۴-۱-۵- قطر و طول ریشه
با افزایش ارتفاع روند مشخصی برای دو صفت قطر و طول ریشه مشاهده نشد، به طوری که بیشترین مقدار قطر ریشه (۰۱/۵ میلیمتر) در ارتفاع ۱۴۵۰ متری گلستان مشاهده شد که البته با مقدار آن در ارتفاع ۲۲۵۰ متری این استان و همچنین ارتفاع ۱۰ متری مازندران اختلاف معنیداری نشان نداد (۰۵/۰ ≤ P) کمترین مقدار قطر ریشه (۰۲/۳ میلیمتر) در ارتفاع ۷۵۰ متری گلستان بدست آمد.
بیشترین مقدار طول ریشه (۰۱/۳۱ سانتیمتر) در ارتفاع ۱۴۵۰ متری گلستان مشاهده شد.
۴-۱-۶- اندازه و تعداد گل آذین در بوته
بین دو استان از نظر تعداد گل آذین اختلاف معنیدار (۰۵/۰ ≤ P) مشاهده شد. میانگین تعداد گل آذین در بوته، در گلستان ۸/۴۶ عدد بود، در حالیکه در مازندران ۳۵/۴۱ عدد بود. در بررسی اثر متقابل ارتفاع در استان، مشخص شد که استان گلستان با ارتفاع ۱۴۵۰ متر بیشترین تعداد گل آذین (۲/۵۹ عدد) را داشت در حالیکه در ارتفاع ۷۵۰ متری مازندران کمترین تعداد گل آذین (۸/۳۵ عدد) مشاهده شد.
تعداد گل آذین در بوته با صفاتی مثل طول برگ، تعداد برگ، تعداد گره، قطر ساقه و طول ریشه همبستگی مثبت و معنیداری نشان داد.
اندازه گل آذین در مناطق نمونه برداری کم و بیش مشابه بود، تنها در ارتفاع ۱۴۵۰ متری مازندران گزنههایی با اندازه گل آذین بالاتر (۵۲/۵ سانتیمتر) نسبت به سایر مناطق مشاهده شد.
۴-۱-۷- ارتفاع گیاه
افزایش ارتفاع نقش موثری در کاهش ارتفاع گیاه گزنه داشت، به طوریکه نتایج نشان داد در ارتفاعات پایین (تا ۷۵۰ متر) ارتفاع بوتهها بالا بود اما در ارتفاعات بالاتر کاهش چشمگیری در ارتفاع گیاه مشاهده شد. بیشترین ارتفاع گیاه (۳/۱۲۰ سانتیمتر) در استان مازندران با ارتفاع ۷۵۰ متر بدست آمد و کمترین مقدار این صفت (۲/۷۷ سانتی متر) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران مشاهده شد که البته با ارتفاع ۲۲۵۰ متری گلستان اختلاف معنیدار نداشت.
ارتفاع گیاه گزنه با صفاتی مثل طول برگ، تعداد برگ، تعداد گره و طول ریشه همبستگی مثبت و معنی داری داشت (جدول ۴-۳).
۴-۱-۸- میزان کلروفیل
با افزایش ارتفاع میزان کلروفیل روند افزایشی داشت به طوری که بیشترین میزان کلروفیل (۳/۵۰ درصد) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران بدست آمد در حالیکه مقدار این صفت در ارتفاع ۷۵۰ متری ۳/۲۷ درصد بود. نتایج تجزیه همبستگی نشان داد که میزان کلروفیل با طول برگ و تعداد گره، همبستگی منفی و معنیدار و با فاصله گره (۴۰/۰= r) همبستگی مثبت و معنیداری داشت (جدول ۴-۳).
طبق نتایج بدست آمده، صفات مورفولوژیکی و بیوشمیایی گیاه گزنه تحت تاثیر شرایط محیطی مختلف ناشی از تغییر ارتفاع محل رویش قرار گرفتند، یهطوریکه ارتفاعات بالا در دو استان مازندران و گلستان به خصوص منطقه له کوه بابل با ارتفاع ۲۲۵۰ متر از سطح دریا، دارای بیشترین تاثیرپذیری از افزایش ارتفاع بودند. با توجه به دادههای هواشناسی (جدول ۳-۱) با افزایش ارتفاع، دما به طور محسوسی کاهش یافت بهطوریکه میانگین دمای سالیانه از ۱۷ درجه سانتیگراد در پایینترین ارتفاع به ۸ درجه سانتیگراد در بالاترین ارتفاع رسید و از آنجایی که رشدونمو اندامهای گیاهی در شرایط دمای پایین کاهش مییابد بسیاری از صفات مورفولوژیکی مورد بررسی در این مطالعه نظیر طول و عرض برگ، تعداد برگ و ارتفاع گیاه کاهش یافت. در بسیاری از گیاهان تاثیر دمای پایین در کاهش خصوصیات رویشی به اثبات رسیده است (امیدبیگی، ۱۳۷۹). همزمان با کاهش دما در ارتفاعات بالا میزان کلروفیل افزایش نشان داد، افزایش درصد کلروفیل در شرایط سرد نوعی مقاومت در برابر سرما محسوب میشود تا گیاه بتواند تا حدودی خسارات ناشی از کاهش فتوسنتز را جبران کند (اسپیرینگ و کارلاندر، ۱۹۷۹).
۴-۲- صفات بیوشیمیایی
نتایج تجزیه واریانس صفات بیوشیمیایی مورد بررسی با دستگاه اسپکتروفتومتر و دستگاه HPLC نشان داد که اثر متقابل ارتفاع در استان برای تمامی صفات معنیدار بود (جدول ۴-۴ و جدول ۴-۵). مقایسه میانگین نیز برای این صفات انجام شد.
۴-۲-۱- فنل کل برگ، ریشه، ساقه و گل
نتایج بررسیها نشان داد که با افزایش ارتفاع، میزان فنل در اندامهای مختلف گزنه افزایش مییابد، به طوری که بیشترین میزان فنل کل برگ (۵۷/۳ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران بدست آمد و با کاهش ارتفاع به ۱۴۵۰ متر، فنل کل برگ کاهش محسوسی نشان داد، ارتفاعات بالای استان گلستان نیز از فنل بالاتری نسبت به ارتفاعات پایین ر برخوردار بودند (شکل ۴-۱).
میزان فنل کل ساقه و گل نیز تحت تاثیر ارتفاع بود به طوری که بیشترین میزان آن (۳۸/۳ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران و کمترین مقدار آن (۴۸/۱ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۵۰ متری گلستان بدست آمد (شکل ۴-۲).
در ریشه نسبت به اندامهای دیگر میزان فنل کل کاهش محسوسی نشان داد و حتی اختلاف کمتری در ارتفاعات مختلف مشاهده شد، به طوری که بیشترین میزان فنل کل ریشه (۲۱/۱ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران و کمترین مقدار آن (۰۹/۱ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۷۵۰ متری گلستان بدست آمد (شکل ۴-۳).
جدول ۴-۴- تجزیه واریانس صفات بیوشیمیایی مورد بررسی با دستگاه اسپکتروفتومتر
** و ns به ترتیب نشان دهنده معنیداری در سطح ۱% و غیر معنیدار میباشد.
جدول ۴-۵- تجزیه واریانس صفات بیوشیمیایی مورد بررسی با دستگاه HPLC
** و ns به ترتیب نشان دهنده معنیداری در سطح ۱% و غیر معنیدار میباشد.
شکل ۴-۱- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان فنل برگ
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
شکل ۴-۲- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان فنل ساقه و گل
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
شکل ۴-۳- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان فنل ریشه
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
۴-۲-۲- فلاونوئید کل برگ، ریشه، ساقه و گل
نتایج مقایسه میانگین نشان داد که با افزایش ارتفاع در دو استان مازندران و گلستان میزان فلاونوئید کل در اندامهای مختلف افزایش یافت، بهطوریکه بیشترین میزان فلاونوئید کل برگ (۶۴/۵ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران بدست آمد، در ارتفاع ۱۴۵۰ متری مازندران مقدار آن به ۹۴/۴ میلیگرم بر گرم رسید و پس از آن ارتفاعات بالای گلستان بیشترین میزان فلاونوئید کل برگ را داشتهاند. کمترین میزان فلاونوئید برگ (۳ میلیگرم بر گرم) مربوط به ارتفاع ۵۰ متری گلستان بود (شکل ۴-۴).
مقدار فلاونوئید کل ساقه وگل نسبت به برگ کاهش نشان داد اما همچنان در ارتفاعات بالاتر مقدار بیشتری از این ماده در اندامهای ساقه و گل وجود داشت. بیشترین میزان فلاونوئید ساقه و گل (۹۸/۳ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران حاصل شد و با کاهش ارتفاع به ۱۴۵۰ متر میزان آن کاسته شد اما در سایر مناطق نمونه برداری میزان این ماده تقریباً یکسان بود و با هم اختلاف معنیداری نداشتند (شکل ۴-۵).
فلاونوئید کل ریشه کاهش چشمگیری نسبت به برگ و ساقه و گل داشت بهطوریکه بیشترین میزان آن (۵۳/۲ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران بدست آمد و سایر مناطق مرتفع دو استان میزان تقریباً مشابهی از فلاونوئید کل را در اندام ریشه داشتند، کمترین میزان این ماده (۱/۲ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۱۰ متری مازندران بدست آمد (شکل ۴-۶).
شکل ۴-۴- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان فلاونوئید برگ
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
شکل ۴-۵- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان فلاونوئید ساقه و گل
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
شکل ۴-۶- مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان فلاونوئید ریشه
(اعداد دارای حروف مشترک فاقد اختلاف معنیدار میباشند)
۴-۲-۳- کلروژنیک برگ، ریشه، ساقه و گل
مقایسه میانگین اثر متقابل ارتفاع در استان بر میزان اسید کلروژنیک برگ گیاه گزنه نشان داد که در هر دو استان مازندران و گلستان با افزایش ارتفاع میزان کلروژنیک برگ افزایش یافت، به طوریکه بیشترین مقدار آن (۲۹/۰ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران بدست آمد و پس از آن ارتفاع ۲۲۵۰ متری گلستان مقدار کلروژنیک بالایی داشت، کمترین مقدار این ماده (۱/۰ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۵۰ متری گلستان مشاهده شد (شکل ۴-۷).
در اندامهای ساقه و گل نیز بیشترین میزان اسید کلروژنیک در ارتفاعات بالا مشاهده شد، بهطوریکه بیشترین مقدار این ماده (۳/۰ میلیگرم بر گرم) در رویشگاههای ۲۲۵۰ متری مازندران دیده شد و پس از آن سایر مناطق مرتفع دو استان قرار داشتند، کمترین مقدار کلروژنیک اسید ساقه و گل (۱۷/۰ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۱۰ متری مازندران دیده شد (شکل ۴-۸).
در ریشه گزنه نسبت به اندامهای هوایی مقدار اسید کلروژنیک کمتری دیده شد، به طوریکه بیشترین مقدار این ماده (۱۳/۰ میلیگرم بر گرم) در ارتفاع ۲۲۵۰ متری مازندران بدست آمد و با کاهش ارتفاع مقدار این ماده در ریشه بصورت چشمگیری کاهش یافت به طوری که در ارتفاع ۵۰ متری گلستان به ۰۲/۰ میلیگرم بر گرم رسید (شکل ۴-۹).
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 02:41:00 ب.ظ ]