۲-۱-۱-۷ تفاوت تعللورزی با تنبلی
برخی تعلل را به اشتباه معادل تنبلی میدانند؛ در حالیکه این دو باهم متفاوتند؛ زیرا در تنبلی فرد خودش میلی برای انجام کار ندارد، در حالیکه در تعلل فرد غالبا کاری را انجام میدهد و خودش را مشغول نگه میدارد تا از انجام تکلیفی که باید در آن زمان انجام شود و اولویت دارد، اجتناب کند (فیاضی و کاوه، ۱۳۸۸).
۲-۱-۱-۸ علایم ونشانه های تعللورزی
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
رفتار وقتکشی و هدر دادن وقت،
احساس غرق شدن در مسئولیتها،
ناتوانی در رسیدن به هدفهای مهم زندگی،
انجام کارها باسرعت زیاد،
خیالبافی و آرزو به جای انجام کارها،
نداشتن برنامه ریزی مداوم برای زندگی،
دادن شعارهایی که هیچگاه انجام نمیشوند (آتشپور و امیری، ۱۳۷۸).
۲-۱-۱-۹ راهکارهایی برای مقابله با تعللورزی
هر چند که همه به نوبه خود در به تعویق انداختن کارها مقصرند. با این وصف، همه واقعا برای تعلل برنامه ریزی می کنند. هلیر، رابینسون و شرودد (۲۰۱۰) تکنیکهای زیر را برای غلبه بر تعللورزی استفاده می کنند، یعنی پیشنهاد می کنند به جای «فتور» که در بالا اشاره شد میتوانید، «مبارزه» کنید.
۲-۱-۱-۹-۱ مبارزه
م = محکم و قطعی ساختن اهداف؛
ب = برگرداندن کانون کنترل از بیرون به درون؛
الف = استفاده از خودگفتوگویی مثبت به جای نوع منفی آن؛
ر = ریز کردن کارها؛
ز = زمان و اداره آن را مهم دانستن؛
ه = هماوردخواهی مبارزه رمز پیروزی است (هلیر، رابینسون و شروددٰ، ۱۳۸۸).
۲-۱-۱-۱۰ تعللورزی راهی برای مقابله
تعللورزی چیزی بسیار فراتر از تنبلی است. پشت بیشتر تعلل ورزیها تکلیفی یا فعالیتی است فرد دوست دارد تا جایی که می تواند از انجام آن فرار کند. اغلب فرد اعتقاد دارد که انجام چنین کاری دشوار، ناخوشایند و یا حتی به نوعی عذابآور است. صرف فکر کردن به این موضوع، احساسات ناخوشایندی همچون اضطراب، ترس و یا خشم را برمیانگیزد. تعلل ورزی شیوهای برای خاموش کردن این احساسات بد است. از این منظر، تعلل ورزی یک شیوه محافظت از خود و یا یک شیوه مقابله است (باسکو، ۲۰۱۰).
۲-۱-۱-۱۱ نظریه های تعلل ورزی
نظریهی اسناد
یکی از نظریه های انگیزشی در مورد تعلل ورزی، نظریهی اسنادها است. تحقیق پاور (۱۹۸۵) نشان داد که افرادی که تعلل ورزی ندارند نسبت به افراد تعلل ورز از اسنادهای درونی استفاده می کنند. تعللورزها موفقیت خود را به عوامل بیرونی و عوامل متغیر نسبت می دهند (راثبوم، سولومون و موراکامی، ۱۹۸۶، به نقل از حسینی و خیر، ۱۳۸۸).
رویکرد فراشناختی
رویکرد فراشناختی تعلل ورزی را به عنوان یک راهبرد، برای تنظیم شناختها و عواطف منفی در نظر میگیرد. بومیستر، هیدرتون و تایس (۱۹۹۴، به نقل از حسینی و خیر، ۱۳۸۸). تعلل ورزی را یک راهبرد میدانند که افراد برای تنظیم هیجانهای منفی به کار میبرند.
نظریه های رفتار طرحریزی شده
براساس نظریهی رفتار طرح ریزی شده (آجزن[۵۳] به نقل از سیرویس[۵۴]، ۲۰۰۴) قصد و تصمیم برای رفتار یکی از شاخص های بسیار کوچک نزدیک به انجام رفتارها هستند و تاثیر نگرشها و افکار و عقاید را بر رفتار میانجیگری می کنند، افرادی که دچار تعلل ورزی هستند به افرادی که این مشکل را ندارند از لحاظ تصمیمات گرفته شده برای اجرا با یکدیگر تفاوتی ندارند، بلکه این تفاوت در فاصله میان تصمیم و اجرا مشخص میگردد (حسینی و خیر، ۱۳۸۸).
نظریهی رفتاری
نظریه های رفتاری تعلل ورزی را برحسب نظریهی تقویت تبیین می کنند، یعنی به تعویق انداختن کار برای فرد، اثر تقویتی بیشتری از انجام آن دارد. (بریودی[۵۵]، ۱۹۸۰؛ به نقل از حسینی وخیر، ۱۳۸۸).
رویکرد روان تحلیلگری
رویکرد روان تحلیلگری تعلل ورزی را به عنوان یک رفتار مسالهدار که نشان دهنده هیجانهای روانی زیر بنایی است و بیشتر در برگیرنده احساسهایی نسبت به خانواده فرد میباشند، شناسایی می کند. رویکردهای شناختی نیز بر نقش باورهای غیر منطقی و چشمداشتهای غیر واقع بینانه در تعلل ورزی تاکید می کنند. (شوارتز[۵۶]، ۲۰۰۷).
نظریهی انگیزشی
بسیاری از نظریهپردازان تعلل ورزی را بیشتر یک مشکل انگیزشی میدانند. برای نمونه دوایت و اسچوونبرگ [۵۷](۲۰۰۲) ماهیت پویایی تعلل ورزی را به تنزیل موقتی نسبت دادهاند. آنها معتقدند که تعلل ورزی تمایل به بیارزشی و یا کم اهمیت جلوه دادن پاداشهای تاخیری است. مطابق این نظریه افراد تمایل به انجام تکالیفی دارند که پاداششان بیشتر و فوری باشد. در مقابل آن، کارهایی که در حال حاضر ناخوشایند و در بلندمدت پاداشدهنده هستند را به تاخیر میاندازند. فراری (۲۰۰۱) تعلل ورزی را «شکست خود تنظیمی عملکرد» میداند که در آن، افراد تعلل ورز در تنظیم کارکردشان در موقعیتهای استرسزا و با بار شناختی بالا، شکست میخورند (به نقل از جوکار و دلاورپور، ۱۳۸۶).
۲-۱-۱-۱۲ شیوع تعلل ورزی
تعلل ورزی در جمعیت کلی شایع شناخته شده و به طور مزمن حدود ۱۵% – ۲۰% بزرگسالان را تحت تاثیر قرار میدهد. هامر و فراری (۲۰۰۲) تعلل ورزی حاد را میان بزرگسالان، بالای ۲۰% در امور روزمره تشخیص دادهاند در حالیکه میزان تعلل ورزی تحصیلی مشکل آفرین میان دانشجویان را حداقل ۷۰% تا ۹۰% و تعلل ورزی حاد را ۲۰% تا ۳۰% میان دانشجویان تخمین زدهاند (فریر، جانسون و مک کاون، ۱۹۹۶ مک کاون و جانسون، ۱۹۹۱، روث بلوم، ۱۹۸۴، به نقل از مصطفوی، ۱۳۸۹).
پژوهشها در مورد علت و همبستههای تعلل ورزی نتایج مختلفی را ارائه دادهاند و به متغیرهای مختلفی اشاره داشته اند از جمله ناتواتی در خود تنظیمی، اعتماد به نفس پایین، مکان کنترل بیرونی، خودکارآمدی پایین در خود تنظیمی، خلق و صفات شخصیتی نوروتیسم بودن و مسئولیت پذیری کم، جهتگیریهای هدف پیشرفت و کاربرد ضعف مهارت های یادگیری، مطالعات چندی تعلل ورزی را به مدیریت زمان، تقویت خود، هدفمندی و به ارزیابیهای خیلی کم از کنترل و تنظیم خود مرتبط دانسته اند (لی، ۱۹۹۲، لی و سچونبوری، ۱۹۹۳؛ تیک و بومیستر، ۱۹۹۷، به نقل از مصطفوی، ۱۳۸۹).
۲-۱-۲ تعریف ارزش تکلیف
یکی از مولفههای مهم در نظریه انتظار – ارزش مولفه ارزش تکلیف است. در این مدل، ارزش تکلیف به عنوان انگیزه برای تعامل در فعالیتهای مختلف (پاتریشیا[۵۸]، ۲۰۰۰، به نقل از گرجیان، بیتا) و دلایل گوناگون دانش آموزان برای انجام یا عدم انجام تکلیف، تعریف شده می شود (ویگفیلد[۵۹] و اکلز، ۲۰۰۲؛ اکلف[۶۰]، ۲۰۰۳، به نقل از گرجیان، بیتا) و با مشوق بودن تکلیف برای افراد سر و کار دارد (ستسو و اسمیت[۶۱]، ۲۰۰۵، به نقل از حسینی، طالعپسند و بیگدلی، ۱۳۹۰). ارزش تکلیف را میتوان به عنوان سائقی برای تعامل در فعالیتهای تحصیلی تعریف کرد (درتاج، ۱۳۹۲).
۲-۱-۲-۱ چگونگی شکل گیری مدلهای انتظار- ارزش
مدلهای انتظار- ارزش برخاسته از یک دیدگاه شناختی عمومی در زمینه انگیزش، و نیز منعکس کننده بعد شناختی فرد به عنوان یک تصمیمگیرندهی فعال و منطقی هستند، که در مقابل مدلهای قدیمیتر رفتاری انگیزش مطرح شده اند.
۲-۱-۲-۱-۱ شکل گیری سازهی انتظار
تولمن[۶۲] (۱۹۳۲) مطرح که پاداش صرفاْ تداعی بین محرک و رفتار را نقش نمیزند، بلکه حتی حیوانات نیز انتظاراتی را درباره این که اگر رفتار خاصی را انجام دهند چه اتفاقی برای آنها اتفاق خواهد افتاد، یاد میگیرند. سپس وقتی که آنها رفتار مزبور را انجام میدهندٰ در انتظار پاداش یا تنبیه مینشینند. تولمن این مفهوم شناختی انتظار را جایگزین مفهوم مکانیکی عادت در مدلهای سائق کرد. در زمینه موفقیت باید گفت، دانش آموزانی که انتظار دارند در کاری خوب عمل کنند یا موفق شوند، احتمالأ دوباره در آینده به آن کار دست خواهند زد.
۲-۱-۲-۱-۲ شکل گیری سازهی ارزش
لوین[۶۳] (۱۹۳۵) در نظریهی خود از واژهی جاذبه[۶۴] استفاده کرده است، تا خاطر نشان کند که افراد، برای هر یک از اشیای موجود در محیط، جاذبه کسب می کنند. به عنوان مثال، هر گاه فرد گرسنه باشد، اشیای مربوط به غذا نسبت به سایر اشیای محیط (کتاب، کار، تلویزیون ، سایر افراد) دارای جاذبهی مثبتی میشوند، چرا که غذاست که نیاز فعلی فرد را برآورده می کند. بنابراین فرد به اشیای مربوط به غذا نزدیک می شود. علاوه بر این، هرچه نیاز به مدت طولانیتری ارضانشده باقی بماند ممکن است جذابیت اشیای مربوطه بیشتر شود. علاوه بر این، برخی از اشیا ممکن است به دلیل خصوصیت ذاتی شان، دارای جاذبه بیشتری باشند (مثلاُ مرغ و کتلت در برابر نان وآب)، بطوری که افراد به این اشیا بیشتر نزدیک میشوند تا اشیایی که جذابیت کمتری دارند (واینر[۶۵]، ۱۹۹۲). در زمینه موفقیت باید گفت، دانش آموزانی که کنجکاو و فعال هستند (نیاز به یادگیری دارند)، برخی از اشیا و امور را جذابتر یا دارای جاذبهی مثبت تری مییابند، مثل فعالیتهای کامپیوتری یا سایر کارهایی را که ذاتا جالب نظر هستند ( پینتریچ و شانک، ۲۰۰۲).
۲-۱-۲-۱-۳ شکل گیری سازهی سطح انتظار[۶۶]
در جریان حرکت از مدلهای رفتاری مکانیکی که روی پاداش و عادت تآکید میکردند به سوی مدلهای «اندام وارهتر»[۶۷] شناختی که متوجه انتظار و ارزش بودند، نیاز به تعریف مفهوم یک راهانداز یا انرژی دهنده رفتار مثل غریزه، سائق، نیاز و عادت کاهش یافت و نیاز چندانی به تعریف این موارد احساس نمی شود بلکه مسئله جهتگیری از اهمیت برخوردار است. لوین با در نظر گرفتن مولفههای انتظار و ارزش، سازهی سطح انتظار را برای فرایند شناختی تصمیم گیری پیشنهاد کرد. سطح انتظار عبارت است از هدف یا معیاری که فرد بر اساس تجارب گذشته و آشناییای که با یک تکلیف دارد برای خود در نظر میگیرد (پینتریچ و شانک، ۲۰۰۲).
۲-۱-۲-۲ نظریهی انتظار- ارزش اتکینسون[۶۸]
اتکینسون (۱۹۵۷،۱۹۶۴) بر اساس سازههای انتظار، ارزش و سطح انتظار تولمن و لوین، در مدل انگیزش خود سعی کرد سازه های نیاز، انتظار و ارزش را در قالب یک نظریه ی جامع با هم ترکیب کند. در این مدل، رفتار در نتیجه ضرب سه عامل: انگیزه (M)، احتمال موفقیت (P) و ارزش تشویقی (I) پدید می آید (I×P×M=T). که انگیزه عبارت است از تفاوتها یا آمادگیهای فردی آموخته شده، ولی با ثبات و ماندگار، که شامل دو انگیزه پیشرفت است : جستوجوی موفقیت (انگیزه حرکت به سوی موفقیت) و ترس از شکست (انگیزه اجتناب از شکست). احتمال موفقیت (P) یک انتظار شناختی یا پیش بینی است که رفتار وسیلهای به هدف منتهی میگردد. به عبارت دیگر انتظار موفقیت، ادراک دانش آموزان از دشواری تکلیف و توانایی فرد در آن تکلیف میباشد.
ارزش تشویقی موفقیت (فخر و مباهات یا ارزشمندی است که در اثر موفقیت در یک تکلیف بدست میآید). در یک تکلیف عامل سومی است که اتکیسنون به کار میبرد. وی معتقد است که ارزش تشویقی موفقیت یک تکلیف (I) با احتمال موفقیت (P) ارتباط معکوس دارد. (خداپناهی، ۱۳۸۹). اتکینسون توانست رابطه ریاضی ارزش تشویقی را به صورت یک منهای احتمال موفقیت (P-1=I) ارائه کند. بنابراین ارزش تشویقی تکلیف با کاهش احتمال موفقیت افزایش مییابد. این رابطه ریاضی بدین معنی است که ارزش تشویقی تکالیفی که احتمال موفقیت در انها پایین تر است ، بالاتر است. به عبارت دیگر افراد برای تکالیف دشوار در مقایسه با تکالیف آسان؛ ارزش بیشتری قائلند. به عنوان مثال مردم برخی از شغل ها را ارزشمند تر می دانند و برای آنها ارزش اجتماعی و درآمد بیشتری قائلند، چرا که دستیابی به این شغل ها را سخت تر می دانند. بنابراین انگیزش و پرداختن به تکلیف و مداومت در آن وقتی در بالاترین حد است که دشواری تکلیف در سطح متوسط باشد و افراد بیشتر تمایل به انتخاب تکالیف با دشواری متوسط دارند (پینتریچ و شانک، ۲۰۰۲).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۲-۱-۲-۲-۱ برایند گرایش در مدل اتکینسون
گرایش امید به موفقیت (Ts) در نتیجه سه عامل: انگیزه موفقیت (Ms)، احتمال موفقیت (Ps) و ارزش تشویقی موفقیت (Is) پدید میآید. که این مولفهها به صورت مضربی با یکدیگر رابطه دارند.
ارزش تشویقی×احتمال موفقیت×انگیزه موفقیت = گرایش امید به موفقیت
Is× Ps×Ms=Ts
در این معادله انگیزه موفقیت (Ms) بیانگر کوشش نسبتاّ پایدار در جهت موفقیت است. احتمال موفقیت (Ps) یک انتظار شناختی یا یک پیش بینی است که یک رفتار وسیلهای به هدف منتهی میگردد و ارزش تشویقی موفقیت (Is) با احتمال موفقیت (Ps) ارتباط معکوس دارد (Ps-1=Is).
گرایش اجتناب از شکست (Tf): همانند گرایش امید به موفقیت، ناشی از ارتباط مضربیانگیزه اجتناب از شکست (Mf)، احتمال شکست (Pf) و ارزش تحریکی (تشویقی) شکست (If) است.
ارزش تحریکی شکست ×احتمال شکست ×انگیزه اجتناب از شکست= گرایش اجتناب از شکست
If× P f× Mf=Tf
در این معادله هم انگیزه اجتناب از شکست به عنوان ظرفیت تجربهی شرمساری ناشی از عدم دسترسی به هدف تلقی میگردد. و احتمال شکست (Pf) انتظار شکست و عدم موفقیت در یک تکلیف است و ارزش تحریکی (تشویقی) شکست (If) از آنجا که یک ارزش منفی است که بر اساس احساس منفی (شرم) حاصل می شود و هر قدر تکلیف سادهتر باشد، شرمساری فرد در زمینه عدم موفقیت بیشتر است، میتوان پذیرفت:
(Pf-1)-=If(1
۱=Pf+Ps(2
بنابراین Ps-1=Pf
همچنین Ps-1=Is(3
چون (Pf-1)=If
Ps=(Pf-1)
بنابراین Ps-=If(4
برایند گرایش نزدیکی به فعالیت یا اجتناب از فعالیت (TA) از حاصل جمع نیرومندی گرایش به موفقیت و نیرومندی گرایش اجتناب از شکست ناشی می شود.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:20:00 ق.ظ ]