تعاریف واژهها و اصطلاحات
الف) تعاریف نظری
تعالی سازمانی: تعالی سازمانی عبارت است از: معرفی تعمدی و منطقی، ایجاد تقویت و اشاعه به منظور بهبود اثربخشی سازمان (لوتانز،۲۰۰۰، ص۱۸۷).
ابعاد متغیر تعالی سازمانی
رهبری: عنصر رهبری را آنگاه در مییابیم که کارکنان خود را از قید مقررات جاری رها کرده و در خلق شرایط و مقررات جدید مشارکت نمایند (گرامی، ۱۳۸۴، ص ۱۹)
راهبرد[۷]: مأموریت و چشم انداز سازمان که از طریق توسعه یک ، برنامه یا خطمشی هدایت میشود راهبرد گویند (امیری، ۱۳۸۹، ص۲۱۴).
کارکنان[۸]: مهمترین دارایی سازمان به عنوان سرمایه انسانی میباشد که دستیابی اهداف سازمان با آن میسر میشود(امیری، ۱۳۸۹، ص۲۱۵).
شراکت و منابع[۹]: همان تأمین کنندگان و منابع داخلی میباشند که به منظور پشتیبانی از راهبرد و خطمشیها و عملیات اثر بخش فرایندها را، برنامهریزی و مدیریت میکنند(امیری، ۱۳۸۹، ص۲۱۵).
فرایندها، محصولات و خدمات[۱۰]: فرایند یک رویکرد سیستمی در سازمان میباشد که با آن سازمان میتواند محصولات و خدمات خود را تولیسد، بهبود و توسعه بخشد(امیری، ۱۳۸۹، ص۲۱۶).
نتایج مشتریان[۱۱]: نشان دهنده درکی است که مشتریان از اجرای رویکردهای مرتبط با مشتری دارند و بیانگر تشکر، شکایت و مصاحبههای ساخت یافته از مشتریان بدست میآید(امیری، ۱۳۸۹، ص۲۱۷).
نتایج کارکنان[۱۲]: شاخصهای عملکردی و دستاوردهای مرتبط را بر مبنای نیازها و انتظارات کارکنانش برای تعیین جاری سازی موفق راهبرد و خطمشیهای پشتیبان، توسعه داده و در مورد آنها توافق میکنند(امیری، ۱۳۸۹، ص۲۱۸).
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
نتایج جامعه[۱۳]: شاخصهای عملکردی و دستاوردهای مرتبط را بر مبنای نیازها و انتظارات ذینفعان بیرونی مرتبط برای تعیین جاری سازی موفق راهبرد مربوط به جامعه و محیط زیست و خطمشیهای پشتیبان مرتبط، توسعه داده و در مورد آنها توافق میکنند(امیری، ۱۳۸۹، ص۲۱۸).
عکس مرتبط با محیط زیست
نتایج کلیدی[۱۴]: مجموعهای از نتایج کلیدی مالی و غیر مالی را بر مبنای نیازها و انتظارات ذی نفعان کلیدیشان برای تعیین اهداف موفق راهبردی، توسعه داده و در مورد آنها توافق میکنند(امیری، ۱۳۸۹، ص۲۱۹).
ب) تعاریف عملیاتی
رهبری: عبارت است از نمرای که از مجموع پاسخهای آزمودنی ها به سوالات ۱ الی ۵ پرسشنامه استاندارد تعالی سازمانی رابینز بدست می آید.
راهبرد: عبارت است از نمرای که از مجموع پاسخهای آزمودنی ها به سوالات ۶ الی ۹ پرسشنامه استاندارد تعالی سازمانی رابینز بدست می آید.
کارکنان: عبارت است از نمرای که از مجموع پاسخهای آزمودنی ها به سوالات ۱۰ الی ۱۲ پرسشنامه استاندارد تعالی سازمانی رابینز بدست می آید.
شراکت و منابع: عبارت است از نمرای که از مجموع پاسخهای آزمودنی ها به سوالات ۱۳ الی ۱۶ پرسشنامه استاندارد تعالی سازمانی رابینز بدست می آید.
فرایندها، محصولات و خدمات: عبارت است از نمرای که از مجموع پاسخهای آزمودنی ها به سوالات ۱۷ الی ۱۹ پرسشنامه استاندارد تعالی سازمانی رابینز بدست می آید.
نتایج مشتریان: عبارت است از نمرای که از مجموع پاسخهای آزمودنی ها به سوالات ۲۹ الی ۳۲ پرسشنامه استاندارد تعالی سازمانی رابینز بدست می آید.).
نتایج کارکنان : عبارت است از نمرای که از مجموع پاسخهای آزمودنی ها به سوالات ۲۵ الی ۲۸ پرسشنامه استاندارد تعالی سازمانی رابینز بدست می آید.
نتایج جامعه: عبارت است از نمرای که از مجموع پاسخهای آزمودنی ها به سوالات ۲۰ الی ۲۴ پرسشنامه استاندارد تعالی سازمانی رابینز بدست می آید.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه:
در عصر کنونی، تحولات شگرف دانش مدیریت وجود نظام ارزیابی را اجتنابناپذیر کرده است؛ به گونهای که فقدان ارزیابی در ابعاد مختلف سازمان اعم از ارزیابی استفاده از منابع و امکانات، کارکنان، اهداف و استراتژیها، یکی از علائم بیماری سازمان قلمداد میشود. هر سازمان به منظور آگاهی از میزان مطلوبیت و کیفیت فعالیتهای خود به ویژه در محیطهای پیچیده پویا، نیاز مبرم به نظام ارزیابی دارد. از سوی دیگر نبود نظام ارزیابی و کنترل در یک سیستم به مبنای عدم برقراری ارتباط با محیط درون و برون سازمانی تلقی میشود که پیامد آن کهولت و در نهایت مرگ سازمان است.
در خصوص سیستمهای اداری دانشگاه علوم پزشکی گرگان نیز باید گفت، امروزه فشار بسیار زیادی بر این سیستمها وارد میشود تا بهرهوری خود را بهبود بخشند. پیشرفتهای تکنولوژیک، رشد انتظارات مشتریان، افزایش تقاضا، کمبود منابع، افزایش رقابت، بعلاوه نگرانیهائی که در مورد قصورات و خطایای سیستمهای سازمانی وجود دارد، موجب گردیده است که بر مسئله اندازه گیری و ارزیابی دقیق و صریح بهرهوری سازمانها تاکید بسیاری شود (خلیل نژاد، ۱۳۸۲، ص ۳ ). در این فصل از تحقیق ابتدا به بیان تعاریفی جامع و کامل از دیدگاههای موجود درباره تعالی سازمانی از گذشته تا بحال در نظرگرفته میشود. درپایان این فصل به مروری برتحقیقاتی که دراین زمینه در ایران و در کشورهای دیگر انجام شده، اختصاص داده شد.
تعریف تعالی سازمانی
آنچه به عنوان سؤال بزرگ، فراروی سازمانها قرار دارد این است که با چه ابزاری و چگونه میتوان ضمن بررسی موارد مختلف، به شکل جامع تمام نقاط قوت و حوزههای قابل بهبود را شناسایی و خود را برای حضوری موفق در عرصه رقابت آماده کرد. امروزه اندیشمندان و متفکران بهرهوری بر مدیریت کیفیت جامع به عنوان راهحل فراگیر برای افزایش کارامدی سازمانها از طریق ایجاد سیستمی در مدیریت که ضامن انجام کارها بهطور صحیح، مداوم و در همه سطوح و زوایای سازمان باشد تأکید دارند. در چارچوب توجه به مدیریت کیفیت جامع، مدلهای تعالی سازمان به عنوان ابزاری برای استقرار سیستمها و نظامهای مختلف مدیریتی در سازمانها و نیز ابزاری برای سنجش میزان موفقیت آنها در استقرار این نظامها معرفی شدهاند. به کارگیری این مدلها در سازمانهای مختلف، نشاندهنده رشد قابل توجهی است که در شاخصهای عملکرد آنها اتفاق افتاده است. صرفنظر از اینکه سازمان در چه بخشی فعالیت میکند و اندازه آن در مقیاسهای اقتصادی چقدر است، برای اینکه بتواند به موفقیت دست یابد، باید چارچوب مدیریتی مناسب را برای خود انتخاب کند. مدل تعالی سازمانی، ابزار عملیاتی قوی است که برای مقاصد مختلف سازمانها به کار میرود. تعالی سازمانی، برداشت نظری و تئوریک نیست بلکه کسب و ارائه نتایج ملموس و قابل مشاهدهای است که مبتنیبر شواهد بوده، پایداری و دوام داشته باشد.
عکس مرتبط با اقتصاد
در پاسخ به نیاز سازمانها برای عملکرد برتر، دانش مدیریت توسعه یافته و فنون و نظامهای گوناگون مدیریتی عرضه شده است که در ارتقای بهرهوری نیز نقش ارزنده و شایسته ایفا کرده است. در دهه های اخیر، سرعت و تنوع، توسعه علوم و فنون و نظامهای مدیریت به حدی بوده که نوعی آشفتگی ذهنی و دشواری انتخاب در واحدهای کسب و کار ایجاد کرده است. مدلهای تعالی کسب و کار، در پاسخ به این نیاز شکل گرفتهاند که مجموعه فنون و نظامهای مدیریتی را در قالبی یکپارچه و سازگار با عملکردهای مؤثر و کاربردی آسان در اختیار بنگاهها قرار دهند(هارینگتون،۲۰۰۵).
دستیابی به تعالی، مستلزم تعهد مدیریت و پذیرش مفاهیم اساسی است. این مفاهیم از پیکره علمی- که به مدیریت کیفیت جامع معروف است- به دست میآید و عبارتند از: نتیجهگرایی، مشتریگرایی، رهبری و پایداری هدف، مدیریت بر مبنای فرایندها و واقعیتها، توسعه و مشارکت کارکنان، یادگیری، نواوری و بهبود مستمر، توسعه مشارکت همکاران و پاسخگویی عمومی. یکی از روشهایی که مدل تعالی سازمانی را تعریف میکند بها دادن به خلاقیت کارکنان است. مدلهای تعالی سازمانی به عنوان ابزاری فراگیر و با نگرش جامع به تمامی زوایای سازمانها به کمک مدیران میآیند تا آنها را در شناخت دقیقتر سازمان یاری کنند. این مدلها برای سنجش و مقایسه عملکرد سازمانها نیز به کار میروند و سازمان را قادر میسازند تا میزان موفقیتهای خود را در اجرای برنامهها در مقاطع زمانی مختلف، ارزیابی کنند، نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرده و پروژههایی را تعریف کنند و به سمت تعالی، سوق دهند. مدل تعالی ؛ ساختار مدیریتی است که با تکیه براصول و مفاهیم اساسی و توجه داشتن به معیارهای اصلی مدیریت کیفیت فراگیر و سیستم خودارزیابی موجبات پیشرفت و بهسازی را فراهم میکند.
مدل تعالی ؛ ابزاری جهت سنجش میزان استقرار سیستمها در سازمان و خودارزیابی و راهنمایی است که مسیر فعالیت مدیران را برای بهبود عملکرد شناسایی و تعیین میکند. بنابراین پیام کلیدی مدل تعالی متکی بر پاسخ دادن به دو سوال است که چگونه این مدل بعنوان یک ساختار مدیریتی مناسب و منطقی شناسایی میشود؟ و چه کسانی میتوانند در این زنجیره ارتباط و تعاملات نقش اساسی را ایفا کند؟ سطح اول این مدل اهداف کلی و در سطح بعدی اهداف کلی به درجات و مقیاسهای کمی و قابل اندارهگیری تجزیه و تبدیل میشود .
بالندگی یا تعالی ترجمه لغت عالی[۱۵] است که از ریشه لاتین به معنی (بر بالای چیزی صعود کردن) مشتق شده است. در ادبیات مدیریت اصطلاح تعالی معانی متفاوتی به خود گرفته است که این مفاهیم جنبههای متفاوت تعالی را نشان میدهد. از جمله تعاریف تعالی سازمانی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
تعالی سازمانی را میتوان رشد و ارتقای سطح یک سازمان در تمامی ابعاد مختلف آن است، به گونهای که با کسب رضایتمندی مطلوب کلیه ذینفعان و ایجاد تعادل بین آنها، احتمال موفقیت سازمان در بلند مدت افزایش یابد ( فرهییزدی،۱۳۸۸).
تعالی سازمانی عبارت است از: معرفی تعمدی و منطقی، ایجاد تقویت و اشاعه به منظور بهبود اثربخشی سازمان (لوتانز،۲۰۰۰).
تعالی سازمانی روشی کلگرا برای بهبود بخشیدن به عملکرد سازمان است (هارینگتون،۲۰۰۵).
بنابراین، هرگاه سازمانی در راه راست، پایداری و ایستادگی کرده، سعی کند در مسیر رشد خود به گمراهی نیفتد، گفته میشود آن سازمان در اکنون بالندگی یا بالیدگی است (مهرداد،۱۳۸۰).
مدل تعالی [۱۶]به عنوان چارچوبی اولیه برای ارزیابی و بهبود سازمانها معرفی شده است. این مدل نشاندهنده مزیتهای پایداری است که یک سازمان متعالی باید به آنها دست یابد. بنابر نظر بنیاد اروپایی کیفیت (۲۰۰۶) کار طراحی این مدل، به صورت جدی از سال ۱۹۸۸ میلادی آغاز شد و مدل تعالی در سال ۱۹۹۱ معرفی گردید. این مدل به سرعت مورد توجه شرکتهای اروپایی قرار گرفت و مشخص گردید که سازمانهای بخش عمومی و صنایع کوچک هم علاقه دارند از آن استفاده کنند. در سال ۱۹۹۶ مدل مربوط به سازمانهای کوچک توسعه داده شد. اگر چه این مدل همواره مورد توجه و بازبینی بنیاد اروپایی کیفیت قرار داشته است، اما مهمترین بازبینی که به تغییراتی اساسی در مدل منجر گردید، در سال ۱۹۹۱ اتفاق افتاد. در سال ۲۰۰۱ مدل سازمانهای کوچک و متوسط با مدل تعالی هماهنگی بیشتری پیدا کرد و در سال ۲۰۰۳ ویرایش جدیدی از مدل تعالی سازمان ارائه شد که نسبت به ویرایش سال ۱۹۹۱ دارای تغییرات قابل ملاحظهای در زیر معیارها و نکات راهنماست. هم اکنون اصلیترین منبع تایید کیفیت برای شرکتهای اروپایی به شمار میرود، به طوری که سال ۲۰۰۴ با موفقیتها و دستاوردهای بزرگی برای همراه بود، زیرا هم بر تعداد اعضای آن افزوده شد و هم اینکه اعضای موسس آن رغبت بیشتری برای کارآمدتر کردن سازمان از خود نشان دادند. بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (۲۰۰۶) معتقد است که مدل تعالی، ساختار مدیریتی است که با تکیه بر اصول و مفاهیم اساسی و توجه داشتن به معیارهای اصلی مدیریت کیفیت جامعه و سیستم خود ارزیابی موجبات پیشرفت و بهسازی را فراهم میکند.
نیاز به مدلی برای تعالی سازمان
هر سازمانی صرفنظر از نوع فعالیت، اندازه، ساختار و یا میزان کامیابی در تأمین اهداف سازمانی خود، نیاز به مدلی دارد که براساس آن میزان موفقیت خود را در نیل به آرمانها و راهبردهای کسب و کار خویش مورد سنجش و اندازهگیری قرار بدهد(میشل و همکاران[۱۷] ۲۰۰۴)
مدلهای تعالی سازمانی ابزاری جهت کمک به سازمانها برای سنجش میزان قرار داشتن در مسیر تعالی سازمانی و رشد متوازن هستند. این مدلها به سازمانها کمک میکنند تا با مقایسه وضع موجود و مطلوب خود (ایدهال یا مطلوب) تفاوتها را شناسایی و سپس براساس این تفاوتها (عارضهها) و بررسی علل وقوع آنها راه حل های بهینهسازی وضع موجود را تعیین و آنها را اجرا نمایند(رزی و همکاران[۱۸] ۲۰۰۵)
در این میان بررسیها نشان میدهد که در حال حاضر حدود ۱۳۰ جایزه کیفیت، بهرهوری و برتری در سطح جهان وجود دارد. جوایز مبنایی مناسب برای خودارزیابی سازمانها میباشند تا از این طریق ضمن ارزیابی خود، اصطلاحاً به عارضهیابی بپردازند.
اهداف مدلهای تعالی سازمانی
افزایش آگاهی از اهمیت «کیفیت محصولات و خدمات» و تاثیر در «مدیریت کیفیت» به خاطر نقش مهم آنها در افزایش قدرت رقابتی؛
تشویق و ترغیب خودارزیابی سیستماتیک در قالب معیارهای معین و همچنین شناخت بازار؛
همکاری نزدیک بین سازمانها در زمینه طیف وسیعی از موضوعهای غیرتجاری؛
ترغیب تسهیم و تبادل اطلاعات درباره استراتژیهای موفق کیفی و منافع حاصل از اجرای استراتژیهای فوق؛
افزایش آگاهی از الزامات دستیابی به «برتری کیفی» و به کارگیری موفق مدیریت کیفیت؛
ترغیب سازمانها در اتخاذ فرایند بهبود «مدیریت کیفیت» (مجله تدبیر،۱۳۸۳، شماره ۱۴۵).
اسکیلدسن و کانجی[۱۹] (۱۹۹۸) نقل از استید[۲۰] (۲۰۰۹) معتقدند که ضرورت استفاده از مدل تعالی سازمانی عبارت از:
افزایش آگاهی عمومی نسبت به اهمیت کیفیت و ضرورت توجه بیش از پیش به آن در سطح جامعه با در اختیار داشتن یک متدلوژی اجرایی علمی؛
امکان ارزیابی برای سازمانها بر اساس معیارهای علمی ارزیابی عملکرد؛
امکان خودارزیابی سیستماتیک توسط سازمانها و شناخت نقاط قوت و ضعف خویش و همچنین، مقایسه با سایر سازمانها؛
امکان شناسایی دستاوردهای موفق سازمانها در زمینه بهبود کیفیت و معرفی آنها به سایر سازمانها به منظور الگوبرداری.
بنا بر نظر مولین[۲۱] (۲۰۰۷) مدل تعالی رهیافتی است که مسیر فعالیت مدیران را برای بهبود عملکرد شناسایی و تعیین میکند و با محور قرار دادن و ایجاد ارتباط به وسیله حلقههای تشکیلات سازمانی و فرایندهای با کارکنان، مشتریان، ذینفعان و جامعه، رضایت هر یک از آنها را تامین میکند. بنابراین، پیام کلیدی مدل تعالی بر پاسخ دادن به دو سوال متکی است که چگونه این مدل به عنوان یک ساختار مدیریتی مناسب و منطقی شناسایی میشود و چه کسانی میتوانند در این زنجیره ارتباطات و تعاملات، نقش اساسی را ایفا کنند.
اصول و مفاهیم اساسی و بنیادین
نتیجهگرایی یعنی جهت یابی در اثر
تعالی ، دستیابی به نتایجی است که رضایت کلیه ذینفعان سازمان را در بر داشته باشد.
مشتریگرایی یعنی تمرکز بر مشتری ( مشتری محوری )
تعالی، خلق ارزشهای مطلوب مشتری است .
رهبری و ثبات در مقاصد