« اگر بردبار نیستی، خود را به بردباری بنمای، زیرا اندک است کسی که خود را همانند مردمی کند و از جمله آنان به حساب نیاید». پس با توجه به این حکمت انسان باید در مراحل و مشکلات زندگی بردبار باشد.
تا بتواند خود را به سمت کمال انسانیت خود سوق دهدکه در خطبه همام امام علی(ع) یکی از ویژگی های انسان های پرهیزگار را بردبار بودن آن در سختی ها و ناگواری ها می داند.
«بردباری و تحمل سختی ها ابزار ریاست است» (نهج البلاغه:حکمت ۱۷۶).
و نیز انسان باید در جهت تربیت اخلاقی خود در مشاجره لفظی با دیگران بردبار و صبور باشد و حرف زوری به کسی نگوید برای اینکارباید همیشه تا می تواند با دیگران مشاجره نکند و در برخورد با مردم متواضع و فروتن باشد که اصولاً تواضع یعنی اینکه خود را فرودست جلوه دهد و حاصل آن کنترل عجب و غرور می شود لذا مربیان باید در برخورد با متربیان متواضع و صبور باشند و با متربیان زور نگویند و متربی نیز باید در مقابل مربیانی که به او علم می آموزد متواضع داشته باشد که در خطبه همام یکی از خصوصیات پرهیزکاران این است که راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است (وَ مشیُهُم التَّواضُعُ) و با داشتن علم بردبار هستند (وَ عِلماً فِی حِلمٍ).
یکی دیگر از موارد موثر در تربیت اخلاقی فرد ذکر لفظی خدا مورد توصیه امام علی است که انسان در موقعیت های گوناگون ذکر خدا را بر زبان خود جاری سازد که باعث کنترل حالات باطنی است می شود مثلاً در موقعیت ها مناسب زندگی و سالم یعنی مواقع خوشی ها، بودن خود خدا را شکر کند و باعث می شود دل از عجب و غرور پاک شود و دیگر در وقت لغزش ها استغفار کند که خداوند غفار است و باعث می شود که انسان را از ناامیدی و یأس باز دارد. امام علی(ع) در مورد شکرگزاری خداوند چنین می فرماید: «… پس ستایش خداوند گران سنگ ترین چیز است و برترین گنجی است که ارزش ذخیره شدن دارد…» (نهج البلاغه: خطبه۲)
و در مورد شکرگذاری به هنگام اعطای نعمت امام علی(ع) می فرماید: «چون نشانه های نعمت پروردگار آشکار شد با ناشکری نعمت ها را از خود دور نسازید» (نهج البلاغه: حکمت ۱۳).
و امام علی نیز امیدوار بودن به کمک الهی را این چنین بیان می کند: «مَا أَهَمَنَّی ذَنبٌ أمهِلتُ بَعَدهُ حَتَّی اصَلَّیَ رَکَعتَینِ وَ اسالَ اللهَ العَافیه» (نهج البلاغه: حکمت ۲۲۹).
« آنچه بین من و خدا نارواست اگر انجام دهم و مهلت دو رکعت نماز داشته باشیم که از خدا عافیت طلبم مرا اندوهگین نخواهد ساخت» یکی از موانع تربیت اخلاقی زیاده گویی است.
نکته ای که در تربیت اخلاقی افراد موثر است پرهیز از سخن یاوه و بیهوده است لذا انسان با تمرین و ممارست از زیاده گویی پرهیز کند. امام علی(ع) در مورد سخن بیهوده می فرماید: «طُوبی لِمَن ذَلَّ فِی نَفسِه… و أمسَکَ الفَضلَ مِن لِسانِهِ…» (نهج البلاغه: حکمت ۱۲۳).
« خوشا به حال آن کس که خود را کوچک می شمارد… و زبان را از زیاده گویی باز می دارد…».
یکی دیگر از موارد موثر در تربیت اخلاقی خواندن نماز است که بهترین عبادت پروردگار است، نمازگزار سخنان معنی دار به زبان می آورند و حرکات معینی نیز انجام می دهد که همان نوعی تسلیم در برابر خداوند است که تاثیر بسزایی در باطن دارد. که امام علی(ع) می فرماید: «نماز موجب نزدیکی هر پارسایی به خداست» یا در جایی دیگر می فرمایند: «پس خدای را ای جمعیت انسان ها پروا کنید حال که تندرستید نه بیمار و در حال گشایش هستید نه تنگ دست در آزادی خویش پیش از آنکه درهای امید بسته شود. بکوشید در دل شب ها با شب زنده داری و پرهیز از شکم بارگی به اطاعت برخیزید» (نهج البلاغه: خطبه ۱۸۳).
یکی دیگر از موارد که موثر در تربیت اخلاقی انسان است روزه گرفتن که تکلیف الهی و واجب است.
امام علی (ع) می فرماید:«… وَ لِکُلَّ شَیءٍ زَکاهٌ وَ زَکاهٌ البَدَنِ الصَّیامُ…» (نهج البلاغه: حکمت ۱۳۶).
« … هر چیزی زکاتی دارد و زکات تن روزه است…».
یکی از موارد دیگر که موثر در تربیت اخلاقی است انجام کار نیک است. حضرت علی (ع) می فرمایند: «کار نیک بجا آورید، و آنرا هر مقدار که باشد کوچک نشمارید زیرا کوچک آن بزرگ، و اندک آن فراوان است …» (نهج البلاغه: حکمت ۴۲۲).
در مورد تأثیر ظاهر بر باطن امام علی(ع) در مورد خودشان می فرمایند: « … وَ إِنَّمَا هِیَ نَفْسِی أَرُوضُهَا بِالتَّقْوَى لِتَأْتِیَ آمِنَهً یَوْمَ اَلْخَوْفِ اَلْأَکْبَرِ وَ تَثْبُتَ عَلَى جَوَانِبِ اَلْمَزْلَقِ وَ لَوْ شِئْتُ لاَهْتَدَیْتُ اَلطَّرِیقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا اَلْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا اَلْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا اَلْقَزِّ وَ لَکِنْ هَیْهَاتَ أَنْ یَغْلِبَنِی هَوَایَ وَ یَقُودَنِی جَشَعِی إِلَى تَخَیُّرِ اَلْأَطْعِمَهِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ اَلْیَمَامَهِ مَنْ لاَ طَمَعَ لَهُ فِی اَلْقُرْصِ وَ لاَ عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ أَوْ أَبِیتَ مِبْطَاناً وَ حَوْلِی بُطُونٌ غَرْثَى وَ أَکْبَادٌ حَرَّى» (نهج البلاغه: نامه ۴۵).
« … من نفس خود را با پرهیزکاری می پرورانم تا در روز قیام که هراسناک ترین روزهاست در امان و در لغزشگاه های آن ثابت قدم باشم، من اگر می خواستم می توانستم از عسل پاک و از مغز گندم و بافته های ابریشم برای خود غذا و لباس فراهم آورم، اما هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد و حرص و طمع مرا وا دارد که طعام های لذیذ برگزینم در حالی که در حجاز و یمامه کسی باشد که به قرص نانی نرسد و یا هرگز شکم سیری نخورد یا من سیر بخوابم و پیرامونم شکم هایی که از گرسنگی به پشت چسبیده و جگرهای سوخته وجود داشته باشد».
این نمونه ای از انسان کمال یافته است که باید در تربیت اخلاقی بعنوان یک الگوی در نظر بگیریم.
روح
در ضمن پاک نگاه داشتن و تقویت روان آثار مثبت بر جسم خواهد داشت و آنچه در باطن آدمی است در ظاهر نقش می آفریند پس در تربیت اخلاقی به تحول باطنی نیز باید توجه کنیم.
حضرت علی (ع) در این باره می فرماید: «وَ مَن أَصلَحَ سَرِیرَلَهُ أَصلَحَ اللهُ عَلانِیَهُ وَ مَن عَمِلَ لِدِینهِ کُفاهُ اللهُ أمرَ دُنیاهُ، وَ مَن أَحسَنَ فِیما بَینَهُ وَ بَینَ اللهِ أَحسَنَ اللهُ مَا بَینَهُ وَ بَینَ النَّاسِ».(همان، حکمت ۴۲۳)
« کسی که نهان خود را اصلاح کند خدا آشکار او را نیکو گرداند و کسی که برای دین خود کار کند خدا دنیای او را کفایت فرماید و کسی که میان خود و خدا را نیکو گرداند خدا میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد».
مورد مؤثر در تربیت اخلاقی انسان که در نهج البلاغه به آن اشاره شده است ایجاد بینش و بصیرت در انسان است که شامل این موارد می شود: توجه به مرگ و عالم پس از مرگ، توجه به گذشتگان و پند گرفتن از آنها و توجه به دنیا.
با توجه به گفته بالا یکی دیگر از موارد موثر در تربیت اخلاقی ایجاد بینش و بصیرت در انسان است بنابراین دادن آگاهی وروشن ساختن افکار انسان از ناآگاهی ها می تواند تغییر دهنده و هدایت کننده ی اعمالشان باشد.
یکی از مواردی که در بینش فرد تاثیر می گذارد و او را در جهت خودسازی خود پیش می برد و تاثیر بسزایی در تربیت اخلاقی انسان دارد توجه به مرگ و عالم پس از مرگ است که انسان را از غفلت نجات دهد که به حقیقت وجودی خودش پی می برد یعنی اعتقاد به بقای روح (عالم پس از مرگ) داشته باشد. امام علی (ع)«عبرت از مرگ» می فرماید: «… استخوان ها بعد از آن همه سختی و مقاومت پوسیده می شوند. و ارواح در گروه سنگینی بار گناهانند و در آنجاست که به اسرار پنهان یقین می کنند؛ …. امام افسوس که دل ها سخت شده و پند نمی پذیرد».
امام علی(ع) می فرمایند: « یقین بر چهار قسمت است در بینش، در هوشیاری و زیرکی، رسیدن به دقایق حکمت پند گرفتن از حکمت ها، و توجه به روش پیشینیان، کسی که هوشیار و بیدار باشد حکمت و دقایق و امور برایش روشن می شود و کسی که دقایق امور برایش روشن شد عبرت فرا می گیرد و کسی که درس عبرت فرا گیرد گویا همیشه با گذشتگان بوده است» (نهج البلاغه: نامه ۳۱).
مورد دیگر در بینش فرد موثر است و تاثیر بسزایی در تربیت اخلاقی فرد دارد توجه گذشتگان و پند گرفتن از آنهاست که باعث می شود انسان مغرور نشود و از قدرت و پول و علم و امکاناتش در جهت خدمت به مردم و تعالی خودش بهره ببرد.
یکی دیگراز موارد که در بینش فرد تأثیر می گذارد توجه به دنیاست، با این بینش که دردنیا دشوارها و بلاها است که انسان را از غفلت می رهاند و آمادگی پیدا می کند که در برابر امتحان الهی صبور و بردبار باشد و آن را بعنوان عاملی بداند که درتعالی و کمالش موثر است و نیز این بیش که دنیا ناپایدار است لذا به ظواهر دنیا دل نبندد بلکه از دنیا و امکانش در جهت تعالی خود و ساختن آخرت خود بهره ببرد. نیز توجه داشته باشد که چیزی باقی می ماند و بقاء دارد اعمال و رفتار انسان است لذا توجه به عمل صالح است که آثار آن پایدار و باقی است(باقیات صالحات).
امام علی(ع) می فرماید: «دنیا خانه ای پوشیده از بلاها، به حیله و نیرنگ شناخته شده، نه حالات آن پایدار، و نه مردم آن از سلامت برخوردارند. دارای تحولات گوناگون و دوران های رنگارنگ، زندگی در آن نکوهیده و امنیت در آن نابود است. اهل دنیا همواره هدف تیرهای بلا هستند، که با تیرهایش آنها را می کوبد و با مرگ آنها را نابود می کند». (نهج البلاغه: خطبه۲۲۶)
حال این بینش ایجاد شده در فرد باعث می شود که باور و اعتقادی عمیق در فرد ایجاد شود و او را به داشتن ایمان و تقوی در کارهایش جهت دهد که این از مهمترین هدف تربیت اخلاقی است که فرد با ایمان و تقوی الهی به سمت معبود خویش به پیش رود.
امام در بخش سخنان خودشان در نهج البلاغه در مورد تاثیر ایمان در باطن چنین می گویند: ایمان نطفه نورانی در قلب پدید می آورد که هرچه ایمان رشد کند آن نیز فزونی یابد.
« هیچ شرافتی برتر از اسلام و هیچ عزتی گرامی تر از تقوا و هیچ سنگری نیکوتر از پارسایی و هیچ شفاعت کننده ای کارسازتر از توبه و هیچ گنجی بی نیاز کننده تر از قناعت و هیچ مالی در فقر زدایی از بین برنده تر از رضایت به روزی نیست».
این گفته امام علی (ع) ناظر به ایجاد تحول باطنی است که همان ثابت قدم کردن ایمان است آثار آن بر ظاهر آدمی و اعمال وی پدیدار خواهد شد و بعنوان یکی از عوامل موثر در تربیت اخلاقی آدمی می توان در نظر گرفت .
حال با توجه به مطالبی که بیان شد می توان گفت حقیقت انسان همان جسم خاکی و روح خدایی اوست؛ انسان واجد حقیقتی است ملکوتی و موهبتی شگفت از استعدادهای بی نهایت که می تواند با تربیت اخلاقی صحیح خود را شکوفا سازد و والاترین جلوه حق گردد. در صورتیکه دیدی خاکی داشته باشد در محدوده ارضاء خواسته ها و توجه به بعد جسمی خود حرکت می کند و غافل و بی خبر است و روح خدایی خود را در قفس جسم خاکی زندانی می کند و غافل از آنکه با مرگ خود روحش آزاد می شود این فرد باید بینش خود را تصحیح کند تا بتواند تربیت صحیح و الهی داشته باشد به وجود خود توجه کنند و استعدادهای خود را شکوفا سازند. این حقیقت را باید بدانیم که انسان با تربیت اخلاقی صحیح که می تواند آدمی برتر بر همه موجودات عالم و مسجود فرشتگان است همان روح خدایی را در خود متجلی کند که این همان انسان خواستنی است و این حقیقت را پذیرفته که انسان استعداد همه گونه شدن را دارد و چگونه شدنش به خواست و تربیت اخلاقی او بستگی دارد تا جلوه گر حق و خلیفه خدا در زمین باشد و اسماء حسنای الهی را در خود ظاهر نماید. و این انسان با وقوف به آفرینش خود از خاک را در مقابل خالق و خلق متواضع و فروتن است.
و می توان گفت نفس انسانی، جوهری الهی،و نفخه ای ربانی است و از عالم امر و ابداع است و همچون آینه ای که صفات رحمانی در آن متجلی می شود، اگر نفس خود را بدین صورت بشناسد یک بینش در فرد ایجاد می شود که راه های سیر باطنی و دانش واقعی در برابر او آشکار می شود و به مرتبه راستین علم و شناخت می رسد و خدای متعال را می شناسد، حقایق جهان را می بیند و که همان شناخت حقیقت انسان است که این بینش فرد را در جهت تربیت اخلاقی الهی رهنمون می کند.
حضرت علی (ع) اینگونه اظهار می دارند: «وَ اعتَمِدُوا وَضِعَ التَّذَلُّلِ عَلَی رُؤُسِکُم، وَ إلقاءِ التَّعزُّرَ أقدَامِکُم وَ خلعَ » (نهج البلاغه: خطبه۱۹۲).
«… تاج افتخار فروتنی را بر سرهای خویش نهید، و گردنفرازی را به زیرپاهای خود بیفکنید، و رشته تکبّر را از گردن هایتان فرود آورید، و افتادگی و تواضع را همچون سپری میان خود و دشمنانتان یعنی شیطان و سپاهیان او، قرار دهید…».
با توجه به مطالبی که در مورد تطهیر ظاهر و تطهیر باطن بیان شد که انسان به کمال خود که پرهیزگاری و متقی بودن است دست یابد که امام علی(ع) ویژگی های آنها را با توجه به گفته هایی که در این زمینه ذکر شد چنین بیان می کنند: «در دینداری نیرومند، نرمخو و دوراندیش است، دارای ایمانی پر از یقین، حریمی در کسب دانش، با دانستن علم بردبار، در توانگری میانه رو، در عبادت فروتن، در تهیدستی آراسته، در سختی ها بردبار… اعمال نیکو انجام می دهد و ترسان است، روز را به شب می رساند با سپاسگزاری، و شب را به روز می آورد با یاد خدا… در سختی ها آرام، و در ناگواری ها بردبار و در خوشی ها سپاسگزار است…» (نهج البلاغه: خطبه ۱۹۳).
پس ما باید به تحول ظاهری و باطنی توجه داشته باشیم تا انسان به هدف خود که کامل شدن و کمال رسیدن اوست بعنوان هدفی خاص در تربیت اخلاقی مطرح می شود دست یابیم و بتوان با توجه به آن به هدف غایی تربیت اخلاقی که قرب الهی است برسد.
۳- ضعیف بودن انسان
در این مورد حضرت علی (ع) می فرماید: «مشکینٌ إبنُ آدَمَ: مَکتُومُ الاَجلِ، مَکنُونُ العِلَلِ، مَحفُوظُ العَمَل. تُؤِلِمُهُ البَقَّهُ وَ تَقتُلُهُ الشَّرقَهُ وَ تُنتِنُهُ العَرقَهُ» (نهج البلاغه، حکمت ۴۱۹)

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:55:00 ق.ظ ]