کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • دانلود پژوهش های پیشین درباره بررسی رابطه بین ارزش ویژه برند ، وفاداری به برند ...
  • منظومه¬های سیاسی طنز در انقلاب مشروطه- قسمت ۱۳
  • بررسی رابطه رفتار مدنی سازمانی با کیفیت زندگی کاری در آموزگاران اداره آموزش و پرورش سرچهان در سال تحصیلی ۸۸-۸۷- قسمت ۶
  • بررسی عوامل موثّر بر پذیرش آموزش الکترونیکی در سطح شهر اصفهان با استفاده از مدل موفقیت سیستم‌های اطلاعاتی۹۱- قسمت ۴
  • بررسی تطبیقی مجازات حدود در قانون جدید و قدیم مجازات اسلامی۹۳- قسمت ۱۱
  • راهنمای نگارش مقاله با موضوع ابطال اسناد رسمی در حقوق ایران- فایل ۱۸
  • پایان نامه : تعریف تصمیم گیری
  • دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع مبانی مشروعیت تعدیل قضایی درفقه امامیه- فایل ۲
  • بررسی رابطه ی جهت گیری مذهبی با تعارضات زناشویی و الگوهای ارتباطی در بین زوجین ۹۲- قسمت ۳- قسمت 2
  • نگارش پایان نامه در رابطه با نیازسنجی و تعین نیازهای فرهنگی ، ورزشی و تفریحی محلات ...
  • تحليل رابطه جوسازماني و رفتار شهروندي سازماني در دانشکده مديريت دانشگاه تهران- قسمت 23
  • ارجاعات قران به عهدین- قسمت ۵
  • اصول و مبانی جنگ نرم در اسلام- قسمت ۸
  • بررسی شرکت ‌های هرمی از منظر فقه امّامیه و حقوق ایران- قسمت ۴
  • سازوکارهای پیش بینی شده برای حل و فصل اختلافات در معاملات دولتی- قسمت ۱۰
  • مدح پیامبر ص در شعر شعرای عصر عباسی- قسمت ۹
  • سرطان کولون
  • جایگاه مادر در نظام حقوقی ایران- قسمت 12
  • طراحی مدل تخصیص منابع به منظور کاهش خروجی های نامطلوب بر اساس روش تحلیل پوششی- قسمت ۴
  • تأثیر میکوریزا و اسید هیومیک بر روی برخی خصوصیات گیاه دارویی مرزه در سطوح مختلف کود اوره- قسمت ۲۳- قسمت 2
  • جرایم و تخلفات مربوط به اسناد هویت در حقوق جزای ایران- قسمت 5
  • تحولات قانونگذاری در بخش تعاون و تأثیر آن بر شرکتهای تعاونی- قسمت 5
  • ارزیابی تاثیر بازاریابی آموزشی بر توانمند سازی کارکنان فروش خدمات- قسمت ۱۵- قسمت 2
  • رابطه بین انعطاف پذیری مالی و سیاست های نقدی با تاکید بر چرخه عمرشرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران۹۲- قسمت ۳
  • بررسی علل آسیب‌پذیری هویت توسط رسانه در محدوده زمانی ۲۰۱۰ -۱۹۹۰- قسمت ۹
  • منابع پایان نامه در مورد ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • بررسی ماهیت حق فسخ ناشی از تخلف در تعهدات اصلی قرارداد- قسمت ۹
  • تحلیل قابلیت تعیین مورد معامله در حقوق ایران- قسمت ۷
  • سیستم¬های اطلاعاتی مدیریت صنعتی- قسمت ۱۱
  • بررسی تاثیر فاکتورهای مالی بر عملکرد سود سرمایه درشرکت های کوچک ومتوسط در بورس ایران- قسمت ۴
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره شرح مشکلات دیوان خاقانی( هفت ترکیب بند بلند شرح نشده )- ...
  • پژوهش های انجام شده درباره تدوین استراتژی بر اساس Swot و فرآیند تحلیل شبکه ای ...
  • مطالب پایان نامه ها درباره تاثیر کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود و بازده آتی شرکت های ...




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      حرکت و پویایی در غزلیات شمس تبریزی- قسمت ۱۰- قسمت 2 ...

    غزلیّات مولانا، غزلیاتی است زنده که غالباً در مجالس سماع و در حال شور و نشاط سروده شده و برای بسیاری از آن‌ ها شأن سرودی در دست است که شأن سرود آن‌ ها در مناقب العارفین افلاکی ذکر شده است. بر همین اساس می‌توان «مختصّه‌ی اصلی سبک مولانا را تطابق آن با وقایع حقیقی یا خاصیت حقیقت نمایی دانست» (شمیسا ،۱۳۸۸: ۲۲۶).
    فرای[۱۲] معتقد است: «ادبیات بازتاب زندگی نیست؛ ولی از زندگی فرار هم نمی‌کند و دوری نمی‌گزیند، آن را می‌بلعد» ( فرای، ۱۳۶۳: ۴۸). شعر مولانا نیز مصداق این سخن است. جهان هستی از نظر شاعر، از امور انتزاعی گرفته تا امور غیر‌انتزاعی، سرشار از زندگی است. هر آن چه که در قلمرو حواس انسان می‌گنجد، از حرکت و حیات نیز برخوردار است.
    «دیوان کبیر انفجار مفاهیم عمیق حقایق زندگی است، انقلاب و هیجان روحی قلندری است که از ننگ و بدنامی نمی‌هراسد»(تدین ، ۱۳۸۵: ۱۸) و با چنان صدق و صفایی به ثبت احساساتش می‌پردازد که تپش قلب او را میان انگشتانمان احساس می‌کنیم. می‌توانیم خود را مستقیماً در هزار توی ذهن او پرتاب کنیم و بی مواجهه با بن بستی راه را پیدا کنیم (اقبال ۱۳۷۵: ۱۲۸).
    از آن جا که بزرگ ترین واقعه‌ی زندگی مولانا دیدار او با شمس تبریزی و سپس جدایی او از شمس بوده مهم‌ترین عنصر واقع نمایی در دیوان شمس موضوع وصل و هجران است و از آن رو که همیشه در وصل، خوف جدایی است و در هجر، شوق نظر، غالب غزلیّات مولانا را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: دسته‌ی نخست شامل غزلیّاتی است که در وصال شمس سروده شده و در آن‌ ها مولانا با خواهش و التماس از شمس می‌خواهد که از پیش او نرود و دسته‌ی دیگر شامل غزلیّاتی است که مولانا در فراق شمس سروده و در آن‌ ها اشتیاق شدید خود را به آمدن و بازگشت شمس بیان کرده است. برخی از غزلیّات مولانا در واقع نامه‌های منظومی است که او خطاب به شمس سروده و ملتمسانه از او خواسته است که به قونیه برگردد.
    از آن جایی که این اشعار منعکس کننده‌ی حالات مختلف مولانا در طول دوران وصال و فراق او و شمس است؛ هرقدر که ما از کیفیت ارتباط این دو و ماجراهایی که میان آن‌ ها رفته است اطلاع بیش تری داشته باشیم، لذّتی که از غزلیّات مولانا می‌بریم، به همان میزان بیش تر خواهد بود و این ویژگی حقیقت نمایی به خودی خود به پویایی هرچه بیش تر غزلیات او، می‌ انجامد.

     

    ۳-۲-۱-۲-۳)وحدت وجود

    «تنوّع در عین وحدت » یکی از بن مایه‌های اندیشه‌ی مولاناست. از نگاه او « همه‌ی موجودات سمیع و بصیر و خوش‌اند؛ زیرا مظهر اویند و صفات او را دارند و هر کدام با زندگی خاص خود به سوی او در حرکتند و او را تسبیح می‌گویند» (شمیسا،۱۳۸۷: ۳۷).
    دنیای ذهنی مولوی پویا و زنده است. او همه چیز را در حرکت به سوی کمال می‌بیند. عقیده‌ی وحدت وجود سبب شده است که هماهنگی و کلیّتی در جهان ببیند که هر جماد و گیاهی نیز بهره‌ای از حیات و زندگی برده است و این نوع نگرش باعث بسامد بالای آرایه ی «تشخیص یا جاندار‌انگاری» در غزلیّاتش شده که در سطح ادبی شعر، بالاترین نقش را در حرکت بخشیدن و پویا کردن دیوان اشعارش داراست .
    عشق به طبیعت، همدلی و هم‌زبانی با تمام کاینات هم پرتوی است که اندیشه‌ی عرفانی او براین شعر می‌اندازد و به آن طراوت بی‌سابقه می‌دهد. آشنایی با زندگی عامه و تمام آنچه با کسب و حرفه‌ی هر روزینه‌ی آن‌ ها مربوط است نیز در شعر مولانا مجال انعکاس دارد. انعکاس الفاظ یا مضامین مربوط به انواع کسب و حرفه هم که در غزلیّاتش نمود بارز دارد رنگ خاصی به کلام او می‌بخشد که نزد بسیاری شاعران کلاسیک فارسی زبان از مقوله‌ی اصالت و تازگی باید تلقی شود ( زرین کوب ، ۱۳۷۰: ۲۴۳-۲۴۴).
    مختصات سبکی غزلیات از نظر لفظ مفید این معنی است که هرچند مولانا در قرن هفتم و در عصر رواج سبک عراقی می‌زیسته است، گرایش به اسلوب خراسانی دارد و دلیل آن این است که زبان مادری او خراسانی بوده است… مطالعات او نیز عمدتاً در آثار فضلای خراسان (سنایی ، عطار و پدرش) بود. به هر حال زبان او زبان فصیح و بلیغ قبل از مغول است؛ امّا ساده و محاوره‌ای و گاه عامیانه است. لغات ترکی و یونانی نیز در غزلیات دیده می‌شود و گاهی در مقوله‌های دستوری تصرف کرده است. از نظر قالب، غزلیّات او گاه بسیار طولانی است و با قصیده مشتبه می‌شود. لغات و ترکیبات بسیاری را خود وضع و ضرب کرده است که می‌توان از مجموع آن ها رساله‌ای پرداخت. از نظر موسیقیایی غزلیات او از غنای فوق العاده‌ای برخوردار است. برخلاف آن چه که معروف است شعر او از نظر قافیه بسیار قوی است و قوافی بدیع فراوان دارد. مخصوصاً قافیه‌ی درونی در شعر او یکی از مختصات سبکی است. از نظر عروض، کلیّات شمس مجموعه‌ای است بی‌نظیر. چهل و هشت وزن دارد که بعضاً تازه یا کم‌یاب است و گاهی خود، وزن تازه‌ی شعر را در غزلش ذکر می‌کند. از اوزان دوری زیاد استفاده می‌کند و یک نکته‌ی جالب آن است که گاهی مانند شاعران قدیم خراسان اوزان متفق الارکان را دوری می‌کند.از مختصّات معنوی شعر او در مرحله‌ی اول نو بودن است. ارائه‌ مطلب هرچند عادی باشد، تازه است. غزل او وحدت موضوع یا وحدت طولی دارد. تکرار غزل از مختصّات دیگر شعر اوست ظاهراً مطالب مطرح شده در یک غزل گاهی او را اقناع نمی‌کرده و سعی داشته تا در غزل‌های بعد، شور و التهاب خود را فرو‌کشد. اصطلاحات رسمی و مدرسی صوفیانه کم دارد. شعر او از نظر تلمیحات بسیار غنی است و گاهی شعر «تمام تلمیح» دارد، یعنی شعری که در تمام ابیات آن به اشارات داستانی پرداخته شده باشد. موضوع در شعر او محدود نیست و هر چیزی هر چند عادی، می تواند در ذهنیَت شعری بی‌کران او به شاهکاری بدل شود. دیگر از مختصات شعری او صمیمیّت در لحن است‌ (شمیسا، ۴۷:۱۳۸۷).
    شعر ‌‌‌او شعری است دارای سبک و چهره و خیلی زود به خواننده القا می‌کند که چهره‌ای که پشت کلمات است به تمام معنی یکی استثنا است و به ‌قول خود او اشعارش بوی او را ‌‌دارند‌‌‌: «‌از قرآن بوی خدا می‌آید و از حدیث بوی مصطفی می‌آید و از کلام ما بوی ما می‌آید» (افلاکی ،۱۳۶۲: ۴۵۸).

    فصل چهارم

     

    بررسی نمودهای پویایی در عناصر پنج گانه ی غزلیات شمس

     

    ۴-۱) تحلیل حرکت و پویایی در عناصر سازنده‌ی شعر در غزلیّات شمس:

    حرکت و پویاییِ شعر در گرو برخورداری شاعر از اندیشه و عاطفه‌ای سرشار است. اندیشه و عاطفه‌ای که انعکاس طبیعت و زندگی باشد و با عواطف انسانی گره خورده باشد واین حرکت و حیات زمانی نمود بیش‌تری می‌یابد که هنرمند با خلاقیّت هنری خود همه ی عواملی را که با در کنار هم قرار گرفتن ودر کلیّت اثر، به هماهنگی و پویایی اثر می‌ انجامد رعایت کند. در ادامه به بررسی و تحلیل عواملی که به حرکت و پویایی عناصر پنچ گانه ی شعر می‌ انجامد، می‌پردازیم.

     

    ۴-۱-۱)پویایی عواطف شعری

    تجلّیات عاطفی شعر هر شاعری، سایه‌ای از منِ اوست که خود نموداری است از سعه‌ی وجودی او و گسترشی که در عرصه‌ی فرهنگ و شناخت هستی دارد. عواطف برخی از شاعران، مثلاً شاعران درباری ، از منِ محدود و فردی و حکومتی سرچشمه می‌گیرد و عواطف شاعران بزرگ از منِ متعالی.
    آفاقِ عاطفیِ مولانا جلال الدّین به گستردگی منِ انسانی است و امور جزیی و منافع شخصی و درباری در شعرش انعکاسی ندارد. جهان بینی او پوینده و نسبت به هستی و جلوه‌های آن روشن است و تنوّع در عین وحدت را در سراسر جلوه‌های عاطفی شعر او می‌توان دید.
    «اموری که بنیاد اندیشه‌ها و عواطف اویند عبارت‌اند از :

     

     

    هستی و نیستی ( پویایی هستی، بی کرانی هستی، تضاد در درون هستی ، آغاز و انجام جهان، روح و مادّه).

    جانِ جهان ( ارتباط خدا و جهان، وحدت وجود، شناختِ «صورت بخشِ جهان» که ساده و بی صورت است).

    انسان ( که در مفصلِ جهان و جانِ جهان ایستاده؛ و آن چه وابسته به انسان است چون: عشق، آزادی و اختیار، زیبایی، تکامل مادّه تا انسان و حرکت آن به سوی انسان کامل، حقیقت حیات، مرگ و راه‌های انسان به خدا)» (شفیعی کدکنی،۱۳۸۳:۱۶).

    امر هستی و نیستی در نظر مولانا با پویایی کاینات پیوند می‌یابد. انگیزه‌ی این پویایی را مولانا تضادِّ درونی اشیا می‌داند. وی جهان را جهان هست و نیست می‌خواند، جهانی که در عینِ بودن پای در نیستی دارد؛ نیستی که خود هستی دیگر است. امّا این هستی و نیستی از آنِ صورت‌هاست و در ورای هستی و نیستیِ صورت‌ها، از نظر مولانا، غیبِ مطلق جای دارد که گاه از آن به عدم تعبیر می‌کند و این عدم با وجود مطلق یکی است و آن چه که جلوه‌گاه این وجود مطلق است«انسان» است:

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    جمـــله‌ی اجزای خاک، هست چو ما عشقناک لیــــــک تـــــو ای روح پـــاک نادره‌تر عاشقی
    ( ۶/ب ۳۲۱۵۶)
    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:19:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نقد و بررسی نظریه اعجاز قرآن در تفسیر التحریر و التنویر- قسمت ۵ ...

    قرآن مجید روی کلمه “امی” یعنی”درس نخوانده ” در مورد پیامبر، مکرر تکیه کرده است. نیز به صراحت در آیه {و ما کنت تتلوا من قبله من کتاب و لا تخطه بیمینک إذا لارتاب المبطلون}[۸۷] می‌فرماید تو هرگز پیش از این کتابى نمى‏خواندى، و با دست خود چیزى نمى‏نوشتى، مبادا کسانى که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند. چنین پیامبری از چنان محیطی برخاست و کتابی آورد که وضع آن محیط آشفته، فقیر، تاریک، محروم و پر از هرج و مرج را به کلی دگرگون ساخت. شعاع نیرومند این کتاب، کم کم به خارج افتاد و فصل نوینی در تاریخ بشریت گشود. کتابی آورد که هر شنونده‌ای را مسحور و مجذوب خود می‌ساخت و در اعماق دل‌ها نفوذ می‌کرد. کتابی که بزرگترین عامل موفقیت او در هدف‌های مختلف انقلابی، تربیتی، اجتماعی و سیاسی بود.[۸۸] ابن عاشور در قول ۱۷ از بین اقوال ۲۱ گانه پیرامون حروف مقطعه، به اعجاز عملی رسول اکرم(|) اشاره می‌کند که با وجود امی بودن، اصول قرائت را می‌دانسته و تهجی حروف برای آن حضرت، دشوار نبود.[۸۹] ایشان ذیل عبارت “لا ریب فیه” می‌گوید: بدون شک این قرآن از جانب خداوند نازل شده و شایسته نیست کسی در وحیانی بودن آن شک وتردید به خود راه دهد زیرا حتی کوچکترین سوره آن هم معجزه است چه برسد به مجموع این کتاب آسمانی. از طرف دیگر امی بودن پیامبر و نیز صدق وراستی وامانت داری او در بین امت عرب، نظریه اعجاز قرآن را تقویت می‌کند. [۹۰]
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    در ابتدای تفسیر شوری، با اشاره به حروف مقطعه آغاز سوره، مسأله تحدی را بیان کرده و با توجه به آیه ۵۲ همین سوره که از آیات پایانی سوره است {مَا کُنتَ تَدْرِى مَا الْکِتَابُ وَ لَا الْایمَانُ وَ لَاکِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نهَّْدِى بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا } به امی بودن آن حضرت پرداخته و آن را از بزرگترین دلایل وحی بودن این کتاب مقدس برمی‌شمارد.[۹۱]یا در سوره قلم که در آیه اول این سوره بیان می‌کند، در این سوره، دو تحدی به کار رفته است؛ اولی مربوط به حروف مقطعه «ن » و دیگری به معجزه امی بودن پیامبر اکرم (|) مربوط می‌شود. {والقلم وما یسطرون }[۹۲] نیز، در آیه {علم الإنسان ما لم یعلم } امی بودن پیامبر، به عنوان وصفی مکمل بر اعجاز قرآن، اشاره شده است.[۹۳]
    با این بیانات و نیز با توجه به مقدمه این تفسیر که امی بودن پیامبر را از وجوه اعجاز به شمار نیاورده است به نظر می‌رسد ابن عاشور امی بودن پیامبر را وجه اعجاز ندانسته بلکه آن ، مکملی بر اعجاز است.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

    ۱-۲-۴٫ وجوه اعجاز درتفسیر التحریر و التنویر

    درباره وجوه اعجاز قرآن معمولا بین صاحب نظران اختلاف است. در تفسیر التحریر و التنویر، ذیل چهار عنوان به این وجوه پرداخته شده است:
    ۱-درجه عالی بلاغت و بالاترین سطح نظم زبان عربی که مفید کلمات معنی دار با اغراض بلاغی است.
    ۲- نوآوری های بلاغی و فن نظم و چینش آیات در چارچوب زبان عربی، به گونه ای که قبل از قرآن در نزد مردم عرب زبان سابقه ای نداشته است. ابن عاشور، تعبیر«مبتکرات القرآن» را برای این وجه به‌کار می‌گیرد.
    ۳-معانی حکیمانه، اشاره به حقایق علمی وعقلی که عقول بشر در عهد نزول قرآن ونیز حتی در دوره های بعد، به آنها راه نیافته بود.
    ۴-ابن عاشور به تبعیت ازعلمایی مثل قاضی عیاض وکتابش «شفاء»، وجه چهارمی هم برای اعجاز برشمرده و آن، خبر دادن از اخبار غیبی است و این وجه را، به عنوان وجه چهارم اعجاز ذکر می‌کند.[۹۴] قرآن از جهت سوم برای تمام بشریت و در تمام دوره های حیات بشر معجزه است و این اعجاز همراه با گذشت زمان استمرار دارد اما از بعد چهارم،که برخی آن را مزید بر این سه وجه ذکر کرده اند، به صورت تفصیلی برای اهل زمان نزول معجزه است.[۹۵]
    دکتر عبد القهار العانی در اینکه چرا ابن عاشور مخاطب دو وجه نخست از وجوه اعجاز یعنی بلاغت و فصاحت الفاظ قرآن نیز اسلوب بدیع آن را مختص عرب و دیگر وجوه را متوجه عموم مردم دانسته است، می‌نویسد: چنین تقسیمی وارد نبوده و صحیح نیست زیرا اعجاز قرآن با تمام وجوهش متوجه تمام انسان‌ها است و ویژه عرب نیست.[۹۶]

     

    جمع‌بندی

    ابن عاشور مفسر مالکی مذهب، کتاب تفسیر التحریر و التنویر را در سی مجلد و با مقدمه ای مفصل نگاشته و در آن پیرامون اعجاز قرآن کریم نکاتی را بیان کرده‌است که گاه دیگر مفسران بدان نپرداخته‌اند.
    از شرایط اعجاز، عجز دیگران از همآوردی با آن است. قرآن کریم، همواره مخالفان خود را دعوت به مبارزه کرده است اما تاکنون کسی تاب ایستادن در برابر این تحدی را پیدا نکرده است. ابن عاشور به سیر نزولی آیات تحدی معتقد است. یعنی ابتدا تحدی، به آوردن کتابی همانند قرآن صورت پذیرفته، سپس به ده سوره کاهش یافته و در نهایت از مخالفان خواسته شده است که اگر در حقانیت این کتاب الهی تردید دارید یک سوره همانند آن را بیاورید.
    ابن عاشور معتقد است هدف و حکمت اصلی خداوند از بیان حروف مقطعه در ابتدای برخی از سوره‌ها، اثبات عجز مخالفان از همآوردی با این کتاب است بدین وسیله گویی خداوند می‌فرماید: ای مشرکان و کافران! این کتاب از همان حروفی است که با آن تکلم می‌کنید و در بینتان جاری است پس اگر می‌توانید مثل آن را بیاورید! اما به راستی اگر مراد از این حروف، تحدی است پس مراد از تنوع این حروف چیست؟ اگر پاسخ تفنن و ملال آور نبودن آن باشد پس، تکرار این حروف در آغاز برخی از سور به چه معناست؟!
    کمترین حد تحدی از نگاه ابن عاشورسه آیه است یعنی برابر با کوچکترین سوره قرآن.
    از نظریات خاص ابن عاشور این است که امی بودن پیامبر، نه به عنوان وجه اعجازی بلکه مکملی بر اعجاز قرآن کریم است.
    وجوه اعجاز در تفسیر التحریر و التنویر با تبعیت از آرا متقدمان، اما با رویکرد‌ها و بیانات جدیدی مطرح می‌شود. ایشان چهار وجه اعجاز را برمی‌شمارد.۱- عالی‌ترین سطح بلاغت و نظم الفاظ،۲-نوآوری‌های بلاغی و چینش الفاظ. ابن عاشور از این وجه با عنوان نوآوری‌های قرآن یاد می‌کند.۳- حقایق علمی و اخلاق و حکمت ۴- اعجازغیبی. در فصول آینده به بررسی هر یک از این وجوه پرداخته خواهد شد.

     

    فصل دوم

     

    اعجاز بیانی

    عموم مسلمانان و حتی بیگانگان که منصفانه و بدون غرض‌ورزی به کتاب الهی قرآن، نظر بیندازند برایشان ثابت و مسجل می‌شود که این کتاب، معجزه بزرگ حضرت محمد(|) است. اعجاز بیانی قرآن به حدی برجسته است که برخی را برآن داشته است که اعجاز قرآن تنها در بیان آن است. با این حال بسیاری از دانشمندان وجوه دیگری نیز برای معجزه بودن قرآن برشمرده‌اند اما همگی اتفاق نظر داشته و اذعان می‌دارندکه اعجاز بیانی، بزرگترین، مهم‌ترین و شامل‌ترین این وجوه است زیرا آیه‌ای از قرآن نیست که خالی از این وجه باشد در حالی که دیگر وجوه این‌گونه نیست بلکه درلابه لای آیات پراکنده شده است.[۹۷] رسول اکرم (|) فرموده است : « لا تحصی و لا تبلی غرائبه »[۹۸] یعنی شگفتی‌های قرآن هرگز تمام نمی‌شود و نوآوری‌های آن به کهنگی نمی‌گراید.
    حضرت امیر (×) در سخنان گهر بار خویش می‌فرماید: «قرآن نورى است که چراغهایش خاموش نمى شود، و چراغى که افروختگى اش کاهش برنمى دارد، و دریایى که قعرش درک نمى گردد، و راهى که حرکت در آن گمراهى ندارد، و شعاعى که روشنى آن تاریک نمى شود، و جداکننده حق و باطلى که برهانش خاموشى ندارد، و ساختمانى که پایه هایش ویران نگردد، و دارویى که بیم بیماریهاى آن نمى رود، و بلندمرتبه اى که یارانش را شکست نرسد، و حقّى که مددکارانش دچار شکست نشوند. قرآن معدن ایمان و میانْ سراى آن، چشمه هاى دانش و دریاهاى آن، باغهاى عدل و داد و حوضهاى آن، پایه هاى اسلام و اساس آن، وادیهاى حق و دشت هاى سرسبز آن است، دریایى است که آب برداران آبش را تمام نکنند، و چشمه هایى است که آبکشان آب آنها را به آخر نرسانند، و آبشخورهایى است که واردان از آن کم ننمایند، و منازلى است که مسافران راهش را گم نکنند، و نشانه هایى است که از چشم راهروان پنهان نماند، و تپّه هایى است که روندگان از آنها نگذرند. خداوند آن را سیرابى تشنگى دانایان قرارداد، و نیز بهار قلوب بینایان، و مقصد راه هاى صالحان، و دوایى که پس از آن بیمارى نیست، و نورى که با آن تاریکى نباشد، و ریسمانى که جاى چنگ زدن به آن محکم است، و حصار با بنیانى که آفات را بر اوج آن راه نیست، و براى دوستدارانش عزّت، و براى واردش صلح و ایمنى، و براى اقتداکننده به آن راهنما، و براى آن که آن را مذهب خود قرار دهد عذر و دلیل، و برهان کسى که با آن سخن گوید»[۹۹]

     

    ۲-۱٫ تعریف اعجاز بیانی

    اعجاز بیانی بیشتر به جنبه های لفظی و عبارات به کار رفته و به ظرافت‌ها و نکته‌های بلاغی نظر دارد گرچه در این نکته‌ها و ظرافت‌ها، معنا و محتوا نقش اصلی را ایفا می‌کند.[۱۰۰]
    در باب اهمیت و توجهی که مردم عرب عصر نزول به بلاغت قرآن داشتند می‌توان به یک نمونه اشاره کرد: ذِیل آیه {و أوحینا الی ام موسی ان ارضعیه فإذا خفت علیه فالقیه فی الیم ولا تخافی ولا تحزنی أنا رادُّوه إلیک و جاعلوه من المرسلین} ابن عاشور می‌‌گوید: این آیه از ظریف‌ترین نکات اعجاز بلاغی برخوردار است و از قاضی عیاض در شفاء و قرطبی در تفسیر خویش از اصمعی نقل می‌کند: روزی کنیزکی اعرابی شعری را زمزمه می‌‌کرد:
    استغـفـر الله لأمری کلـه قتلت انساناً بغیر حلّه
    مثل غزلان ناعماً فی دله انتصف اللیله و لم اصله
    (برای تمام کارهای اشتباهم به درگاه خداوند استغفار می‌‌کنم، زیرا من مانند غزالی که در ناز و عشوه‌ی خود آراسته باشد، با ناز خویش، انسانی را بی آنکه حلال باشد به قتل رساندم. خدای من! شب به نیمه رسید و من هنوز به وصال او نرسیده‌ام)
    به او گفتند: «شعرت چه فصیح و بلیغ است!» کنیزک پاسخ داد: «آیا سخنم را فصیح می‌‌شماری در حالی که فصیح، کلام الهی است که فرموده است: { و أوحینا الی أم موسی أن أرضعیه فإذا خفت علیه فألقیه فی الیم ولا تخافی ولا تحزنی إنا رادُّوه إلیک و جاعلوه من المرسلین} زیرا در این یک آیه دو خبر، دو امر، دو نهی و دو بشارت را جمع کرده است. دو خبر: “و أوحینا” و “فإذا خفت علیه”، زیرا خداوند می‌‌دانست که او خواهد ترسید. دو امر: “أرضعیه” و “ألقیه” و دو نهی: “لاتخافی” و “لاتحزنی” و دو بشارت: “أنا رادوه إلیک” و “جاعلوه من المرسلین”.»[۱۰۱]
    ابن عاشور همان‌طور که در مقدمه اشاره می‌کند اعجاز قرآن را شامل ۴ وجه می‌داند در وجه اول و دوم آن می‌نویسد: ۱-درجه عالی بلاغت و بالاترین سطح نظم زبان عربی که مفید کلمات معنی دار با اغراض بلاغی است.
    ۲- نوآوری های بلاغی و فن نظم و چینش آیات در چارچوب زبان عربی، به گونه ای که قبل از قرآن در نزد مردم عرب زبان سابقه ای نداشته است. ابن عاشور این وجه را با عنوان ( مبتکرات القرآن) یاد می‌کند.
    در واقع ابن عاشور در وجه اول، به فصاحت وبلاغت واژگان قرآن، و در وجه دوم به چینش بدیع آن‌ ها نظر دارد اما به نظر می‌رسد می توان هر دو وجه بالا را با یک عنوان”اعجاز بیانی”یاد کرد. زیرا با ظهور قرآن، برخی کلمات از معنای سابق خود، در زبان عربی خارج گشته و به معنای جدید به کار رفت و برخی از عبارات جدید پیدا شد که سابقه نداشت. احمد بن فارس در کتاب”الصاحبی فی فقه اللغه” در باب “الاسباب الاسلامیه” موارد فراوانی از واژه های جدید را ‌‌آورده است. اسلام شرایط را تغییر داد و بسیاری از امور جاری در شیوه ‌های زندگی عرب را باطل شمرد و برخی از الفاظ را از معنای عربی سابق خود بیرون کرد و به آن معنای جدیدی داد مثل واژه های مؤمن، مسلم، کافر، منافق. کلمه مؤمن از امان و ایمان به معنای تصدیق و مؤمن به معنای مصدق بود ولی اکنون دین برای ایمان شرایطی ذکر کرد که با داشتن آن‌ ها می‌توان فرد را مؤمن خواند. اسلام به معنای تسلیم وکفر به معنای پوشاندن بود ولی اکنون به معنای جدید آن به کار می‌رود. کلمه منافق از اسم هایی است که اسلام آن را برای انسان‌های دو رو وضع کرد. در اصل این کلمه از «نافقاء الیربوع» به معنای راه پنهانی ورود به لانه موش صحرایی است. زیرا منافق در دل، چیزی را پنهان، ولی ظاهرا خلاف آن را اظهار می‌دارد. همچنین واژه صیام که به معنای امساک بود ولی دین آن را به معنای خودداری از خوردن و آمیزش، قرار داد. از سویی برخی اسم‌ها هم در صدر اسلام، در زبان عربی یدا شد که سابقه نداشت مانند «مخضرم» که به شاعرانی که هم دوره جاهلیت و هم اسلام را درک کرده بودند شعرای مخضرم می‌گفتند. مانند حسن بن ثابت. برخی کلمات نیز از بین رفت و دیگر کاربردی ندارد مثل «مرباع» به معنای یک چهارم غنیمت که رئیس قبیله برای خود برمی‌داشت. یا واژه «النشیطه» به معنای بخشی از غنایم که قبل از شروع جنگ در مسیر، می گرفتند. یا واژه «الفضول» که اموال کمی بود که باقی می‌ماند و به علت کثرت افراد سپاه قابل تقسیم نبود.[۱۰۲]

     

    ۲-۲٫اعجاز بیانی در الفاظ قرآن

     

    ۲-۲-۱ . نوآوری در استعمال واژگان، اصطلاحات و ترکیب‌ها

    از دیگر شیوه‌های بیان این کتاب آسمانی می‌‌توان به بلیغ بودن تک تک عبارات و واژه‌های نورانی آن اشاره کرد. به گفته ابن عاشور یکی از حکمت‌های نسخ حکم و بقای تلاوت را که در قرآن وجود دارد، به این منظور می‌‌داند که بقای تلاوت به قصد بقای اعجاز بلاغی آیه بوده است.[۱۰۳] ابن عطیه درباره الفاظ و مفردات غنی قرآن کریم گفته است: « اگر از کتاب خداوند متعال یک لفظ برداشته شود سپس در بین تمام کلام عرب جست وجو شود، همتای آن یافت نمی‌گردد. ما به تناسب علم خویش به زبان عربی، زیبایی شگفت انگیز بسیاری از الفاظ را دریافتیم اما نتوانستیم به تمام آن تسلط یابیم.»[۱۰۴]
    یکی از ابتکارت قرآن، وضع الفاظ و اصطلاحاتی است که در زمان نزول، در بین مردم شایع نبوده است. ابن عاشور ذیل آیه {وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُم‏}[۱۰۵] (و خصومتهایى را که در میان شماست، آشتى دهید)، به صراحت اذعان می‌کند استعمال ترکیب ( ذات بین) را در کلام ، مشاهده ننموده و گمان می‌کند آن از ابتکارات قرآنی باشد.[۱۰۶]
    ابن عاشور در بیان نکات بلاغی آیات، تلاش می‌کند آن گونه که خود در مقدمه اشاره کرده بود، نکات ابداعی خویش را ذکر کند. ایشان ذیل آیه {وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِد}[۱۰۷] معبودى جز معبود یگانه نیست. بیان می‌کند: خداوند در این‌جا به جای استعمال حرف «لا» برای نفی، از «ما» و «من» استفاده نموده است. و نفرمود «لا إله إلا إله واحد» بلکه فرمود: {ما من إله إلا إله واحد}. در واقع حرف «من» که بعد از حرف«ما» آمده است به منظور اهتمام بر تأکید نفی موجود در آیه بوده است. و این نکته‌ای بوده‌است که هیچ یک از مفسران متعرض آن نشده بودند.[۱۰۸]
    ابن عاشور ذیل آیه {کُلٌّ فی‏ فَلَکٍ یسْبَحُونَ}[۱۰۹] می‌گوید: فلک، مدار ستاره‌ها را می‌‌گویند. هر جرم آسمانی فضایی دارد که در آن فضا حرکت می‌‌کند و به فضا و مدار دیگر جسم آسمانی تجاوز نمی‌کند. فلک را اهل لغت به معنای مدار نجوم گرفته‌اند و گفته‌اند که این لغت در این معنا از واژگان مستعمل در کلام عرب نبوده است، بلکه این لفظ از اصطلحات قرآنی بوده است که بعدها علمای اسلام از قرآن اخذ کرده‌اند. و آن بهترین تعبیری از دایره‌های فرضی که حرکت ستاره‌ها و به ویژه خورشید و ماه دائر مدار آن‌ هاست می‌‌باشد.[۱۱۰]
    ابن عاشورذیل آیه {و إذا قیل لهم اسجدوا للرحمن قالوا وما الرحمن} وصف خداوند باری تعالی به صفت ” رحمان” نوآوری از جانب خود قرآن برمی‌شمارد که استعمال این اصطلاح، نزد عرب عصر نزول، شایع نبوده است. [۱۱۱]
    صاحب تفسیر التحریر و التنویر، استفاده از ضمیر اشاره “کذلک” را از نوآوری‌های قرآن دانسته و بیان می‌کند این استعمال را، قبل از نزول قرآن در هیچ کجا از اقوال و اشعار عرب زبانان، ندیده است.[۱۱۲]
    در این تفسیر، ذیل آیه {النجم الثاقب} بیان می‌‌کند “ثقب” یعنی سوراخ نمودن چیزی و در اینجا استعاره از نوری است که در تاریکی شب سر می‌‌زند و ستاره به میخ یا چیز نوک تیزی مثل آن تشبیه شده است و آشکار شدن نور آن همچون آشکار شدن درون جسمی است که با میخ سوراخ شده است و می‌‌پندارد چنین ترکیبی از ابتکارات قرآن بوده و قبل از نزول، در کلام عرب، سابقه نداشته است.[۱۱۳]
    ذیل آیه {فإن خفتم فرجالا أو رکبانا} خوف به معنای ترس از دشمن است و قبل از قرآن، به ترس از دشمن، خوف گفته نمی‌شد بلکه یکی از مترادف‌های آن مانند واژه “روع” یا “فزع” استعمال می‌‌شده است .[۱۱۴]
    ابن عاشور ذیل آیه {إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعاسَ أَمَنَه}[۱۱۵] و (یاد آورید) هنگامى را که خواب سبکى که مایه آرامش از سوى خدا بود، شما را فراگرفت. بیان می‌کند این آیات به بدیع‌ترین شکل از یک قصه و موضوع خاص، به واسطه یک حرف(إذ) به قصه و موضوع دیگری منتقل می‌شود و چنین می‌پندارم که آن از نوآوری‌های خود قرآن باشد.[۱۱۶]

    ۲-۲-۲٫ استفاده از الفاظ در معانی جدید

    در قرآن کریم الفاظی نیز وجود دارد که در زمان جاهلیت نیز استعمال می‌شد اما قرآن کریم، با نوآوری خود، همان واژگان را در معنایی جدید به کار برده است.
    در تفسیر التحریر و التنویر ذیل “الحج الاکبر” به یک نمونه از این نوآوری‌ها اشاره شده است. در این عبارت قرآنی، خداوند برای نشان دادن بزرگی اعمال حج به جای اعظم از اکبر استفاده کرده است و از اختلاف مردم در فهم مراد از حج اکبر معلوم می‌‌شود این لفظ قبل از نزول آیه معروف نبوده است. و بدین جهت سلف (گذشتگان) در فهم مراد از آن اختلاف کرده‌اند.[۱۱۷]
    ذیل آیه {صبغه الله و من أحسن من الله صبغه} واژه صبغه، به معنای آبی است که یهود، به منظور توبه از گناهان خویش، در آن غسل می‌‌کردند. نصاری نیز به تطهیر در رود اردن، صبغه می‌گویند و از سنت‌های باقی مانده از دوره حضرت یحیی (×) بوده که در زبان آرامی به آن معموذیه و در عربی معمودیه می‌گویند. ابن عاشور در اطلاق واژه صبغه به آب غسل، دو احتمال را مطرح می‌‌کند؛ بر یک احتمال، از نوآوری‌های قرآن بوده است و به احتمال دیگر، شاید مسیحیان عرب زبان، این واژه را برای نامیدن آن غسل، به کار برده باشند. اما با این وجود اصرار دارد که چنین واژه ای را در گفتار و کلام مردم عصر جاهلیت ندیده است پس از ابتکارات خود قرآن می‌تواند باشد. وجه تسمیه صبغه هم روشن نیست زیرا در لغت، این لفظ، به معنای رنگ است درحالی‌که آب، بی رنگ می‌باشد. اما آنچه آشکار است این است که خداوند در پاسخ به یهود و نصاری در عمل به غسل معمودیه، نیز غلبه محسوسات بر عقائد آنان، بیان فرمود که در اسلام صبغه حقیقی همان اعتقادات راستین و عمل به آن‌ هاست.[۱۱۸]
    ابن عاشور، ذیل آیه ۲۵۴ سوره بقره {والکافرون هم الظالمون} و آیات فراوان دیگر[۱۱۹] که در آن‌ ها لفظ”کافر” یا “کافران” آمده است، مقصود از کافران را، مشرکان می‌داند و آن را از بدیعیات بلاغت قرآن برمی‌شمارد.[۱۲۰] زیرا در اصطلاح قرآن، ظلم بر بت پرستی و ظالم بر بت پرست اطلاق می‌‌شود.[۱۲۱] همان‌گونه که خداوند در آیه ای دیگر شرک را ظلم بزرگی می‌‌داند. {إن الشرک لظلم عظیم}[۱۲۲] مراد از سفهاء نیز در اصطلاح قرآنی مشرکان هستند. به این دلیل که “سفها” با واژه “الناس” همراه شده است و منظور از “الناس” در قرآن غالبا مشرکان هستند.[۱۲۳] ذیل آیه ۲۰ سوره فتح نیز، مراد از الناس در اصطلاح قرآنی، غالباً اهل مکه است.[۱۲۴]
    “زنا” یک اصطلاح قرآنی است[۱۲۵] نیز در اصطلاح قرآن، “الساعه ” به روز قیامت گفته می‌شود.[۱۲۶]
    ابن عاشور، ذیل آیه {والله واسع علیم} بیان می‌کند واسع از صفات خداوند و از اسمای حسنای اوست و در معنای مجازی خویش استعمال شده است. خداوند “واسع الرحمه” است، “واسع العلم” است، “واسع العطاء” است، یعنی هیچ حدی صفات او را محدود نمی‌کند. این مفسر، می‌پندارد که وصف خداوند به صفت “واسع” از ابتکارات خود قرآن باشد.[۱۲۷]

     

    ۲-۲-‌۳٫ ترجیح یک واژه نسبت به الفاظ متقارب المعنی

    در این بخش از اعجاز بیانی نیز ابن عاشور نمونه هایی از آیات را ذکر و علت ترجیح آن نسبت به مرادف‌هایش را توضیح می‌دهد. هرچند که برخی چنین معتقدند که در کتاب خدا، ترادف معنایی ندارد. دکتر فضل حسن عباس می گوید: «ما به این قول اطمینان داشته وبسیاری از علمای پیشین نیز اعتراف دارند که در کتاب خداوند متعال، کلمات مترادف وجود ندارد بلکه مردم گمان می‌کنند مترادف هستند، زیرا اگر محققانه و عالمانه در این واژگان تأمل شود روشن می‌شود که برای هر یک معنای دقیقی است.»[۱۲۸]
    ابن عاشور، ذیل آیه {ثمُ‏َّ ارْجِعِ الْبَصَرَ کَرَّتَین} کرتین را مثنای واژه کره و به معنای تکرار، ذکر کرده و می‌گوید کرتین، غالباً بر معنای اثنین (دو) اطلاق نمی‌شود و انتخاب این واژه در جایی که مراد از آوردن آن صرف تکرار است و در دو بار خلاصه نمی‌شود، بهتر و مناسب‌تر است. در واقع معنای آیه این است که چندین بار در آفرینش الهی چشم گردان. از آن جهت است که خداوند متعال، این واژه را به مترادف‌های آن، نظیر مرتین یا تارتین، ترجیح داده است اما با این حال، هرگاه در آیات دیگر، بیان زوج بودن یا دو بار تکرار یک شیء را اراده کند، از تثنیه مره استفاده می‌‌نماید. مانند آیه {الطلاق مرتان}[۱۲۹] و این از ویژگی‌های اعجاز بیانی قرآن کریم می‌‌باشد.[۱۳۰]
    از دیگر نوآوری‌های بلاغی قرآن، ذکر فعل “أنزل” در آیه {و أنزل التوراه والانجیل} می‌‌باشد. علت اینکه به جای واژه “أنزل” مترادف آن یعنی واژه “أتی” را ذکر نکرد، این بود که برخلاف صیغه أتی، أنزل هم معنا با وحی بوده و تنها از سوی خداوند صورت می‌گیرد.

     

    ۲-۲-۴٫ احیای واژگان کم کاربرد

    ذیل آیه {فألهمها فجورها و تقواها} حضور علم در جان موجود، بدون هیچ تعلیم یا تجربه و تفکر قبلی را الهام می‌گویند. ترجیح این واژه در این آیه، اگر نگوییم از نوآوری‌های قرآن است قطعاً از واژگانی است که قرآن کریم در احیای آن نقش اساسی ایفا کرده است. زیرا اسمی است که با ظرافت‌های معنایی خود، بر مفاهیم بلند و ارزشمندی دلالت دارد ولی این لفظ یا امثال آن، نزد عامه عرب، در قبل از اسلام، از رونق کمی برخوردار بوده و استعمال آن شایع نبوده است.[۱۳۱]

     

    ۲-۳٫اعجاز بیانی در اسلوب قرآن

    از ویژگی‌های دیگر قرآن که مایه شگفتی عرب گردید، دقت در به کار بردن نکات بدیعی و ظرافت‌های سخن‌وری است. در قرآن انواع استعاره و تشبیه و کنایه و مجاز و نکته‌های بدیع به حد وفور به کار رفته است و با وجود آنکه در تمام موارد، چارچوب شیوه‌های متعارف عرب رعایت شده است ولی مورد کاربرد، با چنان ظرافت و دقت انجام شده که موجب تحیر ارباب سخن و نکته سنجان عرب گردیده است.[۱۳۲]

     

    ۲-۳-۱٫ ایجاز

    شیوه قرآن این گونه است که به منظور بیان معانی بلند خود، از موجزترین تعابیر و الفاظ استفاده می‌‌کند، به نحوی که گاه می‌‌شود از یک لفظ یا تعبیر، معانی و مقصودهای زیادی برداشت کرد و این رمز پویایی این کتاب مقدس تاکنون می‌‌باشد. نزول قرآن به این وجوه فصیح نوعی از اعجاز است تا ترکیب‌های آن بر معانی مختلف که بر مقصود واحدی نازل شده‌اند دلالت کند. ابن عاشور نیز در اعجاز بلاغی به ایجاز بدیع آیات، فراوان پرداخته است.
    در آیه ۱۴ آل عمران، {زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ} آنچه برای مردم زینت داده شده شهوت است نه حب هواهای نفسانی، و اگر شهوت برای مردم زینت داده شد، مردم آن را دوست می‌دارند. در این آیه ایجازی به کار رفته است که تقدیر آن این است که اگر شهوات بر مردم زینت داده شود پس آن را دوست داشته و به سمت آن تمایل خواهند یافت. اما مفسران از نظم آیه به این شکل که توضیح داده شد سکوت کرده و اشاره‌ای بدان نکرده‌اند.[۱۳۳]
    ابن عاشور، همچنین، به تناسب آیه {إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْاسْلَامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیا بَینَهُمْ وَ مَن یکْفُرْ بَِایاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الحِْسَابِ}[۱۳۴] و ارتباط آن با مجادله نصاری می‌‌پردازد و بیان می‌‌کند این آیه از نظم عجیبی برخوردار است که مشتمل بر چند معناست. از جمله معانی‌ای که از آن برداشت می‌‌شود، این است که باید از ایجاد اختلاف در دین بر حذر کرد و دوم اینکه اختلاف اهل کتاب بعد از حصول علم به کتاب آسمانی‌شان بوده. این یعنی آن‌ ها علم داشتند اما به بدفهمی در دین دچار شدند و به سبب اینکه آیه مشتمل بر تمام معانی باشد، متعلق اختلاف در آیه ذکر نشده است.[۱۳۵]
    در آیه ۲۸۲ سوره بقره واژه “یضَارَّ” هم برای صیغه معلوم و هم بر صیغه مجهول، هر دو استفاده می‌‌شود. در اینجا ضرر، هم نباید متوجه کاتب و هم متوجه شهید (گواه) باشد. همچنین می‌‌توان این برداشت را از آیه کرد که این ضرر نباید متوجه کسانی باشند که دو طرف معامله هستند. بدین ترتیب هر دو معنا از عبارت یضار مفهوم می‌‌شود. و شاید انتخاب این واژه از سوی پروردگار به این جهت بوده که هر دو معنا را که باهم تنافی ندارد برساند. این از وجوه اعجاز است.[۱۳۶]
    {وَ الَّیلِ إِذَا عَسْعَسَ}[۱۳۷] این واژه از جمله کلماتی است که شامل دو بار معنایی متضاد از هم است، زیرا در عربی هم به معنای روی آوردن و هم به معنای پشت کردن استعمال می‌‌شود. پی در پی آمدن شب و روز و رو کردن و پشت کردن آن‌ ها که در نتیجه آن تاریکی در پی روشن و روشنی به دنبال تاریکی می‌‌آید، خود از مظاهر قدرت خداوند است. خداوند متعال از این رو این واژه را برگزیده است تا حامل هر دو بار معنایی بوده و شایستگی قسم یاد کردن خداوند را داشته باشد و این ایجازی است که در آیه به کار رفته‌است.[۱۳۸]
    در آیه ۴۹ و ۵۰ سوره طه: {قَالَ فَمَن رَّبُّکُمَا یامُوسىَ‏، قَالَ رَبُّنَا الَّذِى أَعْطَى‏ کلُ‏َّ شىَ‏ْءٍ خَلْقَهُ ثمُ‏َّ هَدَى} این حکایت پاسخی است که خداوند موسی و هارون را دستور داده، آن را به فرعون ابلاغ کنند. در این آیه جملاتی به قصد ایجاز حذف شده است که از سیاق آیات می‌‌توان به آن‌ ها پی برد. تقدیر آن این است که: «فأتیاه فقالا ما أمرا به» پس نزد فرعون آمدند و به او آنچه فرمان داده شده بودند گفتند.[۱۳۹]
    در آیه ۷ و ۸ سوره‌ی کهف اسلوب ایجاز به گونه‌ای اعجاز آفرین به کار رفته است. این آیه معانی فراوانی را که شامل اغراض و هدف‌های مختلفی است در بر می‌‌گیرد؛ خبر دادن از زینت بودن مخلوقات روی زمین، امتنانی است بر مردم و یادآوری آفریده‌های الهی است که در این دنیا آن‌ ها را به زیباترین شکل به وجود آورده است. به گونه‌ای که جان از رؤیت آن‌ ها به وجد می‌‌آید. این زینت‌ها در سرتاسر پهنه‌ی گیتی منتشر شده و باعث زیبایی و شکوفایی آن می‌‌شوند و مستمر و همیشگی است و اگر قسمتی از آن نابود شود، بخش دیگر از نو به وجود می‌‌آید. از لوازم این زینت این است که عقل‌ها را به دقت و امعان نظر در آفریننده‌ی آن‌ ها وادار می‌‌سازد که از لوازم آن این است که امیال و شهوت انسان را بر آن دارد تا از این نعمت‌ها استفاده کرده و آن‌ ها را برای خود برگزیند و برخی بر برخی دیگر تغالب جسته و دشمنی ورزند. بدین گونه به شرایع نیاز پیدا می‌‌کنند تا احوال معاملات آن‌ ها را برایشان معین سازد و بدین خاطر خداوند بعد از {إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلىَ الْأَرْضِ زِینَهً} فرموده‌ است: {لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُُّمْ أَحْسَنُ عَمَلًا} و مجموع مردم در انجام عمل نیک متفاوت عمل می‌‌کنند.[۱۴۰]
    خفاف و ثقال دو استعاره قرآنی است که به منظور بیان نحوه جنگیدن و مجهز نمودن سپاهیان به کار رفته است. خفاف می‌‌تواند استعاره از؛۱- سرعت و شتاب در جنگ باشد و کسی که چنین ویژگی ای را داشته باشد به دلیل شجاعت وی، او را می‌‌ستایند و ثقال هم استعاره از ثبات قدم داشتن در جنگ با دشمن است. ۲- یا اینکه جفاف استعاره از قلت عدد سربازان و ثقال استعاره از کثرت تعداد سپاهیان است. ۳- یا اینکه خفاف به معنای تکرار پی‌درپی هجوم به دشمن و ثقال استعاره از ثابت قدم ماند و مقاومت در این هجوم است. ۴- یا اینکه خفاف استعاره از سواره جنگیدن و ثقال، پیاده نبرد کردن است، زیرا سوارکار طبیعتاً بسیار سریع‌تر حرکت و مبارزه می‌‌کند. ۵- یا اینکه خفاف به کمی سلاح و تجهیزات و ثقال از ضد آن استعاره آمده است. ۶- یا اینکه خفاف، کمی اهل و عیال و ثقال، ضد آن است. آنچه جالب توجه است این است که تمام این معانی از آیه استفاده می‌‌شود و مناسب با سیاق آیه است. واضح و مبرهن است که الفاظ و عبارات عمیق قرآن در چه حد موجز به کار رفته است و معانی عظیمی در عبارتی کوتاه می‌‌توان از آن برداشت کرد.[۱۴۱]
    از ایجازهای بدیع دیگری که در آیات قرآن به آن اشاره شده است به کار بردن حرف “فی” در آیه { و َفیکُمْ سَمَّاعُونَ}[۱۴۲] می‌‌باشد. قرآن در این آیه بیان نمی‌کند «منکم سماعون» یا «منهم سماعون» تا بدین وسیله فتنه انگیزی را منحصر در یک گروه خاص نداشته باشد. زیرا “سمّاعون”، هم در بین مؤمنان وجود داشته و بیشتر منافقان را شامل می‌‌شد. حرف “فی” برای ادای حق ایجاز بدیع در اینجا به کار رفته است.[۱۴۳]
    در آیه ۶۴ توبه خداوند منافقان را تهدید به آوردن سوره‌ای می‌‌کند که اگر نازل شود، ضمائر منافقان را آشکارا به مردم بیان خواهد کرد. اما به جای اینکه بفرماید: “مخرج سوره” می‌فرماید «مُخْرِجٌ ما» یعنی از بیان لفظ شوره عدول به موصول “ما” می‌‌کند. زیرا آنچه مهم‌تر است اظهار ضمائر و سرائر منافقین است نه نزول سوره.[۱۴۴]

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:19:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی اتهام خشونت طلبی به اسلام و قرآن- قسمت ۴ ...

    در دین مبین اسلام نیز که دین رحمت و پیام آور صلح و صفاست خداوند برای افرادی که از انسانیت خود شرم نمی کنند و به هر جنایتی از قبیل قتل ، زنا، لواط ، سرقت ، ظلم ، بی عدالتی و … دست می زنند مجازاتهایی جعل کرده و برای تحقق صلح ، عدالت و امنیت درجامعه و از بین بردن ریشه های ظلم ، تبعیض و بی عدالتی تلاش کرده و می کند.
    اسلام به عنوان آیینی که برای سعادت و بهروزی بشر برنامه و سیاست مدونی را عرضه کرده در جهت ایجاد یک جامعه ایده آل ، راهکارهای مناسبی ارائه کرده است تا حکومت مبتنی بر تعالیم اسلامی بتواند به تکلیف خویش در ایجاد صلح ،عدالت و امنیت ، برای همه شهروندان عمل کرده و با مجازات اخلال کنندگان در امنیت عمومی ، بستر رشد و تعالی انسان را که در جامعه امن امکان پذیر است ، فراهم کند. به این ترتیب در اسلام، سیاست کیفری سخت گیرانه ای نسبت به اخلال کنندگان در امنیت عمومی شهروندان جامعه اسلامی ترسیم شده است.

    پایان نامه

    اما امروزه بدلیل برخی غرض ورزی ها ودشمنی ها وکینه ها توسط رسانه های غربی که مورد حمایت گروه های ضداسلامی می باشند اتهامات و شبهاتی بر تمامیت دین و مکتب اسلام و احکام اسلامی وارده شده است.
    تمام این رسانه ها سعی دارند بشریت را با بهره گرفتن از ابزار تاثیر گزار رسانه ای نظیر اینترنت، ماهواره، رادیو و مجلات خبری، روح و عقل انسانها را با دروغ و مطالب کذب، الوده کنند و انها را ازمسیر الهی که خداوند وانبیاء و اولیا ء صدیق واندیشمندان خرداندیش برای بشریت بوجود اوردند منحرف کنند .
    این افراد با وسایل ارتباط جمعی در کوششی هماهنگ، دائما اسلام را با عبارات منفی و پیوسته با عناصر نامطلوب نمایش می دهند و توانسته اند نگاه بقیه و به خصوص جوامع غربی وحتی جوامع شرقی را نسبت به اسلام و قرآن در جهت منفی تغییر دهند. و با عناوین مختلف سعی می کنند با ساختن شبهات غیر منطقی ، علیه فلسفه و مبانی اسلام واحکام اسلامی ویا استفاده کردن از روایت جعلی وضعیف تاریخی، ذهن جوانان مسلمان بخصوص کشور جمهوری اسلامی ایران را نسبت به اسلام و احکام آن منفی سازند . البته بیشترین ادعاهای انها در مورد اسلام، خشن بودن وضد انسانی بودن احکام وقوانین اسلامی است .
    این اسلام ستیزان و معاندان تصویری از اسلام ارائه می دهند که دارای این مولفه هاست:
    ۱ – اسلام دینی کهنه و وحشی است و از سایر ادیان الهی مجزا می باشد.
    ۲ – اسلام با عنوان جهاد ، با زور و شمشیر در جهان گسترش پیدا کرده است.
    ۳ – احکام اجتماعی و جزایی که در اسلام وجود دارد خشونت آمیز است و عامل ترویج خشونت طلبی می باشد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۴ – مسلمانان با اقلیت های غیر حاکم در جامعه اسلامی برخورد مناسب نداشته و نسبت به انها قوانین و احکام خشونت آمیزی اجرا می نمایند.
    ۵ – پیامبر مسلمانان خود خشونت طلب بوده و دستور قتل بزرگان و قبیله های یهودی را صادر کرده در نتیجه او یک تروریست بوده است.
    ۶ – مسلمانان امروزه در دنیای کنونی همگی تروریست می باشند و در جای جای دنیا مردم بی گناه را قتل و عام می نمایند.
    در پی این شبهه افکنی ها درباره اسلام و قرآن، بعضی جوانان نا اگاه بمحض دیدن آن شبهات به دلیل ساده باور بودن و عدم اطلاعات کافی انها را باور می کنند و بعضا درصدد برمی ایند آن شبهات را به هرشکلی مطرح نمایند. اما این معاندان باید بدانند که دین اسلام، دین برهان است که می توان براساس دلایل محکم و منطقی و دیدگاه خرداندیشانه به شبهاتی که اسلام ستیزان وسکولارها وروشنفکران غرب زده مطرح می کنند پاسخ داد.
    ما نیز در این نوشتار در حد توان تلاش نموده ایم پاسخ پرسش‌های فوق را تحت عنوان «بررسی اتهام خشونت طلبی به اسلام و قرآن» تبیین نماییم .
    در فصل های این پژوهش کوشیده ایم با شیوه ای استدلال گونه و منطقی به بررسی موضوع پرداخته و در آن از اندیشه ها و دیدگاه های گوناگون مذاهب اسلامی استفاده و در این راه از کتاب خدا و سنت پیامبر او (ص) ره بجوییم و الهام بگیریم .
    فصل اول

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

    کلیات

    بخش اول : کلیات تحقیق
    بخش دوم : مفهوم شناسی

     

    بخش اول : کلیات تحقیق

     

    اهمیت و ضرورت تحقیق

    در چندین دهه گذشته به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی و گسترش روز افزون اسلام در اقصی نقاط جهان و اسلام آوردن خیل کثیری از مردم به این دین الهی و آسمانی ، دشمنان و اسلام ستیزان که تاب تحمل پیشرفت و گسترش اسلام و قرآن را نداشته و نمی توانستند ببینند که در جای جای این کره خاکی مردم دسته دسته و گروه گروه به این آیین الهی رو می اورند ، جهت جلوگیری از این کار به روش های مختلف و بیشتر از طریق رسانه های مجازی به توطئه ها و نیرنگ هایی دست زدند. از جمله این حیله ها مطرح کردن شبهات و پرسش هایی در رابطه با برخی از قوانین کیفری و جزایی و جهاد در دین اسلام و قرآن و سیره و رفتار پیامبر اکرم (ص) است که با بیان نمودن این شبهات و اتهام خشونت آمیز بودن این قوانین در اسلام و قرآن نه تنها ذهن جوانان بی خرد و ناآگاه را نسبت به اسلام و قرآن مخدوش نمودند بلکه بواسطه بیان این شبهات و اتهامات ، عقل و خرد برخی از روشنفکران نیز از کف نموده و به اسلام ستیزان لبیک گفته اند.
    در پی شبه افکنی ها و نقد و انتقاد اسلام ستیزان و تأثیر آن بر اذهان عمومی مردم به خصوص جوانان ناآگاه ، لیکن اهمیت و ضرورت این موضوع آشکار می گردد که با استنباط و استخراج فلسفه مجازاتها و قوانین کیفری و جزایی و جهاد و … از طریق منابع اسلامی ، بتوانیم پاسخی منطقی در حل این شبهات مطرح و در بر طرف کردن اتهامات وارده به اسلام و قرآن تلاش نماییم و با تبیین دیدگاه حقیقی اسلام پیرامون خشونت ، جهت آگاهی جوانان عزیز قدمی هر چند ناچیز در این راستا برداریم.

     

    بیان مسأله

    اساس و پایه همه شریعتهای الهی، بر دوستی و مهربانی ، رحمت و مدارا استوار شده است . پیامبران الهی ، همیشه و همه گاه بر آن بوده اند که رحمت و مهربانی و مهرورزی را در میان مردم بگسترانند و صلح و صفا و صمیمیت و آرامش را در جامعه های انسانی پایدار سازند .
    در آموزهای اسلام مسلمانان از خشونت مطلقاً و بویژه در روابط اجتماعی به هر شکلی منع و به رحمت ، عفو و گذشت و مدارا دعوت شده اند .
    افزون بر همه اینها، از منظر اسلام و قرآن، هستی بر محور رحمت و بخشایش و مهربانی استوار است و خداوند ، رحمان و رحیم است و رحمت او بر دیگر صفاتش پیشی دارد. آموزه های دین نیز ، مظهر رحمت الهی اند و صددرصد انسانی و به سود انسان و همه موجودات و مایه سعادت و آرامش و نیک بختی آنان می باشد . با این همه ، نظام سلطه جهانی وبویژه جهان غرب و ایادی آنان در داخل و خارج، با همه توان تلاش کرده و سعی دارند از اسلام چهره ای خشن و ستیزه جو ترسیم کنند . چهره ای که در آن، انسان دوستی ، مدارا، صلح و صفا جایی ندارد . امروزه دشمنان دین اسلام در رسانه های جمعی و گروهی به ویژه در دنیای مجازی روی این مقوله متمرکز شده و احکام اسلامی را خشن و مسلمانان را خشونت طلب معرفی میکنند. گسترش سریع اسلام در جهان و گرایش ملت ها به این دین از یک سو و سیاست های استکبار جهانی علیه اسلام و مسلمانان ، عدم معرفی ابعاد و جامعیت اسلام از جانب اسلام شناسان ، چالش ها و نزاع های سیاسی، عقیدتی و اجتماعی و عملکرد برخی از مسلمانان تندرو از سوی دیگر باعث شده که دین ستیزان ، اسلام را دین خشونت و قرآن را مشتمل بر آموزه های خشونت پروری و مسلمانان را خشونت گرا معرفی کرده و به القای ده ها شبهه در این زمینه بپردازند. خشونت انگاران آیین مقدس اسلام با تقریرات مختلف به اثبات مدعای خود دست می زنند . برخی گوهر دین را بستر خشونت توصیف می کنند، گروهی احکام اجتماعی و جزایی اسلام را خاستگاه رشد و نمو خشونت تلقی می نمایند ، گروهی دیگر سیره و رفتار پیامبر اکرم (ص) با یهودیان مدینه و کشورگشایی و فتوحات اسلامی را دست آویز قرار داده و اسلام را متهم به خشونت کرده اند . و برخی هم وجود قوانین خاص علیه اقلیت ها و شاخه های غیر حاکم درون خود اسلام را از مصادیق خشونت طلبی و خشونت پروری اسلام می دانند .
    اینان با مشاهده بخشی از احکام جزایی، اجتماعی و قوانین کیفری اسلام همانند جهاد ، قصاص، حدّ، جزیّه و … از آنجا که به فلسفه و حکمت آن پی نبرده اند ، در صدد حمله به این احکام برآمده و معتقدند اینگونه احکام دارای خشونت بوده و با حقوق مسلّم بشر سازگاری ندارد .
    در این پژوهش این سوال مهم مطرح است: دینی همچون دین اسلام که خود را کامل و پایان بخش ادیان الهی می داند و در برخی از آیات کتاب آسمانی خود- قرآن- پیامبرش را پیامبر رحمت برای همه جهانیان معرفی و مسلمانان را به رحمت، عفو و گذشت و مدارا دعوت می نماید ، آیا می تواند دینی خشونت طلب و خشونت پرور باشد و خشونت را به پیروان خود به عنوان روش معرفی کند ؟
    پژوهش گر در این نوشتار ضمن بیان ماهیت و ابعاد خشونت از منظر اسلام و قرآن سعی بر آن دارد که شبهات و اتهامات بی پایه و اساسی که دین ستیزان می کوشند تا براندام لطیف اسلام و قرآن بپوشند را مورد بررسی و نقد قرار دهند تا دشمنان و دین ستیزان و همه معاندان بدانند که این جامه ی ناساز و ناپاک بر قامت سرفراز آیین محمدی راست نیاید.

     

    سؤال های تحقیق

    سؤال اصلی تحقیق:
    اتهامات مطروحه خشونت طلبی به اسلام و قرآن از طرف معاندان بویژه نظام سلطه و جهان غرب و ایادی آنان کدامند و پاسخ از آنها چیست ؟
    سؤال های فرعی تحقیق:
    ۱- جایگاه و اقسام خشونت از منظر قرآن کدام است ؟
    ۲- علل و موجبات خشونت از منظر قرآن کدامند ؟
    ۳ – احکام اجتماعی و جزایی اسلام مانند قوانین مربوط به زنان، امر به معروف و نهی از منکر ، حد ، قصاص و … چگونه می توانند از مصادیق خشونت طلبی اسلام و قرآن به شمار آید؟ پاسخ از آنها چیست؟
    ۴ – چگونه جهاد در فرهنگ اسلام و قرآن و وجود مقررات خاص نسبت به اقلیت ها در جوامع اسلامی می تواند نماد خشونت طلبی باشد وچه نقدی برآن وارد است ؟پاسخ از آنها چیست؟
    ۵ – بر چه مبنا و اساسی سیره و رفتار پیامبر با دشمنان و دستور قتل برخی از یهودیان و همچنین عملکرد برخی از مسلمانان تندرو مانند وهابی ها، طالبان و … را می توان از مصادیق خشونت طلبی اسلام و قرآن بیان کرد؟ ادلّه ردّ این توهمات کدام است ؟

     

    فرضه های تحقیق

     

    ۱ – حفظ مصالح اسلام و نظام اسلامی و احکام ضروری دین، حد و مرز مدارا و خشونت در اسلام است.

    ۲ – جعل احکام اجتماعی و جزایی و کیفری با هدف جلوگیری از ناهنجاری ها و حاکمیت عدالت و تأمین مصالح فردی و عمومی به وجود آمده است.
    ۳ – احکام دفاعی اسلام رهیافت عقل و شرع است و آنچه که در اسلام مشروعیت دارد جهت دفاع از جان ، مال و تجاوز بیگانگان تشریع شده است.
    ۴ – پیمان شکنی یهودیان و مبارزه آنان علیه اسلام مهمترین عامل برخورد پیامبر (ص) با یهودیان می باشد.

     

    اهداف تحقیق

    تحقیق حاضر به لحاظ اهمیت موضوع محل بحث ، دستیابی به هدفهای ارزشمندی را مورد نظر دارد که هر یک به تنهایی درخور توجه و دقت فراوان است.
    برخی از هدفهای کلی این تلاش علمی به شرح ذیل است:
    ۱ – رسیدن به پاسخ های منطقی نسبت به شبهات و اتهامات مطرح شده درباره خشونت آمیز بودن قوانین و دستورات اسلام و قرآن
    ۲ – اثبات فلسفه وجود احکام اجتماعی و جزایی و برنامه هایی از قبیل جهاد ، جزیه و … در اسلام
    ۳ – بررسی ، جمع بندی و نقد تلاشهای شبهه افکنان در زمینه مورد بحث و ارائه پاسخ های مستند با ایات قرآن ، روایات اهل بیت (ع) و اندیشه های بزرگان دینی .
    ۴ – هموار ساختن مسیر آگاهی جوانان مسلمانان نسبت به احکام و قوانین و دستورات اسلام و قرآن

     

    پیشینیه تحقیق

    شبهات مربوط به خشونت آمیز بودن اسلام و قرآن ، مربوط به سالهای اخیر می باشد به همین خاطر این موضوع پیشینیه طولانی نخواهد داشت. در سال های اخیر به خصوص در دهه هشتاد و نود شمسی که دشمنان اسلام این شبهات را مطرح نمودند برخی از محققان و دوستداران اسلام و قرآن در این زمینه تحقیقات و تألیفاتی را از خود به جای گذاشته اند. از جمله می توان به کتاب « اسلام و خشونت » حسن تربتی نژاد اشاره کرد که ضمن بیان مفهوم خشونت، به برخی از شبهات مطرح شده با بهره گرفتن از ایات و روایات به طور خیلی خلاصه پاسخ داده اند. از جمله کتابهای دیگری که در این زمینه تألیف یافته کتاب « تحلیل مسأله خشونت از دیدگاه اسلام » نوشته هادی قطبی است که در آن ضمن اشاره به کلیاتی پیرامون بحث خشونت ، به مسأله جهاد از دیدگاه شهید مطهری پرداخته شده است. همچنین در این زمینه می توان به کتاب « اسلام و خشونت با نگاهی به پدیده تکفیر » نوشته حسین احمد الخشن اشاره نمود . وی در این کتاب ضمن بیان خاستگاه و ویژگی های تکفیری ها به مسأله خشونت تکفیری ها اشاره مختصری نموده است.
    در این زمینه پایان نامه هایی نیز از جانب برخی از دانشجویان صورت پذیرفته است. . به عنوان نمونه می توان به پایان نامه « خشونت از دیدگاه قرآن و حدیث » نوشته یحیی سالاری ، « خشونت و مدارا در اسلام » نوشته مریم عابدی ، « مدارا و خشونت در قرآن و اناجیل » نوشته پروین رضا پور اشاره کرد که بیشتر این پایان نامه ها به جایگاه خشونت و مدارا در اسلام و قرآن پرداخته و آنرا با ادیان دیگر مقایسه نموده اند و بحثی از شبهات مطرح شده از جانب معاندان در آنها دیده نمی شود.
    همچنین در سال های اخیر مقالات فراوانی در رابطه با قوانین کیفری اسلام و خشونت نوشته شده که به صورت جسته و گریخته به برخی از این احکام کیفری اشاره شده است. از جمله این مقالات می توان به موارد ذیل اشاره نمود: «ماهیت و ابعاد خشونت در چشم انداز قرآن » نوشته سید حسن هاشمی ، «خشونت ، احکام اسلامی و کنوانسیون های بین المللی » نوشته مسعود راعی ، «معنا شناسی خشونت » نوشته محمد رضا هزاوه ای ، « عقلانیت احکام جزایی اسلام از نگاه شهید مطهری » نوشته محمد صادق مزینانی ، «کرامت انسانی و خشونت در اسلام » نوشته علی اکبر علیخانی ، « خشونت علیه زنان از منظر تفاسیر قرآنی» نوشته ریحانه سادات رئیس الساداتی .
    مطالبی نیز در پاسخ به این شبهات در سایتها بیان شده است که فقط اشاره به برخی از اتهامات مطرح شده دارد. باید اذعان کرد در این زمینه کتاب و پایان نامه و مقاله ای که در برگیرنده تمام شبهات و اتهامات وارده به دین اسلام و قرآن در باب خشونت آمیز بودن آن مطرح شده وجود ندارد و اگر مطلبی ارائه شده به صورت پراکنده به برخی از این مسائل اشاره شده است.

     

    روش تحقیق

    شیوه کار در این تحقیق به طور عمده روش توصیفی تحلیلی و از نوع کتابخانه ای است و از پایان نامه های مشابه ، مجلات و مقاله های مرتبط ، پایگاه های اینترنتی و سایت های مختلف ، نرم افزارهای قرآنی و دیدگاه صاحب نظران صورت پذیرفته است.

     

    سازماندهی تحقیق

    از آنجا که شبهات و اتهامات مطرح شده از جانب دشمنان و اسلام ستیزان در باب خشونت آمیز بودن اسلام و قرآن در موارد مختلفی ارائه شده است سعی نموده ایم در این تحقیق ضمن بحثی پیرامون معنای خشونت و اقسام و جایگاه آن در قرآن ، شبهات مطرح شده را به صورت فصل های جداگانه ای بیان نموده و پاسخ آنرا با بهره گرفتن از آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) و دیدگاه بزرگان دینی ارائه نمائیم. به طور کلی سازماندهی پایان نامه در پنج فصل به شرح ذیل می باشد:
    فصل اول : کلیات تحقیق و مفهوم شناسی
    فصل دوم : جایگاه و اقسام و موجبات خشونت از دیدگاه قرآن
    فصل سوم : اتهام به خشونت طلبی با تمسک به احکام اجتماعی و جزایی در اسلام و قرآن و نقد آن
    فصل چهارم : اتهام به خشونت طلبی با تمسک به جهاد و وجود مقررات خاص نسبت به اقلیت ها و نقد آن
    فصل پنجم : اتهام به خشونت طلبی با تمسک به سیره و رفتار پیامبر و عملکرد بعضی از مسلمانان و نقد آن

     

     

     

    بخش دوم : مفهوم شناسی

    در هر بحثی، ضرورت پرداختن به مفاهیم مورد اختلاف کاملاً روشن است. شفّاف سازی مفاهیم به کار رفته از یک سو، موجب کاهش بسیاری از اختلافات در این رابطه خواهد شد و از سوی دیگر، زمینه ای برای ارائه پاسخ روشن به سؤالات مزبور را فراهم خواهد کرد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:19:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه‌ی بین سبک‌های هویّت و تاب‌آوری با شادمانی در دانش‌آموزان استان گلستان- قسمت ۸ ...

    کرتینز (۱۹۸۹، به نقل از شوارتز، ۲۰۰۱) مدل خویش را در زمینه‌ی هویّت، «هم ساختن‌گرایی» می‌نامد. زیرا در این مدل، تحوّل، فرایندی میان فرد، جامعه و محیط فرهنگی است. جامعه برای افراد فرصت‌هایی را جهت رشد شناختی و شایستگی روانی ـ اجتماعی فراهم می‌کند. از سوی دیگر افراد نیز در برابر ارتقا و تحوّل جامعه مسئول می‌شوند (شوارتز، ۲۰۰۱).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    با توجّه به دیدگاه هم‌ساختن‌گرایی افراد فعّالانه از میان شکل‌های مختلف هویّت یکی را برمی‌گزینند و در برابر انتخاب خویشتن و نتایج آن مسئولیّت دارند. بنابراین افراد ایجادکننده‌ی تحوّل خویش هستند. انتخاب گزینه‌های زندگی، کشف راه‌های آسان و اثربخشی، نیاز به استفاده از مهارت‌های حلّ مسأله دارد. مهارت‌های حلّ مسأله از دیدگاه کرتینز شامل خلّاقیت، به تعلیق درآوردن قضاوت و ارزیابی انتقادی است. بنابراین کرتینز بر توانایی افراد در ساخت و شکل‌دهی هویّت اشاره دارد. به این ترتیب او مانند اریکسون هویّت را ناشی از هر دو عامل خود و جامعه می‌داند و بین ساختار شخصیّت فرد و سازمان‌های اجتماعی ارتباط متقابل قائل است به طوری‌که هر کدام می‌تواند موجب رشد دیگری شود (شوارتز، کرتینز و مونتگومری[۷۵]، ۲۰۰۵).
    قابل توجّه است که اریکسون (۱۹۶۸) ایجاد سازمان‌های اجتماعی از قبیل سازمان‌های سیاسی و مذهبی را که در آن‌ ها نوجوان بتواند احساسات ایدئولوژیکی خود را سازمان دهد، بر عهده‌ی جامعه می‌داند. کرتینز (۱۹۸۹، به نقل از شوارتز، ۲۰۰۱) نیز بر نقش سازمان‌های اجتماعی برای رشد تأکید می‌کند. تأکید او بر لزوم شرکت افراد در اجتماع، برای ‌شکل‌گیری ساختار منسجم هویّت یکی از مشکلات برجسته‌ی قرن بیست، و بیست و یک است. کرتینز با تکیّه بر مسئولیّت‌پذیری اجتماعی و این‌که افراد مسئول انتخاب‌های خویش هستند، هویّت اجتماعی را هم‌تراز هویّت فردی می‌داند و به نظریّه‌های نئو ‌اریکسونی هویّت، کمک می‌کند تا بتواند نسبت به نظریّه‌ی ساختاری هویّت مارسیا به ابعاد بیشتری از هویّت بپردازد.
    در سال‌های اخیر الگوی وضعیّت‌های هویّت را افرادی چون (کوته و لوین[۷۶]، ۱۹۹۸) و (وان و هوف[۷۷]، ۱۹۹۹) مورد انتقاد قرار داده‌اند. مهم‌ترین انتقاد این افراد این بود که وضعیّت هویّت دیررس و موفّق با هم، هم‌پوشی دارند و افراد دارای وضعیّت هویّت دیررس، معمولاً بحران هویّت را پشت سر می‌گذارند و به تعهّد هم می‌رسند. در پاسخ به این انتقاد، برزونسکی و آدامز[۷۸] (۱۹۹۹) پس از ۳۵ سال تحقیق بر روی مفاهیم مارسیا، نتایجی را ارائه نمودند. نتایج تحقیق آن‌ ها نشان داد که سه سبک اساسی هویّت عبارتند از: هویّت سردرگم، هویّت زودرس و هویّت دیررس و موفق.
    بر این اساس برزونسکی یک مدل هویّت شناختی ـ اجتماعی را پیشنهاد کرد که به تفاوت‌های افراد در روی‌آوردن یا اجتناب از ساختن هویّت تأکید داشت. او آن را مدل سبک‌های هویّت نامید (واترمن و دان هام[۷۹]، ۲۰۰۰؛ به نقل از ادبی، ۱۳۷۹).

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

     




    دیدگاه برزونسکی

     

    مدل شناختی ـ اجتماعی هویّت

    برزونسکی هویّت را به عنوان یک نظریّه‌ی خود، بر اساس بازسازی خود از خود (خود ساخته شده) مفهوم‌سازی کرد. نظریّه‌ی خود، ساختاری مفهومی ‌است که از طریق فرضیّات، اصول و سازه‌ها در تعامل با محیط به وجود می‌آید و شامل دانش رویّه‌ای، طرحواره‌های عملیّاتی و ساختار شخصی برای درک و فهم و به وجودآوردن حسّی مشخص از تجارب شخصی و وقایع است و مشابه نظریّه‌های رسمی ‌نظریّه‌ی خود، به عنوان چارچوب مشخّص و منبعی برای تفسیر تجارب مورد استفاده قرار می‌گیرد (برزونسکی، ۲۰۰۴).

     

     

    فرایند هویّت

    برزونسکی معتقد است افراد نظریه‌پردازانی هستند که در فرایند استدلال نظری مربوط به خود درگیرند. نتیجه‌ی چنین پردازش‌های شناختی، مجموعه‌ای از فرضیّات، طرح‌ها و تقاضاهای مربوط به خود در عمل با دنیا را تشکیل می‌دهند. مدل برزونسکی مبتنی بر یک الگوی انتقادی از رویکرد ساختارگرایی است که فرض می‌کند افراد در درون یک واقعیّت بیرونی زندگی و عمل می‌کنند که مستقل از آن‌ ها است و فهم این واقعیّت اغلب توسّط ساختارهایی صورت می‌گیرد که بر او تحمیل می‌شود، یعنی افراد لزوماّ به طور آگاهانه تفاسیر و استنباط‌های مربوط به خود را شکل نمی‌دهند. برزونسکی و کوک (۲۰۰۵) معتقد‌اند اکثر فعّالیّت‌های شناختی در زندگی فرد به صورت خودکار صورت می‌گیرد. ساختارها تعیین می‌کنند که چه ‌اطّلاعاتی رمزگردانی شوند و این اطّلاعات چطور سازمان‌دهی، تفسیر و معنا گردند. این ساختارها مستقیماّ اطّلاعات دریافت شده را تعیین نمی‌کنند بلکه واقعیّت‌های بیرونی، ساختارهای شخص را به شدّت تحت تأثیر قرار می‌دهند.
    برزونسکی (۱۹۸۹) سه سبک پردازش هویّت و تعهّد را مطرح می‌کند: سبک هویّت ‌اطّلاعاتی[۸۰]، سبک هویّت هنجاری[۸۱]، سبک هویّت سردرگم/ اجتنابی[۸۲].
    در سبک هویّت ‌اطّلاعاتی، تمایل به بررسی راه ‌حل ‌های چندگانه برای مسأله به منظور جست‌وجوی چند جایگزین، قبل از متعهّد شدن به یکی از آن‌ هاست. کسی که دارای این نوع سبک هویّتی است، در برقراری روابط بین فردی، سنجیده‌تر و بهتر عمل می‌کند؛ شکیبایی بیشتری نسبت به کسانی که عقایدی متفاوت با آن‌ ها دارد، نشان می‌دهد و نیاز کمتری به تأیید و تصدیق دیگران برای کسب اطمینان نسبت به خود دارد. هم‌چنین این نوع افراد، مهارت‌های مدیریّت زندگی را می‌شناسند و از استقلال عاطفی برخوردارند (حجازی و فرتاش، ۱۳۸۵). هم‌چنین این افراد در مورد ساختار هویّت خود، شکّاک هستند و زمانی که با بازخوردهای ناهماهنگ روبه‌رو می‌شوند، تمایل به آزمون، تجدیدنظر و انطباق ساختار هویّت خود با اطّلاعات و شرایط جدید دارند. این افراد، خودکاوشی فعّال و منبع کنترل درونی دارند؛ دارای اهداف شغلی و تحصیلی روشن و مشخّص هستند و در محیط تحصیلی از خودمختاری تحصیلی برخوردارند (آقاجانی حسین‌آبادی، فرزاد و شهرآرای، ۱۳۸۳). این سبک هویّتی منطبق بر منزلت هویّت‌یافتگی مارسیا (۱۹۶۶) است.
    سبک هویّت هنجاری متمایل به هم‌نوا‌ شدن با انتظارات خانواده و اجتماع و درجه بالایی از تعهّد به افراد مهم و استفاده از نظر آن‌ هاست. افراد دارای سبک هویّتی هنجاری، نسبت به افرادی که سبک هویّتی ‌اطّلاعاتی دارند، شکیبایی و خودمختاری عاطفی کمتری دارند (حجازی و فرتاش، ۱۳۸۵). این افراد، ارزش‌ها و عقاید را بدون ارزیابی آگاهانه می‌پذیرند و درونی می‌کنند، با گروه‌های مرجع هم‌نوایی زیادی دارند و در جست‌و‌‌جوی تأیید و تصدیق دیگران‌اند. آن‌ ها به جست‌‌وجوی اطّلاعات نمی‌پردازند، مگر این‌که یک منبع معتبر آن را تأیید کند. مردان در مقایسه با زنان به اجتناب اجتماعی می‌پردازند، احساس خودکارآمدی اجتماعی کمتری دارند و کمتر از زنان در جست‌‌وجوی حمایت و تأیید اجتماعی‌اند (آقاجانی حسین‌آبادی و همکاران، ۱۳۸۳). این سبک هویّتی منطبق بر سبک هویّتی دنباله‌روی مارسیا (۱۹۶۶) است.
    سبک هویّتی اجتنابی، تمایل به تعلّل و به تأخیرانداختن تصمیم‌گیری‌های شخصی و اجتناب از پرداختن به موضوع هویّت دارد. این افراد، روابط ضعیفی با همسالان خود برقرار می‌کنند و روابط اجتماعی سطح پایینی از نظر صمیمیّت، گشودگی و شکیبایی و اعتماد دارند (حجازی و فرتاش، ۱۳۸۵). این سبک هویّتی منطبق بر منزلت سردرگمی ‌مارسیا (۱۹۶۶) است.
    تعهّد به رفتار در موقعیّت‌هایی که « قاطعیّت خود » یا « تعهّد » وسوسه می‌شود به شکل دیگری رفتار کند، ثبات می‌بخشد. تعهّدات برای افراد احساس هدفمندی و جهت‌گیری به همراه داشته و به مثابه یک چارچوب مرجع عمل می‌کنند که در محدوده‌ی آن‌ ها رفتار و بازخورد، ارزیابی و تنظیم می‌گردد (شکری، شهرآرای، دانش‌پور و دستجردی، ۲۰۰۶). مطالعات نشان داده‌اند که قدرت تعهّد با تصمیم‌گیری سنجیده و حساب‌شده و مقابله‌ی مسأله‌مدار رابطه‌ی مثبت و با اهمال‌کاری، دلیل‌تراشی، جهت‌گیری مبتنی بر دیگری، تمایل به تجربه‌ی وحشت قبل از تصمیم و کم‌رویی کلّی رابطه‌ی منفی دارد (برزونسکی، ۱۹۹۰، a1992؛ برزونسکی و فراری[۸۳]، ۱۹۹۶؛ به نقل از شکری، تاجیک اسماعیلی، دانشورپور، غنایی و دستجردی، ۱۳۸۶). هم‌چنین مطالعات نشان داده‌اند که تعهّد هویّت با سبک‌های پردازش هویّت رابطه دارد. افراد با جهت‌گیری‌های پردازش ‌اطّلاعاتی و هنجاری در مقایسه با افراد سردرگم/اجتنابی، تعهّدات و قراردادهای فردی قوی‌تری نشان می‌دهند (برزونسکی، ۱۹۹۰).

     

     


    هویّت‌یابی در فرهنگ‌های مختلف
    هویّت‌یابی فردی:

    در برخی فرهنگ‌ها بر رشد فرد به عنوان یک فرد تأکید می‌گردد، شاید تا حدودی به این دلیل که سنّت این‌گونه جوامع به استقلال و اتّکای به خود تأکید دارد، از این‌گونه جوامع و فرهنگ‌ها می‌توان آمریکا را مثال زد (رولن[۸۴]، ۱۹۶۹؛ به نقل از ابوالقاسمی، ۱۳۸۶).

     

     



    هویّت‌یابی جمعی یا گروهی:

    در بعضی فرهنگ‌ها هویّت‌یابی و احساس ارزش‌داشتن از طریق روابط نزدیک با دیگران و عضوبودن در یک نظم اجتماعی متشّکل تشویق می‌شود. برای مثال در کشور ژاپن، جامعه بار سنگینی بر دوش ژاپنی‌ها می‌گذارد و آموختن چگونگی پذیرفتن این محدودیّت‌ها و فشارها اولین قدم عمده در راه بالغ‌شدن است (رولن، ۱۹۶۹؛ به نقل از ابوالقاسمی، ۱۳۸۶). با وجود این، حتّی در فرهنگ‌هایی که تأکید نسبتاّ زیادی بر هویّت گروهی در برابر هویّت فردی می‌شود، باز هم لازم است فرد از خود تصوّر فردی متمایز و با ثبات رأی داشته باشد یعنی فردی که تا اندازه‌ای از دیگران جداست. در زبان ژاپنی نیاز به یکی‌کردن هویّت فردی و گروهی در عبارت «گذاشتن دیگران در درون خود» بیان می‌شود، که برای نشان‌دادن مطلوبیّت همدلی و پذیرابودن دیگران به کار می‌رود.

     

     



    هویّت‌یابی فردی و گروهی:

    در برخی فرهنگ‌ها و جوامع، رشد احساس هویّت تلفیقی از دو هویّت فردی و گروهی است و بین این دو نوع هویّت‌یابی هماهنگی مناسب وجود ندارد؛ از یک سو بر استقلال و اتّکای خود تأکید می‌شود و از سوی دیگر بر روابط نزدیک و عضوبودن در یک نظم اجتماعی تأکید می‌شود و در نهایت هویّت منسجم و مستحکمی ‌ایجاد نشده و میزان از خودبیگانگی افزایش می‌یابد. جوامع در حال پیشرفت از این‌گونه فرهنگ‌ها هستند ( ابوالقاسمی، ۱۳۸۶).

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:19:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تحلیل فقهی و حقوقی امر به معروف و نهی از منکر در سیاست کیفری اسلام- قسمت ۴- قسمت 3 ...

    منابع ومآخذ

     

     

    ۸۴

     

     

     

    چکیده انگلیسی

     

     

    ۸۷

     

     

    چکیده
    امربه معروف و نهی ازمنکر، بعنوان یکی از احکام اجتماعی دین مبین اسلام که بنحو کفایی بر آحاد جامعه واجب گردیده، یکی از جلوههای سیاست جنایی مشارکتی اسلام است ومردم مستقیماٌ و از طریق نظارت عمومی و همگانی بر عملکرد افراد، نظارت دارند، سنت اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر از وی‍ژگیهای جامعه دین محور است که رابطه عمیق و مداوم بین حاکمیت و امت را ایجاد نموده است در این جامعه قوام وثبات نهادهای اجتماعی، حضور مستمر و مسئولیتپذیر انساندینمدار است که با مشارکت سلبی وایجابی خود در معاملات اجتماعی به اشاعه معروف و برخورد با منکرات مبادرت می ورزد ودراین رهگذرازفرسایشنظامجلوگیریمینمایدودربرابرزوالارزشهای انسانی،مقاومتیبازدارنده ازخود نشان میدهد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    مطابق اصل هشتم قانون اساسی، اجرای این فریضه را وظیفه همگانی ومتقابل برعهده مردم نسبت به یکدیگر ودولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت دانسته است ، به عبارت دیگر هرمسلمانی خودرا در مقابل اعمال دیگران مسئول می داند و نسبت به تعدی و تجاوز افراد وگروه ها به حقوق ملت وحدود الهی عکسالعمل نشان میدهد، چنین نظارتی نه تنها خدشهای برحقوق و آزادیهای دیگران وارد نمیسازد؛ بلکه موجب آسایش، امنیت و اطمینان خاطر در زندگی فردی و جمعی اشخاص می شود.
    نکتهی حائز اهمیت این است که نقشی که امربه معروف ونهی ازمنکر درجامعه به عنوان نظارت همگانی برعهده دارد ایجاب میکند که این تکلیف با معیارهای مشخصی صورت پذیرد و حدود ومیزان این نوع مداخله ومشارکت بنحو دقیق وسنجیده، تعیین و تبیین شود، چنانچه به این مهم توجه نگردد چه بسا موجب بروز هرج ومرج در نظام اداری،اجتماعی اقتصادی و… حکومت وکشور میشود وبه جای آن که باری از دوش نظام عدالت کیفری برداشته شود، آن را دچار زحمت مینماید، قانونگذار میتواند با اتخاذ سیاست جنایی تقنینی سنجیده وباتوجه به قانون اساسی کشور وشرایط زمانی ومکانی خاص جامعه خود ، زمینه مشارکت مثبت مردم و نهادهای اجتماعی را در برنامه های پیشگیری از جرم فراهم آورد.

    پایان نامه رشته حقوق

    کلید واژگان: ۱- امر به معروف ۲- نهی ازمنکر ۳- سیاست کیفری ۴- پیشگیری از جرم
    مقدمه
    بیتردید یکی از دلایل عمده ناامنی درجامعه، آن دسته از رفتارهایی استکه درقوانین کیفری در قالب فعل یا ترک فعل جرم انگاری شده اند وپدیده مجرمانه، نشانگر تعارض منافع و عناد ودشمنی فی مابین فرد وهمنوعانش در جامعه و به تبع آن ظهور عناصر ظلم، تجاوز و فساد از سوی انسان در اجتماع می باشد که این امر بطور طبیعی واکنش جامعه و مدیریت آن را در قبال بزهکاری بدنبال داشته است، با ناکارآمدی نظام کیفری و توسل به نهادهای قهرآمیز(پلیس و دادگستری) و واکنش سرکوب گر(مجازات) در مهار بزهکاری وپیشگیری از وقوع جرم، ضرورت جستجوی پاسخهای خارج از قلمرو حقوق کیفری از جمله پاسخهای پیشگیرانه در برابر جرم احساس شده است. مراد از پاسخهای پیشگیرانه اقداماتی است که جنبه کنشی داشته و ماهیتی غیر قهرآمیز یا در مقام سالمسازی جامعه برای رفع بحران های جرم زا و یا برای بر هم زدن اوضاع و احوال ماقبل بزهکاری است واین همان مفهوم سیاست جنایی است که مبارزه عملی فساد و انحراف را ساماندهی میکند واین واکنش ممکن است از سوی دولت صورت بگیرد ویا بگونهای دیگر از سوی نهادهای مدنی ومردمی به مقابله با بزهکاری بپردازند .
    دراین راستا دین مبین اسلام با تشریع فریضه امر به معروف ونهی از منکر مکانیزمی را درجامعه اسلامی بنیان گذاشته که براساس آن هر مسلمانی مکلف است اوضاع جامعه خود را تحت نظر داشته ونسبت به حوادث پیرامــون خود، عکس العمل نشان دهد، اجرای صحیح این سنت اجتماعی که ضامن اجرای سایر احکام الهی وسامان یافتن تمامی امور جامعه است در هیچ یک از مکاتب بشری ، چنین برنامه ای ملاحظه نمی شود، واین مهم از امتیازات خاص مکتب اسلام است که علاوه بر تضمین حقوق وآزادی های مشروع ملت، موجب پویایی جامعه نیز می گردد،درغیر این صورت(عدم اجرای صحیح آن ) عاملی تباه کننده برای جامعه خواهد بود.
    الف: اهمیت و ضرورت تحقیق
    دین بعنوان اصلیترین عامل خودکنترل، افراد را از کجرویها، رفتارهای ناهنجار و پرخطر دوره نگاه میدارد و هرچه جامعه مذهبیتر باشد، خود کنترلی نیز در بین شهروندان بیشتر به چشم میخورد زوال اخلاق و عدم توجه به دین درجامعه، موجب افزایش وقوع جرم وجنایات و شیوع انواع مفاسد خواهد شد و این موضوع در اسلام تحت عنوان دو وظیفه بسیار مهم «امربه معروف ونهی ازمنکر» پیشبینی شده است .
    امر به معروف و نهی از منکر،یکی از اصول عملی و از عظیم ترین فرایض اسلام است. این مهم در کتب فقهی شیعه،بالاتر و برتر از حد یک واجب معمولی مطرح گشته و در ردیف ضروریات دین مبین اسلام ازآن یاد شده است. تاکیدهای مکرر قرآن کریم، در خصوص امربه معروف و نهی از منکر بیانگر اهمیتی است که اسلام برای سالم سازی محیط اجتماع ومبارزه با عوامل فساد و گناه قائل شده است.
    اهمیت فریضه امر به معروف و نهی ازمنکر تا بدانجاست که سایر فرایض و دستورهای اسلامی در پرتو اجرای آن، بر پا داشته می‏شود و جامعه اسلامی محقق می‏گردد؛ از این رو هرگاه در جامعه‏ای این فریضه مهم به اجرا گذاشته نشود و افراد در قبال پیاده شدن این امر خطیر احساس مسئولیت نکنند اضمحلال آن جامعه حتمی خواهد بود.
    ب: اهداف تحقیق
    از آیات وروایات بخوبی استفاده می شود که امر به معروف ونهی از منکر از مهمترین و عظیم ترین واجبات الهی است و اجرای دقیق آن موجب تحقق عدالت اجتماعی، تنظیم روابط سیاسی، اجتماعی مسلمین، بقای نظام اسلامی، اصلاح امور اقتصادی، برقراری امنیت در کشور و غیره خواهد شد و این در صورتی محقق خواهد شدکه تمام افراد جامعه احساس مسئولیت نموده و وظیفه خودرا نسبت به این فریضه بخوبی به انجام رسانند .
    عکس مرتبط با اقتصاد
    هدف از این تحقیق، احیاء این فریضه واجب بصورت صحیح واصولی و ارائه راهکارهایی برای رسیدن به آثار مثبت ناشی از انجام آن بوی‍ژه پیشگیری ازوقوع جرم است، اهم راهکارهای ارائه شده عبارتنداز:

     

     

    مشخص نمودن حدود وضوابط فقهی وحقوقی امر به معروف ونهی از منکر

    تبیین مبانی سیاست جنایی مبتنی بر مشارکت مردم در فرایند پیشگیری از وقوع جرم

    راهکارهای عملی جهت قانون مند کردن امر به معروف و نهی از منکر واحیای این سنت حسنه

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:18:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم