تعاریف مختلفی از اخلاق به عمل آمده است. «دایره المعارف انگلیسی چمبرز»[۹۸]، اخلاق را «مجموعه ای از معنویات» و «قواعد رفتاری» تلقی می کند. «کانوک»[۹۹] معتقدند که موضوعاتی همچون انصاف، تصمیم گیری در خصوص این که چه چیزی درست یا غلط است، مشخص نمودن عملیات و مقرراتی که رفتار مسؤولانه بین افراد گروه ها را تأیید می کند، در حوزه اخلاقیات قرار دارند (اُرم[۱۰۰] و آشتون[۱۰۱]، ۲۰۰۳).
اخلاق حرفهای مجموعهای از اصول و استاندارهای سلوک بشری است که رفتار افراد و گروه ها را تعیین می کند در حقیقت اخلاق حرفهای یک فرایند تفکر عقلانی است که هدف آن محقق کردن این امر است که در سازمان چه ارزش هایی را چه موقع باید حفظ و اشاعه نمود (فرامز قرامکی، ۱۳۸۲)
«دی، جورج»[۱۰۲] اخلاقیات را این گونه تعریف می کند: «تلاشی نظام یافته برای دریافت تجربه اخلاقی و معنوی جامعه و افراد، از طریق تعیین مقرراتی که باید برای اداره رفتار انسانی، مورد استفاده قرار گیرد. دنبال کردن ارزش های درست و صفات مشخصه ای که بهبودی در زندگی را موجب می گردند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
«سالمون»[۱۰۳] معتقد است که اخلاقیات موضوعی نگرشی است که مواردی همچون مصادیق ذیل را شامل می شود: گذاشتن هر فعالیت و هدف در جای خودش، دانستن این که چه کاری درست و چه کاری نادرست است، دانستن این که چه خواسته ای درست و چه تمایلاتی اشتباه می باشد.
«ولاسکوئز[۱۰۴]» اخلاقیات را این گونه تعریف می کند: فعالیت بررسی استانداردهای معنوی و وجدانی یک فرد یا یک جامعه، و پرسش در خصوص این که این استانداردها (استانداردهای منطقی و یا غیر منطقی) چگونه در زندگی ما به کار برده می شوند (سونسون و وود[۱۰۵]، ۲۰۰۲).
براساس رویکرد مکتب الهام بخش اسلام، علم اخلاق، پاک ساختن نفس از صفات رذیله و آراستن آن به ملکات جمیله است، که از آن به تهذیب اخلاق تعبیر می شود (نراقی، ۱۳۸۶). امام صادق (ع) اخلاق را به دو دسته تقسیم می نمایند:
به نظر جوزفسون[۱۰۶] اخلاق عبارت از توانایی تشخیص درست از غلط و در بردارنده تلاش برای انجام عمل خوب و درست می باشد. (به نقل از دفت، ۱۳۷۷). دفت نیز اخلاق را عبارت از اصول و ارزشهایی می داند که بر رفتار فردی یا جمعی حاکمیت دارد. (به نقل از شالبافیان).
دیسکین و پپاس[۱۰۷] (۲۰۰۴) بر این باورند که به سبب ماهیت پویا و متغیر محیط های آموزشی و آکادمیک، ضرورت دارد که مربیان و مدیران به طور مداوم اخلاق حرفه ای و نظام نامه اخلاقی را ارزیابی کنند، به همین دلیل در دانشگاه ها و محیط های آکادمیک به مسائل اخلاقی توجه خاصی می شود. (به نقل از شالبافیان).
مک دونالد[۱۰۸] (۲۰۰۶) نیز معتقد است نظام نامه های اخلاقی به صورت سندی مکتوب در سازمان ها و محیط های دانشگاهی وجود دارند و درمواقع ضروری، در تصمیم گیری ها و هدف گزاری های سازمانی افراد را هدایت می کنند، چنین اسنادی تعهد اخلاقی را برای افراد گروه ایجاد می کنند و مشخص می کنند که آن ها چرا آن جا هستند و چه انتظاری از آن ها در گروه وجود دارد. (به نقل از شالبافیان).
کالتگن[۱۰۹] (۲۰۰۳) از منظری دیگر معتقد است که امروزه انتظارات رفتاری از مشاغل رو به افزایش است. به علاوه مربیان و اعضای هیأت علمی، به طور فزاینده ای در جستجوی تعریفی از زمینه های اخلاق حرفه ای در عملکرد خود هستند. (به نقل از شالبافیان).
ویل[۱۱۰] (۲۰۰۴) بیان می دارد نیاز به تدوین استانداردهای اخلاق حرفه ای در جوامع علمی همانند نیاز به استانداردهای اخلاقی در کل جامعه است. این اصول منفعت دو جانبه دارند: از سویی به ایجاد روابط مطلوب و از سوی دیگر به افزایش بهره وری در فعالیت های سازمانی و علمی کمک می کنند. در همین راستا می توان از اخلاق در محیط های آموزشی سخن گفت: در چنین محیط هایی معلمان و مربیان متولیان امر آموزش هستند و به عبارت دیگر می توان گفت آن ها فرایند آموزشی را مدیریت می کنند. از همین رو می توان ادعا کرد هر مربی، مدیر آموزشی نیز هست و بخشی از فرایند آموزشی را مدیریت می کند. (به نقل از شالبافیان).
مدیریت آموزشی همچون شاخه ای از آموزش عالی در پاسخ به نیازهای آموزشی و تربیت افراد جامعه پدید آمده است و یکی از جنبه های مهم آن اخلاق است. وایلز[۱۱۱] مدیریت آموزشی را «یاری و مدد به بهبود کار آموزشی دانسته و از این رو آن را شامل هر عملی می داند که بتواند امر آموزش و یادگیری را یک قدم پیش تر ببرد، همچنین به اعتقاد او نقش مدیر در رهبری آموزشی عبارت است از حمایت، تقویت، یاری، مساعدت و همکاری و نه دستور دادن و هدایت کردن» (به نقل از طوسی، ۱۳۷۷).
امروزه اهمیت اخلاق برای سازمان ها حائز توجه است به گونه ای که ارزش های اخلاقی تعیین کننده استانداردهایی هستند که مشخص می کنند از نظر رفتار و تصمیم گیری چه چیز خوب یا بد است. اخلاق واقعی سازمانی، فرآیندی عقلایی برای کشف گزینه های تصمیمی و رفتاری و انتخاب بهترین گزینه های ممکن برای همه دست اندرکاران است. (ترجمه حسن زاده،۱۳۸۳).
به باور وود و ریمر[۱۱۲] (۲۰۰۳) به دلیل برداشت های متفاوت از کدهای اخلاقی و پیچیدگی این موضوع، تعریف مورد قبول و جامع از استانداردهای اخلاقی مشکل است، از نظر آنها قوانین اخلاقی بیان هایی از هنجارها و باورهای یک نهاد آموزشی هستند. در واقع یکی از ابزارهای سازمانی برای تحقق اخلاق حرفه ای، تدوین، آموزش، اعمال و نظارت بر پیروی از کدهای رفتاری و اخلاقی است. (به نقل از شالبافیان).
کوک[۱۱۳] و داویدسون[۱۱۴] (۲۰۰۴) بیان کرده اند اخلاق حرفه ای مربوط به رفتار، ادب و عمل شخص هنگام انجام کار حرفه ای است. این کار می تواند مشاوره، تحقیق، تدریس یا نویسندگی باشد.
ریبولد[۱۱۵]، هاکس[۱۱۶] و جیمنز[۱۱۷] (۲۰۰۸). معتقدند قوانین و استانداردهای اخلاقی، فرد را با دلایل آشکار به سوی رفتار درست هدایت می کنند. بنابراین اخلاق حرفه ای، آیینی برای حفظ تشخص حرفه ای و انجام رفتار مطلوب در محل کار است. منشور اخلاقی نیز بیانیه ای است که اخلاق حرفه ای مطلوب و رفتار اخلاقی را تشریح و افراد را در حل مشکلات اخلاقی راهنمایی می کند. (به نقل از شالبافیان).
منشور اخلاقی در سازمان های دولتی ابزاری است برای بهبود رفتار اخلاقی در میان اعضای سازمان و حمایت از منافع عمومی. منشور اخلاقی سازمانی با تاثیر بر رفتار اخلاقی اعضا و جو اخلاقی سازمان، ارزش های اخلاقی خاصی را نیز به اعضای سازمان منتقل می کند. (عباس زاده، ۱۳۸۵)
ستیلف[۱۱۸] (۲۰۰۸) معتقد است باید از بیانیه ماموریت سازمان برای هدایت کارکنان به تصمیم گیری های اخلاقی استفاده شود تا عملکرد و رفتار آنان در راستای تحقق اهداف سازمان قرارگیرد.
جی باداموسی[۱۱۹] (۲۰۰۴) بیان می کند از آن جا که اخلاق آکادمیک نقش ویژه ای در طرز تفکر اعضای هیات علمی داشته و از عوامل موثر در نگهداری استانداردهای برتر عملکرد می باشد بیشتر دانشگاه های بزرگ دنیا برای رشته های تخصصی نظام نامه اخلاقی تدوین کرده اند که دارای محتوایی شامل توصیف فضای اخلاقی، ایجاد جو حمایتی در گروه، نقش اخلاق در آماده کردن برنامه های روزانه و راهنمایی تصمیم گیری ها و هدف گذاری های استادان و دانشجویان می باشد. (به نقل از شالبافیان).
هیأت آموزشی ناحیه کارولینای شمالی،هدف کدهای اخلاقی را تعریف استانداردهای رفتار حرفه ای می داند. بنا بر نظر آن ها مسئولیت نسبت به تدریس و آزادی در یادگیری، برخورداری از فرصت های برابر برای همه، جزء ضروری این اصول است. مربیان حرفه ای ارزش و مقام هر شخص را تصدیق می کنند و روش جستجوی حقیقت و حمایت از فضیلت، کسب دانش و پرورش شهروندان را نشان می دهند؛ مربیان باید به فرایند آموزش و یادگیری و پاسخگویی به دانشجویان دقت کنند و از رشد حرفه ای حمایت نمایند، داوری حرفه ای را تمرین کرده و امانتدارانه رفتار کنند. مربیان کوشش می کنند تا تعهد و اطمینان همکاران، دانشجویان، والدین، سرپرستان قانونی و جامعه را حفظ کنند و به صورت الگویی شایسته رفتار کنند. مربیان برای حمایت از موارد زیر تعهد می کنند: تعهد نسبت به دانشجو، حرفه، دانشگاه و سیستم که هدف از وضع این قوانین ایجاد و حمایت از استانداردهای رفتارحرفه ای برای مربیان حرفه ای مجاز در کل منطقه است. این قوانین باید برای همه اشخاص مجاز به وسیله کمیته مربوطه اجباری شود. (به نقل از شالبافیان).
دانشگاه هاروارد نیز در نظام نامه اخلاقی خود آورده است «این سیاست دانشگاه است که بخواهد خود را با بیشترین و بالاترین میزان کمال و صداقت در تمامی مسائل، اداره کند. این وظیفه ای است که ما به عنوان عضوی از جامعه دانشگاهی بر عهده داریم. هر متولی، دانشجو، عضو هیئت علمی و کارمند اجرایی باید به این وظیفه عمومی در راستای مسئولیت شخصی خود و با توجه به اهداف آموزشی دانشگاه مقید باشد. (به نقل از شالبافیان).
اصول اخلاقی دانشگاه جورجیا نیز در برگیرنده کدهایی هستند که گویای ایده آل های حرفه ای هستند. این اصول ماهیتی پویا داشته و اهدافی را ارائه می کنند که اعضای هیئت علمی باید درجهت نیل به آن ها کوشا باشند.منشور اخلاقی دانشگاه جورجیا مشتمل بر دو قسمت اساسی اصول اخلاقی و رفتارهای غیرقابل پذیرش (و یا همان کدهای رفتاری) مبتنی بر اصول مزبور می باشد. فهرست مسئولیت های دانشکده ای، اصول اخلاقی و گونه های رفتار غیرقابل پذیرش در چند عرصه قابل بررسی اند: الف) اساتید، تدریس و فراگیران ب) دانشگاه ج) تحقیق. امروزه ملاحظه مواردی از قبیل سرقت ادبی، کپی از موضوعات تحقیقی، عدم توجه به نیازهای علمی و پژوهشی فراگیران، بی انگیزه بودن برخی از مربیان نسبت به روش های نوین آموزشی، عدم اختصاص مدت زمان مناسب برای موضوعات پژوهشی و پایان نامه های دانشجویان از سوی استادان، حاکمیت روابط بر ضوابط، بی توجهی برخی از استادان و دانشجویان به وظایف خود و … نشان دهنده ضعف اصول اخلاق حرفه ای در محیط های آموزشی و دانشگاهی است. (به نقل از شالبافیان).
اخلاق حرفه ای چست؟
اخلاق حرفه ای، دانشی است که مسئولیت های اخلاقی خود در قبال محیط را به طور کامل به انجام برساند. یعنی منشور اخلاقی برای سازمان تدوین کند. علاوه بر این سازمان باید همان طور که مسایل حقوقی، اداری، بازار و…را می بیند. مسایل اخلاقی، روانی و معنوی را هم ببینید، چون این گونه مسایل خار دل افراد هستند و اکثر افراد هم از دیدن این خار می گریزند، چون دیدن خار دل یک تجربه دردناک است.الان در دنیا، در بحث روان درمانی، مکتبی هست به نام مکتب روان پویشی کوتاه مدت که افتخار تاسیس آن متعلق به یک دکتر ایرانی به نام دوانلو، ساکن کشور کاناداست. در مکتب دوانلو، پروسه طولانی روان درمانی از ۴۰ تا ۵۰ جلسه، به چهار تا پنج جلسه کاهش یافته و دکتر دوانلو می گوید: تنها کاری که من می کنم تا خار دل خود را ببیند. وی سپس افزود: متاسفانه در کشور ما شرکت ها برای حل مسایل اخلاقی کارکنان، به خود درمانی متوسل می شوند و این کار، مشکلات بسیار دیگری را ایجاد می کند. پس خود درمانی در اخلاق حرفه ای جایز نیست. (قراملکی،۱۳۸۷)معمولاً در سازمان های ایرانی سه چیز را با هم اشتباه می کنند: یکی، منشور اخلاقی که مشخصه آن چند وجهی بودنش است. دوم، عهدنامه اخلاقی فرد در حرفه که در کشور ما نیز بسیار رایج است، مثل عهدنامه اخلاقی برقکاران، جوشکاران، مهندسان، پرستاران، حسابرسان و…سومی هم کدهای اخلاقی سازمان است که شامل انبوهی شعارهای اخلاقی و اصولی کلی است که قدرت عملیاتی ندارند و تنها جنبیه تزیینی دارند. متاسفانه در بسیاری از سازمان های ما، کدهای اخلاقی به جای منشور اخلاقی نشسته اند. مثلا در بانک شعارهایی درباره امانتداری و احترام به مشتری دیده می شود. ولی اگر از کارکنان بپرسید که این شعارها در بانک چگونه معنا می یابند، نمی دانند. معمولاً قوانین و اصولی که رفتارهای صحیح و غلط را تعریف اخلاق حرفه ای نامیده می شدند. اما تنها قانون نمی تواند راهنمای مناسبی برای اخلاق حرفه ای باشد. امروزه تمایل به رعایت اخلاق حرفه ای رو به پیشرفت است، برای مثال آموزش اخلاق در تحصیلات دانشگاهی و عالی و در محل کار بسیار گسترش یافته است. (قراملکی، ۱۳۸۵)
تاریخچه اخلاق حرفه ای:
اخلاق حرفه ای در جهان صنعتی:
وضعیت اخلاق حرفه ای در جهان صنعتی را در دو حوزۀ متمایز اما مرتبط معرفتی و اجرایی می توان مورد بحث قرار داد.
۱- جایگاه اخلاق در حرفه:
دغدغه های اخلاقی در حرفه با توسعۀ سازمان در حرفه عجین شد. رشد سازمانهای کسب وکار به ویژه تولد سازمانهای چند ملیتی، رقابت کشورها و شرکتها برای حضور در پانصد شرکت برتر جهان، مسائل اخلاقی سازمانها را در دو محیط درونی و بیرونی توسعه داد. نگرش شرکتهای موفق به اخلاق تحول یافت. آنها اخلاق را نه مانع کسب و کار بلکه مزیت و برتری رقابتی دانستند. وقوف بر نقش اخلاق در رقابت به تدریج به یک جهان بینی در رهیافت استراتژیک شرکتها تعالی یافت: اخلاق حرفه ای موجب ایجاد مزیت استراتژیک است.(دیوید، فرد آر،۱۳۸۰)
۲-گسترۀ معرفتی اخلاق حرفه ای:
اقبال عام به اخلاق حرفه ای، نیاز پژوهشی در اخلاق حرفه ای را ایجاد کرد. این نیاز پژوهشی در دو جهت عمدۀ شکل گرفت: بیان نظام مند مسئولیت اخلاقی سازمانها و افراد صاحب حرف و مشاغل، تشخیص دقیق و حل اثربخش مسائل اخلاقی در حرفه، به ویژه مواجهه مستمر سازمانهای کسب و کار با تعارضات اخلاقی[۱۲۰] متنوع دغدغه های اخلاقی در فرایند تصمیم سازی و اجرا نیاز به اخلاق پژوهی در حوزۀ حرفه را دامن زد. مراکز پژوهشی دانشگاهی به این نیاز پاسخ مثبت دادند و به تدریج برنامه های پژوهشی و آموزشی برای تربیت کارشناس و محقق اخلاق حرفه ای در حوزه های گوناگون شکل گرفت. این برنامه ها با سرعت شگفت انگیزی توسعه و تنوع یافتند. (قرا ملکی، ۱۳۸۸)
ابعاد اخلاق حرفهای:
توکلایمان، اعتقاد و باور نسبت به قدرتی فراتر از همه قدرتها و ارتباط با تنها بی نیازی است که همه به او نیازمندند و می تواند در اوج قله پیروزی و بالندگی (خطر غرور و سرمستی) و عمق دره شکست و درماندگی (خطر خودباختگی) کمک رسان انسان حرفه ای باشد.
تعهد : پای بند دائمی و واقعی به مجموعه ای از اصول و رموز اخلاقی و ارزشها، هنجارها، نظام مندی و قانونمندی در حرفه .
تخصص: حاصل علم و تجربه تخصص است و در واقع بیانگر مجموعه ای از معلومات، مهارتها، دانش، اطلاعات و آگاهی ها و روزآمد کردن آنهاست.
تعلق: علاقه، اشتیاق، دلبستگی، عشق ورزی، انگیزه و روحیه حرفه ای تعلق است.تعلق حرفه ای باعث شادابی، پویایی ، امیدواری و امید آفرینی و بالندگی و برازندگی می شود.
تداوم: پایداری و ماندگاری در حرفه و حفظ ارتباط با حرفه ای ها، باعث وسعت دید، احاطه بر حرفه، اعتبار برای حرفه ای ها و آرامش، احترام و اعتماد در مخاطبین می شود.
تحول: خون تازه در رگ های زندگی حرفه ای باعث طراوت، شادابی، اثربخشی و ثمربخشی بیشتر و خلاقیت و نوآوری می شود. تحول میدان فرصتها و ایده های تازه برای مزیت حرفه ای و باعث رشد و پیشرفت و توسعه است.
تکامل: انسان موجودی بسیار توانمند است که درصد بسیار ناچیزی از استعدادها، توانائی ها و انرژی های خود را به درستی می شناسد و از آن استفاده می کند. حرفه ای می کوشد تا شایستگی و قابلیت ریشه ای خود را بیابد و با انتخاب مسیر درست یعنی مسیر متناسب با استعداد، امیال و استفاده از روحیه کمال جوئی، مسیر حرفه ای را با یادگیری، تحقیق و مشورت به درستی طی کند تا خود را به اوج قله های پیشرفت و درجه اجتهاد و کمال برساند. حرفه ای ماندن نتیجه کمال جوئی همیشگی است. (قرا ملکی، ۱۳۸۹)
وفاداری سازمانیوظایف اخلاقی کارکنان در قبال سازمان را می توان به اصل مهم «تعهد یا وفاداری سازمانی» برگرداند. وفاداری، خود، یک ارزش اخلاقی عام است، وفاداری حداقل بر دو گونه است.
انواع مسئولیت:
مسئولیت حرفه ای[۱۲۱]:
کسی که شغلی را در یک سازمان و یا از جانب فردی می پذیرد، در چارچوب شرح وظایف مورد توافق، پاسخگو است. در این مفهوم فرد شاغل در قبال کارفرما نسبت به رفتار شغلی خود مسئولیت دارد. این مسئولیت در چارچوب توافق دو جانبه تعریف می شود، چه اینکه آن توافق در مواردی و یا کلاً ظالمانه و غیر منصفانه باشد و یا نه. عضو هیئت علمی دانشگاه ها نسبت به چهل ساعت حضور در دانشکده مسئولند چه اینکه افراد آن را غی منصفانه و یا نادرست تلقی کنند یا نه. تنها حد و مرز مسئولیت حرفه ای، قانون و شرع است. فرد نسبت به انجام وظایف حرفه ای ناسازگار با قانون یا شرع مسئولیتی ندارد. (قراملکی، ۱۳۸۹).
انواع اخلاق:
اخلاق نظری و اخلاق کاربردی:
اخلاق حرفه ای از شاخه های اخلاق کاربردی در قلمرو حرفه است.از آنجا که اخلاق حرفه ای از شاخه های مهم اخلاق کاربردی است، بیان تمایز اخلاق نظری و کاربردی لازم است. اخلاق را گاهی، وصف حالت یا رفتار می دانیم و گاهی مرادمان از آن دانش نظام مند است. در کاربرد نخست واژه اخلاق، دو مفهوم حالت درونی و ملکه نفسانی را با رفتار ارتباطی می توان تمایز داد.
در تعریف اخلاق کاربردی گفته اند : بخشی از اخلاق که به مباحث و معضلات عملی به نحو خاص و مستقیم عطف توجه می کند. و لذا از طرفی به متن و جزئیات آن می نگرد و از طرف دیگر روی آورد کلی گرایانه دارد. امروزه معطوف به مسایل عینی در زمینه های حرفه ای مهمترین جهت گیری تأملات اخلاقی است و به همین دلیل اخلاق کاربردی دائماً فربه می شود و اخلاق نظری جای خودرابه اخلاق کاربردی می سپارد نیاز به شناخت معضلات اخلاقی معطوف به زندگی عینی، پیش بینی و پیشگیری از آنها سبب رشد اخلاق کاربردی شده است. اما این به معنای بی نیازی از اخلاق نظری نیست. اخلاق کاربردی حاصل توجه دانشمندان به فاصله بین تئوریهای اخلاقی با مسائل عینی است.از آنجا که مسایل عینی اخلاقی در جامعه و مشاغل رادر پرتو نظریه های عام اخلاقی باید حل کرد،کارآمدی اخلاق کاربردی در گرو رشد و توسعه نظریه های اخلاقی هستند. (قراملکی،۱۳۸۹).
اصول ومبانی اخلاق حرفه ای:
الف) شناخت فرهنگ جامعه:
ب) شناخت حرفه:
هر جامعه ای از یک فرهنگ خاص شکل گرفته است و در هر جامعه ای یک سری اصول اخلاقی وجود دارد که این اصول از یک فرهنگ پیروی می نماید بنابراین در بعضی جوامع می بینی که پایبندی به اصول اخلاقی بسیار شدیدتر از کشوری است که پایبند به اصول اخلاقی نمی باشد. پارامتر دیگر آن است که هرحرفه و هر شغلی نیز از آداب و یک اصولی پیروی می نماید. این اصول حاکم بر حرفه زمانی که با فرهنگ یک جامعه ترکیب می شود، مورد تأکید آن جامعه قرار می گیرد. در نتیجه به آن حرفه یک سری اصول اخلاقی اضافه می شود. بنابراین اصول اخلاق حرفه ای آن اصولی است که حاکم شده است بر آن حرفه و بایستی رعایت گردد. (نائب،۱۳۸۲) بهتر است بر این نکته تأکید نماییم که اول اصول اخلاقی با تمام ویژگی هایش که برگفته از فرهنگ کلی جامعه (عقاید، مذهب، آداب و رسوم و …) است شکل می گیرد و در مرحله دوم در درون سازمان حالت اختصاصی تری به خود گرفته و به عنوان فرهنگ سازمانی متبلور می شود در درون این سازمان نیز افراد شاغل و طبقات مختلف دارای خرده فرهنگهای خاص تری هستند که آنها را از دیگران متمایز می کند، همه اینها باعث می شود که درمیان این گروه ها و سازمانها نوعی تعصب کاری خاص شکل گیرد که آن را اصول اخلاق حرفه ای می نامند. (احمدی مهربانی،۱۳۸۲)

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 12:51:00 ب.ظ ]