۲-۲-۲- لانگاکر ………………………………………………………………………………………………………..۱۰
۲-۳- مدل پیوستگی موضوعی ……………………………………………………………………………………….۱۲
۲-۳-۱- تای ……………………………………………………………………………………………………………..۱۳
۲-۳-۲- کلنسی ……………………………………………………………………………………………………….۱۳
۲-۳-۳- چن …………………………………………………………………………………………………………….۱۶
۲-۴- مدل شناختی ………………………………………………………………………………………………………..۱۷
۲-۴-۱- تاملین و تاملین و پو ………………………………………………………………………………….۱۹
۲-۵- نظریه دسترسی …………………………………………………………………………………………………….۲۰
۲-۵-۱- جاربو …………………………………………………………………………………………………………..۲۲
۲-۶- نظریه مرکزیت ……………………………………………………………………………………………………….۲۳
۲-۷- مدل کاربرد­شناختی ………………………………………………………………………………………………۲۸
۲-۷-۱- بلک ول ………………………………………………………………………………………………………۳۰
۲-۷-۲- شیو و هوانگ ……………………………………………………………………………………………..۳۳
۲-۷-۳- تاکامی ………………………………………………………………………………………………………..۳۷
۲-۸- نتیجه ­گیری ……………………………………………………………………………………………………………۳۸
فصل سوم: چارچوب تحلیلی
۳-۱- مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………۴۱
۳-۲- مدل کاربرد­شناختی ………………………………………………………………………………………..۴۱
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داد­ه­ها
۴-۱- مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………۵۱
۴-۲- داده ­های سازگار با اصل کمیت و اطلاع­مندی ………………………………………………..۵۱
۴-۳- داده ­های سازگار با اصل شیوه …………………………………………………………………………۵۷
۴-۴- نتیجه‌گیری ……………………………………………………………………………………………………..۷۸
فصل پنجم: نتیجه ­گیری و پیشنهاد­ها
۵-۱- خلاصه ……………………………………………………………………………………………………………..۸۰
۵-۲- پاسخ به سوالات پژوهش………………………………………………………………………………….۸۱
۵-۳- پیشنهاد­هایی برای انجام پژوهش­های آینده …………………………………………………..۸۳
فهرست منابع
منابع فارسی …………………………………………………………………………………………………………………۸۵
منابع انگلیسی ………………………………………………………………………………………………………………۸۵

فهرست جدول­ها
عنوان صفحه
جدول شماره ۱- داده ­های سازگار با اصل کمیت، اطلاع­مندی و شیوه ………………….۸۱

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

فصل اول

مقدمه
مقدمه
۱-۱- بیان مسئله
یکی از بحث­های اساسی در زبان­شناسی تحلیل‌گفتمان است. اگر امروزه به تحلیل‌گفتمان بنگریم با دو دیدگاه مواجه می­شویم که یکی حوزه­ای عام و دیگر­ی حوزه­ای از زبان­شناسی است. دیدگاه اول به عنوان شاخه­ای از زبان‌­شناسی یا رشته­ای فرعی در زبان­شناسی نیست، بلکه مجموعه ­ای از روش­های اکتشافی است که با آن می­توان در هر حوزه­ای که زبان­شناسی یکی از آن­هاست سوالاتی را مطرح کرد که شاید تاکنون مطرح نشده‌است و یا به سوال‌های از پیش موجود، پاسخ­هایی داد که تاکنون داده نشده‌است. این دیدگاه در سایر علوم از قبیل سیاست، جامعه ­شناسی، آموزش زبان، اقتصاد، ادبیات، تبلیغات، پزشکی و … به کار می­رود (جانستون[۱]، ۲۰۰۸). یکی از مباحث در تحلیل‌گفتمان به عنوان شاخه­ای از زبان­شناسی، این است که وضعیت اطلاعاتی عناصر گزاره‌ای که در قالب جمله ریخته می­ شود بر صورت عناصر در جمله تأثیر می­گذارد. در زبان­شناسی امروز ساختار اطلاعاتی از مباحث مطرح و در حال گسترش است. لمبرکت [۲](۱۹۹۴) ساختار اطلاعاتی را در کنار ساختار نحوی و معنا­شناسی، بخشی از دستور جمله می­داند. تأثیر ساختار اطلاعاتی بر صورت جمله در بخش نحوی، واج‌شناختی و ساخت­واژی نمود پیدا می­ کند. در بخش نحوی تأثیر ساختار اطلاعاتی را می­توان در انتخاب ساختارهای دستوری پیچیده از بین چند ساختار دستوری و یا در ترتیب قرار گرفتن سازه­های جمله کنار یکدیگر مشاهده کرد. در حوزه­ واج­شناختی، ساختار اطلاعاتی بر عناصر زبر­زنجیری تأثیر می­گذارد و در حوزه­ ساخت­واژی، انتخاب واژه­ی خاصی از میان واژگان مربوط به یک حوزه­ معنایی، تجلی­گاه ظهور ساخت اطلاعاتی است. در حوزه­ تأثیر ساخت اطلاعی بر صورت ساخت­واژی، مبحثی تحت عنوان ارجاع­گفتمانی[۳] وجود دارد. اصطلاح ارجاع‌گفتمانی از کلمه avacpopa یونانی مشتق شده‌است که به معنای حمل به عقب[۴] است. ارجاع­گفتمانی در زبان­شناسی معاصر رابطه­ بین دو عنصر زبانی است که تفسیر یکی از این عناصر، که ارجاع­گفتمانی گفته می­ شود به وسیله­ تفسیر عنصر دیگر که مرجع نامیده می‌شود مشخص می­ شود. در ارجاع­گفتمانی صورت­های گوناگونی برای ارجاع به یک موجودیت[۵] وجود دارند و یک صورت نیز برای ارجاع به موجودیت­های گوناگون استفاده می‌شود. برای مثال، می‌توان به موجودیتی مثل «کتاب» با صورت­هایی چون این کتاب، آن کتاب، این، آن و … ارجاع داد و هر کدام از این صورت­ها نیز می ­تواند برای ارجاع به دیگر موجودیت­ها در موقعیت‌های مختلف استفاده شود. فرایند ارجاع، نقش مهمی در کاربرد زبان ایفا می­ کند. بنابراین ارجاع را به عنوان یک فرایند پویای زبانی می­توان یکی از ویژگی­های مهم کاربرد در زبان تلقی کرد که همواره مورد استفاده­ی گویندگان زبان برای اشاره به اشخاص، اشیاء، مکان، زمان و یا دیگر موجودیت­ها قرار می­گیرد. در یک گفتمان، گوینده صورتی را برای ارجاع به مرجع استفاده می­ کند که شنونده با توجه به آن صورت، قادر به تشخیص و شناخت آن چه که گوینده به آن ارجاع می­دهد می­باشد و ارتباط بین گوینده و شنونده شکل می­گیرد.
عکس مرتبط با اقتصاد
در سال­های اخیر، ارجاع­گفتمانی نه تنها تبدیل به یک مسئله­ محوری در نظریه­ی زبانی شده، بلکه توجه فلاسفه، روانشناسان، دانشمندان شناختی را به خود جلب کرده است. از یک سو، برخی از جنبه­ های ارجاع­گفتمانی بار­ها توسط چامسکی (۱۹۸۱، ۱۹۸۲، ۱۹۸۶، ۱۹۸۸، ۱۹۹۱) به منظور انعکاس اصول دستور جهانی ([۶]UG) بررسی شده‌است، از سوی دیگر، ارجاع‌گفتمانی در تعامل با عوامل مختلف نحوی، معنایی و کاربردی است. ارجاع­گفتمانی به وضوح شامل عواملکاربرد شناختی، معنا­ شناسی و نحوی است و می­توان اذعان کرد که عواملکاربرد شناختی نقش مهمی در ارجاع­گفتمانی ایفا می­ کنند.
بنابراین، سوال این است که چه چیزی گوینده را قادر می­سازد که صورت مناسب را برای ارجاع به موجودیتی خاص انتخاب کند و چه چیزی شنونده را قادر می­سازد که از یک صورت خاص، مرجع مورد نظر گوینده را شناسایی کند (گاندل، هدبرگ و زاخارسکی[۷]، ۱۹۹۳). از آن جا که ارجاع­گفتمانی در زبان فارسی تاکنون بر اساس مدل خاصی سنجیده نشده‌است در این پژوهش داده ­های سوم شخص زبان فارسی با توجه به مدل کاربرد شناختی هوانگ که ادعا می‌شود در مقایسه با دیگر مدل­ها کارآمد­تر است مورد بررسی قرار می­گیرد. مدل کاربرد شناختی توسط هوانگ در گفتار زبان چینی مورد بررسی قرار‌گرفته و با توجه به ویژگی‌های گفتار، که درآن گوینده و مخاطب حضور دارند و بازخورد بلافصل وجود دارد به توضیح این مدل پرداخته شده‌است. از آن جا که هوانگ مدل خود را به گفتار محدود نکرده در این پژوهش این مدل در داده ­های سوم شخص، در نوشتار زبان فارسی بررسی می­ شود و میزان سازگاری زبان فارسی با مدل کاربرد شناختی سنجیده می­ شود.
۱-۲- اهمیت و ضرورت پژوهش
یکی از مواردی که بر اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر تأکید می­ کند این است که پدیده ارجاع‌گفتمانی در زبان فارسی تاکنون بر اساس مدل خاصی سنجیده نشده‌است و از آن جا که مدل‌های مختلفی برای انتخاب صورت­های ارجاعی مطرح شده‌است. این پژوهش به بررسی مدل کاربرد شناختی هوانگ می ­پردازد، زیرا هوانگ با ارائه‌ این مدل ادعا می­ کند که مدل‌های پیشین، اشکالاتی دارند و مدل او کارآمدتر است.
مورد دیگری که بر اهمیت و ضرورت این پژوهش تأکید می­ کند این است که تا آن جا که نگارنده این سطور اطلاع دارد تاکنون پژوهشی در زمینه­ ارجاع­گفتمانی در زبان فارسی صورت نگرفته‌است و این پژوهش را می­توان اولین تحقیق انجام شده در زمینه­ ارجاع‌گفتمانی و در چارچوب مدل کاربرد شناختی دانست و این پژوهش، می ­تواند زمینه­ ساز پژوهش‌های بعدی قرارگیرد.
۱-۳- هدف پژوهش
هدف از این پژوهش، بررسی ارجاع­گفتمانی در داده ­های سوم شخص زبان فارسی بر اساس مدل کاربرد­شناختی هوانگ است. در واقع این پژوهش با توجه به داده ­های گردآوری شده در زبان فارسی، به این مسئله می ­پردازد که آیا اصول­ و الگو­ها­ی مطرح شده در مدل کاربر­دشناختی با داده ­های زبان فارسی سازگار­ی دارد یا خیر و در صورت عدم سازگاری چه کمبود­هایی وجود دارد و این کمبود­ها چگونه قابل رفع است.
۱-۴- سوال­های پژوهش
با توجه به داده ­های جمع آوری شده، سوالاتی که در این پژوهش به آن­ها پاسخ داده می­ شود عبارت است از

 

 

آیا مدل کاربرد­شناختی هوانگ در بررسی­هایی که به لحاظ توزیع ارجاعی در داده ­های زبان فارسی صورت می­گیرد کارآمد است؟

اگر مدل کاربرد­شناختی فاقد کارآمدی کامل است با چه مشکلاتی روبرو است؟

۱-۵- روش تحقیق
روش انجام پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و جمع­آوری داده ­ها نیز به شیوه­ کتابخانه­ای صورت گرفته‌است. داده ­های گردآوری شده ۱۰۰ مورد از مواردی است که در آن­ها ارجاع‌گفتمانی رخ داده‌است. برخی از این داده ­ها از رمان و برخی از کتاب علمی انتخاب شده‌اند. در پژوهش حاضر تنها داده ­های سوم شخص بررسی شده‌است. منابعی که داده ­های تصادفی از آن­ها انتخاب شده ­اند عبارتند از، رمان دیلماج، از حمیدرضا شاه آبادی و کتاب علمی زبان و تفکر، اثر محمد­رضا باطنی. علت استفاده از رمان و کتاب علمی به ترتیب عبارت است از تعدد شخصیت در رمان و نبود فراوانی شخصیت در کتاب علمی. از آن جا که در این دو اثر داده ­های بسیاری برای بررسی مدل کاربرد شناختی هوانگ وجود دارد، از منابع بیشتری استفاده نشده‌است و چنین پیش ­بینی می­ شود که میزان سازگاری مدل کاربرد شناختی با این دو اثر یکسان نباشد.
۱-۶- چارچوب تحلیلی و ساختار پایان نامه
چارچوب تحلیلی این پایان نامه بر اساس مدل کاربرد­شناختی هوانگ است که در فصل سوم به آن پرداخته می­ شود.
پایان نامه حاضر شامل پنچ بخش است. فصل اول یعنی فصل حاضر، مقدمه نام دارد. فصل دوم شامل پیشینه­ی مطالعات انجام شده در زمینه ارجاع­گفتمانی است و عمدتاً در این فصل، مدل‌هایی مورد بررسی قرار گرفته­اند که در ارتباط با ارجاع­گفتمانی هستند. در فصل سوم، مدل کاربرد شناختی هوانگ توضیح داده شده‌است. در فصل چهارم، داده ­های سوم شخص در زبان فارسی بر مبنای مدل کاربرد­شناختی هوانگ تجزیه و تحلیل می­شوند. در فصل پنچ به سوالات تحقیق پاسخ داده می­ شود و این فصل شامل خلاصه­ای از مطالب فصل چهار و نتیجه‌ی حاصل از پژوهش حاضر و ارائه­ پیشنهاداتی برای تحقیق­های آتی می­باشد.

 

فصل دوم

 

مروری بر مطالعات پیشین

مروری بر مطالعات پیشین
۲-۱- مقدمه
در این فصل، ابتدا مدل­های مطرح شده توسط زبان­شناسان مختلف توضیح داده شده‌است و سپس به تحقیقاتی که در زمینه ارجاع­گفتمانی بر اساس این مدل­ها انجام شده‌است پرداخته می­ شود و سرانجام اشکال این مدل­ها از دیدگاه هوانگ مطرح می­ شود. سپس دو نظریه دسترسی و مرکزیت و تحقیقاتی که براساس این دو نظریه در زمینه ارجاع‌گفتمانی انجام شده مطرح شده و در آخر مدل کاربرد‌شناختی و تحقیقاتی که در زمینه ارجاع گفنمانی بر اساس این مدل انجام شده آورده شده‌است.
۲-۲- مدل سلسله­مراتبی[۸]
این مدل توسط فاکس[۹] (۱۹۸۷) با توجه به متن نوشتاری و گفتمان محاوره­ای انگلیسی مطرح شده‌است. فاکس در این مدل به بررسی توزیع ارجاعی به ‌وسیله­ ساختار سلسله­مراتبی گفتمان پرداخته است. پیش ­بینی این مدل این است که در شروع یک گفتمان، واحدهای ساختاری تمایل دارند به صورت گروه­اسمی کامل باشند و در ذکرهای بعدی در همان گفتمان، واحد­های ساختاری به صورت لفظ ارجاعی تخفیف­یافته ظاهر می­شوند. واحد­های ساختاری در گفتمان به صورت پاراگراف، بخش[۱۰]، موضوع[۱۱]و رویداد[۱۲] است. فاکس دو حالت توصیفی را فرض می­ کند:

 

 

حالتی که بافت کاربرد را مشخص می­ کند.

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 09:47:00 ب.ظ ]