آن دسته از مهارتهای فنی كه مورد نیاز مدیر مدرسه میباشد عبارتند از:
1ـ مهارت در زمینه كادر آموزشی مدرسه. 2ـ مهارت در زمینه دانشآموزان. 3ـ مهارت در زمینه توسعه آموزشی و درسی. 4ـ مهارت در زمینه امور مربوط به ساختمان مدرسه. 5ـ مهارت در زمینه ساختار و سازمان آموزش و پرورش. 6ـ مهارت در زمینه امور مالی و اداری مدرسه (سلطانی، 1375، ص 39).
صاحبنظر دیگری مهارتهای فنی مورد نیاز مدیران مدارس را در قالب هفت وظیفه ذیل ذكر نموده است:
1ـ پرسنل آموزشی: برنامهریزی، استخدام، شرح وظایف، كنترل و رفع مشكل
2ـ پرسنل دانشآموزی: مشاوره، آماده سازی، كنترل، ایمنسازی محیط، پیشگیری از تخلف
3ـ رهبری كردن مدرسه و محله: مشاركت مردمی، مشورت با والدین، شركت در مجامع محلی
4ـ توسعه و بهبود تدریس و مواد درسی: تحقق اهداف، سازماندهی دروس، هماهنگی، تأئید منابع، فراهم سازی تسهیلات
5ـ مدیریت امور مالی و اداری: بودجه بندی، هزینهها، حسابرسی، امور اداری
6ـ ساختمان مدرسه: توسعه بنا، توسعه تسهیلات، نگهداری
7ـ وظایف عمومی: جلسات و كنفرانسهای علمی، تعیین خط مشی، تبلیغات، رفع ضعفها، حفظ اسناد (شیرازی، 1373، ص 34-33).
با توجه به اهمیت توانایی مدیریتی در عملکرد سازمان به این نکته توجه شد که مدارس و دانشگاه ها که مهارتهای فنی را ترویج می کنند از مدیریت غافل اند. علت عدم توجه مدیران و دانشگاه ها به مدیریت را نداشتن نظریۀ مدیریت می دانستند و نظریه را مجموعه ای از اصول ،قوانین، شیوه ها و روش هایی تعریف می کردند که با تجربۀ عمومی آزمایش و کنترل می شود(رن،1994،182).
به طور كلی مدیر باید مسائل فنی سازمان خود را بشناسد و در امور مربوط به آن مسائل تبحر داشته باشد، در بكارگیری ابزار و وسایل انجام كارها كه بخش مهمی از فرایند كلی گردش كار سازمان است در حد نیاز تسلط داشته باشد تا به دیگران متكی نباشد در غیر اینصورت به همان میزانی كه به دیگران متكی باشد، هدایت سازمان را از دست خواهد داد و این میزان از اختیارات مدیر به افرادی كه در آن مسایل به امور مسلطتر از مدیر هستند، انتقال مییابد كه معمولاً كاركنان ستادی بوده و اینان مانع تحقق اهداف اصلی سازمان خواهند بود.
مهارت فنی (در مدیران آموزشی): (سیدعباس زاده، 1380).
– توانایی برنامهریزی و شناخت فنون و روش های آن
– توانایی سازماندهی و شناخت فنون و روش های آن.
– انجام امور مربوط مختلف به حسابداری.
حسابداری
– انجام امور مربوط به بودجه، اعتبارات و یا امور مالی.
– انجام مصاحبه و آزمونهای استخدامی.
-ارزشیابی كاركنان مبتنب بر روش های مناسب و مقتضی
– كاربرد روش های تدریس مختلف، در موسسات آموزشی.
– برنامهریزی درسی و آموزشی به منظور شركت افراد در امور مربوطه.
– توانایی كنترل و نظارت كاركنان.
– توانایی هماهنگی فعالیتهای درون سازمانی و برون سازمانی.
– توانایی و انجام كلیه امور دیگر مربوط به امور فنی سازمان.
جیمز لی فام[65] مهارتهای فنی مدیر مدرسه را در پنج وظیفه خلاصه می کند كه عبارتند از:
1ـ برنامه ریزی آموزشی 2 ـ امور مربوط به پرسنل ستادی 3ـ امور مربوط به دانش آموزان
4 ـ منابع مالی و فیزیكی5ـ تنظیم روابط مدرسه با اجتماع (لی فام و هووئه، ترجمه نائلی، 1370، ص 13).
با جمعبندی نظریههای صاحبنظران مدیریت آموزشی، مهارتهای فنی مورد نیاز مدیران دبیرستانها در شش گروه زیر طبقهبندی میگردد:
برنامهریزی آموزشی و تدریس: عناصر تشكیل دهنده آن عبارت هستند از هدفها، محتوا و مواد درسی، روش های تدریس، نتایج یادگیری و ارزشیابی.
امور دانشآموزان: پذیرش، ثبت نام، گروهبندی، حضور و غیاب و حفظ سوابق تحصیلی، شناسایی نیازها و پرورش استعدادها
امور كاركنان آموزشی: جذب، استخدام، تربیت، كارگماری و نگهداری كادر آموزشی
روابط مدرسه ـ اجتماع: توجه به نیازهای جامعه، اطلاعرسانی به جامعه و جلب حمایت جامعه
تسهیلات و تجهیزات آموزشی: تهیه و تدارك در زمینه ساختمان و تأسیسات، زمین ورزش، آزمایشگاه، كتابخانه و مواد كمك آموزشی
امور اداری و مالی: تقسیم كار، ابلاغ آئین نامهها، صدور شیوه نامههای گردش امور، تأمین منابع مالی مدرسه(علاقهبند، 1377، ص 80 -71).
2-8- مهارتهای انسانی[66]
با جرات میتوان گفت كه یكی از مهارتهای مهم مدیریت آموزشی، مهارت در روابط انسانی به معنای ایجاد محیط مساعد و مطولب برای كار از طریق جلب مشاركت گروههای انسانی است.
به نظر بعضی از متفكرین، مدیریت میتواند در همین مهارت خلاصه شود زیرا كه بیشتر اهداف، عموماً مستلزم جلب مشاركت گروههای انسانی است و اگر مدیر نتواند روابط انسانی صحیحی با كاركنان برقرار كند نخواهد توانست در ایفای نقش خود موفق باشد. بنابراین امروزه مهارت انسانی در درجه اول اهمیت قرار دارد (سیدعباس زاده، 1380).
مهارت انسانی به آن دسته از توانمندیهای مدیر اطلاق میگردد كه با بكارگیری آن مدیر میتواند بعنوان یكی از اعضای گروهی كه رهبری و هدایت آن را عهدهدار است، امور را به اثربخشترین وجه به انجام برساند، مهارت انسانی به كار با انسانها اشاره دارد.
تجسم این مهارت در كیفیتی است كه رؤسا، مرئوسان و همردیفان درك میشوند و تأثیری كه این درك بر رفتار میگذارد.
مدیر توانمند در مهارت انسانی ضمن وقوف به باورهای خود
درباره دیگران و آنچه كه میاندیشد به میزان سود یا زیانی كه افكارش به دیگران یا به سازمان وارد میسازد نیز واقف است.
او با درك گفتار و اعمال دیگران، تفهیم پندار و كردار خود به دیگران مهارت انسانی خود را به بوته آزمایش میگذارد، فضای امنی را ایجاد میكند كه همكاران با پذیرش یكدیگر احساس ثبات و امنیت میكنند، زیردستان از اینكه اظهار عقایدشان با سرزنش و استهزا پاسخ داده شود، نمیهراسند و با شركت در اتخاذ تصمیمات سرنوشت ساز به مدیر یاری میرسانند.
چنین مدیری به زیردستان امكان اظهار آزادانه عقایدشان را میدهد و از مشاركت فعالانه آنان در برنامهریزی برای تحقق اهداف سازمانی بهره میبرد، به نیازهای كاركنان حساس است و همواره در پی ایجاد شرایطی برای انگیزش در آنان است(كاتز، ترجمه توتونچیان، 1370، ص 97).
مهارت انسانی در كار كردن با مردم معنی مییابد و به كمال میرسد، مدیری در مهارت انسانی توانا میشود كه خود را بشناسد و از ضعف و قوتش آگاه باشد، دارای اعتماد به نفس بوده و به دیگران اعتماد نماید، آنان را درك كند و عقاید و ارزشها و احساساتشان را محترم بشمارد و به میزان تأثیری كه بر آنان دارد آگاه باشد.
به دلیل آنكه مهارتهای انسانی خیلی ملموس نیستند و فنون و روش های مشخصی ندارند، به آسانی كسب نمیشوند اما دانشاندوزی در زمینه علوم رفتاری، روان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی و كار در گروه امكان دستیابی به آنها را فراهم میآورد و به این ترتیب مدیر عوامل شكل دهنده رفتار انسانها را درك كرده و روش های كار با مردم و تأثیرگذاری بر رفتار آنان را فرا میگیرد(علاقهبند، 1377، ص 89).
توانایی مدیر به عنوان عضوی از گروه در كاركردن موثر و ایجاد كوششهای دسته جمعی در درون گروهی كه وی آن را رهبری میكند مهارت انسانی نامیده میشود (گریفیث، 1992).
2-8-1- مهارت انسانی (در مدیران آموزشی):
– توجه به نیازهای شغلی و حرفهایی در كاركنان.
– رعایت مجموعه موازین اخلاقی و ارزشی در برخورد با دانش آموزان.
– ایجاد محیط كار مساعد و مطلوب.
– تقویت و حمایت از امنیت شغلی كاركنان.
– ایجاد جو اعتماد و اطمینان در موسسه.
– استفاده صحیح و حساب شده از تشویق و تنبیه.
– حمایت از كارها و فعالیتهای گروهی.
– كمك به برقراری روابط حسنه و دوستانه بین كاركنان.
– پذیرش و احترام به ویژگیهای افراد.
– توجه به شكایت و مراجعات ارباب رجوعها و یا ذینفعها.
– كمك به ترفیع علمی هیئت علمی و یا آموزشی.
– كمك به ارتقا بلوغ فكری كاركنان.
– شناخت نقاط ضعف و قوت خود و كاركنان.
– تلاش مستمر برای شناخت جنبههای انسانی و عمل مبتنی بر آنها.
2-8-2- شاخصهای مهارت انسانی
یكی از مهارتهای بسیار پراهمیت مدیران آموزشی، مهارت انسانی است تا به این وسیله جو سازمانی مطلوبی را برای جلب مشاركت و همكاری دیگران فراهم نمایند، تعدادی از صاحبنظران اعتقاد دارند كه مدیریت میتواند در همین مهارت خلاصه شود زیرا تحقق اهداف سازمانی مستلزم مشاركت دیگر انسانها است، به این دلیل از نظر آنان مهارت انسانی به لحاظ اهمیت حائز رتبه اول میباشد. مدیر برای كسب مهارت انسانی باید در زمینههای زیر به لحاظ علمی و عملی، دانش و تجربه بیاندوزد:
1ـ ابعاد مختلف انسان. 2ـ رفتار فردی انسان. 3ـ رفتار گروهی انسان. 4 ـ نیازهای كاركنان سازمان.
5ـ شخصیت انسان 6ـ رابطه كار و كاركنان 7ـ نقاط ضعف و قوت خود 8ـ كار گروهی (سیدعباسزاده، 1374، ص 33).
یكی از نویسندگان، پایههای اساسی مهارت انسانی را متشكل از دو مقوله «انسان» و «ارتباط» میداند. مدیران مدارس هم باید از انسان با ویژگیهای جسمانی، روانی و اجتماعی شناخت داشته باشند و هم الگوها و عناصر ارتباطی را بشناسند و با هماهنگ سازی این دو جنبه شناخت، مهارت انسانی را غنی و پرمعنی كنند و بعبارتی برای كار در مدارس مورد استفاده قرار دهند.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
شكل 2-1 پایههای اساسی مهارت انسانی را نشان میدهد(سلطانی، 1377، ص 30).
شكل 2-1: پایههای اساسی مهارت روابط انسانی
یکی دیگر از صاحبنظران، شاخصها یا عوامل بوجود آورنده مهارت انسانی در سازمانها و بویژه سازمان های آموزشی و مدارس را بشرح زیر دستهبندی نموده و در عین حال یادآوری میکند که ذکر همه شاخصهای مهارت انسانی به علت فراوانی و تعدد زیاد، مقدور نیست.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:23:00 ب.ظ ]