فصل چهارم: تحلیل دادهها، جمعبندی و نتیجه گیری ۷۷
۱-آیا حضرت عیسی علیه السلام قصد تشکیل حکومت داشت؟ ۷۸
الف: آیاتی که بر حکومت و پادشاهی حضرت عیسی علیه السلام دلالت دارند: ۷۹
سخنان عیسی علیه السلام برای مخالفان ۸۸
الف. تحقیر حاکم ۸۸
ب. پرخاش کردن و برهم زدن خانه خدا ۸۸
ت. مرزبندی میان خود و مخالفین ۸۹
ث. تعبیرات تند بر علیه یهودیان مخالف ۸۹
ذ. دادن وعید دنیوی برای دولتمندان و سیرشدگان ۹۱
ز. خوار کردن مهمان ۹۱
د. تحقیر فریسان و کاتبان ۹۱
ر. انتقام گرفتن از یهود بخاطر کشتار انبیاء ۹۱
س. برشمردن اتهامات فقهای یهودی ۹۲
ب: آیاتی که بر عدم دخالت و عدم برپایی حکومت حضرت عیسی علیه السلام دلالت دارند: ۹۲
۲-آیا حضرت عیسی علیه السلام از نظر قرآن یک پیامبر جهانی است؟ ۹۴
۳-آیا حضرت عیسی علیه السلام از نظر عهد جدید یک پیامبر جهانی است؟ ۹۸
شفا دادن به یهودیان ۱۰۴
۴–تبشیر به چه معناست؟ ۱۱۰
جمع بندی و نتیجه گیری ۱۱۰
وجوه مشترک بین قرآن و عهد جدید ۱۱۱
وجوه مختص به قرآن ۱۱۳
وجوه مختص به عهد جدید ۱۱۳
کتاب نامه ۱۱۵
منابع فارسی ۱۱۵
منابع عربی ۱۱۶
English Resources 117
منابع عبری ۱۱۸
Abstract 119
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
فصل اول: مقدمه و مفاهیم کلّی
مقدمه
دین و دینداری از شاخصه ها و خصیصه های بارز زندگی انسانهاست. دین و دل مشغولیهای دینی در واقع عبارتست از تبیین جهان در نظر متدینان و فهمپذیر کردن عالم هستی برای آنان. بنابراین جای تردید نیست که جایگاهی اساسی و عمیق در جان و دل انسانها داشته باشد و به همین جهت تفاوت دیدگاهها در بین ادیان، جهانهای متفاوتی برای پیروان آنها خلق کند و آنان را با یکدیگر بیگانه کند.
موضوعات تطبیقی بین الأدیانی کلیدی است برای گشودن باب ارتباط بین پیروان ادیان. در این مباحث، موضوعات مشترک و دیدگاه های یکسان و بسط و تبیین آنها زمینه تفاهم بیشتر را فراهم میکند همانطور که روشن کردن نقاط متمایز و اختلاف و تا حد امکان قابل اغماض نشان دادن آنها میتواند به همزیستی پیروان ادیان کمک شایان کند. در این پایاننامه ما به یکی از این موضوعات که هر دو دین اسلام و مسیحیت به طور جدی آن را مطرح کردهاند و در کانون توجه پیروان این دو دین است پرداختهایم.
مسلمانان بنابر دستور قرآن کریم به حضرت عیسی بن مریم علیهما السلام به عنوان مسیح و پیامبر خداوند ایمان دارند و نیز او را به عنوان بشارت دهنده به آخرین پیامبر میشناسند البته بین مسلمانان و مسیحیان اختلافاتی درباره رسالت و مقام حضرت عیسی علیه السلام وجود دارد که قرآن با ارائه این راه که میفرماید:
بگو: «اى اهل کتاب، بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم، و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد…»[۱] به گفتگوی مسالمت آمیز حول محور مشترکات دعوت میکند.
در این پایاننامه از ترجمه قرآن آقای فولادوند استفاده کردهایم و در مواردی که ترجمه دیگری لازم بوده است نام مترجم یا کتاب را بعد از واژه ترجمه آوردهایم. آیات اشاره شده از عهدین را از کتاب مقدس، ترجمه معروف به قدیم از انتشارات ایلام آوردهایم و جایی که ترجمه دیگری نیاز بوده، متذکر شدهایم.
در قسمتهایی که متن استفاده شده عربی یا انگلیسی بوده است فقط با نوشتن «ترجمه: » مشخص شده است که متن مورد نظر فارسی نبوده و نویسنده آن را ترجمه کرده است.
چون این پایاننامه صرفا به شئون رسالت حضرت عیسی علیه السلام پرداخته لذا نیازی به طرح مسائل فرقهای اسلام و مسیحیت نبوده زیرا هم قرآن بین همه مسلمانان حجت تام است و هم کتاب مقدس در هر سه فرقه عمده مسیحی کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان حجت تام است به همین خاطر سعی کردهایم هم قرائتی را که بین همه مسلمانان درباره حضرت عیسی شایع و منبعث از قرآن است درباره ایشان ذکر کنیم و هم قرائتی که بین اغلب مسیحیان درباره حضرت عیسی رایج و منبعث از عهد جدید است در این پایاننامه بکار ببریم. با اینحال در تفسیر قرآن از معروفترین تفاسیر مطرح شیعه و سنی که نقاط قابل ملاحظهای در رابطه با عنوان پایاننامه داشتند استفاده کردهایم که عبارتند از: مجمع البیان فی تفسیر القرآن طبرسی، المیزان فی تفسیر القرآن علامه طباطبائی، تفسیر موضوعی قرآن کریم و تفسیر ترتیبی جوادی آملی، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل زمخشری، مفاتیح الغیب ( تفسیر کبیر) فخر رازی، تفسیر المنار رشید رضا و چند تفسیر دیگر. در مفردات الفاظ قرآنی نیز از مفردات الفاظ قرآن راغب اصفهانی، مجمع البحرین طریحی و لسان العرب ابن منظور و چند لغتنامه دیگر استفاده کردهایم در تفسیر کتاب مقدس، ما در حد وسع خود به منابع موجود مراجعه کردیم که عبارتند از تفسیر آنطونیوس فکری، تفسیر یعقوب تادرس و تفسیر کاربردی عهد جدید و چند تفسیر دیگر. و در اعلام و اصطلاحات عهد جدید نیز به قاموس کتاب مقدس، فرهنگ ادیان جهان، دایره المعارف کتاب مقدس، دایره المعارف بریتانیکا مراجعه کردهایم.
طرح مسأله
داستان مختصری از زندگی و آموزههای حضرت عیسی علیه السلام به عنوان یکی از پیامبران بزرگ الهی در قرآن بیان شده است. این پیامبر عظیم الشأن جایگاه ویژهای بین مسلمانان دارد همچنین عهد جدید نیز مهمترین موضوعاش پرداختن به شخصیت، آموزهها و داستان زندگی آن حضرت است.
دراین نوشتار به موضوع مشترک بین قرآن و عهد جدید که همان وجود مقدس حضرت عیسی بن مریم علیهما السلام است پرداخته میشود و تلاش میشود نظر صریح دو متن مقدس درباره حضرت عیسی علیه السلام بیان شود اما این مانع نشده است که موارد اختلاف نادیده گرفته شود و آنچه مد نظر بوده صرفا بیان دیدگاه های دو متن مقدس درباره آن حضرت است.
همه مسیحیان به حضرت عیسی علیه السلام اعتقاد دارند و همه مسلمانان هم به او به عنوان پیامبر خدا ایمان دارند اما گاه این دو گروه از مومنان در طول تاریخ باهم تنش داشتهاند و کمتر بوده که این دو گروه به دور از عقدههای تاریخی یک زندگی برادرانه و یک گفتمان تقریب گرایانه داشته باشند. شاید رفتار امرای دو گروه در دور افتادن مومنان این دو دین از هم بیتاثیر نبوده است و دوران جنگهای صلیبی و اتحاد صلیبیان با مغولها برای از بین بردن جهان اسلام و تنشهای دهها و صدها ساله گواه این مدعاست که این دو گروه فهم مشترکی نسبت به هم نداشتند[۲] اما مراجعه به متن مقدس هر دو طرف و بررسی شخصیت مشترک میان این دو گروه میتواند نغمه وحدت بین این دو دین بزرگ را همراه با حفظ تفاوتها بنوازد. در این راستا این پایاننامه با مراجعه به متن مقدس هر دو طرف و طرح تفاسیر مهم و مطرح که دارای جایگاه و ارزش علمی هستند، سعی میکند این نسیم خوش را به همه طرفداران خود برساند که عیسای قرآنی هدایت و نور را آورد و همو با تاکید بر خدمت به انسانها در عهد جدید معنای حیات جاودان را به انسانها یاد داد.
علاوه بر آنچه گفته شد عنوان پایاننامه نیز این را مینمایاند که ما در این مکتوب بنا داریم که ببینیم حضرت عیسی علیه السلام در قرآن و عهد جدید دارای چه ویژگیها و کارکردهایی است آیا همچون یک معلم و ربی یا کاهن صرفا جنبه موعظهای و تعلیمی و اصلاح دیدگاه های منحرف دینی دارد؟ یا چون یک فرد انقلابی و اصلاحگر و همچون یک پیامبر هدفش ایجاد حرکت اجتماعی و دینی برای برانداختن نظام دینی قبلی و پایهگذاری دینی جدید با اصول و فروعی کاملا جدید است؟ و یا شکل دادن نوعی جریان سیاسی و رهبری آن و در نهایت رسیدن این مرحله که در مقام یک پادشاه، نظام سیاسی جدیدی را طراحی کند؟
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
هرکدام از اینها که باشد ما به این نیازمندیم که آن جناب را در هر دو متن دینی بصورت ریز و دقیق بررسی کنیم و برداشتها را در عناوین کلی بگنجانیم تا بتوانیم در آخر کار نتیجه لازم را از مقایسه نگاه دو متن دینی در رابطه با شئون رسالت آن حضرت بدست آوریم.
برای این کار در فصل اول منظور خود را از عنوان پایاننامه و کلمات کلیدی بصورت کامل و واضح بیان کرده و سپس در فصل دوم شئون آن حضرت را از منظر عهد جدید تحت سه عنوان کلی درآوردم و در فصل سوم نیز شئون ایشان را در دو شأن از منظر قرآن بررسی کردهام.
البته بطور دقیق نمیتوان همه افعال یک پیامبر را از هم تفکیک و تمایز کرد و در ذیل عناوین کلی قرار داد زیرا بعضی از این افعال قابلیت درج در ذیل عنوان دیگر را نیز دارند و از طرفی معنای بعضی از افعال با معنای افعال دیگر همپوشانی دارد از طرفی میتوان ادعا کرد همه افعال یک پیامبر نشأت گرفته از عنوان پیامبری شخص است و لذا همه رفتارها، کارها و گفتارهای آن نبی ذیل عنوان پیامبری اوست اما ما در این پایاننامه ناچاریم که یک تقسیم بندی بین افعال حضرت عیسی(ع) ایجاد کنیم تا هم از شکل منظم یک پایاننامه دور نشویم و هم بتوانیم همه افعال او را از دو متن دینی احصاء کرده و آنها را تحت شئون مطرح شده قرار دهیم زیرا در افعال ایشان نکات ریزی هست که نه میشود آنها را نادیده گرفت و نه میتوان برای هر یک جداگانه عنوان زد.
پیشینه تحقیق
تلاش برای معرفی عیسای قرآنی از طرف مسلمانان به همان زمان نزول قرآن میرسد. قرآن ایشان را بنده و رسول خدا معرفی میکند و پیروان ایشان را نزدیکترین امت به مسلمانان معرفی کردهاست و ایمان اسلامی را منوط به اعتقاد به همه پیامبران گذشته از جمله حضرت عیسی علیه السلام و ایمان به همه کتابهای پیشین از جمله انجیل، کرده است. مفسرین قرآن در تفسیر آیاتی که درباره ایشان و مادر مکرمهشان و کتاب او است، به بیان شأن و عظمت او پرداختهاند و اوصاف او را برشمردهاند. از طرف مسیحیان اولین و جدیترین حرکت در این زمینه نیز در شورای دوم واتیکان «۱۹۶۲-۱۹۶۵» مطرح شد در این شورا که سه شاخه مهم مسیحیت در آن حضور داشتند بیانیهای صادر شد که در آن مسلمانان محترم شمرده شدند و نظر مسلمانان درباره حضرت عیسی علیه السلام و نگاه آنها به ایشان مطرح و به همین سبب از همه طرفین خواسته شد گذشته را فراموش کرده و تلاش کنند تا فهم متقابلی به عمل آید.[۳]
در باب حضرت عیسی علیه السلام گذشته از آنچه در تفاسیر آمده است کتابهای فراوانی نگاشته شده است.[۴] این کتابها گاه به دیدگاه مسیحیان و نوع باورهای آنها در مورد حضرت عیسی علیه السلام هم نظر داشتهاند. البته بسیاری از این کتابها به زبان عربی نوشته شدهاند و به نوعی نگاه تند انتقادی دارند اما در این میان کتابهایی که به زبان فارسی نگاشته شدهاست، هم اندک است و هم به کار مقایسهای مستند و دقیق در این باب نپرداختهاند مثلا کتاب پژوهشی درباره انجیل و مسیح به قلم آیت الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء و ترجمه آقای سید هادی خسروشاهی بر تفاوتهای ماهوی بین عیسای قرآنی و عیسای عهد جدیدی استوار است.
با توجه به کتابهای موجود و نوع نگاه آنها به این موضوع جای چنین اثری در بین کتابهایی که با این موضوع در ارتباطاند خالی بود زیرا کاستیهایی که آن آثار داشتند در این اثر به چشم نمیخورد.
در بین کتابهایی هم که در دنیای مسیحیت نوشته شده اثر جامع و عالمانهای را ندیدم مثلا کتاب ما بین الانجیل و القرآن یوسف حداد نیز نتوانسته حیث علمی را رعایت کند و برداشتهای شخصی و غیر مستند به تفاسیر را، درباره قرآن مطرح کرده است.
ضرورت تحقیق
کم رنگ شدن خطوط مرزها و بیشتر شدن ارتباطات انسانی و تبدیل جهان به یک دهکده و خستگی انسان از قرنها جنگ و خونریزی و بیاعتمادی، میطلبد که امروز با توجه به سیاهیهای گذشته به فکر فردایی بود که همگان در آن دارای احترام هستند. این امر زمانی میتواند محقق شود که انسانها دور یک میز نشسته و فهمها را با ابزار عقل و فطرت به هم نزدیک کرده و به همدیگر عشق بورزند. در این میان دو دین بزرگ الهی میتوانند نقش بسیار بزرگی ایفا کنند و با توجه به اینکه دین مسیحیت یک دین شخص محور است اگر مسلمانان و مسیحیان با حفظ تفاوتها به گفتمان مشترکی درباره حضرت عیسی علیه السلام برسند میتوانند جامعه نوینی را بنیان نهند. بر همین اساس جوامع مطالعات ادیانی بایستی در صدد ارائه قرائتی از حضرت عیسی علیه السلام باشند که با رعایت اصول علمی راه را برای شناخت بهتر و دقیقتر آن حضرت ارائه دهند هر چند که در این راه تفاوتها نیز نمایان خواهند شد اما راه برای قضاوتهای نابجا و غیر عالمانه بسته خواهد شد. این پایاننامه نیز تلاشی است در این راستا.
روش تحقیق
از آنجا که در این پایاننامه بنابر باز نمودن دیدگاههای دو متن مقدس دینی درباره موضوعی خاص و مقایسه آن دو متن است، بنابراین روش بکار گرفته شده، روش کتابخانهای و مراجعه به متون تفسیری و توصیفی ناظر به این دو متن است البته نمیتوانم ادعا کنم که مفهوم واقعی کتابخانه را رعایت کردهام اما آنچه در پیش روست حاصل مراجعه به کتابهایی است که درباره موضوع و هدف این پایاننامه حرفهای شایسته شنیدن داشتند. البته نباید مشکلات این مسیر را نادیده گرفت زیرا کم بضاعتی نویسنده در مراجعه به کتابهای غیر فارسی و عربی و منابع دست اول و در دسترس نبودن این نوع منابع، مسیر را سخت و گاهی ادامه آن را ناممکن کرد اما تلاش بر این بوده تا با منابع موجود که گاهی با سختیفراوانی بدست آوردم نوشتهای فراهم آید که دست کم متضمن گزارشی نزدیک به واقعیت از قرآن و عهد جدید در موضوع مورد بحث باشد.
دامنه تحقیق
با توجه به اینکه موضوع پایاننامه، شئون رسالت حضرت عیسی علیه السلام است لذا کلیه گزارشهایی را که درباره سیره عملی و نیز اقوال نقل شده از حضرت عیسی در قرآن و عهد جدید مطرح شده جمع میکنم. البته در مورد عهد جدید این کار به معنی مطالعه دقیق تمام اناجیل چهارگانه و همچنین کتاب اعمال رسولان و نامههای رسولان است. سپس با توجه به اهمیت واژه شناسی هر جا با واژه شناسی سروکار داشته باشیم به تفاسیری که به این بحث اهمیت دادهاند مثل مجمع البیان در تشیع و کشاف در اهل تسنن مراجعه میکنیم و هر جا با مباحث کلامی سروکار داشته باشیم به سراغ تفسیر فخر رازی، تفسیر علامه طباطبائی و دیگر تفاسیر که نکات قابل توجهی در این باره دارند مراجعه می کنیم. در باب عهد جدید نیز به منابعی که در مقدمه ذکرشده، مراجعه میکنیم.
ساختار پایاننامه
پایاننامه حاضر از چهار فصل تشکیل شده است. در فصل اول در مقدمه؛ طرح مسئله، پیشینه تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق، روش تحقیق، دامنه تحقیق، ساختار پایاننامه و جنبه های نوآوری مطرح شدهاست. نیز مفاهیم کلی مثل معنای شأن و رسالت و معرفی حضرت عیسی علیه السلام از منظر قرآن و عهد جدید و همچنین خود عهد جدید و قرآن نیز که از الفاظ پایاننامه می باشند دربارهشان توضیح داده خواهد شد.
فصل دوم پایاننامه شئون رسالت حضرت عیسی علیه السلام را در عهد جدید گزارش میکند. به دلیل اینکه عهد جدید به لحاظ تاریخی بر قرآن مقدم است و از طرفی محتوای آن بخصوص در بخش اناجیل بر معرفی حضرت عیسی علیه السلام و تشریح تاریخ حیات و سیره ایشان متمرکز است لذا ابتدا به مطالعه و بررسی آن میپردازیم و دیدگاه های موجود در آن در باب شئون حضرت عیسی علیه السلام را گزارش می کنیم. همانگونه که گذشت این شئون میتواند برداشت از سخنان منسوب به خود آن حضرت باشد همچنین میتواند حاصل برداشت از گزارشهایی مرتبط به مخاطبان و معاصران آن حضرت باشد.
فصل سوم نیز به بررسی آن دسته از آیات قرآن که درباره حضرت عیسی علیه السلام است میپردازد. در این فصل بر این خواهیم بود که با نگاهی تطبیقی بررسی کنیم که آیا همان شئون متصور در عهد جدید در اینجا هم مطرح هست یا شئون دیگری برای حضرت مطرح شده است؟
فصل چهارم فصل جمعبندی، نتیجه گیری و تحلیل دادههاست. در این فصل با تحلیل دادههایی که در فصول گذشته آمده به جمعبندی و نتیجه گیری از دادهها خواهیم پرداخت. و کار مقایسهای، بین عهد جدید و قرآن و بیان وجه یا وجوه مشابهت و تفاوت این دو متن دینی در باب این موضوع خواهد بود. نظر به اهمیت بسیار زیاد این موضوع در عالم مسیحیت و اسلام، مشابهت دیدگاه دو متن فوق گویای نزدیکی دیدگاه آن دو متن نه تنها در مورد شخصیت و جایگاه حضرت عیسی علیه السلام بلکه گویای نزدیکی در نوع جهان بینی آن دو نیز خواهد بود کما اینکه اگر تفاوتی در این باب در کار باشد حاکی از فاصلهای پراهمیت در بخشی از جهان بینی بین این دو متن میباشد.
جنبههای نوآوری
در این پایاننامه نگاه اسلامی به حضرت عیسی علیه السلام در کنار نگاه عهد جدیدی به حضرت عیسی علیه السلام در یک مجموعه اما جدای از هم آورده شده است و تلاش شده است تصویر عالمانه و منصفانهای که مبتنی بر دو کتاب مقدس است ارائه شود. تاکنون کارهای زیادی درباره حضرت عیسی علیه السلام هم در جهان مسیحیت و هم در جهان اسلام شده است اما رویکردی که این پایاننامه دارد با دیگر آثار متفاوت است. نوآوری این اثر اولا در این نکته است که معرفی حضرت عیسی علیه السلام در قرآن و عهد جدید از منظری خاص صورت میپذیرد و آن عبارت است از جایگاه آن حضرت و نگاه به سیره ایشان از دریچه این جایگاه. نکته دیگر میتواند پرداختن به موضوعی فرعی اما در عین حال مهم باشد و آن عبارت است از اینکه با توجه به اینکه قرآن در زمان به ظهور رسیدنش با مخاطبان مسیحی هم مواجه بوده است و بطور قطع به دیدگاه های دینی آنان بخصوص در باب حضرت عیسی علیه السلام توجه کامل داشته، آیا در صدد تأیید کامل دیدگاه های این دسته از مخاطبان و جلب نظر آنهاست یا در صدد بیان دیدگاه خاص خودش با صرف نظر از خوش آیند و پسند یا ناپسند این مخاطبان است؟ یا اگر تلاشی هم در جهت جلب نظر آنها دارد این تلاش چگونه و با چه بیانی است و در چه زمینه هایی است؟ به بیان دیگر در این پایاننامه در ضمن پرداختن به یک موضوع اساسی مربوط به دو دین مسیحیت و اسلام، که بعضی جنبههای مهم مورد اختلاف در آن دو دین مشهود است، به یک موضوع جنبی و در عین حال حائز اهیمت نیز نظر میافکنیم و آن عبارت است از نحوه پرداختن قرآن به بیان دیدگاه هایی است که زمینه ابراز مخالفت از جانب مخاطب در آن هست و البته در عین حال این موضوع با رویکرد دعوت کنندگی قرآن و فراخواندن به تمرکز بر مشترکات که از آن با تعبیر«کلمه سواء» به معنی «سخن مشترک و مورد توافق» یاد می کند، چگونه در میآمیزد؟ این جنبه را می توان نوعی نوآوری در این پایاننامه دانست.
در این فصل که مقدمه و توابع آن گذشت، اینک مفاهیم کلیدی و مهم را که استخوان بندی این پایان نامه بر آنها استوار شده، مطرح کرده و در مواردی که نیاز باشد، نظر دو متن مقدس را درباره آن مفاهیم بیان میکنیم. لذا به سراغ الفاظ عنوان پایاننامه رفته و تک تک الفاظ را مورد بررسی قرار میدهیم.
در این فصل علاوه بر مقدمه، معنا و مراد خود را از کلمات شئون، رسالت، حضرت عیسی علیه السلام، قرآن و عهد جدید آورده و در پارهای از موارد پیرامون بعضی از این الفاظ توضیحاتی میدهیم.
شأن
مراد از شأن در واقع مرتبه و جایگاهی خاص است که آن جایگاه مستلزم انجام وظایفی است بنابراین اگر سخن از شأن تعلیم و معلم بودن، یا به تعبیر عبری و در میان عرف یهودیان، ربّی بودن به میان آید، به نوعی جایگاه دینی اجتماعی اشاره می شود که کارکرد آن آموزشدادن آداب و شعائر دینی، آموزش دادن متن مقدس دینی و یاد دادن باید و نبایدهای اخلاقی و شریعتی است. در واقع بسیاری از اعمال و رفتار انسانها در اجتماع ناشی از مسئولیت اجتماعی آنان و به تعبیری شأن و جایگاهی است که در آن قرار دارند. به همین سبب انتظارات دیگران و درخواستها و سوالات دیگران و تعامل دیگران با یک شخص ناشی از جایگاهی است که آنها برای وی قائل هستند. به این معنی میتوانیم در رسالت حضرت عیسی علیه السلام (کما اینکه در رسالت دیگر رسولان الهی نیز می توان چنین جایگاهی داشت) اقسامی از عملکردها را سراغ گرفت که هریک ناظر به جایگاهی خاص است و یا در نوع برخوردها و تعامل دیگران با آن حضرت میتوان به این نتیجه رسید که آنان برای حضرت عیسی علیه السلام جایگاهی معین و خاص مد نظر داشتهاند. بنابراین مراد ما از شأن نوعی جایگاه اجتماعی دینی است.