۳-۹-۲-۱-۲- تکنیک شش کلاه فکری
مبدع این تکنیک دکتر ادوارد دوبونو است. به طورکلی این تکنیک شش جنبه یا سبک فکری را تعریف کرده و برای هرکـدام کلاه رنگ خاصی را به عنوان سمبل تعیین مینماید تا بهوسیله آن بتوان به طور روشــن و سریع ا ز سبک فکری (گرایش – حالت – احساس – فکر – موضع – نگرش) خود، آگاه شد آن را تغییر داد یا به دیگران اعلام نمود و از سبک فکری دیگران نیز آگاه شد.
البته با کمی دقت در اصطلاح «کلاه خودت را قاضی کن» متوجه میشویم که به نوعی چنین روشی در فرهنگ ایرانی – اسلامی وجود داشته است. در این تکنیک رنگ کلاه متناسب با سبک فکری مربوطه است (صمدآقایی، ۱۳۸۰).
کلاه سفید:
سفید رنگ خنثی و منفعل است. کلاه سفید با موضوعات و شکلهای انفعالی سر و کار دارد. واقعیتها بدون هیچگونه قضاوتی مورد جستجو قرار میگیرد.
کلاه سرخ:
سرخ نشانه خشم شور و هیجان است. بینش هیجانی و جنبه های احساسی و غیر استدلالی (ابزار مناسبی برای بیرون ریختن احساسات است.
کلاه سیاه:
نشانه منفینگری و افسردگی است. بیانگر جنبه های منفی و بدبینانه است.
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
کلاه زرد:
زرد نشانه آفتاب و مثبت است. جنبه های مثبت و خوشبینانه را دربر میگیرد.
کلاه سبز :
نشانه رویش و باروری بوده و بیانگر خلاقیت و فکرهای نو است.
کلاه آبی :
سردی و آسمان را نشان میدهد. نشاندهنده برنامه ریزی و ساماندهی کلاه نظارت و استفاده از بقیه کلاهها است.
تغییر احساس زاویه دید سبک فکری و نگرش در بازی با کلاهها موجب آن می شود تا به فکر خود مسلط شده و چیزهایی را که میخواهیم فرا خوانیم. علاوه بر این چون فکر با رنگ کلاه عوض می شود فشاری بر شخصیت فرد وارد نشده و فقط روش فکری عوض می شود و مخالفت انتقال یا موضعگیری را در گروه از بین میبرد (صمدآقایی، ۱۳۸۰).
۴-۹-۲-۱-۲- تکنیک گروه اسمی[۱۸]
در این تکنیک فرایند تصمیم گیری شامل ۵ مرحله است:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
اعضاء گروه در بررسی یکدیگر دور یک میز جمع میشوند.
مسئله به صورت کتبی به هریک از اعضاء داده می شود.
آنها چگونگی حل مسئله را مینویسند.
هر یک از اعضاء به نوبت یک عقیده را به گروه ارائه میدهد.
عقاید ثبت شده در گروه به بحث گذارده می شود تا مفاهیم جهت ارزیابی روشنتر و کاملتر شود و هر یک از اعضاء مستقلاً و مخفیانه عقاید را درجهبندی مینماید و نهایتاً تصمیم گروه آن تصمیمی خواهد بود که در مجموع بیشترین امتیاز را به دست آورده باشد (صمدآقایی، ۱۳۸۰).
۵-۹-۲-۱-۲- تکنیک الگو برداری از طبیعت[۱۹]
یکی از تکنیکهای خلاقیت و نوآوری که در ابداعات فنی کاربرد گسترده و موفقی داشته الگوبرداری از طبیعت است. برنامه ریزیهای کامپیوتر و موضوع هوش مصنوعی همه با الگوبرداری و تقلید از فعالیتهای مغز آدمی انجام شده است. ذهن با قدرت انتخابگر خود جریانهای طبیعت را در قالب قانون ریخته و عرصه های جدیدی را پیش روی بشریت میگشاید و ابداعات و اختراعات تازهای را به او ارزانی میدارد (صمدآقایی، ۱۳۸۰).
۶-۹-۲-۱-۲- تکنیک دلفی[۲۰]
در این تکنیک افراد هیچگاه به صورت گروه در یک جلسه و به صورت رویارویی مستقیم جمع نمیشوند و این تکنیک در پنج مرحله صورت میپذیرد:
اعضاء گروه به صورت مخفیانه راه حل کتبی ارائه میدهند.
نظرات کتبی به یک ایستگاه مرکزی ارسال می شود.
همه نظریات برای هر یک از اعضاء گروه ارسال می شود.
اعضاء درباره نظریات دیگران اظهار نظر کتبی به ایستگاه مرکزی میفرستند.
مراحل ۳ و ۴ آنقدر تکرار می شود تا اتفاق آراء بدست آید (صمدآقایی، ۱۳۸۰).
۷-۹-۲-۱-۲- تکنیک TKG
حل گروهی مسئله که توسط کوبایاشی و کاراکیتا در سال ۱۹۶۴ ابداع شد. این روش مبتنی بر مجموعه واقیتهایی است که شرکتکنندگان تولید می کنند. این واقعیتها دارای ۳ شرط زیرند:
باید به مسئله مورد نظر مربوط باشند.
به طور عینی اثبات پذیر باشند.
مهم باشند.
TKG دارای ۲ مرحله میباشد:
تعریف مسئله: شرکتکنندگان واقعیتهای مربوط به زمینه مورد نظر روی کارت را مینویسند.
حل مسئله: شرکتکنندگان راه حلهای پیشنهادی را مینویسند و سپس به صورت مجموعه ای قرائت می شود (صمدآقایی، ۱۳۸۰).
تکنیکهای دیگر خلاقیت نیز که در پرورش ذهن میتوان از آنها استفاده نمود عبارتند از:
تکنیک ایدکاتور: تفکر کلامی و دیداری و استفاده از سمبولهای گرافیکی به جای کلمات
تکنیک یورش فکری معکوس: معرفی وضعیت مطلوب و پیدا نمودن نقاط قوت یا اشتباهات آن
تکنیک PMI : نکات مثبت و نکات منفی موضوع و نهایتاً نکات جالب و تازه مورد را لیست نموده و موضوع را از نظر محدودیتها و مزایا و تازگیهای آن بررسی مینماید
تکنیک ایفای نقش
تکنیک چه می شد اگر ….. ؟
تکنیک وارونهسازی (کشف چیزهایی که وجود ندارد) کارهایی که انجام نمیدهید و … (صمدآقایی، ۱۳۸۰).
۳-۱-۲- ویژگیهای جمعیتشناختی
۱-۳-۱-۲- تعریف
به ویژگیهای کلی هر فرد مانند جنسیت، تحصیلات، سن، تجربهکاری، الگوی نقش، نظام آموزشی و جایگاه اجتماعی وی در جامعه خود گفته می شود (پورداریانی، ۱۳۸۲).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۲-۳-۱-۲- مهمترین ویژگیهای جمعیتشناختی
۱-۲-۳-۱-۲- تجربه کاری
کارکنان سازمان در شغل یا صنعتی که کار خود را در آن آغاز می کنند، در بسیاری موارد دارای تجربه قبلی هستند. تجربهکاری قبلی در مسیر خاصی از فعالیت اقتصادی، همبستگی مثبتی با موفقیت دارد. همبستگی زیاد بین میزان موفقیت و تجربه قبلی نباید شگفتآور باشد.
عکس مرتبط با اقتصاد
از اینرو، اکثریت کارکنان خواه موفق، خواه ناموفق که در صنعت خود، دارای تجربه قبلی بوده اند. توانایی آن را دارند که کارها را بهتر از رئیس و کارفرمای خود انجام دهند.
۲-۲-۳-۱-۲-الگوی نقش
خانواده و دوستان نیز به عنوان الگوی نقش برای بهرهوی شدن موثر میباشند. حداقل ۴۰ درصد کارکنان موفق در خانوادههای خود، تجربیات بهرهوذی را مشاهده نموده اند. البته مشاهده موفقیت اشخاص دیگر نیز، کارکنان را متمایل به پذیرش مخاطره بهرهوری مینماید (اصلانی، ۱۳۹۰).
به طور کلی وجود یک الگوی نقش سبب تشویق تلاش های کارآفرینانه در جهت بهرهوری در فرد می شود که این الگوها اغلب در محیطهای کاری نیز حضور دارند. به طور کلی وجود یک الگوی نقش سبب تشویق تلاش های کارکنان در جهت بهرهوری می شود که این الگوها ممکن است در خانواده یا بین دوستان یا در محیطهای کاری باشند.
۳-۲-۳-۱-۲-تحصیلات
یکی از موضوعات مورد توجه محققین این بود که آیا افراد، بالنده به دنیا میآیند یا اینکه از طریق تحصیل بالنده میشوند؟ این نکته، اهمیت تحصیلات را بحث بهرهوری هویدا میسازد.
«وسپر» (۱۹۸۲) در خصوص تحصیلات کارکنان که احتمال شکست آنها حتی بیشتر از دسته اول است، کسانی هستند که آموزش دیده اند اما تجربه ندارند. بر عکس آن، کارکنانی که هم تجربه دارند و هم آموزش دیدهاند، پرسودترین فعالیتها را هدایت مینمایند.
۴-۲-۳-۱-۲- سن
اساساً نمی توان سن مطلوبی را برای آغاز فعالیتهای در جهت افزایش بهرهوری معین کرد. مطالعه و بررسی در مورد بهرهوری نشان میدهد که افراد موفق میتوانند در هر گروه سنی و از نوجوانی تا پیری وجود داشته باشند. مثلاً با ورود اینترنت به زندگی انسان امروز، بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی را نوجوانان و جوانان راه انداختند. این موضوع ۱۰ سال پیش سابقه نداشت. با توجه به تحقیقات انجام شده توسط «فرای» (۱۹۹۳) می توان گفت که شاید بهترین زمان برای بهرهوری کارکنان، اواخر ۲۰سالگی تا اوایل ۴۰سالگی باشد، البته استثناهایی نیز وجود دارد (اصلانی، ۱۳۹۰).
۵-۲-۳-۱-۲- نظام آموزشی
امروزه بر اکثر دولتمردان و سیاستگذاران آشکار شده است که میتوانند از طریق نظام آموزشی بر فراگیران تأثیر بگذارند و بدین طریق، میزان بهرهوری سازمانی را درجامعه افزایش دهند.
اگر نظام آموزشی به گونه ای باشد که افراد بتوانند علاوه بر کسب دانش، چگونگی استفاده از آن را در محیط و بازار (دنیای کسب و کار) نیز یاد بگیرند، تعداد افراد بالنده و به دنبال آن بهرهوری سازمانی سبب خواهد شد.