ویژگی اصلی این مهارت های ورزشی تکرار حرکات به صورت دوره ای است به گونه ای که با یادگیری یک دوره از حرکت را می توان به صورت پشت سر هم و برای مدت زمان طولانی اجرا کرد با این حال هر دوره از مراحل مشخص و جداگانه ای تشکیل شده است که اغلب یکسان بوده و به دنبال هم تکرار می شوند. برای مثال ضربه پاروزنی از چهارمرحله تشکیل شده است که اغلب یکسان بوده و به دنبال هم تکرار می شوند این مراحل عبارت از فروبردن پارو در آب، حرکت پارو در درون آب، پایان حرکت و بازگشت به وضعیت اولیه است. مهارت های غیر دوره ای رشته های ورزشی مختلف مانند پرتاب وزنه، پرتاب دیسک، اکثر مهارت های ژیمناستیک و رشته های تیمی، کشتی، بوکس و شمشیر بازی را شامل می شود. این مهارتها از مجموعه ای حرکات که با یک الگوی معین اجرا می شوند تشکیل شده اند برای مثال: مهارت پرتاب دیسک از مجموعه حرکات تاب خوردن اولیه، انتقال، چرخش، رها کرن دیسک و گام برگشت تشکیل شده است. اما همه این حرکات به شکل یک مهارت کامل انجام می شود. مهارت های دوره ای ترکیبی از ترکیب یک حرکت دوره ای با یک حرکت غیر دوره ای به وجود می آید. انواع پرش ها در دو و میدانی، اسکیت نمایشی، پرش خرک در ژیمناستیک و شیرجه، نمونه ای از مهارت های ورزشی این گروه هستند. اگر چه همه حرکات در مهارت های یاد شده با یکدیگر ترکیب می شوند اما حرکت غیر دوره ای یک پرش کننده ی ارتفاع یا ژیمناستیک پس از حرکت دوره ای قابل تشخیص است.
رشته های ورزشی مرکب
آخرین گروه رشته های ورزشی مرکب هستند که فعالیت هایی مانند دهگانه و یا رشته های مختلفی مانند پنجگانه مدرن (اسب سواری- شمشیر بازی- تیر اندازی- شنا و صحرا نوردی) را شامل می شوند. همچنین دو و میدانی ودو گانه (اسکی صحرایی و تیر اندازی) نیز دراین گروه قرار دارند تنوع فعالیت ها و یا ورزش ها در این گروه هستند و نوع تمرین مورد استفاده را تعیین می کنند.
بنابراین جای تعجب نیست که ورزشکاران این گروه خود را ورزشکاران همه فن حریف می دانند.
ورزشهای توپی
ورزش های توپی شامل والیبال، بسکتبال، هندبال و فوتسال است که این ورزش ها یا در سالن های ورزشی سقف بلند اجرا می شوند یا در زمینهای بازی روباز ارائه می شوند. و در اندازه زمین و تعداد اندکی فاکتورهای مقرراتی، استاندارهای آنها در طراحی و ساخت با هم تفاوت دارند.
ورزش بسکتبال
بازی بسکتبال توسط دو تیم انجام می پذیرد که هر تیم شامل ۵ بازیکن می باشد، هدف آنها عبور دادن توپ از حلقه و ممانعت از گل زدن تیم مقابل است. اندازه زمین بسکتبال باید (۲۸*۱۵) یا (۲۶*۱۴) یا (۲۴*۱۲) باشد و ارتفاع زمین بازی تا سقف سالن باید هفت متر باشد(فتحی، ۱۳۸۰).
بسکِتبال یک ورزش گروهی وبا بهره گرفتن از یک توپ است. هدف هر تیم از انجام بازی کسب امتیاز از طریق انداختن توپ در داخل حلقه تیم مقابل می باشد، لذا تاکید فراوانی بر تقویت مهارت های پرتاب صورت می گیرد. هرتوپی که ازحلقه حریف عبور و داخل آن برود گل نامیده می شود. بسکتبال ورزشی است که توپ درآن نقش دارد، به صورت گروهی به اجرا در می آید، بر مهارت استواراست و هیچگونه خشونت، برخوردهای سخت بدنی مبتنی برآن نمی باشد و اصل رقابت درآن رعایت می شود. به دلائل فوق ورزش بسکتبال امروزه پس از سپری شدن نزدیک به یک قرن و اندکی از اختراع آن، یکی از پر طرفدارترین و هیجان انگیزترین رشته های ورزش بین المللی است. در ابتدا تعداد بازیکنان هرتیم ۹ نفر تعیین گردید. سپس به ۷ نفرتقلیل یافت و بالاخره تعداد، به ۵ نفردر زمین کاهش و تثبیت شد. بسکتبال در آمریکا طراحی شد و بعد از جنگ جهانی اول بسکتبال تبدیل به ورزشی رقابت آمیز و بزرگ در دنیا گردید. بتدریج و باگذشت زمان مربیان این رشته وضعیت مناسبی پیدا کردند و فعالیتشان مؤثرشناخته شد و بسکتبال به قاره اروپا هم گسترش یافت. بسکتبال در چهار دوره ۱۰ دقیقه ای(بین المللی) یا ۱۲ دقیقه ای(ان.بی.ای) انجام می شود.
زمان استراحت بین نیمه یا دوره اول و دوم و بین دوره سوم و چهارم ۲ دقیقه و بین دوره دوم و سوم (بین دو نیمه) ۱۰ دقیقه است. وقت اضافه در بسکتبال ۵ دقیقه می باشد. پس ازاستراحت بین دونیمه زمین حمله و دفاع دوتیم عوض می شود. اصطلاحاً به زمین حریف، زمین حمله و به زمین خودی زمین دفاع گفته می شود. زمان های یک مسابقه زمان واقعی بازی است. یعنی وقتی که توپ درجریان نیست، وقت بازی متوقف می شود. مثلاً زمانی که خطارخ داده، یا هنگام پرتاب آزاد زمان متوقف است به همین دلیل زمان یک بازی کامل بیشتراز مجموع عددی زمان های بالا بوده و معمولاًحدود ۲ ساعت طول می کشد. برخی قوانین این ورزش عبارتنداز: سه ثانیه که برمبنای آن هیچیک از بازیکنان تیم مهاجم حق ندارند بیشتراز این مدت درمحوطه ذوزنقه حریف باقی بماند. دبل که بازیکنان حق ندارند پس از دریبل کردن و نگهداری توپ، مجددا توپ را برای دریبل به زمین بزنند و قانون نیمه، یعنی زمانی که یک بازیکن در زمین حریف (زمین حمله) مالکیت توپ رادر اختیار می گیرد، نباید توپ را چه باپاس به یاران خودی و چه با دریبل کردن خودش آن را به زمین خودی برگرداند، این کار یک تخلف است و توپ در اختیار تیم مقابل قرارخواهدگرفت( ۲). سال ورود اولیه ورزش بسکتبال به کشورما ایران ۱۹۰۱ میلادی برابربا ۱۲۸۰ هجری شمسی ذکرشده است. اما آنچه مسلم است، اولین نشانه های ورود بسکتبال به ایران درسال های ۱۳۱۰ و ۱۳۱۱ دیده شده که آن هم توسط کارکنان سفارت خانه های خارجی درایران بوده است. ورزش بسکتبال به اشکال دیگری نیزقابل اجرا است، از جمله بسکتبال خیابانی و مینی بسکتبال. بسکتبال خیابانی تنها در یک نیمه از زمین بازی می شود. در زمین بسکتبال تعداد بازیکنان ۱۲ نفر هستند که دو نفرذخیره و ۱۰ نفر بازی می کنند. زمان بازی آن ۴ دوره ۱۰ دقیقه روان می باشد، که هر بازیکنی باید دو دوره بازی کندو دودقیقه آخر زمان، باسوت داورمی خوابد. مسابقات بسکتبال را دو داوردر زمین و یک منشی، یک وقت نگهدار و یک مسئول تابلو قضاوت می کنند(شهابی کاسب، ۱۳۸۳).
تاریخچه بسکتبال
در دسامبر سال ۱۸۹۱ میلادی، ورزش بسکتبال را دکتر جیمز نای اسمیت[۵۲] ابداع کرد. او دبیر ورزش کالج اسپرسنگ فیلد در ایالت ماساچوست آمریکا بود. دکتر لوتر گالیک[۵۳] رییس تربیت بدنی کالج اسپرینگ فیلد از دکتر جیمز نای اسمیت خواست تا برنامه ای برای آماده نگه داستن بازیکنان رشته های بیس بال و لاکروز در فصول سرما فراهم کند. به این ترتیب ورزش بسکتبال ابداع شد. در ابتدا نای اسمیت از مسوول سالن ژیمناستیک کالج خواست تا دو جعبه به بزرگی لاستیک داخلی توپ فوتبال فراهم کند ولی او موفق به تهیه یک جفت سبد شد. سبدها را به جلو آمدگی بالکن تماشاچیان در دو طرف سالن ژیمناستیک نصب کرد و به این ترتیب، این بازی از نام باکس بال به بسکتبال تغییر نام یافت. در آغاز ته سبدها بسته بود و هر بار که توپ وارد سبد می شد باید با بهره گرفتن از نردبان، توپ را از سبد خارج می کردند و بازی از نیمه زمین با اجرای بین طرفین ادامه می یافت. در سال ۱۸۹۵ میلادی، سبدهای جدیدتری که دهانه بالایی انها حلقه فلزی و بدنه شان از تور نخی بود، جایگزین سبدهای قبلی شد. در انتهای تور ریسمانی بلند از داخل سبد به بیرون آویخته بود. هر بار که توپ وارد سبد می شد با کشیدن ریسمان، توپ از سبد خارج می شد. در سال ۱۹۱۲، ته تورها باز شد و سبدها شکل امروزی به خود گرفت. در ابتدا، گاهی هواداران افراطی در بالکن نزدیک یکی از سبدها می نشستند و با بهره گرفتن از دسته جارو، چتر یا دست هایشان برای وارد کردن توپ به داخل سبد دخالت می کردند. برای رفع این مشکل، در سال ۱۸۹۵ میلادی، در پشت سبدها صفحه چوبی بزرگی قرار دادند که همان صفحه بسکتبال است. ابتدا، تعداد بازیکنان هر تیم از ۵ تا ۹ نفر تشکیل می شد. بعد از مدتی، تعداد بازیکنان هر تیم به طور ثابت به ۹ نفر و سپس به ۷ نفر و بالاخره در سال ۱۸۹۷ میلادی به ۵ نفر محدود شد. در آغاز هیچ بازیکنی، جایگزین بازیکن دیگری نمی شد که از زمین خارج شده بود. بعدها این قانون تغییر یافت و همزمان با آن تعداد خطاهای شخصی که موجب اخراج بازیکن می شد از ۲ به ۵ افزایش یافت.
ابتدا هنگام خطا، هر کدام از بازیکنان می توانستند برای تیمشان پرتاب آزاد داشته باشند، اما امروزه هر بازیکن تنها می تواند از پرتاب آزاد مربوط به خود استفاده کند. در ابتدا هر بازیکن بدون دویدن می توانست یک بار توپ را به زمین بزند. بعدها این تعداد به ۲ و ۳ رسید و تعداد نامحدود شد، در عوض قانون(دبل) و (تراولینگ) وضع شد. در ابتدا زمین بازی به سه قسمت تقسیم می شد و بازیکن هر ناحیه مجاز بود تنها در محدوده ی مربوط به خود فعالیت کند. بازیکنان بلند قد در ناحیه زیر سبد می ایستادند تا توپ را وارد سبد کنند. بعدها برای جلوگیری از این موضوع قانون(سه ثانیه) وضع شد. همچنین زمین بازی نیز به دو قسمت تقسیم شد و قانون (نیمه) نیز وضع شد. در ابتدا برای پرتاب توپ به داخل سبد از شوت دو دست بالای سر استفاده می شد. که شبیه پرتاب اوت در فوتبال بود. سپس پرتاب ها به صورت شوت دو دست از داخل سینه و بعدها به صورت شوت یک دست اجرا شد. با افزایش سرعت در بسکتبال و تغییر دفاع از جاگیری به یارگیری، شوت جفت پدید آمد. این نوع شوت را نخستین بار در سال ۱۹۳۰ میلادی(هنگ لویی ستی) دانشجوی استانفورد در ایالت کالیفرنیا ابداع کرد و به نمایش درآورد. این ابتکار جذابیت بسکتبال را نزد جوانان افزایش داد.
اولین مسابقه بین دو تیم در سال ۱۸۹۲ میلادی اجرا شد. رهبری یکی از تیم ها را( جیمز نای اسمیت) و دیگری را (آمرس آلونرواستگ) به عهده داشت. در سال ۱۸۹۱ میلادی، اولین تیم بانوان تشکیل و قوانین بسکتبال بانوان در سال ۱۸۹۹ میلادی منتشر شد. از همان ابتدا بسکتبال بسرعت بین جوانان در کالج ها همه گیر شد. در سال ۱۹۳۸ میلادی، تورنمنت ملی کالج های آمریکا شروع شد و در سال ۱۹۳۹ به لیگ اتحادیه کالج های آمریکا(NCAA) تغییر نام یافت. در اوایل سال ۱۹۰۶ میلادی، لیگ حرفه ای آمریکا بنا نهاده شد و در سال ۱۹۴۶ به لیگ حرفه ای اتحادیه بسکتبال آمریکا موسوم به NBA تغییر نام داد. در سال ۱۹۳۲ میلادی، فدراسیون آماتوری بسکتبال جهان (FIBA) در ژنو با نمایندگی چند کشور تشکیل شد. در سال ۱۹۳۶ میلادی، بسکتبال برای اولین بار به المپیک برلین در آلمان با شرکت ۲۱ تیم راه یافت. در سال ۱۹۵۰، اولین دوره مسابقه های بسکتبال قهرمانی مردان جهان در شهر بوینوس آیرس در آرژانتین برگزار شد. این مسابقات هر چهار سال یکبار برگزار می شود. در سال ۱۹۶۰ میلادی، اولین دوره مسابقه های بسکتبال قهرمانی مردان آسیا در شهر مانیل در کشور فیلیپین برگزار شد. اینک بیش از ۲۰۰ کشور عضو فدراسیون بسکتبال آماتوری جهان هستند. در سال ۱۹۵۳ میلادی(۱۳۱۴ شمسی)، بسکتبال را(فریدون شریف زاده) به ایران شناساند که در آن زمان در کشور ترکیه دانشجو بود. این رشته ابتدا در کالج البرز رواج یافت و بالاخره ۱۳ سال بعد (در سال ۱۹۴۸ میلادی) تیم بسکتبال کشورمان در المپیک لندن شرکت کرد(فتحی، ۱۳۸۰).

استانداردها در بسکتبال
اندازه های زمین بسکتبال با طول ۲۶ متر و عرض ۱۴ متر باید باشد. ارتفاع سقف سالن باید ۷ متر باشد. برای تورنمنت های المپیک و قهرمانی جهان، زمین بسکتبال باید ۲۸ مترطول و ۱۵ مترعرض داشته باشد. سالن قانونی حداقل دارای ۷ مترارتفاع و نور کافی و مناسب برای انجام مسابقات داشته باشد. خط کشی زمین باید با محل استقرار تماشاچیان و تابلوهای تبلیغاتی حداقل ۲ مترفاصله داشته باشد. عرض خطوط زمین ۵ سانتیمتراست و به گونه ای رسم می شود که کاملا قابل رویت باشند. دقیقا در مرکز زمین دایره ای به شعاع ۸۰/۱ متر رسم می شود. همچنین خطی موازی خطوط انتهایی زمین را از وسط به دو قسمت مساوی تقسیم می کند. اگر سالن در هر دو طرف خطوط طولی زمین دارای سکوی تماشاچی باشد، در یک طرف زمین فضای لازم برای استقرارمیزمنشی درحدود ۲/۱ متر باید به حریم قبلی افزوده شود. بیرون زمین بازی در سمت میز منشی، منطقه نیمکت تیم هاست. هر منطقه توسط خطی به طول دو متر در امتداد خط انتهایی و خطی دیگر به طول ۲ متر محدود می شود که با فاصله ۵ متر از وسط زمین بصورت عمودی روی خط کناری سمت میز منشی کشیده می شود. تخته های بسکتبال از جنس چوب وبه ضخامت ۳ سانتیمترهستند. البته استفاده از شیشه طلقی به همان ضخامت نیز ممکن است. ابعاد تخته باید ۸۰/۱ متر افقی و ۰۵/۱ متر عمودی و فاصله لبه پایین تخته از زمین ۹۰/۲ متر باشد. این ابعاد مخصوص تورنمنت های المپیکی و جهانی است. برای سایر بازی ها اعم از منطقه ای یا ملی می توان از ابعاد قدیمی(۸۰/۱ افقی و ۲۰/۱ عمودی) استفاده نمود. البته همه تخته هایی که جدیدا ساخته می شوند باید همان ابعاد مسابقات المپیک و جهانی است. برای سایر بازی ها اعم از منطقه ای یا ملی می توان از ابعاد قدیمی(۸۰/۱ افقی و ۲۰/۱ عمودی) استفاده نمود. البته همه تخته هایی که جدیدا ساخته می شوند باید همان ابعاد مسابقات المپیک و جهانی(۸۰/۱ متر افقی و ۰۵/۱ متر عمودی) را داشته باشند. یک مستطیل با ابعاد خارجی ۴۵ در ۵۹ سانتیمتر، در پشت حلقه بوسیله یک خط به عرض ۵ سانتیمتر مشخص شده است که ضلع پایینی آن کاملا هم سطح با حلقه است. تمامی خطوط، اگر تخته از جنس طلق باشد باید به رنگ سفید و اگر تخته جنس دیگری داشته باشد باید به رنگ سیاه باشد. تخته ها طوری نصب می شوند که عمود بر زمین و موازی با خطوط انتهایی باشند. تخته ها داخل زمین و به فاصله ۲۰/۱ متر جلوتر از خطوط انتهایی واقع می شوند. قسمت جلو پایه های تخته حداقل دو متر از لبه خارجی خط انتهایی فاصله دارد و رنگ آن با توجه به رنگ زمین باید کاملا قابل رویت باشد و طوری به زمین متصل گردد که هنگام برخورد افراد با آن حرکت نکند. اگر تخته به پهلو حرکت کند، باید در عرض ۴ ثانیه به حالت ثابت و اصلی خود برگردد. تمامی سطح پایین تخته و ارتفاع ۳۵ سانتیمتر از دو طرف تخته باید پوشش داشته باشد. ضخامت این پوشش در سطح پایینی باید ۵ سانتیمتر باشد. ارتفاع این پوشش در سطح جلو و عقب تخته نباید بیش از ۲ سانتیمتر باشد. آن قسمت از پایه تخته که بصورت موازی با زمین و در پشت تخته قرار دارد باید با موادی ضربه گیر تا طول ۲۰/۱ متر کاملا پوشش داده شود. ضخامت پوشش حداقل ۵ سانتیمتر است. تمامی پایه های تخته در قسمت جلو و کنار آن باید با مواد ضربه گیر تا ارتفاع ۱۵/۲ متر از زمین پوشانده شود. حداقل ضخامت پوشش ۱۰ سانتیمتر می باشد. پوشش ها باید طوری تهیه شوند که وقتی فشاری بر آنها وارد می گردد، بیش از ۵۰% ضخامت به داخل نروند و لبه های تیزی نداشته باشد. سبد بسکتبال از دو قسمت حلقه و تور تشکیل می شود. جنس حلقه از فولاد می باشد و حداقل ۶/۱ سانتیمتر و حداکثر ۲ سانتیمتر ضخامت دارد. قطر داخلی حداقل ۴۵ سانتیمتر و حداکثر ۷/۴۵ سانتیمتر است و به رنگ نارنجی رنگ آمیزی می گردد. در قسمت تحتانی حلقه گیره هایی برای نصب تور وجود دارد، بطوریکه انگشت داخل آنها نرود. حلقه باید محکم به تخته وصل شود تا هنگام اعمال فشار بر حلقه، فشار به روی تخته منتقل نگردد. ارتفاع حلقه از سطح زمین باید ۰۵/۳ متر و فاصله حلقه تا تخته ۱۵ سانتیمتر باشد. تورها از نخ سفید رنگ بافته می شوند و حداقل ۴۰ سانتیمتر و حداکثر ۴۵ سانتیمتر بلندی دارند و از زیرحلقه آویزان می گردند. تور باید دارای ۱۲ حلقه برای اتصال به سبد باشد و لبه های تیزنداشته باشد و انگشت به داخل آن فرونرود. بافت تور باید به گونه ای باشد که توپ پرتاب شده با مکث کوتاهی ازآن عبورکند. به این ترتیب، عبورتوپ بیشتر قابل تشخیص می باشد که گیرکردن توپ با پیچیدگی احتمالی و نیز خارج شدن توپ ازپشت آن جلوگیری کند. درسالن های تمرینی این ورزش برروی دیوارهای کناری نیز تخته بسکتبال برای آموزش و تمرین نصب می گردد. توصیه می شود سالنهایی که عمدتا برای مسابقات این رشته احداث می گردند دارای رختکن و سیستمهای بهداشتی برای حداقل ۴ تیم وسالن ویژه برای گرم کردن راداشته باشند. تا در زمانی که مسابقات به صورت تجمیعی و برنامه ای تنظیم و برگزارمی شوند، تیم ها در زمان مقرر آماده گردند.
آسیب های ورزشی در بسکتبال
بسکتبال یک ورزش سریع و قدرتی است که در آن حرکات انفجاری و بسیار سریعی در مفاصل انجام میشود. بازیکن به ناگهان می ایستد و باز حرکت می کند. در این ورزش برخوردهای فیزیکی بین بازیکنان هم زیاد است. این شواهد کافی است تا مشخص شود احتمال بروز آسیب های بدنی در بسکتبال بالا است. اکثر آسیب هایی که در حین بسکتبال ایجاد می شوند بصورت کشیدگی ها ی عضلانی، کشیدگی های رباط و یا بصورت خونمردگی در عضلات است. شایعترین محل آسیب مچ پا و پس از آن زانو است. حدود ۹۲ درصد از بازیکنان بسکتبال حداقل یک بار در طول عمر ورزشی خود دچار پیچ خوردگی مچ پا می شوند. شایعترین آسیب ها در بسکتبال عبارتند از:

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
 

 

پیچ خوردگی مچ پا: پیچ خوردگی مچ پا شایعترین آسیب ورزشی در بسکتبال است. در بسکتبال پیچ خوردگی مچ پا معمولا به علت چرخش بازیکن بر روی کف پا ایجاد می شود.
 

تاندنیت آشیل: در ورزش بسکتبال تاندون آشیل به علت جهش های زیاد ورزشکار تحت فشار و کشش زیادی قرار داشته و مستعد آسیب است. هر بار که بازیکن به بالا می پرد و یا به زمین فرود می آید این تاندون تحت کشش زیادی قرار می گیرد. این آسیب معمولا خود را بصورت تاندنیت آشیل نشان می دهد. در صورتیکه این تاندنیت بطور مناسب درمان نشود می تواند مزمن شده و تاندون را مستعد به پارگی کند.
 

تاندنیت کشکک: تاندنیت کشکک در هر ورزشی که در آن جهش زیاد باشد دیده می شود. در بسکتبال هم این مشکل به شکل شایعی در ورزشکاران وجود دارد. تاندنیت کشکک موجب درد در زیر استخوان کشکک می شود و در صورتی که به درمان مناسب آن بی توجهی شود می تواند موجب ایجاد آسیب های جدی تر گردد.
 

پارگی مینیسک: به علت حرکات شدید و ناگهانی زانو و تغییر جهت های مکرر تنه ورزشکار بر روی زانو احتمال بروز پارگی مینیسک در بسکتبال زیاد است.
 

پارگی رباط های زانو: شایعترین رباط های زانو که در حین بسکتبال آسیب می بینند پارگی رباط صلیبی قدامی و پارگی رباط جانبی داخلی هستند. علت معمول این آسیب ها معمولا حرکات شدید پیچشی در زانو است ولی آسیب می تواند به علل دیگر مانند ضربه شدید بازیکن دیگر به زانو هم ایجاد شود.
 

کشیدگی عضلات همسترینگ: آسیب عضلات همسترینگ که در پشت ران قرار دارند معمولا بصورت کشیدگی آنها است. این کشیدگی ها معمولا به علت تغییر شدید در سرعت و جهت حرکت اندام تحتانی ایجاد می شود.
 

خونریزی در عضلات: خونریزی و خونمردگی در عضلات اندام تحتانی معمولا به علت ضربه مستقیم آرنج یا زانوی بازیکن دیگر به عضلات اندام تحتانی ورزشکار ایجاد می شود. در صورتیکه شدت ضربه زیاد باشد موجب پارگی مویرگ های خونی عضله و در نتیجه خونریزی درون آنها می شود.
 

آسیب های دست و انگشتان: آسیب های دست و انگشتان ورزشکار معمولا به علت ضربه توپ و یا به علت گیر کردن انگشتان در لابلای تور ایجاد می شود. این آسیب ها می توانند بصورت پارگی رباط و یا شکستگی باشند. بروز انگشت چکشی یا مالت فینگر به علت اصابت مستقیم توپ از جلو به انگشت و آسیب به رباط داخلی مفصل کارپومتاکارپ شست در موقع گرفتن توپ یا زمین خوردن از دیگر آسیب های دست در بسکتبال است.
 

تاندنیت عضله دوسر بازو: تاندنیت عضله دوسر بازو براثر حرکات شدید مفصل شانه و اعمال نیروهای کششی زیاد به تاندون عضله دوسر بازو ایجاد می شود و موجب بروز در در مفصل شانه ورزشکار می گردد(پاکروان، ۱۳۸۸).
 

قسمت دوم: پیشینه پژوهش
الف) پیشینه پژوهش های انجام شده در داخل کشور
کاشف و همکاران(۱۳۹۳)، پژوهشی با عنوان تاثیر مکمل ال کارنیتین و تمرین هوازی بر تمرین هوازی و لاکتات خون در مردان جوان انجام دادند. نتایج نشان داد برای بهبود عملکرد ورزشی و افزایش توان هوازی می توان از مکمل ال کارنیتین به همراه تمرینات ورزشی استفاده کرد.
حمزه زاده بروجنی و همکاران(۱۳۹۲)، پژوهشی با عنوان تاثیر چهار هفته تمرین تناوبی شدید(HIT) بر برخی شاخص های هوازی و بی هوازی زنان تیم ملی بسکتبال ایران انجام دادند. در این پژوهش بیان شد تمرینات تناوبی شدید (HIT) رویکرد موثری در بهبود آمادگی در کوتاه مدت است. اثر این گونه تمرینات بر سازگاری های عملکردی، فیزیولوژیکی در ورزشکاران نخبه هنوز نامشخص است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر چهار هفته اجرای HIT بر برخی متغیرهای عملکردی و فیزیولوژیکی انجام گرفت. بدین منظور ۱۴ نفر از بازیکنان داوطلب تیم ملی زنان بسکتبال ایران (با میانگین سن=۲۴/۳ ± ۰/۲۳ سال، وزن=۵۰/۸ ± ۶/۶۳ کیلوگرم و شاخص توده بدنی= ۱۵/۳ ± ۸/۲۱ کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به گونه تصادفی به دو گروه تجربی (۷n=) و کنترل (۷n=) تقسیم شدند. پیش و پس از تمرینات ،آزمودنی ها،۱٫ آزمون فزاینده همراه با تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی برای تعیین برخی از متغیرهای فیزیولوژیکی و ۲٫ یک وهله آزمون وینگیت را برای تعیین حداکثر توان (PPO ) و میانگین توان (MPO) اجرا کردند. هر دو گروه، برنامه تمرین بسکتبال مشابهی را به مدت چهار هفته دنبال کردند، در حالی که گروه تجربی در کنار برنامه تمرین بسکتبال، پروتکل دویدن سرعتی بی هوازی (RAST) را به عنوان یک پروتکل HIT، دو جلسه در هفته اجرا کردند. یافته ها نشان داد، برنامه تمرینات تناوبی شدید با دوره های استراحت کوتاه می تواند موجب افزایش اجرای هوازی و بی هوازی در کوتاه مدت شود.
حمزه زاده بروجنی و همکاران(۱۳۹۲)، پژوهشی با عنوان تاثیر چهار هفته تمرین تناوبی شدید(HIT) بر سطوح IGFBP-3، IGF-1، GH و کورتیزول سرم زنان تیم ملی بسکتبال ایران انجام دادند. نتایج نشان داد مقادیر GH،IGF-1 وIGFBP-3 در گروه تجربی افزایش معناداری یافت و در این گروه کورتیزول تمایل به کاهش داشت و می توان پیشنهاد کرد، یک برنامه تمرینات تناوبی شدید با دوره های استراحت کوتاه می تواند موجب افزایش سطوح هورمون های آنابولیکی سرم در مدت زمان کوتاه شود و تغییرات هورمونی مشاهده شده، سازگاریهای آنابولیکی ناشی از تمرینات را حمایت می کند.
قره داغی و همکاران (۱۳۹۲)، در پژوهش خود با عنوان بررسی تأثیر چهار هفته تمرین متناوب هوازی شدید ویژه فوتبال بر شاخص های عملکردی بازیکنان فوتبال به این نتیجه رسیدند که پس از چهار هفته تمرین vVO2max ،Tmax ،VO2maxدر بین دو گروه تمرینی و کنترل تغییر معناداری پیدا نکرد. به طور کلی می توان گفت که چهار هفته تمرین به صورت هفته ای سه جلسه بر شاخص های هوازی بازیکنان فوتبال تأثیر معناداری ندارد.
سیاهکوهیان و خدادادی(۱۳۹۲)، در پژوهش خود با عنوان تأثیر تمرینات تناوبی شدید و تمرینات تداومی متوسط بر شاخص های هوازی و بی هوازی در پسران ورزشکار پرداخت . هدف از مطالعه او مقایسه اثر برنامه تمرین تناوبی و تمرین تداومی متوسط بر حداکثر اکسیژن مصرفی، آستانه تهویه و نقطه جبرانی تنفسی، زمان اجرای دو ۳۰۰۰ متر و همچنین اوج توان تولیدی و میانگین توان تولیدی بود. بدین منظور، تعداد ۲۴ بازیکن فوتبال دانشگاهی داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند. آنان به صورت تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی( ۱۲ نفر ) و گروه تمرین تداومی( ۱۲ نفر ) تقسیم شدند. هر جلسه تمرینی شامل ۱۰ دقیقه گرم کردن ، برنامه ی تمرین تناوبی(۱۰-۶ تکرار دویدن ۳۰ ثانیه ای با شدت تمام و استراحت ۴ دقیقه بین تکرار ) یا برنامه تمرین تداومی( ۴۵ دقیقه دویدن با شدت ۷۰ درصد هر آزمودنی ) و ۵ دقیقه سرد کردن بود که ۳ جلسه در هفته و به مدت ۸ هفته متوالی اجرا شدند. به دنبال مداخله ی تمرینی (VO2max 6/7 درصد در مقابل ۹/۸ درصد )، (VT 4/5 درصد در مقابل ۹/۳ درصد ) و)
RCp 4/2 درصد در مقابل ۸/۳ درصد )، افزایش، و زمان اجرای دو ۳۰۰۰ متر( ۴/۴- درصد در مقابل ۲/۴- درصد) کاهش معنی داری به ترتیب در گروه تمرین تناوبی و گروه تمرین تداومی نشان دادند. تغییرات این متغیرها بین دو گروه، تفاوت معنی داری با همدیگر نداشتند. همچنین، افزایش PPo (8/3 درصد ( و MPO (10/9درصد) تنها در گروه تمرین تناوبی معنی دار شد. به نظر می رسد برنامه تناوبی شدید با روش تمرینی حاضر در مقایسه با تمرین تداومی متوسط، باعث سازگاری های مشابهی در آمادگی قلبی – تنفسی و اجرای استقامتی می شود. همچنین، برنامه تناوبی شدید باعث افزایش همزمان در ظرفیت بی هوازی می شود.
دژآهنگ و همکاران(۱۳۹۰) در پژوهشی با عنوان تاثیر دو، چهار و شش هفته بی تمرینی پس از یک دوره تمرین پلایومتریک بر کنترل وضعیت مردان دانشجو انجام دادند. مواد و روش ها: تعداد ۲۰ نفر دانشجو با میانگین و انحراف استاندارد سنی ۳٫۳۵±۲۳٫۲ سال، قد ۵٫۴۴±۱۷۱٫۵ سانتی متر و وزن ۷٫۷۵±۷۴٫۴۸ کیلوگرم بدون سابقه آسیب در دو سال گذشته در تحقیق حاضر شرکت کردند. برای برآورد کنترل وضعیت آزمودنی ها از آزمون SEBT استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون و تشریح نحوه اجرای تمرینات، آزمودنی ها به مدت شش هفته و سه روز در هفته تمرینات پلایومتریک را اجرا کردند. پس از اتمام دوره تمرین پس آزمون اول اخذ شد. پس از آن آزمودنی ها به مدت شش هفته بدون اجرای تمرینات منظم تحت نظر بودند. در طول دوره بی تمرینی و با فاصله دو هفته ای پس آزمون های بعدی به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی و آنالیز واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی Tukey استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که : اعمال یک دوره تمرین پلایومتریک تاثیر معنی داری بر افزایش کنترل وضعیت دارد . همچنین اعمال دوره بی تمرینی تنها در پس آزمون چهارم(پس از شش هفته بی تمرینی) بر کاهش فاصله دست یابی در آزمون SEBT معنی دار بود. نتیجه پژوهش آنان نشان داد: افزایش کنترل وضعیت پس از دوره تمرین را می توان به افزایش سرعت هدایت عصبی، افزایش قدرت عضلانی و نیز افزایش هماهنگی بین عضلات موافق و مخالف نسبت داد. همچنین کاهش توانایی کنترل وضعیت پس از دوره بی تمرینی را می توان به کاهش قدرت عضلانی و نیز کاهش هماهنگی عضلانی نسبت داد.
نورشاهی و همکاران( ۱۳۸۹) پژوهشی با عنوان بررسی تأثیر شش هفته تمرین مقاومتی و سرعتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی در دانشجویان مرد غیر ورزشکار انجام دادند. در پژوهش آنان تعداد ۳۶ دانشجوی مرد غیر ورزشکار (میانگین سن ۱/۲۱ سال، میانگین وزن۶/۷۳ کیلوگرم و میانگین قد ۷۶/۱ سانتی متر) به طور تصادفی انتخاب و به سه گروه تمرین مقاومتی، سرعتی و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرین مقاومتی(به شکل هرمی) و سرعتی(به شکل هرمی) هر یک برنامه تمرین ویژه خود را به مدت ۶ هفته و ۳ جلسه در هفته اجرا کردند. نتایج به دست آمده نشان داد که تمرین مقاومتی و سرعتی موجب تغییر معنی داری در انعطاف پذیری، قدرت و توان بی هوازی شدند . هم چنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین این دو نوع تمرین از نظر انعطاف پذیری و توان بی هوازی اختلاف معنی داری وجود نداشت، اما این تفاوت در قدرت معنی دار بود. همچنین با توجه به یافته ها می توان چنین نتیجه گرفت که تمرینات هرمی مقاومتی و سرعتی می توانند موجب بهبود انعطاف پذیری، قدرت عضله همسترینگ و توان بی هوازی شوند، اما به نظر می رسد تمرینات مقاومتی روش موثرتری بر قدرت عضله همسترینگ باشد.
معتمدی و همکاران(۱۳۸۸) پژوهشی با عنوان تعیین تاثیر برنامه های تداومی و تناوبی، هوازی و مقاومتی بر کارآیی حرکتی دوندگان تمرین کرده استقامتی انجام دادند. برای این منظور بیست و چهار دونده(۱ تا ۳ سال سابقه تمرین استقامتی) که زمان اجرای دوی ۳۰۰۰ متر آن ها بین ۰۷: ۹ تا ۳۹ : ۹ دقیقه بود به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. قبل از پیش آزمون، آزمودنی ها برای آشنایی با محیط آزمایشگاه، روش کار با گاز آنالایزر، دویدن روی تردمیل و تمرین مقاومتی به روش دایره ای به آزمایشگاه و سالن وزنه مراجعه کردند. از آزمودنی ها خواسته شد حداقل دو روز پیش از انجام پیش آزمون از هر گونه فعالیت بدنی شدید خودداری و رژیم غذایی خود را در فرم های یادآمد غذایی ثبت کنند تا به هنگام پس آزمون تکرار شود. آزمودنی ها به منظور اندازه گیری vVO2max، Tmax، اندازه گیری یک تکرار بیشینه، سطح فعالیت الکتریکی عضله دو قلو و زمان اجرای ۳۰۰۰ متر در آزمون ها شرکت کردند. آزمودنی ها بر اساس رکورد دوی ۳۰۰۰ متر به گروه های قوی تا ضعیف تقسیم بندی شدند و بصورت تصادفی در چهار گروه تمرینی قرار گرفتند. برنامه تمرینی ورزشکاران بر اساس روش های تمرینی موجود به چهار گروه تمرینات تداومی و تناوبی، هوازی (درصدی از vVO2max و Tmax) و مقاومتی (درصدی از یک تکرار بیشینه و سرعت اجرا) تقسیم بندی گردید. ورزشکاران، پنج جلسه در هفته و به مدت هشت هفته در تمرینات حضور یافتند. در انتهای چهار هفته، میان آزمون و پس از هشت هفته، پس آزمون به عمل آمد. نتایج نشان داد که اگر چه تمام برنامه های تمرینی تداومی و تناوبی، هوازی و مقاومتی سبب کاهش عملکرد ۳۰۰۰ متر، افزایش فراخوانی واحدهای حرکتی EMGvVO2max وEMGMVC و بهبود کارآیی حرکتی نسبت به (EMGvVO2max EMGMVC) در مدت زمان چهار هفته و در مجموع هشت هفته تمرین گردیدند ولی تمرینات تناوبی هوازی- تناوبی مقاومتی پیشرفت بیشتری را در این متغیرها به نسبت سایر روش های تمرینی ایجاد کرد. با توجه به اینکه این تحقیق اولین تحقیقی است که به بررسی اثر تمرینات مقاومتی تناوبی پرداخته و تحقیق مشابه با آن یافت نگردید اما نتایج در مقایسه با سایر تحقیقات صورت گرفته نشان داد که تمرینات مقاومتی و هوازی تناوبی احتمالا از طریق تنظیم دخالت متابولیسم هوازی و غیر هوازی، بهبود ظرفیت هوازی، افزایشVO2max، افزایش ظهور تارهای کند انقباض، افزایش دانسیته مویرگی و میتوکندریایی، افزایش فعالیت آنزیم های اکسیداتیو، افزایش آستانه بی هوازی، بهبود در کارآیی حرکتی، افزایش در زمان رسیدن به خستگی و فراخوانی واحد های حرکتی بزرگتر و بیشتر سبب بهبود عملکرد استقامتی می گردند که در این تحقیق بهبود کارآیی حرکتی(کاهش نسبت EMGvVO2max به EMGMVC)و فراخوانی واحد های حرکتی بزرگتر و بیشتر(EMGvVO2max وEMGMVC) و متعاقب آن بهبود زمان عملکرد ۳۰۰۰ متر دوندگان از طریق چهار و هشت هفته تمرین تناوبی هوازی و مقاومتی نشان داده شد.
فیاض میلانی و همکاران(۱۳۸۶)، پژوهشی با عنوان رابطه توان هوازی و توانایی تکرار فعالیت های سرعتی در زنان بسکتبالیست انجام دادند. نتایج نشان داد بین توان هوازی و توانایی تکرار فعالیت های سرعتی همبستگی متوسطی وجود دارد. در واقع می توان گفت حدود ۳۴ درصد از توانایی تکرار فعالیت های سرعتی می تواند تحت تاثیر سازگاری های ناشی از توان زیاد هوازی باشد.
ب) پیشینه پژوهش های انجام شده در خارج از کشور
فرزانه حصاری و همکاران(۲۰۱۴)، پژوهشی با عنوان رابطه بین توان هوازی و بی هوازی ویژه تناسب اندام جودو در مردان نخبه ایران انجام دادند. نتایج نشان داد در توان هوازی با خستگی عضلانی همراه است و نظارت بر توان هوازی و اندازه گیری آن به مربیان جودو و تناسب اندام توصیه می شود.
عرب نژاد و همکاران(۲۰۱۳)، پژوهشی با عنوان مقایسه توان هوازی بین مرد و زن با توجه به توده بدون چربی بدن انجام دادند. نتایج نشان داد اختلاف گسترده بین FFM و LBM از دو گروه وجود دارد و تفاوت معنی داری بین توان هوازی دو جنس وجود دارد و تنها تفاوت در FFM بدن و LBM برای ارزیابی تفاوت توان بی هوازی از دو جنس و عوامل دیگر کافی نیست. آنتروپومتری و عضلانی و عوامل عصبی ممکن است بر توازن هوازی اثر داشته باشند.
جان ماکسنس و همکاران(۲۰۱۲)، پژوهشی با عنوان روند توان هوازی انجام دادند، که نتایج آن بینشی مفید در روند توان هوازی را مشخص می کند. و نشان داد که یک رابطه خطی بین توان بی هوازی و نرخ تغییرات از توان هوازی وجود دارد.
سلطانی و همکاران(۲۰۱۲)، پژوهشی با عنوان مقایسه تناسب هوازی و بی هوازی بازیکنان فوتبال ایران در موقعیت های مختلف بازی در رقابت های فصل انجام دادند. و نتایج نشان داد در فصل مسابقات توان هوازی و بی هوازی در بازیکنان فوتبال تغییر کرده است.
لارسیا و همکاران(۲۰۱۲)، پژوهشی با عنوان حداکثر آزمون توان هوازی برای بازیکنان تیم فوتبال انجام دادند. هدف از این مطالعه توسعه حداکثر استفاده از آزمون توان هوازی و یک معادله برای تخمین حداکثر VO2 برای ورزشکاران فوتبال بود. نتایج نشان داد که آزمون رشته ارائه شده به عنوان یک ابزار آسان و مفید برای استفاده مربیان و ورزشکاران می باشد.
هیرانتراکوال و همکاران(۲۰۱۰)، پژوهشی با عنوان تاثیر ورزش استقامتی در سطح تستوسترون حالت استراحت افراد غیر فعال انجام دادند. نتایج نشان داد دوازده هفته پس از آموزش در حد متوسط با شدت و فرکانس پایین بر سطح تستوسترون به اندازه کافی تاثیر داشت. و توان هوازی در مردان جوان بی تحرک افزایش یافت. این نوع ورزش ممکن است افراد کم تحرک را تشویق کند به طور منظم در برنامه فعالیت بدنی شرکت کنند.
ونگ و همکاران(۲۰۰۸)، پژوهشی با عنوان تاثیر ۱۲ هفته برنامه آموزشی در توان هوازی، ترکیب، چربی های خون و پروتئین در نوجوانان مبتلا به چاقی انجام دادند. نتایج نشان داد توسعه برنامه های ورزشی برای نوجوانان و جلوگیری از اضافه وزن آنان موثر است.
بورگومستر و همکاران(۲۰۰۸)، در تحقیق خود با عنوان تاثیر چهار هقته تمرین تناوبی شدید بر مصرف گلیکوژن و لاکتات نشان دادند این نوع تمرین ها، مصرف گلیکوژن و تجمع لاکتات را کاهش می دهد.
دمینیس و همکاران(۲۰۰۷)، در مطالعه آب روی ۱۰ شناگر ۱۰۰ متر، یک برنامه HIT که شامل شش اجرای ۱۰۰ متر کرال سینه با شش دقیقه استراحت بین آنها بود را اجرا و اثرات مثبت این برنامه را بر سرعت در آستانه ی بی هوازی، حداکثر غلظت لاکتات خون و ظرفیت بی هوازی گزارش کردند.
جوکا سروکا(۲۰۰۵) در تحقیق خود تحت عنوان تمرینات مقاومتی از نوع توانی در زنان و مردان میانسال ۱۵۴ نفر به صورت داوطلبانه، از زنان و مردان بی تحرک در یک برنامه آموزشی که حدود چهار ماه به طول انجامید شرکت کردند. نیروی انفجاری عضلات پا با بهره گرفتن از ایستاده جهش بلند و جهش چمباتمه زدن عمودی اندازه گیری شد. سلامت درک شده، تناسب اندام درک شده، و نشانه عقب و فقیر در زانو قبل و بعد از مداخله با بهره گرفتن از پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند. اختلالات اسکلتی عضلانی و صدمات ناشی از ورزش در برنامه آموزشی گزارش شده است. تناسب اندام ادراک در مردان و زنان بهبود یافته است، اما سلامت تنها در زنان درک شده بود. سلامت در مردان با افزایش نیروی انفجاری در پریدن چمباتمه زدن نیز نشان داد بهتر درک شده، و زنان با افزایش نیروی انفجاری در ایستاده پرش طول تناسب اندام بهتر درک شده نشان داد.با ورزش علائم توانی در افزایش مردان یافته بود و شاخص توده بدن به طور قابل توجهی بالاتر از دیگر مردان ورزش شد. میزان آسیب ناشی از ورزش ۱۹٪ در مردان و در زنان ۶ درصد بوده است. همچنین به این نتیجه رسید که سه جلسه تمرینات مقاومتی در هفته به مدت ۲۲ هفته باعث افزایش انعطاف پذیری تنه (۱۴%)، توان غیر هوازی (۱۲%) و پرش جفت عمودی (۱۸%) می شود . هم چنین توصیه شده است که در طول تمرینات مقاومتی، به تمرینات انعطاف پذیری جهت کاهش سفتی، سختی و افزایش کشسانی عضلات توجه بیشتری شود.
فاتوروس و همکاران (۲۰۰۵)، در پژوهشی با عنوان اثر تمرینات قدرتی بر توان هوازی و عضلانی مردان مسن غیر فعال انجام دادند. در این پنجاه مرد غیرفعال [ سنی ، ۶۵-۷۸ سال ، شاخص توده بدن (BMI) ، ۲۸٫۷-۳۰٫۲ kg/m2 بود ] از یک پایگاه اطلاعاتی داوطلب و آگهی های ارسال شده به پزشکان ، فیزیوتراپیست ها، و خانه های سالمندان نتایج نشان داد قدرت عضلانی رو به بهبودی می رود.
بی شپ و همکارانش(۲۰۰۳)، در پژوهشی نشانه های توانایی تکرار فعالیت های سرعتی را در بازیکنان هاکی زن نخبه انجام دادند. نتایج کار آنها نشان VO2max بالا به گسترش توانایی تکرار فعالیت های سرعتی منجر نمی شود.
تاملین و ونگر(۲۰۰۲)، در تحقیقی با عنوان رابطه بین توان هوازی، حفظ توان و اکسیژن مصرفی هنگام فعالیت ورزشی شدید به این نتایج رسیدند که افراد با توان هوازی متوسط، نسبت به افراد با توان هوازی کم، کاهش کمتری در توان تولیدی هنگام تکرار فعالیت ورزشی سرعتی داشته اند.
راس و لورایت( ۲۰۰۱ )، در پژوهشی با عنوان متابولیک طولانی مدت و سازگاری عضلات اسکلتی به دوره های آموزشی کوتاه با حداکثر سرعت دویدن به این نتیجه دست یافتند که ۵ هفته تمرینات سرعتی می تواند موجب افزایش حجم شبکه سارکوپلاسمیک، افزایش آزاد سازی Ca2، افزایش ایزوفرم های ATPase در تارهای کند و تند انقباض می شوند، اما نمی توانند ترکیب ایزوفرم های MHC را عوض کنند. سازگاری آنزیم نشان دهنده سازگاری متابولیک عمده ای به آموزش دو سرعت ، با آنزیم ها از هر سه سیستم انرژی که نشانه هایی از انطباق آموزش و شواهدی از بازگشت به سطوح پایه با بی تمرینی است . به طور مشابه، فعالیت آنزیم گلیکولیتیک(به ویژه لاکتات دهیدروژناز، فسفوفروکتوکیناز و گلیکوژن فسفوریلاز کبدی) نشان داده شده است پس از آموزش طولانی ( > 10 ثانیه ) و یا کوتاه مدت
( < 10 ثانیه) سرعت را افزایش می دهد. شواهد نشان می دهد که این آنزیم ها به سطح قبل از آموزش پس از بازگشت در جایی بین ۷ هفته و ۶ ماه از بی تمرینی ارتباط دارد. فعالیت آنزیم میتوکندریایی نیز بعد از آموزش دو سرعت، به خصوص هنگامی که سرعت طولانی و یا استراحت کوتاه مدت بین سرعت کوتاه به عنوان محرک های آموزشی استفاده می شود را افزایش می دهد. سازگاری مورفولوژیکی به آموزش دو سرعت شامل تغییر در نوع فیبر عضله، بافت همبند و مشبک[۵۴]، و فیبر سطح مقطع . برنامه آموزش دو سرعت مناسب انتظار می رود که باعث تغییر جهت به سمت عضلات نوع IIa ، افزایش سطح مقطع عضله و افزایش حجم نگاری sarcoplasmic برای کمک به آزاد شدن کلسیم (+ ۲) شود . میزان آموزش و یا فرکانس از آموزش دو سرعت بیش از آنچه که مطلوب برای یک فرد است، با این حال، یک تغییر نسبت به ویژگی های انقباضی عضلات آهسته تر شود. در مقابل، به نظر می رسد بی تمرینی تغییر ویژگی انقباضی نسبت به نوع IIb، اگر چه آتروفی عضلانی است نیز به احتمال زیاد رخ می دهد. به نظر می رسد سرعت هدایت عضلانی یک روش غیر تهاجمی بالقوه تغییرات انقباضی نظارت در پاسخ به آموزش دو سرعت و بی تمرینی است . به طور خلاصه، انطباق آموزش با حداکثر سرعت دویدن است که به وضوح وابسته به مدت زمان دو سرعت، بهبود بین تکرار، حجم کل و تعداد دفعات حملات آموزش است. این متغیرها اثرات عمیقی بر روی سوخت و ساز بدن ، ساختاری و سازگاری عملکرد از یک برنامه با حداکثر سرعت دویدن آموزش و این تغییرات را به مدت قابل توجهی از زمان پس از یک دوره بی تمرینی برای بازگشت به پایه دارند. با این حال، پیچیدگی تعامل بین متغیرهای مذکور و انطباق آموزش همراه با تفاوت های فردی به وضوح به انتقال دانش و مشاوره از آزمایشگاه به مربی و به ورزشکار مخرب است.
مک هامون و ونکر(۱۹۹۸)، در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که حداکثر اکسیژن مصرفی بویژه بخش محیطی آن، عامل تعیین کننده مهمی در توانایی انجام فعالیت های ورزشی تناوبی و بازیافت بین تناوب کاری است.
هافمن(۱۹۹۷)، پژوهشی روی ۱۹۷ سرباز پیاده نظام انجام داد و مشاهده کرد وقتی میزان آمادگی هوازی از میانگین جامعه بیشتر باشد، بهبود بیشتری در میزان بازیافت پس از فعالیت ورزشی شدید آشکار نمی شود.
بل و همکارانش(۱۹۹۷)، در پژوهش خود بین آمادگی هوازی و بازیافت متابولیک پس از فعالیت ورزشی تناوبی در ورزشکاران استقامتی، رابطه معنی داری مشاهده نکرده اند.
نوفر و همکاران (۱۹۸۹ )، اثر تمرین و بی تمرینی را بر سازگاریهای فیزیولوژیکی بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که در تمرینات طولانی مدت هواز ی پس از مدتی بی تمرینی ، کاهش عمده ای از عملکرد در تمرینات بیشینه و زیر بیشینه اتفاق می افتد و همچنین کاهش عمده ای در حداکثراکسیژن مصرفی و آنزیمهای هوازی پس از دو تا چهار هفته بی تمرینی مشاهده کردند. سازگاری فیزیولوژیکی مرتبط با این پیشرفت ها در هر دو عملکرد تمرین بیشینه، به عنوان افزایش در جذب حداکثر اکسیژن (VO2 max) و استقامت ورزش منعکس شده شامل افزایش در عملکرد قلبی عروقی و ظرفیت اکسیداتیو عضلات اسکلتی، با وجود دوره های طولانی مدت از تمرین هوازی، کاهش در عملکرد ورزش حداکثری و پس از قطع آموزش رخ می دهد. این تلفات در عملکرد ورزشی با افت عملکرد قلب و عروق و عضلات بالقوه سوخت و ساز همزمان کاهش قابل توجهی در VO2max گزارش شده است که در ۲ تا ۴ هفته از بی تمرینی رخ می دهد. به نظر می رسد این کاهش سریع اولیه در VO2max است که به احتمال زیاد به سقوط مربوطه در برون ده قلبی حداکثر که به نوبه خود، توسط یک حجم سکته مغزی کاهش می یابد با تغییر کم و یا بدون تغییر در حداکثر ضربان قلب با واسطه مرتبط باشند. از دست دادن حجم خون به نظر می رسد، دست کم تا حدی، حساب کاربری برای کاهش حجم ضربه VO2max و در طول هفته های اولیه بی تمرینی، اگر چه تغییرات در هیپرتروفی قلب، مقدار کل هموگلوبین، capillarisation عضلات مخطط و تنظیم دما به عنوان واسطه ممکن است پیشنهاد شده باشد. وقتی که بی تمرینی فراتر از ۲ تا ۴ هفته ادامه یابد، کاهش بیشتر در VO2max به نظر می رسد یک تابع از کاهش مربوطه در حداکثر شریانی وریدی (مختلط) تفاوت اکسیژن است. این که آیا کاهش در حمل اکسیژن و یا استخراج توسط عضلات کار این کاهش پیشرونده را تنظیم می کند یا نه به وضوح مشخص نیست. تغییرات در حداکثر رساندن اکسیژن ممکن است از کاهش در مقدار هموگلوبین کل و یا حداکثر جریان خون عضله و هدایت عروقی منجر شود. کاهش فعالیت آنزیم های اکسیداتیو عضلات اسکلتی مشاهده شده با بی تمرینی به تغییرات در VO2max در ارتباط نیست اما به نظر می رسد عملکرد مربوط به اکسیداسیون کربوهیدرات شتاب و تولید لاکتات مشاهده شده در طول ورزش با شدت داده شده است. روش دیگر، کاهش در عملکرد ورزشی ممکن است به تغییرات در متوسط زمان عبور جریان خون از عضلات فعال و یا پاسخ تنظیم حرارت(یعنی میزان کرنش حرارتی) به ورزش مربوط می شود. در مقایسه با پاسخ های مشاهده با بی تمرینی پژوهش در حال حاضر موجود نشان می دهد که سازگاری به تمرین هوازی ممکن است حداقل برای چند ماه ، هنگامی که آموزش در سطح کاهش می یابدحفظ شود.
 

 
 
 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:30:00 ق.ظ ]