زهرانیکدارشد
پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و هدف آن بررسی دید گاه های فقهی علاّمهی جعفری است. سؤال اصلی این است که دیدگاههای فقهی علاّمهی جعفری بر چه مبنایی قرار دارد؟ در پاسخ چنین سؤالی باید گفت: استاد اگر چه در میان دانشجویان و حوزویان چهره ای فلسفی و احیاناً ادبی و عرفانی داشت، مع الوصف یک مجتهد جامع الشرایط بود و از بیست و سه سالگی به فتوای خود عمل میکرد. خفض و تواضع علمی و فقهی ایشان در حدّی بود که اکثر مردم اساساً ازتفحّص فقهی ایشان بی اطّلاع بودند. حال آن که علاّمهی جعفری در حوزهی معارف فقهی و حقوق اسلامی نیز همانند سایر عرصه ها باریک بینیها، ژرف اندیشیها و اندیشه های بدیع داشت که اندکی از آن به جامعه عرضه شد. علاّمه مبنای احکام فقهی را آیات و روایات اسلامی میدانست و به تخصّصی و کاربردی شدن فقه تأکید زیادی داشت.
واژهی های کلیدی: علاّمهی جعفری ، دیدگاه، فقه، تفحّص، عرفان
مقدمه
تاریخ بستر «ظهور و افول» و «طلوع و غروب» پدیده های مختلفی است، لیکن در این میان پدیده هایی در حوزهی حیات انسانی رخ میدهد که نمیتوان و نمیبایست به آسانی از کنار آن گذشت و آن را به تاریخ سپرد.
از میان انبوه پدیده هایی که در ساحت انسانی به وقوع میپیوندد، ظهور شخصیّت های ویژه و خاص، از جمله وقایعی هستند که بایستی در کنار آن ها سکنی گزید، بدان خیره شد و عمق و بطن آن ها را دریافت. یکی از شخصیّت های اسلامی که در ایران معاصر به تکاپوی چندین ساله در فضای فرهنگی همت گماشته و آثار و ثمرات متعدّدی را به ارمغان آورده است، استاد علاّمه محمدتقی جعفری میباشد.
شخصیّت، زندگی، احوال و آثار، منش و بینش و اندیشه و عمل علاّمه نکته هایی را فرا راه طالب فهم و تأمل قرار میدهد که میتواند دستگیر راهرو و راه دانش و بینش و ارزش باشد.
علاّمهی جعفری از جمله شخصیّت هایی هستند که جهت فهم عصر خود و اقتضائات آن، در تلاش بودند، تا بنیادها، مبادی، لوازم و پیامدهای تفکّر و عمل جهان معاصر را دریابند، بر روح عصر خود اشراف داشته باشند. از اینکه ایشان غیر از مطالعهی صدها و هزاران کتاب فلسفی و عرفانی، به مطالعهی تحقیق در بیش از چهار هزار جلد کتاب فلسفه و عرفان و رمان و فقه وغیره همّت گماشتهاند، مؤیّد تلاش ایشان در جهت زمان شناسی و فهم عصر خویشتن بوده است.
روش و منش، بینش و دانش و فضایل والایی که این دانشمند در خود جمع کرده، جزء نوادر و نوابغ نمیتوان جایی یافت، استعداد عالی، درک فوق العاده، فکر نقّاد، حافظهی قوی، روح پر نشاط، استقلال در اندیشه، اعتماد به نفس، حقیقت جویی، روبرویی شجاعانه با آراء گوناگون، اعراض از تقلید و اعتدال در انتخاب رأی از جمله خصوصیاتی است که در وی بارز و نمایان است. هستی شناسی، معرفت پژوهی، شناخت فلسفه دین، مطالعه و تحقیق در فلسفه حیات، تعلیم و تربیت، کاوش های کلامی و اعتقادی مانند مکاتب فلسفی ـ اجتماعی غرب، بررسی مبانی فقهی و حقوقی، بررسی مباحث فیزیک نظری و مبانی معرفت شناختی ریاضیات، توجّه به علوم طبیعی، تمدّن شناسی، مطالعه در فلسفه تاریخ، شناخت مضامین و مفاهیم عرفانی و پاره ای ازعلوم دیگر در عرصه گاه، براق اندیشه این متفکّر متعهّد و جولانگاه زورق فکری اوست ودر بسیاری از این حوزه ها و عرصه ها سعی بر ارایهی آرای مستقل و نظریه های منحصر به فرد داشته است.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
علاّمهی جعفری برای روشن ساختن مسأله ای با آن چنان جامعیتی برخورد می نمود که دربارهی آن موضوع ده ها مبحث با ارزش دیگر مطرح میکرد. با وجود آن که وی به طور وسیع و گسترده و به شیوهای دقیق و عمیق مسایل فلسفی و کلامی را مورد بحث و بررسی قرار میداد و در این مقوله به مسایل و مطالب تازه ای دست مییافت و متوجّه زوایایی خاصّ میگردید که دیگران از آن غفلت داشتهاند و در واقع میتوان او را صاحب نظر در حکمت نظری دانست امّا از پژوهش در مباحث فقهی غافل نبود. با توجّه به اینکه پژوهش های متعدّدی در زمینهی دیدگاههای فلسفی و کلامی، هستی شناسی استاد انجام گرفته امّا به دیدگاههای فقهی ایشان کم تر پرداخته شده، از اینرو پژوهش موردنظر سعی دارد علاوه بر بررسی زندگینامه و شخصیّت و آثار این استاد بزرگوار به بررسی دیدگاههای فقهی ایشان بپردازد.
فصل اول
کلیات
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
۱- کلیات
۱-۱- بیان مسأله
آیت الله محمّدتقی جعفری یکی از دانشمندان صاحب نظر در فلسفه، عرفان، تحلیل جهان بینیها، انسان شناسی، مولوی شناسی و تفسیر نهج البلاغه است و احاطه ی ایشان بر مسایل فقهی وحقوقی اسلام تا حدودی ناشناخته مانده است. از دلایل این امر، رسالت فرهنگی ایشان در عرصهی اجتماع و دانشگاه پس از پایان تحصیلات در حوزهی علمیّه ی نجف اشرف در چهار دهه پیش بوده است. بنا به ضرورت زمان، علاّمه به رفع نیازهای فرهنگی دانشگاهیان و جامعهی علمی کشوردر زمینهی معارف اسلامی و جهان بینیها اهتمام ورزید. حال آن که علاّمهی جعفری در حوزهی معارف فقهی و حقوقی اسلام نیز همانند سایر عرصه ها باریک بینیها، ژرف اندیشیها و اندیشه های بدیع داشت که اندکی از آن به جامعه عرضه شد (فاطمی، ۱۳۷۹ ، ص۲۰۵). با توجّه به آثار زیادی که از علاّمه برجای مانده و ضرورت توجّه به علم فقه، جایز است ابتدا اشارهای به فقه و هدف و اهمّیت آن داشته باشیم: فقه در لغت به معنای فهم است، و علم فقه، علمی است که در مورد احکام و تکالیف شرعی عملی مردم گفت وگو میکند. به عبارت دیگر فقه عبارت است از: علم به احکام شرعی فرعی از روی دلیلهای تفصیلی آن ها (شهید ثانی، ۱۳۷۶ ، ص۱۰) بنابراین، فقه، مطلق دانستن احکام نیست، بلکه دانستن استدلالی احکام است؛ یعنی دانستن از روی ادلّه و وسایط در اثبات آن ها نه وسایط در ثبوت (گرجی، ۱۳۷۵ ، ص۷). از آن جا که هدف از قانونگذاری خداوند متّعال، سامّان بخشیدن به زندگی مادّی و معنوی انسانها میباشد، فقیه تلاش میکند مدلول و معنای واقعی خطابات را که کاشف و حاکی از احکام الهی هستند، به درستی دریابد و بتواند در مقام عمل، عینیت بخش دریافت و ارایهی احکامیگردد که آن احکام دایرمدار مصالح و مفاسد واقعی و نفس الامری هستند. فقیه با بهره جستن از ملکه ی اجتهاد، به دنبال آن است که حکم فعل مکلّف را از ادلّهی تفصیلی استنباط کند؛ تا پاسخگوی همهی نیازمندیهای تکلیفی انسان در زمینههای زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در دنیا و زمینه ساز سعادت او در آخرت باشد. تامین عدالت اجتماعی که فلسفه بعثت انبیاء الهی و ارسال کتب آسمانی است و پیوند دادن آن با اصلاح، تربیت و تزکیّهی فرد و اجتماع، هدف فقه است که فقیه عمر خویش را در پی تحقق آن میگذارد. (فیض ، ۱۳۸۹ ، ص۱۸) و البته در این راه مصلحت های اجتماعی و فردی همواره مدنظر فقیهان بوده و به قول امام محمّد غزالی مصالح پنج گانه:
عکس مرتبط با اقتصاد
مصلحت دین، مصلحت نفس، مصلحت عقل، مصلحت ناموس، مصلحت مال در سراسر فقه نمود و بروز داشته و همهی احکام و مقرّرات فقه، ضامن حفظ و بقای این مصلحت هاست ( به نقل ازشهید ثانی ، پیشین، ص۲۸).
این نکته به روشنی قابل درک است که علم فقه پس از معرفت خدای تعالی شریف ترین و برترین علوم است؛ زیرا رابطهی علم فقه نسبت به اعمال و رفتار مردم، از هر علم دیگری بیشتر و نیرومندتر است. چه، بوسیله علم فقه است که اوامر و نواهی خدای تعالی شناخته و امتثال میشوند. و نیز آن چه به وسیلهی فقه دانسته میشود یعنی احکام و قوانین الهی، پس از معرفت خداوند برترین معلومات است. و در عین حال این فقه است که امور زندگی مردم را سامان بخشیده و مایهی کمال و پیشرفت نوع انسان میگردد. برای اهل تحقیق روشن است که فقهاء با تحمّل زحمات طاقت فرسای خویش در طول تاریخ توانستند این میراث گران بها را به سلامت به دست ما برسانند (خوئینی ، ۱۳۹۰ ، ص۱۰) با توجّه به اهمّیت فقه قابل ذکر است که از استاد جعفری دو اثر فقهی در نجف اشرف به نام های الامر بین الامرین و الرضاع که تقریرات درس دو تن از مراجع برجسته ی نجف اشرف است و کتاب منابع فقه رادر سال ۱۳۴۹ ش، ارائه کرده که جلد نخست از رسایل فقهی دربردارندهی یازده رسالهی فقهی است که شش رسالهی اوّل از کتاب منابع فقه گرفته شده و با اندکی اصلاحات، مجدّدا چاپ شده است. (فاطمی ، ۱۳۷۷ ، ص۲۰۵). مهم ترین مباحث یاد شده ی استاد شامل: طهارت اهل کتاب ، ذبایح اهل کتاب، عدم انحصار زکات در موارد نهگانه ، قاعدهی لاضرر و لاضرار ، حلیت و حرمت گوشت انواع حیوانات ، حقوق حیوانات در فقه اسلامی ، کیفر سرقت در اسلام، مقایسهی حقوق بشر از دیدگاه غرب و فقه و حقوق اسلامی ، بحثی درباره امر به معروف و نهی از منکر ، حرمت سقط جنین ، مسؤولیت مدنی ناشی از جرم کودکان بزهکار در فقه و حقوق اسلامی. از آن جایی که اندیشهی فقهی استاد نسبت به سایر دیدگاهایشان کم تر مورد توجّه قرار گرفته این پژوهش سعی دارد به بررسی دیدگاههای فقهی ایشان بپردازد.
سوال اصلی
دیدگاههای فقهی علاّمهی جعفری بر چه مبنایی قرار دارد؟
۱-۱-۲) فرضیه های تحقیق
۱) علاّمهی جعفری دارای اندیشهی فقهی است.
۲) علاّمهی جعفری از قواعد فقهی ( به صورت کاربردی ) در موضوعات سوال و موارد مستحدثه استفاده میکرد.
۳)علاّمهی جعفری با روش فقها مبنی بر بررسی آراء علمای گذشته در درس خارج فقه، میانه ای نداشت.
۱-۱-۳) اهداف تحقیق
۱) بررسی دیدگاههای فقهی علاّمهی جعفری
۲) بررسی قواعد فقهی مورد توجّه علاّمهی جعفری
۳) بررسی تفاوت دیدگاههای فقهی علاّمهی جعفری با سایر فقها
۱-۲) ضرورت و اهمّیت تحقیق
فقه، امروز علاوه بر چالش با طیف شش ضلعی فقه ستیزان (ملحدان دین ستیز، عرف گرایان شریعت گریز، اباحی طلبان بیمبالات، سیاسیون لیبرال، متنسّکان اقلیگرا، صوفی مآبان مسلکی) با دو آفت و عارضهی افراطی و تفریطی اساسی مواجه است.
۱) ظهور بی مبالاتی علمی و رواج اظهارات و افتائات فارغ از دغدغه ی منطق و مبنا
۲)فقر جرأت علمی و سیطره ی نوعی انعطال و انسداد پنهان بر فن و فعل اجتهاد
جایگزینی اصطیاد مشرب مدار به جای اجتهاد منطق محور، تلاش برای بومیسازی و شرع اندود کردن نظرات و نظامّات وارداتی غربی، اصرار بر اصالـت الحذف و اقلی گرایی در قلمرو شریعت، سیاستزدگی و افتائات حزبی، اصالـت التّجدّد، روشنفکرزدگی، شاذگرایی، اصرار بر تکثّر و تکثیر آراء، بدعت گذاری به جای بدیعپردازی، رواج فقه ژرنالیستی، مظاهر عارضهی نخست است. انعطال اجتهاد و نوآوری در حوزهی فقه علمی (عقاید) و در بخش عمده فقه عملی (احکام اجتماعی سیاسی، و، اخلاق و تربیت) بسندگی به تفقه در فقه فردی و پرهیز از اجتهاد در «اجتهاد» همچنین محدود انگاشتن (دست کم محدود کردن) کاربرد قرآن، سنّت فعلی، فطرت و عقل و عدم اعتنای درخور به نقش اصل عدالت مداری تکوین و تشریع، نیز غفلت از خصلت جامعنگری، جامعهگرایی و دولت پردازی اسلام و نکات بسیار دیگر در استنباط، نشانههای عارضه «انسداد اجتهاد» است. فقه در کنار اخلاق، «نظام نامه ی چگونه زیستن» مؤمنان را شکل میدهد؛ در عهد ما فقه اسلامی، به خاطر حضور کارساز خود در صحنهی تدبیر حیات جمعی مسلمانان بهویژه مردم ایران از منزلت و موقعیت ویژهای برخوردار گشتهاست، و این امر، اینک از سویی فقه و علوم فقهی را در معرض چالشها و چند و چونهای بسیار نهاده و گروهها یا کسانی را، هرچند به دواعی متفاوت، به تنقید و تنقیص فقه و حقوق اسلامی واداشته است، و از دیگرسو(و طبعاً) مسئولیت فقیهان و حقوقپژوهان را در ژرفایش، گسترش و بازپیراست علوم فقهی و نظام حقوقی اسلام صدچندان ساخته است. از طرفی دیدگاههای حکیمانهی علاّمهی جعفری در زمینه فقه میتواند بنا به ضرورت توجّه به فقه به عنوان یکی از ضروریّات تربیت دینی مثمر ثمر باشد. از اینرو این پژوهش سعی دارد به بررسی فقه از دیدگاه علاّمهی جعفری بپردازد و دیدگاههای فقهی وفلسفی وعرفانی ایشان را مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار دهد.
۱-۱-۴)پیشینه ی تحقیق
در زمینهی فقه تاکنون تحقیق جامعی صورت نگرفته و اگر بحثی مطرح شده بیشتر به صورت بیان دیدگاهها بوده یا به صورت گزارش امّا از دیدگاههای فلسفی، علمی، انسان شناسی ودیگر مباحث پژو هش ها انجام شده که برخی ازآن ها عبارتند از:
۱)علی ربّانی (۱۳۹۰) پژوهشی تحت عنوان«بررسی مباحث کلامی علاّمهی جعفری و برتراند راسل » انجام داده که در این پژوهش ضمن بررسی تفاوت دیدگاههای این دو در نهایت اشاره میکند به ویژگیهای مشترک دو متفکّر و فیلسوف نامبردار و توجّه و اهتمامی که آنان به مقولههای مختلف در زمینهی فلسفه، مذهب و انسانشناسی دارند به عبارت دیگر، پژوهش فلسفی در زمینهی انسان و مذهب در آثار این دو فیلسوف غرب و شرق جایگاه برجستهای را بهخود اختصاص داده است. با این تفاوت که پژوهشهای لرد راسل در این باره مبتنی بر فلسفه شکّاکیت و الحاد است، ولی تحقیقات استاد جعفری از فلسفه الهی الهام گرفته است، و این امر سبب تفاوت دیدگاه آن دو در اینگونه مسایل گردیده است؛ تفاوتی که استاد جعفری را در جایگاه منتقد افکار و اندیشههای راسل نشانده است.
۲)صالح افشار تویسرکانی(۱۳۹۰)پژوهش تحت عنوان«امام حسین از دیدگاه علاّمه جعفری» انجام داده که اشاره میکند استاد علاّمهی جعفری همواره بر توجّه داشتن به اهمّیت حادثه ی عاشورا اصرار میورزید. از آن جهت که این حادثه، تابلویی ماندگار برای بشریت به یادگار نهاد که ارزشهای انسانی در متن آن به زیبایی به نمایش درآمد. این حادثه به بهترین شکل، قابلیّت انسان را در گرفتار آمدن به درجهی حضیض سقوط و استعداد او را در اوج گرفتن به درجهی رفیع صعود، برای همهی آیندگان نمایاند. عاشورا برجستهترین صحنهی نمایش حضور خدای تعالی در زندگی انسان بود. حادثه ی عاشورا در نگاه علاّمه آنچنان است که میتواند تکیه گاه و پشتوانهی اخلاق ابنای بشر قرار گیرد. میتوان در آینهی عاشورا تفسیر عظمت حیات انسان را به تماشا نشست. در نهایت اشاره میکند که اگر چه داستان کربلا دلخراشترین حادثههاست، امّا استراتژیترین حادثه نیز به شمار میرود. به این دلیل که نکات مهمّ این داستان، قابل مقایسه با هیچ یک از حادثههای بشریت درطول تاریخ نیست. چرا که تماماً آگاهانه و با اختیار صورت پذیرفته است.
۳)علی نوروزی و زهره متقی(۱۳۹۰) پژوهشی تحت عنوان «زیبا شناسی از منظر علاّمهی جعفری و پیامدهای تربیتی آن » انجام داده اند. در این پژوهش اشاره شده که «زیبایی شناسی و هنر» یکی از نمودها و جلوههای بسیار شگفت انگیز و سازندهی حیات بشری و مهم تر از آن، قلمرو یا حیطه ی مشخصی است که جهان در آن تفسیر میگردد. در حالی که تقریباً تمام افراد جامعه میپذیرند یکی از اهداف تعلیم و تربیت، آشنا کردن دانش آموزان با هنر و ارایهی فهمی از آن، ایجاد حس زیبایی شناختی علمی، و پرورش خلاقیت هنری است و یکی از مسایل مهمّ تعلیم و تربیت چگونگی توجّه به بعد وجودی انسان در گرایش به زیبایی است، با این حال، در اولویت بندی های معاصر نظام های تعلیم و تربیت، زیبایی شناختی در مقام عمل، در رتبهی پایینتری قرار دارد و در نتیجه، در نظام تعلیم و تربیت در زمینه ی هنر به طور خاص نیز دیدگاهی صحیح ارائه نگردیده است و آن را اغلب یک کار اضافی، ظریف، و یا تکمیلی قلمداد میکنند؛ نگرشی که با مطالعهی تاریخ تربیت، اثبات آن به راحتی امکان پذیر است. در نهایت به این نتیجه میرسد که آن چه در بحث زیبایی شناسی مورد نظر علاّمه است، شامل تمام جنبه های تعلیم و تربیت و در همهی حوزه های یادگیری می باشد و در واقع، وی کاملاً تربیت زیبایی شناختی را از تربیت هنری که شامل آموزش صرف هنر است، تفکیک و از معنای محدود خارج میکند و آن را یکی از جنبه های تربیت زیبایی شناختی میداند. آن چه علاّمه در تربیت زیبایی شناختی دنبال میکند، تربیت درک کنندگان خلاق و خودجوش است و در این درک کردن، به حالات درونی و شناخت عمیق اشاره دارد و نه صرفاً آگاهی از آن ها یا درباره آن ها. از این رو، با قراردادن افراد در معرض این تجربیات به شیوهی خوشایند، تجربهی پایدار و فرایند مداوم یادگیری و پیشروی در خط کمال و راه حیات معقول که علاّمه دنبال آن بود، حاصل میشود.
۴)عبدالله نصری(۱۳۹۰)پژوهشی تحت عنوان«علم وفلسفه از دیدگاه علاّمهی جعفری» انجام داده که به این مسأله اشاره کرده که علاّمهی جعفری چنین تعریفی را از قانون علمی ارائه میدهد: قانون علمی قضیهای است کلی که بیان کننده نظم موجود در عالم میباشد و تحقّق آن مشروط به مقتضیات و شرایطی است. به طور مثال قرار گرفتن زمین در مقابل خورشید که موجب روشنایی زمین میشود به جهت استمرار شرایط و مقتضیات خاصّی است. به بیان دیگر هر قانون علمی را از نظم حاکم بر روابط بین پدیده ها به دست می آوریم. قانون علمی، آن قضیّه ی کلی است که بیان کنندهی یک جریان منظّم در عالم هستی است که برای به وجود آمدنش شرایط و مقتضیاتی لازم است، به طوری که در صورت تخلف یکی از آن شرایط و مقتضیات، جریان مربوط به وجود نمیآید، در حقیقت استمرار آن شرایط و مقتضیات، موجب استمرار جریان میباشد و کلّیت قانون هم از این جا ناشی میگردد که آن امور (شرایط و مقتضیات) در حال به وجود آمدن استمرار است و به این نتیجه رسیده. از نظر علامه، همان گونه که پدیده های مادّی از دیدگاه علمی قابل شناسایی هستند، حقایق ارزشی نظیر عدالت و شرف و تکلیف و ارزش نیز میتوانند به عنوان موضوع های علمی بررسی دقیق شوند.
۵)دکتر شریف لک زایی (۱۳۸۹) پژوهشی تحت عنوان «فضاهای آزادی در اندیشهی علاّمهی جعفری» انجام داده که وی اشاره کرده آزادی، مقولهای است که شاید در منظومهی فکری بسیاری از اندیشمندان دارای تفاسیر متعدّدی باشد. لکن از دیدگاه اسلام شقوق مختلف آزادی چه در حوزهی سیاسی و چه در حوزههای فکر و اندیشه دارای تعریف و حدّ و مرز مشترکی است. علاّمهی جعفری به عنوان یکی از برجسته ترین چهره های فکری مسلمین در سالهای اخیر در کتب خود به تبیین مفهوم آزادی و ارایهی حدّ و مرزها و هدف غایی آزادی انسانها پرداخته است. در نهایت به این نتیجه میرسد که علامهی جعفری به اختصار بحث آزادی سیاسی را بیان کرده و بنیاد آزادی سیاسی را که تعیین سرنوشت آزادانه و اختیارمداری انسان و فقدان سلطهی غیر بر آدمی است مورد تأکید قرار داده است. آزادی سیاسی چیزی نیست جز اینکه انسان بر فعل و انفعالات جامعه، نظام سیاسی، حاکمیّت و حاکمان جامعه تأثیرگذار باشد. در واقع، آزادی سیاسی هنگامی مصداق مییابد که آدمی بتواند در نظام سیاسی و اجتماعی ای که در آن زندگی میکند، نقش آفرینی کند و در تعیین سرنوشت خود نقش داشته باشد. علاّمهی جعفری اولویّت آزادی بر هرگونه سلطه ای در این نوع از آزادی را به وضوح مطرح کرده است. در واقع اگر آدمی فاقد آزادی سیاسی باشد و نتواند در سازوکار سیاسی جامعهی خود دارای نقش باشد، نسبت به عملکرد خود نیز نمیتواند پاسخ گو و مسئول باشد.
۶)اسماعیل جعفر پور (۱۳۸۷) پژوهشی تحت عنوان «سیری در اندیشه های سیاسی اجتماعی علاّمهی جعفری» انجام داده، وی به بررسی آرا و اندیشههای سیاسی علاّمهی جعفری پرداخته و وجوه اهمّیت آن هم در بازشناسی هویّت پیشین و معرّفی آرای سیاسی متفکّران مسلمان و عرضهی آن ها به مراکز علمی و پژوهشی و هم در ماهیّت چنین نظریه هایی در دورهی معاصر توجّه داشته است. همچنین وی بیان می دارد که علاّمهی جعفری تأمّلات سیاسی - اجتماعی خود را در مواجه با بحرانی که به دنیای مدرن روی آورده، انجام داده و در رهایی از آن به ارایهی الگوی «حیات معقول» روی آورده است که ذات آن عاری از چنین بحرآن ها می باشد. در نتیجه گیری از بحث، نشان داده شده است که چگونه دستگاه فکری و فلسفی و عرفانی و شناخت شناسانه ی علاّمه در مواجه با سؤال ها و دغدغه های فکری زمانه میتواند نظم سیاسی مطلوب و معقول را ترسیم کند و انسان را از حیات مادّی و بحر آن های ناشی از اعمال سیاست های مادّی و حیوانی و ماکیاولی نجات داده، در زندگی معنوی و سیاست معقول قرار دهد.
۷) اختر غلامی (۱۳۸۷) پژوهشی تحت عنوان «انسان شناسی از دیدگاه علاّمهی جعفری» انجام داده و اشاره کرده که از دیدگاه علاّمهی جعفری، خداوند انسان را به طور مستقیم و دفعی از خاک آفریده است، و فرضیّه ی تکاملی داروین و سایر فرضیهها در این مورد، از نظر علمی به اثبات نرسیده است. انسان موجودی است دارای دو ساحت مادّی و معنوی، که از ساحت معنوی او به نفس تعبیر میشود، و نفس، حقیقتی است که در بدو تولّد خود، مادّی است، ولی در جریان تکامل رو به تجرّد میرود. بین نفس و بدن در حیات دنیوی انسان ارتباط و تعامل وجود دارد، و هدف از آفرینش انسان، تکامل یعنی تقرب وجودی انسان به خداوند است. شرایط دستیابی به کمال هم عبارت است از خودشناسی و ایمان به خداوند و رسولان او؛ ایمانی که زمینهساز اعمال شایسته میشود. از سوی دیگر، انسان در نظام آفرینش از جایگاه ویژهای برخوردار بوده، و دارای کرامت، یعنی شرافت و عزّت ذاتی، و تواناییهای وجودی است، که با تلاش میتواند آن ها را شکوفا نماید. انسان خلیفهی خدا ی تعالی بر روی زمین است و ملاک برتری انسانها نسبت به یکدیگر نیز تقوا میباشد. همچنین انسان موجود عاقلی است و علاوه بر آن حق انتخاب و گزینش نیز دارد، و اختیار وی منافاتی با خالقیّت مطلق و سایر اوصاف خداوند ندارد؛ زیرا افعال او خارج از دایرهی علم الهی شکل نمیگیرد. در وجود انسان نیرویی به نام وجدان هم هست، که به شکلهای مختلف ظاهر میشود. از سوی دیگر، انسان میتواند به شیوهی خاصّی در زندگی دنیوی عمل کند؛ مانند دنیاگرایی صرف و یا آخرتگرایی صرف، و یا جدا کردن حساب آخرت از دنیا و ارتباط نداشتن بین آن دو. امّا تنها شیوهای که میتواند سعادت دنیا و آخرت انسان را تضمین کند زندگی بر اساس حیات معقول است. حیات معقول یعنی تنظیم کردن زندگی دنیوی انسان به شکلی که علاوه بر سعادت دنیوی، سعادت اخروی نیز تأمین شود.
۸) مصطفی فرح بخش (۱۳۸۷) پژوهشی تحت عنوان «انسان و مفاهیم در دیدگاه علاّمه محمّد تقی جعفری» انجام داده و به این مسأله اشاره کرده که هر اندازه فاصله ی بین ناظر و جسم متحرّک زیادتر باشد، حرکت آن جسم کندتر می کند. حقیقت این است که با اینکه سازندهی کشش زمان در کارگاه مغز ماست و ما میتوانیم عبور طناب ممتدّ زمان را در درون خود احساس نموده و چگونگیِ شتاب و کندیِ آنرا به طور مستقیم دریافت کنیم، با این حال، به ندرت اتّفاق میافتد چنین توجّه عمیقی به درون داشته و واقعیّت گذشت زمان را به خوبی دریابیم. در نهایت به این نتیجه رسیده که از دیدگاه علاّمه اساسیترین مختصّ حیات، تعدیل و تصعیدِ خودمحوری به سود انسانمحوری است که رو به کمال دارد. همانگونه که ملاحظه میشود، اشتراک با حیات دیگران و لزومِ تعدیل و تصعید، با لذّتجویی سازگار نمیباشد.
از آن هنگام که در دیدگاه نوع انسانی، حقیقتی به نام «قانون» نمودار شده، مفهوم «عدالت» نیز برای او مطرح گشته است، زیرا عدالت عبارت است از: رفتار مطابق قانون. این تعریف که به نظر ما یکی از جامعترین تعریفات برای عدالت است، میتواند شامل همهی رفتارها و پدیدههای عادلانه باشد. گمان نمیرود یک انسان عاقل پیدا شود و معنای قانون و عدالت و اهمّیتِ اساسیِ آن دو را درک کند، با اینحال عاشق عدالت نشود. عدالت است که واقعیّت را از ضدّ واقعیّت تفکیک میکند. عدالت است که طعم حیاتیِ قانون را مشخص میکند.
۹) مرتضی یوسفی راد (۱۳۸۶) پژوهشی تحت عنوان «کنکاشی در فلسفه سیاسی علاّمهی جعفری: فلسفه سیاسی حیات معقول» انجام داده که وی بیان میکند علاّمهی جعفری ضمن نقد و نفی فلسفه های مادّی، ضرورت داشتن نگرش فلسفی با جهت الهی برای حیات و زندگی را واضح و روشن میداند. به عقیده ی وی، باید در جامعه تعقّل همگانی ایجاد کرد تا همیشه همهی افراد جامعه، از افکار، اعمال و رفتارهای خود پرسش فلسفی داشته باشند و در عین حال بتوانند بدانها پاسخ معقول بدهند. فلسفه، اصلی ضروری برای زندگی بشر است. فلسفه، یعنی فکر، تأمّل، اندیشیدن، واین امر همهی شئون حیات آدمی و اصول زندگی انسان را در بر میگیرد. فلسفه به این معنی یک پیشرفت و حرکت در عمق و تحوّل، گردیدن وشدن است؛ چون به طرح سؤالات اساسی پرداخته و اهتمام به پاسخ آن ها داشته؛ در حالی که علوم تجربی امروزی، حرکت در عرض و سطح دارند؛ امّا فلسفه مبانی اصول عملی هر جامعه را شکل میدهد و با فرهنگ آن جامعه عجین شده است. علاّمهی جعفری در نظریّهی حیات معقول خود، آن را گردیدن، شدن وحرکت در رسیدن به هدف های والای انسانی میداند که با گذشتن از حیات طبیعی و حرکت در حیات معقول تا رسیدن به حدّ کامل آن به دست میآید. وی امکان دستیابی به چنین حیاتی را با اعمال سیاست، معقول میداند که مجموعا نظام سیاسی حیات معقول را تشکیل میدهند. نتیجه اینکه فلسفه سیاسی علاّمهی جعفری، ترسیمگر زندگی مطلوب وحیات معقولی است که ناظر به دو بعد مادّی و معنوی انسان و نیازهای آن است. علاّمهی جعفری تفکّر سیاسی حاکم بر غرب را ناشی از نگرش مادّی از انسان و حاکمیّت سیاست مادّی و طبیعی حاکم بر جوامع غربی میداند که دنیای معاصر را دچار دردهای بیدرمان زیادی کرده است. وی نجات بشریّت را در شکوفاسازی عقول بشری و وجدان سلیم و فطرت پاک میداند که در ذاتّ انسان نهاده شده و انسان به واسطهی آن ها امکان درک حقّ و باطل را مییابد و این به واسطه ی درک معارف حقّ از منابع عقل و وجدان و پیامبران عظّام و رسیدن انسان به واسطه ی مدیریت معقول به آزادی مسئولانه و انتخابگر و آگاهانه در درک بهتر(شایسته)ها و عمل بدانها حاصل میشود.
۱۰) حسن مهدی فر(۱۳۸۱) پژوهشی تحت عنوان «حیات معقول از دیدگاه علاّمهی جعفری» انجام داده که به این مسأله اشاره کرده زندگی انسان و چگونگی و هست و بایدهای آن، همواره یکی از بزرگترین دغدغه های انسان شناسان، حکیمان و در راس همهی آنان پیامبران الهی و اوصیای آنان بوده و اصولاًً هدف از فرستادن پیامبران و انزال کتب، راهنمایی و ایصال انسان به زندگی والا و هدفی اعلا بوده است. ضرورت تفسیر و توجیه صحیح حیات انسانی و هماهنگ ساختن دو قلمرو زندگی انسان آن چنان که هست و آن چنان که باید باشد در تمامی شئون و ابعاد آن، همسان ضرورت وجود خودانسان است. لزوم عبور انسان از مرحلهی حیات طبیعی حیوانی به حیات اعلای انسانی و حرکت به سوی هدف والای زندگی که همانا رسیدن به جاذبه ی ربوبی و لقاءالله است، مقصود اصلی آفرینش انسان تلقی میگردد، در قرآن و سخنان معصومین علیه السلام خصوصاً نهج البلاغه، تفسیر و توجیه زندگی انسانی و ارایهی راهکارهای منطقی در جهت تحوّل و حرکت تکاملی انسان و ورود وی به حیات طیّبه، به طور کاملاً بنیادین و اصیل، توضیح داده شده و مورد تأکید قرار گرفته است. از طرف دیگر، علاّمهی جعفری (ره) دارای دیدگاههای جامع، ارزشمند و نوین در موضوعات مختلف دینی، فلسفی، کلامی، فقهی و انسان شناسی است که موضوع حیات معقول از جمله ابتکارات ایشان در جهت تفسیر صحیح حیات انسانی میباشد لذا جایگاه انسان به عنوان رهرو طریق حیات معقول، توصیف و راه های تکامل انسان در حیات تکاملی و معقول تبیین شده است در ادامه، انسان کامل از منظر حیات معقول و عرفان مثبت اسلامی که مبتنی بر قرآن و نهج البلاغه است مورد توجّه قرار گرفته است.
با توجّه به پژوهش های فوق ذکر برتری این طرح بر این است که ضمن بررسی شخصیّت و دیدگاههای علاّمهی جعفری، به طور اخص به بررسی دیدگاههای فقهی ایشان میپردازد.
۱-۱-۵) اهداف کاربردی
این پایان نامه میتواند برای دستگاه های زیر مورد استفاده قرار گیرد؛
دانشگاه ها
مؤسّسات پژوهشی
این قبیل دستگاه ها میتوانند برای آشنایی بیشتر از دیدگاههای علاّمهی جعفری استفاده کنند همچنین میتوانند در جهت گسترش تحقیق و پژوهش در این زمینه، از تحقیق مورد نظر استفاده نمایند.
۱-۱-۶) روش تحقیق
این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی فقهی انجام میشود.
۱-۱-۷) ابزار گردآوری داده ها
مراجعه ی مستقیم به منابع کتابخانه ای و غیره (اعم از فارسی، انگلیسی، عربی) استفاده از مجلّات و فصلنامه های پژوهشی، مقالات اینترنتی و سایر منابع موجود روزنامه ای و منابع اسنادی می باشد.
۱-۱-۸) سازماندهی تحقیق
در این پژوهش در فصل اوّل کلّیات تحقیق و در فصل دوّم به بررسی زندگی نامه ی علاّمه و در فصل سوّم به بررسی آراء و اندیشه های علاّمه پرداختهایم و در فصل چهارم دیدگاههای فقهی علاّمه را مورد بررسی قرار داده ایم و در نهایت در فصل پنجم به نتیجه گیری پرداختهایم.
فصل دوم
شناخت زندگی و شخصیّت
استاد علاّمهی جعفری
۲- شناخت زندگی و شخصیّت استاد علاّمهی جعفری
امروزه همهی اندیشمندان و صاحب نظران مسایل اجتماعی به این حقیقت تأکید دارند که از طریق بررسی نوع برخورد و کم و کیف بهره برداری مردم جوامع مختلف از سرمایه های مادّی و معنوی خود میتوان دور نمای آیندهی جوامع را از نظر پیشرفت و تعالی و یا انحطاط و عقب ماندگی به صورت بسیار دقیق پیش بینی کرد.
بر این اساس، استفادهی مناسب از دست آوردهای فکری و فرهنگی اندیشمندان بزرگ و دانشمندان متعهّد، در دست یابی به اهداف اجتماعی و پیشرفت های لازم علمی و فرهنگی و نیز در مبارزه با پیش آمدهای ناگوار اجتماعی و غیره بسیار مفید و مؤثّر میباشد. از جمله ابعاد مؤثّر شخصیّت بزرگان عرصهی علم و اندیشه، شناخت شخصیّت، اخلاقیّات ، تفکّرات سیرهی زندگی آن هاست. این بخش از شخصیّت انسانهای برجسته، به ویژه از نظر آموزشی و تربیّتی در همهی اقشار به ویژه قشرهای جوان بسیار مؤثّر است. در این بخش، سعی در شناخت شخصیّت علاّمهی جعفری و ویژگی های شخصیّتی آن داریم، ضمن اینکه تلاش میشود نگاهی به دوره های مختلف زندگی پربار علمی علاّمه و بررسی بعضی از ویژگی های سازندهی شخصیّت آن داشته باشیم.
۲-۱) زندگی نامه ی علاّمهی جعفری