۵-۱٫ گام دوم : کدگذاری محوری ۱۰۰
۵-۱-۱٫ تشریح مدل پارادایم در عمل ۱۰۲
۵-۲٫گام سوم: مرحله نظریهپردازی (کدگذاری انتخابی) ۱۰۳
۵-۲-۱٫مدل مکانیزم تجاری سازی دانش ۱۰۳
۵-۳٫ فرضیه و کدهایی انتخابی ۱۰۴
۵-۴٫ پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ۱۰۶
۵-۵٫ محدودیت های تحقیق ۱۰۶
۶-فهرست منابع ۱۰۸
جدول (۱-۱): پیشینه تحقیق ۸
جدول (۱-۲): سازمان های همکاری کننده ۱۳
جدول (۲-۱): عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش استخراج‌شده از ادبیات تحقیق ۴۴
جدول (۲-۲): شاخص‌های موثر بر انتخاب استراتژی مدیریت دانش ۴۹
جدول (۲-۳): چالش‌ها و موانع پیاده سازی استراتژی مدیریت دانش ۵۲
جدول (۳-۱): نتایج بررسی پایایی بین دو کدگذار ۷۱
جدول (۴-۱): کدگذاری اولیه ۷۷
جدول (۴-۲): کدگذاری اولیه ۷۸
جدول (۴-۳): کدگذاری اولیه ۷۹
جدول (۴-۴): کدگذاری اولیه ۸۰
جدول (۴-۵): کدگذاری اولیه ۸۲
جدول (۴-۶): کدگذاری اولیه ۸۳
جدول (۴-۷): کدگذاری اولیه ۸۴
جدول (۴-۸): کدگذاری اولیه ۸۵
جدول (۴-۹): کدگذاری اولیه ۸۶
جدول (۴-۱۰): کدگذاری اولیه ۸۷
جدول (۴-۱۱): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۸۹
جدول (۴-۱۲): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۰
جدول (۴-۱۳): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۰
جدول (۴-۱۴): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۱
جدول (۴-۱۵): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۱
جدول (۴-۱۶): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۲
جدول (۴-۱۷): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۲
جدول (۴-۱۸): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۳
جدول (۴-۱۹): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۳
جدول (۴-۲۰): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۴
جدول (۴-۲۱): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۴
جدول (۴-۲۲): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۵
جدول (۴-۲۳): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۵
جدول (۴-۲۴): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۶
جدول (۴-۲۵): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۶
جدول (۴-۲۶): کدگذاری ثانویه و شکل دهی کدهای مفهومی و مقولات ۹۷
جدول (۴-۲۷): شکل دهی طبقات کلی از مقولات ۹۸
شکل (۱-۱): مدل حلزونی دانش نوناکو و تاکوچی ۴
شکل (۱-۲): مراحل انجام روش تحقیق تئوری برخاسته از داده ۱۱
شکل (۱-۳): مسیر انجام و تکمیل تجزیه و تحلیل داده ها ۱۲
شکل (۲-۱): داده،اطلاعات و دانش ۱۷
شکل (۲-۲): هرم دانش ۱۸
شکل (۲-۳): مدل زنجیره دانش ۲۶
شکل (۲-۴): مدل فضای اطلاعاتی ۳۳
شکل (۲-۵): طبقه بندی استراتژی مدیریت دانش بهات ۳۸
شکل (۳-۱): گردآوری و تحلیل داده ها به طریق زیگ زاگ برای اشباع ۶۵
شکل (۳-۲): رویه مقایسه مستمر در نظریهپردازی ۶۶
شکل (۳-۳): مدل پارادایمی کدگذاری محوری ۶۹
شکل (۵-۱): کدگذاری محوری براساس مدل پارادایم ۱۰۱
شکل (۵-۲): مدل نهایی بر اساس طبقات و اهمیت هر طبقه ۳۳
فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه:
در سال‌های اخیر با توجه به رشد رقابت در صنایع مختلف، مدیریت دانش به عنوان موضوع مهم و حیاتی مطرح شده است. در سازمان‌های سنتی تمرکز مدیران بر دارایی‌های مشهود (ساختمان، ماشین آلات و…) بوده و از ارزشمندترین سرمایه سازمان یعنی دانش سازمانی و حفظ آن ناآگاه بوده‌اند. دانش به عنوان عامل حیاتی برای حفظ رقابت پذیری و سودآوری در سازمان مطرح می‌باشد. در این فصل به بررسی اجمالی تعاریف اصلی پارامترهای مدیریت دانش، ادبیات موضوع و همچنین روش تحقیق می‌پردازیم.
۱-۱٫ بیان مسئله:
شرکت‌های متعددی در جستجوی مدیریت مؤثر دانش خود، به منظور تبدیل دانش به مزیت رقابتی می‌باشند. برای حصول اطمینان از اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش، موضوع مهم چگونگی انتخاب یک استراتژی مدیریت دانش مطلوب در شرکت می‌باشد تا بتوان نیاز به انتخاب اثربخش‌ترین نوع استراتژی مدیریت دانش را برآورده نمود. ضرورت شناخت عوامل مؤثر بر انتخاب نوع استراتژی مناسب مدیریت دانش بیش از پیش آشکار شده است. بهره‌گیری درست از دانش می‌توان هم افزایی مناسبی در سازمان ایجاد نماید که منجر به چابکی سازمان می‌گردد. قبل از پیاده‌سازی مدیریت دانش باید نسبت به عوامل مؤثر بر آن آگاهی کافی داشت. لذا شناخت و درک روشنی از این عوامل و میزان تأثیر آن‌ ها، مدیران دانش را در اجرای هر چه بهتر برنامه‌های مدیریت دانش یاری می‌کند. از این رو با توجه به اهمیت و نقش انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش سازمان‌ها، در این پژوهش می‌کوشیم تا عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش را مورد مطالعه قرار دهیم.
۱-۲٫ تشریح موضوع، ضرورت و اهمیت تحقیق:
دانش مخلوطی از تجربیات، ارزش‌ها، اطلاعات موجود و نگرش‌های کارشناسی نظام یافته است که چارچوبی برای ارزشیابی و بهره‌گیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست می‌دهد (احمدی، ۱۳۸۳). پولانی[۱] (۱۹۶۶) دانش بشری را به دو دسته تقسیم بندی کرده است: دانش صریح و دانش ضمنی. دانش صریح بیان کننده دانشی است که در قالب زبان نظام مند و رسمی، قابل انتقال است. از طرف دیگر دانش ضمنی در معرفت جامع ذهن و جسم بشر جای دارد و به عبارت دیگر نتیجه تجربه خود فرد است. در حالی که دانش صریح می‌تواند در ذخایر کتابخانه‌ها، آرشیوها و پایگاه‌های اطلاعاتی ذخیره شده و به سادگی شکل دهی می‌شود.. مدیریت دانش[۲]، بهینه سازی دانش سازمان، برای رسیدن به کارایی بیشتر، از طریق استفاده از روش‌ها و تکنولوژی های مختلف است (کامارا، آنامبا و کاریلو[۳]، ۲۰۰۲). همچنین مدیریت دانش یک روش نظام‌مند برای کسب، سازماندهی و ارتباطات دانش در فرایندهای سازمانی است (بنبیا، پاسیانت و بلبالی[۴]،۲۰۰۱). به طورکلی مدیریت دانش رویکرد جامعی جهت ترسیم چشم انداز گسترده و همه جانبه برای سازمان است و تمرکز اصلی آن بر ایجاد و به کارگیری دانش و در نهایت، دستیابی به اثربخشی سازمانی است. البته، چالش عمده مدیریت دانش، تبدیل هرچه بیشتر و بهتر دانش ضمنی به دانش صریح است (انواری رستمی و شهائی، ۱۳۸۸). بسیاری از شرکت‌ها برای واکنش به محیط کسب وکار بسیار رقابتی امروز، به اهمیت مدیریت دانش و استراتژی آن در منابع و قابلیت‌های منحصر به فرد خود تأکید دارند (کامارا، آنامبا و کاریلو، ۲۰۰۲). استراتژی سازی مدیریت دانش بخشی از برنامه ریزی استراتژیک مدیریت دانش است که اختصاص به تدوین و انتخاب استراتژی مؤثر مدیریت دانش برای سازمان و تدوین آن دارد (لی و کیم [۵]، ۲۰۰۱). استراتژی‌های عمده شناخته شده برای مدیریت دانش عبارت‌اند از استراتژی سیستم گرا و استراتژی انسانگرا (هانسن و همکاران[۶]، ۱۹۹۹). استراتژی سیستم گرا نوعی از استراتژی مدیریت دانش است که تمایل به اخذ و اکتساب دانش از خبرگان و دانشکاران سازمان و کددهی این دانش و بسته بندی آن برای استفاده‌های بعدی دارد، در حالیکه در استراتژی انسان گرا تأکید بیشتر بر خلق دانش از طریق تعامل میان دانشکاران و تکیه بر فرایند اجتماعی سازی دانش است. ضمن اینکه در سال‌های اخیر رویکردهای بالانس و پویا نیز به این دسته بندی اضافه شده است (چوی و هسوک[۷]، ۲۰۰۳). رویکرد بالانس نوعی استراتژی میانه بین دو سر طیف انسان گرایی و سیستم گرایی است و رویکرد پویا معتقد است، وضعیت دانش سازمانی در هر مقطع از زمان تعیین کننده میزان نزدیکی به هر کدام از این دو نوع استراتژی است. هر کدام از این استراتژی‌ها به تکنیک‌ها، راهکارها و پروژه‌های متفاوتی از مدیریت دانش سازمانی منجر می‌شوند. انتخاب استراتژی مدیریت دانش معمولاً شامل قضاوت‌های ذهنی و کیفی است. به طور خاص انتخاب استراتژی مدیریت دانش یک موضوع استراتژیکی است که محدود به نیازهای منابع پشتیبانی واقع بینانه نیازمندی‌های زمان و مطابق با نتایج مورد انتظار یا اهداف کسب و کار است (بیرلی و چاکرابرتی[۸]، ۱۹۹۶). انتخاب استراتژی مدیریت دانش نیاز به اداره کردن چندین فاکتور پیچیده به شیوه ای منطقی و معقول دارد. مدل حلزونی نوناکا و تاکوچی (شکل ۱) یکی از کامل‌ترین مدل‌های ارائه شده در فرایند خلق، انتشار دانش و تأثیر آن در استراتژی سازی مدیریت دانش می‌باشد. خلق دانش یک فرایند مستمر است، جایی که افراد و گروه‌ها در یک شرکت یا بین شرکت‌ها به قابلیت سازمان در خلق دانش، تسهیم و اشتراک دانش ضمنی و آشکار می‌پردازند (ایدمارک[۹]، ۲۰۰۲).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
مدل نوناکا و تاکوچی شامل چهار وجه: اجتماعی سازی، آشکار سازی، تبدیل کردن و درونی سازی، مطابق شکل ۱-۱ می‌باشد. مشخص شده است که استراتژی‌های انسان گرا بیشتر بر فرایندهای اجتماعی سازی مؤثر هستند، در حالی که استراتژی‌های سیستم گرا بر فرایند تبدیل کردن تأثیر بیش‌تری دارند (لی و کیم، ۲۰۰۱).
آشکار سازی

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محف

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:25:00 ق.ظ ]