۵-۲٫ بررسی یافته های پیشین

بررسی پیشینه تحقیق معمولاً نقدی از دانش موجود درباره موضوع پژوهش است.این بررسی چنانچه به درستی صورت گیرد به بیان مسأله کمک می­ کند و یافته­ های پژوهش را به تحقیقات قبلی متصل می­سازد. بررسی سوابق تحقیق در این پژوهش به دنبال تعریف و تحدید مسأله، قرار دادن یافته­ های تحقیق در چارچوب تحقیقات قبلی، اجتناب از دوباره­کاری و انتخاب روش­ها و ابزار اندازه ­گیری دقیق­تر می­باشد.
در این قسمت به بررسی نتایج و یافته های تحقیقات انجام شده قبلی، پیرامون متغیرهای مورد مطالعه این تحقیق ،یعنی سازگاری اجتماعی و ورزش، و تأثیر جنسیت بر آنها پرداخته می شود لازم به ذکر است مرور تحقیقات قبلی نشان میدهد که تحقیقات اندکی مستقیما” رابطه سازگاری اجتماعی و ورزش را بررسی کرده اند اما تحقیقات متعددی انجام شده است که برخی از جنبه های اجتماعی،شخصیت و مهارتهای اجتماعی را در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار مورد مطالعه قرار داده است . به این ترتیب در اینجا سعی می شود تحقیقاتی که بیشتر جنبه های اجتماعی افراد ورزشکار و غیر ورزشکار را مد نظر قرار داده اند، بطور خلاصه بررسی شود .
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
اسپرلینگ [۱۰۳] (۱۹۴۲) تحقیقی را روی ۱۷۱ نفر دانشجوی ورزشکار،۱۳۸ نفر ورزشکار و ۱۲۶ نفر غیر ورزشکار انجام داد. نتایج تحقیق او نشان می دهد که گروه های ورزشکار، نسبت به گروه های غیر ورزشکار، نمرات بالاتری در اعتماد به نفس ، برون گرایی، سازگاری و انگیزش بدست آوردند. همچنین گروه غیر ورزشکار، نمرات بالایی در ظرافت طبع و زیبایی پسندی [۱۰۴] کسب نمودند (سینگر،۱۹۷۲) .
چندین مطالعه دیگر که پیش آهنگ و جلودار آنها فردی بنام کوپر [۱۰۵] می باشد، در نتایج و یافته های تحقیقاتشان ذکر کرده اند که ورزشکاران از یک اطمینان اجتماعی ، سلطه گری، استواری و ثبات عواطف بیشتری برخوردار هستند . همینطور، در سال ۱۹۶۰ مطالعه ای توسط مری من [۱۰۶] روی ۸۰۰ نفرپسر دبیرستانی انجام گرفت ؛ نتایج این مطالعه بیانگر آن است که؛ توانایی افراد ورزشکار در ارتباط با ویژگی های شخصیتی آنها میباشد . مثلا” بچه هایی با توانایی ذاتی و ورزشی بالاتر، نسبت به بچه هایی که توانایی ذاتی کمتری برخوردارند، در رابطه با مقیاسهای موازنه اجتماعی از قبیل رهبری، اعتماد به نفس و وسعت علاقه، نمرات بیشتری را کسب می نمایند ( معتمدی ، ۱۳۷۳) .
در پژوهشی دیگر شریف و همکارانش [۱۰۷] ( ۱۹۶۱) نتیجه گیری کردند که فعالیتهای ورزشی تیمی می تواند به دوستی و همکاری متقابل منجر شود ، حتی اگر از طرف برگزار کنندگان مسابقات ، مسئله « برد و باخت » نیز، مطرح شده باشد.
کوپر [۱۰۸] (۱۹۶۹) ،هاسمن [۱۰۹] (۱۹۶۹)،اجیلیو [۱۱۰] (۱۹۶۸) و واربرتون [۱۱۱] (۱۹۶۷) شخصیت افراد ورزشکار را مورد مطالعه قرار دادند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ورزشکاران دارای صفاتی مانند برون گرایی ، گروه گرایی، اعتماد به نفس ، تمایل به رهبری ، ثبات هیجانی و روحیه تهاجمی هستند. همسو با این تحقیق ،مطالعات افرادی چون برونر [۱۱۲]،کوپر(۱۹۷۰) ، کن [۱۱۳] (۱۹۷۱) و مک فرسون [۱۱۴] (۱۹۶۵) نشان می دهد ؛افرادی که فعالیتهای بدنی دارند، برون گرایی و ثبات هیجانی بیشتری در مقایسه با گروه نرمال جامعه دارند. در واقع این امر نشان می دهد که تمرینات منظم بدنی و فعالیت جسمانی، افراد را از نظر روانی، سالم تر نگه می دارد ( سینگر، ۱۹۷۲) .
اجیلیو (۱۹۶۷) در یک تحقیق زمینه یابی، فعالیتهای ورزشی ورزشکاران پسر را مورد مطالعه قرارداد و به نتایج کلی زیر دست یافت : ورزشکاران، افرادی هستند که هیجانهای سالم دارند، متمایل به برونگرایی هستند ، دارای ثبات فکری هستند. ظرفیت بالایی در مقابل فشارهای محیطی دارند، در دستیابی به اهداف مورد نظر خود و دیگران، استواری نشان می دهند، دارای ثبات عاطفی و هیجانی زیادی هستند، افراد منظم و مرتبی هستند و متمایل به رهبری گروه و زندگی اجتماعی هستند ( همان منبع) .
نیکل سون [۱۱۵] (۱۹۷۹)، در مطالعه ای، ۵۰۲ دانش آموز را ،در پنج مدرسه میشیگان، مورد بررسی قرار داد. نتایج این مطالعه نشانگر آن است که دانش آموزان ورزشکار، با اطمینان زیاد ، خودشان را به عنوان افراد بلند همت معرفی می کردند . دانش آموزان ورزشکار خودشان را قوی تر و سریعتر از غیر ورزشکاران معرفی می کردند و بالاخره ورزشکاران تا اندازه ای خودشان را خوشحال تر و سرزنده تر از غیر ورزشکاران توصیف می کنند ( معتمدی ، ۱۳۷۳) .
در این زمینه ،گروهی از محققین تفاوتهای بین افراد ، در ورزشهای تیمی و انفرادی را با بهره گرفتن از پرسشنامه شخصیتی ۱۶ عامل کتل بررسی نمودند که در نهایت به نتایج زیر دست یافتند:
ورزشکاران رشته های انفرادی در ویژگی هایی مانند اعتماد به نفس ،حساسیت،درون گرایی ،استقلال خواهی، از ورزشکاران رشته های تیمی، بالاتر بوده اند ولی خیالبافی آنها در سطح پایین تری قرار داشت ( سینگر، ۱۹۷۲) .
نتایج تحقیقات دیگر نشان می دهد که بازیهای گروهی به رشد مهارتهای اجتماعی کمک می کنند . کودکانی که از انجام مهارتهای لازم در بازی ناتوان باشند معلول تلقی میشوند . اگر رفتارکودک در بازی و ضمن فعالیتهای اوقات فراغت، توأم با حسن همکاری و مشارکت باشد، سبب ایجاد مهارتهایی چون دوستیابی، سازش با دیگران ، یادگیری نحوه مشارکت ، رقابت، همکاری، رعایت نوبت و در مجموع، توفیق بیشتر در تعادل اجتماعی می گردد. آنچه در زندگی موفقیت آمیز روزمره نیز مورد نیاز است برخورداری از سازگاری اجتماعی کافی هنگام کار، در میان اجتماع ، دوستان و با خانواده می باشد ( کارتلج و میلبرن ، ۱۳۶۹) .
در رابطه با نوع ورزرش و شخصیت ورزشکار، اسلاشر [۱۱۶] (۱۹۶۴) با بهره گرفتن از پرسشنامه MMPI تفاوت میان ورزشکاران رشته های ورزشی شنا، کشتی، بیس بال، بسکتبال و فوتبال را مورد مطالعه قرار داد و چنین نتیجه گیری کرد که بین ورزشکاران گروه های ورزشی مختلف، تفاوت معنی دار وجود دارد . برای مثال؛ ورزشکاران رشته شنا، کمترین میزان عصبیت را از خود نشان دادند، فوتبالیستها و کشتی گیران نیمرخ های شخصیتی مشابهی با یکدیگر داشتند و بازیکنان رشته بسکتبال افسردگی ملایمی داشتند ( سینگر، ۱۹۷۲) .
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
بطور کلی ، بازی مستقل یا بازی انفرادی ، نسبت به بازی گروهی ، در سطح پایین تری به رشد کمک می نماید. در حقیقت وقتی کودک با همسال خود، از طریق بازی ارتباط متقابل برقرار نکند، نمی تواند به سطح بالاتری از رفتار اجتماعی دست یابد، و اگر ارتباط متقابل اجتماعی میان کودکان برقرار نباشد ، بازخورد مناسبی حاصل نمی شود. به همین دلیل، همراه با کسب مهارت بیشتر در تفریح و بازی با دیگر کودکان ،مهارتهای اجتماعی نیز مورد نیاز است. این در حالی است که شراکت، رعایت نوبت و کار با گروه، جنبه هایی از ارتباط متقابل اجتماعی و تشکیل دهنده بازی گروهی محسوب می شوند ( کارتلج و میلبرن ، ۱۳۶۹).
کوپر(۱۹۶۹) گروه های ورزشکار و غیر ورزشکار را جدای از گروهی بودن یا انفرادی بودن ورزش، مورد مقایسه قرار داد . او خصوصیات و ویژگی های افراد ورزشکار را بصورت زیر ارائه کرده است :
الف) ورزشکاران اجتماعی تر هستند و دارای اعتماد اجتماعی هستند.
ب) اعتماد به نفس و مدیریت در زندگی دارند .
ج) سازگاری اجتماعی بالاتری دارند .
د) رقبای قوی تری هستند .
ه) اضطراب و دست پاچگی کمتری دارند .
و) دردهای بدنی و جسمانی را راحت تر تحمل می کنند .
ز) صفات مردانگی بیشتری دارند ( سینگر،۱۹۷۲) .
شواهد دیگری نیز موجود می باشد که نشان می دهد، حتی انجام یکسری از اعمال و فعالیتهای بدنی فردی، می تواند عادتهای مثبتی را مانند توافق اجتماعی و مشارکت ایجاد نماید (اورلیک [۱۱۷] ، ۱۹۸۱) .
گروه دیگری از محققان در سال ۱۹۸۳ ،به مقایسه شخصیت افراد ورزشکار و گروه غیر ورزشکار پرداختند و به نتایج زیر دست یافتند : افرادی که فعالیتهای آمادگی جسمانی و ورزشهای دیگر را انجام می دادند ، نیرومندتر، برونگراتر و خود انگیخته تر بودند، اضطراب ، روان رنجوری و افسردگی و همچنین پرخاشگری و خشم کمتری داشتند ( ماکسینر [۱۱۸] ، ۱۹۸۳) .
در یک پژوهش طولی دیگر که در سال ۱۹۶۶ توسط گروهی از محققان روی دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشکده افسری انجام شد،نتایج و یافته های زیر بدست آمد : ورزشکاران در مقایسه با دانشجویان غیر ورزشکار، اجتماعی تر بودند و اعتماد به نفس، جسارت، استواری، گروه گرایی و محافظه کاری بیشتری از خود نشان دادند ( مهرابیان و بکن [۱۱۹] ، ۱۹۸۶) . کوپتا و شرما [۱۲۰] (۱۹۷۵) در تحقیقی با بهره گرفتن از پرسشنامه شخصیتی ۱۶ عاملی کتل ، خصوصیات افراد ورزشکار و غیر ورزشکار را مقایسه کردند. یافته های تحقیق آنها نشان می دهد که ورزشکاران نسبت به غیر ورزشکاران، تعاون و مشارکت، سازگاری، سخاوتمندی و دلیری بیشتری دارند. نتایج تحقیق گروهی دیگر چنین بود : ورزشکاران ثبات هیجانی ، هوش، وظیفه شناسی، پشتکار و پرخاشگری بیشتری نسبت به گروه غیر ورزشکار از خود نشان دادند( سینگر، ۱۹۷۲).
در یک تحقیق دیگر،ویژگی های دانشجویان ورزشکار و غیر ورزرشکار ، مورد مقایسه قرار گرفت : نتایج این تحقیق به صورت زیر می باشد؛ ورزشکاران، دارای ویژگی هایی مانند صمیمیت در روابط عاطفی ، تمایل به پیروز شدن، اعتماد به نفس و سازماندهی دقیقتر بودند در حالیکه دانشجویان غیر ورزشکار، ویژگی هایی چون خیالپردازی و بی ادراکی بیشتری از خود نشان می دادند(تاکوروتاکور[۱۲۱] ،۱۹۸۰).
نیمن و هارتر [۱۲۲] در سال ۱۹۸۶، بوسیله بررسی قابلیت ادراکی دانشجویان تربیت بدنی و مقایسه آنها با دانشجویان دیگر، در صدد ترسیم نیمرخ “خود – ادراکی” دانشجویان بودند. آنها بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات، به این نتیجه رسیدند که قابلیت ادراکی دانشجویان رشته بدنی، بیشتر از دیگر دانشجویان می باشد . همچنین مشخص شد که در دانشجویان پسر، ادراک ورزشی و قابلیت ظاهری و در دانشجویان دختر مقبولیت اجتماعی بیشتر می باشد (معتمدی،۱۳۷۳) .
بازی و فعالیتهای بدنی در رشد اجتماعی کودکان نیز مؤثر است. در این زمینه نتیجه مطالعات گوناگون نشان می دهد ، بازی می تواند به کودک کمک نماید تا نقشهای اجتماعی را بشناسد و وسیله ای جهت کسب تجارب اجتماعی است. وجود هدفی واحد در بازی و کوشش جمعی برای دستیابی به این هدف، همبازیها را متحد می سازد. بازی به کودکان آموزش می دهد که چگونه افکار خود را برای دستیابی به هدف مشترک، متمرکز سازند و همگی در همان سو عمل کنند.کودک در هنگام بازی با دیگر کودکان، حس همکاری و نوع رفتار اجتماعی با دیگران را فرا می گیرد و منجر به تطابق اجتماعی بهتر و سالمتر می گردد(اسکین، ۱۹۸۶) .
بطور کلی نتایج شواهد تحقیقاتی نشان می دهد که مشارکت در ورزش و فعالیتهای بدنی، لذت، شادی و رشد شخصی فرد و نیز سازگاری و یکپارچگی اجتماعی فرد را افزایش می دهد. بنابراین فراهم آوردن شرایط مساعد برای ورزش و فعالیتهای بدنی و سازماندهی و هدایت آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است (وانکل و برگر،[۱۲۳] ۱۹۹۰) .
علاوه بر تحقیقات فوق ،از آنجائیکه اکثر صاحبنظران،برخورداری از عزت نفس (ارزیابی مثبت از خود ) را به عنوان عامل مرکزی و اساسی در سازگاری عاطفی – اجتماعی افراد می دانند (معتمدی،۱۳۷۳)،مرور تحقیقات انجام شده در مورد عزت نفس و ورزش اهمیت پیدا می کندکه در اینجا به چند مورد از آنها بطور خلاصه اشاره می شود: یافته های تحقیقاتی نشان می دهد که فراگیری مهارت ورزشی به طور مشخص، خود پنداره مثبت فرد را افزایش میدهد. کوچر[۱۲۴]درسال ۱۹۷۱ دریک تحقیق شبه تجربی، عملکرد واثر شنا را در خود پنداره مورد بررسی قرار داد. این تحقیق روی ۶۵ نفر پسر (۱۵-۷ ساله) دریک اردوی تابستانی انجام شد. درابتدا مقیاس اندازه گیری خود پنداره به آزمودنی ها ارائه شد و آنها به سه دسته تقسیم شدند:
۱- آنهائی که شنا کردن را در ۱۲ روز یاد گرفتند.
۲- آنهائی که دروهله اول شکست خوردند و از شنا امتناع ورزیدند و در طول اردو نیز، شنا کردن را یاد نگرفتند.
۳-آنهائی که درامتحان اصلی شنا کردن، قبول شدند و درطی دوهفته بعد نیز، به یادگیری بهتر مهارتهای شناکردن پرداختند.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:13:00 ق.ظ ]