کلید واژهها به زبان فارسی:
استعاره، دیدگاه شناختی، یادگیری، آموزش، آموزش استعاری
کلید واژهها به زبان انگلیسی:
metaphor, cognitive theory, learning, teaching, metaphoric teaching
چکیده
الف- موضوع و طرح مسئله (اهمیت موضوع وهدف):
یادگیری عمیق و معنادار یکی از اصلیترین دغدغههای سیستم آموزشی نوین است و این تنها در سایه روش های آموزشی مناسب امکانپذیر است. روش های سنتی گذشته تنها به انباشتن اطلاعات در حافظه دانشآموزان اکتفا میکردند که به دلیل محدودیت حافظه به آسانی مطالب به فراموشی سپرده میشود. در گذشته سیستم های آموزشی تنها به توانایی های نیمکره چپ مغز توجه می کردند و از تصور و تخیل که یکی از توانمندیهای نیمکره راست مغز است استفادهای نمیشد.
این تحقیق بر پایه دیدگاهی شناختی به استعاره مینگرد. در دیدگاه شناختی و بویژه معنی شناختی شناختی تأکید بر ذهن و پدیدههای شناختی است. در این دیدگاه، استعاره درک ایده یا حوزهای مفهومی بر اساس مفهوم دیگری است که خاستگاه آن را باید در چگونگی مفهومسازی یک قلمرو ذهنی برحسب قلمرو ذهنی دیگر یافت. در این فرایند، مشاهده میشود که مفاهیم انتزاعی روزمره مانند زمان، حالات، علیت وهدف نیز استعاریاند واستعاره همان نگاشت بین قلمروهاست. در این پژوهش محقق می کوشد تا با اجرای روش آموزش استعاری، قدرت این ابزار زبانی یعنی استعاره رابیشتر به اثبات برساند. آموزش استعاری شیوه ای است که معلمان به مدد آن قادرند ذهن دانش آموزان را دریادگیری فعال و درگیر سازند واز توانایی های دو نیمکره مغزی به صورت همزمان سود جویند.
هدف این پژوهش بررسی تاثیر استعاره بر آموزش درس علوم و نشاندادن تفاوت چشمگیر میان دوگروه آزمایشی و کنترل پس از اجرای روش تدریس سنتی بر گروه کنترل و روش آموزش استعاری بر گروه آزمایشی می باشد.
ب- مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع، چارچوب نظری وپرسشها وفرضیهها:
استعاره و یادگیری از دیدگاههای گوناگونی مورد مطالعه قرار گرفتهاند. استعاره دردیدگاه کلاسیک را تنها شیوه بیان بدیع یا شاعرانه قلمداد میکردند، اما دردیدگاه رومانتیک استعاره محدود به زبان ادب نمیشد و لازمه زبان و اندیشه برای بیان رخدادهای جهان خارج به حساب می آمد و همچون شاهدی برای نقش تحلیل در مفهومسازی و استدلال محسوب میشد. دیدگاه کاربرد شناختی میان معنی مورد نظر گوینده و معنای تحت اللفظی تمایز برقرارکرده و معنی استعاری را جز معانی موردنظر گوینده قرار میدهد. در دیدگاه زبانشناسی استعاره حاصل فرایندی است تعاملی بین دو تصور یا ایده از دو چیز متفاوت که معنای نهایی حاصل حضور هم زمان این دو تصور میباشد ومعنای حاصل متفاوت از معناهای این دو تصور میباشد. درنظریه تعاملی، بلک به استعاره به عنوان نتیجه یک تعامل میان دو مفهوم مینگرد. دیدگاه معنی شناسی شناختی براین باور است که استعاره در ذهن بین مفاهیم رخ میدهد و ابزاری است برای مفهومسازی یک تجربه انتزاعی براساس تجربهای ملموستر. و از این طریق جهان و تجارب خود را در اختیار دارد. بنابراین، استعاره ابزار فهم انسان و معنادارکردن جهان از سوی اوست.
سه نظریه مطرح در مورد یادگیری نیزعبارتنداز نظریه رفتارگرایی، شناختی و ساختگرایی. در نظریه رفتارگرایی یادگیری عبارت است از “ایجاد و تقویت رابطه و پیوند بین محرک و پاسخ در سیستم عصبی انسان” و تأکید و تمرکز بر روی رفتار قابل مشاهده است. نظریه شناختی به منظور تبیین جنبههایی از فعالیت بشری که رفتارگرایان در تبیین آنها ناتوان بودند، جایگزین نظریه رفتارگرایی شد و تمرکز آن بر فرایندهای شناختی مانند تفکر، شکلگیری مفاهیم، استدلال و مسئله گشایی است. نظریه ساختگرایی بر این فرض استوار است که دانش در زمانی که یادگیرنده در تلاش برای معنامند ساختن تجربیات خویش است، ساخته و پرداخته میگردد. آنها بر این باورند که یادگیری فرایندی مداوم و ماندگارخواهدبوداگردر محیط واقعی صورت پذیرد و تاکید این نوع یادگیری برمراحل یادگیری است و نه برمحصول یادگیری. به بیان دیگر، دانشآموز اگر در معرض تجربه ای واقعی قرار گیرد، آن را خواهد آموخت.
پژوهش حاضر بر بنیان دیدگاه شناختی مسئله استفاده از روش آموزش استعاری را در فرایند یادگیری مورد مطالعه قرار داده است. به این منظور، محقق الگوی پژوهش خود را تحقیق سندرز وسندرز (۱۹۸۴) قرار داده است.
پرسشهای این پژوهش عبارت بودند از:
۱٫ آیا استفاده ازاستعارهها در آموزش باعث افزایش میزان یادگیری مطالب درس علوم دانشآموزان می شود؟
۲٫ آیا استفاده از استعارهها در آموزش باعث تثبیت یا افزایش ماندگاری مطالب در حافظه دانشآموزان می گردد؟
فرضیههای این پژوهش عبارت بودند از:
۱. استفاده از استعارهها در آموزش باعث افزایش میزان یادگیری مطالب درس علوم دانش آموزان می شود.
۲٫ استفاده از استعارهها در آموزش باعث تثبیت یا افزایش ماندگاری مطالب در حافظه دانشآموزان میگردد.
پ- روش تحقیق شامل جامعه مورد تحقیق، ابزار تحقیق، نحوه اجرای آن، شیوه گردآوری و تجزیه و تحلیل دادهها:
آزمودنیهای پژوهش شامل ۴۰ نفر از دانشآموزان دختر کلاس اول راهنمایی از مدرسه نمونه دولتی شهید “اسدیان” در منطقه اسلامشهر بودند که به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل هشت آزمون چهارگزینهای هفتگی و یک آزمون نهایی بودند. بعد از اجرای روش آموزش استعاری در گروه آزمایشی و روش آموزش سنتی در گروه کنترل، از هر کلاس آزمونی بهعمل می آمد وبعد از اتمام کلاسها و گذشت ۵/۲ ماه، آزمون نهایی به منظور ارزیابی ماندگاری مطالب در حافظه دانشآموزان به اجرا درآمد. تجزیه وتحلیل دادهها با بهره گرفتن از روشهای توصیفی و آماری و روش استنباطی آزمون t صورت گرفت.
ت- یافتههای تحقیق:
با توجه به تحلیلهای آماری میانگین نمرات و بررسی نتایج حاصل از آزمون t بدست آمده ازهشت آزمون هفتگی مشخص گردید که تفاوت چشمگیری میان میانگین نمرات و گروه آزمایشی که آموزش ویژه یعنی آموزش استعاری را دریافت داشته بودند و گروه کنترل به وجود آمده است. همچنین با توجه به تحلیل آماری آزمون نهایی مشخص گردید که در مورد ماندگاری مطالب نیز میان دو گروه تفاوت قابل ملاحظهای وجود دارد.
ث- نتیجهگیری و پیشنهادها:
نتایج تحلیل دادهها نشان داد که تفاوت چشمگیری میان دو گروه آزمایشی و کنترل وجود دارد و آموزش استعاری با یادگیری و میزان ماندگاری مطالب در ذهن یادگیرنده رابطه معناداری دارد. بنابراین دو فرضیه محقق تأیید شد.
تعدادی از پیشنهادهابه شرح زیر می باشند:
تأثیر استفاده همزمان از استعاره وطنز در کلاسهای درس وبررسی رابطه آنها با یادگیری. تأثیراستفاده ازاستعاره در سایر حوزه های آموزشی همانند موسیقی. استفاده ازاستعاره در آموزش علوم مختلف مانند ریاضی.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 10:30:00 ب.ظ ]