برای تخمین میزان مایعات از دست رفته فرمولهایی بر اساس درصد سطح سوخته و وزن بیمار طراحی شده است. مدت زمانی که از وقوع سوختگی گذشته است نیز در محاسبه مقدار مایع مورد نیاز بسیار مهم است (۳۸).
پایان نامه - مقاله - پروژه
رایجترین فرمول مورد استفاده در ۲۴ ساعت اول، فرمول توافق[۴۶] است. بر طبق این فرمول: ۴-۲ میلیلیتر محلول رینگر لاکتات Í وزن (کیلوگرم) Í درصد سطح سوختگی، باید انفوزیون گردد. محاسبه میزان مایع دریافتی در بیمارانی که دچار صدمات تنفسی شدهاند بر اساس فرمول زیر محاسبه میشود:
۷/۵ میلیلیتر Í وزن (کیلوگرم) Í درصد سطح سوختگی ( ۴۴)
نلسون (۱۳۸۸) مینویسد رایجترین فرمول برای محاسبه میزان مایع دریافتی در کودکان فرمول پارکلند[۴۷] میباشد.
ml4 رینگرلاکتاتÍ وزن (کیلوگرم) Í درصد سطح سوختگی (۱)
هرندون (۲۰۰۷) معتقد است برای احیاء مایعات در کودکان با وزن کمتر از ۳۰ کیلوگرم باید از روش دیگری استفاده نمود. ایشان نحوه محاسبه را بصورت زیر پیشنهاد میکنند:
ml5000 رینگر لاکتات Íسطح سوختگی m²+ ml2000 دکستروز ۵% در رینگرلاکتات Í سطح بدن m² (۴۴)
بعد از محاسبه، نیمی از مایعات تجویزی در ۸ ساعت اول و نیمی دیگر طی ۱۶ ساعت بعد انفوزیون میشود (۱).
مرحله دوم درمان مرحله میانی یا حاد است. که ۴۸ تا ۷۲ ساعت بعد از سوختگی آغاز میشود. در طی این زمان، ادامه بررسی بیمار، حفظ وضعیت تنفسی و گردش خون، تعادل آب و الکترولیتها و حفظ عملکرد گوارشی مورد توجه قرار میگیرد (۳۸). در مدت ۴۸ ساعت یا بیشتر از ۴۸ ساعت بعد از سوختگی، مویرگها تمامیت خود را بازمییابند، در نتیجه مایعات از فضای بین سلولی به بستر عروقی وارد میشوند و دفع ادرار آغاز میگردد (۴۴). اگر عملکرد کلیوی یا قلبی کافی نباشد، ازدیاد مایعات میتواند موجب بروز نارسایی احتقانی قلب گردد. به علت جابه جایی مایعات از فضای بین سلولی به بستر عروقی، دادن مایع و الکترولیت در این مرحله با احتیاط انجام میشود.
از دیگر الویتهای این مرحله جلوگیری از عفونت و مراقبت از زخم سوخته میباشد. یک قسمت اصلی از نقش پرستار در مراقبت طی مرحلهی حاد سوختگی پی بردن و جلوگیری از عفونت است. پرستار باید محیطی تمیز و امن را فراهم آورد و زخمهای سوختگی را با دقت زیاد از نظر علایم عفونت مورد بررسی قرار دهد. برای انجام کلیه روش های تهاجمی از روش آسپتیک استفاده نماید.
رسیدگی به درد و حمایت تغذیه ای نیز از اولویتهای مرحله حاد میباشد (۳۸). در مرحله حاد، تسکین درد و حمایت روانی در کاهش استرس متابولیک زودرس، کاهش احتمال سندرم استرس متعاقب تروما (PTS)[48] و تثبیت بیشتر و بازتوانی جسمی و روانی مهم است. بیماران و اعضای خانواده برای کنار آمدن با فرایند ناراحت کننده و پذیرش تغییرات طولانی مدت ظاهر بدن نیازمند حمایت تیمی هستند. احساس درد به عمق سوختگی، مرحله التیام زخم، سن بیمار، مرحله تکامل عاطفی و شناخت، تجربه و کارآمدی تیم درمانی، استفاده از مسکنها و سایر داروها، آستانه درد بیمار و عوامل بین فردی و فرهنگی بستگی دارد (۴۴). اکثر صدمات سوختگی در کودکان منجر به مرگ نمیشوند، بلکه سبب ایجاد درد شدید میشوند (۵۲). از زمان شروع درمان، تأمل در کنترل درد در هنگام تعویض پانسمان اهمیت زیادی دارد. استفاده از انواع مداخلات دارویی و غیر دارویی در طول دوره درمان باید بکار گرفته شود. تجویز به موقع مسکنهای مخدر برای پوشش درد در زمان تعویض پانسمان برای آرام بودن کودک ضروری میباشد (۴۴). اما بدلیل ترس از وابستگی دارویی در نوجوانان سبب عدم استفاده کافی از داروهای مسکن میشود، همچنین تجربه فردی کودک از درد موجب تفسیر اشتباه آن از سوی پرستار میشود. برای افراد تنها، مضطرب، افرادی که اختلالات حواس و یا عاطفی دارند، حتی یک زخم کوچک میتواند سبب درد شدید شود. که افزودن داروهای آرام بخش به مسکنها معمولاً مفید میباشد (۱).
درد، اضطراب، بیحرکتی، نیازهای فیزیولوژیک بدن را افزایش میدهند. به همین دلیل حمایت از نیازهای تغذیه ای مناسب در اولویت قرار دارد. آسیب سوختگی یک واکنش هیپرمتابولیک ایجاد میکند که با کاتابولیسم پروتئینها و چربیها مشخص میشود (۳۸). همچنین در صورت عدم کنترل دما و رطوبت محیط، استرس ناشی از سرما میتواند سبب افزایش مصرف انرژی شود، این مسئله به ویژه در کودکان بسیار مهم است زیرا در آنها نسبت سطح بدن به توده بدنی بالاتر بوده، در نتیجه در مقایسه با نوجوانان و بالغین گرمای بیشتری را از دست میدهند (۳۹). تأمین دمای محیط در حد c°۳۳-۲۸، پوشش کافی حین انتقال و استفاده آزاد از مسکنها و آرامبخشها میتواند نیاز به کالری را کم کند (۱).
در همین رابطه ایجاد بخشهای اختصاصی برای کنترل دما و رطوبت محیط ممکن است در کودکانی که دچار سوختگی سطحی وسیع شدند لازم باشد. همچنین فراهم کردن فواصل منظم خواب باید بخشی از برنامه مراقبتی باشد. از دیگر عواملی که نیازهای تغذیه ای را افزایش میدهد سپسیس میباشد، در صورت بروز تب، کودک نوپا را باید از نظر عفونت سیستم تنفسی فوقانی و اوتیت گوش میانی نیز کنترل نمود. سپسیس سرعت متابولیسم را افزایش میدهد (۴۴) به همین دلیل شروع زودرس تغذیه رودهای با رژیم حاوی کربوهیدرات و پروتئین بالا (kcal/m²/۲۴h1800 نگهدارنده بعلاوه kcal2200 به ازای m² سوختگی در ۲۴ ساعت) استرس ناشی از متابولیک را کاهش میدهد. هدف برنامهی تغذیه ای، حفظ وزن بدن و به حداقل رساندن کاهش وزن با تأمین نیازهای متابولیک است. این تدبیر از دست دادن توده چربی بدن را کم میکند. کالری در حد ۵/۱ برابر سرعت متابولیک پایه و با دادن gr/kg 4-3 پروتئین در روز تأمین میشود. تمرکز درمان تغذیه ای بر حمایت و جبران نیازهای متابولیک است (۱). نیازهای تغذیه ای کودکان سوخته ممکن است در مقایسه با سن چندین برابر بیشتر از حد طبیعی باشد. بطوریکه کودکان با سوختگی بیش از ۴۰ درصد سطح بدن، بسته به مدت زمان سپری شده از بروز سوختگی، تقریباً ۱۰۰-۵۰ درصد بیشتر از مصرف انرژی پایه پیشبینی شده برایشان به کالری نیاز دارند (۴۹). در این رابطه تجویز مولتی ویتامینها به ویژه ویتامینهای گروه A, B, C و روی نیز لازم هستند. تغذیه به صورت خوراکی و وریدی باید در اولین فرصت شروع شود تا نیازهای کالری تأمین گردد و دستگاه گوارش پس از مرحله احیا، فعال و سالم نگهداشته شود (۴۴).
یکی از عوارضی که در مرحله حاد ممکن است رخ دهد، بروز اختلالات مربوط به التیام زخم از جمله اسکار هیپرتروفیک و ایجاد کلویید مربوط به بهبود غیر طبیعی زخم میباشد. اسکارهیپرتروفیک یکی از مخربترین نتایج ناشی از سوختگیها است؛ و سبب کشیدگیهای شدید روی مفاصل مبتلا به سوختگی میشود. این عارضه در کودکان، افراد سیاه پوست و در نواحی تحت کشش و متحرک بدن شایعتر میباشد. احتمال وقوع اسکارهای هیپرتروفیک و چروکیدگی زخم، در سوختگیهای اولیه که به پایینتر از سطح درم رسیده باشند، بیشتراست. ممکن است کلوئید، که توده برجسته و بزرگی از بافت اسکار است، ایجاد شود و به اطراف سطح زخم گسترش پیدا کند. کلوییدها تمایل دارند در پوست افرادی که رنگدانه تیرهتری دارند ظاهر شوند و به سمت بیرون لبه های زخم رشد پیدا کنند و همچنین به احتمال زیاد پس از برشهای جراحی رخ میدهند (۵۰).
چروکیدگی و کشیدگی (کونترکچر) از مشکلات دیگری است که در حین التیام زخمها بوجود میآید. بافت زخم سوختگی به علت نیروی اعمال شده توسط فیبروبلاستها و خمیدگی عضلات در روند طبیعی بهبود زخم کوتاه میشود. باید با وارد آوردن نیروی مخالف به وسیله آتلها، کششها، حرکات هدفمند و دادن وضعیت بدنی با تغییر شکل مفاصل در نواحی، مقابله به عمل آورد (۳۸).
مرحلهی سوم درمان، نوتوانی است. نوتوانی بلافاصله بعد از وقوع سوختگی یعنی از همان مرحلهی فوری آغاز میشود و اغلب تا سالها ادامه مییابد. التیام زخم، حمایت روانی اجتماعی و برگشتن به حداکثر فعالیت عملی در این مرحله نیز در اولویت است، تا اینکه بیمار بتواند یک زندگی فردی و اجتماعی با کیفیت خوبی داشته باشد. همچنین حفظ تعادل مایعات و الکترولیتها و بهبود وضع تغذیه نیز ادامه پیدا میکند. ممکن است انجام جراحی ترمیمی برای بهتر شدن ظاهر بدن و عملکرد آن لازم باشد. برای جلوگیری از عوارض سوختگی مانند چروکیدگی اسکار و بافت هیپرتروفیک از لباسهای فشاری، ماساژ، لابریکنت، آتلها، تخلیه لنفاتیک و تزریق استروییدها استفاده میشود (۳۹). البته پرستار با انجام فیزیوتراپی و کاردرمانی زودهنگام و قاطع کودک میتواند از بروز کشیدگی پوست به عنوان یک عارضه دراز مدت پیشگیری کند (۳۸).
صدمات سوختگی از دسته سوانح و حوادث هستند. سانحه نیز رویدادی غیر منتظره و برنامه ریزی نشده است که میتواند موجب آسیب گردد (۴۷). اما حلم سرشت (۱۳۸۲) مینویسد، این تعریف منطقی نیست زیرا حوادث به کلی غیر قابل اجتناب و غیر قابل پیشبینی نیستند (۵۳). با توجه به دیدگاه جامعهشناسی و مردمشناسی حوادث و آسیبهای ناشی از آنها را میتوان بر اساس اپیدمیولوژی، سبب شناختی، نوع و محل وقوع حادثه تقسیمبندی نمود. بعضی از افراد حوادث را به دو دسته کلی بلایا[۴۹] یعنی حوادثی که انسان در آن نقشی ندارد و تصادف[۵۰] یعنی حوادثی که انسان در به وجود آمدن آنها دخالت دارد تقسیمبندی میکنند. رایجترین تقسیم بندی حوادث بر حسب محل حادثه (خانگی، ناشی از کار و جادهای) و نوع حادثه (آسیبهای رانندگی، سوختگی، غرقشدگی، مسمومیت، قتل، خودکشی، برق گرفتگی و سقوط) میباشد. حوادث عامل اصلی مرگ درکودکان و عامل بسیاری از معلولیتهای دائمی و اسکارهای بد شکل می باشند (۲۲)، و سوختگیهای شدید از علل مهم معلولیتها و مرگ و میر در کودکان و نوجوانان هستند (۵۴). بسیاری از حوادثی که سبب ناتوانی کودک میگردند در منزل رخ میدهند (۴۴)؛ و از این میان سوختگی شایعترین علت ناشی از حوادث غیر عمدی و تصادفی در میان کودکان ۴-۱ سال در منزل میباشد (۴۹). در تحقیقی که انسرکو[۵۱] (۲۰۰۷) در یکی از بیمارستانهای آفریقای جنوبی انجام داد دریافت، ۱۴% از کل حوادث مربوط به صدمات سوختگی میباشد (۵۵).
وقوع حوادث سوختگی تحت تأثیر عوامل مختلفی میباشد. مطابق ماتریکس هادون[۵۲] در بروزحوادث و سوانح نیز مانند بیماریها سه عامل مهم میزبان، عامل آسیبزا و محیط دخالت دارند (۲۰).
(ماتریکس هادون)
“بروز صدمه سوختگی”
یکی از حلقه های این ماتریکس میزبانی مانند کودک است؛ کودکان در دوره نوپایی و خردسالی کنجکاوی بیحد و حصری در محیط اطراف خود انجام میدهند (۲۲) در حالیکه درک نادرستی از خطرات موجود در محیط دارند؛ و بدلیل محدودیت توانایی آنان در پاسخ مناسب به موقعیتهایی مانند آتشسوزی، بیشتر در معرض خطر سوختگی میباشند (۲۰). بررسیهای انجام شده نشان میدهد که کودکان به ویژه کمتر از ۵ سال به دلیل حس کنجکاوی برای کنکاش در محیط، تحرک زیاد و عدم تجربه در درک خطرها مستعدترین گروه برای آسیبهای حرارتی میباشند (۳۱،۴). در گزارشی که مرکز بین المللی پیشگیری و کنترل سوانح آمریکا در سال (۲۰۰۱) اعلام نمود، ۳/۳ % (۴/۴۱۰ در هر ۱۰۰ هزار نفر) از موارد سوختگی غیر عمدی در کودکان ۰ تا ۴ سال، و ۷/۱۲ % (۸/۰ در هر ۱۰۰ هزار نفر) در کودکان ۵ سال رخ داده بود (۵۶). البته بدلیل اختلاف تکاملی بین دو جنس، از جمله اختلاف در هماهنگسازی یا قدرت عضلات، سبب شده است که میزان وقوع سوختگی در پسران بیشتر از دختران باشد (۳۴،۳۲).
به دلیل پیدایش علایق جدید در هر دورهی سنی کودک به سمت موقعیتهای خطرناک کشیده شده در نتیجه در معرض انواع سوانح و حوادث قرار می گیرد (۵۷،۵۸).
حلقه دیگر ماتریکس هادون محیط مناسب میباشد. از عوامل خطر سوختگی در منزل، استفاده از وسایل گرمایشی مانند چراغ نفتی و هیزم است. اغلب سوختگیهای تماسی به علت عدم بکار گیری محافظ در اطراف وسایل گرمایشی رخ میدهند (۵۹). تحقیقات نشان داد که قرار دادن وسایل گرمازا در مسیر رفت و آمد از عوامل مؤثر در وقوع سوختگی میباشد و کودکانی که در مناطق روستایی زندگی میکنند به دلیل وجود عوامل خطر محیطی از جمله نگهداری مواد قابل اشتعال در منزل، دسترسی کودکان به وسایل آشپزی و زندگی درخانههای شلوغ و مناطق پر جمعیت بیشتر دچار سوختگی میشوند (۳۰،۲۰). اغلب آتشسوزیهای منازل نیز به دلیل بازی با کبریت و سایر وسایل آتشزا، مخصوصاً توسط پسران ۵-۲ سال میباشد (۴۴).
حلقه سوم، عامل سوختگی است. عوامل متعددی از جمله مایعات و اجسام داغ، آتش، مواد شیمیایی، جریان الکتریسیته سبب سوختگی در کودکان خردسال میگردد. بطوریکه برمن (۲۰۱۱)، سوختگی با مایعات داغ را بیشترین علت آسیبهای سوختگی در سه سال اول عمر بیان میکند (۴۹). سوختگی با آتش دومین و بیشترین علت مرگ و میر در ملل صنعتی است که سالانه موجب مرگ ۲۵۶۰۰۰ نفر میشود (۵۵،۲۰). تحقیقات انجام شده بیانگر آن است که سوختگی با مایعات داغ شایعترین علت سوختگی مخصوصاً در کودکان کمتر از ۵ سال میباشد (۳۱،۶۰). در حالیکه هاسوفر[۵۳] (۲۰۰۶) آتش را شایعترین علت در کودکان سن مدرسه میداند (۶۱). در گذشته نیز آتش گرفتن لباس یکی از علتهای سوختگی در دختران بود، اما امروزه به دلیل تغییر شکل لباسها بطور چشمگیری کاهش پیدا کرده است (۱۴). سوختگیهای ناشی از آتش گرفتن مواد قابل احتراق، اکثراً در دوران شیرخوارگی و نوپایی اتفاق میافتند و آسیبهای ناشی از آن معمولاً وسیع و مخاطره آمیز هستند. همچنین سوختگی با مایعات قابل اشتعال مانند نفت تقریباً ۳۰٪ از صدمات سوختگی، را شامل میشوند (۵۹).
افراد مراقبت کننده از کودکان نقش مؤثری در وقوع سوختگی آنان دارند؛ زیرا آنها بطور مستقیم با کودک در ارتباط هستند و مسئول محیط فیزیکی اطراف کودک میباشند، در نتیجه نقش مهمی در ایجاد محیطی امن بعهده دارند (۲۲). حلم سرشت (۱۳۸۲) مینویسد سن و میزان تحصیلات والدین از عوامل تأثیر گذار در پیشگیری از حوادث کودکان میباشد. بطوریکه کودکانی که والدین کم سن یا با سطح تحصیلات پایین دارند، بیشتر در معرض حوادث هستند (۵۳).
طبقهی اجتماعی نیز میتواند در سلامت وتربیت کودک نقش داشته باشد، زیرا شرایط زندگی، موقعیتها و میزان تحصیلات میتواند در ارزشها و نگرشها و نحوه مراقبت از کودک تاثیر داشته باشد. اغلب کودکان طبقه اجتماعی پایین، در محیط ناسالم زندگی می کنند و در مقایسه با کودکان دیگر به میزان بیشتری دچار حوادث می شوند. نلسون (۱۳۸۸) در این باره مینویسد میزان مرگ و میر ناشی از آتش سوزی در کودکان فقیر ۴-۲ برابر بیشتر است (۱). بطوریکه زیستن کودکان در شرایط کم درآمد می تواند بیان کننده وجود خانه ناامن، مراقبت بهداشتی ضعیف و ازدحام عمومی باشد (۲۲).
حلم سرشت (۱۳۸۲) در این خصوص اظهار میکند، افراد در طبقات بالاتر اجتماعی- اقتصادی در مقایسه با افرادی که در طبقات پایین قرار دارند شانس بیشتری برای اجتناب از حوادث و سالم ماندن دارند، این امر به این حقیقت اشاره دارد که تعیین کنندههای عمده سلامتی با طبقه اجتماعی، شغل پدر، شرایط اقتصادی، موقعیت جغرافیایی و جنس در ارتباط میباشد (۵۳). به طوریکه اگر والدین مواجه با کار سخت و فقر و یا از دست دادن شغل شوند، کیفیت مراقبت از کودکان کاهش خواهد یافت. همچنین اشتغال مادر در خارج از منزل می تواند در نحوه مراقبت از کودک تاثیر بسزایی داشته باشد. آرزومانیانس (۱۳۸۲) نیز درباره مسائل اقتصادی مینویسد، زمانی که والدین دچار مسائل اقتصادی میشوند بیشتر در معرض آشفتگی و تحریک پذیری هستند لذا ممکن است رفتارهای تنبیه کننده داشته باشند (۲۲). از جمله این رفتارها، سوء رفتار با کودکان مثل داغ نمودن آنها میباشد. بهطوریکه ۲۰٪ از موارد پذیرش بیمارستان اطفال، به دلیل سوء استفاده و یا کودک آزاری است (۱۱)؛ و بیشترین قربانیان آن کودکان مذکر ۲ سال و بالاتر میباشند، که به ویژه بوسیلهی والدین، خواهر و برادر و شخص مراقبت کننده از کودک وارد میشود (۱۴). شک به سوء رفتار با توجه به توزیع سوختگی و عدم تناسب آن با گزارش واقعه، تأخیر در درمان، تاریخچه خانوادگی مبهم و عدم توانایی سازش با موقعیتهای بحرانی مطرح میشود (۴).
از آنجایی که ۹۰ % از حوادث قابل پیشگیری میباشند و ایجاد امنیت کودکان زیر ۶ سال به افراد بزرگسال و مراقبین کودک از جمله والدین بستگی دارد در نتیجه جلوگیری از حوادث کودکان از مهمترین مسئولیتهای مادر و پرستار میباشد. معهذا بسیاری از سوانح و حوادث را با رعایت اصول زیر میتوان پیشگیری نمود:

 

    • ایمن سازی محیط

 

    • شناختن کودک

 

    • تحت نظر گرفتن دقیق کودک

 

همچنین اولیای کودک باید در مورد رشد و نمو کودکان، خطراتی که در سنین مختلف جان آنها را تهدید میکند و روش های پیشگیری از حوادث آگاهی یابند. چنانچه منبع حوادث شناخته شود بهتر میتوان از وقوع آنها جلوگیری نمود، که در این زمینه پرستاران باید مسئولیت آموزش والدین و کودکان را در رابطه با اهمیت پیشگیری از حوادث، به عهده گیرند (۲۲).
از آنجایی که عوامل خطر سوختگی در مناطق مختلف متفاوت میباشند، نیازمند تجزیه و تحلیل دقیق این عوامل در هر منطقه میباشیم. تا با شناسایی این عوامل بتوان در آینده برنامههای پیشگیری از سوختگی را طراحی و اجرا نمود.
مروری بر مطالعات انجام شده
مطالعه و بهرهگیری از پژوهشهای مرتبط با موضوع مورد تحقیق نه تنها در شناسایی جنبه های مختلف موضوع مورد مطالعه مفید خواهد بود بلکه مسیر فعالیتهای پژوهشی آتی را نیز روشن میکند (۶۲). بهدلیل تفاوت عوامل خطر سوختگی در هر منطقه، محققان مطالعات زیادی را در زمینه شیوع سوختگی و عوامل مرتبط با سوختگی کودکان انجام دادهاند که از این میان به آن دسته از بررسیهایی اشاره میگردد که ارتباط بیشتری با مطالعه حاضر دارند. بهطوریکه هر کدام از مقالات پژوهشگر را در چگونگی اجرای مراحل مختلف پژوهش یاری دادهاند.
رحمان و همکاران[۵۴] (۲۰۱۰) مطالعهای را با هدف تعیین عوامل خطر سوختگی در شهرهای کشور بنگلادش بصورت مورد شاهدی انجام دادند. حجم نمونه مورد مطالعه در گروه آزمون ۴۲۰ و گروه شاهد نیز ۴۲۰ کودک زیر ۱۰ سال بود. در این تحقیق گروه آزمون از موارد ثبت شده در مرکز تحقیق و پیشگیری از صدمات و گروه شاهد نیز از کودکانی انتخاب شدند که از نظر منطقه جغرافیایی محل سکونت با گروه آزمون یکسان بودند. همچنین این دو گروه از نظر سن و جنس همگن بودند. ابزار مورد استفاده پرسشنامهای محقق ساخته بود که بصورت مصاحبه با والدین تکمیل گردید. جهت تکمیل پرسشنامه محقق به منزل کودکان مراجعه نمود. پرسشنامه شامل سؤالاتی در مورد محیط فیزیکی منزل، عوامل رفتاری ساکنین خانه، وضعیت اشتغال و میزان نظارت مادر بر کودکان و اطلاعات مرتبط دیگر بود. داده های بدست آمده توسط نرم افزارEPI 6 تجزیه و تحلیل شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کای دو[۵۵] استفاده شد و در صورت وجود اختلاف معنیدار آماری، نسبت شانس (OR)[56] با سطح اطمینان ۹۵ % و درصد خطر قابل استناد (AR)[57] نیز محاسبه گردید.
نتایج نشان دادند (۶/۵۲ %) از کودکان گروه آزمون و (۴/۴۷ %) از گروه شاهد در خانواده هستهای زندگی میکردند، و خطر سوختگی در کودکانی که در خانواده هستهای زندگی میکردند بیشتر از گسترده بود (OR=1/42). (۳/۵۱ %) گروه آزمون و (۷/۴۸ %) گروه شاهد از چراغ نفتی استفاده میکردند که از نظر آماری معنیدار بود بطوریکه خطر سوختگی در این کودکان ۳ برابر بیشتر از کودکانی که از چراغ نفتی در منزل استفاده نمیکردند بود (OR=3/16). در صورت عدم استفاده از چراغ نفتی، (۶۸ %) از کودکان دچار سوختگی نمیشدند. (۷/۵۵ %) گروه آزمون و (۲/۴۴ %) گروه شاهد در حیاط خانه آشپزی میکردند که اختلاف از لحاظ آماری معنیدار بود بطوریکه خطر سوختگی کودکان در خانوادههایی که در حیاط آشپزی میکردند بیشتر از خانوادههایی بود که در آشپزخانه آشپزی میکردند (OR=1/66). (۵/۵۸ %) گروه آزمون و (۵/۴۱ %) گروه شاهد آشپزخانه مجزا نداشتند که احتمال سوختگی کودکان در خانههایی که آشپزخانه مجزا نداشتند ۲ برابر بود (OR=2/06). (5/49 %) گروه آزمون و (۵/۵۰%) گروه شاهد آشپزخانه بدوندر داشتند که از نظر آماری اختلاف معنیدار نبود. خطر سوختگی در کودکانی که دسترسی به غذای داغ داشتند (OR=1/16)، و مادرانشان بیش از ۸ ساعت بیرون از منزل بودند (OR=1/42)، بیشتر محاسبه گردید ولی در این موارد اختلاف از نظر آماری بین دو گروه معنیدار نبود. از نظر حضور یک فرد مراقبت کننده به غیر از مادر جهت حفاظت کودکان از سوختگی از لحاظ آماری بین دو گروه اختلافی مشاهده نشد (OR=0/67).
محقق معتقد است که محل آشپزی یکی از عوامل مهم مرتبط با سوختگی کودکان است. پیشگیری از دسترسی کودک به مکان آشپزی مهمترین راهکار پیشگیری از سوختگی کودکان میباشد. همچنین عدم استفاده از چراغ نفتی نیز خطر سوختگی در کودکان را کاهش میدهد. کودکانی که در خانواده گسترده زندگی میکنند بهتر از کودکانی که در خانواده هستهای زندگی میکنند مراقبت میشوند. پژوهشگر پیشنهاد میکند که با نسب در یا یک جدا کننده مناسب دیگر مانند دیوار گلی در اطراف مکان آشپزی این قسمت از سایر قسمتهای خانه جدا شود؛ و بجای استفاده از چراغ نفتی، از چراغ کوپی باتی[۵۸] که در اطراف منبع نور یک شیشه لولهای دارد و بدون منبع سوخت نفتی میباشد، استفاده گردد. همچنین برنامههای آموزش والدین سبب افزایش نظارت والدین بر کودکان میگردد (۶۳).
از آنجایی که عوامل مرتبط با سوختگی در مناطق مختلف متفاوت میباشد، بیریا و همکاران (۱۳۸۷) مطالعهای را تحت عنوان “عوامل مؤثر در سوختگی کودکان زیر شش سال مناطق روستایی شهرستان اردبیل” به صورت مورد شاهدی با هدف تعیین عوامل مؤثر بر سوختگی کودکان زیر ۶ سال مناطق روستایی انجام دادند. واحدهای مورد پژوهش ۴۳۴ کودک زیر ۶ سال مناطق روستایی شهرستان اردبیل بودند. در این تحقیق گروه مورد، از لیست ثبت شده در بانک اطلاعات مرکز بهداشت استان و گروه شاهد، از لیست دفتر مراقبت ممتد کودکان زیر ۶ سال خانه های بهداشت انتخاب شدند. به این ترتیب تعداد افراد گروه مورد ۱۴۵ نفر و گروه شاهد ۲۸۹ نفر انتخاب گردید. به منظور افزایش توان آماری مطالعه و با توجه به محدودیت انتخاب در تعداد نمونهی گروه مورد، حجم گروه شاهد دو برابر در نظر گرفته شد. جهت گردآوری اطلاعات، از پرسشنامهای محقق ساخته استفاده گردید. این ابزار با تشکیل کارگاه مشورتی با کارشناسان مرتبط و مطالعهی متون داخلی و خارجی تنظیم گردید. داده های بدست آمده توسط نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کای دو و تی تست[۵۹] استفاده شد و در صورت وجود اختلاف معنیدار آماری، نسبت شانس نیز محاسبه شد.
بر اساس نتایج بدست آمده، میانگین تحصیلات پدر در گروه مورد ۳/۶ سال و در گروه شاهد ۷/۵ سال بود در حالیکه ۸/۶ درصد از مادران گروه مورد و ۱۲ درصد از مادران گروه شاهد تحصیلات دانشگاهی داشتند. همچنین در هر دو گروه تنها در یک سوم موارد فضای مستقل برای آشپزخانه وجود داشت. از نظر نوع سوخت مصرفی و وسیله مورد استفاده خانواده برای گرمایش تفاوتی بین دو گروه مشاهده نگردید. درصد حضور کودکان در آشپزخانه در هنگام آشپزی در دو گروه از نظر آماری معنیدار نبود. در مورد قرار داشتن وسایل گرمازا در مسیر رفت و آمد و کمک گرفتن از کودکان در حمل غذا نیز بین دو گروه اختلاف معنیدار آماری مشاهده نشد، بهطوریکه در گروه مورد ۴/۱۶ درصد و شاهد ۳/۶۷ درصد محاسبه گردید. از نظر دسترسی اطفال به وسایل آتشزا مانند کبریت و فندک بین دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنی دار آماری مشاهده شد (۰۱۳/۰P=)، به طوریکه ۸۰ درصد از کودکان گروه مورد به وسایل آتش زا دسترسی داشتند، درحالیکه این میزان در گروه شاهد ۹/۶۸ درصد بود. در نتیجه شانس احتمالی بروز سوختگی در کودکانی که لوازم آتشزا در دسترس آنها نیست ۸/۱ برابر کمتر است.
پژوهشگر معتقد است که قرار دادن وسایل گرمازا و پخت و پز در مسیر رفت و آمد، استفاده از کودکان در حمل غذا و چای گرم، تنها گذاشتن کودکان، نبود فضای مستقل به عنوان آشپزخانه و عدم وجود درب آشپزخانه از عوامل بروز سوختگی کودکان محسوب میشوند (۳۰).
در همین رابطه مطالعهی دیگری توسط سلکو و همکاران[۶۰] (۲۰۰۹) با هدف تعیین عوامل خطر در صدمات سوختگی کودکان انجام شد. در این مطالعه ۱۶۳۲۸ کودک زیر ۱۶ سال به روش سرشماری در طول سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۶ از مرکز سوختگی پراگ[۶۱] و بیمارستانهای سوختگی کشور چکوسلوواکی، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامهای بود که عوامل فردی، محیطی و همچنین اطلاعات بالینی را گرد آوری مینمود. اطلاعات توسط سرپرستاران بخشها جمع آوری شدند. سپس داده ها بوسیله نرمافزار Info – Epi نسخه ۰۴/۶ تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها نشان داد که نسبت پسر به دختر ۸/۱ به ۱ است، و تقریباً بیشترین میزان سوختگی در شیرخواران ۱۲-۷ ماه رخ داده است. کودکانی که سوختگی کمتر از ۱۰ درصد داشتند ۱۶ روز و آنهایی که بیشتر از ۵۰ درصد سوختگی داشتند به مدت ۹۱ روز در بیمارستان بستری شدند. ۷۰ درصد از کودکان سوختگی درجه دو داشتند. نسبت سوختگی درجه سه در پسران نسبت به دختران ۶/۲ به ۱ محاسبه شد. درصد سوختگی در ۷۸ درصد از موارد، کمتر از ۱۵ درصد بود. بیشترین موارد سوختگی در منزل (۷۹%) به خصوص در آشپزخانه (۷۰ %) و در حمام(۲۷ %) و در ایام تعطیلات تابستان و زمستان اتفاق افتاده است. همچنین شایعترین علت سوختگی درمنزل نیز تماس با آب داغ یا مایعات داغ دیگر گزارش شده است. ۴۶ درصد از موارد سوختگی الکتریکی در اتاق نشیمن و اتاق خواب کودکان رخ داد بهطوریکه در پسران شایعتر (۸۰% ) از دختران گزارش شد. همچنین بیشترین موارد سوختگی در روزهای یکشنبه و در زمان اوج انجام امور خانهداری، حدود ساعت ۱۱ صبح و همینطور فعالیتهای مربوط به آماده کردن شام حدود ساعت ۷ عصر بود.

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:32:00 ب.ظ ]