افزون بر این، قرآن کریم، برای اندیشیدن، موضوع و منابعی را معرفی کرده که عبارتند از:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
آفاق :
أَ فَلَمْ یَنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنَّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ وَ الارض مَدَدْناها وَ أَلْقَیْنا فِیها رَواسِیَ وَ أَنْبَتْنا فِیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ.
آیا منکران حق آسمان را فرازخود نمینگرند که ما چگونه بنایش نهادهایم و آن را آراستهایم و برای آن هیچ شکافی نیست و زمین را نمینگرند که آنها را بگستردیم و در آن کوههای استوار بیفکندیم و هر نوع گیاه با حسن و طراوت از آن برویاندیم.
انفس :
۰ سَنُرِیهِمْ ءآیاتینا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ……..
ما آیات قدرت و حکمت خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان هویدا میگردانیم تا آشکار شود که او (قرآن) حق است آیا پروردگارت کفایت نمی کندکه او بر هر چیزی گواه است.
قرآن :
۰ وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِیَذَّکَّرُوا و ما یزیدهم الا نفورا.
و ما این قرآن را به انواع سخنان فصیح و بلیغ و نیکو بیان کردیم تا خلق متذکر شوند و از آن پندگیرند ولیکن بدان را به جز نفرت و معاندان را جز شقاوت حاصلی نیفزود.
تاریخ گذشتگان :
أَ فَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَساکِنِهِمْ إنَّ فِی ذلک لایات لاولی النُّهى .
آیا (این کفارقریش)از مشاهده حال طوایف بسیاری از گذشتگان که ما را هلاک کردیم و اینان در منازل و عمارات آنها میروند، عبرت و پند نگرفتند و هدایت نیافتند؟ آری (خردمند نیستند وگرنه) احوال گذشتگان برای بسیاری مایهی عبرت و هدایت است.
قرآن کریم، آدمی را از گرفتار آمدن در دام موانع درونی و برونی آزادی اندیشه به شرح ذیل بر حذر میدارد:
الف) تقلید کورکورانه از گذشتگان
ب) تعصبهای غلط و جمود فکری به نام ارث مقدس پدران .
۰ وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا
علیه آباءَنا أَوَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاوَلایَهْتَدُونَ.
وچون کفار را گویند از شریعت و کتابی که خدافرستاده پیروی کنید،پاسخ دهند که : ما پیرو کیش پدران خود خواهیم بود ، آیا بایست آنها تابع پدران باشند، در صورتی که آن پدران بی عقل و نادان بوده و هرگز به حق و راستی راه نیافتهاند.
هرکس میتواند، در ضمیر خویش هرگونه اعتقاد و باوری نسبت به اخلاق، مذهب و امور دیگر داشته باشد و نمیتوان به علت اعتقادات و باورهای درونیاش او را مؤاخذه کرد. خداوند این آزادی را به بشر داده است. درحقیقت پی بردن به چند و چون اندیشه و اعتقاد انسان امری مشکل و بلکه محال است، چرا که قلمرو عرصه اندیشه درون و ضمیر آدمی است که کسی را جز خدا در آن راه و به آن آگاه نیست .اصولا اکراه و اجبار در اندیشه و عقیده راه ندارد. به همین دلیل در قوا نین، مقررات و احکام به تظاهرات بیرونی افکار و عقاید توجه می شود، نه به نفس اعتقاد.
بنابراین، تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.
ب : آزادی بیان:
حدود این آزادی باید رعایت شود. قرآن آدمی را به شنیدن همهی سخنان و اندیشهها و گزینش و تبعیت بهترین آنها دعوت نموده است.
ج : حق بر خورداری از آموزش و پرورش:
۰ ….. و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه.
پاک گرداند و به آنها احکام شریعت و حقایق حکمت بیاموزد.
اسلام مردمان را به تربیت و تزکیهی نفوس خویش و آموختن دانش سفارش نموده است.بنابراین هیچ کس را نمیتوان از کسب علم و دانش باز داشت، بلکه همهی افراد جامعه حق دارند و به طور یکسان از این حق بر خوردار گردند و دولت وظیفه دارد تا آن جا که در توان اوست امکانات آموزش و پرورش رایگان فراهم نماید. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر ضرورت گسترش آموزش و پرورش برای همه تأکید دارد.
۳-آزادیها و حقوق سیاسی و اجتماعی
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
الف :حق تعیین سرنوشت:
افراد ملت علاوه بر اینکه در امور مادی و معنوی خویش درحدود شرع و قانون از آزادی عمل برخور دارند، به عنوان اعضای جامعه و در قبال تکالیفی که جامعه بر دوش آنان میگذارد حق مشارکت در تصمیم گیری ها برای اداره ی امور عمومی جامعه را دارند و مسؤل نظام و وضعیت موجود جامعه هستند، یعنی اگر نظام نا مطلوبی بر جامعه حاکم باشد مردم وظیفه دارند در اصلاح آن تلاش کنند.
شعب این حق به شرح زیر می باشد:
۱- حق انتخاب شوری:
مشارکت افراد ابتدا از طریق ا نتخابات عملی می گردد.
مردم در واقع با انتخاب نظام اجتماعی مورد خواست خود تعیین نمایندگان خویش و شرکت در گزینش مدیران جامعه، در ادارهی امور جامعه شرکت نموده، اصل شورای اسلامی را جامهی عمل میپوشانند، که این یکی از اصول اساسی در قا نون اساسی جمهوری اسلامی ایران است.
۲- حق نظارت:
مردم به مقتضای اصل امر به معروف و نهی ا زمنکر، نظارت و کنترل بر رفتار و عملکرد مدیران و زمامداران کشور را برعهده دارند. این حق منشأ حقوق و آزادیهای متعددی است، مانند آزادی اخبار و اطلاعات، آزادی بیان، آزادی تشکلات و تجمعات سیاسی، اجتماعی و مانند آن.
ب :حق گروه پیوندی:
آزادی ایجاد تشکلات سیاسی و اجتماعی از قبیل احزاب، انجمنها و غیرآن ناشی از همان حق مشارکت است. از لوازم این آزادی، حق افراد، در پیوستن به این گروه هاست و همچنین برپایی تجمعات موقتی، مانند تظاهرات، کنفرانسها و پیوستن به آنها، از جمله شیوه های اعمال حق مشارکت و نظارت است. استفاده از این حقوق و آزادیها به نحو صحیح و در چار چوب نظام اسلامی است، بنابراین، سوء استفاده از این حقوق و اعمال آن در تعارض با اصل نظام اسلامی ممکن نیست.
پ : حق داد خواهی:
دسترسی به محاکم و مراجع صالح قضایی برای حل و فصل دعا وی و ارجاع شکایات از حقوق مسلمی است که جامعه باید برای همهی افراد به طور یکسان فراهم آورد و این چیزی است که برای تضمین امنیت حقوقی و اجتماعی افراد ضروری است. در اسلام و در قانون اساسی جمهوری اسلامی بر قضاوت به عدل سفارش شده است. در اصل سی و چهارم قانون اساسی دادخواهی را از حقوق مسلم هر فرد، دانسته است.
ت : حق برخورداری از تأمین اجتماعی:
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این حق ازجمله حقوق همگانی است. جامعه وظیفه دارد افراد را در مواردی ما نند بازنشستگی، بیکاری، پیری، ازکار افتادگی، بیسرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و بیماری بیمه کند.
۲-۹- ماهیت آزادی از دیدگاه غرب:
قدیمیترین تعریف آزادی حدود سال۸۰۰ میلادی به فردی به نام میشل باذوذ نسبت داده شده است
میشل باذوذ معتقداست: آزادی قدرت نامحدود طبایع عقلانی است هم طبایعی که با حواس سروکار دارند و هم طبایعی که با ادراک عقلانی سروکار دارند.
از دیدگاه ویل دورانت: او آزادی را وسیله رسیدن به اهداف خودخواهانهی دولتهای جدید دیده است. آزادی یعنی وسیله مجاز بیبند و باری .
از دیدگاه مونتسکیو مؤلف روح القوانین: آزادی رابه انجام دادن هر کاری که قانون اجازه داده تعبیر می کند. اعلامیهی حقوق بشر فرانسه مصوب ۱۷۸۹، آزادی رابه معنای توانایی بر انجام دادن کاری که به دیگران زیان نرساند می داند.
از دیدگاه آفریم(آپریم): آزادی بزرگترین موهبت الهی است که به حضرت آدم عطا شده است که بدون آن جهان فرو میریزد و آن را ستایش می کند.آنتی تز آزادی، طبیعت است که به معنای بردگی است.
در حالی که آزادی در انسان به صورت خوی و عادت ظهور می کند. آزادی برای استفادهی انسان و برای این است که با اراده ی او کنترل گردد به وجود آمده ا ست. خداوند و شریعت الهی میتوانند آزادی او را محدود کنند. شیطان میخواهدآزادی را متوقف کند، اما موفق نمی شود.
۲-۱۰- معیارهای تحدید آزادی درفقه امامیه و نظام اسلامی:
قرآن کریم می فرمایند: حد و مرز آزادی فرد در اجتماع تا جایی است که به آزادی دیگران لطمه یا صدمه ای نزند.
قرآن و اسلام آزادی انسان را محدود کردند به عبودیت و بندگی خدا و رعایت حقوق و مصالح دیگران مصالح مادی ومعنوی جامعه مهمترین عامل محدود کننده آزادی فرد است به این معنا که فرد تا زمانی که به مصالح جامعه زیان نرساند از لحاظ حقوقی و قانونی آزاد است که هرچه میخواهد بکند.
امام خمینی(ره) دراین زمینه می فرمایند:اسلام آزادی را به هرکسی تا جایی که به ضرر ملت ایران نباشد میدهد اما چنانچه کسی به مقدسات توهین کند با او به مقابله پرداخته و سرکوب میکنیم و به صلاحیت هر فردی که دارای هر سمتی باشد مثل قاضی دادستان کارمند .رسیدگی کرده تا اشخاص فاسد و مفسد تصفیه شوند.
استاد شهید مطهری فرمودند: انسان با طبیعت انسانی به دنیا می آید از آن جهت که پدر و مادرش انسان بوده او هم قهر او جبرا مثل یک فرد انسان به دنیا می آید و صفاتی را از پدر و مادرش مثل رنگ پوست، چشم و مانند اینها را به صورت جبری به ارث می برد. زبان آداب عرفی و اجتماعی دین و مذهب همان چیزهایی است که محیط اجتماعی برانسان تحمیل می کند. که علاوه برآزادیها و حقوق دیگران مصالح عالی خود فرد هم می تواند آزادی او را محدود کند او آزادی انسان را نسبی میداند یعنی آزادی در داخل دایره محدود است و در داخل همین دایره محدود است که می تواند آینده سعادت بخش یا شقاوت آلود را برای خودش انتخاب کند.
ازدیدگاه مصباح یزدی:آزادی محدودا ست به چهار چوبهی قدرتی که خداوند متعال به ما ارزانی داشته است.
از دیدگاه علامه محمدتقی جعفری:آزادی برین یعنی رهایی شخصیت انسان از عوامل رکود و محدودیت در صندوقهای خودپرستی وتخیلات و سایر آزادیها مثل آزادی اجتماعی عقیده.
ازدیدگاه آیت اله جوادی آملی:عامل تحدید آزادی انسان همان مبدأ تحدید اصل هستی اوست یعنی آن مبدأ هستی بخشی که وجود محدود را به انسان عطا کرد. تنها مرجع تعیین حدود آزادی خداست.
اصل آزادی همان ودیعه الهی است و یکی از زیباترین چهره های حقوقی است و ملک انسان نیست بلکه و دیعه الهی است که به او سپرده شده و نباید هرگز آن را به رأی خودش تفسیرکند.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:13:00 ق.ظ ]