در حالیکه تدریس و یادگیری مطالب آموزشی به عنوان عوامل پیش برنده یا بازدارنده دانش آموزان در میدان فعالیت و آزمون های آموزشی مورد توجه والدین ، معلمان و پژوهشگران هست ، با این وجود تغییر حالت های روانی و برانگیختگی آشکار فراگیران در مقابله با وضعیت خاص بعضی از آزمون ها کمتر مورد توجه بوده است .
پژوهش های مختلفی در سطوح جهانی به بررسی اضطراب امتحان پرداختند . کسیدی و جانسون[۱] ( ۲۰۰۲ ) در پژوهشی که به بررسی اضطراب امتحان [۲] در میان دانش آموزان پرداختند ، دریافتند که سطوح بالای «اضطراب امتحان » به طور معنی داری با نمرات پایین در درس امتحانی رابطه داشتند . همچنین نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین سطوح متعادل برانگیختگی هیجانی با نمرات بالا در آزمون رابطه وجود دارد .
در پژوهشی دیگر در همین راستا یونسوک هونگ [۳] ( ۲۰۰۳ ) به بررسی اثرات زمانی ، اضطراب امتحان ، تصور دشواری آزمون و عملکرد امتحانی در میان دانشجویان لیسانس پرداخت . او بیانمی دارد : تصور دانشجویان از دشواری آزمون در برانگیختگی نگرانی و تهییج پذیری آنها اثر مستقیم دارد . نتایج این مطالعه حاکی است نگرانی آزمودنی ها از دشواری آزمون نسبت به دشواری واقعی آزمون اثر بیشتری بر عملکرد آنها دارد . به عبارتی نگرانی آنها از دشواری آزمون، سبب اضطراب در آنان خواهد شد .
در واقع اضطراب امتحان به عنوان مشکلی خوش خیم در میان بیشتر افراد شایع است اما این مشکل مواقعی که سطوح بالای استرس و شکست تحصیلی در میان باشد ، به طور جدی مشکل آفرین خواهد شد . واچلکا و کاتز[۴]( ۲۰۰۳ ) در پژوهشی با عنوان « کاهش اضطراب و بهبود خودپنداره[۵] تحصیلی در میان دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان » اظهار می دارند : ۸۰ درصد آزمودنی های گروه آزمایش که از درمان آرام سازی عضلانی پیشرو ، بهره بردند ، نسبت به گروه گواه ( کنترل ) بهبود چشمگیری را نشان دادند . این گروه نسبت به گروه گواه ،کاهش معناداری را در اضطراب امتحان نشان داده و نمرات آنها درخودپنداره تحصیلی بطور قابل ملاحظه ای فزونیگرفت. همچنین در ایران صبحی قراملکی ( ۱۳۸۵ ) به بررسی اثربخشی شناخت درمانی و آموزش مهارت های مطالعه در کاهش اضطراب امتحان و افزایش عملکرد تحصیلی پرداخت که نتایج حاکی است اضطراب امتحان در گروه های شناخت درمانی و آموزش مهارت ها در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری کاهش یافت .
در میان درمان های روان شناختی ، انواع مختلف روش های درمانی شناختی و رفتاری از جمله بیوفیدبک، آرام سازی عضلانی پیشرونده ،آرام سازی عضلانی کاربردی[۶](AR) ، آموزش مهارگری استرس و اضطراب و شناخت درمانی را می توان نام برد که برای درمان اضطراب به کار رفته اند. اُست[۷] (۲۰۰۰) اعلام می دارد در میان این روش ها آموزش آرام سازی عضلانی و شناخت درمانی بیشترین کاربرد را دارند.
بارکوویک و کاستلو[۸](۱۹۹۳) در یک مطالعه روش شناسی به مقایسه ی آرام سازی عضلانی کاربردی(AR) ، درمان شناختی رفتاری(CT) و درمان غیر مستقیم در درمان اضطراب پرداختند.نتایج حاکی است آرام سازی عضلانی کاربردی(AR) ، درمان شناختی رفتاری(CBT) بهتر از درمان غیر مستقیم عمل می کنند. در این پژوهش تأثیر گذاری آرام سازی عضلانی کاربردی(AR) ، درمان شناختی رفتاری(CT) در کاهش اضطراب همسان گزارش شد.
همچنین پژوهش های دیگری که به مقایسه ی اثربخشی آرام سازی عضلانی کاربردی(AR) ، شناخت درمانی (CT) پرداختند از جمله بارلو و دیگران[۹](۱۹۹۲) در درمان اختلال اضطراب تعمیم یافته، اُست و وستلینگ (۱۹۹۵) درمان وحشتزدگی، تفاوتی را در کارایی این دو درمان گزارش نکردند.
حال با توجه به این پیشینه های پژوهشی ، در این پژوهش ، مسأله ای که برای پژوهشگر مطرح است ، تأثیری است که آرام سازی عضلانی و درمان شناختی رفتاریمی توانند در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان پیش دانشگاهی داشته باشند . در واقع سعی بر آن است کارایی این دو روش درمانی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان مورد مقایسه قرار گیرد. البته در این میان تفاوت های جنسی به عنوان متغیر تعدیلگر لحاظ خواهند شد .همچنین در این پژوهش همه گیر شناسی ، اضطراب امتحان در میان دانش آموزان مورد برسی قرار می گیرد.
اهمیت و ضرورت مسأله
همچنان که پیشتر ذکر شد یکی از کارکرد های کنکور نقش ارزشیابی آن است که ارزشیابی هم شامل عملکرد سیستم آموزشی و به تبع آن عملکرد دانش آموزان می باشد ، نتایج کنکور چند ساله ی اخیر حاکی است شهرکرمانشاه جزء دهک های میانی رو به پایین ، از نظر رتبه بندی موفقیت کنکور قرار دارد ، گرچه در این مورد عوامل و علل زیادی مترتب و مستتر است ،لیکن آمادگی روان شناختی و شرایط طبیعی در حین پاسخدهی به آزمون (مرحله بازیابی از مراحل حافظه) از عوامل مهم و مبرهن موفقیت تحصیلی دانش آموزان است (قراملکی،۱۳۸۵). در واقع کنکور سراسری فی النفسه یک امتحان است و همچون دیگر آزمون ها از منظر پاتولوژی ممکن است همراه با اضطراب باشد حال دانش آموزان پیش دانشگاهی که از اضطراب امتحان در رنجند و در کنکور شرکت می کنند طبیعتاً آسیب های به مراتب جبران ناپذیرتری را متحمل می شوند و از دیگر سو آسیب شناسی این پدیده و چاره جویی در جهت بهبود وضعیت ، دغدغه ی بیشتر کارشناسان و اولیای امر ، است . با توجه به اینکه پژوهشگر خود نیز از متعلقات این سیستم است و با توجه به موقعیت شغلی – مشاور مدارس کرمانشاه و مرکز مشاوره – بررسی این مسأله را بسیار ضروری و مبرم می داند .
نظر به پژوهش های مطروحه ، اضطراب امتحان دارای مشمولیت جهانی است و در مقیاس ملی ، تا زمانی که آزمون سراسری دانشگاه ها با این ویژگی های خاص – پذیرش محدود ، داوطلب زیاد ، کیفیت و کمیت آزمون و زمان کم آزمون – برگزار می شود ، اضطراب کنکور از ملازمات جلسه آزمون است . لذا آموزش شیوه ی مقابله با اضطراب و استفاده از درمانهای مختلف روان شناختی جهت کاهش آن ، ضروری می نماید . از طرف دیگر بر اساس پژوهش های مذکور ، کارایی همسان دو روش درمانی گزارش شده که این پژوهش سعی خواهد داشت با بررسی بیشتر تایید و یا عدم تأیید نتایج قبلی را بررسی کند.بدین معنی ممکن است یکی از این دو روش کاراتر بوده و انجام این پژوهش بتواند آن را بارز سازد. ضمناً هیچکدام از پژوهش های قبلی با نمونه ایرانی به بررسی متغییر های پژوهش نپرداخته اند لذا بررسی آن با دانش آموزان کرمانشاهی ممکن است به نتایج متفاوتی بیانجامد.
اهداف تحقیق :
هدف اصلی پژوهش:
-هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه تأثیر شناخت درمان و آرام سازی عضلانی بر کاهش اضطراب دانش آموزان در سال ۱۳۹۲-۹۳ است.
اهداف فرعی :

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

تعیین تأثیر (CBT) بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان

تعیین تأثیر (AR) بر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان

مقایسه تأثیر(CBT) با (AR)در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان

فرضیه ها :

 

 

میزان اضطراب امتحان دانش آموزان گروه درمان شناختی رفتاریپس از درمانکمتر از گروه کنترل است.

میزان اضطراب امتحان دانش آموزان گروه آرامش عضلانی پس از درمانکمتر از گروه کنترل است.

میزان تأثیر درمان شناختی رفتاریوآرامش عضلانی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان متفاوت است.

میزان شیوع اضطراب امتحان در میان دختران و پسران با هم متفاوت است.

تعاریف:
– آرام سازی عضلانی : رفع تنش و کشش عضلانی به نوعی با کاهش اضطراب رابطه دارد . یادگیری احساس و کنترل کشش عضلانی که نخستین بار توسط یاکوبسون شرح داده شد ، می باشد . این روش برای رفع تنش تدریجی متکی بر سفت کردن و شل کردن سیستماتیک گروه های عضلانی است که از پاها شروع شده و تمام بدن را در بر می گیرد. ( پورافکاری ، ۱۳۸۰ )
– درمان شناختی رفتاری:
روش شناختدرمانی برای اختلالات اضطرابی توسط بک فراهم شده است. بک بر این باور است که تصور خطرات قریب الوقوع در زیر بنای معتقدات مبتلایان به اضطراب وجود داردو در صورتی که افراد بخواهند خود را از احساسات اضطرابی رها سازند باید این معتقدات تغییر داده شوند. در این روش ، درمانگر به مراجع کمک میکند تا افکار برانگیزاننده اضطراب را بازشناسد ، منطق زیر بنایی آنها را مشاهده کند و اعتبار آنها را به آزمون بگذارد. وقتی بیمار به تدریج به نادرست بودن افکار و باورهای خود پی می برد، انتظار می رود کمتر مستعد دیدن خطر در جایی باشد که وجود ندارد.(دادستان ، ۱۳۸۰)
تعریف عملیاتی:
روش درمانی شناختی که استفاده شد درمان شناختی رفتاری یک خواهد بود که در بخش ادبیات نظری بیان شده است.( ص ۱۳-۹)
اضطراب امتحان : اضطراب امتحان یکی از اَشکال اضطراب است که منتج از ترکیب پاسخ های شناختی و جسمانی است که در موقعیت آزمون برانگیخته می شوند و یا در موقعیت های مشابهی که فرد معتقد است شخصاً مورد ارزیابی قرار گرفته است ( استیون ، لیویز ، ۲۰۰۴ ) .
تعریف عملیاتی : نمره ای که از اجرای پرسش نامه اضطراب امتحان [۱۰]TAI (ابوالقاسمی و همکاران ،۱۳۷۵)به دستم آمد، به عنوان شاخص اضطراب آزمودنی به کار رفت .

 

فصل دوم

 

پیشینه پژوهش

آسیب شناسی اضطراب
فروید ( در سال ۱۸۹۵ ) سازمان یافتگی اضطراب را زیر عنوان روان آزردگی اضطراب به صورت یک بیماری مستقل بنا کرد . این روان آزردگی دارای دو گروه از نشانه های مرضی است : گروه اول گروهی است که در آن اضطراب به شکل حاد به صورت یک تجربه روان تنی نشان داده می شود و گروه دوم گروهی است که فرد تظاهرات گوناگون بدنی را به شکل نشانه های مرضی آزردگی های جسمانی از خود بروز می دهد (از کراز به نقل منصور و دادستان۱۳۸۱).
به هنگام وجود خطر یا استرس واقعی ، بدن از طریق رهاسازی آدرنالین ، خود را برای کنش آماده می سازد و احساسات بدنی اضطراب آشکار می شود . گرچه در این مواقع ، پاسخ استرس می تواند عملکرد جسمی و روانی را تسهیل کند ، ولی هرگاه از حد معینی فراتر رود ، در این کنش ها اختلال ایجاد می کند(کنرلی ، ۱۹۹۵به نقل از مبینی ، ۱۳۸۲) .
اضطراب بر بسیاری از جنبه های عملکرد آدمی از توانایی ادراکی ، یادگیری و حافظه گرفته تا اشتها ، عملکرد جنسی و خواب تأثیر می گذارد . اضطراب مشکل آفرین می تواند بر دامنه گسترده ای از توانایی های آدمی تأثیرات نامطلوبی بگذارد و خود را به اشکالی بسیار متفاوت نشان دهد . ( همان منبع ) .
به هنگام اضطراب ، هر یک از ما ، به نوعی تحریف شناختی[۱۱] گرایش داریم . هفته ها پیش از یک رویداد پراسترس مانند امتحان ، خوش بین و امیدواریم ولی احتمالاً با نزدیک شدن امتحان اضطراب ما افزایش می یابد ، خوش بینی ما فروکش می کند و احتمال دارد واقع بینی مان را از دست بدهیم .
به هنگام اضطراب زیاد، خطاهای شناختی معمول عبارتند از :تفکر دو مقوله ای(دیدن وقایع بر اساس مقوله های صرفاً « سیاه » یا « سفید » و نادیده انگاشتن نواحی « خاکستری » ) و سپس تعمیم دادن افراطی جنبه های منفی قضیه . این طرز تفکر ممکن است با ناتوانی مطلق فرد در اقرار به رویدادهای مثبت همراه شود . در شرایط استرس ، به احتمال زیاد ذهن بر اساس « ذهن خوانی » و « شهود » و نیز سرزنش خود به نتیجه گیری های منفی می پردازد . روشن است که هر چه گرایش فرایند تفکر به سوی منفی نگری بیشتر باشد ، شدت استرس بیشتر و این خود به تفکر منفی دامن می زند( منصور و دادستان ، ۱۳۸۱ به نقل از کراز).
انتظار فرد از اینکه بدترین حالت اتفاق خواهد افتاد می تواند اعتماد به نفس او را کاهش دهد و موجبات بروز شکست را فراهم آورد . مثلاً اگر دانش آموزی پیش گویی کند که مطلب را هنگام امتحان فراموش خواهد کرد ، این احتمال هست که حالت عصبی او ، به قدرت یادآوری اش لطمه بزند ، کسی که یقین دارد در طول مسافرت با اتومبیل دچار اسهال خواهد شد ، خود را چنان نگران می سازد که این اتفاق به راستی برایش روی می دهد . به این ترتیب ، پاسخ وابسته به استرس فرد ، این باور او را که « من نمی توانم فلان کار را انجام دهم » تأیید می کند ؛ آنگاه همین باور ، انتظار بروز پیش آمدهای منفی را در آینده قوت می بخشد( مبینی ، ۱۹۹۵ به نقل از کنرلی ، ۱۳۸۲) .
بک در بحث در زمینه اضطراب ، بر تمایز بین ترس و اضطراب تأکید کرده است . او انتظار آسیب دیدن را ترس ، و پاسخ نامطلوب هیجانی حاصل از آن را اضطراب نامیده است . بک معتقد است که اضطراب ، نتیجه احساس خطر واقعی یا تجسمی است که در رابطه با خودمان یا سلامتی و صحت جسمی – روانی آشنایان خود یا اصول و قواعدی که برای ما ارزشمند هستند ، احساس می کنیم . بنابراین ، در اضطراب ، احساس از دست دادن یا بی ارزشی ، مربوط به آینده است .
به گفته بک دو رویداد شناختی اساسی با اضطراب همراهند که هر دو شامل قضاوتی هستند که نسبت به یک موقعیت صورت می گیرند . ارزیابی اولیه نشان دهنده میزان تهدیدکنندگی موقعیت و برآورد احتمال وقوع و شدت خطر است. ارزیابی ثانویه نشان دهنده منابع در دسترس شخص برای برخورد با مشکل است . توازن بین این دو ارزیابی تعیین کننده برآورد احتمال ضربه خوردن شخص است که شدت اضطراب را تعیین می کند .
علائم اضطراب
اضطراب سه مؤلفه دارد : عوامل رفتاری ، علائم جسمانی و افکار نگران کننده
علائم رفتاری : اضطراب مستقیماً می تواند بر رفتار تأثیر منفی بگذارد و به عملکرد آسیب رساند . مثلاً می تواند باعث لکنت زبان ، بی خوابی ، پر تحرکی ، و رفتارهای تکراری شود . شایع ترین اختلال رفتاری ناشی از اضطراب ، اجتناب یا گریز است .
علائم جسمانی: افراد می توانند بیش فعالی دستگاه عصبی سمپاتیک یا افزایش تنش عضلانی را به شکل انواع پاسخ های بدنی احساس کنند که به خاطر آنها در پی کمک پزشکی برآیند . این علایم شامل : احساس انقباض در قفسه سینه ، اشکال در نفس کشیدن ، بیش تنفسی ، تپش قلب ، زنگ زدن گوش ، تاری دید ، سرگیجه ، خشکی دهان ، ناراحتی معده ، تکرار ادرار ، کاهش میل جنسی ، سردرد و خستگی است .
افکار نگران کننده : این افکار ، فکرهای پریشان کننده و اغلب تکراری هستند که با افزایش سطح برانگیختگی همراه اند . این نوع افکار یا خیال پردازی ها به خطر احتمالی تهدید فیزیکی بیرونی مربوط اند ، ولی غالباً ترس از آسیب روان شناختی یا فیزیولوژیک را در بر دارند . مثلاً ممکن است فردی از این بترسد که در یک مغازه شلوغ و پرازدحام ، به زمین بخورد و دست و پا چلفتی به نظر آید ؛ فرد مبتلا به حمله هراس ممکن است هراس خود را به صورت شروع بیماری جسمی یا روانی سوءتعبیر کند . بازآفرینی های تجسمی پس از سانحه ، علایم شناختی اضطراب هستند که در آن ها در تصویر ذهنی ، یک واقعه « دوباره به نمایش در می آید » . این تجربه غیر ارادی ، پریشان کننده و گاهی چنان واقعی است که شخص باور می کند که بار دیگر در موقعیت مزبور قرار گرفته است .
هم چنین باید توجه داشته باشیم که اضطراب بیش از حد ، بر سایر تغییرات شناختی تأثیر می گذارد ، همان طور که می تواند تمرکز و حافظه را مختل سازد . افراد خود را در بهره گیری از اطلاعات و یادآوری آنها ضعیف می یابند که این مسئله می تواند نگرانی آنها را در مورد بازده کاری ، یا ترس شان را از زوال عقل بر انگیزد و به نوبه خود ، اضطراب اصلی را تشدید کند . (کنرلی ، ۱۹۹۵ به نقل از ، مبینی ۱۳۸۲)
به طور کلی سه مؤلفه ی رفتاری ،جسمانی و شناختی در ترکیب با هم بروز می کنند ، اگرچه میزان تظاهر هر یک متفاوت است . ولیکن در ارزیابی اضطراب ، در نظر گرفتن این سه جنبه اهمیت دارد.
اهمیت و ضرورت ارزشیابی
اهمیت و ضرورت ارزشیابی فرایند فعالیتهای آموزشی را از دو دیدگاه می تـوان مورد توجه قرار داد :
۱) از نظر معلم در برنامه ریزی تدریس و تصمیم گیری در جریان فعالیتهای آموزشی به داشتن اطلاعاتی را در اختیار او قرار دهد. این اطلاعات را می توان در سه مقوله تقسیم بندی کرد:
الف) اشکالات و نواقص موجود در طرح آموزشی را از دیدگاه هدفها، روشها ، مواد و وسایل آموزشی و عناصر دیگر در اختیار معلم قرار می دهد.
ب) میزان پیشرفت تحصیلی شاگردان و آمادگی آنان را برای آموزشهای بعدی مشخص می کند.
ج) کارایی تدریس و کفایت ابزارهایی که در اندازه گیری پیشرفت تحصیلی شاگردان به کار رفته است، نشان می دهد.
۲) از نظر شاگرد ، چنانچه ارزشیابی به نحو مطلوب انجام گیرد، مستقیماً در بهبود چگونگی یادگیری شاگردان تأثیر می گذارد، زیرا ارزشیابی برای جلب دقت و تلاش شاگردان برای یادیگری و همچنین آگاهی از پیشرفت تحصیلی آنان انگیزه بسیار مؤثری است . شاگردان به وسیله ارزیابی به جنبه های مثبت و منفی خود در یادگیری پی خواهد برد و با راهنمایی معلم برای توسعه جنبه های مثبت و رفع نارسایی های آموزشی خود کوشش خواهند کرد. ارزشیابی مستمر سبب خواهد شد که مطالب آموزشی دائماً مرور شود و از یاد نرود. نهایتاً ، نتیجه ارزشیابی شاگردان را به خودشناسی که یکی از هدفهای مهم تعلیم و تربیت و عامل مهمی برای تصمیم گیریهای آگاهانه است، رهنمون می سازد. تحقق موارد فوق در صورتی امکان پذیر است که طرز تلقی معلم از ارزشیابی به عنوان وسیله تهدید با برچسب زدن شاگردان تغییر کرده باشد و ارزشیابی را وسیله ای برای بهبود یادگیری فراگیران مورد استفاده قرار دهد علاوه بر همه اینها، ارزشیابی خود یک فعالیت آموزشی است که موجب یادگیری می شود و شاگردان بسیاری از مفاهیم را در ضمن ارزشیابی فرا می گیرند (بیابانگرد،۱۳۷۹).
فرایند یادگیری و امتحان
امتحان یا ارزش سنجی مطلوب رفتاری و تحصیلی دانش آموزان یکی از مهمترین مسائل روانشناسی تربیتی است. اما آنچه که بیش از هرچیز در ارتباط با پدیده امتحان یا ارزشیابی اهمیت دارد توجه به ویژگی ها، استعدادها، قابلیت‌ها و تفاوتهای درون فردی و بیرون فردی آزمودنیهاست. چراکه هدف اصلی امتحان اصلاح کاستیها، از بین بردن ضعفها و تغییر و تکمیل روش های تدریس و شیوه های کنترل و اصلاح رفتار است.
سیف(۱۳۷۱) معتقد است : «ارزشیابی عبارت است از سنجش عملکرد یادگیرندگان و مقایسه نتایج حاصل با اهداف آموزشی از پیش تعیین شده، به منظور تصمیم گیری در این باره که آیا فعالیت های آموزشی معلم و کوشش های یادگیری دانش آموزان یا دانشجویان به نتایج مطلوب انجامیده یا نه». در واقع ارزشیابی حلقه ای از زنجیره یادگیری است و بدون ارزشیابی اولیه و ثانویه، فرایند آموزش نمی تواند معنی دار باشد. امتحان به منظور تکمیل یادگیری ها صورت گیرد. کمیت و کیفیت اکتسابهای آموزشگاهی و خود آموزیها صرفاً در سایه ارزشیابی و خود آزمایی می تواند مشخص شود( بیابانگرد،۱۳۷۹) .
اضطراب امتحان
اضطراب امتحان که گاه از آن به عنوان ترس از شکست یادشده است ، پدیده ای شایع در میان دانش آموزان است.علائم و نشانه های این حالت در هنگام امتحان به صورت های گوناگون، از قبیل رنگ پریدگی، لرزش بدن، لکنت زبان و در موقع جواب دادن تند شدن ضربان قلب، عرق کردن، سرخ شدن صورت، احساس ناامنی و بی حوصلگی بارز شده و نتایجی از قبیل فراموشی پاسخها ،جا به جا نوشتن پاسخها و ناخوانا نوشتن به بار آورد(بیابانگرد، ۱۳۷۹).
اگر اضطراب از حد معینی فراتر رود ،باعث حواس پرتی، پریشانی و احساس درماندگی فرد می گردد. در این حالت فرد دچار کاهش بازده و افت عملکرد می شود. تحقیقات متعدد نشان داده اند که اضطراب نه تنها باعث نقائص هوشی و شناختی می شود بلکه می تواند موجب بروز اختلالات رفتاری و جسمی شود. این حالت قادر است کارکردهای شناختی و هوش و روان فرد را مختل می کند. اضطراب امتحان ،یادآوری آموخته های قبلی را مخدوش کرده و عملکرد فرد را مختل می سازد. کیفیت عملکرد امتحان تنها به نقائص شناختی و علمی فرد مربوط نمی شود، عملکرد ضعیف افراد دارای اضطراب امتحان زیاد تا اندازه ای می تواند مربوط به شایستگی و صلاحیت انجام امتحان، نقص در روش های مطالعه و کمبود مهارتهای امتحان باشد. تحقیقات متعددی توسط پژوهشگران بسیاری در زمینه وجود رابطه بین نمره های امتحان صورت پذیرفته است(اینسوک هونگ،۱۹۹۹).
نتیجه تصویری برای موضوع هوش

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:44:00 ق.ظ ]