۸

 

استانبول

 

۱ـ محیط فیزیکی (چیدمان ساختمان‌ها، نوع مسکن، فضاهای سبز، تفریحی و …). ۲ـ محیط اجتماعی (گستره خدمات آموزشی، قیمت خدمات آموزشی، گستره و قیمت خدمات بهداشتی و …). ۳ـ محیط اقتصادی (هزینه زندگی، فرصت پیدا کردن شغل رضایت بخش، هزینه تطبیق و …). ۴ـ ارتباطات حمل و نقل (وسایل ارتباطات، وسایل حمل و نقل عمومی، جریان ترافیک و …).

 

 

 

۹

 

آمستردام

 

شاخص شرایط زندگی در ۸ عرصه اصلی: ۱ـ مسکن. ۲ـ سلامتی. ۳ـ قدرت خرید. ۴ـ فعالیت‌های فراغتی. ۵ـ تحرک. ۶ـ مشارکت اجتماعی. ۷ـ فعالیت‌های ورزشی. ۸ـ فعالیت‌های تعطیلی.

 

 

 

۱۰

 

کمیته بحران جمعیت

 

تاکید بر شاخص‌های اجتماعی: ۱ـ امنیت عمومی. ۲ـ هزینه خوراکی. ۳ـ فضای مسکونی. ۴ـ ارتباطات. ۵ـ آموزش عمومی. ۶ـ بهداشت همگانی. ۷ـ آرامش عمومی. ۸ـ حمل و نقل شهری. ۹ـ هوای سالم.

 

 

 

۱۱

 

گراندتراورس آمریکا

 

۱ـ امنیت عمومی. ۲ـ محیط زیست طبیعی. ۳ـ حمل و نقل و زیر ساخت. ۴ـ بهداشت. ۵ـ دولت و نظام سیاسی. ۶ـ هنجارهای اخلاقی و مدنی. ۷ـ آموزش و پرورش. ۸ـ اقتصاد. ۹ـ فرهنگ. ۱۰ـ تفریحات. ۱۱ـ محیط اجتماعی.

 

 

 

۱۲

 

انتاریوی کانادا

 

۱ـ اجتماعی (کودکان تحت پوشش انجمن حمایت از کودکان و …). ۲ـ بهداشتی. ۳ـ اقتصادی. ۴ـ زیست محیطی.

 

 

 

۱۳

 

سنگاپور

 

توجه همزمان به ابعاد ذهنی و عینی کیفیت زندگی شهری

 

 

 

ماخذ: ϋlengin,2001:362 و کوکبی و دیگران، ۱۳۸۴: ۱۰
۲-۲-۶- شاخص‌های کیفیت زندگی
اولین گام در راستای کیفیت زندگی شهری تعریف ابعاد آن و سپس انتخاب شاخص‌هایی است که با بهره گرفتن از آن، ابعاد مختلف کیفیت زندگی شهری مورد سنجش قرار بگیرد. شاخص‌ها به منظور ارزیابیتغییرات فرایندها و پدیده‌هایی در طول زمان به کار می‌رود که سنجیدن مستقیم آن‌ها مشکل است(لطفی ،۱۳۸۸ :۷۱).
شاخص‌های کیفیت زندگی برای سنجش وضعیت زندگی مردم برای نخستین بار در پروژه جکسون ویل[۷] درایالت فلوریدا در‌ سال ۱۹۸۵ مورد استفاده قرار گرفتند(Fahy and Cinneide, 2008: 371).
پایان نامه - مقاله - پروژه
الزامات پایه در تعریف و تدوین معیارها و شاخص‌های کیفیت زندگی شهری به شرح زیر است:
الف ـ در تعریف و تدوین معیارهای کیفیت زندگی شهری، توجه به وضعیت و شرایط اجتماعی، فرهنگی و ارزشی ساکنان هر مقیاس مطالعه (کشور، استان، شهری و … ) مهم و ضروری است.
ب ـ کیفیت زندگی شهری بیش از هر چیز باید بر شاخص‌های اجتماعی و کیفی توسعه شهری متکی باشد.
ج ـ در تعریف معیارهای کیفیت زندگی شهری باید بعد ذهنی و عینی آن را به صورت توامان در نظر گرفت(کوکبی ،۱۳۸۴ : ۹).
بسیاری از محققان بر این اعتقادند که کیفیت زندگی تا حد زیادی با جنبه‌هایی از زندگی شخصی مانند آرزوها، انتظارات، شادکامی، رضایت و … تعیین می‌شود. افزون بر این، تحقیقات بی‌شماری بر مقوله رضایت به عنوان مفیدترین شاخص سنجش کیفیت زندگی ذهنی تأکید می‌کنند. سطح رضایت از زندگی خانوادگی، شغل و درآمد در کنار احساس کارآمدی شخصی، رضایت از عملکرد دولت در کل و رضایت از خدمات موجود را از جمله عوامل موثر بر رضایت از زندگی در کل و در نتیجه کیفیت زندگی قلمداد کردند. در مقابل شاخص‌های ذهنی، عده‌ای از صاحب نظران، شاخص عینی را برای سنجش کیفیت زندگی مورد توجه قرار می‌دهند. برای مثال، اشنایدر در مطالعه خود حدود شش دسته متغیرهای مختلف در این زمینه را نام برده و معتقد است این متغیرها برای سنجش کیفیت زندگی عینی مورد توافق اکثر صاحب نظران هستند. متغیرهای مورد نظر وی عبارتند از:
۱ـ درآمد، ثروت و شغل
۲ـ محیط زیست
۳ـ سلامتی (روحی و جسمی)
۴ـ آموزش
۵ـ بی سازمانی اجتماعی[۸](جنایت، الکلیسم، اعتیاد و …)
۶ـ از خود بیگانگی و مشارکت سیاسی(ربانی خوراسگانی و کیانپور، ۱۳۸۶: ۷۳).
در واقع شاخص‌های عینی سنجش کیفیت زندگی، شرایط مشاهده پذیر محیط زیستی را مدنظر قرار می‌دهند، مانند وضع مسکن، تغذیه، محیط زیست و … و شاخص‌های ذهنی، با توجه بهسوالاتی که محققان از طریق پرسشنامه از مردم درباره احساس رضایت، شادکامی یا مشابه آن می‌پرسند به دست می‌آیند(همان: ۷۵).

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 05:36:00 ب.ظ ]