جدول ۱-۲: ابعاد و شاخصهای متغیر وابسته تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات

مفهوم ابعاد شاخص
اجرای موفق
مدیریت دانش رهبری سازمانی حمایت و تعهد مدیران ارشد
جهت گیری های راهبردی
نظام مدیریتی نظام پاداش و مالکیت معنوی
نظام ارزیابی عملکرد
نظام فناوری اطلاعات
نظام آموزش
فرهنگ تعالی سازمانی یادگیری سازمانی
نوآوری
درجه استقبال از تغییر و تحول

منبع: حسنوی و همکاران، ۱۳۸۹
۱-۱۲- ساختار پژوهش
فصل اول تحقیق حاضر به بیان موضوع، قلمرو، اهمیت و اهداف پژوهش اختصاص یافت. فرضیه های تحقیق و تعاریف عملیاتی متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق به تفصیل بیان شد.
در فصل دوم عوامل اجتماعی موثر بر استفاده واقعی از سیستم مدیریت دانش با تاکید بر دو عامل اعتماد و پذیرش سیستم مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین خلاصه ای از تحقیقات داخلی و خارجی انجام شده در این زمینه در پایان فصل ارائه می گردد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در فصل سوم به موضوع و روش شناسی تحقیق پرداخته شده و توضیحات لازم در خصوص جامعه، نمونه و آزمونهای مربوط و نتایج آن ارائه می گردد.
فصل پنجم آخرین فصل این تحقیق است که به ارائه خلاصه، بحث و نتیجه گیری و پیشنهادات برای تحقیقات آتی پرداخته است.

 

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

 

 

فصل دوم مروری بر تحقیقات انجام شده

۲-۱- مقدمه
در بیش از پنجاه سال گذشته اهمیت دانش سازمانی مورد توجه قرار گرفته است. در طول سالهای اخیر شکل جدید شرکتهای دانش محور بوجود آمده اند. در محیط رقابتی شدید موجود شرکتها قادر به متمایز نمودن خود از رقبا شده اند. هر چه بازارها بیشتر مورد هجوم محصولات نوآورانه و بهبود یافته شرکتها قرار می گیرند این عوامل متمایز کننده به عنوان راه هایی منحصر به فردی شرکتها را قادر به اینگونه تولید می نماید، بیشتر اهمیت پیدا می کنند. این عوامل متمایز کننده به عنوان شایستگی های اساسی [۱۷] سازمانی مطرح هستند که تقلید و کپی نمودن آنها توسط سازمان های دیگر نیازمند زمان خیلی طولانی می باشد چرا که این شایستگی ها به تدریج از طریق تبادلات انسانی و سرمایه گذاری اختصاصی در طی یک فرایند یادگیری مستمر بوجود آمده اند. بنابراین یک مزیت رقابتی قابل دوامی را برای سازمانها تضمین می کنند. البته این شایستگی های اساسی در طول زمان ثابت و ایستا نبوده بلکه سازمانها نیاز دارند تا این شایستگی ها را به منظور پاسخ گویی به تغییرات محیطی و شرایط بازار بهبود یا تغییر دهند. ضمناً بررسی ادبیات موضوعی تحقیق ارتباط قوی بین مدیریت دانش و ایجاد مزیت رقابتی قابل تداوم را به دلیل ماهیت مفهومی دانش سازمانی نشان می دهد چرا که مدیریت دانش سازمانها را در جهت کسب دانش ضمنی در بکارگیری آن جهت دستیابی به اهداف سازمانی خود توانمند می سازد. پیتر دراکر[۱۸] به طور شفاف بیان می کند که تنها منبع یا حداقل مهمترین منبع ثروت در جوامع پست- سرمایه داری[۱۹] معاصر، اطلاعات و دانش می باشد در مقایسه با سرمایه و نیروی کار در جوامع سرمایه داری(دراکر، ۱۹۹۳).
۲-۲- مبانی نظری
۲-۲-۱- مدیریت دانش
مدل های مدیریت دانش طیف وسیعی از دیدگاه هایی که در متون توصیف شده است را بیان می کند. توصیف این مدل ها می تواند در پژوهش های ساختاری و کارکردهای سازمانی مدیریت دانش مورد استفاده قرار گیرد. مدل های انتخاب شده در این پژوهش از جنبه ها و دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در برخی منابع مدیریت دانش، سه نوع مدل در این حوزه معرفی شده است: مدلهای طبقه بندی دانش، مدل های سرمایه فکری و مدل های ساختارهای اجتماعی (لی، ۲۰۰۱).
۲-۲-۲- مدل های طبقه بندی دانش
این مدل ها دانش را به عنوان عنصری مجزا می پندارند. برای مثال مدل نوناکا و تاکایوچی بازنمون مفهومی سطح بالا از مدیریت دانش را نشان می دهد و مدیریت دانش را به عنوان فرایند خلق دانش تلقی می کند.
۲-۲-۲-۱- مدل های سرمایه فکری
تعدادی از مدلهای مدیریت دانش در این مقوله دسته بندی می شوند. از معروف ترین این مدل ها مدل ارائه شده در شرکت اسکاندیا می باشد. این مدل پیش فرضی با رویکرد علمی در رابطه با دانش مطرح می کند که می تواند پیوندی بین سرمایه های سازمانی برقرار نماید. اسکاندیا نخستین شرکتی است که در گزارش سالانه خود فعالیت ها و فلسفه سرمایه فکری شرکت را مورد توجه قرار داد. در این مدل جنبه های اجتماعی مدیریت دانش نادیده گرفته شده است. این مدل طبیعت مکانیکی دارد و چنین فرض شده که دانش می تواند همانند سایر دارائیها و در کنار آنها قرار گیرد (چیس ۱۹۹۷).
۲-۲-۲-۲- مدل های ساختار اجتماعی
این مدلها دارای پیوند ذاتی با فرایندهای اجتماعی و یادگیری در سازمان ها می باشند. این مدل ها با وجود شباهت های زیاد، سعی در جستجوی بیان مفهوم سازمان یادگیرنده یا یادگیری سازمانی دارند. مدل دمرست از این نوع مدل ها می باشد (دامرست ۱۹۹۷).
در این مدل بر چهار بعد کلیدی مدیریت دانش تاکید شده است:
۱- ساختار دانش در سازمان، این ساختار تنها به اطلاعات علمی موجود در سازمان محدود نمی شود بلکه ساختار اجتماعی مدیریت دانش را نیز شامل می شود.
۲- پیش فرض مدل این است که ساختار دانش موجود در سازمان تنها از خلال برنامه های عینی فراهم نمی آید بلکه می تواند حاصل فرایند تبادل اجتماعی نیز باشد.
۳- فرایند پشتیبانی کننده ای از اشاعه دانش در سازمان و محیط سازمانی وجود دارد.
۴- استفاده اقتصادی دانش از بروندادهای سازمانی
عکس مرتبط با اقتصاد
این مدل همه ی مفاهیم دانش را در بر نمی گیرد ولی رویکردی کلی به ساختار دانش دارد. بخش مربوط به استفاده در این مدل به بروندادهای سازمان محدود شده و پیشرفت های رهایی بخش را شامل نمی شود. این عاملها می تواند به عنوان مکمل در نظر گرفته شود نه این که مانعه الجمع فرض شود.
ساختار اجتماعی دانش یکی از بخش های اساسی مدیریت دانش است. عوامل موفقیت در این حوزه شناسایی آن چه را که در سازمان به عنوان دانش شناخته می شود و چگونگی رشد این دانش در سازمان و کارکنانش می باشد. نوناکا و تاکایوچی این بخش از مدیریت دانش را خلق دانش سازمانی نامیدند. دو پارادایم متفاوت در رابطه با ساختار دانش وجود دارد. پارادایم نخست وجود دیدگاه عملی در رابطه با دانش یا دیدگاه دانش در برابر حقیقت است که در این جا دانش به منزله واقعیت و قوانین خردمندانه مطرح است. دوم این که آن چه مربوط به پارادایم اجتماعی ساختار دانش می شود می تواند بر اساس تعاملات کارکنان از نظر اجتماعی ساختار یابد. ساختار دانش از نظر پارادایم های علمی و اجتماعی باید در تجسم یافتن و اشاعه دانش به عنوان بخشی از رویکرد مدیریت دانش در سازمان تلقی شود. بسیاری از سازمانها در تجسم و اشاعه دانش به دلیل این که فقط به رویکردهای پاردایم علمی توجه می کنند و به پارادایم ساختار دانش از نظر اجتماعی بی توجه هستند دچار شکست می شوند.
در این مدل هدف اصلی مدیریت دانش”استفاده” است. دامرست استفاده را “تولید ارزش تجاری برای مشتری” توصیف کرده است. در حالی که ویلکنسون و ویلموت ۱۹۹۴ چنین استدلال کرده اند که روش های بهبود تجارت باید توسعه یابد تا به اهداف پشتیبانی دو جانبه در رابطه با تجارت توسعه یافته و بهره وری کارکنان دست یابند. خلاقیت و نوآوری یکی از کلیدهای سودمندی و استفاده در مدیریت دانش است. هنری و والکر خلاقیت و نوآوری را به “دانش نو” و “دانش ساختار یافته جدید” پیوند داده اند. دانش نو می تواند علمی- فنی یا اجتماعی باشد.
۲-۲-۳- عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش
مدیریت دانش در سازمان، مستلزم فراهم سازی بسترهای فکری، مهارتی و علمی خاصی است. دانشمندان، عوامل متعددی را جهت موفقیت مدیریت دانش در سازمانها، کلیدی و مهم قلمداد نموده اند. با بررسی منابع متعدد و رجوع به جدیدترین آراء دانشمندان، ابتدا عوامل کلیدی مؤثر در پیشبرد فرایند مدیریت دانش تعیین و توصیف گردید. آنگاه با تمرکز بر هریک از عوامل، شاخصهای تعیین وضعیت و گویه های مربوط به آنها استنتاج و در ابزار پژوهش لحاظ شد. در ادامه، با بهره گرفتن از نظر خبرگان شاغل در سازمان مورد نظر، فهرست نهایی مجموعه عوامل کلیدی موفقیت و شاخصهای متناظر آنها تهیه و در دستور کار تحقیق میدانی قرار گرفت. در ادامه، به توصیف خلاصهای از یافته های این بخش پرداخته میشود.

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:50:00 ب.ظ ]