حروف ندا
حروفی هستند که برای مناداساختن به کار میروند؛ مانند ای، ایا و … .
افزون بر موارد مذکور، حروف دیگری هم وجود دارد که برخی دستورنویسان به آن اشاره کردهاند؛ مانند حرف پرسش، حرف تأکید، حرف مفعولی و … .
حرف پرسش: خیامپور کلمۀ «آیا» را که فقط پرسش را میرساند، در شمار حروف قرار میدهد.
حرف تأکید: حرف تأکید از نظر معنی زاید است و اغلب برای تأکید یا توضیح آورده میشود (خیامپور، 1384: 129 و 130).
حرف مفعولی: حرف مفعولی نیز لفظ «را» است که در مفعول صریح بهکار میرود. نکتۀ شایان توجه این است که خیامپور قسم دیگری نیز برای حروف درنظر میگیرد که آن را حروف اسناد یا رابطه مینامد.
به نظر خیامپور، حروف اسناد حروفی هستند که مسند را به مسندالیه ربط میدهد؛ مانند «است» در جملۀ «هوا روشن است»؛ عدهای این حروف را از افعال میشمارند؛ ولی به اعتقاد خیامپور این کلمات چون معنی مستقلی ندارند و جز برای ربط مسند به مسندالیه به کار نمیرود، جزء حروف محسوب میشود (خیامپور، 1384: 109).
7. قید
قید کلمه یا کلمه هایی است که چگونگی انجامیافتن فعل را بیان میکند. به گفتۀ خانلری، «همچنانکه صفت برای بیان حالت یا چگونگی اسم میآید و وابستۀ اسم است، قید چگونگی رویدادن فعل را بیان میکند و به فعل وابسته است» (خانلری، 1382: 70).
به طور کلی، میتوان قید را به دو نوع مختص و مشترک تقسیم کرد.
قید مختص: قسمی از کلمات هستند که همیشه قید واقع میشوند؛ مانند «هرگز»، «ناچار».
قید مشترک: قسمی از کلمات هستند که در اصل قید نیستند؛ بلکه صفت یا اسم یا ضمیر یا شبه جمله هستند که در جمله نقش قید را بر عهده دارند؛ مانند «خوب» در جملۀ «زهرا خوب ورزش میداند»، یا ضمیر «کجا» در جمله «مرا کجا میبری؟» این مقوله دستوری؛ یعنی قید را میتوان از جهات مختلفی، چون معنی و لفظ بررسی کرد.
اقسام قید به اعتبار لفظ: مفرد، مرکب، مؤول.
«قید مرکب: قیدی است که از حرف اضافه و مفعول غیر صریح آن ترکیب یافته باشد؛ مانند: به هنگام، در زمان
قید مؤول: جملۀ قیدیهای است که به مفرد تأویل مییابد و به یکی از حروف ربط مصدّر است. چنانکه سعدی گوید (105):
تا دل دوستان به دست آری/ بوستان پدر فروخته به
یعنی: برای به دست آوردن دل دوستان (قید علت)
قید مفرد: قیدی است که از جمله یا حرف اضافه و مفعول آن تشکیل نیافته باشد؛ مانند دیروز، زود، خوب» (خیامپور، 1384: 90 و 91).
انوری و گیوی، قسم دیگری را برای قید به اعتبار لفظ و ساختمان در نظر میگیرد و آن هم گروه یا غبارت قیدی است. به نظر ایشان «گروه قیدی اغلب گروه متممی است که در جمله قید واقع میشود. به عبارت دیگر، حرف اضافه و متمیی که بعد از آن میآید و وابسته ها (صفت، مضافالیه، بدل) و معطوف آن، مجموعاً در جمله جانشین قید میشوند؛ مانند در اواسط این دوره (انوری و گیوی، 1387: 229).
این دو دستورنویس، برخلاف خیامپور قید مرکب را قیدی میدانند که از دو تکواژ یا واژه ساخته شده باشد؛ مانند: بلند بلند، امشب (این + شب).
1ـ 7. اقسام قید به اعتبار معنی
فرشیدورد به اعتبار معنی اقسام مختلفی برای قید در نظر میگیرد که عبارتند از:
مکان (نزدیک)؛ جهت (جنوباً)؛ زمان (امروز)؛ اختصار (باری)؛ چگونگی و حالت (شتابان)؛ مقدار (کاملاً)؛ شماره (مکرراً)؛ ترتیب (سرانجام)؛ تأکید و ایجاب (آری)؛ نفی (هرگز)؛ شک (مثل اینکه)؛ علت (چرا)؛ وسیله (تلفنی)؛ تقریب (در حدود)؛ مقصود (تفنناً)؛ انحصار (فقط)؛ ارزش (دو تومان) (فرشیدورد، 1388: 460-462).
نکاتی پیرامون قید
1) بعضی از قیدها علاوه بر مقیدکردن افعال تام، فاعل یا مفعول را نیز وصف میکنند؛ مانند «فرهاد خندان آمد» که «خندان» هم فعل «آمد» را مقید کرده است و هم «فرهاد» را وصف کرده است (فرشیدورد، 1388: 459).
2) حدود مقولۀ قید به خوبی روشن نیست؛ چون از یک سو با مقولۀ صفت و از سوی دیگر و به شیوهای دیگر با مقوله اسم تداخل دارد: الف) تعداد بسیاری از صفات را میتوان به عنوان قید حالت به کار برد که این گروه «صفت – قید» به شمار میروند. ب) بیشتر قیدهای زمان و مکان واجد بخشی از خصوصیات اسم هستند و میتوان آنها را «قید ـ اسم» نامید؛ مانند آن بالاها (لازار، 1384: 113).
3) به قیاس کلمه های تنویندار عربی، برخی از کلمه ها را منوّن ساخته و به صورت قید به کار میبرند که ادبا استعمال این کلمه ها را جایز نمیدانند؛ مانند زباناً، جاناً، تلفناً، مثلاً؛ چرا که میتوان بسیاری از قیدهای تنویندار را به صورت غیر منوّن آورد. مثلاً: به مثل نسبتاً: به نسبت (انوری و گیوی، 1387: 221).

فصل سوم
کلیات ویرایش
1. ویرایش
1-1. ویرایش در لغت
«ویرایش» واژهای فارسی از مصدر «ویراستن» است که در اصل؛ یعنی در زبان پهلوی (فارسی میانه) به معنی تراشیدن (مو و جز آن)، کم کردن و اصلاح کردن است. امروزه، این واژه معادل editing انگلیسی به کار میرود و اغلب به جای مصدر اصلی ویراستن، از اسم مصدر ویرایش استفاده میشود.
به گفتۀ سید ابوالقاسم حسینی در کتاب بر بال قلم ویرایش یا ویراستن «واژهای» است بر جای مانده از فارسی میانه که خود ترکیبی است از دو بخش: پیشوند وی + بن راست. پیشوند وی برای آفرینش این معانی به کار میرود: جدا از هم بودن، کاری را دوباره انجام دادن. بن راست هم؛ یعنی نظم بخشیدن به چیزی یا کاری و آن را راست ساختن. با عنایت به معنی دوم پیشوند «وی» ویراستن؛ یعنی «چیزی را دوباره نظم بخشیدن» یا «بازآرایی» (حسینی، 137

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
9: 32). ذوالفقاری نیز بر این عقیده است و میگوید: «ویرایش» از مصدر «ویراستن» است که پیشوند «vi» به معنای دور از هم و جدا و «razis» به معنای نظم و ترتیب و دربرگیرندۀ معانی دو مصدر «پیراستن» و «آراستن» است (ذوالفقاری، 1390: 13)؛ اما نیکوبخت در مبانی درستنویسی، واژۀ ویرایش را اسم مصدری از ریشۀ ویراستن میداند که ترکیبی از (بن مضارع ویرای + ـِ ش) است (نیکوبخت، 1389: 13).
2-1. ویرایش در اصطلاح
ویرایش در اصطلاح به معنی سامان دادن و اصلاح کردن متن از غلطها و کاستیهای نظمی، معنایی، محتوایی و … است.
نیکوبخت ویرایش را مجموعه فعالیتهای علمی و هنری میداند که در نتیجۀ آن، متن کتاب یا مقاله یا گزارش و به طور کلی هر پیام و خبری برای مخاطب ساده، روان، قابل درک و پذیرفتنیتر میشود (نیکوبخت، 1389 :13).
به عبارتی، ویرایش به تصحیح خطاها و حذف و تلخیص مطالب زاید و رفع نواقص و همچنین تسهیل در فهم و محتوای آن میپردازد.
3-1. تعریف ویرایش
ویرایش یا ویراستاری عبارت است از «پیراستن نوشته از نارساییها و خطاهای علمی یا زبانی و تنظیم مباحث آن بر حسب مبانی منطقی و اصلاح خطاهای واژگانی و دستوری بر اساس معیارهای زبان در تشخیص درست از نادرست، به طوری که نوشته پس از ویرایش هیچگونه خطای علمی یا زبانی و هیچگونه بینظمی و آشفتگی و نارسایی نداشته باشد و هیچ نکتهای که خلاف معیارهای پذیرفته شدۀ آن زبان است در آن مشاهده نشود» (ارژنگ، 1390: 14و13).
واشقانی فراهانی موضوع آیین ویرایش را شیوه ها و قاعده های نظارت بر متن برای منطبق کردن متن با آموزه های آیین نگارش میداند. او هدف این انطباق را نزدیک کردن هر چه بیشتر متن به آرمان درستی، رسایی و زیبایی در نظر میگیرد (واشقانی فراهانی، 1390: 26).
شاهری لنگرودی نیز ویرایش را آراستن، پروردن و اصلاح متن و آماده کردن آن برای چاپ و نشر میداند. او ویرایش را از نگاه زبانشناختی، تمامی تغییراتی میداند که لازم است روی متن انجام گیرد تا نثری روان و منطبق با توانش زبانی گویشوران زبان به دست آید (شاهری لنگرودی، 1382: 50).
4-1. لزوم ویرایش
امروزه، یکی از ضروریترین مسائل در نوشته های فارسی ویرایش یا ویراستاری است؛ زیرا مطالبی که به این زبان نوشته میشود، گاهی نارساییها و خطاهایی دارد که باید ویراستار آن را اصلاح کند. افزون بر این، هیچ اثری خالی از اشکال نیست؛ زیرا هر نویسندهای دچار خطاهای انسانی میشود. همچنین، وقتی نویسنده چیزی مینویسد، چون پیشاپیش تصویر ذهنی کاملی از آن دارد، عبارات را بدون مشکل درک میکند؛ ولی خوانندهای که آن را میخواند، چون این پیش زمینه را ندارد، ممکن است در دریافت آن به خطا رود (ذوالفقاری، 1390: 20)؛ لذا ویراستار موظف است با کاهش یا حذف مطالب زاید و افزودن مطالبی به منظور رفع ابهام یا کاستیها، فهم و درک متن را برای خواننده آسان کند. امروزه، به منظور جلب و جذب مخاطب و تسهیل در فهم و استفاده بهتر از منابع مختلف، اصول و معیارهایی در تنظیم صوری و محتوایی و سازماندهی آنها وضع شده است که آشنایی و رعایت این اصول و معیارها تحت عنوان فن ویرایش ضروری است (نیکوبخت، 1389: 14). به راستی ویرایش هر اثری، به سلامت زبانی پیام متن کمک میکند، موجب انتقال صحیح و روشن پیام مورد نظر نویسنده میشود، به انسجام و وحدت متن میافزاید، درستی، رسایی و زیبایی متن را تأمین میکند، به متن نظم و آراستگی ظاهری میدهد و در نهایت به متن ارزشهای تازهای میبخشد. غلامرضا ارژنگ نیز معتقد است، «مطالبی که به زبان فارسی نوشته میشود، ممکن است یا از نظر محتوایی دارای اشکالهایی باشد یا از نظر تلفّظ واژگان و ساختار دستوری، خطاها و نارساییهایی در آن باشد و در آن، نویسنده به درازگویی و آوردن حشو پرداخته باشد. چنین نوشته هایی نیاز به آن دارد که ویراستاری آن را بخواند و ویرایش کند. نوشته هایی که از زبانهای بیگانه ترجمه شده و مترجم به زبانهای فارسی تسلط کافی نداشته نیز نیاز مبرم به ویرایش زبانی دارد» ( ارژنگ، 1390: 13).
به این ترتیب، ضروری است که ویراستار با توجه به سه اصل، درستی، رسایی و زیبایی نوشته ها، اشکالهای موجود در متن را چه از نظر واژگانی و ساختار دستوری و چه از نظر محتوا برطرف کند. به راستی، برخی قاعده ها و امکانات در زبان وجود دارد که در فن ویرایش مطرح میشود و نشان میدهد که در دستگاه زبان برای مضمون واحد مناسبترین امکان جملهبندی چیست و چه ساختاری درست است و باید آن را از میان ساختارهای پیچیده برگزید. همچنین به سلامت و درستی زبان کمک میکند و موجب میشود تا کیفیت ارتباطات افزایش یابد.
5-1. انواع خدمات ویرایشی
ویرایش مجموعه اصلاحاتی است که ویراستار پس از تألیف متن بر روی اثر انجام میدهد. با توجه به اینکه همۀ آثار مؤلفه های مشترکی ندارند؛ لذا ویرایش هر اثری متفاوت است و به اعتبارهای گوناگونی قابل تقسیم است. سمیعی آن را به 6 اعتبار تقسیم میکند که عبارت است از:
1. نوع ویرایش: تخصصی، محتوایی ـ ساختاری، زبانی و فنی؛
2. نوع اثر: ترجمه، تألیف، تصحیح؛
3. حوزۀ محتوایی اثر: علمی ـ تحقیقی، مطبوعاتی، ذوقی ـ تخیّلی؛
4. عرصۀ کاربردی اثر: مرجع، درسی، عام؛
5. حجم اثر: مقاله، رساله، کتاب، مجموعه؛
6. مخاطبان اثر، کودکان، نوجوانان و جوانان، دانشگاهیان، محافل علمی در سطح بالا (سمیعی، 1385: 134).
ذوالفقاری نیز افزون بر ویرایش فنی، زبانی و محتوایی، ویرایش را به 3 اعتبار نوع اثر (ترجمه، تألیف، تصحیح انتقادی)، حوزۀ محتوایی اثر و ع
رصۀ کاربردی آن تقسیم میکند که ویراستار بر اساس هدف مورد نظر آن را ویرایش میکند.
ویرایش به اعتبار نوع آن
ویرایش فنی
یکی از انواع ویرایش، ویرایش فنی است که به صورت اثر توجه دارد و بر اساس شیوهنامه ناشر اثر مورد نظر را تصحیح میکند. سمیعی معتقد است: «ویرایش فنی اساساً جنبۀ صوری دارد و به اثر نظم و آراستگی ظاهری میدهد و از این راه به آنها جلوهای دیگر میبخشد. عموماً اثر در پرتو ویرایش فنی، ارزش تازهای پیدا میکند و در همان نگاه اول و تورق صرف خواننده را مجذوب میسازد» (سمیعی، 1385: 139).
ویراستار در این نوع ویرایش به تخصصی در زمینۀ موضوع و محتوای اثر نیاز ندارد؛ اما لازم است با انواع کلمه که شامل ساده، مشتق، مرکب و عبارات گروهی میشود، آشنایی داشته باشد؛ با قواعد و اصول پاراگرافبندی، مستندسازی و … آشنا باشد، شیوۀ تنظیم نمودارها، جدولها، تصاویر و … را بداند.
در کل، میتوان گفت، کارهایی که ویراستار در ویرایش فنی یا به گفتۀ نیکوبخت، نسخهپرداز باید به آن توجه کند، عبارت است:
1. یکدست کردن شیوۀ املا؛
2. تنظیم نوشته بر اساس شیوهنامۀ ناشر؛ یعنی اعمال قواعد کاربرد نشانه های وصل و فصل و به طور کلی یکدست کردن رسمالخط کلمات؛
3. کنترل پاراگرافبندی؛
4. تنظیم پانوشتها و ارجاعات؛
5. اصلاح یا اعمال نشانهگذاریهای متن؛
6. اعمال قواعد کاربرد اعداد و ارقام، فرمولنویسی، اعرابگذاری و اختصارهای متنی؛
7. وارسی و تنظیم واژهنامه؛

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:47:00 ب.ظ ]