(همان:۲۸۴)
در کلام فیاض لاهیجی، قرار گرفتن کلمات “ساحل"، “دریا"، “موج” و “ناخدا"، معنا و مقصود اصلی شعر را که بیان احساس اضطراب و اندوه است، به طور کلی به خواننده القا شده است.
در بـــاغ عمـــر حاصــل نخــل امیــد مــا چیزی جز آبله به کف باغبـــان نمانــد۱
(همان:۱۸۰)
مصداق مجاورت کلمات “باغ"، “حاصل"، “نخل” و “باغبان” زیبا است و علاوه بر معنای ظاهر، به معنای مجازی که اعمال و حاصل کارهای دنیوی شاعر است، اشاره میکند.
در مواردی مراعاتالنظیر از زیبایی خاصی برخوردار نیست و در شعر فیاض لاهیجی، مراعاتالنظیرهایی وجود دارد که زیبا نیستند. در بیت زیر شاعر زبان به اعتراض گشوده، از نامسلمانی عاملان وقت میسراید و تنها نام مذاهب را در کنار هم آورده که فاقد تصاویر ادبی و زیبایی است:
ای مسلمانان! مسلمـانی اگر این است و بـس من یهودم، کافرم، گبرم، مسلمان نیستم۲
(همان:۲۱۸)
۲- تضاد
ﺗﻀﺎد ﻳﻜﻲ از ﭘﻴﻮﻧﺪﻫﺎی ﻣﻌﻨﺎﻳﻲ ﻣﻴﺎن ﻛﻠﻤﺎت است و بنابراین جزء مقوله تناسب محسوب میشود. تضاد ﻳﻜﻲ از مؤلفهﻫﺎی ﻣﻬﻢ زﺑﺎن اﺳﺖ ﻛﻪ در ﺑُﻌﺪ واژﮔﺎﻧﻲ، در ﺣﻮزه ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت دﺳﺘﻮر زﺑﺎن ﻗﺮار ﻣﻲﮔﻴﺮد و در ﺑُﻌﺪ ﻣﻌﻨﺎﻳﻲ، از ﻣﻘﻮﻻت ﺑﻼﻏﻲ ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﻣﻲآﻳﺪ. «اﻫﻞ زﺑﺎن ﺑﻪ ﻃﻮر ﻧﺎﺧﻮدآﮔﺎه از اﻳﻦ مؤلفه در ﺳﺨﻦ ﺧﻮﻳﺶ اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ و ﭼﻮن از اﺑﺘﺪا ﺑﺎ آن آﺷﻨﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻫﻨﮕﺎم استفاده با ﻣﺸﻜﻠﻲ رو به رو ﻧﻤﻲﺷﻮﻧﺪ. وﻟﻲ ﻏﻴﺮ ﻓﺎرﺳﻲ زﺑﺎﻧﺎن در ﺑﺴﻴﺎری از ﻣﻮارد، ﻫﻨﮕﺎم ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻣﺘﻀﺎد ﻛﻠﻤﻪای دﭼﺎر ﻣﺸﻜﻞ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. زﻳﺮا ساﺧﺘﺎر ﺗﻀﺎد در زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﻲ ﻛﺎﻣﻼً ﻗﻴﺎﺳﻲ ﻧﻴﺴﺖ»(یوسفی و شهر آباد،۱۲۹:۱۳۹۱). «ﻣﺘﻀﺎد ﺑﻪ دو واژهای ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﻛﻠﻴﺔ ﻣﺸﺨﺼّﻪﻫﺎی آن ﺑﻪ ﺟﺰ ﻳﻚ ﻣﺸﺨﺼّﻪ، ﻳﻜﺴﺎن ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻓﻘﻂ در ﻳﻚ ﻣﺸﺨﺼّﻪ اﺧﺘﻼف داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ»(فالک،۳۵۵:۱۳۷۷).
ﺑﺮﺧﻲ ﻧﻴﺰ راﺑﻄﺔ ﺗﻀﺎد ﺑﻴﻦ ﻛﻠﻤﺎت را اﻳﻦﮔﻮﻧﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﻛﺮدهاﻧﺪ: «ﻣﺘﻀﺎد، دو ﻛﻠﻤﻪ را ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ در ﺻﻮرت، ﻣﺨﺘﻠﻒ و در ﻣﻌﻨﻲ، ﺿﺪ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ»(قریب،۶۳:۱۳۵۰). ﻛﻠﻤﺔ ﻣﺘﻀﺎد ﺑﺎﻳﺪ در ﺻﻮرت و ﻇﺎﻫﺮ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﻣﻌﻨﻲ و مفهوم ضدیت را ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ(روایی،۱۹:۱۳۶۵).
برخی زیبایی تضاد را مرهون خلّاقیت آن میدانند و میگویند که «در دانش بدیع، در تضاد قرار گرفتن دو امر، هنگامی زیبا است که بدیع، تازه و دارای غرابت باشد و اصولاً کلام، جنبه خبری نداشته باشد»(وحیدیان کامیار،۶۹:۱۳۷۹).
به طور کلی آرایه تضاد در اشعار فیاض لاهیجی ۱۳۶ مورد و معادل ۷۸/۱۰ درصد استفاده شده است. در این نوشتار تضادهای شعر فیاض بر اساس زیباییآفرینی، به چهار دسته تقسیم شده است.
۱- پدیدههایی که متضادش را تداعی و حاضر میکند و ذهن میان یک پدیده و متضاد آن، رابطه برقرار میسازد. این رابطه اگر نو و جدید باشد، شادیآور است. در شعر فیاض لاهیجی، کلمات “درازی” “کوتاهی” را، “بلندی” “کوچکی” را، “سیاهی” “سفیدی” را و “درنگ” “شتاب” را به ذهن تداعی کرده است:
سر زلف درازت سرکش و من سخت کوته دست کجا در دست من افتد؟ مگر اختر کند بازی؟
(فیاض لاهیجی،۳۳۱:۱۳۷۳)
ز دور کــام دل آنجــا کــه چهــره بنــمایــد درنــگ اگر ننمــایی شتـــاب یعنی چــه؟
(همان:۳۲۶)
فرقــی میان روز و شـــب خـــود نکردهایــم تـا فـــرق کردهایــم سفیـــد و سیــاه را
(همان:۷۶)
۲- تضاد از نظر شناخت پدیدهها و امور، بزرگترین نقش را برعهده دارد و اصولاً یکی از اسباب شناخت پدیدههای جهان، تضاد است و از این رو فیاض لاهیجی، برای روشن ساختن مسائل، ابتدا خود مسأله را مطرح میکند و سپس متضاد آن را میآورد:
بی درد، درد یکـــی وا نتوانـــد علاج کـــرد دانستم ای مسیــح که بیمـــار گشتـهای
(همان:۳۲۸)
شاعر ابتدا مسئله بیماری را مطرح میکند و سپس برای روشن ساختن بیشتر مقصود خویش، از آرایه تضاد میان الفاظ “بی درد"، “درد"، “علاج” و “بیمار"، بهره میگیرد که سبب زیبایی بیت شده است.
ز پیریـم چه غم کنون که ممکن اســت مرا رخ تو دیــدن و بار دگر جــوان گشتــن
(همان:۳۱۷)
در این بیت، کلمه “پیری” و “جوانی” به صورت متضاد و در بیان شناختن مفاهیم مرتبط با انسان و عمر او آورده شده که زیباییآفرین است و در ضمن تلمیحی پوشیده و پنهانی دارد به ماجرای جوان شدن زلیخا بر اثر دیدار حضرت یوسف (ع) و دعای یوسف (ع) در حق او.
۳- در برخی موارد تضاد با تأکید همراه است:
مرا با تو اگر وصل است یا هجر است میسوزم تو را با من اگر صلح است، یا جنگ است مینالم
(همان:۳۰۹)
“وصل” و “هجر"، صلح و جنگ، کلمات متضادی هستند که شاعر به جهت تأکید مطلب، این کلمات را آورده است.
هم درِ شیــخ زدم، هــم رهِ رهبـــان رفتــم کافـــر از کعبــه و از دیـــر مسلمـــان رفتـــم
(همان:۳۰۷)
کلمات “درِ شیخ"، “رهِ رهبان"، “کافر” و “مسلمان"، برای تأکید در رساندن مفهوم مورد نظر به کار رفتهاند.
۴- گاه فیاض لاهیجی برای ملموس ساختن و تجسّم بخشیدن به عواطف و احساسات خود، از آرایه تضاد استفاده میکند که این نقش از نظر زیباییآفرینی مهمتر از همه است:
خوش بی تکلّـــف از سر عالـم گذشتــهای آســودهای ز بیـــــم و امیــــــد رستـــــهای
(همان:۳۲۶)
فیاض لاهیجی با بهرهجویی از آرایه تضاد، عاطفه و احساس خود را برجستهتر نشان داده است. “بیم” و “امید"، از احساسات متضادی هستند که سبب زیبایی بیت شده است.
غم من بود باعث شادی او را، به این شادم که خود غمگین خود گردیدم، او را شاد خود کردم۳
(همان:۳۰۹)
“غم” و “شادی"، نمونه دیگری از احساسات متضاد شاعر است که به زیبایی تجسّم یافته است.
در شعر فیاض لاهیجی، آرایه تضاد در برخی از موارد زیبا نیست. در بیت زیر آوردن کلمات “صبح” و “شام” تکراری و مبتذل میباشد و مورد استعمال عموم است.
قسمت ما بیدلان زین گردخوان صبح و شام نعمـت الــوان خــون دل مرتــب میرســــد۴
(همان:۳۵۹)
۳- تلمیح
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 05:50:00 ب.ظ ]