گزارش سازمانجهانیغذا وسازمان جهانی کشاورزی (فائو) عراق را در بین۲۲ کشوری قرار داده که از فقر واقعی وفقر غذایی رنج میبرند و این موضوع را ناشی از جنگ ونبود کمکهای دولتی عنوان کرده است. میلیونها کودک عراقی نیازمندکمکهای اورژانسی هستند و درفقر مطلق زندگی میکنند. والدین در این شرایط از کودکان خود مخصوصاً از پسرها میخواهند به جای مدرسه برای امرار معاش وکسب درآمد سر کار بروند. در این زمینه یونیسف تخمین میزند از هر۹ کودک بین ۵ تا ۱۴ ساله عراقی،۱نفر سرکار میرود و به کارهایی مثل واکسزدن، دست فروشی و گاریکشی اشتغال دارند. وضعیت اقتصادی پائین اغلب خانواده ها باعث شده که آنها ازنیازهای اساسی زندگی مانندغذای کافی، خدمات پزشکی، سلامت و بهداشت جسم وروان وامنیت کافی برای زندگی بهره ای نداشته باشند. نابودهی وتعطیلی مدارس و دانشگاه ها، جابجاییگسترده جمعیت وکشته شدن یا فراری شدن بخش عمدهای از معلمان باعث شده تا تحصیلات کودکانعراقی دچار مشکل شود ودرنتیجه شانس کودکان برای زندگی بهتر درآینده به شدت کاهش پیدا کند واین باعث میشودکه کودکان از حق تحصیل ومجانی بودن تحصیلات محروم شوند.
عکس مرتبط با اقتصاد
ج : بررسی وضعیت کودکان وآثار جنگ برآنان درسایرکشورهایاسلامی
درلبنانبه واسطهجنگ با اسرائیل درتابستان۲۰۰۶ بیش از یک میلیون نفرآواره شده که از این تعداد۴۰% آنها کودک بودهاند وحدود۹۸۷ نفرکشته شده که ۴۵% آنها را کودکان تشکیل میدادهاند. حدود۴۰ الی۵۰ مدرسه درلبنان بعلت بمبارانها تخریب شده وکودکان لبنانی حتیاز دسترسی به کمکهای بشردوستانه محروم بودهاند.
براساسبیانیه «آقندن روهرمن» نماینده ویژه درفلسطیناشغالیکه درآگوست۲۰۰۶منتشرشد، برای ۴۴/۱ میلیون فلسطینی ساکن«غزه »که۸۳۸۰۰۰ نفرآنان را کودکان تشکیل میدهند. وضعیت بحرانی به واقعیتی روزمره تبدیل شده است. وی میگوید: دربازدید اخیر خود از«غزه» به وضوح دیدم کهکودکان این سرزمین درفضاییآکنده ازخشونت، ترس واضطراب به سر میبرند. تنها طی ماه گذشته حدود ۳۵ کودک فلسطینی در «غزه» کشته شدند که یکچهارم آنها زیر۱۰سال سن داشتند. این واقعه تعداد کل کودکان فلسطینی کشته شده در نوار غزه را به۶۵ نفر رساند. ایندومین بار از زمان انتفاضه سپتامبر۲۰۰۰ است که میزان تلفات به چنین حدبالایی میرسد. امسال با کشته شدن یک کودک اسرائیلی تعداد کلکودکان کشته شده دراین سرزمین را به ۶۶ نفررساند. از زمانآغاز انتفاضه ۹۱۲ کودک جان خود را ازدست دادهاند کهاز آن میان ۱۱۹ کودک اسرائیلی بودهاند. یک وکیل بین المللی ومدافع حقوق کودکان میگوید: صدها کودک و نوجوان فلسطینی هم اکنون در زندانهای رژیم اسرائیل با انواع شکنجه و بدرفتاری مواجه هستند. «جرارد هورتون»، عضوکانون « دفاع از کودکان فلسطین» دریک نشست عمومیدرلندن با اشاره به گزارشی که با حمایت اتحادیه اروپا درباره وضعیت کودکان زندانی فلسطین تهیه شده است میگوید: سربازان اسرائیلی شبانه و بصورت کاملاً وحشیانه به خانه های فلسطینیحمله میکنند تاکودکان ونوجوانان را بدلیل پرتاب سنگ به سوی نظامیان اشغالگر بازداشت نمایند وی اظهارمیدارد: این اتفاق تقریباً هر شب تکرار میشود و سربازان اسرائیلی با ورود غیرقانونی به منازل فلسطینیها کودکان و اعضای خانواده آنها را با خشونت تمام دستگیر می کنند. نظامیان اسرائیلیاعضای خانواده وکودکان را که اکثر این کودکان۱۲ سال بیشتر سن ندارند با چشمان ودستان بسته به داخل خود روانداخته و برای بازجویی به اداره پلیس وسپس به مکانهایی نامعلوم منتقل میکنند و تلاشها برای یافتن مکان و مراکز اختفاء کودکان بینتیجه باقی مانده است.
آقای«هورتون» میگوید: درتحقیقات بعملآمده مشخص شده است که در این بازجوییها کودکان به روش های مختلفمجبور به اعتراف میشوند. دراکثر موارد کودکان را با تحقیر به اتاقهایی میبرند وسپس فردی به زبانعربی شروع به فحاشی میکند تا شخصیت کودکان را خردنماید. دراینبازجوییها تقریباً ۷۵% کودکان موردآزار واذیت قرارمیگیرند و کتک میخورند و با انواع شکنجهها روبرو میشوند. درنتیجه کودکان پسازاعتراف اجباری برای محاکمه به دادگاه های اسرائیل منتقل میشوند که اکثرقریب بهاتفاق این کودکان مجرم شناخته میشوند وحتی اینکودکان ازداشتن وکیل محروم میشوند وخانواده هایشان پس از کلی مشکلات کهموفق به اخذ ورود به اسرائیل میشوند درردیف آخردادگاه فقط نظارهگر بوده یا اینکه گاهی پس از جلسات دادگاه به اسرائیل ورود پیدا میکنند. این بازداشتها وحملات اسرائیلیها به کودکان باعث شدهکه برجسم، روح وشخصیت کودکان تاثیر منفی گذاشته وادامه زندگیرا برای آنان بشدت بحرانی نماید وآنها را دچار انواع بیماریهای روحی وروانی کند.
درسومالیاستفاده از کودکان سربازکه ازکودکان سابق خیابانی بودهاند رواج دارد. براساسآماراز مارس تا ژوئن ۲۰۰۶ جنگ سنگین بیننیروها باعث نقض حقوق بشرکودکان و آواره شدن هزاران کودک به همراه خانواده های خود شده است. کودکان در این کشورآفریقایی بعلت جنگهای بوجود آمده در بحران غذایی شدید بهسر میبرند ونیاز به یاری دارند. عدم تغذیه کافی ومؤثر منشأ بسیاری از بیماریهاست که وضعیت بهداشتی مردم و بخصوص کودکان سومالی را تحتتأثیرخویش قرارداده است . «خوزه گرازیانودوسیلوا» مدیرکلسازمان خوارو باروکشاورزی مللمتحد (فائو) هشدار داده است که اگر به مردم قحطی زده این منطقه کمکنشود آنها جان سالم ازشرایط حاکم بدرنخواهند برد. وی میگوید: «منطقه شاخ افریقا» مهمترین منطقه برای «فائو»خواهد بود وما بیشترینتلاشخود را برای بهبود امنیت غذاییدر اینمنطقه انجام میدهیم. بکارگیری کودکان درجنگ از دیگر موارد تضییع حقوق کودکان درسومالی است که بطورمستقیم در نزاعها دخالت داده میشوند و ازآنها گاهی درخط مقدم درگیریها استفاده میشود، ناامنی، عدم دسترسی به امکانات رفاهی، آموزشی و بهداشتی از جمله موارد نقض حقوق کودکان دراین کشور میباشد.
براثر جنگهای داخلیدرسومالی دیگر جای امنی برای کودکان دراین کشور وجود ندارد. دیده بان حقوق بشر در مورد وضعیت کودکان سومالی درجریان جنگهای داخلی ابراز نگرانی میکند وگروه «الشباب» را به استفادهازکودکان بهعنوان سرباز دراین جنگها متهم میکند. اینسازمان درگزارشخود تأکید نموده که گروه تندرو «الشباب» از میان کودکان سرباز انتخاب ودر برخی مواقع آنها را ملزم به ازدواج اجباری میکند. اعضای اینگروه به مدارس ومعلمان حمله میکنند و بعضاً آنان را مورد آزار و اذیتهای جنسی قرار میدهند. اینگزارش پسازگفتوگوی دیدهبان حقوق بشر با تعدادی قریب به۱۶۴کودک سومالیایی بدست آمده است که۲۱ تن ازآنها توانستهاند به همراه بعضیاز معلمان و والدینشان ازدست نیروهای «الشباب» فرارکرده و به کنیا بروند.
از زمانی که درگیریها، درسومالیدرسالهای۲۰۱۰و۲۰۱۱ شدتگرفته، «الشباب» کودکان را مجبور کرده بهعنوان سرباز بهآنان بپیوندند ودراین بین کودکان۱۰ساله نیز به چشم میخوردند. کشته شدن کودکان یکیدیگر ازعواقب جنگ درسومالی است. بهگفته یک دانشآموز از بین۱۰۰نفر بچه که در یک مدرسه درس میخواندند فقط چند نفر که تعدادشان انگشت شمار بود موفق به فرار شده و بقیه این کودکان در جنگ کشته شدهاند. اینگزارشحکایت از ایندارد که گروه «الشباب» ازدختران در ارائه خدمات ومبارزه در خطوط مقدم جنگ استفاده میکند. بعنوان مثال آنان را برای همسری سربازان انتخاب می کردند وچنانچه خانواده هایی با آنها به مقاومت میپرداختند با بدرفتاری وحتی مرگ مواجه میشدند.
نیروها وجناحهای مختلف متعارضدرسودان تاریخ طولانیدر بکارگیری برای اهداف نظامی دارند گزارشات متعدد درارتباط باتجاوز نیروهای نظامی به کودکان وبویژه دختران وجود دارد. در«دارفور» تجاوز هدفمند قومیعلیهدختران وزنان بخصوصدرمناطق آوارهنشین وجود دارد و۴۰% قربانیان زیر۱۸سال هستند.
درسودان به سهروش ازکودکان برای اهداف نظامیاستفاده میشود: اولین شکلآن بکارگیری کودکان به عنوان کودک – سرباز درجنگ است که دراکثرکشورها دیگرنیزاین شیوه مرسوم میباشد. دومین روش استفاده درفعالیتهای حمایت ازجنگ مانند نگهبانی، جاسوسی و بردگی جنسی است وسومین گونه آن نیز استفاده از کودکان برای تبلیغات سیاسیدرجنگ (پروپاگاندا)۱است. دربرخی موارد کودکان به عنوان یک ابزار مشخص برای تحقیر یک قوم درمقابل قوم دیگرقرارگرفتهاند. محدودیتهای تأمینآب در اردوگاه های پناهندگان که نیمی ازآنها کودکان هستند و دیگر احتیاجات به شدت وجود دارد.
اینها فقط بخش کوچکی ازآثار تعارضات مسلحانه برکودکان درکشورهای اسلامی میباشد.
بند سوم : میثاق حقوق کودک دراسلام
میثاق حقوق کودک در اسلام حاصل کوششی است که درون سازمان کنفرانس اسلامی برای حمایت از کودک صورت گرفته است. درپیشینه تصویب این میثاق میتوان به بیانیه حقوق و مراقبت از کودک در جهان اسلام مصوب دهمین اجلاسسران کنفرانس اسلامی(جلسه دانش واخلاق در پیشرفت امت اسلامی) مالزی دراکتبر سال۲۰۰۳ اشاره نمود. درمقدمه این میثاق که شامل پانزده بند میباشد به نقش تمدنی و تاریخی امت اسلامی، اعتقاد به حقوق اساسی و آزادیهای عمومی به عنوان بخش جداییناپذیر از اسلام، نیزلزوم گسترش عملکرد اسلامیدربخش کودک، اتخاذ راه کار واقدام جدی ومؤثر برای حمایت از کودک ونگرانی از تضعیف خانواده وتداوم الگوهای فرهنگی منسوخ اشاره شده است.
میثاق دارای۲۶ ماده است کهگذشته ازمقدمه واصول واهداف، تمهیداتی در ارتباط با سن کودک، برابری، حقحیات، هویت، استحکام خانواده، آزادیهای شخصی، آزادی تجمع، پرورش، آموزش وفرهنگ، اوقات فعالیت واستراحت، استاندارد زندگیاجتماعی، بهداشت کودک، حمایت ازکودک معلول و دارای نیازهای خاص، کارکودک، عدالت، مسئولیت والدین وحفاظت درمقابل رویه های مضر وکودکان پناهنده دارد. مقدمه این میثاقدر ارتباط با حقوق بشردوستانه قابل تأمل است. با توجه به اینکه کودکان بهعنوان جزئی از بخش آسیبپذیرجامعه، بارعمده رنج ناشی از بلایای طبیعی وساخته دست انسان که منجر به پیامدهای غمانگیز همچون بیسرپرستی، آوارگی، بهرهکشی ازکودکان درارتش یا کارسخت، پرخطر و غیرقانونی میشود را به دوش میکشند وهمچنین با توجه به رنج کودکان پناهنده و کودکانی که تحت سیطره اشغال، مرارت و آوارگی ناشی ازمنازعات مسلحانه و قحطی به سر میبرند و بدینسان موجبات گسترشخشونت درمیان کودکان وافزایش تعداد کودکان معلولجسمی، روحی، اجتماعی را فراهم میسازد. با اینکه درمقدمه کم وبیش اهمیت وآثار ناشی از تعارضاتمسلحانه برکودکان درکشورهای اسلامیتوجه شده است ولیکن در بندهای اجرایی فقط دو ماده است که ازمنظرحقوق بشر دوستانه قابل تأمل است. اول بند ۵ ماده۱۷ که میگوید: «حفاظت از کودکان بواسطه عدم درگیر نمودن آنها درمنازعات مسلحانه و جنگها» ودیگری ماده۲۱ که میگوید: «کشورهای عضو این میثاق تا حدامکان بهره مندی کودکان پناهنده یا آنهاییکه بطور قانونی، مشابه چنین وضعیتی را اکتساب نمودهاند ازحقوق مقرر شده برای ایشان دراین میثاق مطابق قوانین داخلیخود تضمین خواهند نمود.»
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
درارتباط با بند۵ ماده۱۷باید بیان نمود که میثاق سن مشخصی را برایکودک معین نکرده است. از نظر میثاق، منظور از کودک هر انسانی است که بر اساس قانون قابل اعمال درمورد وی، به سن بلوغ نرسیده است. علیهذا ۲۰ کشور اسلامی تاکنون پروتکل الحاقی به کنوانسیون حقوق کودک را پذیرفتهاند و بر اساس پیشبینی کنوانسیون طی ماده ۳ که هردولت هنگام پذیرش اعلامیهای را خواهد داد که حداقل سنی را که برای بکارگیری دواطلبانه درارتش ملیخوداجازه میدهد، اعلام و توضیحاتیدرمورد حمایتهایی که تصویب کرده ارائه نماید، که این بکارگیری اجباری وقهرآمیز نیست. این کشورها براساس پاراگراف۲ بند۳ سنین زیر را به عنوان سن فرد برای بکارگیری درارتش ملی خویش اعلام نمودهاند:
افغانستان۲۲-۲۸سال، آذربایجان۱۷سال، بحرین۱۸سال، بنگلادش ۱۶سال، چاد ۱۸سال، قزاقستان۱۹سال، کویت۱۸سال، قرقیزستان۱۹سال، لیبی۱۸سال، مالی۱۸سال، مراکش ۱۸سال، موزامبیک۲۰سال، قطر۱۸سال، سنگال۲۰سال، سیرالئون۲۰سال، سوریه ۱۸سال، تاجیکستان ۱۸ سال، ترکیه ۱۸سال، اوگاندا ۱۸سال. درحالیکه میثاق درماده ۵ اصل برابری بین کودکان را بر اساس شاخص هایی شامل جنسیت و … مطرح می کند ولیکن با توجه به آسیب پذیری بیشتر دختر بچهها درجنگها به اشکال مختلف، انتظار میرفت که حمایت ویژه از آن مطرح گردد. چنان که اگر به پروتکل الحاقی به منشور حقوق بشر ومردم آفریقا درباره زنان مصوب ۲۰۰۵ نگاه کنیم تمهیدات بیشتری برای حمایت از دختر بچهها مطرح است.
پروتکل الحاقی به منشورحقوق بشر ومردم آفریقا درباره زنان در ژوئیه سال ۲۰۰۳ توسط اجلاس سران اتحادیهآفریقا درموزامبیک تصویب شد ودر۲۵ نوامبر۲۰۰۵ پس ازامضای۲۵ کشورآفریقاییلازم الاجرا گردید. چارچوب حقوق پروتکل انعکاسی از نیازها وحمایت از زنان در برابر موارد خاص نقض حقوق بشر آنان است. به ویژه درزمینه خشونت علیه زنان و آثار تعارضات مسلحانه. این پروتکل دارای مقدمه و ۲۷ماده است.
پروتکل درماده ۴ در بیان حق امنیت فیزیکی وعاطفی میگوید که زندگی و تمامیت وجودی زنان مورد احترام است وبنابراین دولتها باید دراینخصوص اقداماتی بهعملآورند. بندهای«ج و د» اینماده میگوید: «دولتها باید اقداماتی برای تحقق امنیت جسمی وعاطفی زنان بهعمل آورند. آنها میباید دختران و زنان را علیه تجاوز و یاتمام اشکال دیگرخشونت مانند قاچاق دختران و زنان حمایت کنند و نیز اطمینان دهند که در زمان تعارض ویا جنگ، تجاوز، آزار جنسی، خشونت علیه دختران وزنان بهعنوان جنایت جنگی تلقی میشود و عاملان و آمران آن تنبیه می شوند.»
همچنین دربند۴ ماده ۵ قسمت «الف» آمده است: دولتها معیارهای مؤثری برای حمایت از زنان و کودکان در وضعیتهای اضطراری و تعارض بکارگرفته وحمایت مؤثر از پناهندگان و تمام افراد آواره را فراهم آورند.
برتریهای پروتکل مذکور درزمینه حمایت از دختران را میتوان بطور خلاصه در موارد زیر که حتی به اسناد بین المللی دیگر نیز برتری دارد برشمرد:

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

 

توجه به تهدید خشونت

توجه به خشونت زبانی

توجه به علت خشونت

تنبیه عاملاان و آمران خشونت

پرداخت غرامت۱

نتیجه
اسلام بهعنوان یک دین کامل وجامع از زمان ظهور با الهام از قرآن کریم ومعصومین(ع) احترام به حقوق کودکان راسرلوحهی تعالیم خویش قرارداده است، بهخصوص برای کودکانی که خواسته یا ناخواسته درگیرجنگ میشوندحقوقی را برشمرده وحمایتهای عام وخاصی ازآنها بهعملآورده است. تعیین محدوده سنی مشخص برای شرکت درجنگ، شرکت ندادن کودکان در جنگ، منع کشتن کودکان که بطور مستقیم یا غی مستقیم درمنازعات شرکت دارند و . . . نشان دهندهی توجه اسلام به حقوق این قشر میباشد.
آنچه مسلم است اسلام در بیش از۱۴۰۰ سال پیش قواعد و مقرراتی برای حمایت از حقوق کودکان در منازعات داشته است. حداقل سن برای شرکت در جنگ در حقوق بشردوستانهی بین المللی درحالی۱۵ سال اعلام شده است کهدقیقاً همین محدوده سنی در اسلام در بیش از۱۴۰۰ سال قبل تعیین شده بود. که انتخاب محدودهی سنی مشترک در حقوق بشردوستانه بین المللی واسلامی و قدمت بیش از۱۴۰۰ سالهی آموزه های اسلام، نمیتواند دور از واقعیت باشد که تدوینکنندگان حقوق بشردوستانهی معاصر، بطورمستقیم یا غیر مستقیم متأثر از اینآموزه های آسمانی بودهاند. درحالیکه تصویب میثاق حقوق کودک بهعنوان یک سند الزامآور در چارچوب سازمان کنفرانس اسلامی و فعالیتهای حقوق بشری آن قابل تقدیر است و همواره به اسناد سازمان کنفرانساسلامی بهعنوان عاملی درهویت بخشی جهان اسلام نیز نگریسته میشود ولیکن همان طوری که ذکر آن رفت ازنظر حقوق بشردوستانه بین المللی به ویژه با عنایت به واقعیت زندگی کودکان وآثار تعارضات مسلحانه در آنها ضعیف است. نکته دیگراینکه درحالحاضرشمار زیادی از کودکان در کشورهای اسلامی قربانی جنگ و ترور میشوند که میثاق نسبت به آن ساکت است. از این رو در عین آنکه بطور کلی اجرای حقوق بشردوستانهی بین المللی رافقط نمیتوان برای حمایت از قربانیان به دلیل عدم وجود موازینو اسناد دانست و اگر اسنادحاضرنیز اجرا شوند خود مهم هستند و لیکن واقعاً باید حداقل درقالب یک سند انعکاسی حمایت کشورها را با ارائه تمهیدات مناسبی برای بیان مسئولیت در قبال کودکانی که امنیت در ابعاد مختلف آن مهمترین دغدغهی آنان است، فراهم آورد.
کودکانیکه امروزه درکشورهایاسلامیدرگیرتعارضاتهستند،سرمایهاند. سرمایه هاییکهباآتشخمپاره های اسرائیل قطعه قطعه و باگلولههای سربازان آمریکایی و متحدانش کشته میشوند و در بخشی ازجنوب سودان نگران وعدهی غذائی برای زنده ماندن در دنیای ناامن امروز هستند. دولتهایاسلامیکه با تنظیم «کنوانسیون حقوق کودک در اسلام» توسط سازمان اسلامی در تعامل با جامعه بین المللی درحمایت از حقوق کودکان در حوزهیحقوق بشرگام برداشتهاند، ضرورت دارد که در تصویب و الحاق آن نیز شتاب نمایند و یک شبکهی نظارتی و گزارشدهی در سازمان کنفرانس اسلامی برای اجرای میثاق مزبور پیشبینی کنند و کمکهای فنی کمیتهی حقوق کودک را جلب نمایند.
فصل سوم:
مخاصمات مسلحانه وحقوق کودکان
گفتاراول:
حقوق کودک دراسنادبین المللی
وسعت جنایات وشقاوتهای جنگ که تأثیرات مخرب و غیرقابل جبرانی بر روح و جسم کودک داشت دولتها ومحافل بین المللی وانسانهای نوعدوست را به واکنش واداشت که با ذکر حقوق کودکان دراسناد و معاهدات بین المللی درزمان جنگ درصدد ایجاد تعهد و الزام قانونی به منظور حمایت و مراقبت از کودکان برآیند. درقالب حقوق قراردادی، اسناد بین المللی حمایت از کودکان در تعارضات مسلحانه را میتوان چنین برشمرد:
۱٫ کنوانسیون چهارگانه ژنو۱۹۴۹ ودو پروتکل الحاقی ۱۹۷۷
۲٫ اعلامیه حقوق کودک۱۹۵۹
۳٫ کنوانسیون حقوق کودک ۱۹۸۹
۴٫ پروتکل الحاقی به کنوانسیون حقوق کودک درمورد مشارکت کودکان در درگیریهای مسلحانه، سال ۲۰۰۰
۵٫ اساسنامه دیوان بین المللی کیفری سال ۱۹۸۸

پایان نامه رشته حقوق

۶٫ مقاولهنامه شماره ۱۸۲سازمان بین المللی کار با عنوان بدترین اشکال کار کودک و توصیه نامه شماره ۱۹۰
۷٫ قطعنامه شماره ۲۳۱۸ مورخ دسامبر ۱۹۷۴ مجمع عمومی درحمایت از زنان و کودکان درتعارضات مسلحانه.
لازم به ذکر است که شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز ۶ قطعنامه مهم زیر را در این زمینه صادر کرده است که از اهمیت بسیاری برخوردارند:
قطعنامههای شماره ۱۲۶۱ درسال ۱۹۹۹، ۱۳۱۴ درسال ۲۰۰۱، ۱۳۷۹ درسال ۲۰۰۱، ۱۴۶۰ درسال ۲۰۰۳، ۱۵۳۹ درسال ۲۰۰۴ و ۱۶۱۰ درجولای ۲۰۰۵٫ هم چنین به توصیه نامههای کمیته حقوق کودک که در آن اسناد فوق مورد تأکید قرار گرفتهاند میتوان توجه نمود. البته برخی دیگر از اسناد ملل متحد مانند میثاق حقوق مدنی- سیاسی و توصیه نامههای حقوق بشر نیز وجود دارد که میتوان برای حمایت از کودکان در منازعات مسلحانه به آنها مراجعه نمود.۱
گفتاردوم:
بررسی اسناد ویژه کودکان
برخی اسناد ویژه کودکان که مورد بررسی قرار خواهدگرفت عبارتند از: یونیسف، کنوانسیون حقوق کودک، اسناد منطقهای و پروتکلهای الحاقی.
بند اول: یونیسف
صندوق کودکانمللمتحد (United Nation Children Fund) کهبیشتر به ناماختصاریآن یونیسف
(UNICEF) خواندهمیشود، برایفراهمکردنغذایاضطراری وخدماتبهداشتیبرایکودکاندرکشورهایی که در اثرجنگ جهانیدومتخریبشدهبودند ایجادشد. در۱۱دسامبر۱۹۴۶ بهتوصیهی شورایاقتصادی واجتماعی ملل متحد وتصویب مجمععمومیسازمانمللمتحد ایجادگردید.
دراکتبر ۱۹۵۳مجمععمومیسازمانملل اینسازمانرا بهعنوان یکیاز ارکان دائمیسازمانملل شناخت ونام آنرا ازصندوق بین المللی اضطراری کودکان بهنام فعلی تغییرداد. فعالیتهای یونیسف عمدتاً درجهت ارائه کمک های لازم وحمایت ازکودکانکشورهای درحالتوسعه است.
مقر یونیسف در«نیویورک» و وظیفهآنکمک رسانیبه کودکان بودهاست. یکآژانس که با بودجه داوطلبانه اداره میشود وباعنوان«یونیسف» برمشارکت مالیدولتهاوبخشخصوصی وآحادمردم تکیهدارد و برنامههای ایننهاد درراستایکمک بهجوامع درحالتوسعه، برایپیشرفتسلامت ورفاه کودکان بودهاست. ایننهاد بین المللی عمدتاً درنواحی فقیرتر افریقا فعالیت میکند، اگرچه کمکرسانی به کودکان سراسرجهان را دردستور کار دارد، سیاست این سازمانحمایت ازحقوق بشر(کودکان) وانسانمحور میباشد.
درحال حاضریونیسف پنج اولویت اصلیرا دنبال میکند: بقاء و رشد کودکان، آموزش و تحصیلات پایه، برابریجنسی،حفاظتازکودکاندربرابرخشونت،سوءاستفادهوتجاوز،ایدز(HIV) وسیاست حمایتاز مشارکت درحقوقکودکان. بیشک تحصیلسببارتقاءزندگیمردم وازجمله کودکان میشود. تحصیلزنان جوان به آنان دید روشنیدر موردنسلهای فعلی وآینده بخشیده واثرات خاصی بر اولویتهای یونیسف خواهدداشت. مثل بقاء کودکان، کودکان وخانواده، مصونسازی و حفاظت ازکودکان. مصونسازی روشمستقیمی استکه برای ارتقاء سلامت کودکان در سالهای اخیردرسراسردنیا بهکارگرفته شده است، اما هرسال بیشازدومیلیونکودک در اثر ابتلا به امراضیکه با واکنشارزان قیمت، قابلپیشگیری هستند جان خودرا ازدست میدهند که میتوان با واکسیناسیون ازمرگ و میر کودکان جلوگیری کرد. از آموزش مصرف مکملهای غذاییگرفته تا روش های مبارزه با حشرات خطرناکجملگیاز روش های تأثیرگذار برای حفظسلامتکودکانهستند. یونیسف به طرق مختلف سعی میکند ازحقوقکودکان حفاظت وحمایت نماید ومانع از به خدمتگیریآنان درجنگها، به کار گماردن آناندربخشهایدولتی وخصوصیوگروه های مدنیشود ودرکنار اینروشها ازشبکهاطلاعاتیکودکان کهیک شبکه بین المللیاست نیزحمایت میکند. یونیسف یکروش (فرایند) کلیمبتنی برمدارک عینیرا برای دوران کودکی دنبال میکندکه شاملاصول زیرمیباشد: * پیشگیری ودرمان شاملایمنسازی، تغذیه مناسب، آبسالم وبهداشتاولیه برایکودکان، مراقبان وجامعهای که در آنزندگیمیکنند فراهممیآید. * کودکان بایددر بدوتولد شناسنامهدریافتکرده وازسوءاستفاده وبیتوجهیدرامان بمانند وازامکاناتتحصیلی برخوردارباشند. * دختران و زنان بطور خاصباید ازتغذیه، مراقبتهای بهداشتی، تحصیل و پشتیبانیخانواده برخورداربوده و به حقوق ایشاناحترامگذاشته شود.
انگیزه اولیه تشکیل یونیسف توجه به نیازهای اضطراری کودکان اروپایی خسته ازجنگ جهانی دوم بود. بنابراین توجه سازمان ملل متحدبه حقوق کودکان در تعارضات مسلحانه ازهمان ابتداوجود داشته است. در راستای حمایت ازحقوق کودکان، درسال۱۹۵۹ اعلامیه حقوق کودک توسط مجمع عمومی به تصویب رسید. لازم به ذکر است که قبلاً نیزجامعهملل درسال ۱۹۲۴ اعلامیهای رادرحمایت از حقوق کودک که یک سازمان غیر دولتی آن را جداگانه پیشنهاد کرده بود تصویب کرده است. ماده ۸ اعلامیه ۱۹۵۹میگوید که کودکان در تمام شرایط در میانآنهایی هستند که اولین کمکها و حمایتها را دریافت میکنند. طبیعی است که در زمان درگیریها ومخاصمات مسلحانه نیز افراد فوق از چنین امتیازاتی برخوردار خواهند بود.۱
بند دوم: کنوانسیون حقوق کودک و پروتکل دوم ۲۰۰۰
کنوانسیون حقوق کودک مهمترین سند بین المللی برای حمایت همه جانبه از کودکان میباشد که اساس تفکر بین المللی برای بقاء، رشد وحمایت از کودکان را در نظر دارد. ماده ۳۸ کنوانسیون حقوق کودک از دولتها میخواهد به قواعد حقوق بشر دوستانه قابل اعمال در تعارضات مسلحانه احترام بگذارند و احترام به آنها را تأمین نمایند. این ماده اشعار میدارد که تمام معیارهای ممکن بکارگرفته شود تا کودکان زیر ۱۵ سال درتعارضات به طور مستقیم درگیر نشوند و دربکارگیری کودکان بین ۱۵ تا ۱۸سال تقدم با بزرگترها باشد. بند۴ ماده میخواهد که دولتها تمام معیارهای لازم را برای تأمین حمایت و مراقبت از کودکانی که در تعارضات مسلحانه آسیب میبینند بکارگیرند۲٫
انتقاد وارد برکنوانسیون حقوق کودک برای طرح سن کمتری برای درگیری کودکان درجنگ توسط پروتکل الحاقی به کنوانسیون درسال ۲۰۰۰ جبران شد. البته قبل از تصویب این پروتکل نیز کمیته حقوق کودک در تفسیرخود از ماده ۳۸ مطرح کرد که پرتو تعریف کودک که افراد زیر ۱۸ سال را در برمیگیرد و اصول بهترین منافع کودک، هیچ فرد زیر۱۸سال نباید به طور مستقیم و یا غیرمستقیم درگیر تعارضات شود. کمیته حقوق کودک دراولین جلسه خود درسال ۱۹۹۱ به موضوع کودکان و تعارضات مسلحانه توجه نموده و نیاز به روش های مؤثر برای حمایت از کودکان را در درگیری های مسلحانه مطرح کرد.
درسال ۱۹۹۳ یکی از اعضای کمیته برای فراهم کردن طرح مقدماتی پروتکل که حداقل سن درگیریها را ۱۸سال افزایش دهد، انتخاب شد. همچنین اعلامیه نهایی و برنامه اقدام کنفرانس وین از کمیته خواست که مسأله افزایش سن بکارگیری درنیروهای مسلح را مطالعه نماید. در سال ۱۹۹۴ کمیسیون حقوق بشر یک گروه کار بدون محدودیت زمانی برای مذاکره پروتکل اختیاری تشکیل داد. گروه کار فعالیت خود را در سال۲۰۰۰ خاتمه داد و مجمع عمومی بطور رسمی پروتکل الحاقی را در ۲۵ می سال ۲۰۰۰ تصویب کرد که بعد از بدست آوردن ۱۰ امضاء در ۱۲ فوریه ۲۰۰۲ لازم الاجرا شد.
در این پروتکل اختیاری محدودیتهای بیشتری برای مشارکت کودکان درمخاصمات مسلحانه منظور شده است. مطابق ماده دوم این پروتکل، دول عضو متعهدند افراد زیر سن ۱۸ سال را به خدمت سربازی در نیروهای مسلح در نیاورند و مطابق ماده سوم، حداقل سن سربازگیری داوطلبانه (۱۵ سال) را افزایش داده و بپذیرند که افراد زیر۱۸ سال از حمایت ویژه برخوردار خواهند بود. همچنین مطابق ماده ۴ گروه های مسلح متمایز از نیروهای مسلح کشورعضو، نباید تحت هیچ شرایطی به سربازگیری و یا استفاده از افراد زیر ۱۸ سال در مناقشات اقدام نمایند. دول عضو باید اقدامات مناسب قانونی را در ممنوعیت ومجازات چنین رفتارهایی بهعمل آورند.
بند سوم : از اجلاس سران جهان ۱۹۹۰ تا آخرین گزارش جهانی ۲۰۰۷
علاوه بر دو ماده ۳۷ و ۳۸ کنوانسیون ۱۹۸۹ تلاشهای دیگری نیز در حمایت از کودکان در مخاصماتمسلحانه انجام گرفته است که به چند مورد به طورخلاصه اشاره میشود. سران جهان در اجلاس سپتامبر ۱۹۹۰در میان چندین هدف مربوط به بقاء، بهداشت، تغذیه، آموزش و حمایت از کودکان، برحمایت ازآنان در برابر تأثیرات جنگ وتوجه به نیازهای اساسی آنان درنواحی آسیب دیده و تأسیس مراکز امن تأکید کردند.
نخستین گزارش مربوط به تأثیر مخاصمات مسلحانه بر کودکان ،بر میگردد به سپتامبر ۱۹۹۶ که توسط خانم «گارساماشل» به مجمععمومی ارائه شد. درفوریه ۱۹۹۷مجمع عمومیبا تصویب قطعنامه ای۱ به دبیرکل توصیه میکند تا نمایندهای ویژه درباره کودکان و مخاصمات مسلحانه انتخاب نمایند. متعاقبآن (اولارااوتونو۲) به این سمت برگزیده شد. وی درسال ۱۹۹۸ گزارش کوتاه غیررسمی به شورای امنیت ارائه نمود. برای نخستین بار درهمین سال موضوع کودکان و مخاصمات مسلحانه در دستور کار شورای امنیت قرار میگیرد و منجر به صدور بیانیه رئیس شورا می شود.
شورای امنیت نخستین قطعنامه خود را درباره کودکان و مخاصمات مسلحانه دراوت ۱۹۹۹ به شماره ۱۲۶۱ به تصویب رساند. این قطعنامه نگرانی عمیق خود را از تأثیر زیان بار وگسترده مخاصمات مسلحانه بر کودکان و پیامدهای دراز مدت آن برتوسعه، صلح و امنیت بادوام گوشزد میکند.۱
در ژوئن همین سال مقاوله نامه ۱۸۲ از سوی سازمان بین المللیکار به تصویب رسید که اختصاص به بدترین اشکال کار کودک دارد. مطابق ماده ۳ این مقاولهنامه، سربازگیری اجباری از کودکان و استفاده از آنان درمخاصمات مسلحانه یکی ازبدترین شکلهای کار کودکان اعلام شد و در این زمینه از دولتها میخواهد که با نظارت مستمر، تمام معیارهای لازم و مقتضی را برای جلوگیری و امحای این شکل از کارها به کار گیرند.
در اوت سال ۲۰۰۰ دومین قطعنامه شورای امنیت با شماره ۱۳۱۴ صادر شد. این قطع نامه اعلام میکند: نقض حقوق بشردوستانه وحقوق بشر در ارتباط با کودکان میتواند تهدید کننده صلح و امنیت بین المللی باشد. بدین جهت شورا آمادگی خود را برای ملاحظه چنین وضعیت و درصورت لزوم، برداشتن گامهای مؤثر و بیشتر اعلام میدارد.۲

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 05:11:00 ق.ظ ]