کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • رشته حقوق :مقایسه سازمان تجارت جهانی و سازمان بهداشت جهانی
  • دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد تاثیر سیستم جامع اطلاعات بیمارستان بر ارتقا زنجیره ارزش در بیمارستان امام علی(ع) ...
  • مقایسه خود پنداره تحصیلی، خود کارآمدی تحصیلی، عزت نفس و اضطراب امتحان- قسمت ۷
  • روابط علی – ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، روان نژندگرایی و برونگرایی با نشانه های افسردگی، اضطراب منتشر، وسواس فکری – عملی و پانیک در جمعیت غیربالینی- قسمت ۴
  • مقایسه حروف ربط و اضافه فارسی با عربی (بیان اشتراکات و تفاوت ها)- قسمت ۱۹
  • ارزیابی برخی شاخص¬های زیستی عروس¬ماهی زاینده¬رود Petroleuciscus esfahani در پاسخ به ترکیبات مخرب سیستم اندوکراینی در رودخانه زاینده¬رود- قسمت ۲۶- قسمت 2
  • اثربخشی رویکرد امید درمانی بر کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش شادکامی زناشویی- قسمت ۱۰- قسمت 2
  • دانلود پروژه های پژوهشی درباره اثر پرداخت دین توسط اسناد تجاری- فایل ۲
  • تحلیل قابلیت تعیین مورد معامله در حقوق ایران- قسمت ۴
  • ارزیابی تجربه آموزش رشته برنامه¬ریزی رفاه اجتماعی در مقطع تحصیلات تکمیلی در دانشگاه¬های ایران- قسمت ۴
  • منابع پایان نامه در مورد استفاده از ساقه‌ی گیاه خاکشیر در حذف آلایندگی رنگی از محیط‌های آبی و ...
  • تحلیل نامه ی امام علی (ع) به حارث همدانی- قسمت ۵
  • اهمیت ضمان از منظر فقه امامیه و نظام بانکی- قسمت ۹
  • بررسی اتهام خشونت طلبی به اسلام و قرآن- قسمت ۷
  • دانلود پایان نامه حقوق درباره مقررات تأخیر در قوانین ایران
  • طراحی، شبیه سازی وساخت یک آنتن میکرواستریپی جدید با قابلیت کنترل چند باند فرکانسی- قسمت ۷
  • پژوهش های انجام شده درباره :مرور زمان در دعاوی تجاری- فایل ۴
  • اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر سلامت روان مادران و نشانگان اختلال نارسایی توجه – بیش ‌فعالی در کودکان- قسمت ۵
  • پایان نامه حسابداری ۳- قسمت ۶
  • اجرای احکام و اسناد توسط اشخاص ثالث- فایل ۱۱
  • دانلود پایان نامه درباره بررسی موانع فردی ارتباط اعضای هیأت علمی دانشگاه ها با بخش ...
  • بررسی جامعه شناختی بهره‏وری معلمان تربیت بدنی شهرکرمان- قسمت ۱۱
  • مکان یابی پخش سیلاب با استفاده از تحلیل چند معیاره مکانی۹۲- قسمت ۴
  • صور خیال در غزلیّات خواجوی کرمانی- فایل ۳۲
  • راهنمای نگارش مقاله با موضوع بررسی تطبیقی جایگاه عقل و عشق در نظام فلسفی افلاطون و سهروردی- فایل ...
  • بررسی نقش آموزش های فنی و حرفه ای وکشاورزی در توسعه خود اشتغالی از دیدگاه هنرجویان و هنرآموزان استان سمنان- قسمت ۳
  • دانلود مطالب درباره قاچاق و تأثیر آن بر مقررات حاکم بر امور گمرکی و ...
  • پژوهش های انجام شده در مورد طراحی و ساخت سامانه اندازه گیری دمای چند کاناله با ...
  • بررسی فقهی حقوقی ضمانت بانک مرکزی در کاهش ارزش پول- قسمت ۱۰
  • بررسی رابطه انواع دینداری و نگرش به جامعه مدنی ( در میان دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد )- قسمت ۱۴- قسمت 2
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع تحلیل تلفات توان و افزایش راندمان سیستم‌های تولید- فایل ۱۳
  • راهنمای نگارش مقاله با موضوع بررسی رابطه میان تورم و نااطمینانی تورم با وجود انتقال رژیم طی بازه ...
  • نقش دادستان در پیشگیری از جرایم علیه اطفال- قسمت ۸




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      شناسایی و رتبه بندی موانع خلاقیت فردی کارکنان آموزش و پرورش استان قم- قسمت ۵ ...

    مورهد وگریفین معتقدند که طرح گسترده­ای از فرایند خلاقیت که مورد پذیرش همگانی قرار گرفته مطابق زیر است (به نقل از معمارزاده ودیگران،۱۳۸۴):

     

     

    آمادگی: فرد ازطریق تحصیلات، تجربه، آموزش وفعالیت­های مستمر دیگرخود را آماده تفکر خلاق می­نماید.

    نهفتگی: در این مرحله نوبت تراوش فکر، تفکر وتأمل(اغلب ناخودآگاه)فرا می­رسد.

    بینش: عاملی است که به عنوان نتیجه مراحل آمادگی ونهفتگی تحقق می­یابد.شکوفا شدن خلاقیت را به هر شکل که صورت پذیرد به اصطلاح بینش می­نامند.

    تحقق وممیزی: در این مرحله فرد اعتبار بینش ایجاد شده را ممیزی می­ کند.

    جیت اس چاندان مراحل زیر را برای خلاقیت بر می­شمارد (به نقل از مقیمی،۱۳۸۸):

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    آمادگی: شامل توجه دقیق ومتمرکز بر روی مسأله تحت بررسی وشاخص ­های مختلف آن به منظور حل مسأله است.

    نهفتگی: عبارت است از زمان تفکر و واکنش.

    اصرار و پافشاری: دوره نهفتگی الزاماً منجر به خلاقیت نمی­ شود. بعضی از اوقات تلاش مصرانه مورد نیاز است تا نتایج مختلف وجدیدی ایجادگردد.

    بینش و بصیرت: این مرحله نتیجه مراحل قبل است در این مرحله فرد ایده­­ای را می­یابد که همواره در جستجوی آن بوده ولی قبلاً از آن غافل بوده است.

    رسیدگی وتحقیق: بینش یا ایده­جویی برای اطمینان از اینکه معتبر و مناسب است مورد آزمون قرار می­گیرد. این مرحله بسیار حیاتی است. چرا که اگر ایده­ای به کار برده شود بدون آنکه مطلوبیت بالقوه آن مورد سنجش قرارگیرد ممکن است منجر به زیان­های جبران ناپذیری گردد.

    انسان خلاق تا ظهور خلاقیت در زمینه­ای خاص چه مراحلی را طی می کند؟ شش مرحله­ ای که در زیر به آن اشاره شده است از نظر عده­ای ازمحققان می ­تواند پاسخگویی به سؤال مورد نظر باشد (رضاییان، ۱۳۷۵):

     

     

    کسب دیدگاه ونگرشی موافق نسبت به فکرها(ایده های نوین): برای اینکه استعداد خلاقیت بالقوه فرد کاملاً از حالت نهفتگی خارج شده وآشکار شود لازم است انسان به آزادی فکرنگرش مثبت داشته باشد.

    حساسیت داشتن نسبت به مسأله: شناخت وآگاهی داشتن به وجود مسأله و موانعی که فرد را از طراحی برنامه بهتر باز می­دارد. از بارزترین نشانه­ های مسلم حساسیت یک فرد خلاق نسبت به مسأله است.صرف جستجو برای فکرهای نوین بدون شناخت نیازها وتعیین هدف کار عبثی است.

    آمادگی برای خلاقیت از طریق کسب مواد خام: فکرها از خزاینی سر چشمه می­گیرد که به طور عمده شامل دانش فرد، اندیشه­ های دیگران وتجربیات گذشته­اند و این منابع از طریق مطالعه، مشاهدات شخصی، گفتگو با اشخاص آگاه، رسانه ­های گروهی و مسافرت فراهم می­ شود. نکته مهم طبقه ­بندی ودسته بندی کردن مواد خام تفکر است.

    بکارگیری سلامت فکر: کمیت فکرها در خلاقیت دارای اهمیت زیادی است.

    ۵- فعالیت ضمیر ناخودآگاه بر روی مسأله.
    ۶- درخشش ناگهانی یک فکر: فکر جدید در یک حالت غیرقابل انتظار بروز می­ کند. آغاز این مرحله به شرایط محیطی فرد و توجه او با جهان پیرامونش بستگی دارد.
    همانطور که ملاحظه شد اکثر محققان و اندیشمندان نظرات تقریباً یکسانی را در مورد فرایند خلاقیت ارائه داده­اند. بطور کلی هر یک از این دیدگاه ­ها در طی کردن مراحل خلاقیت می ­تواند مورد قبول قرار گیرد. به عبارت دیگر تفکر خلاق در هر صورت کم یا بیش هر یک از مراحل را طی خواهد کرد.
    عوامل مؤثر بر خلاقیت
    وقتی صحبت از عوامل مؤثر بر خلاقیت می­ شود باید در نظر داشت که یکسری از عوامل خلاقیت را ترغیب و به پیش می برند و تعدادی از عوامل هم به شکل مانع در خلاقیت فرد ﺗﺄثیر می­گذارند که درجای خود به هر دو دسته از این عوامل( که ممکن است فردی، سازمانی یا محیطی باشد) پرداخته خواهد شد. ولی از آنجا که این پژوهش بر خلاقیت فردی تکیه دارد عوامل فردی بیشتر مورد ملاحظه قرار گرفته است.
    بحث­های زیادی در مورد انواع موقعیت­هایی که تسهیل کننده یا مانع بروز خلاقیت است مطرح است و نظریات متفاوتی نیز وجود دارد. این تفاوت آراء را می­توان به تفاوت افراد و شرایط منتسب دانست. چون افراد روحیات متفاوتی دارند و این امر موجب می­ شود که موقعیت واحد ﺗﺄثیر متفاوتی بر روی افراد بگذارد. آنچه یکی را به تحریک وا می­دارد ممکن است برای دیگری مشکل ساز و مانع باشد (حسینی، ۱۳۸۶).
    اگر قصد براین باشد که عوامل مؤثر بر خلاقیت را مورد سفارش قرارداد، عوامل بسیاری زیادی را در برمی­گیرد که حتی گاهی بنا به موقعیت تعداد این عوامل افزایش یا کاهش می­یابد. اما در این میان تعدادی از عوامل مورد پذیرش اکثریت محققان قرارمی­گیرد.
    تأثیرات عوامل خاص برخلاقیت
    ۱- سن: برخلاف تصورات اشتباهی که وجود دارد خلاقیت ربطی به سن ندارد. پروفسور روزن ویگ ثابت کرده است که اگر مغز تحریک شود، سالخوردگی نمی ­تواند ﻣﺴﺄله­ای بیافریند. شواهد علمی مبنی بر اینکه خلاقیت ربطی به سن ندارد توسط پروفسور هاروی سی لهمان استاد دانشگاه آهایو مورد تحقیق و تأیید قرار گرفته است (قاسم زاده، ۱۳۸۱).
    سن با خلاقیت رابطه دارد ولی افزایش یا کاهش سن در افزایش یا کاهش خلاقیت ﺗﺄثیر ندارد. بنابراین می­توان گفت که مبانی تئوریک ﺗﺄثیر سن بر خلاقیت که معتقد است خلاقیت ربطی به سن ندارد مورد تأیید قرار گرفته است.
    ۲- جنسیت: اگرچه مردان در قدرت جسمی از زنان قوی­تر هستند لیکن قدرت تصور و خلاقیت های ذهنی عملاً تحت ﺗﺄثیر عامل جنسیت قرار نمی­گیرد. پژوهش­های علمی درباره خلاقیت نسبی زنان و مردان به نتایج قاطعی نرسیده است. اکثر پژوهش­ها نشان می­دهد بجز موارد اندک رابطه مهمی بین خلاقیت و جنسیت نیست و اگر مواردی دیده شود بستگی به تفاوت­های فیزیولوژیکی دارد که بر اساس ماهیت فیزیولوژیک مردان تمایل بیشتری به خلاقیت دارند (قاسم زاده، ۱۳۸۱).
    پژوهش تحت عنوان « بررسی رابطه خلاقیت مدیران آموزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس راهنمایی استان کرمان » انجام شده است که ۸ فرضیه دارد. دو فرضیه اول آن عبارت است از:
    ۱- بین ویژگی­های مدیران زن و مرد در رابطه با نوآوری و ابتکار تفاوت وجود دارد.
    ۲- بین ویژگی­های مدیران زن و مرد در رابطه با خلاقیت تفاوت وجود دارد.
    ابتکار یکی از پیش نیازهای خلاقیت است. این دو فرضیه مورد تأیید قرار گرفته؛ البته باید در نظر داشت که دو گروه زن و مرد از نظر ابتکار و خلاقیت در سطح پایینی قرار داشته اند. فرضیه اول تأیید می­ کند که زن­ها ابتکار و نوآوری بیشتری دارند (با خطای ۵٪ ) و فرضیه دوم تأیید می­ کند که مردها خلاقیت بیشتری دارند (صفری، ۱۳۸۶). این دو فرضیه اگر به طور محض و مطلق و بدون درنظر گرفتن دیگر عوامل در نظر گرفته شود با مبانی تئوریک مربوط به جنسیت متضاد است ولی اگر همانطور که این نظریات بیان داشته اند عوامل دیگری ( تفاوت­های فیزیولوژیک) دخیل شود قطعاً این نظریات مورد تأیید قرارمی­گیرد.
    ۳- تحصیلات: افرادی که تحصیلات رسمی ندارند در بسیاری موارد خلاقیت­هایی را بروز داده­اند که افرادی با تحصیلات بالا فاقد خلاقیت بوده ­اند. بر اساس تحقیق­های علمی در مورد استعداد خلاقیت تفاوت­های کمی بین افراد هم سن دانشگاه دیده و غیر دانشگاهی وجود دارد. تاریخ گواهی می­دهد که ایده­های بزرگ گاه از افرادی که در زمینه مربوط فاقد آموزش بوده اند به دست آمده است مثلاً تلگراف به وسیله مورس که یک نقاش حرفه ای بود اختراع شد.
    فرضیه ششم پایان نامه ­ای عبارت بود از: بین میزان تحصیلات و خلاقیت مدیران همبستگی وجود دارد که این فرضیه مورد تأیید قرارگرفته یعنی تحصیلات بالاتر منجر به پیشنهادهای بیشتر (که مظهر خلاقیت در نظر گرفته شده) می­ شود (فرهنگ، ۱۳۸۷) که با یافته­ های تئوریک متضاد است شاید عواملی که منجر شده تا تحصیلات به عنوان یک عامل افزایش میزان خلاقیت در این پژوهش شناخته شود این باشد که اولا ً: در این پژوهش پیشنهادهای بیشتر را مظهر خلاقیت می­دانند ثانیا ً: این تحقیق فقط در سطح مدیریت انجام گرفته و ثالثاً: به این نکته اشاره نکرده است که تحصیلات بالاتر می ­تواند به افزایش دانش و قدرت تفکر منجر شود نه اینکه مستقیماً خلاقیت را افزایش دهد.
    ۴ ـ وراثت: وراثت در هوش، شخصیت و خلاقیت و تمام خصوصیات بشر نقش دارد ولی این نقش منحصر به فرد نبوده بلکه تابع محیط است. عده­ای عقیده داشتند که خلاقیت یک امر موروثی است که فقط در ذات افراد خاصی گذاشته شده اما این عقاید امروزه لغو شده ­اند چون تحقیق­های زیادی وجود دارد درجاتی از این استعداد را در هر فرد تأیید کرده است که می­توان آن را پرورش داد‍‍‍ ( کریمی و دیگران، ۱۳۸۲ ).
    ۵ ـ ارزش­ها و فشارهای اجتماعی: جامعه غالباً فشار زیادی را برای هموار کردن انرژی افراد خلاق در زمینه خاصی برای حل مسایل وارد می آورد. مثلاً آلودگی هوا، مسئله منابع سوخت، اقتصاد بیمار، مسئله حمل و نقل به عنوان مشکلات جوامع امروز مطرح می­باشند که نیازمند راه حل­های سریع می­باشد بنابراین این نیازمندی­ها طالب افراد خلاق هستند.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۶ ـ هوش: هوش یکی از پیش نیازهای خلاقیت می­باشد و پایین بودن درجه هوش معمولاً به پایین قرار­گرفتن ویژگی خلاقیت منجر می­ شود. اما هوش سرشار نیز دلالت بر خلاق بودن شخص نمی­ کند ( شهر آرای و دیگران ۱۳۸۶، ص ۴۵ ).
    در پژوهش تحت عنوان « بررسی رابطه هوش و خلاقیت بین دانش آموزان پسر مقطع دوم نظری دبیرستان­های تهران » این یافته­ ها بدست آمده است: بین هوش عمومی و خلاقیت ارتباط ناچیز وجود دارد، ارتباط هوش و خلاقیت در گروه باهوش ناچیز و در گروه عادی ضعیف و منفی است، بین میانگین هوش دانش آموزان خلاق و کمتر خلاق با میانگین هوش دانش آموزان بسیار خلاق و خلاق تفاوت واقعی وجود ندارد، بین میانگین خلاقیت دانش آموزان باهوش و دانش آموزان عادی نیز تفاوتی وجود ندارد (خائفی، ۱۳۸۳).
    نتیجه تصویری برای موضوع هوش
    بنابراین به نوعی مبانی تئوریک ارتباط و ﺗﺄثیرگذاری هوش و خلاقیت (که معتقد است هوش زیاد الزاماً باعث خلاقیت نمی­ شود ) مورد تأیید قرار گرفته است.
    نتیجه تصویری برای موضوع هوش

     

    اول ـ عوامل پیش برنده خلاقیت:

    همانطور که قبلاً هم اشاره شد گیلفورد پس از تحقیقات فراوان کلیه نیروی فکری انسان را برآیندی از ۱۵۰ عامل بر شمرده است. از میان اینها سه عامل (ویژگی) مستقیماً بر خلاقیت مؤثرند:
    ۱- روانی و سیال بودن جریان فکر
    ۲- انعطاف­پذیری نیروی فکر
    ۳- اصالت اندیشه و تصمیم­گیری
    بسیاری از محققین در زمینه ویژگی­های شخصیتی مؤثر بر خلاقیت به نتایج مشابهی دست پیدا کرده ­اند مهمترین این ویژگی­ها در مجموع عبارتند از:
    ۱- اعتماد به نفس و استقلال شخصیت: اعتماد به نفس و داشتن شخصیتی مستقل جوهره شکوفایی خلاقیت در افراد است. چون که شخصیت­های وابسته و غیر مستقل هرگز قادر به اندیشه خلاق نبوده و هویت آنها در تبعیت از دیگران شکل گرفته­است. برای بوجود آوردن شخصیت مستقل و دارای اعتماد به نفس باید به افراد امکان ابراز وجود داد و از هرنوع تهدید، تنبیه و تحقیر و مقایسه افراد با دیگران جلوگیری نمود. باتوجه به تفاوت­های فردی بایستی توانمندی­های افراد را مورد لحاظ قرار داده و با تشویق مناسب اعتماد به نفس و عزت نفس را در آنان فراهم نمود (عصاره، ۱۳۸۸).
    ۲- نداشتن تعصب نسبت به تغییر: (کسرایی، ۱۳۸۸، ص۲۲) در پژوهشی تحت عنوان « بررسی و تبیین عوامل مؤثر در تشویق، بروز و نهادی ساختن خلاقیت و نوآوری در واحدهای تولیدی کشور» این عامل در زیر شاخه فرهنگ سازمانی به عنوان یک عامل مؤثر در خلاقیت مورد تأیید قرار گرفته است (داوود آبادی فراهانی، ۱۳۸۳).
    ۳- تحمل ابهام: (زارعی متین، ۱۳۸۳، ص۶۱).
    ۴- میل به ریسک کردن: در پژوهش داوود آبادی فراهانی (۱۳۸۳) این عامل مورد تأیید قرار گرفته است. یعنی یافته پژوهش مورد نظر نشان می­دهد که میل به ریسک کردن یکی از خصیصه­های مؤثر بر خلاقیت است.
    ۵- وقار و خودانگیختگی
    ۶- توجه به زمان و وقت شناسی
    ۷- داشتن ظرفیت بالا در تحمل ناملایمات: (کسرایی، ۱۳۸۸، ص۲۲).
    یکدسته دیگر از عوامل درونی مؤثر بر خلاقیت به نظر آمابیلی (شهر آرای و مدنی پور، ۱۳۸۶) عبارتند از:
    ۱- وجود انگیزه درونی؛
    ۲- دارا بودن حق انتخاب برای کار و نحوه انجام آن؛
    ۳- برانگیختگی؛
    ۴- الگوهای الهام بخش: ارتباط با افراد خلاق؛
    ۵- آزادی از ارزیابی: انجام کار بدون احساس ترس از داوری ناصحیح؛
    ۶- استقلال.
    نکته بسیار مهم این است که بروز خلاقیت در فرد تنها تحت ﺗﺄثیر ویژگی­های شخصیتی قرار ندارد بلکه عوامل پیرامونی نیز در خلاقیت فرد مؤثرند بطور مثال اطلاعات آگاهی از عوامل اصلی و ماده خام خلاقیت است. افراد خلاق بدون برخورداری از اطلاعات لازم قادر نیستند نوآوری خود را عرضه نمایند (عصاره، ۱۳۷۷).
    نویسنده دیگری (رضائیان، ۱۳۷۲) راه­های عمده تحریک خلاقیت را اینگونه برمی­شمارد:
    ۱- فضای خلاق: بدین معنی که مدیر بایستی همیشه آماده شنیدن ایده­هایی جدید باشد هر فکری باید به طور جدی مورد دقت قرار گیرد و در صورت نپذیرفتن دلایل رد آن به پیشنهادکننده تفهیم شود.
    ۲- دادن وقت برای خلاقیت: موضوعات غیر ضروری محیط کار مدیران و کارکنان را غیر خلاق بار می­آورد، لذا دادن مدت زمانی برای اندیشیدن و خلاقیت به افراد مفید خواهد بود.
    ۳- برقراری سیستم پیشنهادات

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [سه شنبه 1400-01-24] [ 11:40:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تبیین جایگاه اصول عملیه در دادرسی مدنی- قسمت ۳- قسمت 2 ...

    ا ستصحاب عدمی و وجودی

    استصحاب وجودی ناظر به موردی است که وجود امری در گذشته ثابت شده باشد و آنگاه تحقیق وجود آن در زمان لاحق مورد تردید واقع شود و عدم آن استصحاب گردد، مانند اینکه دین به دلایلی محقق باشد و درباره از بین رفتن آن تردید شود .در مواد قانون مدنی نیز پاره ای از مواد به استصحاب وجودی پرداخته است که میتوان مواد۴۹۷[۶۴]ق.، ۸۲۳[۶۵] قانون مدنی را نام برد.
    به طور مثال یکی از مواد قانون آئین دادرسی مدنی که درآن، قانونگذار به اصل استصحاب استناد کرده است می توان ماده مادّه ۱۹۸ قانون آئین دادرسی مدنی را نام برد،این مادّه مقرّر می‌دارد: «در صورتی که حقّ یا دینی برعهده کسی ثابت شد اصل بقای آن است، مگر این که خلاف آن ثابت شود»، ظاهر این است که قانونگذار، دست کم در مورد بقای دین، استصحاب را معتبر می‌داند[۶۶] این استصحاب، نوعی استصحاب وجودی است، بدین معنا که وقتی وجود دین یا حقّی درگذشته، مسلّم و یقینی باشد و بعد تردید شود که آیا دین یا حق، از بین رفته یا موجود است، وجود دین یا حقّ مذکور استصحاب می‌شود.
    استصحاب عدمی: این است که عدم چیزی که در سابق محرز و مسلم بوده آنگاه تحقق یا وجود آن در زمان لاحق مورد تردید واقع شود عدم آن استصحاب شده است به طور مثال می توان گفت که شوهر ادعا میکند که نفقه زن را پرداخته است لیکن دلیلی بر اثبات ندارد که در این مورد نپرداختن استصحاب می شود و دین شوهر مورد حکم قرار می گیرد در مواد قانونی نیز استصحاب عدمی پرداخته شده است که می توان مواد۳۵۹ق.م[۶۷]،وماده ۷۲۰ قانون مدنی[۶۸] را نام برد.[۶۹]
    به طور مثال یکی از مواد قانون آئین دادرسی مدنی که درآن، قانونگذار، نظر به اصل استصحاب آن هم از نوع عدمی داشته است، مادّه ۵۰۸ قانون آئین دادرسی مدنی است. این ماده مقرّر می‌دارد: «معافیت از هزینه دادرسی باید برای هر دعوا به طور جداگانه تحصیل شود؛ ولی معسر می‌تواند در تمام مراحل مربوط به همان دعوا از معافیت استفاده کند». فرض کنید که شخص الف به طرفیت شخص ب دادخواستی به خواسته مطالبه وجه به مبلغ صد میلیون ریال تقدیم می کند. خواهان در ضمن دعوای مطالبه وجه، با پیوست نمودن یک برگ استشهادیه محلّی به دادخواست که مؤید عدم تمکّن مالی وی می‌باشد، از دادگاه تقاضای صدور حکم به اعسار از پرداخت هزینه دادرسی می کند. با تشکیل جلسه و استماع گواهی گواهان، دادگاه رسیدگی کننده، دعوی اعسار خواهان را می‌پذیرد و خواهان از پرداخت هزینه دادرسی معاف می‌گردد. منظور مقنّن از کاربرد عبارت «در تمام مراحل مربوط به همان دعوا» این است که چنانچه حکم به بی‌حقّی خواهان در خصوص دعوی اصلی (مطالبه مبلغ صد میلیون ریال) در دادگاه بدوی صادر گردد و توسّط وی مورد تجدید نظرخواهی واقع شود، با فرض عدم ارائه دلیل بر خروج وی از حالت اعسار توسط تجدید نظر خوانده، همچنان عدم تمکّن مالی وی، استصحاب می‌گردد و از پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجدیدنظر معاف خواهد بود. در این مادّه، قانونگذار به استصحاب عدمی تمسّک جسته و اعسار خواهان را همچنان استصحاب کرده است، لذا اصل استصحاب عدمی در حقوق ایران پذیرفته شده است و چنانکه اعسار (عدم قدرت خواهان بر تأدیه هزینه دادرسی) ثابت گردد، در صورت تردید در رفع اعسار، مادام که ملائت او محرز نشود اعسارش استصحاب می‌گردد [۷۰].

     

    استصحاب حکمی و موضوعی

    گاه موضوع استصحاب حکم قانون گذار است بدین صورت که وجود حکمی در گذشته معلوم است و در اثر حادثه ای در بقای آن تردید می شود و دادرس حکم را به دلیل سابق معتبر می داند. مثال اینکه پرداخت مهریه از جانب زوج به زوجه واجب است حال اگر زوجه مدعی پرداخت مهریه خود از جانب شوهرش باشد و شوهر دلیلی بر تأدیه نداشته باشد وجوب پرداخت مهریه بر شوهر استصحاب می شود.[۷۱]
    ماده ۱۰۲ ق.م «هر گاه ملکی کلاً یا جزئاً به کسی منتقل شود و برای آن ملک حق‌الارتفاقی در ملک دیگر یا در جزء دیگر همان ملک موجود باشد آن حق به حال خود باقی می‌ماند مگر این که خلاف آن تصریح شده باشد.»مطابق ماده فوق حکم انتفاع از مال غیر که در گذشته محرز بوده و حالا به دلیل نقل و انتقال آن مال به دیگری حکم ارتفاق و انتفاع محل شک و تردید قرار می گیرد استصحاب می شود.
    ولی گاهی تردید در موضوع حکم است و حالت سابق آن استصحاب می شود برای مثال می دانیم انسان تا زنده است اهلیت دارا شدن حق را دارد و بازماندگانش نمی توانند اموال او را بین خود تقسیم کنند، ولی مدتی است که از حیات او خبری نداریم مدتی که احتمال دارد در آن مرده باشد پس اگر او را تا زمانی که انسان زنده می مانند موجود فرض کنیم، موضوع حکم را استصحاب کرده ایم. ماده ۱۰۱۹قانون مدنی به این مورد می پردازد.[۷۲]

     

    اصول برگرفته شده از استصحاب

    اصل استصحاب به معنی گسترده که از آن شد، یکی از مبانی اصلی حقوق کنونی است. از این اصل کلی نتایج مهمی گرفته شده و اصول دیگری بر مبنای آن فراهم شده است که هرکدام هرچند دامنه محدودتری دارند ولی به منزله ستونی از نظام حقوقی ما است که می توان اقسام آن را به این صورت نام برد

     

    اصل تاخر حادث

    این اصل شبیه استصحاب عدمی بوده و از فروعات مبحث استصحاب است. مثلا اگر دو چیز در خارج محقق و حادث گشته است اما تاریخ تقدم و تاخر حدوث یکی بر دیگری مجهول باشد در این صورت دو فرض متصور است:
    – تاریخ حدوث یکی از دو امر معلوم و تاریخ دیگری مجهول است. در این مورد با اعمال اصل تاخر حادث میگوییم آن امری که تاریخ حدوث آن مجهول است بعد از آن دیگری که تاریخ آن معلوم است،بوقوع پیوسته است. چنانکه ماده ۸۷۴ قانون مدنی میگوید: «اگر اشخاصی که بین آنها توارث باشد بمیرند و تاریخ فوت یکی از آنها معلوم و دیگری از حیث تقدم و تاخر مجهول باشد فقط آنکه تاریخ فوتش مجهول باشد از آن دیگری ارث میبرد.»
    فرض دوم در صورتیکه تاریخ حدوث هیچ یک از دو امر معلوم نباشد اصل تاخر حادث در هریک ،با اصل تاخر حادث در دیگری معارضه میکند و در این حالت هردو ساقط میگردند. مثلا هرگاه پس از تحقق هبه واهب ازهبه رجوع کند و در خواست استرداد مال مرهوب را بکند و متهب مدعی گردد که قبل از رجوع تغییری در عین موهوبه حاصل شده است و بر اساس ماده ۳۰۸ قانون مدنی واهب حق رجوع را ندارد و و اهب دفاع کند که تغییر پس از رجوع حاصل شده است و تاریخ رجوع و تاریخ تغییر مجهول باشد دادرس خواهان را محکوم به بی حقی میکند زیرا اصل تاخر حادث در دو طرف جاری و ساقط میگردد و در نتیجه مورد هبه پس از رجوع ثابت نمیشود و به حال خود باقی میماند.

     

    اصل عدم

    «در هر موردکه در وجود امری تردید شود اصل عدم آن است. بسیاری از نویسندگان کوشیده اند تا «اصل عدم»را از استصحاب عدمی ممتاز سازند به این اعتبارکه در اصل عدم، بی آنکه حالت سابقه امری در نظر باشد، خردمند، بنای کار خود را بر نبودن آن می نهد. ولی جز در مواردی که اصل به معنی ظاهر به کار می رود و بر مبنای غلبه استوار است که وجود نداشته. به هر حال یکی از نمونه های اجرای این اصل ماده۸۷۶ قاون مدنی است که می گوید«با شک در حیات حین ولادت حکم وراثت نمی شود»»[۷۳]
    اصل عدم از اصول عملی است و بر پایه آن هیچ پدیده ای وامری وجود ندارد و واقع نشده است بنابراین شخصی که ادعای تولد آن می شود متولد نشده ،شخصی که ادعای فوت آن می شود فوت ننموده،پول پرداخت شده که شخص ادعا می کند پرداخت نشده ……..مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.اصل عدم در حقوق ایران به صراحت پیش بینی نشده است اگر چه می توان از ماده۱۲۵۷ق.م [۷۴] آن را برداشت نمود.
    اصل تخییر
    اصل تخییر یکی ا ز اصول عملیه است این اصل کاربرد چندانی در حقوق ندارد. بنابراین، به صورت مختصر به بررسی این اصل می پردازیم و در ادامه این مبحث ابتدا به تعریف اصل تخییر پرداخته و سپس مجرای اصل تخییر را بیان می داریم.

     

    تعریف اصل تخییر

    تخییر ماده «خیر » است در باب تفعیل به معنای برگزیدن و برتری دادن چیزی یا کسی بر چیز یا کس دیگر و این واژه به معنای لغوی خود در برخی ابواب علم اصول به کار می رود[۷۵]، از جمله در مباحث تعارض ادلّه، تزاحم و واجب تخییری.تخییر در اصول عملیه، اصلی است که به مکلف اجازه می دهد که هر یک از طرف های شک خود را که می خواهد برگزیند. در اصطلاح اصولیان متأخر امامی، اصل تخییر که یکی از اصول عملیه چهارگانه به شمار می رود، عبارت است از حکم عقل به اختیار داشتن مکلف میان انجام دادن کاری و ترک آن یا انجام دادن یکی از دو کار در مواردی که احتیاط امکان ندارد و«تخییر در بدیع آن است که شاعر بیتی گوید که در وی دو کلمه یا زیادتر قافیه تواند شد و برای لطائف ومرجحاتی یکی بر سایر مقدم میدارد.» [۷۶]
    شیخ انصاری نخستین فقیهی است که به طور مبسوط در مبحث اصول عملیه، به اصل تخییر پرداخته است. وی کاربرد این اصل را وقتی می داند که حکم واقعی یک موضوع مورد شک بوده و نسبت به زمان قبل ازشک، هیچگونه یقینی وجود نداشته باشد و در عین حال احتیاط نیز ممکن نباشد.[۷۷]
    اصل تخییر از اصول عملی و اصلی عقلی است و در جایی جریان دارد که جنس تکلیف، یعنی اصل الزام معلوم، امّا نوع آن میان وجوب و حرمت مردّد باشد. عقل در چنین موردی، به تخییر میان آن دو در مقام عمل حکم می‌کند.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 11:40:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تحلیل فقهی و حقوقی امر به معروف و نهی از منکر در سیاست کیفری اسلام- قسمت ۵ ...

    ضرورت احیاء این فریضه در سازمان ها و تبیین پذیرش و بکارگیری آن بعنوان یک اصل مهم و عملیاتی نمودن آن در قالب یک ابزار نظارتی فراگیر و عمومی که درعمل باعث حل بسیاری از مشکلات ومعضلات مبتلا به جامعه امروزی خواهدشد.

    ج: پرسشهای تحقیق

     

     

    کیفیت مشارکت مردم در پیشگیری از جرم در سیاست کیفری اسلام چگونه تامین می گردد؟
    پایان نامه

     

    شرایط اصلی امر به معروف و نهی از منکر در سیاست کیفری اسلام کدام است؟

    د: فرضیه های تحقیق
    هرچند پاسخ به پرسشها و سئوالات مطروحه، در خلال تحقیق بطور مفصل مورد بررسی وتجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت لکن به اختصار باید گفت:

     

     

    در سیاست کیفری اسلام، مشارکت مردم از طریق تعهد افراد در مقابل یکدیگر، درمقابل کل جامعه و در مقابل دولت اسلامی در قالب نهاد امر به معروف ونهی از منکر تامین میگردد.

    شرایط امر به معروف شامل : علم به معروف، استمرار برگناه، احتمال تاثیر و خالی بودن از مفسده می باشد.

    و: سازماندهی تحقیق
    این تحقیق شامل دو فصل می باشد که فصل اول آن در قالب دو گفتار در برگیرنده مفاهیم ، پیشینه ، مراتب و درآمدی بر آثار ومبانی شرعی می باشد.
    در فصل دوم : در قالب سه گفتار به شرایط ، مبانی حقوقی ودرآمدی بر کیفیت تاثیرگذاری امر به معروف ونهی از منکر در پیشگیری از جرم و راهکارهای گسترش امر به معروف ونهی از منکر در جامعه پرداخته شده است .
    در پایان هم ضمن نتیجه گیری ، پیشنهاداتی ارائه گردیده است
    فصل اول
    مفاهیم، پیشینه، مراتب و در آمدی بر
    آثار و مبانی شرعی امر به معروف و نهی از منکر
    مبحث نخست: مفاهیم ودرآمدی بر پیشینه تاریخی
    گفتار اول: واژه شناسی
    معروف و منکر، مانند بسیاری از واژگان دیگر، به دو معنای لغوی و اصطلاحی به کار می‌روند.
    الف: معروف ب:منکر
    تعریف و برداشتی که از امر به معروف و نهی از منکر می‌شود‌، بر حسب نوع معنایی که از واژه «معروف» و «منکر» اراده می‌شود و نیز بر حسب تفسیری که از امر و نهی و مصادیق و مراتب آن می‌شود و بالاخره بر حسب مرجع اعمال کننده آن یعنی آمر و ناهی‌، متفاوت می‌باشد.
    کلمه معروف از ماده «عرف» به معنای شناخته شده و منکر به معنای نادانسته و ناشناخته است.http://www.wahy.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=68[1]
    در اصطلاح معروف به چیزی گفته می شود که حسنش از نظر شـارع و یا عقـل محرز و شناخته شده است. چنانکه راغب میگوید: « والمعروف اسم لکل فعل یعرف بالعقل او الشرع حسنه والمنکر ما ینکربهما» معروف در اصطلاح اسم است برای هرکاری که حسنش به وسیله عقل و یا شرع شناخته شده و منکر چیزی است که به وسیله آنها مورد انکار قرار گرفته و ناشناخته مانده است[۲]
    برخی مفسرین معروف را شناخته شده از نظر عقل یا شرع یا عرف صالح و در مقابل منکررا یعنی چیزی که در مقابل عقل و شرع ناشناخته و مجهول و مبهم باشد می‌دانند.
    امر به معروف ارشاد وراهنمایی به راه های نجات بخش است ونهی ازمنکر از اموری است که با شرع مقدس منافات دارد وگفته شده امر به معروف امر وفرمان مطابق آنچه کتاب وسنت فرمان داده است ونهی از منکر چیزهایی است که نفس وشهوت به آن تمایل دارند.[۳]
    ج: سیاست کیفری
    نتیجه همکاری و معاضدت علم جرم‌شناسی و حقوق‌ جزا باعث آفرینش علم دیگری بنام«سیاست کیفری» شده است که انتخاب طریقه و روش صحیح مبارزه علیه‌ بزهکاری میباشد.اصطلاح«سیاست کیفری» که امروز سخت مورد توجه‌ قرار گرفته است،اولین‌بار در قرن نوزده توسط فوئر باخ‌ حقوقدان آلمانی بکار برده شد.
    مرل و ویتو در تعریف از این علم‌ می نویسند که مجمــوع روش های لازمی اســت که به قانون گذار پیشنهاد می شود یا این‌که توسط او در یک زمان و مکان خاص‌ مورد استفاده قرار می گیرد تا بدین طریق بتواند علیه‌ بزهکاری به مبارزه‌ای جدی بپردازد و در ریشه‌کن کردن‌ و نابودی آن توفیق حاصل کند.بنابراین سیاست کیفری قبل از آنکه یک علم باشد،فنی بشمار می آید که هدفش کشف و شکل دادن عقلانی و منطقی بهترین طریقه‌های ممکن برای‌ حل مسائل مختلفی است که پدیده کیفری از نظر شکلی و عمقی بوجود می آورد.
    این دو محقق میافزایند که درطول هزاران سال، بهترین طریقه حل مسائل عمقـی که بوسیله پدیـده کیفری‌ ایجـاد میشد، فقط توسل بزور و استفاده از قدرت بود، در حالی که امروزه زور و قدرت جای خود را به شناسایی عمیقی‌ داده است که توسط جامعه‌شناسی کیفری،بیولوژی کیفری‌ و روانشناسی کیفری صورت میگیرد.
    جرم‌شناسی،علم جوان‌ و سرشار از امید و وعده‌های درخشانی که زوایای تاریک پدیده‌ جنایی را روشن میکند،از این به بعد تشکیل‌دهنده غیرقابل‌ انکار نقطه حرکت هر عمل مطمئنی است که میتواند علیه‌ آفت جرم بکار برود.[۴]
    بررسی بزهکاران بصورت انسانی،انسانی رفتارکردن با آنها بدون آنکه جسم و روحشان مورد صدمه قرارگیرد، خودداری از اینکه آنان بمانند اشیاء مورد استفاده‌ تجربی قرارگیرند روش حقیقیسیاستکیفری است.
    این مسائل عمقی بدون‌شک مسائلـی از نظـر شکلـی‌ بوجـود می آورد،زیرا اجرای روش های صحیح و عمیق نیازمند آفرینش دادگاه هایی است که بتواند درمورد سرنوشت‌ بزهکاران به احکام صحیحی دست بزند و قادر باشد دادرسی‌ لازم را طوری شکل بدهد که بتواند بصورتی اطمینان‌بخش،قدرت عدالت را دربرابر استبداد تضمین نماید و آنرا علیه‌ اشتباهات قضایی مجهز گرداند.
    پیناتل‌ در تعریف از سیاست کیفری‌ می‌نویسد که مطالعه روابط بین دو دانش جرم‌شناسی و حقوق‌ جزا، موضوع رشته واسطه‌ای قرار گرفته که یک همآهنگی‌ وسیعی را بین این دانشمندان جزائی و جرم‌شناسان به‌ وجود آورده است.این رشته واسطهای که ساختمانش بر مبنای آمیختگی عقاید این دانشمندان پایه‌گزاری شده‌ است،سیاست کیفری نام دارد.
    فرانتز فون لیست‌ آلمانی از کسانی بود که به سیاست کیفری شدیداٌ توجه داشت و نسبت‌ به آن علاقه خاصی از خود نشان می داد،به همین‌جهت با مطالعات‌ عمیقی که در این زمینه بعمل آورد برنامه بسیار وسیعی را پیشنهاد کرد.
    از نظر این محقق، سیاستکیفری رشته‌ای استکه‌ باتوجه به شرایط فلسفی و علمی و با درنظر گرفتن مقتضیات‌ تاریخی و زمانی سعی دارد اصول وآئین‌نامه‌های مربوط به سرکوبی‌ و پیشگیری را که عملاٌ قابل اجرا می‌باشد، فراهم نماید.
    برای اجرای این طرز فکر،فون لیست باتفاق دو نفر از استادان حقوق جزا بنام فان هامل‌ استاد دانشگاه آمستر دام و از بنیانگزاران مکتب همه پیوندی و آدولف پرنس‌ استاد دانشگاه‌ بروکسل و پیشوای مکتب دفاع اجتماعی‌، اتحاد جهانی‌حقوق جزا را در سال ۹۸۸۱ پایه‌گزاری کرد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    در عصر حاضر مارک آنسل‌ یکی ازقضات‌ عالی رتبه فرانسه و پیشوای مکتب دفاع اجتماعی نو،دنباله‌ نظریات فون لیست را گرفته است و افکار او را تعقیب می کند.
    بر حسب نظریه آنسل،سیاست کیفری در عین حال‌ یک دانش و یک فن است که در سایه اصول علم جرم‌شناسی‌ می‌کوشد تا به ایجاد بهترین قواعد مثبته موفق اقدام نماید.[۵]
    د: سیاست جنایی
    با آن که بیش از یک قرن از ورود اصطلاح «سیاست جنایی» به حوزه مباحث حقوقی میگذرد ، اماهنوز معنایی که مورد قبول همگان باشد برای آن ارائه نشده است؛ زیرا سیاست جنایی امری است که ریشه در امورمعرفت شناختی، فلسفی و ارزشی دارد وتنوع دیدگاه ها در اینگونه امور، هر نوع برداشت از سیاست جنایی را تحت الشعاع قرار میدهد سیر تحول معنایی این واژه از مترادف انگاری سیاست جنایی با حقوق کیفری آغاز و تا بسط دادن معنای آن به حدنزدیک شدن زیادبه سیاست اجتماعی پیش رفته است.
    «سیاست به طور مختصر و ساده عبارتست از درک، تدبّر و ادارۀ مسایل و امور جامعه، بدین سان سیاست جناییازیکسوبا تجزیهوتحلیلوفهمیکامرخاصدرجامعه،یعنیپدیدهمجرمانهوازسویدیگر،با عملی ساختن یک استراتژی(راهبرد)بهمنظور پاسخ به وضعیت‌های بزهکاری یا کژروی (انحراف)،در ارتباط است»
    اصطلاح سیاست جنایی برای اولین بار توسط آنسیلم فون فوئر باخ در کتاب حقوق کیفریاوکه در سال۱۸۰۳ میلادی منتشرگردید به کار برده شد. ازنظراوسیاست جنایی «مجموعۀ شیوه‌های سرکوب گرانه‌ای که دولت با بهره گرفتن از آنها علیه جرم واکنش نشان می‌دهد»می‌باشد.
    خانم کریستینلازرژ سیاست جنایی را چنین تعریف میکند: «سیاست جنایی یک تأمل و تفکّر معرفت شناسانه درباره پدیده مجرمانه، درک این پدیده و وسایلی است که برای مبارزه بر ضد رفتارهای حاکی از انحراف یا بزهکاری به اجرا گذاشته میشود. سیاست جنایی یک راهبرد(استراتژی) حقوقی و اجتماعی مبتنی برگزینه های سیاسی، برای پاسخدهی همراه با واقعبینی به مسایل ناشی از پیشگیری و سرکوبی(کیفر) پدیده مجرمانه در معنایوسیعآن است»؛ [۶]
    تحولات مفهوم سیاست جنایی
    م۱- مفهوم مضیق: جرمانگاری و برخورد کیفری توسط دولت با مجرمین، برجسته‌ترین شکل برخورد با جرم و مجرم میباشد به همین علت نخستین کاربردهای سیاست جنایی در معنایی معادل حقوق کیفری یا سیستم کیفری که مبتنی بر جرم ، مجازات وقانون می باشد بوده است ، همچنانکه در تعریف فوئر باخ : سیاستجنایی به شیوه های سرکوبگر، اعمال شونده ازسوی دولت وعلیه جرم محدودشده استکه درمقایسه با تحولات مفهوم سیاست جنایی میتوان آن را مفهوم مضیق سیاست جنایی و یا سیاست کیفری نامید.
    م۲- مفهوم موسع: هر کدام از ارکان سه گانه مفهوم مضیق سیاست، در فرایند تحولات توسعه یافته است. فون لیست در اواخر سده نوزدهم سیاست جنایی را «مجموعه منظم اصولی که دولت و جامعه به وسیله آنها مبارزه علیه بزه را سازمان می‌بخشد» تعریف می‌کند همچنانکه می‌بینیم در این تعریف در کنار دولت، جامعه نیز مسئول سازماندهی و اعمال سیاست جنایی در نظر گرفته شده است و از نظر خانم دلماس مارتی «سیاست جنایی شامل مجموعه روش‌هایی میشود که هیأت اجتماع با توسل به آن‌ ها پاسخ‌ها را به پدیده مجرمانه سازمان می‌بخشد»[۷] که عبارت «هیأت اجتماع» علاوه بر نهادهای مختلف دولتی، جامعه مدنی را نیز در سازمان‌دهی مقابله با پدیده مجرمانه سهیم می‌گرداند.
    بنابراین امروزه در مفهوم موسع «سیاست جنایی عبارتست از کلیه تدابیر و اقدام‌های پیشگیرانه و سرکوبگرانه‌ای که توسط دولت و جامعه مدنی، جداگانه و یا با مشارکت یکدیگر، جهت پیشگیری از جرم، مبارزه با بزهکاری، اصلاح و یا سرکوب مجرم بکار برده میشود»[۸] .
    هر سیاست جنایی هدفدار، جهت دستیابی به اهداف خود به ابزار کارآمدی احتیاج دارد که با توجه به ابزار مورد استفاده سیاست جنایی، می‌توانیم آن را به سیاست جنایی تقنینی، سیاست جنایی قضایی و سیاست جنایی مشارکتی تقسیم نمائیم.
    سیاست جنایی تقنینی شامل ابزار قوانین اعم از: قانون اساسی، قوانین جزایی و آئین دادرسی کیفری می‌باشد، سیاست جنایی قضایی با بهره گرفتن از ابزارهای قضایی که مقام قضایی بنابر اختیارات خود می‌تواند از آنها استفاده کند مانند مجازات‌های جایگزین حبس یا نظام نیمه آزادی و … و سیاست جنایی مشارکتی با بهره گرفتن از حمایت و مشارکت اهرم‌های مردمی (علاوه بر استفاده از ابزارهای قانونی و قضایی) سعی در رسیدن به اهداف سیاست جنایی مطلوب را دارند.
    کاربرد عنوان سیاست جنایی یا سیاست جزایی یا سیاست کیفری در ایران از دهه دوم قرن چهاردهم شمسی توسط اساتید حقوق جزا و جرم شناسی شروع شده است ولی سیاست جنایی به طور جدّی از اوایل دهه ۱۳۷۰ شمسی با ترجمه و تالیف چند مقاله و کتاب وارد حقوق ایران شد و از آغاز سال تحصیلی ۱۳۷۹- ۱۳۷۸ به عنوان یک درس اصلی با ارزش دو واحد در برنامه درسی دکترای حقوق کیفری و جرم شناسی پیش‌بینی و تدریس شد.[۹]
    با نظر به تعریف یاد شده ، و با تحلیل نوشته های صاحب نظران در این باره ، می توان ویژگی های یک سیاست جنایی کارآمد و مطلوب را مورد بحث قرار داد.
    الف. اندیشیدگی، عقلانیت و سنجیدگی در عین ابتنای بر اصول و ارزشهای بنیادین
    ویژگی عقلانیت و سنجیدگی، برخاسته ازمفهوم «سیاست» در واژه سیاست جنایی است؛ زیرا سیاست اساساً درک و تدبیر و چاره اندیشی مسایل جامعه است؛به همین جهت فوئر باخ، سیاست جنایی را «تدبر و چاره اندیشی حکومت(دولت) قانون مند» تفسیر می کند؛ [۱۰]و به لحاظ این ویژگی است که در سیاست جنایی از «استراتژی» مبارزه و رویارویی با جرم سخن گفته می شود. در حقیقت استراتژی ، ره یافت مسئله شناسی، موقعیت سنجی، شناخت اهداف، یافتن راه کارها و تدابیر و سنجش آن ها و سرانجام یافتن نوعی نظم و انظباط و ارتباط و سازمان دادن آنها میباشد. به این لحاظ «فون لیست» سیاست جنایی را «مجموعه منظم اصولی که دولت و جامعه به وسیله آنها باید مبارزه علیه بزه را سازمان بخشند» تفسیر می کند؛ [۱۱]
    ازسـوی دیگر، این سنجیدگی و اندیشیدگی است که «علمی» بودن سیاست جنایی را ضروری می سازد. در واقع هر یک از آموزه ها و تدابیر بایستی در معرض آزمون و تجربه و خطا قرار گیرد و با گرفتن بازخوردهای مناسب، نسبت به تعمیم و قانونمندی آن اقدام شود. از این رو سیاست جنایی به جرم شناسی بسیار نزدیک می شود و با آن پیوند میخورد و به همین دلیل است که باید از متخصصان و صاحب نظران علوم گوناگون در تدوین سیاست جنایی بهره برد. اما علمی بودن سیاست جنایی به معنای آن نیست که بتوان از هر آموزه و تدبیری که اهداف مورد نظر سیاست جنایی را برآورده سازد بهره جست در واقع این تدابیر ، از کانال و صافی اصول و ارزشهای بنیادین مورد قبول هرجامعه می گذرد و پذیرفته یا رد میشود. در این جهت فرقی میان سیاست جنایی مبتنی بر فلسفه های دینی و غیر دینی نیست .
    ب. جامعیت وفراگیری درعین اولویت گرایی
    لازمه کارآمدی و مؤثربودن یک سیاست جنایی، جامعیت و فراگیری آن است . به لحاظ اجزا و ارکان شکل دهنده یک سیاست جنایی، جامعیت به سه محور جامعیت در موضوع ، جامعیت در اتخاذ روش ها و جامعیت در به کارگیری و استفاده ازمراجع دخیل درواکنش به پدیده مجرمانه تقسیم میشود. از سوی دیگر، با توجه به ضرورت و کارآمدی سیاست جنایی، بایستی نوعی اولویت در روشها و برنامهها لحاظ شود:
    ب۱٫جامعیت درموضوع بااولویت دادن به جرایم وانحرافات مهم
    در سیاست جنایی هرگز به یک یا چند جرم و انحراف خاص توجه نمی شود ، بلکه موضوع سیاست جنایی تمامی جرایم و انحرافات است ، به ویژه آن که امروزه یافته های جرم شناسی از ارتباط جرایم با یکدیگر سخن می گویند. در واقع جرایم مجموعه هایی مرتبط با یکدیگراند. افزون بر این، لازمه رویارویی و مقابله ریشه ای با جرایم، مبارزه و پیشگیری از انحرافات به معنای نقض هنجارهای غالبی است. به هر حال، اهمیت مسئله اولویت گذاری به حدی است که امروزه از جرم زدایی و کیفر زدایی در حوزه حقوق و تساهل و تسامح در حوزه سیاست اجتماعی سخن گفته می شود و این ها همه در راستای توجه بیش تر و جدی تر به جرایم و انحرافات مهم تر مطرح می گردد.
    ب ۲٫ جامعیت در روشها و تدابیر با تأکید بر روش های اصلاح گرایانه و پیشگیرانه
    یک سیاست جنایی کارآمد از تمامی روش های مؤثر در رویارویــی و مبارزه با جرایم و انحرافات کمک می جوید نه آن که تنها به روش های کیفری و سرکوب گرایانه مانند آن چه در جوامع نخست وجود داشت ، بسنده کند. برای شناخت و سنجش میزان کارآمدی یک سیاست جنایی بایستی به فهرست و سیاهه روش هایی که مورد توصیه آن سیاست جنایی است مراجعه کرد. لزوم جامعیت در روش ها و تدابیر رویارویی با جرم و انحراف، ناشی از گستردگی و تفاوت عوامل و زمینه های پیدایش و رواج جرایم و انحرافات، اعم از عوامل و زمینه های فردی و درونی و اجتماعی و بیرونی است. با وجود این، آن چه امروزه بیش تر مورد تأکید است، در پیش گرفتن تدابیر و روش های پیش گیرانه و آن هم با جهت گیری اصلاح گرایانه و درمان گرا است؛ زیرا این گونه روش ها است که نقش ریشه ای و اساسی در مبارزه با جرم و انحراف ایفا می کند.[۱۲]
    ب ۳٫ استفاده ازهمه مراجع بااولویت دادن به مشارکت اجتماعی
    واکنش عمیق، همه جانبه و ریشه ای نسبت به جرم و انحراف مستلزم به کارگیری همه مراجعی است که با این پدیده سر و کار دارند، زیرا جدا از آن که برخی از خاستگاه ها و زمینه های شکل گیری و رواج پدیده مجرمانه به کارکردها و عملکردهای نادرست این مراجع باز می گردد و به همین دلیل هر یک در تکوین و بروز بزه سهیماند، باید از امکانات بالقوه و بالفعلی که این مراجع در اختیار دارند ، به صورت مؤثری در واکنش به پدیده مجرمانه استفاده کرد. از این رو دیگر تنها قوه قضاییه مسئول مبارزه با جرایم نیست بلکه قوه مجریه و نهادهای اجرایی و اداری و نیز سازمان ها و مراجع اجتماعی غیر دولتی و یکایک افراد اجتماع ، حتی بزه دیدگان نیز بایستی در این فرایند سهیم باشند . آن چه در این میان نقش اساسی تری بر عهده دارد و تجربه های گوناگون کارآیی آن را به اثبات رسانده است، مشارکت اجتماعی، به معنای دخالت دادن و سهیم کردن شهروندان و سازمان ها و گروه های غیر دولتی در این مهم می باشد؛ این امر علاوه بر آن که هزینه های دولتی را پایین می آورد ، به لحاظ مسئولیتی که متوجه هر یک از افراد جامعه می شود یک بسیج همه جانبه برای پیش گیری و مبارزه با پدیده مجرمانه شکل می دهد.[۱۳]
    ج. حفظ اقتداردولت وامنیت عمومی درعین رعایت حقوق و آزادی های فردی
    جرم علاوه بر آن که می تواند نقض حقوق فردی باشد ، به سبب آن که دست کم امنیت عمومی را مخدوش می سازد و نوعی پشت پا زدن و شکستن ارزش های اجتماعی است ، جنبه اجتماعی نیز دارد در واقع جرم همواره با شکستن اقتدار دولت و بر هم زدن نظم و امنیت عمومی ملازمه دارد و وقتی سخن از سیاست جنایی و حقوق کیفری در میان است ، از تدابیری بحث می شود که این اقتدار را به دولت و آن امنیت را به اجتماع باز می گرداند. در این میان ، تدابیر و روش هایی که بیش تر خاصیت سرکوب گرایانه و تنبیهی دارد گرچه این هدف را سریع تر محقق می سازد اما می تواند دارای این آسیب اساسی نیز باشد که حقوق و آزادی های فردی را به صورت جدی به مخاطره اندازد و این با ارزش های بنیادین مورد قبول بیش تر جوامع منافات دارد . درست است که پذیرفتن حکومت قانون یک ضرورت برای زندگی اجتماعی امروز است که این امر خود به معنای دست کشیدن از بخشی از حقوق و آزادی های فردی است، اما این مسئله نباید به سلطه و اقتدار بیش از حد کارگزاران حکومت و خودکامگی آنان منجر شود. در نقطه مقابل ، تدابیر پیش گیرانه و غیر کیفری گرچه بیش تر حافظ حقوق و آزادی های شهروندان است، به لحاظ آن که دیر به ثمر می رسد، نظم و امنیت عمومی را بیش تر در معرض شکنندگی و آسیب قرار می دهد .
    د. هزینه بری اندک درعین بازدهی زیاد
    یکی از مسایل مهم در حوزه سیاست جنایی، بحث اقتصاد سیاست جنایی است.بدون شک طراحی، برنامه ریزی و اجرای تدابیر و روش ها و گرفتن بازخوردها و اصلاح مجدد آن ها که از آن به مدیریت سیاست جنایی تعبیر می شود ، امری است که هزینه های زیادی را بر اجتماع تحمیل می کند و دولت ها مجبورند این هزینه ها را از راهی غیر از بودجه عمومی تأمین نمایند؛ امری که می تواند باعث افزایش قیمت ها ، ایجاد فقر و طبقاتی شدن جامعه و … شود که خود از جمله عوامل جرم زااست ؛از این رو امروزه یکی از ایده هایی که در تدوین سیاست جنایی دنبال می شود پایین آوردن هزینه های مقابله با جرم از طریق در پیش گرفتن تدابیری است که این مهم را به خوبی فراهم کرده در عین حال بازدهی بسیار زیاد داشته باشد. به ویژه آن که بحث هزینه ها تنها معطوف به صرف منابع مادی و غیر انسانی نیست و منابع انسانی از جمله هزینه ها به حساب میآید. در این راستا ایده خصوصی سازی پیش گیری از جرم و مبارزه با بزه کاری و نیز عمومی سازی و نه دولتی کردن مطرح می شود که البته هر یک جای نقد فراوان دارد. در این میان ، بی تردید ، مشارکت اجتماعی امری است که هم هزینه بسیار اندکی برای دولت در پی دارد و هم منافع و ثمرات زیادی را برای جامعه به دنبال خواهد داشت.[۱۴]
    عکس مرتبط با اقتصاد
    به هرحال به جز ویژگی هایی که ذکر شد میتوان ویژگیهای دیگری را نیز برای سیاست جنایی کارآمد ومطلوب جست و جو کرد که در این نوشتار مجال بررسی آن نمی باشد.
    [۱۵]و: حسبه
    در حدود هزار سال پیش تقریباٌ ، این اصل در جامعه اسلامی و حکومت اسلامی‏ دائره و تشکیلاتی به وجود آورده که در تاریخ اسلام آن دائره ، دائره حسبه‏ یا احتساب نامیده می‏شود و قرنها ادامه یافت .
    اگرچه به میزانی که نگارنده جستجو کرده است، تاریخ پیدایش و وجه تسمیه این واژه ونوع استعمال آن را نیافته است ، ولی قدر مسلم اینست و شواهد تاریخی دلالت می‏کند که در قرن چهارم بوده‏ است و علی‏الظاهر در قرن سوم پیدا شده باشد. این دائره به عنوان امر به‏ معروف و نهی از منکر درست شده و پایه دینی داشته و از شؤون حکومت بوده‏ است، همان‏طوری که تشکیلات و دوائر دیگری وجود داشته مثل دائره قضاء که این هم تاریخچه‏ای دارد و از زمان خلیفه دوم امر قضا را شخص دیگر غیر از شخص خلیفه با فرمان خلیفه عهده‏دار شد و تدریجاٌ توسعه پیدا کرد تا در عهد هارون ، بوسیله ابویوسف شاگرد ابوحنیفه تشکیلات نسبتاٌ منظمی پیدا کرد و خود ابویوسف به عنوان قاضی القضاه در رأس تشکیلات قضائی قرارگرفت و همچنین دائره دیگری بوده به نام”دیوان مظالم”که علی‏الظاهرکارشهربانی راانجام می‏داده، و همچنین دوائر و مناصب زیادی از قبیل نقابت‏ و غیره که در تواریخ مضبوط است . تمام این دوائر به نحوی وابسته به‏ دستگاه خلافت و حکومت بوده است ، به هر حال دائره حسبه همان دائره امر به معروف و نهی از منکر بوده و رنگ و صبغه دینی داشته است.۲ [۱۶]
    محتسبین و مخصوصاٌ آنان که در رأس دائره حسبه‏ بوده می‏بایست هم عالم و مطلع باشند و هم با ورع و تقوا و امانت و یک نوع احترام دینی در میان مردم داشته باشند.
    ” محتسب ” ناظر و مراقب اعمال مردم بوده که مرتکب منکرات نشوند و مخصوصاٌ می خوارگی و می‏خواران را سخت تحت نظر قرار می‏داده . لهذا شعرائی‏ که به نام می‏ و محبوب تغزل می‏کرده‏اند از جور محتسب زیاد نالیده‏اند و کلمه محتسب را زیاد در اشعار خود به کار برده‏اند .

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 11:39:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      نقش شناخت زمان و مکان نزول بر تفسیر قرآن- قسمت ۱۲ ...

    «آنان که زکات نمى‏دهند و به جهان واپسین کافرند».
    اما رأی مشهور فقها این است که کافران در حال کفرشان مکلف به فروع دین نمی باشند.
    به این دلیل که این آیه مکی بوده در حالیکه فریضه زکات در مدینه تشریع شده است[۳۸۴]. در اصل، معنای آیه تأویل دارد:
    ۱٫ زکات به معنای صدقه است که مشرکان از آن محروم هستند.
    ۲٫ محرومیت کافران از ادای زکات.
    چون شرط صحت صدقه قصد قربت است و کفر کافران مانع آنها شده است. این چنین زکات در سوره های اعلی، لیل، مؤمنون از سوره های مکی که هنوز زکات به معنای مصطلح و معروف واجب نشده بود، به معنای صدقه است[۳۸۵]. همینطور نماز در سوره های مدّثر و واقعه به معنای توجه به خدا همراه با خضوع بندگان است نه نماز اصطلاحی و اطعام مسکین به معنای مطلق انفاق بر محتاجان برای رضای خدا می باشد[۳۸۶].
    ۱۴٫ شناخت مصادیق آیات
    با یاری گرفتن از قرینه زمان نزول، می توان به مصادیق حقیقی عبارات قرآنی پی برد مانند:
    الف ـ رعد/ ۴۳‏ : «وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى‏ بِاللَّهِ شَهِیدَا بَیْنىِ وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَاب»
    «و کسانى که کفر ورزیدند گویند: تو فرستاده [خدا] نیستى بگو: میان من و شما خدا
    گواهى بسنده است و آن که دانش کتاب- قرآن- نزد اوست.»
    مفسرین در مورد مصداق «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَاب» نظرات متفاوتی دارند. بعضی از مفسرین بر این نظرند که مصداق آن، عده ای از علمای اهل کتاب مانند عبد ا… بن سلام و سلمان‌فارسی و… هستند که اسلام آوردند یا مراد تنها عبد ا… بن سلام است[۳۸۷]. این دیدگاه با شناخت زمان نزول آیه مورد نظر رد می شود. سوره رعد در مکه نازل شده در حالیکه افراد مذکور در مدینه ایمان آورده اند و بدون روایتی صحیح و تنها بر اساس حدس و احتمال نمی توانیم بگوئیم خصوص این آیه از این سوره در مدینه نازل شده است. و همچنین موجب مخدوش شدن برهان و حجت آیه می شود، اگر گفته شود: چه اشکالی دارد آیه مکی باشد و از علمایی خبر دهد که بعدها در مدینه مسلمان می شوند. زیرا معنا ندارد در جواب کسانی که رسالت حضرت رسول(ص) را نپذیرفته اند گفته شود: شما امروز او را تصدیق کنید به این دلیل که بعدها گروهی از علمای اهل کتاب مسلمان می‌شوند و بر رسالت او شهادت می دهند. بنابراین منظور از«مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَاب» آگاهان بر محتوای قرآن مجید هستند و اگر بر گروندگان رسول ا… (ص) منطبق گردد، به طور قطع حضرت علی(ع) است چون به شهادت روایات صحیح از تمام امت مسلمان داناتر به کتاب خدا است[۳۸۸]. و این بزرگوار مصداق تام و کامل این آیه به شمار می آید[۳۸۹]. بزرگترین شاهد این معنا این است که آیه شریفه نیز در مکه نازل شده است[۳۹۰].
    ب ـ بقره/۲۵۳: «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلىَ‏ بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کلََّمَ اللَّهُ…»
    «آن پیامبران، برخى‏شان را بر برخى برترى دادیم از ایشان کس بود که خدا با وى سخن گفت…»
    در مصداق « مَّن کلََّمَ اللَّهُ» اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از مفسرین گفته اند: حضرت موسی است و آیه نساء/۱۶۴ را بر آن شاهد گرفته اند.
    نساء/۱۶۴: «… وَ کلََّمَ اللَّهُ مُوسىَ‏ تَکْلِیمًا»
    «…و خدا با موسى سخن گفت، به همسخنى».
    بعضی مراد از آن را رسول ا… (ص) می دانند و آیه نجم/۸ ـ۱۰ را دلیل آورده اند:
    نجم/۸ ـ۱۰: «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ‏(۸) فَکاَنَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنىَ‏(۹)فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى‏(۱۰)»
    « سپس نزدیک شد و نزدیکتر شد، تا به اندازه دو کمان یا نزدیکتر. پس به بنده‏اش وحى کرد آنچه را وحى کرد».
    علامه با استناد بر زمان نزول آیه مورد نظر، مصداق آن را حضرت موسی می داند. با این توضیح که سوره بقره مدنی است و آیه ای با مضمون «سخن گفتن خدا با حضرت موسی» در سوره اعراف[۳۹۱] که مکی است آمده است. در نتیجه هم کلام بودن خدا با حضرت موسی امری معهود بوده است.
    ۱۵٫ شناخت آیات و سوره های مکی و مدنی
    از جمله عواملی که مکی و مدنی بودن یک آیه را مشخص می سازد، زمان نزول است.
    برای مثال، زمان نزول سوره فتح، سال ششم هجری است. در نتیجه معلوم می شود این
    سوره ـ مطابق معیار زمان ـ مدنی است[۳۹۲].
    ۱۶٫ زمان نزول، تأثیرگذار بر ترتیب نزول سوره ها
    با مشخص شدن زمان نزول می توان به ترتیب نزول سوره ها دست یافت. برای مثال به سوره شعراء و حجر توجه فرمایید:
    این سوره به شهادت آیه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ[۳۹۳]»؛ « و خویشاوندان نزدیک خود را بیم کن‏» از سوره‏هایى است که در اوایل بعثت نازل شده است.
    و سوره حجر به شهادت آیه «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ[۳۹۴]»؛ « پس آنچه را بدان فرمان یافتى آشکار کن‏» که به دنبال نزول این آیه حضرت به میان مردم آمده و دعوت خود را عمومی و علنی کردند، می توان گفت، این سوره مکی و در ابتدای علنی شدن دعوت نازل شده است[۳۹۵].
    در مقایسه مضمون این دو آیه با یکدیگر (دعوت اقوام نزدیک زودتر از دعوت مردم بوده است)می توان تخمین زد که این سوره جلوتر از سوره حجر نازل شده است[۳۹۶].
    شناخت ترتیب نزول آیات و سوره ها که در نتیجه شناخت زمان نزول به دست می آید خود برترین روش فهم قرآن به شمار می آید؛ چون می توان لحظه به لحظه سیره نبوی را دنبال نمود و حالات و مراحل نزول را روشن تر و دقیق تر دنبال کرد؛ و بدین وسیله
    خواننده در فضای نزول قرآن قرارمی گیرد و حکمت نزول برایش نمایان می شود[۳۹۷] و لذت فهم معانی را که در عباراتی موجز، روان و به آسانی بیان شده است، می چشد[۳۹۸].
    ۱۷٫ آگاهی بر حکمت نزول
    حکمت نزول از مهم ترین مسایلی است که سایه خود را بر فهم آیات قرآن افکنده است. زمان نزول ابزاری است در جهت درک حکمت نزول قرآن مانند:
    بقره/۱۰۴: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَقُولُواْ رَاعِنَا وَ قُولُواْ انظُرْنَا وَ اسْمَعُواْ وَ لِلْکَفِرِینَ عَذَابٌ أَلِیم»‏
    اى کسانى که ایمان آورده‏اید، [به پیامبر] مگویید: «راعنا» و بگویید: «انظرنا»- ما را در نظر دار، به ما نگر- و گوش فرادارید، و کافران را عذابى است دردناک.
    نساء/۴۶: « مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنَا وَ عَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیرَْ مُسْمَعٍ وَ رَاعِنَا لَیَّا بِأَلْسِنَتهِِمْ وَ طَعْنًا فىِ الدِّینِ…»
    «از جهودان کسانى‏اند که سخنان [خداى‏] را از جایهایش مى‏گردانند و گویند: شنیدیم و نافرمانى کردیم و بشنو که نشنوى- ناشنوا شوى، یا شنوده نشوى-، و [گویند:] «راعِنا»- که به زبان جهودان ناسزاست و به عربى یعنى ما را مراعات کن- تا زبانشان را [از حق‏] بگردانند و در دین [اسلام‏] طعنه زنند…»
    محل نزول این دو سوره مدینه است. گاه مسلمانان زمانی که پیامبر(ص) برایشان سخن‌می گفتند، درست ملتفت کلام ایشان نمی شدند به همین دلیل خواهش می کردند
    کمی‌شمرده تر صحبت کنند؛ و این خواهش را با کلمه ی «رَاعِنَا»؛ «مراعات حال ما بکن» بیان می‌کردند در حالیکه این کلمه در بین یهود به معنای نفرین و فحش بود (بشنو خدا تو را کر کند). آنان هرگاه به رسول خدا(ص) می رسیدند به ظاهر وانمود به رعایت ادب می‌کردند و میگفتند «رَاعِنَا» ولی منظور واقعیشان ناسزا بود. خداوند در سوره نساء منظور واقعی یهودیان را روشن کرده و در سوره بقره از مسلمانان می خواهد از این پس کلمه «انظُرْنَا »؛ «کمی ما را مهلت بده» را به کار برند[۳۹۹]. اینچنین از زمان نزول بر چگونگی برخورد یهود با پیامبر(ص) و عکس العمل مسلمانان مطابق با دستور، به حکمت نزول این آیات آگاهی می‌یابیم.
    نتیجه گیری
    خدای متعال آیات قرآن را به تدریج و به موقع پس از پدید آمدن استعداد در مردم و به کمال رسیدن قابلیت آنان برای گرفتن این معارف نازل کرد. شناخت «زمان نزول» این آیات در بردارنده ی فوائدی است و بر تفسیر قرآن اعم از سوره، عبارات و کلمات تأثیر بسزایی دارد. «زمان نزول»، تصویر کلی از سوره ها و آیات را رسم می نماید و اینچنین حکمت نزول آنها را به روشنی نشان می دهد؛ ترتیبی خاص به لحاظ زمان نزول بین آنها برقرار نموده که دست یابی به مراحل تشریع دعوت اسلام را آسان می گرداند وبه دنبال آن با شناخت دقیق تاریخ اسلام و سیره نبوی راه را برای الگوگیری و تأسی به اهل بیت (ع) هموار می‌سازد.
    در مباحث علوم قرآنی نیز دلیلی متقن برای شناخت آیات ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین، ابطال یا تصدیق روایات اسباب نزول و عدم تحریف و اعجاز قرآن به شمار می آید. در این میان شناخت آیات ناسخ ومنسوخ از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا شناخت آن بدون فهمیدن زمان نزول آیات ممکن نیست. همچنین دانستن «زمان نزول» در جدال های کلامی و فقهی راه گشاست و راه حلی برای اختلاف نظرهاست. شناخت مصادیق آیات و مکی و مدنی آیات و سوره ها و ترتیب نزول آنها از موارد دیگری است که می توان به کمک شناخت زمان نزول به آن دست یافت.
    فصل چهارم:
    مکان نزول و نقش آن در تفسیر

    مقدمه
    شناخت محیط و شرایط مکانی نزول آیات و سوره ها از مهمترین مسایلی است که در فهم قرآن کریم مؤثرند. این آگاهی ما را به فهم منظور شارع مقدس از نزول و نیز تأثیر هر چه بیشتر این مفاهیم نزدیک می سازد. صرف نظر از مکان های دیگر[۴۰۰]، «مکه[۴۰۱]» و «مدینه[۴۰۲]» به دلیل موقعیتی که داشتند مهبط وحی آیات الهی هستند. فضای «مکه» توأم با آزار و اذیت هایی از هر سو بود؛ و به دلیل وجود شرک و فساد و ناهنجاری های اعتقادی و اجتماعی، سخن آرام آرام از مسائل اعتقادی، اجتماعی و اخلاقی شروع می‌شود. در این مکان، محورهای اصلی اسلام چون دعوت به توحید[۴۰۳]، نبوت[۴۰۴] و معاد[۴۰۵] به صورت کلی مطرح می شود. سوره هایی که در مکه نازل شده اند حدود دو سوم (تقریبا ۸۵ سوره) قرآن را تشکیل می دهند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    اما «مدینه»، سیزده سال از آغاز بعثت گذشته است و عده ی چشمگیری به اسلام روی آورده اند؛ تمکن و قدرت مسلمان ها افزوده شده است[۴۰۶]؛ یک فضای بازی که مسلمان های متشکل و همدل بتوانند آزادانه ایمان خود را آشکار کنند، فراهم شده است. «مدینه»، بستری مناسب برای طرح فروع فقهی[۴۰۷] و زمینه ی مناسب برای تشکیل حکومت اسلامی را داراست لذا اهداف دیگری چون مقابله با هجوم نظامی دشمن[۴۰۸]، سخن از مناظره با اهل کتاب[۴۰۹]، سخن از تجارت[۴۱۰] و روابط سیاسی با دیگر ملت ها[۴۱۱]، حقوق جزایی[۴۱۲] و اکمال دین و اتمام نعمت ها[۴۱۳]مطرح است. واضح است که فضای «مکه» با فضای «مدینه» متفاوت است؛ و به همین خاطر خطاب ها و محتوای قرآن در «مکه» با «مدینه» تفاوت دارد. یک مفسر قرآن، هر چه بیشتر از مکان نزول آیات و سوره ها به خصوص «مکه» و «مدینه» آگاهی داشته باشد، بهتر تناسب سخن قرآن را با فضاهای مختلف به دست می آورد و بهتر می‌تواند به مقاصد مورد نظر قرآن راه پیدا کند.
    ۴ ـ ۱٫ حوزه ارتباط مکان نزول و تفسیر
    دستیابی به مراد حقیقی الفاظ و مقاصد آیات و تمییز آن از مجاز، بسته به چگونگی بیان
    آن و نیز قراین و اماراتی دارد که می تواند ما را در این جهت یاری رساند[۴۱۴]. قرینه زمان و مکان نزول یکی از این قرینه هاست. اهمیت شناخت بستر تاریخی و منطقه ای و نیز بحرانهای سیاسی و اجتماعی که مسلمانان در آن محل با آن روبرو بودند، در درک مفاهیم قرآن و شیوه بیان قرآن و نیز نوع پرداختن و توسعه و تعمیم این مفاهیم بر کسی پوشیده نبوده و از ارزش والایی برخوردار است.
    مفسر به کمک بیان محل نزول و ترسیم خصوصیات آن، مقدمات ذهنی لازم را فراهم می‌آورد به گونه ای که خود را در فضای نزول وحی حاضر می بیند و بدین‌وسیله پیام آیات قرآن در ژرفای روح و جان وی جای می گیرد.
    ۴ ـ ۱ـ ۱٫ تأثیرات شناخت مکان نزول بر تفسیر
    برای درک و فهم درست سخن، شناخت جهات خارجی و قراین، امری ضروری و لازم است. در این میان اطلاع و آشنایی از مکان نزول در فرایند تفسیر و بررسی مفاهیم قرآن تأثیر بسزایی دارد. موارد تأثیرگذار مکان نزول بر تفسیر در جهاتی شبیه به تأثیرات زمان نزول است[۴۱۵]. در این قسمت به نمونه هایی که مربوط به مکان نزول می شود، توجه فرمایید:
    ۱٫ فهم مقاصد و تعابیر قرآن کریم
    توجه به مکان نزول، رهنمون محقق در دستیابی به مضامین آیات و سوره های وابسته به
    این شناخت است و راه برداشت صحیح را هموار می سازد. مانند:
    الف ـ فهم صحیح معنای آیات
    به نمونه هایی توجه فرمایید:
    الف ـ فتح/ ۱۸: « لَّقَدْ رَضِیَ‏َ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَهِ فَعَلِمَ مَا فىِ قُلُوبهِِمْ فَأَنزَلَ السَّکِینَهَ عَلَیْهِمْ وَ أَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا»
    «هر آینه خداى از مؤمنان خشنود شد آنگاه که با تو در زیر آن درخت- در حدیبیه- بیعت مى‏کردند، آنچه را در دلهاشان بود- از راستى و پاکى نیت و وفا- دانست، پس آرامش را بر آنان فرو آورد و ایشان را پیروزیى نزدیک- فتح خیبر- پاداش داد»
    با دانستن مکان نزول به دست می آید که منظور از « تَحْتَ الشَّجَرَه » چه درختی است. این
    آیه مربوط به بیعت حدیبیه است که در زیر درختی به نام «سمره» واقع شد و همه
    مؤمنینی که با حضرت بودند، بیعت کردند[۴۱۶].
    ب ـ انفال/ ۴۲: «إِذْ أَنتُم بِالْعُدْوَهِ الدُّنْیَا وَ هُم بِالْعُدْوَهِ الْقُصْوَى‏ وَ الرَّکْبُ أَسْفَلَ مِنکُمْ وَ لَوْ تَوَاعَدتُّمْ لاَخْتَلَفْتُمْ فِی الْمِیعَادِ وَلَکِن لِّیَقْضِیَ‏َ اللَّهُ أَمْرًا کَانَ مَفْعُولًا لِّیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَهٍ وَ یَحْیَی مَنْ حَىَّ عَن بَیِّنَهٍ وَ إِنَّ اللَّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ»
    «آن گاه که شما بر دامنه نزدیکتر [کوه‏] بودید و آنان در دامنه دورتر [کوه‏]، و سوارانِ [دشمن‏] پایین‏تر از شما [موضع گرفته‏] بودند، و اگر با یکدیگر وعده گذارده بودید، قطعاً در وعده‏گاه خود اختلاف مى‏کردید، ولى [چنین شد] تا خداوند کارى را که انجام شدنى بود به انجام رساند [و] تا کسى که [باید] هلاک شود، با دلیلى روشن هلاک گردد، و کسى که [باید] زنده شود، با دلیلى واضح زنده بماند، و خداست که در حقیقت شنواى داناست.»
    آیه فوق و بخشی از آیات قبل و بعد آن، در جنگ بدر[۴۱۷] نازل شده است. در این رویارویی، مشرکین با اینکه داراى عده و عده بودند در قسمت بلندى بیابان در جایى که آب در دسترس ایشان و زمین زیر پایشان سفت و محکم بود فرود آمدند. و مؤمنین با تعداد کم و ضعف نیرویشان(ابزار جنگی) در قسمت پائین بیابان در زمینى ریگزار و بى آب، اردوگاه دایر کرده بودند در حالیکه به کاروان تجارتی ابوسفیان هم نتوانسته بودند دست پیدا کنند و او با اطلاع از حرکت مسلمان ها، کاروان را از یک نقطه ساحلى، پائین اردوگاه مؤمنین به سرعت به مکه نزدیک ساخته و از سوی دیگر جریان را به اطلاع اهل مکه رسانده بود. از آنجا که بسیاری از مردم مکه در کاروان سهیم بودند بلافاصله بسیج شدند و لشکر عظیم و مجهزی به فرماندهی ابوجهل به سوی پیامبر(ص) و اصحابش حرکت دادند. مؤمنین در شرایطى قرار گرفته بودند که به علت نداشتن پایگاه، چاره‏اى جز جنگیدن نداشتند[۴۱۸].

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 11:39:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تناسب در آیات و سور در تفسیر المیزان و فی ظلال القرآن- قسمت ۱۲ ...

    ایـمان آغاز می‌گردد، تکالیف و وظائفی که‌از جوهر و اصـل نفسها پرده برمی‌دارد…
    وسپس تأکید می‌کند که‌این امر موضوع سوره قرار گرفته‌است چون در ادامه سوره صحبت از داستانهای نوح و ابراهیم و لوط و شعیب، و داستانهای عاد و ثمود و قارون و فرعون و هامان میپردازد، و تند و سریع انواع و اقسامی‌ازگردنه‌ها و نیرنگ‌ها و بلاهای موجود بر سر راه دعوت به‌ایـمان را درطـول حـیات نسلها و در درازای اعصار و قرون به تصویر می‌کشد…
    وبعد به موانعی که برسر راه حق وهدایت قرار گرفته‌اشاره نموده وخواری وحقارت آنهارا به تصویر می‌کشد ودر ادمه بسیار زیبا ولطیف به‌ارتباط آیات این سوره می‌پردازد ومی‌گوید: قرآن میان حقیّ که دردعـوتها و رسالتها است، و میان حقیّ که در آفرینش آسمانها و زمین است ارتباط و پیوند برقرار مـیکند. سـپس مـیان جملگی دعوتها و رسالتها و میان دعوت و رسالت محمّد |وحدت و یگانگی برقرار میسازد. چه‌همۀ آن دعوتها و رسالتها از سوی خداوند است، و همۀ آنها دعوت و رسـالت واحدی است و مـردمان را به سـوی خـدا میخواند. بدین جهت سیاق قرآنی ازکتاب واپسش و از برخورد مشرکین با آن، سـخن مـی‌گوید…. وبالاخره تأکید می‌کند که روند قرآنی سوره را با تمجید و بزرگداشت جهادگران راه خدا خاتمه می‏بخشد، و ایشان را بر هدایت استوار میدارد، و بر راستای راه ثابت قدم میکند. درپایان نتیجه‌ای که می‌گیرد ادعای او مبنی بر ارتباط آغاز وپایان سوره، باتوجه به موضوعی مشخص ( ایمان و موانع سرراه ‌آن) به‌اثبات می‌رسد. [۳۳۸]
    ارتباط بین اجزا یک آیه ( هماهنگی و تناسب واژه‌ها وجملات)
    گفتیم که یکی از انواع ارتباط در آیات قرآن، تناسب و هماهنگی واژه‌ها و عباراتی است که در یک آیه وجود دارد که مورد توجّه‌ آیات قرآن ( آیات تحدی) و نیز همۀ مفسران و قرآن پژوهان نیز بوده‌است.
    و هم چنین گفتیم که‌این نوع از ارتباط نیز خود یکی از نشانه‌های اعجاز قرآن کریم است.با این که بیشتر سوره‌های قرآن در زمان های مختلف و گاه طولانی نازل شده‌اند؛ اما از چنان فصاحت و بلاغتی برخوردارند که در آنها جای هیچ یک از کلمات را نمی‌توان تغییر داد و آنها را جدای از هم دیگر تقسیم کرد. خصوصاً عبارات پایانی هر آیه که مکمل و متمم معنای آیه ‌است.
    به‌ همین دلیل بسیاری از دانشمندان علوم اسلامی‌را عقیده بر این است که شناخت آیات قرآن، ( حدود و
    مرزهای آیات ) توقیفی است نه‌اجتهادی.[۳۳۹]
    آیت اله معرفت در رابطه با این نوع ارتباط معتقد است که:
    انتخاب کلمات و واژه‏هاى به کار رفته در جملات و عبارت‏هاى قرآنى کاملا حساب شده‌است به‏گونه‏اى که‌اگر کلمه‏اى را از جاى خود برداشته، خواسته باشیم کلمه دیگرى را جاى‏گزین آن کنیم که تمامى ویژگى‏هاى موضع کلمه ‌اصل را ایفاکند، یافت نخواهد شد، ودر این رابطه، (گزینش واژه‌های قرآنی) سه نوع رعایت، با دقت در ویژگیهای کلمه به عمل آمده‌است؛
    اولا، تناسب آواى حروف کلمات هم‏ردیف آن رعایت گردیده، آخرین حرف از هر کلمه پیشین با اوّلین حرف از کلمه پسین هم‏آوا و هم‏آهنگ شده‌است؛ تا بدین سبب تلاوت قرآن روان و آسان صورت گیرد. ثانیا، تناسب معنوى کلمات با یک‏دیگر رعایت شده تا از لحاظ مفهومى نیز بافت منسجمى به ‏وجود آید. به علاوه، مسأله فصاحت کلمات طبق شرایطى که در علم «معانى بیان» قید کرده‏اند کاملا لحاظ شده‌است.[۳۴۰]
    هم مرحوم علامه طباطبا ئی|و هم مرحوم سید قطب به‌این مسأله توجه خاصی داشته و سرتاسر تفسیر خود آنرا مطرح نموده و آیات را بر همین اساس تفسیر نموده‌اند که به چند نمونه‌از آنها اشاره می‌کنیم: مرحوم علامه طبا طبا ئی در ذیل آیه
    { وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ لِیبَینَ لَهُمْ فَیضِلُّ اللَّهُ مَنْ یشاءُ وَ یهْدِی مَنْ یشاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ }[۳۴۱]
    بعد از توضیح و تفسیر آیه درباره عبارت {فیضل الله من یشاء… }می‌نویسد: و اگر خداوند سبحان در آیه مورد بحث، ضلالت را به‌هدایت مقدم داشته بدین جهت بود که ضلالت به بیان محتاج‌تر است، مخصوصاً با در نظر داشتن زمینه کلام که زمینه بیان عزت مطلقه خداست. پس در این جا واجب بود روشن بسازد که ضلالت هر که گمراه شد و هدایت هر که ‌هدایت گشته، همه به مشیت خداست و کسی بر ارادۀ خدا غلبه نمی‌کند و درسلطنت او مزاحمت نمی‌یابد. و در ادامه در علّت عبارت پایانی آیه می‌فرماید:
    بنابراین ضلالت گمراهان و عصیان ایشان نه تنها مناقض دعوت او نیست بلکه دلیل بر عزت و قدرت او
    نیز هست هم چنانکه‌هدایت راه یافتگان نیز دلیل بر قدرت و سلطنت او است، و به‌همین جهت بود که در آیۀ مورد بحث گفتار را با جمله و هوالعزیز الحکیم خاتمه داد. و این گونه نتیجه می‌گیرد که:
    خدای سبحان عزیز است یعنی کسی بر او غلبه نمی‌کند ـ ضلالت گمراهان هم به‌ او ضرر نمی‌رساند…… و نیز حکیم است یعنی آنچه بخواهد بی حساب نمی‌خواهد و مشیّتش به کار عبث تعلق نمی‌گیرد.[۳۴۲]
    و در ذیل آیه
    {الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ…}.[۳۴۳]
    بعد از ترجمه واژه مرّه و تبیین واژه‌الطلاق و نیز تفسیر و تبیین تسریح به‌احسان این چنین می‌نویسد که: در اینکه ‌امساک را مقیّد به قید معروف و تسریح را مقید به قید احسان کرده‌است، عنایت لطیفی است که بر خواننده پوشیده نیست؛ برای اینکه چه بسا می‌شود که‌امساک همسر و نگهداری او در حباله زوجیت ( پیوند زن و شوهری ) به منظور اذیت و اضرار او باشد، و معلوم است که چنین نگهداری، نگهداری منکر و زشتی است نه معروف و پسندیده.
    همچنین در ذیل آیۀ ۵۰ سورۀ مبارکۀ توبه، برای دو واژۀ حسنه و مصیبه معتقد است که: منظور از” حسنه” و” مصیبه” به قرینه سیاق، آثار نیک و خسارتهایى است که جنگ ببار مى‏آورد، از قبیل فتح و فیروزى، غنیمت‏هاى مالى و اسیران از یک طرف، و کشته شدن و زخم برداشتن و شکست از طرف دیگر.[۳۴۴]
    مفسر عالی مقام این چنین کلمات و واژه و عبارات آیات قرآن را در ارتباط و تناسب می‌بیند و نکات و لطایف قرآ نی را در پرتو این توجّه و دقّت برای خوانده خود باز گو می‌کند.[۳۴۵]
    مرحوم سیّد قطب نیز به‌این مسأله توجّه زیادی نموده‌است؛ چون معتقد است که قرار گرفتن واژه‌ها و عبارات در آیه ‌از روی حکمت است و سعی نموده‌ است ارتباط واژه‌ها و عبارات را در هر آیه مشخص و توضیح دهد که‌البته ‌از عهده این کار نیز به خوبی بر آمده‌است و ما به چند نمونه ‌از آن اشاره می‌کنیم.
    بطور مثال ذیل آیه:
    { أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْت‏… }[۳۴۶]
    سید قطب در توضیح ارتباط بین واژگان این آیه شگفت زده شده و گفته‌است: در چنین تعبیری سان هزاران نفر و صفهای درازی است که‌انان با دو کلمه: اَلَم تر ؟ در برابر دیدگان رژه می‌روند…. آیا چه تعبیری دیگری وجود دارد که بتواند در برابر خیال ما این سان و رژه را ترسیم کند.
    از صحنه‌هزاران نفری که گرد آمده‌اند و نگران از مرگ و هراسان از خوف بوده و با چشمان وحشت زده زل می‌زنند، گرفته تا صحنه مرگ همگانی آنها، همه و همه‌از لابه لای واژه «موتوا » پدیدار است.
    {ثم احیاهم… } این تعبیر به صحنه مرگ و بر صحنه زندگی، پرتو مناسب می‌افکند. ما در صحنه میراندن و زنده کردن هستیم. گرفت جان و رها کردن روان… وقتی که نام رزق به میان می‌آید، تعبیر چنین است که: «والله یقبض و یبسط »خداوند باز می‌گیرد و می‌گستراند.
    و در پایان این چنین می‌نویسد که: این چنین هماهنگی شگفتی در تصویر صحنه‌ها، هویدا و پیدا است که در کنار آن همه‌هماهنگی شگفتی در جان دادن به معانی و جمال بیان سخن به کمال، خود نما و جلوه گر است.[۳۴۷]
    نیز در ذیل آیه
    { الَّذِینَ ینْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ الْکاظِمِینَ الْغَیظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِین }[۳۴۸]
    این گونه جمع‌بندی می‌کند: کسانی که به‌هنگام خوشی و ناخوشی بخشش می‌ورزند نیکوکارند. کسانی هم که بعد از خشمگین شدن خشم خود را فرو می‌خورند و گذشت می‌کنند نیکوکارند. خداوند هم نیکو کاران را دوست دارد
    و به‌این صورت بین واژه « یحب » و ماقبل و بعد آن ارتباط بر قرار می‌کند. و می‌گوید: دوست داشتن در اینجا بیانگر تعبیر مهربانانه و دوستدارانه و درخشان و رخشانی است که با آن فضای لطیف و تابان و بزرگوارانه ‌هماهنگی و تناسب دارد.[۳۴۹]
    گاهی این ارتباطها به عبارات وکلمات پایانی آیه با متن آیه برمی‌گردد که‌این مسأله نیز از چشمان تیز بین مفسر فی ظلال دور نمانده وبه زیبایی هر چه تمام تر به‌ان اشاره نموده‌است. بطور مثال در ذیل آیۀ:
    {إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون‏.} [۳۵۰]
    بعد از تفسیر کوتاهی که‌اورده‌است به‌ارتباط عبارت پایانی آن یعنی{ فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون} پرداخته وآورده‌است که: این آیۀکوتاه‌از الهـامها و اشـاره‌های شگفتی پـرده برمی‏دارد، و حقائق ژرفی را می‌رساند، الهـامها و اشاره‌ها و حقائقی‌که تعبیر قرآنی زیبای اعجازانگیز آنها را دربرمی‌گیرد…. در پایان آیه که می‌فرماید:{فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ} ناگهان بینا می‌گردند.
    بدان خاطر است‌که معانی زیادی را به‌اغاز آیه‌اضافه کند. واژه‌هائی که بتوانند در آنجا با آنها همبری نماید وجود ندارد…. این پیرو بیانگر ایـن است‌ که پسودۀ اهریمن‌کور می‌کند و بی‌نور می‌گرداند و دریچۀ بینش را می‌بندد. امّا ترس از خدا و حاضر و نـاظر دانستن ایزد توانا، و همچنین هراس از خشم آفریدگار و عقاب و عذاب‌ کردگار ـ همان پیوندی ‌که دلها را به خدا می‌رساند و آنها را از خواب غفلت بیدارمی‌گرداند و از بیخبری از هدایت یـزدان هوشیار می کند – پرهیزگاران را تذکّر می‌دهد و ایشـان را به خود می‌آورد. هنگامی‌‌که پـرهیزگاران به خود آمدند دریچه‌های بینشهایشان باز می‌گردد، و پـردۀ خواب غفلت از روی چشمانشان فرو می‌افتد:
    بنابراین سید قطب نیز مانند مرحوم علامه طباطبائی & به‌ارتباط بین واژه‌ها اعتقاد داشته و تلاش گسترده و در عین حال همراه با لطافتهای خاص تفسیری خود را انجام داده‌است که زیبایی تفسیر خود را دو چندان نموده‌است.[۳۵۱]
    ارتباط بین آیات یک سوره با ابتدای آن
    یکی از انواع ارتباط بین آیات را که می‌توان فرض کرد؛ ارتباط میان آیات یک سوره‌است با ابتدای آن. به‌این معنی که در برخی از سوره‌ها ابتدا آیاتی آورده شده‌است که حکم مقدمه وتمهیدی دارد ودرادامه آیات بعدی به توضیح وتبیین بیشتر این آیات می‌پردازد.
    بطور مثال علامه&در مقدمۀ سورۀ مبارکۀ آل عمران تصریح می‌کند که شش آیۀ اول این سوره جنبۀ دورنما برای این سوره دارد وکل این سوره در حقیقت تفصیل همین شش آیه‌است که مطالب را به‌اجمال گفته؛ وسپس تأکید می‌کند از این شش آیه‌ان قسمتی که دور نمای سوره‌است دو آیۀ وسط یعنی آیات ۳ و ۴ می‌باشد.[۳۵۲]
    علامه (ره) هم چنین ذیل آیات ۴۵-۳۷ سوره مبارکه یونس می‌نویسد این آیات به مطالب اول سوره برگشته که قرآن را معرفی می‌کرد و می‌فرمود: قرآن کتابی است نازل از ناحیهء خدای تعالی وهیچ شکی در آن نیست ونیز در این آیات دلیل این معنا را تلقین می‌کند.[۳۵۳]
    وی همچنین معتقد است با توجه به‌این که در سورۀ مبارکه نساء سخن در امور مربوط به زنان، از قبیل ازدواج‌های حلال وحرام، ارث زنان، و…. بوده‌است، آیه‌اول با چند آیه بعدش که متعرض حال یتیمان و زنان است فى نفسه به منزله زمینه چینى براى مسائل ارث و محارم است؛ و آیات ۶- ۲، هم تتمه‌ایات قبل است، و هم توطئه و مقدمه‌است که در ابتداى سوره‌امده تا زمینه را براى بیان احکام ارث (مسائل مهمى از احکام ازدواج از قبیل تعدد زوجات و اینکه چند طایفه محرمند و نمى‏شود با آنان ازدواج کرد) فراهم سازد.
    وی در ذیل آیۀ ۱۲۷ این سوره‌اورده‌است که‌این آیه درحقیقت مجدداً به‌همین مطالب آغاز سوره بر می‌گردد و تأکید می‌کند که ‌آنچه ‌از سیاق نیز فهمیده می‌شود این است که‌این آیه بعد از آن آیات نازل شده‌است.[۳۵۴]
    مفسر المیزان همچنین در ذیل آیات ۴۰ ـ۳۰ سورۀ مبارکۀ انفال تصریح می‌کند که: این آیات در سیاق آیات قبلى قرار دارد و با آنها متصل است، و غیر از آیه{وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ کانَ هذا هُوَ الْحَقَّ… } و آیه‏اى که دنبال آن است ما بقى آنها با آیات اول سوره‌ارتباط و اتصال دارد، و اما آن دو آیه ظهور ارتباط و اتصالشان
    به پایه ظهور سایر آیات نمى‏رسد.[۳۵۵]
    سید قطب نیز در پایان بعضی از سوره‌ها ضمن مطرح کردن موضوع وهدف سوره و توضیح وتبیین آیات آغازین سوره، تصریح می‌کند که‌ایات بعدی به نوعی متصل ومرتبط هستند با آیات ابتدائی آن سوره. بطور مثال در آغاز سورۀ مبارکۀ زمر ضمن اشاره به یگانه موضوع سوره که عبارت است از توحید ویگانه پرستی، تأکید می‌کند از سر آغاز این سوره، این مسألۀ یگانه‌ای که نزدیک است سوره تنها بدان محدود شود وبه چاره جوئی آن بپردازد، خود نمائی می‌کند وجلوه گر می‌آید، سپس اضافه می‌کند که‌این مسأله چه به صورت نص ( آیات ۱۱ الی ۱۵ ونیز ۶۴ الی ۶۶ وچه به صورت مفهومی‌( آیات ۲۹ ونیز آیات ۳۶ الی ۳۷ ) در بندهای مختلف و بخشهای نزدیک به یکدیگر تکرار می‌شود. [۳۵۶]
    مفسر فی ظلال القرآن در مقدمۀ سورۀ حدید نیز به‌این مسأله تصریح نموده و معتقد است که‌این سوره مسلمانان را دعوت می‌کند که حقیقت ایمان خود را در خویشتن پیاده کنند وآیات بعدی به نوعی به‌همین مسأله‌اشاره کرده وبه تبیین وچگونگی پیاده کردن حقیقت ایمان پرداخته‌است از جمله با بذل وبخشش جان ومال در راه خدا، خشوع وخضوع در برابر یاد خدا، انتخاب ارزشهای آخرت در برابر ارزشهای دنیوی؛ الگو قرار دادن افرادی که حقیقت ایمان در آنها نفوذ کرده بود ودور شدن از افراد منافقی که سرنوشت وخیمی‌ داشتند، دور شدن از اهل کتاب که‌از حقیقت ایمان بدورند و….
    سپس تأکید می‌کند که روند این سوره در پرداختن به موضوعات خود، در دو مرحله‌انجام می‌گیرد:
    مرحلۀ اول که‌همان حقیقت ایمان به خدا بود و بخشها و بندهای زیادی مرحلۀ دوم که در لابلای روند این سوره آمده‌است واین مرحله با یکدیگر پیوند دارند و پیوسته با یکدیگر به پیش می‌روند.[۳۵۷]
    بنا براین سید قطب باین توضیح ودسته بندی آیات، ارتباط آیات را با آیات اول سوره مشخص نموده‌است.
    در دیباچۀ سورۀ مبارکۀ نساء نیز ابتدا به‌این نکته که ‌آیۀ اول این سوره، اصل و اساس سوره ‌است، ودربارۀ اصل ربوبیت و وحدانیت‌؛ اصل انسانیت و یگانگی منشا و سرچشمه ‌انسانها می‌باشد، منشا و چشمه‌ای که پروردگارشان ایشان را از آن‌، آفریده‌است و پدیدارشان کرده‌است‌ وبقیّۀ آیات سوره در توضیح وتکمیل آن آمده‌است اشاره می‌کند. [۳۵۸] در ذیل آیۀ نیز مجدداً ضمن اشاره براین مطلب که مرحله نخست سوره‌، با آیه ‌افتتاح آغاز می‌گردد. آیه‌ای که «‌مردمان‌» را به معبود یگانه‌، و آفریدگار یگانه برمی‌گرداند، همانگو‌نه که‌ایشان را به اصل یگانه‌، و خانواده یگانه برمی‌گرداند، و وحدت انسانیت را «‌نفس‌» قرار می‌دهد….تأکید می‌کند که: همه مقررات و قوانین دیگری را نیزکه سوره متضمّن آن است‌، بدین اصل برمی‌گرداند.[۳۵۹]
    گاهی نیز این ارتباط آیات را به‌ایات ابتدایی سوره با کمک سیاق تقویت می‌کند؛ بطور مثال در آغاز سورۀ مبارکۀ توبه در بارۀ بخش اول آن که شامل آیات ۱ تا ۲۸ می‌شود می‌گوید؛ این بخش احکام نهایی ارتباطات اردوگاه ‌اسلامی‌ را با مشرکان به طور عام در جزیره‌العرب معین می‌کند واسباب وعلل واقعی وتاریخی و عقیدتی را بر می‌شمرد، اسبا‌ب و عللی که‌ا‌ین تعیین و تبیین بر مبنای آنها است‌.
    سپس در ذیل آیات ۹۲ ـ ۴۲ می‌نویسد این دسته‌از آیات به‌ابتدای سوره برمی‌گردد بطوری که‌همۀ سیماها ونمادهایی را که در دیباچۀ سوره مطرح شد در اینجا نیز می‌توان دید، بدانگونه که سیاق آیات نیز آنهارا به تصویر می‌کشد.[۳۶۰]
    ارتباط بین آیات غیر مجاور در یک سوره
    یکی دیگر از انواع ارتباط وتناسب بین آیات، ارتباطی است که بین یک دسته‌از آیات سوره با دسته‌ای دیگر از آیات همان سوره دارند هرچند که بین آنها با آیاتی چند فاصله‌افتاده باشد.
    قبلاً گفتیم که مفسّری که در تفسیر آیات از روش قرآن به قرآن استفاده نموده باشد قطعاً این نوع از ارتباط را نیز استفاده خواهد کرد. پس یافتن این نوع ارتباط نیز نشانگر تسلّط وتیز بینی مفسّر خواهد بود.
    والبته‌هم مرحوم علامه& وهم مرحوم سید قطب به‌این نوع از ارتباط به طور واضح اشاره نموده وبرای تفسیر آیات نیز استفاده مطلوب نموده‌اند که ما به برخی از این موارد اشاره می‌کنیم
    بطور مثال؛ مرحوم علامه & در ذیل آیات ۵۰- ۲۷ سوررۀ مبارکه شوری می‌گوید: صدر این آیات متصل است به داستان رزق دادن خدا به بندگان که در باره‏اش مى‏فرمود:
    { اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبادِهِ یرْزُقُ مَنْ یشاءُ}[۳۶۱]
    و قبل از آن هم فرمود:
    { لَهُ مَقالِیدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشاءُ وَ یقْدِرُ }[۳۶۲]
    وسپس تأکید می‌کند که قبلاً اشاره کردیم؛ به‌اینکه یکى از بزرگترین رزقها، دینى است که خداى سبحان در اختیار بندگانش گذاشته و با در نظر داشتن این نکته گفتار این فصل داخل در گفتار فصل گذشته مى‏شود که در باره وحى سخن مى‏گفت، و به طور کلى آیات این سوره براى بیان آن ریخته شده ‌است.
    بعد از ذکر آیات ودلائل مربوط به رزق، مى‏فرماید بعضى از رزق‏ها هست که تنها در دنیا مى‏دهد، و به‌همه مى‏دهد و آن رزقى است که با فناى دنیا فانى مى‏شود. و بعضى دیگرش مخصوص مؤمنین است که در آخرت مى‏دهد، و آن بهترین رزق و پایدارترین رزق است، و از همین جا به مناسبت، به ذکر صفات مؤمنین منتقل شده، حسن عاقبت آنان را بیان مى‏کند، و نیز به‌اوصاف قیامت و عاقبت ستمکاران منتقل مى‏شود، و شرح مى‏دهد که در قیامت با چه‌هولها و وحشت‏ها و عذابها روبرو مى‏شوند.[۳۶۳]
    از نظر علامه (ره ) گاهی این نوع ارتباط بین آیات غیر مجاور در یک سوره، برای تکمیل وتتمیم مفهوم ومحتوای یکدیگر است.
    بطور مثال ذیل آیۀ ۵۲ اعراف در ادامۀ تفسیر آن می‌نویسد؛ در این آیه به‌ابتداى کلام یعنى به ‌آیه”{ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیاتِهِ} برگشت شده، و روی همرفته معناى آن دو چنین است:” چه کسى از اینها ستمکارتر است که با اینکه ما حجت را بر ایشان تمام کردیم و اقامه بیان و برهان نمودیم و کتابى بر ایشان نازل کردیم، مع ذلک دین ما را بازیچه گرفته و آیات ما را تکذیب کردند”؟[۳۶۴]
    علامه (ره) همچنین ذیل آیه ۳۳ سوره مبارکه‌احقاف:
    {أَ وَ لَمْ یرَوْا أَنَّ اللَّه‌الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ لَمْ یعْی بِخَلْقِهِنَّ بِقادِرٍ…. }[۳۶۵]
    این گونه می‌آورد که: این آیه و آیه بعدش تا آخر سوره متصل است به‌ایات ما قبل یعنی آیه ۲۰ که
    مى‏فرمود:{ وَ یوْمَ یعْرَضُ الَّذِینَ کَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ..}. و در این آیات مطالبى که در این سوره مربوط به‌انذار مى‏شود تتمیم مى‏کند، و چیزى که‌انذار را تتمیم مى‏کندمساله معاد و رجوع به خداست‏.
    علامه گاهی نیز این نوع از ارتباط را در حدّ تفصیل وتوضیح آیات قبلی مطرح کرده‌است از جمله ذیل آیهء ۱۱ سوره مبارکه توبه:
    {فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ فَإِخْوانُکُمْ فِی الدِّینِ وَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یعْلَمُونَ}[۳۶۶]
    می‌گوید: این دو آیه ( ۱۱، ۱۲ ) تفصیلی است برای آیه سوم و جمله
    { فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیرٌ لَکُمْ وَ إِنْ تَوَلَّیتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ غَیرُ مُعْجِزِی اللَّهِ }[۳۶۷]
    مفسر فی ظلال، درتفسیر خود بصورت گسترده به‌این موضوع، عنایت داشته، و با دلایل مختلفی که در بین آیات می‌دیده‌است به‌ارتباط بین آیات غیر مجاور در یک سوره پرداخته‌است. از جمله در مقدمۀ سورۀ مبارکۀ نساء، آیات آن را دربارۀ موارد مختلف به‌هم دیگر پیوند می‌دهد ومعتقد است که مثلا درباره نگهبانی از زنان بویژه، چه دخترکان یتیم و چه زنان بیچاره و بینوا، و حفظ حق جملگی آنان در میراث و درکسب و کار، و حق راجع به ذات خود، و نجات ایشان از ظلم و زور جاهلیت‌، و از تـقلیدهای ستمگرانه توهین‌آمیز آن‌، آیات ۳و۴:

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 11:39:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم