نشانگان افت روحیه و افسردگی در این بیماران به دست آوردند و درعینحال به این نتیجه رسیدند که این دو متغیر، دو مؤلفه کاملاً متمایز از هم اما پیشبینی کننده هم هستند (نقل از نقیائی و همکاران، ۱۳۹۲).
شاید به نظر برسد نشانگان افت روحیه و افسردگی، در پدیدارشناسی و نحوه توسعهشان بسیار به هم مرتبط باشند و این امکان وجود داشته باشد که نشانگان افت روحیه یا پیشبینی کننده افسردگی بوده و یا حتی با آن هم بودی داشته باشد (کیسان، ماج و سارتوریوس، ٢٠١١)، اما در واقع هردو اساساً مفاهیم متفاوتی هستند.
همان طور که بهمنی، نقیائی، علیمحمدی، دهخدا (۱۳۹۲) در مطالعهای دیگر در ارتباط با همبستگی خطی مؤلفههای اضطراب وجودی، نشانگان افت روحیه و افسردگی، در مادران کودکان مبتلا به بیماریهای بالقوه مهلک نشان دادند که این بین سه متغیر رابطه معناداری وجود دارد، به طوری که اضطراب وجودی بالا پیشبینی کننده نشانگان افت روحیه بوده و درعینحال نشانگان افت روحیه بالا پیشبینی کننده افسردگی است.
بنابراین درحالیکه فرد افسرده حتی زمانی که مسیر عمل مناسب مشخص باشد، ممکن است توانایی تجربه لذت کلی و همین طور انگیزه و پشتکار را از دست داده[۱۳۳] شود، مشخصه نشانگان افت روحیه احساس بیکفایتی ذهنی و درماندگی است. فرد دچار نشانگان افت روحیه اگرچه ممکن است بتواند از زمان حال لذت ببرد اما به واسطه سردرگمی (ندانستن اینکه چه باید بکند)، عملاً احساس درماندگی، بیکفایتی و بازداری کرده و دچار بی لذتی پیشگرایانه[۱۳۴] شده و آینده در نظرش بیارزش خواهد آمد (کیسان و کلارک، ٢٠٠٢؛ دی فیگوردو، ١٩٩٣؛ نقل از کیسان، ماج[۱۳۵] و سارتوریوس[۱۳۶]،٢٠١١).
۲-۴ تحریفات شناختی
گاهی تجزیه و تحلیل اطلاعات در ذهن ما تحریف میشود. این نوع تحریفها که خطاها و تحریفهای شناختی نامیده میشوند، به اشکال گوناگونی ظاهر میگردند (لیهی/ ۱۳۸۷).
موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 09:36:00 ب.ظ ]