الف: مبنای فرض بیگناهی
برخی از حقوقدانان مواردی مانند اصل اباحه یا اصل عدم را مبنای فرض بیگناهی ذکر کردهاند[۸۶] و برخی دیگر مبنای آن را در حقوق کیفری اسلام در قاعده معروف درأ و حکم عقل دانستهاند.[۸۷] هرچند میتوان از دیدگاههای مختلف به مبنای فرض بیگناهی نگاه کرد،به نظر میرسد که فرض بیگناهی بهعنوان یکی از حقهای بنیادین انسان که در اسناد مختلف حقوق بشری بدان اشاره شده و حتی آن را در کنار مواردی همچون منع بردهداری،منع شکنجه و…جز هنجارهای عرفی بینالمللی قلمداد کردهاند، مبنا و پایهای قابل دفاعتر و روشنتر داشته باشد.با توجه به اینکه فرض بیگناهی جز حقهای بنیادین محسوب میشود، مبنا و پایهای مشترک با سایر حقهای اساسی بشر دارد. به تعبیر دیگر،علت موجهساز حقهای بنیادین بشر علت موجهساز فرض بیگناهی نیز به حساب میآید.
پایان نامه رشته حقوق
حقهای بنیادین بشر، از جمله،فرض بیگناهی،دارای ویژگیهای جهان شمولی (نه مطلق)،ذاتی و غیرقابل سلباند.جهان شمولی بدین معناست که این حقها منحصر به تمدن و فرهنگ خاصی نیستند؛ ذاتی بودن بهمعنای ارتباط آنها با حیثیت و کرامت ذاتی آدمیان است؛و مراد از غیرقابل سلب بودن آن است که قانونگذار در مقام وضع قانون قادر به سلب آنها نیست و در مقام تحمیل مجازات نیز برای سلب آنها باید دلیل موجه اقامه کند.[۸۸]
از بین نظریههای موجهساز حقهای بنیادین بشر از قبیل حقوق طبیعی، قراردادگرایی، حق الهی و…،شاید متقنترین آنها نظریهای است که بر حیثیت و کرامت ذاتی آدمیان تأکید میکند. بر مبنای این نظریه،انسان به ماهو انسان دارای کرامت ذاتی است. مراد از کرامت ذاتی انسان همانا غایت پنداشتن هر انسان در خویشتن خویش است.هر انسانی باید هدف و غایت تلقی شود و به هیچ روی نمیتوان برای رسیدن به یک هدف(هرچند هدفی انسانی)انسان دیگر را وسیله قرار داد.
نظر به اینکه در طول تاریخ اصل غایت(به تعبیر کانت)همیشه مورد توجه نبوده و چه بسیار مواردی بودهاند که انسانها بهعنوان غایت نگریسته نشده و مورد استفاده ابزاری قرار گرفتهاند،بهترین شیوه برای حفظ کرامت ذاتی تأسیس نهادی به نام حق است. از این منظر،حقها خود وسیله حفظ ارزش برتر(موقعیت غایی) آدمیاناند و خادم آن تلقی میشوند.
درباره صدق گزاره«انسان دارای کرامت ذاتی است»باید گفت که اصل غایت بودن انسان را باید ایدهای پیشینی تلقی کرد و گزاره فوق را یک گزارۀ پیشینی ضرورتاً صادق فرض گرفت زیرا، انکار این اصل به نتایج غیرقابل دفاع از قبیل بردهداری، تبعیض و ترجیح بلا مرجع یک انسان بر انسانی دیگر می انجامد که همه ما به نحو بدیهی بر ردّ آنها پافشاری میکینم. بنابراین،فرق انسان با موجودات دیگر آگاهی انسان به وجود خویشتن(خودآگاهی)و اختیار (قدرت انتخاب) است؛ به نحوی که، این دو ویژگی بیبدیل را میتوان گوهر انسانی او ذکر کرد و انسانیت انسان را استوار بر آن دانست.
انسان واجد این دو ویژگی قادر به برنامهریزی و تعیین مسیر زندگی و سرنوشت آینده خود است و گوهر انسانی او از این طریق فعلیت مییابد و کرامت ذاتیاش تجلی پیدا میکند. به تعبیر دیگر،فاعلیت اخلاقی انسان،که بر خودآگاهی و اختیار مبتنی است،روی دیگر سکه کرامت ذاتی است و شاید بتوان گفت که مبنای آن است.[۸۹] انسان به علت داشتن کرامت ذاتی بهرهمند از برخی حقهای بنیادین است که در اسناد حقوق بشری منطقهای و بینالمللی بازتاب یافتهاند؛حقهایی مانند منع بردهداری،منع شکنجه،منع رفتار و مجازاتهای غیرانسانی یا بیرحمانه، منع سلب خودسرانه حیات افراد،جلوگیری از زندان و بازداشت خودسرانه افراد،فرض بیگناهی و…..
بر مبنای این نظریۀ موجهساز، وجود هریک از این نهادها که بهعنوان حق شناسایی شده است، ارتباط مستقیم با کرامت ذاتی آدمیان دارد، به نحوی که،سلب هریک از آنها به نادیده گرفتن کرامت ذاتی انسانها و نقض فاعلیت اخلاقی آنان منجر خواهد شد. طبق این نظریه،نظر به اینکه همۀ انسانها دارای کرامت ذاتیاند و همۀ آنان غایت در خویشتن تلقی میشوند، به لحاظ ارزشی با یکدیگر برابر بوده و به نحو یکسان از این حقوق بهرهمنداند و نباید ترجیح بلا مرجعی در بهرهمندی از حقهای بنیادین وجود داشته باشد.[۹۰]
بر مبنای این تحلیل،حق بهرهمندی از فرض بیگناهی از جمله حقهای ناشی از کرامت انسان است و از آنجا که همه به نحو یکسان از کرامت ذاتی بهرهمنداند، بهرهای برابر از این حق دارند.نقض فرض بیگناهی همانا تعرض به کرامت ذاتی انسان و تجاوز به گوهر انسانی اوست.
ب: حقوق دفاعی ناشی از فرض بیگناهی برای متهم
فرض بیگناهی حقهای زیر را برای متهم به ارمغان میآورد:
یکم.نخستین اثر مستقیم فرض بیگناهی نسبت به متهم حق سکوت وی است. او ادعایی مطرح نکرده است تا ناگزیر به اثبات باشد،بلکه طرف مقابل ادعای عدم استحقاق او را از فرض بیگناهی مطرح کرده است. متهم صرفا به دلیل انسان بودن مستحق استفاده از حقهای بنیادین است. دادستان و شاکی مدعی هستند که متهم با اجرای حق خویش به محدوده ممنوع(حق دیگران یا مصلحت جمعی) تعرض کرده است و باید برای این تعرض بازخواست شود. در مقابل این ادعا،متهم که کماکان پشتگرم به داشتن سلسلهای حق و اعمال آنها ست،میتواند پاسخی ندهد و سکوت پیشه کند.
بر همین مبنا، به نظر میرسد که سکوت متهم را نمیتوان قرینهای دال بر بزهکاری وی قلمداد کرد.زیرا، اعمال حق و استفاده از آن توجیه نمیخواهد و استدلالی نمیطلبد تا متهم دربارۀ اعمال حق خویش توضیحی بدهد. دقیقا به علت همین نکته است که متهم در طول زمان طرح ادعا و بررسی آن، باید آزادی کامل داشته باشد و نمیتوان آزادی او را در این مدت محدود کرد.[۹۱] که این امر مورد توجه قانونگذار در ماده ۱۹۷ ق.ا.د.ک قرار گرفته است. «متهم می تواند سکوت اختیار کند در این صورت مراتب امتناع وی از دادن پاسخ یا امضاء اظهارات، در صورت مجلس قید می شود».
دوم.داستان بهعنوان نماینده حاکمیت و شاکی ادعای نقض فرض بیگناهی از سوی متهم را طرح میکند. بنابراین، اثبات ادعای خلاف اصل و ظاهر باید متکی به دلیل باشد. متهم صرفنظر از اینکه میتواند سکوت پیشه کند و سخنی نگوید، این توانایی را هم دارد که برای نقض دلایل و استدلالهای طرف مقابل تلاش کند و دلیل معارض ارائه دهد.بهعنوان نمونه،وی میتواند از شهودی که علیه وی شهادت دادهاند، پرسش کند یا شهود معارضی را جهت خنثی کردن اظهارات شهود علیه خود معرفی کند.
سوم. این مجادله مستلزم آن است که هردو طرف جایگاهی همعرض و همشأن و نیز اختیارات یکسانی داشته باشند. و ترجیح دادن یکی از این دو بر دیگری زمینه ایجاد بی عدالتی را فراهم می سازد.
چهارم. ادعای خلاف اصل و ظاهر دادستان او را وادار میسازد که وی یا مقام تحقیق دلایل جمع آوری شده را به صورت شفاف و صریح به متهم تفهیم کند. زیرا، متهم حق دارد که از استدلالهایی که او را به علت بهرهمندی از حقها و امتیازها در معرض بازخواست قرار میدهد،آگاه شود و به آنها اشراف کامل داشته باشد.
پنجم.نظر به اینکه طرف مقابل متهم(یعنی دادستان)مسلح به سلاح فنی حقوقی است و سعی در به کار بردن اصطلاحهای فنی حقوقی دارد،جهت حفظ تعادل قوا، متهم باید از کمک فردی آشنا به اصطلاحهای حقوقی بهرهمند باشد که این دو موضوع مورد توجه قانونگذار در ماده ۵ قانون آیین دادرسی کیفری قرار گرفته است.«متهم باید در اسرع وقت از موضوع و ادله اتهام انتسابی آگاه و از حق دسترسی به وکیل و سایر حقوق دفاعی مذکور در این قانون بهره مند شود».
برای
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:30:00 ب.ظ ]