تفسیر اطلاعات بدست آمده و بحث و نتیجه گیری در مورد آن ها
تهیه ی گزارش تحقیق
شکل ۳-۱: نقشه راه انجام تحقیق
۱۴-۱ تعاریف واژگان و اصطلاحات
مدیریت دانش
فرآیندی که اطلاعات و دارایی های ذهنی را به ارزش های ماندگار در سازمان تبدیل می کندkeran,2013)). به عبارتی مدیریت دانش را می توان فرایند خلق، جمع آوری، سازماندهی، اشاعه و کاربرد دانش در سازمان یا هنر خلق ارزش از دارایی های نامشهود سازمان دانست. (Carlos et al,2011)
دانش صریح (دانش آشکار)[۲۵]
دانش کد گذاری شده ای است که در تئوری ها، فرمول ها، رویه ها، دستنامه ها و طرح ها قرار دارد. این دانش از طریق تحصیل منتقل می شود و از طریق آموزش کسب می شود (kania& spilka,2010). در واقع دانش صریح به دانشی اشاره می کند که در قالب کلمات و شماره ها بیان می شود و می تواند به آسانی تدوین شود و به اشتراک گذاشته شود همچون داده ها، مشخصات، برنامه های کامپیوتر، ویدئوها و…(Fernandez &Leinder,2008).
دانش ضمنی (دانش پنهان)[۲۶]
اسپندر[۲۷] (۱۹۹۶) بیان می کند دانش ضمنی مانند کوه یخ شناوری است، بخش اعظم آن که در زیر سطح آب قرار دارد قابل دیدن نیست، این دانش به طور عمیق در فعالیت ها و هویت های اجتماعی، ارزش ها، تجارب، ایده ها، نگرش ها و احساسات افراد نهفته است(keran.2013). این دانش از طریق نمایش، تشریح و از طریق کپی برداری و تقلید در فرآیندهای اجتماعی سازی کسب می شود. این نوع دانش به عنوان نوعی قدرت در سازمان ها مطرح می شود (Kania&Spilka,2010). از آنجایی که دانش ضمنی بسیار جنبه ی ذهنی دارد و در ذهن افراد انباشته است، درک و به کمیت در آوردن آن کار دشواری است (Wu,2012).
کسب دانش
کسب دانش اولین فرایند مدیریت دانش است،که بر اهمیت قابلیت دانش فردی در سازمان تأکید می کند. از آنجایی که کسب دانش فعالیتی اثربخش برای سازمان ها میباشد، بایستی مرتبط با نیازهایی باشد که در چشمانداز و استراتژی های سازمان نمایان است. کسب دانش و جمعآوری آن می تواند ناشی از منابع درونی دانش مانند دانش در مورد فعالیتهای کاری، گزارشها و مدارک مختلف دانش باشد(Aujrapongpan, 2010). همچنین کسب دانش میتوانند نشانگر فرآیندهایی باشد که دانش جدید از منابع بیرونی حاصل میشود. در واقع کسب دانش در این مورد اشاره دارد به توانایی شرکت برای تعیین و کسب اطلاعات ایجاد شده در خارج سازمان (Sun, 2010) مانند اطلاعات محیطی، اطلاعات مشتریان، اطلاعات رقبا و دیگر منابع (Aujrapongpan et al, 2010) که برای عملکرد آن حیاتی است (Sun, 2010).
تسهیم دانش
برخی از دانشمندان تسهیم دانش را به عنوان فرآیندی میدانند که افراد متقابلاً دانش عینی و ضمنی خود را جهت خلق دانش جدید تبادل می کنند (Kamasak & Bulutlar, 2010). در واقع این فرایند اشاره به میزان اشتراکگذاری منابع دانشی در داخل مرزبندیهای عملکردی و وظیفه ای دارد که همین توانمندی می تواند به صورت اساسی فرآیندهای کسب و کار را تغییر دهد (Liao et al, 2010).
کاربرد دانش
در واقع منظور از کاربرد دانش، به کارگیری دانش عینی و ضمنی چه از داخل سازمان و چه از خارج آن، با هدف دستیابی به مقاصد سازمان به روشی کاراتر است (Monavvarian, 2010).
نگهداری و ذخیره دانش
نگهداری و ذخیره دانش شامل جاسازی دانش در یک مخزن دانشی است به طوریکه نشاندهنده نوعی ماندگاری در گذر زمان است. این مخزن دانشی می تواند یک فرد و یا یک سیستم اطلاعاتی باشد. دانش حفظ شده افراد از طریق مشاهدات، تجارب و اقدامات آن ها حاصل می شود (Sedara & Gable, 2010).
رهبری تحول آفرین[۲۸]
این سبک رهبری بیانکننده این امر است که چگونه رهبران قادر خواهند بود از طریق برانگیختن نیازهای سطح بالا، پیروان را به انجام کارها، فراتر از حد انتظار ترغیب کنند. آنان به گونه ای رفتار می کنند که دیگران را به ارزشهای اخلاقی متمایل نمایند، به پیروان احترام میگذارند و آن ها را تحسین می کنند، کارکنان را یاری می دهند تا به نفع سازمان فراتر از منافع شخصیشان عمل کنند و جوی را ایجاد می کنند که کارکنان کاراتر عمل کنند و به زندگی سازمانی معنا میبخشند (Khasawneh, 2012). یوکل[۲۹] (۲۰۱۰) بیان می کند که رهبری تحولآفرین بر ارزشهای اخلاقی پیروان تأکید می کند به قصد اینکه توجه آن ها را به مسائل اخلاقی معطوف نماید (Bagler et al, 2013).
نفوذ آرمانی [۳۰]
در واقع نفوذ آرمانی به میزانی برمیگردد که در آن، رفتار به شدت اخلاقی رهبر مورد تحسین پیروانش قرار میگیرد که باعث می شود پیروان، علت انجام آن کار توسط رهبر را شناخته و خود نیز آن را انجام دهند (Geragory et al, 2011). رهبر تحولآفرین از طریق نفوذ آرمانی حس تحسین، وفاداری و احترام را القاء می کند(Karakitapoglu & Gumusluoglu,2013).
انگیزش الهام بخش[۳۱]
رهبرانی را توصیف می کند که انتظارات و استانداردهای سطح بالا را با پیروان تبادل و آن ها را برای رسیدن به این چشمانداز، ترغیب می کنند (Khasawneh et al, 2012). در واقع رهبر از طریق انگیزش الهامبخش چشماندازی برانگیزاننده برای آینده تعیین می کند و راه رسیدن به اهداف را به پیروان نشان میدهد (Karakitapoqlu & Gumusluoglu, 2013).
ترغیب ذهنی[۳۲]
آنتوناکیس[۳۳] (۲۰۰۲) بیان می کند که ترغیب ذهنی به رفتارهایی از رهبر مربوط است که ذهن پیروان را به سمتی سوق میدهد که فرضیاتشان را مورد آزمایش قرار دهند و راه حلهای نوآورانه و خلاقانه برای مسائل پیدا کنند (Zhang et al, 2013). به عبارتی رهبر از طریق ترغیب ذهنی، علایق و رغبت کارکنان در جهتی را توسعه و ترفیع می دهند که پیروان ترغیب شوند درباره مشکلات قدیم به روشهای جدید فکر کنند (Karakitapoglu & Gumsluoglu, 2013).
ملاحظات فردی[۳۴]
وو[۳۵] (۲۰۱۰) بیان می کند ملاحظات فردی مربوط به رفتارهایی از رهبران تحولآفرین است که حمایتهای اجتماعی- عاطفی متناسب با هر یک از پیروان را فراهم می کند و در عین حال باعث توسعه تواناییها و توانمندیهای پیروان میگردد (Zhang et al, 2013). رهبر از طریق رابطه فردبهفردی که با پیروانش برقرار می کند نیازها، مهارت ها و تمایلات متفاوت آن ها را درک می کند و احساسات و نیازهای شخصی آن ها را مورد توجه قرار می دهند (Karakitapoglu & Gumsluoglu, 2013).
رهبری تبادلی[۳۶]
رهبری تبادلی عبارت است از رهبری مبتنی بر مبادله بین رهبر و پیرو به طوری که تمایلات فردی طرفین تأمین شود (Yaghoobi & Moghaddami, 2009). رهبری تبادلی پیروان را از طریق معطوف نمودن توجه آن ها به منافع شخصی و منافع تعاملی شان برمیانگیزاند (Zhang, 2013)
رهبری عدم مداخله گر[۳۷]
طبق نظر برنارد باس، رهبر عدم مداخلهگر از نقش فعال رهبری خودداری نموده و در طیف رهبری، جزء غیرفعالترین نوع رهبری بهشمار میرود (Horwitz et al, 2008). یوکل (۲۰۱۰) رهبری عدم مداخلهگر را فقدان رهبری اثربخش تعریف می کند (Bagler et al, 2013).
صندوق ضمانت صادرات ایران[۳۸]
به منظور تأمین امنیت مالی صادرکنندگان ایرانی و در نتیجه توسعه مؤثر صادرات غیر نفتی کشور، صندوق ضمانت صادرات ایران بعنوان یکی از زیرمجموعه های وابسته به وزارت صنعت، معدن و تجارت با شخصیت مالی و حقوقی مستقل تأسیس گردید. این صندوق به پشتوانه حمایتهای مالی دولت، علاوه بر پوشش ریسک های سیاسی و تجاری صادرات، با صدور انواع ضمانتنامه اعتباری، به تأمین منابع مالی مورد نیاز صادرکنندگان نیز کمک می نماید.[۳۹]ا
خلاصه فصل اول
در این فصل به بیان موضوع تحقیق، ضرورت و اهمیت انجام این تحقیق و به طور کلی هدفی که این تحقیق دنبال می کند و سؤالاتی که در پی پاسخگویی به آنهاست پرداخته شد. همچنین فرضیاتی که صحت آن ها در نهایت مورد بررسی قرار خواهند گرفت مطرح گردید و در ادامه جامعه آماری و قلمرو زمانی و مکانی تحقیق مشخص گردید. به منظور روشن نمودن مراحل انجام کار نقشه راه ارائه شد و برای شفافیت بیشتر موضوع مدل های مورد استفاده و اجزاء و مؤلفه های تشکیل دهنده آن ها مطرح گردید و در پایان نیز واژگان و اصطلاحات اصلی تحقیق به اختصار شرح داده شد.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
اهداف فصل :
آشنایی با تعاریف مدیریت دانش و رهبری
آشنایی با مدل های ارائه شده در زمینه مدیریت دانش
مروری بر مکاتب رهبری
مروری بر پیشینه تحقیق
طراحی مدل مفهومی پیشنهادی تحقیق
بیان تعاریف متغییرهای تحقیق
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :قَیِّدُوا العِلمَ بالکِتابِ؛
علم را ، با نوشتن در بند کشید .
کنز العمّال : ۲۹۳۳۲
۱-۲ مقدمه
در عصر حاضر شتاب تغییرات در علوم و فناوری های پیشرفته به قدری فزونی یافته است که بسیاری از متفکرین بر این باورند که شتاب در نوآوری محصولات تولید شده با تکنولوژی سطح بالا و ایجاد دانش و توسعه آن از سرعت یادگیری بشر فراتر رفته است، پس سازمان های متولی حتی اگر تمام راهبردها، زمان و سرمایه های انسانی در اختیار خود را صرف یادگیری نمایند، باز هم ممکن است از عهده ی رویارویی با این شتاب برنیایند(Nevo& Chan,2007). امروزه سازمان ها نمی توانند صرفاً بر دارایی های مشهودشان مانند تکنولوژی تکیه کنند، خصوصاً در بخش های تکنیکی. دارایی های مشهود به طور معمول در دسترس اند اما به طور بالقوه باعث مزیت رقابتی نمی شوند، به عبارتی آن ها پیش نیاز اولیه برای انجام تجارتند. دانش یک منبع حیاتی و عامل موفقیت در چنین محیط هایی است. دانش مشتمل بر دو بعد است. دانش ضمنی و دانش صریح؛ بعد صریح دانش می تواند به طور گسترده ای به شکل نوشته یا از طریق گفتگو تسهیم شود، بعد ضمنی دانش به طور کلی یا تقریباً به صورت ذهنی یا ناخودآگاه است و بیشتر جنبه ی شخصی دارد و تفکیک آن از اشخاص صاحب آن دانش کاری دشوار است. معمولاً کارکنان دانشی مالک دانش ضمنی هستند که این موضوع این گروه از کارکنان را برای سازمان مهم می سازد((Mladkova,2012. دانش در طولانی مدت به عنوان منبع کلیدی برای سازمان ها در نظر گرفته شده است و مدیریت مؤثر آن هم امری ضروری است(Nevo& Chan,2007).
مدیریت دانش به خودی خود در سازمان پا نمی گیرد. اجرای برنامه های مدیریت دانش نیازمند رهبری و اداره مؤثردانش در کلیه ی سطوح سازمانی است (ابطحی و صلواتی ،۱۳۸۵). نقش رهبری یکی از جالب ترین و مهمترین نقش ها در سازمان است، زیرا رهبر نقش محوری در تعیین اهداف، تخصیص منابع کمیاب، تمرکز توجه بر اهداف شرکت، هماهنگی تغییرات در سازمان، برقراری تماس های شخصی با پیروان و تعیین صحیح ترین جهت یا مسیر برای ادامه راه در در موقعی که شکست رخ داده است، دارد. تغییرات سریعی که این روزها باید توسط سازمان اجرا شوند، بسیاری را بر آن داشته تا نیاز به رهبری منعطف و سازگار را فریاد زنند. یک رهبر منعطف اگر چالش های پیش روی سازمان را درک کند می تواند در یک محیط پویا به صورت مؤثرتری کار کند، یا می تواند پاسخ مناسبی به آن دهد . رهبران سازگار ،با پیروان همکاری می کنند تا راه حل های خلاقانه برای مسائل پیچیده بیابند و خودشان را بالا می کشند تا بتوانند محدوده ی وسیع تری از مسئولیت های رهبری را ایفا کنند (sahertian & soetjipto ,2011).
۲-۲ تعاریف مدیریت دانش
تعاریف و دیدگاه ها ی متفاوتی در خصوص مدیریت دانش وجود دارد و هر یک از نظریه پردازان بر اساس کارکردهایی که برای دانش و مدیریت دانش در سازمان ها قائلند، تعریفی خاص از آن ارائه کرده اند. اکثر تعاریف ذکر شده در خصوص مفهوم مدیریت دانش را در دو سوی طیفی می توان تقسیم بندی کرد،که در یک سر آن تعاریف مبتنی بر سخت افزار و نرم افزار اطلاعاتی از مدیریت دانش وجود دارد و در سوی دیگر این طیف تعاریف مبتنی بر انسان و نقش انسان در طراحی و اجرای مفهوم مدیریت دانش را می توان قرار داد .
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 06:39:00 ب.ظ ]