۳-۶-۲-عامل تولید و محصول اضافی[۳۸] (مازاد)
منحنی هممقداری تولید و یا تابع تولید مرزی ناپارامتریک که به صورت خط شکسته برای بنگاه های کارا به دست میآید، ممکن است در اندازه گیری کارایی مشکلاتی ایجاد نماید. مشکل مربوط به نقاطی است که در بخشی از منحنی به صورت موازی با محورها قرار میگیرد. برای درک بیشتر این مشکل، به (نمودار ۳-۲)مراجعه کنید. در این شکل، بنگاه ها ترکیبی از دو عامل تولید X1 و X2 را به کار میبرند. C و D دو بنگاه کارا و A و B غیر کارا هستند. طبق تعریف فارل، کارایی فنی برای هر یک از نقاط A و B به ترتیب با نسبت های و قابل محاسبه میباشد.
این سؤال مطرح است که آیا با وجود آنکه از عامل تولید X2 به اندازه بیشتر از بنگاه C استفاده نموده، ولی تولیدی معادل بنگاه C ارائه مینماید، هر چند بر روی منحنی هممقداری تولید قرار گرفته، هنوز نقطه کارایی است؟. این مشکل در ادبیات کارایی به نام مازاد عامل تولید[۳۹] معروف است. اگر مدلی را بر مبنای حداکثرسازی محصول در نظر بگیریم، میتواند مشکلی به نام مازاد محصول[۴۰] ظاهر شود. توجه داشته باشید برای هر بنگاه، مازاد محصول در صورتی برابر صفر خواهد بود، که و مازاد عامل تولید در صورتی برابر صفر خواهد بود که باشد (با مفروض بودن مقادیر و ).
در نمودار (۳-۲)، نشان دهنده استفاده بیش از نیاز از عامل تولید X2 میباشد. زمانی که حالت مازاد عامل تولید و یا محصول وجود داشته باشد، راهحلی برای برنامه ریزیخطی مورد نظر پیشنهاد شده تا به وسیله آن بتوان با حداکثر نمودن مجموع مازادها و نقاط ناکارا، از یک نقطه ناکارا (مثل ) به یک نقطه کارا (مثل C) دست یافت.
برنامه ریزی خطی مورد نظر به صورت زیر نشان داده میشود:

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

St. (۳-۶)
, ,

نمودار (۳-۲) اندازه گیری کارایی و مازاد عامل تولید
در این مدل OS بردار M×۱ مازاد محصول و IS بردار K×۱ مازاد عوامل تولید میباشد که از نقاط کارا فاصله دارند. M1 و K1 بردارهای M×۱ و K×۱ محصول و عوامل تولید میباشند (علامت ترانسپوز این بردارها را نشان میدهد). در واقع مدل فوق، تنظیم مدل برنامه ریزیخطی برای مرحله دوم است و باید توجه داشت که در برنامه ریزیخطی مرحله دوم (معادله(۳-۱۴))، متغیر نیست بلکه از برنامه ریزیخطی مرحله اول (معادله Error! Reference source not found.)) به دست آمده و در اینجا استفاده میشود.
باید توجه نمود که این برنامه ریزی خطی (مرحله دوم) نیز باید برای هر یک از N بنگاه حل شود. این راهحل نیز مشکل را کاملاً برطرف ننموده و هنوز دو نقص وجود دارد:
اولین و واضحترین نقص این است که مجموع مازادها را بجای حداقل نمودن، حداکثر مینماییم. بنابراین به نزدیکترین نقطه کارا نخواهیم رسید بلکه دورترین نقطه کارا به دست خواهد آمد. مشکل مهم دیگر این است که با تغییر واحد اندازه گیری، جوابهای متفاوتی به دست خواهد آمد. مثلاً با تغییر واحد از کیلوگرم به تن، دو جواب مختلف خواهیم داشت. بنابراین با تغییر واحدها، نقاط کارایی متفاوتی به دست خواهد آمد.
لازم به ذکر است که در مطالعات تجربی معمولا از مرحله اول برنامه ریزیخطی (معادله Error! Reference source not found.)) استفاده شده و مقدار معمولی کارایی ( ) و همچنین هر مقدار غیر صفر مازاد (Slack)، برای عامل تولید و یا محصول گزارش میشود.

 

 

 

 

 

 

 

و (۳-۷)

با این حال یکی از نرمافزارهای اندازه گیری کارایی و بهره وری DEAP میباشد که سه انتخاب در اختیار استفادهکنندگان قرار میدهد که عبارتند از:

 

 

روش یک مرحلهای DEA، که شامل برنامه ریزیخطی معادله (۳-۹)و محاسبه کارایی ( ) و ارائه مازادها میباشد.

روش دو مرحلهای DEA، که در آن حل برنامه ریزیخطی با توجه به معادلات (۳-۹)و (۳-۱۴) انجام میپذیرد.

روش چند مرحلهای DEA، که در این روش برای رسیدن به نقطه کارا از سری برنامه ریزیخطی (چند مرحله برنامه ریزیخطی) برای به دست آوردن نقطه مورد نظرِ کارا استفاده مینماییم.

راهحل سوم موجب میشود تا نقاط کارای مشخص شده مستقل از واحدهای اندازه گیری باشند. در نتیجه استفاده از روش چند مرحلهای در مطالعات تجربی توصیه میشود.
قابل ذکر است که توجه بیش از حد به مشکل مازادها ضرورتی نداشته و چنانچه نمونه های بسیار زیادی (بنگاه ها) در دسترس باشند، عملاً این مشکل بروز نخواهد کرد. از طرف دیگر استدلال میشود که این مازادها در عدم کارایی تخصیصی ملحوظ میباشند.
بنابراین برای تحلیل کارایی فنی ( ) منطقی است که تنها به نتایج مربوط به برنامه ریزیخطی DEA در مرحله اول تمرکز شود.
۳-۶-۳-مجموعه مرجع[۴۱]
در یک صنعت اگر تولیدکنندگانی قادر باشند با مقدار حداقلی از عوامل تولید، مقدار معینی از محصولات مختلف را تولید نمایند و یا اینکه با مقدار معینی از عوامل تولید، حداکثر ممکن از محصولات مختلف را تولید نمایند، سایر تولیدکنندگان این صنعت در صورتی کارا خواهند بود که بتوانند مشابه این تولیدکنندگان عمل نمایند. کلیه بنگاه های کارا بر روی منحنی هممقداری تولید یا منحنی تابع تولید مرزی قرار دارند. در روش DEA برای هر یک از بنگاه های غیر کارا، یک بنگاه کارا یا ترکیبی از دو یا چند بنگاه کارا به عنوان مرجع و الگو معرفی میگردند. از آنجایی که این بنگاه مرکب (ترکیب دو یا چند بنگاه کارا) ضرورتاً در صنعت وجود نخواهد داشت، به عنوان یک بنگاه مجازی کارا شناخته میشود. به عبارت دیگر بنگاه مرجع برای یک بنگاه غیر کارا، میتواند یک بنگاه واقعی یا در حالت کلی یک بنگاه مجازی باشد. ماحصل کلام اینکه، یکی از مزایای روش DEA، یافتن بهترین بنگاه مجازیِ کارا برای هر بنگاه واقعی (چه کارا و چه غیر کارا) میباشد. چنانچه بنگاهی کارا باشد، مجموعه مرجع آن (بنگاه مجازی کارا) خود این بنگاه خواهد بود.
توجه شود که سهم هر یک از بنگاه های کارا در تشکیل بنگاه مجازی کارا (الگوی مرجع) برای یک بنگاه غیر کارا بستگی به وزن ( ) دارد که توسط روش DEA برای هر یک بنگاه های کارا محاسبه و ارائه میشود (کوئلی، ۱۹۹۶).
۳-۶-۴-مدل بازدهی متغیر نسبت به مقیاس (VRS)
فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس تنها در صورتی قابل اعمال است که بنگاه‌ها در مقیاس بهینه عمل نمایند. در صورتیکه مسائل متفاوتی از قبیل اثرات رقابتی، محدودیت‌ها و غیره موجب می‌شوند بنگاه در مقیاس بهینه عمل ننماید.
مدل CCR با فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس، کارایی فنی را ارائه مینمود که کارایی فنی خالص (کارایی ناشی از مدیریت)[۴۲] وکارایی ناشی از صرفهجویی مقیاس یک بنگاه را در بر میگیرد. لزومی ندارد در مورد ضرورت تفکیک این دو نوع کارایی توضیح دهیم. به عنوان نمونه برای ارزیابی تأثیرات تغییر و اصلاح ساختاری، اطلاعاتی در مورد کارایی مقیاس مورد نیاز میباشد. همچنین برای تشویق مدیران نمونه، داشتن اطلاعاتی در مورد کارایی ناشی از مدیریت ضرورت مییابد.
بانکر، چارنز و کوپر (۱۹۸۴، BBC) مدل CCR را به گونه‌ای بسط دادند که بازده متغیر نسبت به مقیاس را در بر گیرد. استفاده از فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس، زمانی که تمام بنگاه ها در مقیاس بهینه فعالیت نمی‌نمایند، مقادیر محاسبه شده برای کارایی فنی (با در بر داشتن کارایی مقیاس) را دچار اختلال خواهد کرد. استفاده از بازده متغیر نسبت به مقیاس موجب می‌شود با محاسبه کارایی فنی بر حسب مقادیر کارایی ناشی از مقیاس و کارایی ناشی از مدیریت، تحلیل بسیار دقیقی ارائه گردد.
انجام این مهم در فرموله کردن مسأله دوگان در برنامه‌ریزی خطی با فرض بازده ثابت نسبت به مقیاس، بوسیله اضافه نمودن محدودیت (قید تحدب) به برنامه ریزی خطی قبلی (معادله(۳-۹))، صورت گرفته و محاسبات با فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس انجام می‌شوند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محف

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 09:53:00 ب.ظ ]