بدون ارزیابی منظم، آگاهی از سلامت یک نظام غیر ممکن است. و این در حالی است که هزینه ایجاد و احد ارزیابی حدود در صد مجموع بودجه مدارس ابتدایی و متوسطه خواهد بود.( سیف ،۱۳۶۸)
۲-۱-۳۵-دستور العمل برای والدین در باره پیشرفت تحصیلی فرزندان
برای آن که فرزند خود را به مدرسه علاقمند کنید و او را در مسیر پیشرفت تحصیلی قرار دهید دستور العمل زیر را به کار ببندید. به کار بردن این موارد مستلزم آگاهی و صرف وقت است، ولی نتایجی که بدست می دهد فرزندانی صالح و پرورش یافته می باشد که بهترین ثمره عمر و باقیات صالحات خواهد بود.
ـ برای فرزند خود موفقیت ایجاد کنید. موفقیت در یک مورد موفقیت های بعدی را به همراه خواهد داشت.
ـ کمک کنید تا فرزندان شما برای یادگیری یا انجام هر عملی حواس خود را متمرکز کنند و این کار به تمرین نیاز دارد.
ـ سرعت و دقت دو عامل اصلی در موفقیت تحصیلی است. فرزندان خود را با انجام تمرینات و تشویق عادت دهید که تکالیف و سایر امور تحصیلی را سریع و دقیق انجام دهند.
ـ ایجاد موفقیت در فرزند اعتماد به نفس او را تقویت می کند، ولی تجربه شکست نیز در زندگی ضرورت دارد، بنابر این در مواردی باید کودک را با شکست مواجه سازید تا ترس از شکست در او از بین برود.
ـ استعدادهای خاص را در کودک پیدا کنید و پرورش دهید.
ـ به پرسش های کودکان خود در حدّ فهم آنان پاسخ دهید و آنان را به سؤال کردن تشویق کنید.
ـ برای رفتن فرزند خود به دبستان قبل از آمادگی و سنّ مناسب عجله نکنید. تعجیل در شروع آموزش عواقب سوء تربیتی و گریز از مدرسه را به دنبال خواهد داشت.
ـ فرزند خود را در پیشرفت تحصیلی با دانش آموزان باهوش تر مقایسه و شماتت نکنید.
ـ توقع خود را در پیشرفت تحصیلی فرزندتان در حدّ استعداد و توانائی او محدود کنید.
ـ در انتخاب رشته تحصیلی فرزندتان و ورود به دانشگاه با مشاوران راهنمائی مشورت کنید و نظرات خود را به فرزندتان تحمیل نکنید.
ـ اگر فرزندتان در رفتن به مدرسه و درس خواندن تنبلی می کند، از روش تنبیه و تهدید و یا رشوه دادن به وی خودداری کنید. ایجاد موفقیت برای وی و تشویق بهترین روش برای بکارگیری او است.
ـ در مواجهه با فرزندان در امور تربیتی سعی کنید از افراط و تفریط بپرهیزید. صراط مستقیم در تربیت تعدیل بین افراط و تفریط و کاربرد اصول علمی است.
ـ مواردی از آموزش ها با وجود اهمیت زیاد مورد توجه نیست، پرورش عامل گوش دادن ـ آموزش در نحوه نشستن ـ راه رفتن و مشاهده کردن از این جمله است. با کمک مدرسه به این موارد توجه نمائید.
و… . (شریفی،۸۵)
۲-۱-۳۶- توصیه به والدین در مورد مقایسه دانش آموزان
۱– هیچگاه فرزندان خود را در امور تحصیلی با دیگری مقایسه نکنید و آن ها را رقیب کسانی که از آنان باهوش ترند قرار ندهید.
۲- در رقابت با دیگران دو حالت اتفاق می افتد یا ظرفیت هوشی دو کودک مشابه است یا یکی از دیگری بیشتر یا کمتر می باشد. در حالت دوّم به هیچ وجه رقابت سازنده نیست. در حالت اوّل در صورتی که رقابت، حالت غیر اخلاقی پیدا نکند و رعایت شرایط و حدود بشود می تواند سازنده باشد.
۳- دانش آموز را به جای آن که با دیگران مقایسه کنید با خودش مقایسه کنید. در صورتی که پیشرفت داشته باشد او را تأیید و تشویق نمائید.
۴- در تأیید و تشویق حتّی الامکان از محرک های طبیعی مانند احساس پیشرفت، رضایت خاطر، تحسین و مشابه آن استفاده کنید و در صورتی که از محرک های غیر طبیعی مانند جایزه دادن و پاداش دادن به صورت های مختلف استفاده کنید، اصل اعتدال را رعایت نموده و از این که جایزه به جای وسیله هدف قرار گیرد پرهیز نمائید. معلّمینی که بدون جهت دانش آموز را زیاد نمره می دهند ناآگاهانه بزرگترین خصومت را به خانواده و دانش آموز اعمال می کنند.

 

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

 

معلّم و اولیاء مدرسه را به نمره زیاد دادن از طریق خواهش و فشار تشویق نکنید. (عبدالمحمد،۸۵)

۲-۱-۳۷-مشکلات مرتبط با تکالیف مدرسه
۱. به فرزندتان القا کرده و بباورانید که انجام تکالیف مدرسه جزو وظایف ذاتیش بوده و این مسئله بخش اساسی فلسفه وجودیش را توجیه می کند. چه در غیر این صورت، درس خواندش هیچ گونه توجیه عقلانی نخواهد داشت. از طرف دیگر، در این رابطه باید از هر گونه دخالت کردن و مسئولیت پذیری خودداری کرده و این مسئولیت و وظیفه را به صورت تام و تمام به کودکتان واگذار کنید. چون هر چقدر احساس مسئولیت و حساسیت شما در این رابطه بیشتر باشد به همان اندازه نیز، پشت گوش اندازی و سهل انگاری کودک بیشتر می شود. با این وجود شما نیز نباید از وظیفه اصلی خود که همانا مدیریت درست و نظارت دورا دور است غافل شوید.
۲٫ برای این که در کودک سهل انگار، عادت سازنده ای شکل گیرد، لازم است که تکالیف درسی در مکان و زمان ثابت و مشخصی انجام شود برای مثال، این کار پس از صرف شام و شستن ظروف باید انجام شود، چون در این مقطع زمانی محیط آشپزخانه می تواند برای این کار مناسب باشد.
از طرف دیگر، امتیاز این کار در این است که کودک در اثر گذشت زمان در برابر این وظیفه ذاتی خود شرطی شده و در آینده بدون آنکه نیازی به نظارت و کنترل شما باشد، به طور خودکار در این مکان و زمان تکالیفش را انجام خواهد داد.
۳٫ برای این که انجام تکالیف، هر چه بیشتر برای کودک جالب و جذاب باشد لازم است که محیط کار کودک، هر چه بیشتر برانگیزاننده و کشش آفرین گردد. برای مثال، میز کار کودک باید بزرگ و تمیز بوده و در عین حال اتاق نیز نورگیر خوبی داشته باشد تا کودک بتواند با گشودن پنجره هوای اتاق را تهویه نماید. همین طور، کودک در جریان کار باید به شارژرهای غذایی چون، تنقلات خوشمزه دسترسی داشته باشد. از سویی دیگر، محیط کار کودک باید بر ترجیحات و شخصیت کودک سازگاری و همخوانی داشته باشد. برای مثال، برخی از کودکان در جریان کار تمایل به گوش دادن موزیکی ملایم دارند و این در حالی است که برخی از کودکان سکوتی دلچسب را برای این کار ترجیح می دهند. به هر صورت، در این رابطه جهت کارآیی و بازدهی بیشتر، باید ترجیحات و اولویت های کودک مورد توجه قرار گیرد. گذشته از این، برخی از کودکان در برابر تشویق و ترغیب بهتر عمل می کنند تا تنبیه و تهدید. پس بهتر است که تحسین و تشویق را جایگزین توپ و تشرتان نمائید تا راحت تر به مقصودتان دست یابید.
۴٫ در رابطه با این وظیفه مهم کودک، هیچ گاه متوسل به پاداش و مجازات نشوید چون ابزار «هویج و چماق» در این رابطه از کارایی بر خوردار نمی باشد چون اولا این حربه و رویکرد سبب می شود که فرایند یادگیری کودک مختل شود و در ثانی، این مسئله سبب تشدید استرس و اضطراب کودک می شود. گذشته از این، در برخی از مواقع، کودک به راحتی می تواند تنبیه و تشویق را بی اثر کرده و آنرا کاملاً نادیده بگیرد.(سید مهدی حسینی – با تلخیص از کتاب مشاوره والدین در مسایل تربیت و تحصیلی فرزندان ،ص ۹۴-۱۰۵)
۲-۱-۳۸- نقش اولیاء در پیشرفت تحصیل کودکان
محیط خانوادگی دانش آموزان پیشرفته درسی با محیط خانوادگی دانش آموزان ضعیف چه تفاوتی دارد؟
معلمان غالباً در کلاسهای خود به دانش آموزانی برخورد می کنند که با هوش سرشار و کنجکاوی وافر خود نه تنها مطالب درسی را به سرعت فرا می گیرند بلکه وجود پرانرژی آنان، سؤالاتی که درکلاس مطرح می کنند و طرز درس جواب دادن آنان، محرکی نیرومند در جهت پیشرفت کلاس محسوب می شود. مسلماً هر آموزگاری آرزومند است در کلاس خود هرچه بیشتر از این قبیل دانش آموزان داشته باشد. اما در کنار این شاگردان، کودکان دیگری نیز به چشم می خورند که گاه غرق در رویای خود خاموش و آرام گویی در فضای دیگر و در دنیای دیگری غوطه ورند.
اینان هرگز سؤال نمی کنند که هیچ گاه پاسخ صحیح و کامل در مقابل سؤالات معلم خود ندارند و اغلب به هنگام جواب دادن درس مضطرب خجالتزده و ناراحتند. گاهی نیز برعکس عصبی، پرخاشگر و ناآرام به نظر می رسند که این حالت به خصوص در حیاط مدرسه و ضمن بازی با همکلاسان به چشم می خورد. گویی این دانش آموزان می خواهند تلافی سکوت و کسالت ساعات گذرانده شده در کلاس را با فریاد و حرکات خشن جسمانی جبران کنند.
در بسیاری از کشورها برای پی بردن به عمل اختلاف کودکان در یادگیری مطالب درسی تحقیقات فراوانی انجام شده است تا با تشخیص این نکته که چرا برخی از دانش آموزان با وجود داشتن هوش کافی نمی توانند مانند سایرین مطالب را فرا گیرند به آنان کمک گردد و از شکست تحصیلی آنان جلوگیری به عمل آید زیرا عقب افتادگی های تحصیلی و فقدان روش های مناسب آموزشگاه برای مقابله با آن نه تنها اعتماد به نفس دانش آموز را به تدریج از بین می برد بلکه آینده شغلی و حرفه ای او را نیز به خطر بیندازد.
در سالهای اخیر گروهی از متخصصین تعلیم و تربیت در کشور ضمن بررسی و تحقیق در مورد علل عقب افتادگی تحصیلی دانش آموزان با خانواده های بسیاری نیز تماس حاصل نموده و با مادران فراوانی مصاحبه نموده اند تا ضمن آشنایی با محیط خانوادگی شاگردان خصوصیات خانوادگی دانش آموزان پیشرفته و دانش آموزان ضعیف و عقب افتاده درسی کلاسها را با هم مقایسه کنند.
آن طور که از نتایج تحقیقات بر می آید محیط خانوادگی این دو دسته دانش آموزان کاملاً از نظر مادی و فرهنگی با هم فرق دارند و از آن گذشته طریق آموزشی مادران بر فرزندان خود در میان طبقات اجتماعی نیز متفاوت است. در طی تحقیقات مسلم گشته است که مادران شاگردان زرنگ اغلب گرمتر و با محبت تر از مادران دیگر به نظر می رسند و از ابزار محبت، صحبت و همکلامی با کودک خود ابا ندارند این مادران به شخصیت فرزندشان احترام می گذارند، او را کمتر سرزنش می کنند، توانائی های او را در نظر می گیرند و بدون اینکه فشار زیاد به وی وارد کنند یا دائم برای درس و مشقش از او باز خواست نمایند، محیط مناسبی در خانه برایش فراهم می کنند تا بتواند در آرامش کامل تکالیفش را انجام دهد. این مادران ضمن زیر نظر داشتن تکالیف درسی فرزندشان را آزاد می گذارند تا آنطور که مایل است درس بخواند و استقلال و خودکاری را در او تشویق می کنند در حالیکه اغلب مادران که فرزندشان عقب افتادگی تحصیلی دارند به فرزند خود کمتر فرصت می دهند تا مسائل و مشکلاتش را خودش حل کند. مثلاً به هنگام راهنمایی درس به او کمتر مهلت می دهند تا کودک خودش فکر کند و جواب صحیح را بیابد بلکه اغلب مایلند به زور مفاهیم و اطلاعات را به همانگونه که در کتاب نوشته شده است به او منتقل کنند بسیاری از این مادران به طور ناخودآگاه از بزرگ شدن و مستقل شدن فرزند خود واهمه دارند و با مراقبتها و دخالتهای فراوان جلوی رشد استقلال او را می گیرند به علاوه آنان در موارد بسیار و به بهانه های مختلف فرزند خود را سرزنش می کنند و با مقایسه دائمی او با کودکان مانع رشد اعتماد به نفس در او می گردند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
متخصصین تعلیم و تربیت ضمن بررسی کیفیت تربیتی و خانوادگی این دو دسته از دانش آموزان به این نتیجه رسیده اند که محیط زندگی دانش آموزان ساعی و پیشرفته در موارد زیر با محیط خانواده دانش آموزان ضعیف و عقب افتاده درسی اختلاف دارد:
۱- برخورداری دانش آموزان ساعی از محیط گرم و با ثبات خانوادگی در خانواده شاگردان پیشرفته اختلاف عقیده، جر و بحثهای بیهوده و دعواهای خانوادگی می تواند مولد اضطراب و ناآرامی در کودک گردد کمتر وجود دارد و به طور کامل خانواده آرام و پر تفاهم به نظر می رسد.
۲- برخورداری از وقت آزاد و توجه والدین: اولیا شاگردان زرنگ به خصوص مادران آنان وقت بیشتری را صرف تربیت و آموزشی فرزند خود می کنند با او بیشتر به صحبت و بازی می پردازند به او جرأت اظهار نظر و شرکت در تصمیم گیریهای خانوادگی را می دهند از او انتظار پیشرفت و ترقی دارند و او را به صورت فرد مسئولی می بیند که دارای توانایی ها و استعدادهای متعدد است بنابراین محیط خانه و برنامه های زندگی خود را طوری تنظیم می کنند که به رشد و تعالی این توانایی ها بینجامد این مادران به فرزند خود توجه نشان داده و اجازه می دهند که او غمها، شادیها و نگرانیهایش را بدون اینکه مورد تمسخر و یا سرزنش قرار بگیرد آزادانه ابراز کند.
۳- توافق اولیاء در مورد مسائل تربیتی- در غالب خانواده هایی که مورد مصاحبه قرار گرفته به نظر می رسید که پدر و مادر در مورد مسائل تربیتی توافق دارند و کمتر اتفاق می افتد که پیشنهاد مادر و راه و روش تربیتی او مورد سرزنش و انتقاد پدر خانواده قرار گیرد و یا برعکس به عبارت دیگر پدر و مادر هر کدام با تائید نظر و روش دیگری به تحکیم شخصیت وی در خانواده کمک می کنند بدیهی است اختلافات سلیقه ای اولیاء دور از چشم و حضور کودکان مورد بحث و بررسی قرار گرفته، اولیاء سعی می کنند به نحوی به توافق برسند.
۴- تحمل اولیاء در مقابل سروصدا و ریخت و پاش کودکان – اولیاء دانش آموزان پیشرفته اکثراً در مورد سروصدا و ریخت و پاش کودکان تحمل بیشتری از خود نشان می دهند و با اینکه به نظم و تربیت محیط خانه توجه دارند اما شادی و آرامش کودک بر ایشان اهمیت ویژه ای دارد و به آثار مثبت و تربیتی بازی در رشد کودک واقفند اما مادران این دانش آموزان فرزندان خود را طوری عادت می دهند که پس از پایان بازی و یا کارهای درسی خود به تناسب سن و توانائیش به مرتب کردن و نظافت محیط اطراف بپردازند و در حفظ پاکیزگی و زیبائی محیط زندگی او را نیز شریک می نمایند.
۵- تحمل اولیاء در مورد عدم اطاعت کودکان از بزرگسالان- با اینکه هر دو دسته نسبت به عدم اطاعت کودکان از پدر و مادر و به طور کلی بزرگسالان حساس بودند اولیاء کودکان ضعیف به طور محسوسی کم تحمل تر و حساس تر از دسته دیگر اولیاء به نظر می رسیدند ضمن محاسباتی که با مادران مختلف انجام گرفت مشخص گردید که مادران شاگردان پیشرفته در مقابل شیطنت ها و احیاناً کارهای ناپسند خود که از روی ناآگاهی انجام می شده کمتر به تنبیه و سرزنش متوسل می شوند بلکه سعی می کنند ضمن صحبت، استدلال و بحث در مورد موضوع، کودک را نسبت به عواقب رفتارش آگاه کنند و ضمناً فرصتی برای جبران کار ناشایست در اختیار او قرار دهند در حالیکه برخی از مادران شاگردان عقب افتاده درسی اظهار می داشتند که اکثراً با تنبیه بدنی، داد کشیدن و سرزنش کودک سعی می کنند مسائل انضباطی را حل کنند.
۶- عکس العمل اولیا در مقابل انتظارات و توقعات بلهوسانه فرزند- به نظر می رسد که مادران شاگردان زرنگ از قدرت شخصیتی بیشتری برخوردار بوده می توانند بدون ابراز خشونت در مقابل هوسها و توقعات زیاد فرزند خود مقاوم و با ثبات باشند در حالیکه مادران شاگردان ضعیف، گاه خشن، زمانی تسلیم و گاهی نا مطمئن و متزلزل به نظر می رسند برخی از این مادران اظهار داشتند که برای تهدید و ترساندن به شوهر خود شکایت می کنند چیزی که مسلماً به رابطه خوب و سالم پدر و فرزند لطمه وارد می آورد و باعث می شود تصویر خشن و نامهربانی از پدر در ذهن فرزند باقی بماند.
نکات فوق ثابت می دارد که فضای خانوادگی کودکانی که معمولاً ردیف های عقب کلاس را اشغال می کنند و مشکلات درسی فراوان دارند دارای کیفیت پایینی است.
محیط زندگی این دانش آموزان غالباً بی ثباتی نا آرام و خالی از تجربیات مفید تربیتی است مادرانشان کم حوصله و گرفتار به نظر می رسند و کمتر تحمل سروصدا و بازیهای کودکانه فرزند خود را دارند. رفتار این مادران در برخورد به مسائل و مشکلات کودکان تا حدودی خشن و نا آرام است این رفتار واکنش های ناشی از ترس و نگرانی را در کودکان به وجود می آورد و مانع رشد ذهنی آنان می گردد برای همین است که این قبیل شاگردان در مقابل هر نوع فعالیت آموزشی ابراز انزجار یا بی علاقگی می نمایند و رفته رفته با از دست دادن حسن اعتماد به نفس به صورت دانش آموزان ضعیف و عقب مانده تحصیلی در می آیند.(کریمی،۸۵)
محیط خانوادگی دانش آموزان پیشرفته درسی با محیط خانوادگی شاگردان ضعیف چه تفاوتی دارد؟
بی تفاوتی- بی حوصلگی- خشونت اولیاء واکنشهای ترس و اضطراب را در کودکان به وجود می آوردکه به سلامت روان آنان صدمه می زند و رشد ذهنی را متوقف می سازد.
شاگردان زرنگ غالباً از محیط گرم و با ثبات خانوادگی- وقت بیشتر- توجه بیشتر و تحمل اولیاء خود برخوردارند.
۲-۲-پیشینه تحقیق
قاسمی تادوانی (۱۳۹۲)تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه بین مهارتهای ارتباطی با پیشرفت تحصیلی و خلاقیت در دانشجویان علوم پزشکی شیراز انجام داد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و برای اجرای آن از روش توصیفی- همبستگی استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان داد که مهارت های ارتباطی دانشجویان بر روی خلاقیت آنها تأثیر گذار است و اگر دانشجویان در ارتباط خود با دیگران به پنج مولفه مهارت ارتباطی (گوش دادن، توانایی دریافت و ارسال پیام، بینش نسبت به فرایند ارتباط، کنترل عاطفی، ارتباط توأم با قاطعیت) توجه لازم را داشته باشند این امر می تواند بر خلاقیت آنان تأثیر گذار باشد و خلاقیت آنان از افرادی که از مهارت های ارتباطی کمتری برخوردارند بیشتر می باشد. ولی مهارت های ارتباطی دانشجویان بر روی پیشرفت تحصیلی آنها تاثیر گذار نبوده است و داشتن مهارت ارتباطی مناسب یا غیر مناسب نتوانسته است تاثیری بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان داشته باشد.
نجفی نیاسر(۱۳۹۱) تحقیقی تحت عنوان مطالعه رابطه بین مهارتهای ارتباطی اساتید دانشکده فنی دختران تهران ولیعصر با اثر بخشی آموزشی انجام داد. برای انجام این تحقیق با بهره گرفتن از روش پیمایشی با تکنیک پرسشنامه، ۱۹۷دانشجو در ۱۲ رشته تحصیلی در دانشکده فنی ولیعصر تهران در سال ۹۱با بهره گرفتن از نمونه گیری تصادفی مورد سوال قرار گرفتند.بعد از جمع آوری پرسشنامه ها داده ها با بهره گرفتن از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد، آمار استنباطی که در تجزیه و تحلیل به کار گرفته شد شاملضریب همبستگی پیرسون می باشد. بعد از تحلیل و بررسی های انجام شده نتیجه گرفتیم که: هر اندازه مهارتهای ارتباطی اساتیدبیشتر تقویت شود،اثر بخشی گروه های علمی، ایجاد انگیزه یادگیری در دانشجویان و پیشرفت تحصیلی دانشجویانافزایش مییابد و همچنین هر اندازه مهارتهای ارتباطی کلامی و غیر کلامی اساتیدبیشتر تقویت شود،اثر بخشی گروه های علمی افزایش می یابد. واژگان کلیدی: مهارتهای ارتباطی – اثربخشی آموزشی – ارتباط کلامی – ارتباط غیر کلامی – اساتید
رحمنی (۱۳۹۲) تحقیقی تحت عنوان مطالعه ی رابطه ی بین مهارت های ارتباطی معلمان ابتدایی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان همان دوره در استان قزوین انجام داد. پژوهش حاضر ازنظر نوع هدف کاربردی واز نظر نحوه جمع آوری داده ها توصیفی – همبستگی است.ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی محقق سا خته ای براساس الگوی کویین دام ولیری وپرسشنامه بارتون جی ای ،متشکل از ۵۰ سوال و۴ مولفه مهارت کلامی،مهارت غیرکلامی،مهارت گوش دادن وبازخورد می باشد. و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس هم مورد استفاده قرار گرفته است . جامعه موردبررسی شامل ۷۰۰۰ نفرازدانش آموزان دختر دوره پنجم ابتدایی استان قزوین بوده است .نمونه مورد بررسی با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای وانتخاب ۷منطقه از بین ۱۴ منطقه آموزشی وسپس به شیوه ی تصادفی طبقه ای نسبتی ،شامل ۳۵۰ نفر از دانش آموزان استان قزوین انتخاب شده است.جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی شامل فراوانی،درصد،میانگین وانحراف استاندارد وآمار استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون،t مستقل و آزمونt تک گروهی ورگرسیون خطی استفاده شده است. یافته ها حاکی ازآن است که بین مهارت های ارتباطی معلمان با پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود ندارد. بین متغیرهای مهارت ارتباطی به ترتیب(کلامی،غیرکلامی،گوش دادن،بازخورد)،با پیشرفت دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد. جهت تعین میزان برخورداری معلمان از مهارت ارتباطی در پژوهش از آزمون t تک گروهی استفاده شده است. که نتایج حاصل ازتوزیع فراوانی پرسشنامه مهارت های ارتباطی حاکی از آن است که حدود۶/۱۰درصداز دانش آموزان اظهار داشته اند که معلمان از مهارت های ارتباطی در حد پایین و۶/۴۶درصد در حد متوسط و۹/۴۲درصد در حد بالا برخوردارند .که میانگین مهارت های ارتباطی معلمان ۳۹/۱۴۹ می باشد . می توان گفت، معلمان در کلاس های درس از مهارت های ارتباطی درحد خوب برخوردارهستند. به طور کلی معلمان طبق نظر دانش آموزان در بین مؤلفه های مهارت های ارتباطی به ترتیب ارتباط کلامی با ۷۸/۵۲ از بالاترین میانگین و بازخورد ۵۸/۳۳ وگوش دادن ۱۰/۳۳وغیرکلامی ۹۳/۲۹ برخوردارند که این نتیجه نشان می دهد که معلمان بیشتر از مهارت کلامی و به طور متوسط از مهارت بازخورد و در حد پایین از مهارت گوش دادن و از همه کمتر از مهارت غیر کلامی در کلاس استفاده می کنند .و همچنین بین ویژگی های دموگرافی معلمان (سن،سابقه،مدرک تحصیلی) با مهارت های ارتباطی آنان رابطه وجود دارد. بین ویژگی های دموگرافی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه معناداری وجود ندارد. بین مهارت ارتباطی معلمان با انگیزه پیشرفت دانش آموزان رابطه مثبت ومعناداری وجود دارد. وهمچنین از میان مولفه های مهارت ارتباطی ، بین مهارت کلامی با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد. و بین مؤلفه های دیگر مهارت ارتباطی با انگیزه پیشرفت رابطه معناداری وجود ندارد.
صادقی فر (۱۳۹۲) تحقیقی تحت عنوان شناسایی وضعیت مهارت های اطلاعاتی ـ ارتباطی در معلمان ابتدایی شهر تهران و اثر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام داد. با بهره گرفتن از روش نمونه گیری خوشه ای ۳۱۴ نفر از معلمان (۱۶۰ مرد و ۱۵۴ زن) ابتدایی شهر تهران انتخاب شدند و به پرسش نامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت پاسخ دادند. آلفای کرونباخ پرسشنامه ۸۶۲/۰ بدست آمد. و داده ها با بهره گرفتن از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادکه بین وضعیت موجود و مطلوب برخورداری از مهارت-های اطلاعاتی ـ ارتباطی (برقراری ارتباط، تبادل اطلاعات، تفکر خلاق و انتقادی، و مهارت-های پژوهشی) در معلمان تفاوت وجود دارد و آنان وضعیت موجود خود را پایین تر از وضعیت مطلوب ارزیابی نمودند (p<0.001). از سوی دیگر زنان در مقایسه با مردان وضعیت موجود خود را از برخورداری مهارت-های اطلاعاتی ـ ارتباطی بهتر توصیف کردند (p<0.001). همچنین معلمان اذعان داشتند که استفاده از مهارت های اطلاعاتی ـ ارتباطی در بهبود و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر بوده است. آنچه از نتایج تحقیق مشهود است، معلمان ابتدایی از نظر مهارت های اطلاعاتی ـ ارتباطی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند، با توجه به اهمیت این مسئله، باید نسبت به این امر اقدامات لازم صورت گیرد. مک کیاچی،پرینتریچ و لین (۱۹۸۵) در پژوهشی به این نتیجه دست یافتند که راهکارهای یادگیری همیشه منجر به عملکرد تحصیلی بهتر نمی گردد. آنها اذعان کردند که احساس کارآیی شخصی در افزایش انگیزش پیشرفت، نقش مهمی ایفا می کند (به نقل از توحیدی ،۱۳۸۱).
وان بی باک (۱۹۹۸) در پژوهشی با هدف بررسی رابطه بین میزان انگیزش پیشرفت تحصیلی با نمرات عزت نفس، میزان اضطراب، پیشرفت تحصیلی و نوع اسنادها در دانش آموزان دختر و پسر، به این نتیجه رسید که دانش آموزانی که از انگیزش پیشرفت تحصیلی بالایی برخوردارند در مقایسه با آنهایی که از انگیزش متوسطی برخوردارند، دارای نمرات اضطراب کمتری بوده و عزت نفس بالاتری دارند و موفقیت های خود را بیشتر به کوشش و تلاش و شکست های خود را به مشکل بودن تکالیف نسبت می دهند (به نقل توحیدی،۱۳۸۱).
کاسیدی (۲۰۰۰) در پژوهشی تحت عنوان «پیشینه اجتماعی، انگیزش پیشرفت، خوش بینی و سلامت» به این نتیجه رسید که زمینه خانوادگی مانند وضعیت اجتماعی اقتصادی، اندازه خانواده و استخدام والدین پیش بینی کننده سلامت روانی، انگیزش پیشرفت و خوش بینی می باشد. انگیزش پیشرفت از نقشی میانجی گر بین زمینه خانوادگی و سلامت روانی برخوردار است.
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
در پژوهشی که توسط گراب (۱۹۷۹) انجام شد، روابط بین انگیزه پیشرفت تحصیلی، تلاش و پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تلاش مناسب به طور فزاینده ای با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ارتباط دارد (به نقل از توحیدی،۱۳۸۱).
در مطالعه لی(۲۰۰۵) نیز اثر مستقیم اهداف عملکرد -گرایش بر راهبردهای یادگیری۰۳/۰- و بر پیشرفت تحصیلی ریاضی ۱۷/۰ و اثر اهداف عملکرد -اجتناب بر راهبردهای یادگیری۰۸/۰- و بر پیشرفت تحصیلی ریاضی ۰۵/۰ بدست آمد.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۳-۱-روش تحقیق
روش این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. تحقیق توصیفی شامل جمع آوری اطلاعات برای آزمون فرضیه یا پاسخ به سؤالات مربوط به وضعیت فعلی موضوع مطالعه می شود.یک مطالعه توصیفی چگونگی وضع را تعیین و گزارش می کند. یک نمونه متعارف تحقیق توصیفی شامل ارزیابی نگرش ها یا عقاید نسبت به افراد سازمان ها رویدادها یا رویه ها می گردد.(خاکی ۱۳۸۲ ص ۱۲۵)
تحقیق توصیفی آنچه را که هست توصیف و تفسیر می کند وبه شرایط یا روابط موجود عقاید متداول فرایندهای جاری آثار مشهود یا روندهای درحال گسترش توجه دارد.( خاکی به نقل از جان بست: ۱۳۷۱ : ۱۲۵)
در تحقیق همبستگی هدف اصلی آن است که مشخص شود که آیا رابطه ای بین دو یا چند متغیر کمی (قابل سنجش) و جود دارد و اگر این رابطه وجود دارد اندازه و حد آن چقدر است؟هدف از مطالعات همبستگی ممکن است برقراری یک رابطه یا نبود آن و بکارگیری روابط در در انجام پیشبینی ها باشد.مطالعات همبستگی تعدادی از متغیرهایی را که تصور می رود با مساله مرتبط هستند ارزیابی می کند.(همان:۲۱۸)
۳-۲-جامعه آماری ,نمونه آماری و روش نمونه گیری
جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه۲ شهر بندرعباس به تعداد۴۴۷۱ نفر(۱۴۶۰نفر پسر و ۳۰۱۱نفر دختر) و روش نمونه گیری نیز تصادفی طبقه ای(بر حسب جنسیت) می باشدو همچنین حجم نمونه با بهره گرفتن از جدول مورگان به تعداد۳۵۱نفر(۱۱۵نفر پسر و ۲۳۶نفر دختر) تعیین شد.
۳-۳-روش و ابزار جمع آوری اطلاعات
ابزار تحقیق شامل پرسشنامه مهارتهای ارتباطی کوئین دام(۲۰۰۴) می باشد و سپس بوسیله نرم افزار اس پی اس اس داده ها تجزیه و تحلیل می شوند.
پرسشنامه مهارت های ارتباطی کوئین دام:

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:05:00 ق.ظ ]