«آنان که زکات نمى‏دهند و به جهان واپسین کافرند».
اما رأی مشهور فقها این است که کافران در حال کفرشان مکلف به فروع دین نمی باشند.
به این دلیل که این آیه مکی بوده در حالیکه فریضه زکات در مدینه تشریع شده است[۳۸۴]. در اصل، معنای آیه تأویل دارد:
۱٫ زکات به معنای صدقه است که مشرکان از آن محروم هستند.
۲٫ محرومیت کافران از ادای زکات.
چون شرط صحت صدقه قصد قربت است و کفر کافران مانع آنها شده است. این چنین زکات در سوره های اعلی، لیل، مؤمنون از سوره های مکی که هنوز زکات به معنای مصطلح و معروف واجب نشده بود، به معنای صدقه است[۳۸۵]. همینطور نماز در سوره های مدّثر و واقعه به معنای توجه به خدا همراه با خضوع بندگان است نه نماز اصطلاحی و اطعام مسکین به معنای مطلق انفاق بر محتاجان برای رضای خدا می باشد[۳۸۶].
۱۴٫ شناخت مصادیق آیات
با یاری گرفتن از قرینه زمان نزول، می توان به مصادیق حقیقی عبارات قرآنی پی برد مانند:
الف ـ رعد/ ۴۳‏ : «وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى‏ بِاللَّهِ شَهِیدَا بَیْنىِ وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَاب»
«و کسانى که کفر ورزیدند گویند: تو فرستاده [خدا] نیستى بگو: میان من و شما خدا
گواهى بسنده است و آن که دانش کتاب- قرآن- نزد اوست.»
مفسرین در مورد مصداق «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَاب» نظرات متفاوتی دارند. بعضی از مفسرین بر این نظرند که مصداق آن، عده ای از علمای اهل کتاب مانند عبد ا… بن سلام و سلمان‌فارسی و… هستند که اسلام آوردند یا مراد تنها عبد ا… بن سلام است[۳۸۷]. این دیدگاه با شناخت زمان نزول آیه مورد نظر رد می شود. سوره رعد در مکه نازل شده در حالیکه افراد مذکور در مدینه ایمان آورده اند و بدون روایتی صحیح و تنها بر اساس حدس و احتمال نمی توانیم بگوئیم خصوص این آیه از این سوره در مدینه نازل شده است. و همچنین موجب مخدوش شدن برهان و حجت آیه می شود، اگر گفته شود: چه اشکالی دارد آیه مکی باشد و از علمایی خبر دهد که بعدها در مدینه مسلمان می شوند. زیرا معنا ندارد در جواب کسانی که رسالت حضرت رسول(ص) را نپذیرفته اند گفته شود: شما امروز او را تصدیق کنید به این دلیل که بعدها گروهی از علمای اهل کتاب مسلمان می‌شوند و بر رسالت او شهادت می دهند. بنابراین منظور از«مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَاب» آگاهان بر محتوای قرآن مجید هستند و اگر بر گروندگان رسول ا… (ص) منطبق گردد، به طور قطع حضرت علی(ع) است چون به شهادت روایات صحیح از تمام امت مسلمان داناتر به کتاب خدا است[۳۸۸]. و این بزرگوار مصداق تام و کامل این آیه به شمار می آید[۳۸۹]. بزرگترین شاهد این معنا این است که آیه شریفه نیز در مکه نازل شده است[۳۹۰].
ب ـ بقره/۲۵۳: «تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلىَ‏ بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن کلََّمَ اللَّهُ…»
«آن پیامبران، برخى‏شان را بر برخى برترى دادیم از ایشان کس بود که خدا با وى سخن گفت…»
در مصداق « مَّن کلََّمَ اللَّهُ» اختلاف نظر وجود دارد. بعضی از مفسرین گفته اند: حضرت موسی است و آیه نساء/۱۶۴ را بر آن شاهد گرفته اند.
نساء/۱۶۴: «… وَ کلََّمَ اللَّهُ مُوسىَ‏ تَکْلِیمًا»
«…و خدا با موسى سخن گفت، به همسخنى».
بعضی مراد از آن را رسول ا… (ص) می دانند و آیه نجم/۸ ـ۱۰ را دلیل آورده اند:
نجم/۸ ـ۱۰: «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ‏(۸) فَکاَنَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنىَ‏(۹)فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى‏(۱۰)»
« سپس نزدیک شد و نزدیکتر شد، تا به اندازه دو کمان یا نزدیکتر. پس به بنده‏اش وحى کرد آنچه را وحى کرد».
علامه با استناد بر زمان نزول آیه مورد نظر، مصداق آن را حضرت موسی می داند. با این توضیح که سوره بقره مدنی است و آیه ای با مضمون «سخن گفتن خدا با حضرت موسی» در سوره اعراف[۳۹۱] که مکی است آمده است. در نتیجه هم کلام بودن خدا با حضرت موسی امری معهود بوده است.
۱۵٫ شناخت آیات و سوره های مکی و مدنی
از جمله عواملی که مکی و مدنی بودن یک آیه را مشخص می سازد، زمان نزول است.
برای مثال، زمان نزول سوره فتح، سال ششم هجری است. در نتیجه معلوم می شود این
سوره ـ مطابق معیار زمان ـ مدنی است[۳۹۲].
۱۶٫ زمان نزول، تأثیرگذار بر ترتیب نزول سوره ها
با مشخص شدن زمان نزول می توان به ترتیب نزول سوره ها دست یافت. برای مثال به سوره شعراء و حجر توجه فرمایید:
این سوره به شهادت آیه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ[۳۹۳]»؛ « و خویشاوندان نزدیک خود را بیم کن‏» از سوره‏هایى است که در اوایل بعثت نازل شده است.
و سوره حجر به شهادت آیه «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ[۳۹۴]»؛ « پس آنچه را بدان فرمان یافتى آشکار کن‏» که به دنبال نزول این آیه حضرت به میان مردم آمده و دعوت خود را عمومی و علنی کردند، می توان گفت، این سوره مکی و در ابتدای علنی شدن دعوت نازل شده است[۳۹۵].
در مقایسه مضمون این دو آیه با یکدیگر (دعوت اقوام نزدیک زودتر از دعوت مردم بوده است)می توان تخمین زد که این سوره جلوتر از سوره حجر نازل شده است[۳۹۶].
شناخت ترتیب نزول آیات و سوره ها که در نتیجه شناخت زمان نزول به دست می آید خود برترین روش فهم قرآن به شمار می آید؛ چون می توان لحظه به لحظه سیره نبوی را دنبال نمود و حالات و مراحل نزول را روشن تر و دقیق تر دنبال کرد؛ و بدین وسیله
خواننده در فضای نزول قرآن قرارمی گیرد و حکمت نزول برایش نمایان می شود[۳۹۷] و لذت فهم معانی را که در عباراتی موجز، روان و به آسانی بیان شده است، می چشد[۳۹۸].
۱۷٫ آگاهی بر حکمت نزول
حکمت نزول از مهم ترین مسایلی است که سایه خود را بر فهم آیات قرآن افکنده است. زمان نزول ابزاری است در جهت درک حکمت نزول قرآن مانند:
بقره/۱۰۴: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَقُولُواْ رَاعِنَا وَ قُولُواْ انظُرْنَا وَ اسْمَعُواْ وَ لِلْکَفِرِینَ عَذَابٌ أَلِیم»‏
اى کسانى که ایمان آورده‏اید، [به پیامبر] مگویید: «راعنا» و بگویید: «انظرنا»- ما را در نظر دار، به ما نگر- و گوش فرادارید، و کافران را عذابى است دردناک.
نساء/۴۶: « مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَ یَقُولُونَ سَمِعْنَا وَ عَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیرَْ مُسْمَعٍ وَ رَاعِنَا لَیَّا بِأَلْسِنَتهِِمْ وَ طَعْنًا فىِ الدِّینِ…»
«از جهودان کسانى‏اند که سخنان [خداى‏] را از جایهایش مى‏گردانند و گویند: شنیدیم و نافرمانى کردیم و بشنو که نشنوى- ناشنوا شوى، یا شنوده نشوى-، و [گویند:] «راعِنا»- که به زبان جهودان ناسزاست و به عربى یعنى ما را مراعات کن- تا زبانشان را [از حق‏] بگردانند و در دین [اسلام‏] طعنه زنند…»
محل نزول این دو سوره مدینه است. گاه مسلمانان زمانی که پیامبر(ص) برایشان سخن‌می گفتند، درست ملتفت کلام ایشان نمی شدند به همین دلیل خواهش می کردند
کمی‌شمرده تر صحبت کنند؛ و این خواهش را با کلمه ی «رَاعِنَا»؛ «مراعات حال ما بکن» بیان می‌کردند در حالیکه این کلمه در بین یهود به معنای نفرین و فحش بود (بشنو خدا تو را کر کند). آنان هرگاه به رسول خدا(ص) می رسیدند به ظاهر وانمود به رعایت ادب می‌کردند و میگفتند «رَاعِنَا» ولی منظور واقعیشان ناسزا بود. خداوند در سوره نساء منظور واقعی یهودیان را روشن کرده و در سوره بقره از مسلمانان می خواهد از این پس کلمه «انظُرْنَا »؛ «کمی ما را مهلت بده» را به کار برند[۳۹۹]. اینچنین از زمان نزول بر چگونگی برخورد یهود با پیامبر(ص) و عکس العمل مسلمانان مطابق با دستور، به حکمت نزول این آیات آگاهی می‌یابیم.
نتیجه گیری
خدای متعال آیات قرآن را به تدریج و به موقع پس از پدید آمدن استعداد در مردم و به کمال رسیدن قابلیت آنان برای گرفتن این معارف نازل کرد. شناخت «زمان نزول» این آیات در بردارنده ی فوائدی است و بر تفسیر قرآن اعم از سوره، عبارات و کلمات تأثیر بسزایی دارد. «زمان نزول»، تصویر کلی از سوره ها و آیات را رسم می نماید و اینچنین حکمت نزول آنها را به روشنی نشان می دهد؛ ترتیبی خاص به لحاظ زمان نزول بین آنها برقرار نموده که دست یابی به مراحل تشریع دعوت اسلام را آسان می گرداند وبه دنبال آن با شناخت دقیق تاریخ اسلام و سیره نبوی راه را برای الگوگیری و تأسی به اهل بیت (ع) هموار می‌سازد.
در مباحث علوم قرآنی نیز دلیلی متقن برای شناخت آیات ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین، ابطال یا تصدیق روایات اسباب نزول و عدم تحریف و اعجاز قرآن به شمار می آید. در این میان شناخت آیات ناسخ ومنسوخ از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا شناخت آن بدون فهمیدن زمان نزول آیات ممکن نیست. همچنین دانستن «زمان نزول» در جدال های کلامی و فقهی راه گشاست و راه حلی برای اختلاف نظرهاست. شناخت مصادیق آیات و مکی و مدنی آیات و سوره ها و ترتیب نزول آنها از موارد دیگری است که می توان به کمک شناخت زمان نزول به آن دست یافت.
فصل چهارم:
مکان نزول و نقش آن در تفسیر

مقدمه
شناخت محیط و شرایط مکانی نزول آیات و سوره ها از مهمترین مسایلی است که در فهم قرآن کریم مؤثرند. این آگاهی ما را به فهم منظور شارع مقدس از نزول و نیز تأثیر هر چه بیشتر این مفاهیم نزدیک می سازد. صرف نظر از مکان های دیگر[۴۰۰]، «مکه[۴۰۱]» و «مدینه[۴۰۲]» به دلیل موقعیتی که داشتند مهبط وحی آیات الهی هستند. فضای «مکه» توأم با آزار و اذیت هایی از هر سو بود؛ و به دلیل وجود شرک و فساد و ناهنجاری های اعتقادی و اجتماعی، سخن آرام آرام از مسائل اعتقادی، اجتماعی و اخلاقی شروع می‌شود. در این مکان، محورهای اصلی اسلام چون دعوت به توحید[۴۰۳]، نبوت[۴۰۴] و معاد[۴۰۵] به صورت کلی مطرح می شود. سوره هایی که در مکه نازل شده اند حدود دو سوم (تقریبا ۸۵ سوره) قرآن را تشکیل می دهند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
اما «مدینه»، سیزده سال از آغاز بعثت گذشته است و عده ی چشمگیری به اسلام روی آورده اند؛ تمکن و قدرت مسلمان ها افزوده شده است[۴۰۶]؛ یک فضای بازی که مسلمان های متشکل و همدل بتوانند آزادانه ایمان خود را آشکار کنند، فراهم شده است. «مدینه»، بستری مناسب برای طرح فروع فقهی[۴۰۷] و زمینه ی مناسب برای تشکیل حکومت اسلامی را داراست لذا اهداف دیگری چون مقابله با هجوم نظامی دشمن[۴۰۸]، سخن از مناظره با اهل کتاب[۴۰۹]، سخن از تجارت[۴۱۰] و روابط سیاسی با دیگر ملت ها[۴۱۱]، حقوق جزایی[۴۱۲] و اکمال دین و اتمام نعمت ها[۴۱۳]مطرح است. واضح است که فضای «مکه» با فضای «مدینه» متفاوت است؛ و به همین خاطر خطاب ها و محتوای قرآن در «مکه» با «مدینه» تفاوت دارد. یک مفسر قرآن، هر چه بیشتر از مکان نزول آیات و سوره ها به خصوص «مکه» و «مدینه» آگاهی داشته باشد، بهتر تناسب سخن قرآن را با فضاهای مختلف به دست می آورد و بهتر می‌تواند به مقاصد مورد نظر قرآن راه پیدا کند.
۴ ـ ۱٫ حوزه ارتباط مکان نزول و تفسیر
دستیابی به مراد حقیقی الفاظ و مقاصد آیات و تمییز آن از مجاز، بسته به چگونگی بیان
آن و نیز قراین و اماراتی دارد که می تواند ما را در این جهت یاری رساند[۴۱۴]. قرینه زمان و مکان نزول یکی از این قرینه هاست. اهمیت شناخت بستر تاریخی و منطقه ای و نیز بحرانهای سیاسی و اجتماعی که مسلمانان در آن محل با آن روبرو بودند، در درک مفاهیم قرآن و شیوه بیان قرآن و نیز نوع پرداختن و توسعه و تعمیم این مفاهیم بر کسی پوشیده نبوده و از ارزش والایی برخوردار است.
مفسر به کمک بیان محل نزول و ترسیم خصوصیات آن، مقدمات ذهنی لازم را فراهم می‌آورد به گونه ای که خود را در فضای نزول وحی حاضر می بیند و بدین‌وسیله پیام آیات قرآن در ژرفای روح و جان وی جای می گیرد.
۴ ـ ۱ـ ۱٫ تأثیرات شناخت مکان نزول بر تفسیر
برای درک و فهم درست سخن، شناخت جهات خارجی و قراین، امری ضروری و لازم است. در این میان اطلاع و آشنایی از مکان نزول در فرایند تفسیر و بررسی مفاهیم قرآن تأثیر بسزایی دارد. موارد تأثیرگذار مکان نزول بر تفسیر در جهاتی شبیه به تأثیرات زمان نزول است[۴۱۵]. در این قسمت به نمونه هایی که مربوط به مکان نزول می شود، توجه فرمایید:
۱٫ فهم مقاصد و تعابیر قرآن کریم
توجه به مکان نزول، رهنمون محقق در دستیابی به مضامین آیات و سوره های وابسته به
این شناخت است و راه برداشت صحیح را هموار می سازد. مانند:
الف ـ فهم صحیح معنای آیات
به نمونه هایی توجه فرمایید:
الف ـ فتح/ ۱۸: « لَّقَدْ رَضِیَ‏َ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَهِ فَعَلِمَ مَا فىِ قُلُوبهِِمْ فَأَنزَلَ السَّکِینَهَ عَلَیْهِمْ وَ أَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا»
«هر آینه خداى از مؤمنان خشنود شد آنگاه که با تو در زیر آن درخت- در حدیبیه- بیعت مى‏کردند، آنچه را در دلهاشان بود- از راستى و پاکى نیت و وفا- دانست، پس آرامش را بر آنان فرو آورد و ایشان را پیروزیى نزدیک- فتح خیبر- پاداش داد»
با دانستن مکان نزول به دست می آید که منظور از « تَحْتَ الشَّجَرَه » چه درختی است. این
آیه مربوط به بیعت حدیبیه است که در زیر درختی به نام «سمره» واقع شد و همه
مؤمنینی که با حضرت بودند، بیعت کردند[۴۱۶].
ب ـ انفال/ ۴۲: «إِذْ أَنتُم بِالْعُدْوَهِ الدُّنْیَا وَ هُم بِالْعُدْوَهِ الْقُصْوَى‏ وَ الرَّکْبُ أَسْفَلَ مِنکُمْ وَ لَوْ تَوَاعَدتُّمْ لاَخْتَلَفْتُمْ فِی الْمِیعَادِ وَلَکِن لِّیَقْضِیَ‏َ اللَّهُ أَمْرًا کَانَ مَفْعُولًا لِّیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَهٍ وَ یَحْیَی مَنْ حَىَّ عَن بَیِّنَهٍ وَ إِنَّ اللَّهَ لَسَمِیعٌ عَلِیمٌ»
«آن گاه که شما بر دامنه نزدیکتر [کوه‏] بودید و آنان در دامنه دورتر [کوه‏]، و سوارانِ [دشمن‏] پایین‏تر از شما [موضع گرفته‏] بودند، و اگر با یکدیگر وعده گذارده بودید، قطعاً در وعده‏گاه خود اختلاف مى‏کردید، ولى [چنین شد] تا خداوند کارى را که انجام شدنى بود به انجام رساند [و] تا کسى که [باید] هلاک شود، با دلیلى روشن هلاک گردد، و کسى که [باید] زنده شود، با دلیلى واضح زنده بماند، و خداست که در حقیقت شنواى داناست.»
آیه فوق و بخشی از آیات قبل و بعد آن، در جنگ بدر[۴۱۷] نازل شده است. در این رویارویی، مشرکین با اینکه داراى عده و عده بودند در قسمت بلندى بیابان در جایى که آب در دسترس ایشان و زمین زیر پایشان سفت و محکم بود فرود آمدند. و مؤمنین با تعداد کم و ضعف نیرویشان(ابزار جنگی) در قسمت پائین بیابان در زمینى ریگزار و بى آب، اردوگاه دایر کرده بودند در حالیکه به کاروان تجارتی ابوسفیان هم نتوانسته بودند دست پیدا کنند و او با اطلاع از حرکت مسلمان ها، کاروان را از یک نقطه ساحلى، پائین اردوگاه مؤمنین به سرعت به مکه نزدیک ساخته و از سوی دیگر جریان را به اطلاع اهل مکه رسانده بود. از آنجا که بسیاری از مردم مکه در کاروان سهیم بودند بلافاصله بسیج شدند و لشکر عظیم و مجهزی به فرماندهی ابوجهل به سوی پیامبر(ص) و اصحابش حرکت دادند. مؤمنین در شرایطى قرار گرفته بودند که به علت نداشتن پایگاه، چاره‏اى جز جنگیدن نداشتند[۴۱۸].

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:39:00 ب.ظ ]